بایگانی برچسب: s

عـرفـه را با لهـوف بخوانید!

دعای عرفه، شرح انفسی عاشورا و مقتل، شرح آفاقی دعای عرفه سید الشهداست.

یعنی آنچه در این نجوای متعالی با خدا شکل میگیرد یک‌ماه بعد در صحرای کربلا عیان می‌شود. و آنچه نمود می‌یابد باطنی دارد که در عرفه با خداوند نجوا شده است.

بدون عرفه نمی‌توان عاشورا را فهمید:

“ای رها کننده اسیر دربند، ای روزی دهنده طفل صغیر، ای پناهِ هراسنده‌ی پناه خواه” !

این فقرات برای حسین(ع) به احسن وجه استجابت شد. نا آشنای با عرفه برای دو قطره اشک تحقیرش نکند که پس چرا علی اصغر تیر خورد و زینب اسیری رفت و…؟! هیچ نوزادی مثل اصغر حسین رزق نخورد، هیچ خائف مستجیری مثل زینب و عیال حسین در عصمت خداوندی قرار نگرفت!

اگر دعای مستجاب حسین در عرفات را کمک نبری، عاشورا را به عکس این تفسیر می‌کنی:

 “خدایا مرا بر بلاهای روزگار و حوادث شب‌ها و روزها یاری ده. و از هراس‌های دنیا و گرفتاری‌های آخرت نجات ده. مرا از شرّ آنچه ستمگران در زمین انجام می‌دهند کفایت کن… خدایا مرا در سفرم نگهدار و در خاندان و مالم جانشین باش و مرا در آنچه نصیبم فرمودی برکت ده”!

مسافری را سراغ داری که خداوند بیش از حسین حفظش کرده باشد؟! غارت شده‌ای سراغ داری که بیش از او خدا جانشین مالش شده باشد؟!

و اگر به عاشورا نگاه نکنی این فرازها و ده‌های دیگر از مناجات عرفه برایت معنا نمی‌شود:

“خدایا… مرا به اعضایم بهره‌مند کن و گوش و چشمم را دو وارث من گردان! مرا برآن که به من ستم روا داشته پیروز فرما و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم بده و چشمم را بدین سبب روشن گردان”!

بدون روضه گودال محال است بفهمی “متِّع٘نِی بِجَوارحی” یعنی چه؟!… بماند!

بدون “انا قتیل العبرات” نمی‌فهمی چگونه گوش و چشم، وارث اویند و چگونه اشک‌ها به فرج می‌نشیند و طلب ثار محقق و چشم حسین(ع) روشن می‌شود؟!

دعای عرفه، لهوف سید را با خود ببر شب و روز عاشورا هم تفسیر روضه‌هایش را در دعای عرفاتش جستجو کن:

“انت ربی وملیک امری اشکو الیک غربتی وبُعد داری وهوانی علی مَن ملَّکتَه  امری…یا مَن دعو٘تُه مریضاً فشَفانی وعریاناًفکَسانی و جائعاً فأش٘بَعَنی وعطشاناً فأر٘وانی وذلیلا فأعزّنی وجاهلاً فعرَّفنی و وحیداًفکثَّرنی …”

همه مستجاب شد! چشم‌ها راباید شست جور دیگر باید دید!

اگر از کرب‌و‌بلا می‌ترسی و کلاس حیات حسینی را حال نمی‌کنی؛ دعایت، عرفه نیست چیز دیگری بخوان!‌