بایگانی برچسب: s

سخنرانی/ سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش

سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در مراسم گرامیداشت شهدای امنیت برگزار شده به همت هیات حسینیه هنر تهران در مورخه ۷ آذر ماه ۱۴۰۱، با موضوع « سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش» برگزار گردید. این سخنرانی منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش» | “دریافت از پیوند کمکی



سه سطح ، سه سیره:

  1. اعتراض
    – از بیت القصص تا تجمع اعتراضی در مسجد کوفه
    – بستن اصل۲۷ از بستن راه آهن توسط کارگران بدتر است
  2. هائشات(نا آرامی ها)
    – دیه کشته اش وقتی قاتل معلوم نیست، با بیت المال است
    – سیره رهبری در اینباره
  3. غارات (عملیات های تروریستی)
    – عملیاتهای تروریستی پس از صفین و نهروان
    – خطبه توبیخی ۲۷ نهج البلاغه
    – در غارات نباید تواکل و تخاذل (بر دوش هم انداختن و همدیگر را یاری نکردن) کرد

تفکیک بین این سه سطح و عمل به سیره علوی در هریک برای این روزهای جامعه لازم به نظر می رسد

اگر مفید دیدید با دیگران به اشتراک بگذارید

خون شیراز و ایذه با زاهدان فرقی می‌کند؟!

در ریخته شدن خون بی گناه نزد خداوند فرقی بین سنی و شیعه، زاهدان و ایذه نیست.

پس چرا برای یکی ایران تسلیت شکل می گیرد و پیامهای مقامات سیاسی و مذهبی صادر میشود و برای دیگری نه؟!

فرق ایندو در رنگ خون شان نیست در شکل و معنای حادثه است: الهائشات یا الغارات؟!

الهائشات، فتنه ها و نا آرامی هایی است که کسی در آن کشته یا زخمی می شود بدون اینکه قاتلش معلوم باشد[۱].

اینجا باید دیه از بیت المال پرداخت شود[۲]. و از خانواده دلجوئی شود.

الغارات، عملیاتهای تروریستی واضح و کشتن مردم بی گناه است. مثل آنچه گروه سفیان غامدی به دستور معاویه با شهر انبار کرد.

امیرالمومنین(ع) درباره اش خطبه خواند[۳] و از جمله فرمود: “کار را بر دوش همدیگر انداختید و یکدیگر را تنها و بی یاور گذاشتید تا اینکه دشمن غافلگیرانه از هرسو برشما تاخت(حتی شُنَّت علیکم الغارات)”.

وقتی علی(ع) در مسجد فراخوان صفین می داد، اربد از بنی فزاره بر امام اعتراض تند کرد. جمعی از مردم بر او شوریدند. در فرار با لگد و ضربات مردم کشته شد و قاتلش معلوم نبود. امیرالمومنین اورا کشته غوغا خواند و دیه اش را از بیت المال داد.[۴]

اما حضرت برای زنان مسلمان و ذمیِ انبار که در غارات سفیان غامدی غارت شدند خطبه خواند و فرمود:

“باخبر شدم مردانشان بر زن مسلمان و زنی دیگر که در پناه اسلام به سر می برده، هجوم آورده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره آنها را به غارت برده اند و آن بیچاره در برابر مهاجم جز گریه و التماس وسیله ای برای دفاع از خود نداشته… اگر پس از این رویداد مسلمانی از غصه بمیرد نکوهشی بر او نباشد بلکه نزد من جای آن هست که از غصه جان دهد[۵]“.

این به مثابه همان پیام مقامات و اعلام تسلیت یا عزای عمومی امروز است!

جمعه زاهدان، نمونه الهائشات بود!

 رهبر انقلاب با کشته های بی گناه آن روز همان مواجهه را کرد: دلجوئی و دیه!

در عهدنامه مالک اشتر، حضرت حکم هردو صورت قتل عمد و خطای کارگزار و والی خود را بیان کرده:

– “نه من در قتل عمد عذری نزد خدا دارم و نه تو؛ چرا که کیفر آن کشتن قاتل است”

– “اگر گرفتار قتل خطایی شدی و تازیانه یا شمشیر و یا دستت در مجازات کردن کسی افراط کرد… مبادا کبر و نخوت حکومت تو موجب شود که حق صاحبان خون را به آنان نپردازی[۶]

برای زاهدان هم دستور بررسی برای تطبیق این دو داده شد.

شیراز و ایذه و اصفهان اما نمونه آشکار الغارات است؛ چنانچه آرمان عزیز و سید روح الله و…!

در اینجا که بطور واضح تروریست ها جان بی گناهان بی پناه را می گیرند؛ اگر علی(ع) هم بود، خطبه۲۷ می خواند و بیانیه می داد! تاسف و تسلیت عمومی را روا می داشت.

نه چون این خون رنگین تر است، چون کشته شدن در عملیات تروریستی (الغارات) با کشته شدن در یک آشوب خیابانی (الهائشات) دو صورت اجتماعی متفاوت و هرکدام اثر و بار حقوقی خود را دارد.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۸/۲۶

[۱] تهذیب الاحکام ج۱۰ص۲۰۳/ ملاذالاخیار ج۱۶ص۴۲۳

[۲] ریاض المسائل ج۱۶ص۲۸۶/ جواهر الکلام ج۴۲ص۲۳۴

[۳] نهج البلاغه خطبه۲۷

[۴] وقعه صفین ص۹۴و۹۵

[۵] نهج البلاغه خطبه۲۷

[۶] نهج البلاغه نامه۵۳

صدا و سیما / امتداد غدیر در سایه جمهوریت و عدالت

برنامه ثریا پخش شده از شبکه یک سیما، مورخه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۱ با موضوع «امتداد غدیر در سایه جمهوریت و عدالت» با حضور حجت الاسلام قنبریان پخش شد. در این برنامه به اختصار موضوعات زیر مطرح شد:

  • درس های غدیر و حکومت علوی برای امروز
  • جمهوری اسلامی چگونه می تواند ادامه راه «غدیر» باشد؟
  • حضور مردم و تحقق جمهوریت و عدالت درس غدیر برای امروز
  • عید غدیر، عید دخالت مردم در امر حکومت!
  • ولایت امیرالمومنین و حکومت علوی؛ تحقق حضور مردم و مستضعفین در اداره جامعه

نسخه کامل این برنامه جهت استفاده علاقه مندان منتشر می‌شود.

ادامه خواندن صدا و سیما / امتداد غدیر در سایه جمهوریت و عدالت

امیرالمومنین(ع) فرمود: خداوند را با خدائی بشناسید و رسول را با رسالت؛ و اُولی الامر بالامربالمعروف و العدل والاحسان: صاحبان امر و حکومت را به امر به معروف کردن، عدالت گستری کردن و احسان به مردم بشناسید!(کافی ج۱ص۸۵)

در این نمونه هرسه جمع است:

  • امر به معروف و نهی از منکر متصدی بیت المال
  • عدالت ورزی نسبت به خواص و نزدیکان
  • احسان به مردم و لحاظ کردن آنها در هر ماجرای ریز و درشت.

چرا پیامبر(ص)، علی(ع) را ولیعهد حکومتی خود نکرد

دو دوتا، چهارتایِ اهالی قدرت می گوید اگر می خواست امر حکومت و سرپرستی سیاسی اجتماعی امت پس از خود از دست علی(ع) خارج نشود، باید از روز بعد غدیر، ایشان را ولیعهد حکومت خود می کرد. یعنی امور حکومت را به دست او می سپرد، تا انتقال قدرت در زمان حیات خودش صورت میگرفت؛ چنانچه بعدا اموی ها و عباسی ها با ولایتعهدی اینچنین، کار را در دست سلسله ای که می خواستند نگه می داشتند!

عجیب تر اینکه حکم به “وصایت” امیرالمومنین(ع) از روز “انذر عشیرتک الاقربین” تا “غدیر” بوده است! لقب وصی برای حضرت بخصوص از بعد غدیر، زبانزد بوده است[۱].

به راستی “وصایتِ پیامبر” چه فرقی با “ولایتعهدی” ای که بعداً رایج شد دارد؟!

چرا از این وصایت -که امامت است- “انتقال رسمی قدرت سیاسی” مثل دوره اموی و عباسی، استنباط و استخراج نشد؟!

باز عجیب تر اینکه اهلبیت(ع) علیرغم تصریح به وصایت حضرت امیر(ع) و سایر ائمه[۲]؛ نه تنها علی(ع) را ولیعهد حکومتی پیامبر(ص) ندانسته، بلکه اساساً ولایت عهدی را بدعت در اسلام شمرده اند!

در عهدنامه امام مجتبی(ع) با معاویه شرط می شود که: معاویه کسی را ولی عهد خود نکند! سیدالشهدا(ع) با یزید دو معارضه دارد:

  1. اصل بدعت ولایتعهدی در اسلام
  2. فسق و فقدان شرایط خلافت در یزید

واقعاً فرق وصایت با ولایت عهدی در چیست؟!

ولایتعهدی مکانیزمی برای انتقال قدرت در سلسله های خاص، یکی بعد دیگری بود. ولایتعهدی بستره ای بود که “خلافت و بیعت آزادانه مردم” را تبدیل به “سلطنت موروثی” و”بیعت تشریفاتی” می کرد!

از سالها قبل از فوت حاکم، ولیعهدی در نظر گرفته می شد و زمینه برای انتقال قدرت به او فراهم می شد! مخالفین احتمالی، خریده یا سرکوب می شدند و بعد ولایت عهدی، علنی می شد؛ برایش با زور و اقتدارِ حاکم مستقر بیعت گرفته می شد و مردم در کار انجام شده قرار می گرفتند. نپذیرفتن او، خروج تلقی شده به خون کشیده می شد. در یک کلام، مردم به کلی کنار گذاشته می شدند! مکتب اهلبیت، ولایت عهدی را بدعت خواند[۳]!

پیامبر(ص)، به حکم الهی امامت علی(ع) را ابلاغ و او را وصی خود خواند، اما ولی عهد حکومتی بشکل اموی و عباسی نکرد. اینگونه اگر مردم ابلاغ الهی را رها و حاکمی دیگر برمی گزیدند، البته آثار حاکم مفضول یا حاکم جور را در زندگی می دیدند؛ قیامت هم در محضر الهی باید پاسخگو بودند، اما امام حق، خود را به زور و غلبه بر آنها تحمیل نمی کرد. مردم باید حکومت را به امام حق، اعطاء کنند[۴]؛ نه حاکم عدل، ولیعهدی کسی را بر مردم تحمیل و برای اطاعت اجباری، آنها را ذلیل کند.

بیجا نیست رشید رضا در المنار نقل می کند: یکبار دانشمندی المانی در حضور جمعی از مسلمانان از جمله بزرگان مکه در استانبول گفت: سزاوار است که ما برای معاویه تندیسی از طلا بسازیم و آنرا در یکی از میادین برلین نصب کنیم! پرسیدند : چرا؟! گفت: زیرا معاویه بود که نظام حکومت اسلامی را از مردمسالاری به نظام استبدادی[سلطنت موروثی] دگرگون ساخت. اگر چنین نشده بود، اکنون اسلام سراسر جهان را فراگرفته و مردم آلمان و دیگر اروپائیان عرب مسلمان بودیم[۵]“!

حالا این سخن، شیرین تر جلوه می کند که: “عید غدیر، عید دخالت مردم در امر حکومت است[۶]“.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۲۶

[۱] ابن ابی الحدید تعدادی از اشعاری که به وصایت حضرت امیر(ع) اشاره دارد را اورده است

[۲] خطبه۲ نهج البلاغه: فیهم الوصایه و الوراثه

[۳] چرا امام حسین(ع) ولایتعهدی را بدعت اما امام رضا(ع) آنرا پذیرفت را شهید مطهری پاسخ می دهد.

[۴] حکمت۲۲ نهج البلاغه

[۵] تفسیرالمنار ج۱۱ص۲۶۰

[۶] رهبر انقلاب  ۷۵/۲/۱۸

مراقبه غدیریه!

شعرسپید علیرضا قزوه را با عنوان: “آن کفش های وصله دار” با صدای گرم حجت الاسلام دیانی بشنوید!

 

– خلیفه نیستی، سلطان هم! فقط امام اول مظلومانی!

– و جای پنج سال می شد که پنجاه سال حاکم باشی!

– می شد حسین و حسن را باخود همراه کرد

یکی مشاور اعظم و یکی وزیر خزانه داری کل!

– حتی عقیل را می شد سه چهار سالی

با حقوق ارزی آن روز به اندلس فرستاد!

– می شد محمد حنفیه سفیر سازمان ملل باشد!

مانند این پس خاله ها که هنوز و تا همیشه سفیرند!

– می شد بعد خود فکر پادشاهی فرزندان بود!

مثل همین ملک حسین و ملک حسن

مثل همین حیدر علی اف و اف بر این دنیا…

– می شد انبان خویش را پر کرد از شیر مرغ و جان آدمیزاد

از وعده و وعید و افطاری داد با بیت المال!

– در برج های دوبی سهمی داشت!

در بازار بورس دستی!

– برای بردن نان فرصت نیست!

این را به سازمان غله و نان بسپار!

پ.ن:

  1. کنار ریسه و شربت و اطعام، از سبک غدیری حکومت هم مذاکره کنیم!
  2. .در این ایام مبارک برای شفای بیماران بخصوص حاج آقا دیانی عزیز هم دعا کنیم!

این شعر زیبای سعید پاشا زاده با صدای علی اکبر قلیچ حاوی گوهرهای مهمی از مکتب علوی است:
در دین علی پینه فقط روی جبین نیست!
در مُلک سلیمانی خود کارگری کرد!

اگر دست کارگر مثل سجدگاه مومن بوسیدنی شود و اگر حکّام اقلا به قدر مزد کارگری، از مُلک بردارند، به مکتب غدیر نزدیک تر می شویم!

 

جناب آقای اژه‌ای باید با منِ منبری متفاوت باشد!

  • رئیس قوه قضائیه هرهفته حرفها و دستورات خوبی می دهد انگار نهج البلاغه می خواند! “به هر متهمی دستبند نزنید”! “وقت دستگیری خانواده را…”!

اما تقریبا هربار هم اتفاقاتی می افتد!

خانمی را دستگیر می کنند انگار گونی بر می دارند! همه هیکل پیدا میشود!

تکذیب هم نمیشود! می گویند پیگیری میشود!

  • قنبر را بخوابان و شلاقش بزن[۱]. باید این پیگیری را هم مردم ببینند! نه دادگاهش علنی است نه اجرای حکم دیده میشود!
  • انتظار از آقای اژه ای این است که با یک منبری متفاوت باشد!

* گفتگوی کامل را اینجا ببینید.

مطلب مرتبط: http://mghanbarian.ir/interview/5405/

 

حجت الاسلام قنبریان

[۱] اشاره به روایتی که قنبر از خشم و غلظت، سه تازیانه بیشتر بر مجرم زد و امیرالمومنین(ع) او را خواباند و سه تازیانه اش زد(الکافی ج۷ص۲۶۰)

بقیه السیف ها را دریابیم!

کسی از میدان جنگ به حضرت امیر(ع) نوشت: جنگ از قبیله ربیعه زیاد کشته گرفت[۱]

حضرت حکمت ۸۴ نهج البلاغه را انشاء فرمود: “بَقیّه السَّیفِ اَبقَی عَدَداً وَ اَکثَرُ وَلَداً : بازماندگان و باقی ماندگان از شمشیر شمارشان باقی تر و نسلشان بیشتر است!”

حاج نادر بقیه السیف سید مرتضی بود ، فرزندان معنوی ای افزود و جریان رسانه ای در مسیر آوینی آفرید. خدایش با شهدا محشورش کند.

بقیه السیف ها را دریابیم و قدر بشناسیم حاج حسن رحیم پور از آن جمله است.خدایش عمر با برکت عطا فرماید.

[۱] تمام نهج البلاغه ص ۸۵۵

سخنرانی/ کارگزاران حکومتِ برای بهشت!

درخطبه ۳۷ فرمود: در شعار صدایم کوتاهتر از همه اما در عمل از همه برترم!

– ذلیل نزد من عزیز است تا حقش را بگیرم و قوی نزد من ضعیف است تا حق را از او بگیرم!
▫️ دو مشکل سیاسی

  1. ادعا و شعارزدگی
    – چون همراه با تصنع و ساختگی است به رسوایی می انجامد!(هلک من ادّعی)
  2. افتراء و رسیدن به انسداد
    – آن رسوایی ها زمینه پذیرش شایعه و رواج افتراء میشود و چون باز بیش از واقعیت است، وقتی واقعیت برای افتراء تغییر نمی کند، افشاگر به انسداد می رسد!
  • نمونه‌هایی از سیره امیر المومنین(ع)
  • *تفصیل را در فایل صوتی بشنوید

دریافت سخنرانی «کارگزاران حکومتِ برای بهشت!» | “دریافت از پیوند کمکی

مطالب مرتبط:

  1. سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!
  2. روز علی(ع) روز حکومت!