بایگانی برچسب: s
شهادت پاک دستی حضرت آقا برای منصوبین و وظیفه ما!
رهبری فرمودند: “در همین دادگاه اخیری که در قوه قضائیه مطرح است به بعضی بزرگان پاک دست قبلی قوه قضائیه اهانت شد و به آنها ظلم شد یعنی واقعا جفا شد به آنها که نبایستی این کار میشد و نباید بشود”
متعرضین به مسئولین سابق (و به طور کلی منصوبین رهبری) دو دستهاند:
- طیفی که بر پاسخگویی آقای آملی (در نمونه اخیر) تاکید داشتند (که دوستان خبرگزاری فارس هم بودند!)
برخی آرمانگرایانه احضار ایشان -البته بعنوان مطلع یا “پارهای توضیحات”- را میخواستند تا نظام ما به سبک علی(ع) نزدیکتر شود که خودش دادگاه رفت! (بنده در یادداشت چرا قانع نمیشویم؟ از این دسته بودم
این دسته مطالبه، اصطکاک و تصادمی با فرمایشات ۷تیر حضرت آقا ندارند. چون علیه پاکدستی رئیس قبلی ادعائی نکردهاند و فقط وضوح و شفافیت درباره حمایت از طبری تا بعد از تحویل قوه قضائیه را میخواستند.
با قبول شروع مبارزه از دوران ایشان هم مشکلی ندارند و حداکثر سؤال داشتند چرا پروندههای برادران رئیس قوه (فاضل و محمد جواد) در دوره ایشان بدون دادگاه، مختومه یا سخنگو هم از وضع آن اظهار بیخبری میکرد! و مثل بقیه رسانهای و اطلاعرسانی (حتی مبنی بر تبرئه) نمیشد! (در یادداشت “عدالتی که باید” بدین پرداخته شد). - دسته دوم طیفیاند که رسما آقای آملی (یا منصوب دیگری) را فاسد بلکه دانه درشت فساد میخواندند (مدتی قبل از این دادگاه برخی نزد آقای رئیسی در جلسه با اهل رسانه چنین گفتند و متهم به اهانت و حتی نهی هم نشدند!) از این طیف برخی محاکمه ایشان را هم میخواستند.
اینها البته حرفشان با شهادتهای دیروز آقا تصادم دارد!
لکن همین جا هم باید قائل به تفصیل شد :
- اگر کسی علم و قطع شخصی مستند به فساد یکی از منصوبین رهبری دارد شرعا و با توجه به فتوای خود آقا[۱] با این شهادت آقا نمیتواند دست از علم شخصی بردارد! بلکه وظیفه تعقیب و گزارش فساد و اصطلاحا سوتزنی در چارچوب اخلاق و قانون دارد.
توضیح اینکه از سویی رهبری موظف است برای انتصابات خود احراز عدالت فرد را هم بکند. پس نصب او شاهد بر احراز عدالت منصوب نزد اوست چه رسد به اینکه به پاکدستی او هم شهادت دهد.
از سوی دیگر محال نیست یک کارگزار جزء یا یک فعال رسانهای سندی بر تخلف از پاکدستی منصوبی بیابد. در این فرض او نمیتواند بخاطر شهادت رهبری بر پاکی آن منصوب، سند خود را بسوزاند یا تعقیب را تعطیل کند!
لذا رهبری در دیدارهای با دانشجویان چندبار گفتهاند:”اگر کسی اطلاع دارد که از همین منصوبین همکار ما کسی زندگی اشرافی دارد، بد نیست به ما خبر بدهد تا ما هم مطلع بشویم و اگر اقدامی لازم بود بکنیم”(۸۲/۲/۲۲)
در همین سخنرانی ۷تیر۹۹ هم یکی از مصادیق مردمی بودن قوه قضائیه را “گزارشهای مردمی” در مبارزه با فساد خواندند و افزودند: “یکی از کارهای لازم در مبارزه با فساد نظارتهای مردمی است برای نظارتها و گزارشهای مردمی زیرساخت حقوقی در داخل قوه لازم است یعنی شما باید جایگاه این را در داخل قوه مشخص کنید که این گزارشها کجا برود؟ چه جوری بررسی شود؟ صحت و سقم این گزارشها شناخته بشود؟ چگونه دنبال بشود؟ آن گزاشگر هم امنیتش چگونه محفوظ بماند؟”
واضح است این گزارشگری شامل موارد محتمل در مقامات و منصوبین هم میشود. و هیچ بعید نیست یک روستایی از تصرف اراضی و منابع ملی توسط یک منصوب مطلعتر شود تا دستگاههای بازرسی!
عدم تدارک زیرساخت برای گزارشهای مردمی و تامین امنیت گزارشگر هم ولو مجوز شرعی هتک و اهانتهای عمومی آن منصوب نیست، اما جفا به سلامت دستگاههای اداری ج.ا.ا است و فوری باید تدارک شود. و الا به مطالبهگران اصیل جفا شده و عملا بازار تخریب و شایعه داغ میماند!
از اینرو دو طرف افراط در اینباره ممکن است شکل گیرد:
نصب یا شهادت رهبری را حاکم بر قطع شخصی و استنادات بدانیم و ادله مدعی را به دیوار بکوبیم! زعم دیگر داشتن را ضدیت با ولایت بخوانیم!
که مسلما موجب انسداد و بقاء فساد و مغایر با فرامین رهبری است!
صرف داشتن اطلاع و برخی اسناد ادعائی بهانه هتک و اهانت به مسئول یا منصوب در فضای عمومی شود! و فضای بیاعتمادی را بیفزاید و امید را زایل کند. - کسانی که بدون قطع شخصی و اسناد معتبر به صرف فضاسازی رسانهای یا شایعات، منصوبین و مقامات را هم زیر سؤال برده و از فساد آنها میگویند!
اینجا کانون آن جفا و ظلم است که رهبری بدان اشاره کردند. معمولا این گروه در موج خناسان و دشمنان نظام میافتند و با کنار هم نهادن نقاطی تئوریای بر فاسد بودن کسی سر هم میکنند.
برخی هم رسما ذهنیت خود را بیان میکنند که درباره فلانیها و فرزندان فلانی هم سالها رسانههای بیگانه میگفتند و مقامات تکذیب میکردند تا بالاخره بعد ۳۰ سال نظام هم همان را گفت و برخی دادگاه رفتند! پس الان هم ادعاهای خناسان بیگانه مربوط به مسئولین و منصوبین بعدی را تلقی به قبول میکنند!
واضح است موج سرایت دادن فساد به همه ارکان نظام از سوی دشمنان یک راهبرد دو سر برد به زعم خودشان است:
یا قوه قضائیه منفعل و محافظه کار میشود و به بررسی مهرههای کلیدیتر اقدام نمیکند و پرونده فساد در قوه را با همان پرونده میبندد!
که فساد باقی مانده و روزی بزرگتر و رسواتر سر بیرون میکند.
یا انقلابی عمل کرده و موارد محتمل دیگر را هم میکاود و اگر لازم بود از برخی مقامات سابق و لاحق هم بازپرسی یا کسب اطلاع میکند. که در این صورت بر طبل تسری فساد به همه ارکان بیشتر میزنند تا مردم را پاک ناامید کنند!
تنها چاره رعایت همین تعادل در فرمایشات رهبری است:
مبازره با فساد بدون اغماض/ بدون تعدی!
* مطالب مرتبط:
- پرسش و پاسخ درباره تمدید حکم آیت اله آملی در شورای نگهبان
- کاش دانشجوی شریف بودم
- عدالتی که باید!
- چرا قانع نمیشویم؟
محسن قنبریان
۹۹/۴/۸
[۱] رجوع کنید به اجوبه الاستفتائات قسمت نماز جمعه مسائل ۶۱۶و۶۱۸و ۶۲۰
https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=47#616
پیوست یادداشت: منبع خوب مچگیری!
پیوست یادداشت: منبع خوب مچگیری!
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن را از خود آیت الله خامنهای بشنوید!
رمضان/ روزی یک جلسه
نشانی:
- http://jahadi.ir
- @khanetolab
انتشار صوت کامل جلسات سال۵۳ برای اولین بار(قبلا گزیده جلسات منتشر شده بود).

سخنرانی/ طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
کتاب گفتار «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، در ماه مبارک رمضان ۱۳۹۵، توسط حجت الاسلام قنبریان منتشر میشود. این سخنرانی در ۲۴جلسه منتشر میشود.
-
جلسه نخست «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه دوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه سوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه چهارم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه پنجم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه ششم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه هفتم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه هشتم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه نهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه دهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه یازدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه دوازدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه سیزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه چهاردهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه پانزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه شانزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه هفدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه هجدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه نوزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه بیستم«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه بیست و یکم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه بیست و دوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه بیست و سوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“
-
جلسه بیست و چهارم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی“

برنامهی این تارنما در ماه مبارک رمضان ۱۳۹۹
در ماه مبارک رمضان، اقدام به قرار دادن سلسله سخنرانی «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، که توسط حجت الاسلام قنبریان در ماه رمضان سال ۱۳۹۵، بصورت کتاب گفتار ایراد شده است؛ مینماییم.
انشاءالله، به مرور در این ماه مبارک به شرط حیات، با قرار دادن فایلهای صوتی این سخنرانی فعال خواهیم بود.
مطلب مربوط به این سخنرانی در طول ماه مبارک، بعنوان نخستین مطلب تارنما قابل مشاهده خواهد بود. و در ادامه از طریق هشتگ «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» میتوانید این مباحث را پیگیری کنید.
منبع خوب مچگیری
رهبر معظم انقلاب درباره مطالب کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن -که رمضان سال۵۳ ایراد کردهاند- فرمودند: “الان هم آنها را تأیید می کنم”. “این سخنرانیها منبع خوبی برای مچگیری ماست”(۸۱/۴/۴)
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/weekly/files/278/Khattehezbollah_226-pdf-file_Large.pdf
دو افسوس:
- آدمها و گروهها و نهادهای زیادی با این کتاب بین نیروهای حزب اللهی معروف و مخاطبدار شدند؛ اما در دورهها و درس گفتارها، از این کتاب کمتر بعنوان منبعی خوب برای رویکرد انتقادی [مچگیری در تعبیر ایشان] استفاده میشود!
صاحب این گفتارها، الان بیش از ۳۰سال است رهبر نظام اسلامی است. از آن مطالب -که “پایههای فکری ایجاد یک نظام اسلامی بود”- میتوان در نظام اسلامی موجودمان سراغ گرفت! از دلیل فاصلهها پرسید!
بحثی عینی نه صرفا ذهنی و تجریدی (همانگونه که ویژگی این کتاب است) ترتیب داد.
لکن اغلب پردازندگان به این کتاب رویکردی تبلیغی-ترویجی (آن هم معیوب) دارند! فیلسوفترها، حتی عینیت کتاب و ناظر به متن اجتماع بودن را با موشکافیها و شرح و توضیح غیر ضروری کلمات و اصطلاحات گرفته و مثل سایر کتابهای اعتقادی خشک و انتزاعی و عملا بیاثر و خنثیاش میکنند!
تقریبا هیچکس نشنیده حتی منبریهای فاطمیه و محرم خود بیت رهبری و ائمه جمعه منصوب ایشان، مثل این کتاب، “عدالت و قسط را با توحید معنا کنند و نظام طبقاتی را شرک بخوانند!”
هیچ کس نشنیده این سالها، جامعه فاقد آزادی را بردگی و پذیرش عبودیت غیر خدا تعریف کنند! آزادی[بخصوص در فکر و سرنوشت] را با توحید و فقدانش را با شرک هم آغوش کنند!
هیچ کس نشنیده نبوت و ولایت را آنقدر که کتاب ایشان به عدالت و قسط ربط داده؛ برمنابر این دههها به عدالت و قسط ربط دهند! بلکه متأسفانه مشهورترین مبلغان ولائی صراحتا دوگانه غلط عدالت-ولایت میسازند و عدالتطلبی را به ولایتگریزی میترسانند! یا با بودن ولایت، تحقق عدالت را خود به خودی و حصولی میخوانند! یا در نظام ولایت، آنچه هست را عدالت یا دارای مصلحتی بالاتر از عدالت میشمارند! (اشعری مسلکی)
در حالیکه ولیّ امروز جامعه و صاحب اندیشه آن کتاب نفیس خود صراحتا میگوید: “در مورد عدالت ما عقبمانده هستیم! در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف میکنیم”!(۹۶/۱۱/۲۹)
تازه اینها همه در همان بُعد مفهوم و رویکرد ترویج و تبلیغ این کتاب است. در رویکرد انتقادی کدام معلم و مبلغ این کتاب است که با جملات آتشین آن از نظام ج.ا.ا مچی بگیرد؟! (حتی وقتی رهبری آنرا منبعی خوب برای مچگیری از خودشان خوانده باشد!) - برخی مچگیران صفحات مجازی -که بعضا روحانی و انقلابی و قائل به ولایت فقیهاند- نیز برای نشان دادن کاستیها در عدالت و آزادی و… جای استفاده از این منبع خوب -که تفسیری قرآنی از آرمانهای ملت است- به حکومتهای طاغوت عالم و دمکراسیهای دروغ غربی(شرک مُشاع) استناد میکنند!
کار بعضی میکشد به اینجا که با محاسبه غلط دولت مستکبر آمریکا را برای مردمش عدالت گسترتر از ج.ا.ا بخوانند!
این هم افسوس دیگری است.
توصیه:
حدود ۲۰دوره این کتاب ارزشمند را مفصل و مختصر تدریس و ترویج کردهام. بنظرم اساسا کتابی روان و خودخوان است و هیچ ابهام و ایهامی ندارد. به جوانان حزب اللهی توصیه میکنم این رمضان، آنرا با دقت بخوانند.
هم ببینند:
- چگونه شعارهای اصلی نهضت۵۷ (استقلال، آزادی ، عدالت و…) با توحید تبیین میشود و نبود آنها شرک تلقی میشود!؟
- هم سراغ آن پایههای توحیدی را در جامعه کنونی بگیرند و از مچگیری وضع موجود با آن بیانات نترسند!
٭ جلسات و دورهها و مباحثهها با اساتید بنظر بنده پس از طی این دو قدم خوب و کارگشاست؛ نه قبل از آن.
محسن قنبریان
۹۹/۲/۳

رزمایش همدلی را به بسته غذایی تقلیل ندهیم!
مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی اندیشه اسلامی ذیل “مما رزقناهم یُنفقون” دو توجه شایسته دارند:
- “مارزقناهم” اعم از مال است. هر چه از خدا گرفتهاند: پول، عمر، فرزند، آبرو، توان جسمی، فکر، زبان و بیان و خلاصه هر امکاناتی.
- انفاق هم هر خرج کردنی نیست. “آن خرج کردنی که خلأیی را پرکند، انفاق است”.
حالا توجه کنید :
غیر از مساکین و فقرا -که البته ضروریترند- دو دسته دیگر محتاج مواساتاند اما نه از جنس انبان نان و بسته غذایی:
- کاسبهایی که بخاطر اجارهای بودن مغازه و بعضا وامدار بودن به اقساط و از دست دادن ماه اصلی فروش، ضرر جدی کردهاند.
- مشاغلی که بکلی بیکار شدهاند.
سخنگوی دولت گفت: ۳و نیم میلیون از مشاغل رسمی بطور مستقیم در معرض آسیباند و ۴میلیون شاغل غیر رسمی در معرض توقف یا کاهش فعالیت یا کاهش دستمزد و اخراجاند!
وزیر کار گفت: تا حالا ۶۰۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبت نام کردهاند!
این دو قسم نه عمدتا شرایط شرعی فقیر محتاج نان شب را دارند و نه عرفا شأن گرفتن انبان غذا!
متقابلا موازی کاری قرارگاههای رزمایش مواسات و چندباره شدن کمک به برخی خانوادهها بخصوص در برخی شهرها که محرومیت کمتری هست، بعید نیست.
بنظر میرسد :
- خرج کردن آبرو توسط معتمدین برای تخفیف یا بخشش اجاره آن کسبه یا تأمین اجاره ماه تعطیل از برخی منابع، انفاق مومنانه باشد.
- تهیه مساعده با کارت هدیه در خور برای بیکار شدگان توسط مومنان و پرداخت از طریق اداره کار و مانند آن برای حفظ شأن نیز میتواند پر کردن خلأیی باشد.
یکوقت الهکم التکاثر به شمارش و گزارش بستهها و مسابقه کدام مسجد بیشتر؟! نکشد و از خلأهای دیگر غافلمان کند!
محسن قنبریان
۹۹/۱/۳۰
پای تخت!
بهترین و لازمترین آزادیها پس از “آزادی تفکر”، “آزادی سیاسی” و نقد قدرت است. مضرترین آزادیها نیز، “آزادی اخلاقی” و بیربندباری است که تباهی خانواده و جامعه را در پی دارد.
تا همین سالها رهبر معظم انقلاب از “وجوب نقد” گفتهاند(۹۶/۱۰/۶) و تصریح کردهاند: نباید نقد و انتقاد به “کالایی قاچاق” یا “امری تشریفاتی” تبدیل شود(۸۱/۱۱/۱۶).
تردستی رسانهای این است که جای آزادی تفکر و آزادی سیاسی و نقد جدی و غیر تشریفاتی زمامداران، عامه مردم را با آزادی اخلاقی و چاشنی سکس و رقص بفریبند. چیزی که “تله دمکراسی”های غرب، مادر آن است؛ و “مردم سالاری دینی” انقلاب اسلامی خط تقابل با آن در پایان تاریخ را بنیان نهاد.
سریال پایتخت ۶ صرفا بهانه طرح این درد است؛ و الا مثال فقط آن نیست.
پینهی تصنعی پیشانی نقی -با همه دروغگویی و ریاکاریاش- در شروع سریال، تماشاگر را منتظر میگذاشت که شاید از خرقهی سالوس و ریای برخی سیاسیون میخواهد پرده برداری شود! اما کماکان چهره سیاسی سریال(نماینده)، پاک و منزه و مقدس درخشید که این وصلهها به او نمیچسبد. لیموزین و تشریفات اضافی مال راننده استیجاری اوست که خود زودتر از همه با آن برخورد میکند!
۱۵قسمت لودگی، آسیبرهای خانوادگی و حجم زیاد و تعمدی رقص و موسیقی (آزادی اخلاقی)، بدیل آن نقد سیاسی قرار میگیرد و حتی چند جمله تشریفاتی سریال هم سانسور میشود!
هر شب هم چند مصاحبه گزینشی از رضایت عامه پخش میشود تا این تولیدات سطحی کماکان پر بیننده بماند!
غیر از شنیدهها و خواندنیهای متعدد، به شخصه یک نقد سیاسی-مذهبی در برنامه زنده ثریا با موضوع “اشرافیت مذهبی” را تجربه کردم که تشریفاتی نبود؛ فقط یک جناح سیاسی زده شود و زیر عبای دیگری پناه برده شود!
بالتبع از چپ تا راست، سنتی و مدرن به خودم و عوامل برنامه فشار آوردند. برخی رؤسای قوای سابق، برخی تولیتها، برخی مقدسین و ائمه جمعه تا برخی از شورای عالی فلان و بهمان، حضوری یا تلفنی یا باواسطه گله کردند! نتیجه آن شد که بنده برای حضور دوباره در آن برنامه منع شدم! آن برنامه هم پس از چند ماه -لابد بخاطر موارد مشابه- ملزم به پخش غیر زنده و نهایتا تعطیلی(اقلا موقت) شد!
تنها راه رسیدن این انقلاب الهی به آنچه برایش آمده است؛ عمل به همان سخنان نقل شده از رهبری و ماندن آزادی تفکر و آزادی سیاسی و کاهش آزادیهای جنسی و اخلاقی است.
“پایتخت” عهد ج.ا.ا نباید نماد “پای تخت”ی باشد که ملت رشید ایران سرنگونش کرد و راه دیگری باز کرد.
مطالب مرتبط:
محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۷
۰۱/ ۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
دریافت صوت جلسه نخست «۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب» | «دریافت از پیوند کمکی»
جلسه اول: مقدمه/ ضرورت خودسازی/ فصل خودسازی/ شاه آبادی و رشحات المعارف
آیت الله بهجت به شهید ردانی و فرماندههای دفاع مقدس فرمود: مراقب صدام درون هم باشید!
حضرت آقا فرمود: “اشتباه است که ما خیال کنیم، دشمن فقط آمریکا و صهیونیست است؛ ما یک دشمن خطرناکتر از آمریکا و صهیونیزم داریم و آن نفس است[۱]“
بعضی رفتند با نفس بجنگند، استعمار و استبداد بر جامعه اسلامی را فراموش کردند!
بعضی رفتند پی مبارزه، نفس کار دستشان داد و ضد خود شدند!
راه نجات جمع بین این دومبارزه است.
آیت الله شاه آبادی اسوه این جامعیت است که امام بزرگوار ما را تربیت کرد. ۱۱ماه تحصن علیه رضاخان و چلهنشینی در جوار امیر المومنین را با هم داشت.
کتاب رشحات المعارف درسهای عمومی ایشان در مسجد جامع تهران برای مردم است.
حاوی معارفی است که پشتیبان عمل و عبادت ما میشود. هم عبادات ما را افزایش میدهد؛ و هم آنرا تصفیه میکند. حضور قلب و اخلاصش را تأمین میکند.
یک شب در میان حدود ۱۵دقیقه از آن معارف جرعهنوشی میکنیم.
[۱] ۸۰/۵/۶

سخنرانی/ مکتب سلیمانی
(چکیده سخنرانی در گردهمایی بزرگ بزرگداشت سرداران مقاومت)
آفتاب را نباید از پنجره شرقی یا غربی خود دید. شخصیتهای بزرگ و جامع نباید دچار دید تبعیضی ما شوند؛ یک جنبه آنها دیده و جنبه دیگر فراموش شود. شهید سلیمانی، تجسم همه ارزشهای انقلاب و استمرار مکتب بنیانگذار انقلاب و احیاگر بهشتی و مطهری بود. چند ویژگی شاخص این مکتب:
- توازن بین مرز با فتنه خیابانی؛ و تحمل مخالف و آزادی تفکر و بیان:
-امضاء نامه ۲۴فرمانده سپاه ده روز بعد از غائله کوی دانشگاه به رئیس جمهور وقت، نمونه خطگذاری با فتنه خیابانی علیه نظام است.
-هدیه کتاب حاج آخوند نویسنده اتاق فکر جنبش سبز در لندن [مهاجرانی] به دوستان، نشانه آن توازن است. سردار نه در ٨٨ بیطرف است نه با مهاجرانی آشتی کرده اما کتابی مفید از او درباره پیری روحانی و مهذب را خواندنی میبیند. “همه چیز آنها نجس”؛ را قائل نیست.
متاسفانه دچار تبعیض در ارزشها و آرمانهای انقلاب در بین چهرهها و گروهها هستیم. مغز متفکر یک جناح “اشغال” را بنام “دمکراسی برونزا” تئوریزه میکند و چیزی از استقلال نمیگذارد! برخی متفکران جناح مقابل هم صندوق رٲی را از باب وهن شریعت میپذیرند چیزی از جمهوریت نمیگذارند! در حالیکه رهبر انقلاب صندوق رٲی را “متن اسلام” خواند.
- دوگانه واقعی مقابل دوگانههای کاذب و غلط:
سردار دلها به تبع امام عزیز تقابل واقعی و اصیل را بین “مستکبر-مستضعف” و “تقابل اسلام ناب-اسلام آمریکائی” (اسلام مرفهین بیدرد و اسلام اشرافیت و…) میدانست. نه دوگانههای غلط “بیحجاب-با حجاب” یا “اصلاحطلب-اصولگرا”!
در خارج هم دوگانه “شیعه-سنی” را غلط و در راستای توطئه دشمن برای القای هلال شیعی و احیاء صفوی میدانست.
شهر بیجی عراق را وقتی از دست داعش نجات داد، دختر مسیحی بر کلیسا نوشت: مریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح بر صلیب نمیشود!
این همان مکتب خمینی است که ما میخواهیم صدای مرگ بر آمریکا از ناقوس کلیساها شنیده شود.
سلیمانی موافق بیحجابی نبود، همه افکار اصلاحطلبان یا همه اعمال اصولگرایان را هم قبول نداشت اما تقابل ایندو را کاذب و غیر ضرور میدید. میفرمود: “این بیحجاب است، آن باحجاب است؛ این چپ است، آن راست؛ این اصلاحطلب است او اصولگراست! خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟!”
- صدور انقلاب با حفظ استقلال کشورها:
امام عزیز انقلاب ما را مقدمه ظهور خواند، و از “لزوم صدور انقلاب” بین ملتها گفت. دشمن آنرا “امپراطوریسم” و دخالت و آشوب در کشورها تبلیغ کرد. برخی دوستان هم منفعل شده از “مالزی شیعی” و “ژاپن اسلامی” گفتند! یعنی ما هم کشوری مثل کشورها؛ چکار به دولتهای دیگر داریم…
سردار دلها آن توازن عالی و آرمان امام را محقق کرد و جلوی چشمها آورد:
ابوسنینه روزنامهنگار فلسطینی سال ۲۰۱۲ از سران مقاومت فلسطین میپرسد چه کسی فلسطین را برای خود فلسطین و مقاومت میخواهد؟! همه میگویند :جمهوری اسلامی!
یحیی السنوار درباره حاج قاسم میگوید که خالصانه و با تمام وجود به فلسطین عشق میورزد.
نورالدین شیرین مدیر شبکه قدس ترکیه در برنامه زنده شبکه ۵آنجا گفت: سردار سلیمانی در مقابل کودتای نافرجام ۲۰۱۶ ترکیه بیشتر از ژنرالها و سیاسیون ترکیه، نقش آفرید!
جلوگیری از سقوط دمشق و بغداد بینیاز از توضیح است.
- توازن عدالت و پیشرفت:
رهبری در ۲۹/۱۱/۹۶ فرمود: “ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم. پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم! در مورد عدالت ما عقب مانده هستیم در این تردیدی نیست خودمان اعتراف میکنیم”.
بدون پیشرفت، عدالت، تقسیم فقر است اما پیشرفت بدون عدالت هم بزرگتر شدن فاصله قلههای ثروت و درههای فقر است.
سردار سلیمانی آنروز که فرمانده لشکر در کرمان و سیستان بود کنار توسعه استان، پیگیر عدالت برای مناطق محروم آنجا بود
سیل و محرومیت خوزستان به لحاظ کاری و سازمانی به او ربطی نداشت اما علیرغم خطر، آمد و تا زانو در آب به مردم محروم روستاهای سوسنگرد و… کمک کرد.
النبل و الزهرا در سوریه، محاصره و محرومیت با آنها کاری کرد که ریشه درختان را میخوردند! در وسط داعش محاصره بودند. دالان و معبری طولانی بین داعش باز کرد تا نجاتشان دهد.
- کارآمدی جهادی مقابل لشی و تنبلی و میزطلبی!
حضرت آقا فرمود: “مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه و کارآمدی در انجام وظیفه است… هرجا کارآمدی نباشد مشروعیت از بین خواهد رفت[۱]“.
۲۲سال (از۷۶تا۹٨) فرمانده قدس بود. حتی منتقد و معترض از این طولانی بودن مسئولیتش انتقاد نکرد. چرا؟ چون کارآمدی میدیدند. ۲۰۰۰پیروزی در جنگ ۳۳روزه، ۲۰۰۶پیروزی در غزه، بعد پایان داعش و…
برای برخی منصوب و منتخب هم مردم امن یجیب میگیرند تا زود تمام شوند یا دوباره ابقاء نشود!
- طهارت اقتصادی مقابل رانتخواری:
آقا در بیانیه گام دوم، “طهارت اقتصادی” را شرط “مشروعیت کارگزار” نظام اسلامی خواند.
وقتی ۴۰۰۰آقازاده خارجنشین داریم، سردار دلها اگر بچهاش را خارج ببرد، زیر آتش دشمن در عراق بین صفوف مجاهدین میبرد.
با این همه دوندگی و دوری ازخانواده، اضافه حقوقی نگیرد؛ وضع خانه و زندگیاش این باشد.
برای بستری نوهاش بیمارستان دولتی برود و اجازه ندهد تختی را زودتر خالی کنند!
حتی در زیارت قبر شریفش، همسر ارجمندش امتیازی طلب نکند؛ وقتی سر صف ایستاده به قبر سردار میرسد پشت سریها نشناخته، گفتند زودتر! و او خود را معرفی نکرده زود برخیزد!
️ اینها ارزشهای مکتب انقلاب بود که در این مرد متوازن تجلی داشت، وقتی دچار خلل و تبعیض در آنها بودیم. لذا همه مردم او را خواستند مثل انقلاب۵۷
[۱] ۳۱/۶/۸۳
دریافت سخنرانی «مکتب سلیمانی» | دریافت از «پیوند کمکی»