بایگانی برچسب: s

دو انتظار از جامعه مدرسین در حوزه اشرافیت مذهبی!

خدارا شکر رئیس محترم جامعه مدرسین بنظر موافق و مخالف، آدم صریح اللهجه‌ای است؛ نشان داده، کسوت مرجعیت هم مانع انتقادش نمی‌شود. اینبار علیه مدارس علمیه اشرافی گلایه کردند از “بی وجهی تاج داشتن برخی مدارس” مجلل -که در آستانه افتتاح‌شان هستیم- گفتند.

اما از رئیس و اعضاء محترم جامعه مدرسین دو انتظار بیشتر هست

  1. صدور بیانیه!
    با تفکیک قوا، صندوق رأی در دنیای جدید و نقش احزاب و گروه‌های مرجع، رسانه‌ها و… در تشکیل حاکمیت‌ها؛ گروه‌های مرجع و رسانه‌ها هم رکن مردم‌سالاری شده‌اند. از اینرو آنچه تلخی، در نامه‌های امیرالمومنین(ع) به کارگزاران مبنی بر دوری از اشرافیت هست، بارش را باید این ارکان مردم‌سالاری، کنار حاکم(ولی فقیه) به دوش کشند.
    حتما در جلسات خصوصی تذکرات تند و تلخ در اینباره مثل رهبری به افراد داده میشود؛ اما نامه امیر(ع) به منذربن‌جارود و عثمان‌بن‌حنیف و… هم در ارثیه اینان مخفی نبوده تا به سید رضی رسیده باشد! بلکه در جامعه، فریاد شده بود و نسل به نسل گشته تابه گردآورنده نهج‌البلاغه رسیده است. امروز جای این تشرها و ملامتهای بازدارنده‌ی بعضا تند و عتاب آلود در جامعه ولایی ما خالی است. همه هم سهم رهبر نیست. هم رسانه‌ها و هم گروه‌های مرجع(مثل جامعه مدرسین) سهم دارند. پس بیش از گله کردن، صدور بیانیه و اعلان محکومیت در قبال این رویه‌های ناموجه(به تعبیرآیت الله یزدی) لازم است.
  2. ضابطه گذاری!
    در همین دیدار(۳۱تیر۹٨)، آیت الله یزدی درباره نیاز مجتهدین به اجازه جامعه مدرسین برای چاپ رساله عملیه می‌گویند(تا مرجع‌سازی و مراجعِ خود٘ خوانده پیدا نشود). بدون این اجازه، وزارت ارشاد مجوز انتشار به آن رساله نمی دهد.

حال سؤال اینجاست آیا مدارس مجلل و خارج عرف و برخلاف سیره علماء سلف، آسیبش به دینداری مردم کمتر از یک رساله در بازار نشر است؟!
آیا ازدیاد و رویه شدن این مدارس در قم و تهران و برخی شهرستان‌ها آن هم نه از سوی مراجع بنام و صاحب رساله بلکه اغلب از سوی رجال سیاسی همراه بااعتراض روز افزون مردم و جوانان درخور توجه جامعه مدرسین نیست؟! رئیس سابق قوه قضائیه، اسبق مقننه، رئیس جمهور فعلی، برخی از ائمه جمعه تهران و استان‌ها همه مشغول ساخت یا بهره‌برداری از مدارس علمیه خودند! برخی، حواشی بسیار در نحوه واگذاری زمین و رعایت قوانین شهری و کشوری دارند و برخی درمنابع مالی‌شان حرف و حدیث است. برخی هم که تکمیل شده، دارند بهره‌برداری میشوند؛ در تجمل و تبذیر غیر لایق به شأن فقیه و مدرسه علمیه اشکالات جدی هست.
ظاهرا جامعه مدرسین -اگر شأن بررسی صلاحیت رساله دادن دارد- باید به طریق او٘لی، شأن این را داشته باشد که بررسی کند:

  • آیا هر رجل سیاسی چون صرفا در لباس روحانیت بوده -حتی اگر مانند برخی سالها دور از درس وبحث بوده- میتواند با نفوذ به ارث برده از دوران ریاستش، برای دوران بازنشستگی یا برکناری از مناصبش، حوزه علمیه بزند و با امکانات بیشتر، از اهل علم و فضلِ سال‌ها زحمت کشیده، جلو افتد؟!
  • آیا جامعه مدرسین نباید ضوابطی برای بناء و معماری -با توافق مرجعیت- معلوم کند تا هنجارشکنی دراین حوزه که مستقیما با اعتقاد مردم بازی و سرمایه اجتماعی هزارساله روحانیت را به مخاطره می‌اندازد، به حداقل برسد؟!

آنچه از جامعه مدرسین خواسته شد قابل مطالبه از شورای عالی حوزه‌های علمیه هم هست و شاید برخی از وظایف ذاتی آن شورا هم باشد.

٭ اگر شایسته نشر دیدید، یاری‌ام کنید.

محسن قنبریان

۹۸/۵/۲۴

دریافت برنامه ثریا

برنامه ثریا مورخ ۲۳مردادماه۱۳۹۸ با حضور «حجت الاسلام قنبریان» با موضوع «الگوی مدیریتی امام علی(ع) در برقراری عدالت و مبارزه با اشرافیگری؛ درسی برای امروز» از شبکه یک سیما پخش شد.

دریافت برنامه ثریا [با کیفیت ۲۴۰p؛ با کیفیت ۱۴۴p]

الگوی مدیریتی امام علی(ع) در برقراری عدالت و مبارزه با اشرافیگری؛ درسی برای امروز

«برنامه ثریا» با موضوع: «الگوی مدیریتی امام علی(ع) در برقراری عدالت و مبارزه با اشرافیگری؛ درسی برای امروز»

زمان: چهارشنبه ساعت ۱۹:۲۵ | شبکه یک سیما

برای غدیر چه باید کرد؟!

مسئولین تشکل های مذهبی و انقلابی به این سؤال فکر کنند و جواب دهند:

بهترین کاری که در رابطه با ولایت و ایام غدیر -بعنوان مسئول یک تشکّل- میتوانند کنند چیست؟!

تشکّل شان چه می کند؟ منظور نیست! برنامه چه و سفره چه وابتکار چه! همه خوب و بجا؛ شما -شخصا- بعنوان مسئول یک تشکّل اسلامی-انقلابی چه بدهکاری به غدیر داری؟!

پاسخهایتان را با ما در میان نهید، از این سؤال بسیار مهم سخن خواهیم گفت!

اول زائر حسین، بعد حاجی عرفات!

شکوای حسین(ع) عصر عرفه پاسخ گرفت وقتی می سرود: “أشکو الیک غربتی و بُعدَ داری…”!

دیگر حسین غریب نیست و هیچ کس محبوب تر از او روی زمین نخواهد شد. کل ارض، کربلا شده؛ همه خانه ها، خانه او می‌شود؛ دیگر خانه‌اش دور نیست! از این پس هر مالک امر و سلطانی پیش او هوا و سبک است؛ تا قیامت یقه‌ی همه را خواهد گرفت!…

اگر تماشای کربلا در دعای عرفه، مانع از دعا و درخواستت از خدا شد؛ فکر نکن عبادت عرفه‌ات از دست رفته است که به “ثواب عظیم” ره یافته‌ای!‌

امام رضا(ع) به اباصلت فرمود:”…پس نظر کردن به انبیاء و رسولان و حجت‌های الهی در درجاتشان[دقت:فی درجاتهم] ثواب عظیمی برای مومنین روز قیامت دارد”(عیون اخبارالرضا ج۱ص۱۱۶)

نظر به حجت خدا در درجاتش را یک مثال بزنم:

سیدالشهداء در دعای عرفه نمی گوید خدایا همه اعضاء و جوارحم به وحدانیتت شهادت می‌دهند؛ تا من و تو هم چنین باشیم و روز “نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم” این شهادات را بشنویم.

نه! می‌گوید: خدایا من بوسیله اعضاء و جوارحم بر توحیدت شهادت می‌دهم! “أنا أَش٘هد ُیاالهی …!” بین این دو فرق بسیار است. ما جز با زبان چنین شهادتی نداریم! چگونه می‌توانیم با پرده قلب و موها و جای روییدن دندان‌ها به توحید شهادت دهیم؟!

اگر تأویل این فقرات را در معرکه عاشورا برای سیدالشهداء دیدی، روز عرفه به این مقام نائل شده‌ای که نظر به حجت خدا در درجه‌اش کنی.

می‌سراید:”خدایا گواهی می‌دهم با حقیقت ایمانم… و درون پوشیده نهادم و آویزه‌های راه‌های نور چشمم و چین‌های صفحه‌ی پیشانی‌ام و روزنه‌های راه‌های نفسم و پره‌های نرمه تیغه بینی‌ام و حفره‌های پرده شنوایی‌ام و آنچه ضمیمه شده و بر آن برهم نهاده دو لبم و حرکت‌های سخن زبانم و جای فرو رفتگی سقف دهانم و آرواره‌ام و محل دندان‌هایم و جای گورایی خوراک و آشامیدنی‌ام و بار بر مغز سرم و رسایی رگ‌های گردنم و آنچه قفسه سینه‌ام دربرگرفته و بندهای پی شاهرگم و آویخته‌های پرده قلبم و قطعات کناره‌های کبدم و آنچه را دربرگرفته غضروف‌های دنده‌هایم و جایگاه‌های مفاصلم و پیوستگی پاهایم و اطراف انگشتانم و گوشتم و خونم و مویم و پوستم و عصبم و نایم و استخوانم و مغزم و رگهایم و تمام اعضایم…”!

حالا دیدی چرا باید لهوف همراهت می‌آوردی؟!

ببین میتوانی زائر و ناظر حسین در چنین درجه توحیدش شوی؟!

شاید همین سرّ حدیثی است که خداوند روز عرفه اول به زائران حسین نظاره می‌کند بعد حاجیان عرفات!

عـرفـه را با لهـوف بخوانید!

دعای عرفه، شرح انفسی عاشورا و مقتل، شرح آفاقی دعای عرفه سید الشهداست.

یعنی آنچه در این نجوای متعالی با خدا شکل میگیرد یک‌ماه بعد در صحرای کربلا عیان می‌شود. و آنچه نمود می‌یابد باطنی دارد که در عرفه با خداوند نجوا شده است.

بدون عرفه نمی‌توان عاشورا را فهمید:

“ای رها کننده اسیر دربند، ای روزی دهنده طفل صغیر، ای پناهِ هراسنده‌ی پناه خواه” !

این فقرات برای حسین(ع) به احسن وجه استجابت شد. نا آشنای با عرفه برای دو قطره اشک تحقیرش نکند که پس چرا علی اصغر تیر خورد و زینب اسیری رفت و…؟! هیچ نوزادی مثل اصغر حسین رزق نخورد، هیچ خائف مستجیری مثل زینب و عیال حسین در عصمت خداوندی قرار نگرفت!

اگر دعای مستجاب حسین در عرفات را کمک نبری، عاشورا را به عکس این تفسیر می‌کنی:

 “خدایا مرا بر بلاهای روزگار و حوادث شب‌ها و روزها یاری ده. و از هراس‌های دنیا و گرفتاری‌های آخرت نجات ده. مرا از شرّ آنچه ستمگران در زمین انجام می‌دهند کفایت کن… خدایا مرا در سفرم نگهدار و در خاندان و مالم جانشین باش و مرا در آنچه نصیبم فرمودی برکت ده”!

مسافری را سراغ داری که خداوند بیش از حسین حفظش کرده باشد؟! غارت شده‌ای سراغ داری که بیش از او خدا جانشین مالش شده باشد؟!

و اگر به عاشورا نگاه نکنی این فرازها و ده‌های دیگر از مناجات عرفه برایت معنا نمی‌شود:

“خدایا… مرا به اعضایم بهره‌مند کن و گوش و چشمم را دو وارث من گردان! مرا برآن که به من ستم روا داشته پیروز فرما و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم بده و چشمم را بدین سبب روشن گردان”!

بدون روضه گودال محال است بفهمی “متِّع٘نِی بِجَوارحی” یعنی چه؟!… بماند!

بدون “انا قتیل العبرات” نمی‌فهمی چگونه گوش و چشم، وارث اویند و چگونه اشک‌ها به فرج می‌نشیند و طلب ثار محقق و چشم حسین(ع) روشن می‌شود؟!

دعای عرفه، لهوف سید را با خود ببر شب و روز عاشورا هم تفسیر روضه‌هایش را در دعای عرفاتش جستجو کن:

“انت ربی وملیک امری اشکو الیک غربتی وبُعد داری وهوانی علی مَن ملَّکتَه  امری…یا مَن دعو٘تُه مریضاً فشَفانی وعریاناًفکَسانی و جائعاً فأش٘بَعَنی وعطشاناً فأر٘وانی وذلیلا فأعزّنی وجاهلاً فعرَّفنی و وحیداًفکثَّرنی …”

همه مستجاب شد! چشم‌ها راباید شست جور دیگر باید دید!

اگر از کرب‌و‌بلا می‌ترسی و کلاس حیات حسینی را حال نمی‌کنی؛ دعایت، عرفه نیست چیز دیگری بخوان!‌

“سرمایه دار” وقتی خَیِّر می‌شود هم “سرمایه، داری” می‌کند!

از نیکول اشاف نویسنده کتاب “پیامبران جدید سرمایه” پرسیدند: در عصر منابع کمیاب و بودجه های روبه کاهش دولتها، چرا باید نگران نفوذ روبه رشد “سرمایه داران” خیرخواهی مثل گیتس، والتون ،براد و بافت بود؟!

اشاف جواب داد: “وقتی بنیاد ها کمک مالی خیرخواهانه می کنند -برخلاف مالیات دادن- آنها هستند که انتخاب می کنند در چه پروژه هایی سرمایه گذاری کنند. این پروژه ها اغلب برخی نتایج مترقیانه دارند مثلا کودکان فقیر واکسینه می شوند در حالیکه بدون این کمک ها چنین امکانی نداشتند؛ اما این کمک ها اغلب شامل اهداف محافظه کارانه هم هستند!

مثلا خانواده گیتس در عوض حمایت از مراقبت بهداشتی عمومی، طرف دار کالایی کردن خدمات بهداشتی هستند و خیلی از بنیادها، پشتیان خصوصی سازی آموزش عمومی و کاهش نقش والدین و معلم ها در نحوه اداره مدارس هستند“!

(یکبار دیگر این پرسش و پاسخ را بخوانید دارد برایمان مسأله می شود!)

پ.ن:

  1. مراقب خیّرین و حاتم های خود باشید، شیوع سرمایه داری، آنها را کاسبانی از خیر نکند!
  2. به کارهای خیر سرمایه داران(بنیادها و خیریه هایشان) خوش بین نباشید، دارند “سرمایه، داری” می کنند! طرفداری از مدارس غیرانتفاعی، بقاء کنکور و…نمونه کوچک در ایران معاصر است.
  3. این غیر از رانت دادن یا گرفتن برخی از این سرمایه داران بنام کار خیر(کمک به ساخت مدرسه علمیه و مسجد و… ) است که خبرش را در دادگاه های مفسدان اقتصادی می شنوید!
  4. سرمایه، ثروت نیست! ثروتی خودافزا که هویتش در خلق اعتبار بیشتر برای خود است و با بازارهای پولی و مالی ارتباط وثیق دارد. همیشه دنبال بازار جدید و کالا کردن ارزشی تازه است! سرمایه داری را باید عمیق تر شناخت.

سخنرانی/ توحید و توحّد قائمین بالقسط

سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در دهه آخر رمضان ۹۸؛ که سابقا بصورت قسمت‌های جداگانه به همراه متن چکیده‌ی مختص هر جلسه خدمتتان ارائه شد. حال تمامی نه قسمت این مجموعه سخنرانی را بصورت یکجا تقدیم حضورتان می‌کنیم.

ضمنا این مجموعه را از طریق سلسله کلید واژه «توحید و توحّد» می‌توانید دنبال نمایید.

  1. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  2. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  3. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  4. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  5. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  6. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  7. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  8. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  9. توحید و توحّد قائمین بالقسط

۹_توحید و توحّد قائمین بالقسط(پایانی)

نحوه شهادت قائمین به قسط بر توحید:

امیرالمومنین در خطبه۱۶۷ فرمود:”الفرائض الفرائض…وشَدَّبالٳخلاصِ والتوحیدِ حقوقَ المسلمین فی معاقدِها: واجبات

واجبات[…] و خداوندبا توحید و اخلاص محکم کرد حقوق مسلمین را در جایگاه آن حقوق”

برقراری حقوق مسلمین عبارت دیگر از قسط و عدل است. چگونه با توحید و اخلاص انجام میشود؟ چه فرقی بین توحید و اخلاص هست؟ چه ربطی بین این با شهادت به قسط است؟

تمایز صورت علمی و عملی!

  1. صورت علمی و تشریعی این احکام و فرائض و حریم ها در تشریع الهی با “توحید” تشدید و محکم شده است.
    یعنی همه این آموزه ها منبعث از کلمه توحیدند. توحید روح همه احکام الهی است. علامه طباطبائی در چند جای المیزان و امام در چهل حدیث و… این مطلب را خوب تبیین کرده اند.
    آیه۱۰٨انبیاء نیز با دو حصر(انما) میفرماید فقط توحید به تو وحی شد ولاغیر!(قل انما یُوحی الیَّ أَنما الهکم اله واحد)
    در حالیکه می دانیم در وحی قرآنی احکام بسیاری از حدود و دیات وارث و قصاص و… وجود دارد!
    معلوم است اینها هم همه توحیدند که با حصر وانحصار فرموده فقط توحید وحی شد!
    این یعنی” شَدَّبالتوحید” .
  2. در صورت عملی و تحقق آن فرائض و حقوق در جامعه(نه در تشریع الهی) ” اخلاص ” آنها را مستقر و محکم می کند.
    اخلاص، تحقق توحید در فرد است. همانگونه که توحیدنظام بخش آموزه ها در صورت علمی وتشریعی دین است
    اخلاص انسان های برتر(اولوالعلم)، محقق کننده آن حقوق در عینیت جامعه است.
    شارحان نهج البلاغه هم همین گفتند که: برموحدین و مخلصین واجب شده محافظت بر حقوق مردم و مراعات جایگاه آن حقوق!

نتایج مهم:

  1. مخلصین و موحدین تام(عرفاء) در نگاه امیرالمومنین، نگهبان حریم های اجتماعی هم هستند و نباید فقط مراقب خلوت و خلسه خود باشند. لذا در خطبه۳ از عهد الهی با این عالمان گفت که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم ساکت نباشند.
  2. تحقیق و تحقق قسط و عدالت اجتماعی با توحید است ولاغیر. هم در نظام تقنینی بدون توحید قسط صورت بندی قانونی نمیشود هم در نظام عینی بدون توحید و وجود موحدان قسط و عدل محقق نمیشود.
    ثبوتا توحید عامل قسط است!
    [از همین جا معلوم است ملحدانی مثل مارکسیستها ولو شعار عدالت را در ایدئولوژی های سوسیالیستی خود بر دست بگیرند، اما در تحقق آن عاجرند. نه قانونگذاری عادلانه میتوانند بکنند نه قسط واقعی را میتوانند محقق کنند]
  3. صورت علمیه قسط در منظومه احکام و صورت عملیه آن در جامعه قرآنی؛ همان شهادت به توحید است که مضمون آیه ۱٨آل عمران بود.
    شهدالله انه لااله الا هو: خدا چگونه به توحید شهادت می دهد؟
    یکی با نظام عادلانه عالم تکوین یکی با منظومه عادلانه تشریع!
    حکم ظالمانه از او سر نمیزند و اگر ظلمی به دین بسته شد معلوم است تحریف است و دین الهی نیست.
    اولوالعلم قائم به قسط چگونه به توحید شهادت می دهند؟
    نه با سخنرانی! با تحقق عملی قسط.
    یک جامعه دارای قسط -که ساخت موحدین و مخلصین از اهل علم است-بهترین شهادت بر توحید الهی است.
    اثباتا قسط سند توحید است.

سلسله عرفاء اصیل باید مثل سلسله ائمه اطهار باشند همه موحد تمام و مخلصین اند اما همه قائم به قسط و حافظ حقوق مردم هم هستند. حتی کم تحرک ترین امام به جهت شرایط زمانه -مثل امام سجاد(ع)- در اینباره بی تفاوت نیست. دعای ۴۹صحیفه سجادیه یک نمونه است که امام از سوء قصدها به خود می گوید و…

(نکته رابطه توحید و عدالت اجتماعی به جهت ثبوت و اثبات بسیار حائز اهمیت است که حتما اهل علم غنیمت خواهند گرفت).

دریافت قسمت نهم(پایانی) سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط»

۴ – عرفان و سیاست

شیخ محمد شریعت شاگرد مرحوم قاضی، فرزند آیت الله العظمی شیخ الشریعه اصفهانی و داماد آیت الله آقا ضیاء عراقی و دوست نزدیک مرحوم مظفر بود.

 پس از وفات سید ابوالحسن از نجف به قم مهاجرت کرد و امام خمینی را یافت و از یاران ایشان شد.

امام خمینی را مهمّترین یافته عمر خود می دانست؛ از قم به کراچی پاکستان رفت و جمعیت هیئت امامیه را تشکیل داد و به تبلیغ مذهب و ترویج نهضت امام خمینی روی آورد.

اجازه نمی داد عکس مرجعی جز امام خمینی در دفتر تشکل نصب باشد.