بایگانی برچسب: s

خطبه‌ی فاطمی و تئوریزه‌ی آقازادگی؟!

? یکی از چالشهای اصلی انقلاب در۴۰سالگی اش، چالش آقازادگی است. آقازادگی در عرف سیاسی یعنی اعتبار و وجاهت یک “آقا”، بی حساب پای فرزند یا نوه و نتیجه اش رود و اینها دارای “رانت فامیلِ خوب” گردند بدون اینکه برای آن امتیازها کاری کرده باشند!

❓ آیا چنین چیزی قابل تئوریزه شدن، آن هم با ادله شرعی است؟!
چندی پیش آقازاده ای محترم -که حق کاندید شدن برای منصبی را داشت- ظاهرا روال قانونی آن (شرکت در آزمون) را طی نکرد لذا رد صلاحیت شد. عجیب آنجا بود که یکی از بزرگترین مجتهدان قم در تأیید او به روایت صدیقه طاهره(س) استناد کرد که: “المرء یحفظ فی ولده”(۱) و افزود: “اگر علاقه ای به آقای …دارند در اولادش حفظ کنند!”

http://www.ghatreh.com/news/nn29933734

البته بلیه ی آقازادگی منتظر مجوز شرعی نمانده است و مثل خوره ای در حال گسترش است لکن تئوریزه شرعی آن از آثار عملی آن مخرب تر است.

❗️ وجه استدلال:
“المرء یحفظ فی وُل٘ده”در اصل یک ضرب المثل است که حضرت زهرا(س) به آن استشهاد و بالاتر اینکه به رسول الله(ص) نسبت می دهد: “کان رسول الله(ص) أبی یقول …”
از اینرو بمثابه حدیث است. به لحاظ دلالت هم چون إخبار به قصد إنشاء است(یعنی فرموده “حفظ می شود” اما قصدش “حفظ کنید” است)، دلالتش بر مطلوب صریحتر است!
نزدیک به این مضمون روایات دیگری ذیل آیه۸۲ کهف در تفسیر نورالثقلین هست که می شود مؤید باشد.

? نقد:
این روایات هیچ دلالتی بر اثبات مشروعیت آقازادگی مصطلح ندارند!
۱.دسته ای از آنها خبر از خیر خواهی خداوند برای فرزندان و ذریه انسانهای صالح دارد. با حفظ آنها، صالح قرار دادن آنها و مانند آن. مثل:”یحفظ الله الاطفال بأعمال آبائهم…”(۲).
⬅️ این حفظی تکوینی و فعل خدای متعال است و اصلا مربوط به حوزه تشریع و تقنین و اعتبارات انسانی نیست تا دخلی به ماجرای آقازادگی مصطلح داشته باشد.
۲.دسته ای دیگر از این روایات که در مقام توصیه به رعایت حقوق بازماندگان انسانهای صالح است، نیز اجنبی از بحث آقازادگی است. چون در همه اینها “حقی” از قبل و بخاطری دیگر برای آن بازماندگان ثابت است و این روایات فقط رعایت آن حق را تأکید می کنند.

?خود صدیقه طاهره(س) در مطالبه ارث خود از پیامبر(ص) به این روایت استناد می کند و قبلش دارد که: آیا شما از پدر خود ارث می برید و من از پدرم ارث نمی برم؟!

?عمده روایات ذیل آیه۸۲ کهف است که ماجرای تعمیر دیواری توسط خضر و موسی است که زیرش گنجی برای دو بچه یتیم است. بخاطر صالح بودن پدر چنین خدمتی میشود تا یادگار و گنج پدر برای آنها(کنز لهما) برایشان محفوظ بماند نه اینکه بخاطر پدر صالح به آنها گنجی دهند! و بین ایندو فرق فاحشی است.

?امام صادق(ع) ذیل آیه به این مطلب تصریح می کند: “کم من انسان له حق لایعلم به…”(چه بسیار انسانی که حقی دارد و خود خبر ندارد مثل آن دو یتیم سوره کهف که موسی و خضر برایشان نگه داشتند)(۳).

?فقهای بزرگ نیز از این روایت “اثبات حق و امتیازی جدید” نکرده اند بلکه برای “استیفای حقی ثابت شده” از دلیلی دیگر، استفاده کرده اند(۴). مثلا خداوند برای فقیران و مسکینان و در راه ماندگان غیر سید، زکات و برای سادات آنها، سه سهم خمس را قرار داده است حال در پرداخت چنین حقی اگر به “حفظ رسول الله در ذریه اش” استناد شود، تأکید در ایفای آن حق است نه اثبات امتیازی تازه(دقت شود).

❗️ اگر منظور آن مجتهد بزرگ هم این بوده که آن آقازاده از حقش (شرکت در انتخابات)محروم شده است! در آن صورت نزاع صغروی است و ایشان هم در اصل ادعا با ما هم سخن اند!

____________________
پی نوشت:
۱-الاحتجاج ج۱ص۱۰۳
۲و۳-نورالثلقین ج۳ص۲۹۰وص۲۸۸
۴-آیت الله بروجردی /زبده المقال فی خمس الرسول والآل ص۸

محسن قنبریان
۹۷/۱۱/۲

انقلاب اقتصادی؟

✅ اخیرا یکی از مراجع عظام تقلید فرمودند: “ما انقلاب سیاسی در کشور داشته ایم، انقلاب فرهنگی هم تا اندازه ای شده است اما “انقلاب اقتصادی” نشده است و باید به این سمت حرکت کنیم”.
سه دهه پیش از این نیز محمدرضا حکیمی -معروف به فیلسوف عدالت- همین سخن را گفته بود: “انقلاب اسلامی ملت ما طاغوت سیاسی(فرعون) را ساقط کرد اما طاغوت اقتصادی(قارون) را نه”!
او البته همان سالها از انقلاب کناره گرفت و قائل شد: “در انقلاب، عدالت ذره ای اجرا نشد و برعکس چپاول اموال عمومی سر به فلک کشید”!(۱)
اما این مرجع بزرگ هنوز از مدافعان جدی انقلاب و نظام اسلامی است.
مرجعی بزرگ با سطح وسیع معلومات و تألیفات، دقیقا تفاوت “اصلاحات اقتصادی” با ” انقلاب اقتصادی” را می داند. اصلاحات اقتصادی -که هیچ منکری ندارد- مثل اصلاح نظام مالیاتی، سیستم بانکی، الگوی مصرف، وابستگی بودجه به نفت، مبارزه با قاچاق و…است. اما انقلاب اقتصادی -که گفته نمی شود- بسیار بنیادی تر و گسترده تر از این کارهاست. هم تراز کردنش با “انقلاب سیاسی”(فروپاشی رژیم پهلوی)، توسط این مرجع محترم خبر از مراد جدی ایشان از این واژه دارد.
حال که چنین سخنی از زبان زعمای حوزه شنیده شده است، خوب است نخبگان پی آنرا بگیرند و ابعادش را روشن کنند. بلکه آنرا در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب یک گفتمان و مطالبه عمومی کردند. انقلاب فقط با انقلاب به سوی آرمان هایش زنده می ماند نه با چهره ها و شخصیت ها!

?خوانشی حوزوی از انقلاب اقتصادی!

اول چند مثال فقهی از اصلاحات اقتصادی:
?اینکه خانه های خالی تقریبا اندازه مستاجرین است و باید برای سکونت ارزان به سمت مالیات از خانه های خالی رفت!
?از اشراف -که منابع ملی را خرج تجمل خود می کنند- باید “مالیات بر اشرافیت” گرفت!
?برای خانه دار کردن حاشیه نشین ها باید زمین داران بزرگ را ملزم به فروش مازاد از ۱۰۰۰متر کرد!
?اموال مفسدان اقتصادی را باید به نفع طبقه محروم مصادره کرد!
?و…
همه اصلاحاتی اقتصادی به نفع عامه مردم بخصوص محرومان و بر ضد سرمایه داران بوده است که برخی انجام و برخی متوقف شد. خاستگاه بسیاری از این پیشنهادها مثل خود انقلاب از حوزه و رجال روحانی مجلس و دولت صورت گرفت. گرچه برخی از آن رجال معمم ظرف سه دهه کاملا تغییر رویکرد دادند و مدافع سرمایه داری شده، خود از اشراف بالا نشین شدند!

❓سئوال اساسی اما این است: حوزه برای “انقلاب اقتصادی” جز همین کلمه و تکرارش چه می تواند بکند؟!
فقیه بزرگی مثل شهید صدر صراحتا مالکیت در اسلام را ۳قسم (نه۲قسم)کرد:
-مالکیت دولتی و حکومتی
-مالکیت عمومی مردم
-مالکیت خصوصی
و البته اثر فقهی هیچ فقیهی خالی از این سه نیست.
در مالکیت عمومی مردم ولو مایملک (برخی زمینها و مباحات عامه) در اختیار دولت اسلامی(ولیّ مشروع) است، اما دولت(حتی معصوم) مالک آن نبوده و فقط بر حسن استفاده آن نظارت و در تقسیم عوایدی اش به عموم مردم مباشرت دارد.
روشن است مایملک دولت(انفال و…) هم ملک شخصی دولتمردان(حتی امام معصوم) نیست و آنها امتیازی افزون ندارند. اما هزینه کرد آن با مایملک عمومی مردم فرق دارد. مخارج اداره دولت، مخارج دفاعی، از بین بردن فقر با مساعدت مضاعف به فقرا و… هزینه کردِ ِمایملک دولتی است. اما مایملک عمومی باید صرف عامه مردم و بهبود وضع اقتصادی آنها شود بطوری که سرانه مردم موجود کشور از آن حق دارند(۲)
نکته مهم اینجاست که: دربین این ۳مالکیت در گذر تاریخ، ملکیت دولتی(زمینهای موات، کوهها و جنگلها و…) برای دولت باقی مانده است. مالکیت خصوصی هم -بخصوص با پدیده های جدید مثل ماشین آلات و کارخانجات- روز به روز افزایش داشته است. اما ملک عمومی مردم -که عمدتا اراضی فتح شده با فتوحات اسلامی و هم برخی مباحات عامه(ماهی ها و گوهرهای دریا، برخی معادن آشکار زمین و پرندگان و…) بوده است در زمانه ما به صفر میل می کند!
اراضی فتح شده دیروز(عراق، سوریه، مصر و…)، دیگر خود کشوری مستقل شده اند و دولت-ملت های جدید اجازه دست درازی عموم مسلمین به آنها نمی دهد. بخاطر مخاطرات زیست محیطی و تهدید حیات وحش، استفاده از بسیاری از مباحات عامه برای مردم محدود و محدودتر شده است. امروز حفر یک حلقه چاه آب بدون اجازه دولتها ممکن نیست.

❓آیا تأسیس چنین ملکیتی برای عامه مردم در دوره معصوم از سوی شریعت، دارای فلسفه و مصلحتی علی‌عده بر ملکیت امام و دولت اسلامی نبوده است؟! آیا آن مصلحت امروز(در دوران غیبت) زایل شده است؟!(برخی فقهای بزرگ نه تنها آنرا زایل شده ندانسته بلکه مثل انفال را در دوره غیبت، مباح برای عموم شیعیان می شمارند!(۳)).

❓آیا در شرایط جدید برای تأمین منابع این بخش، از سوی فقهاء و قانون گذراران فکری شده است؟ در مرتبه بعد برای هزینه کردِ درست و بالسویه این منابع، برای عموم مردم(یعنی سرانه و فرد به فرد)، سازمان و نهادهایی خاص طراحی یا اقلا دولتهای مباشر گزارش تفریغ درستی از آن ارائه می کنند؟!
به نظر میرسد این راه نرفته و نقطه توقفی است که پس از سالهای اول انقلاب دیگر تعقیب نشد! چون حکومت را اسلامی و هم مردمی و ولی فقیه را جانشین معصوم دیدیم، بی نیاز از توجه به تفاوت آن دو مالکیت و ثمراتش شدیم!درحالیکه آن تأسیس در دوره خود معصوم صورت گرفته بود. لذا:
?نه از انتقال برخی منابع دولتی یا خصوصی به ملکیت عمومی در دوره غیبت و هم شرایط جدید بحث مکفی کردیم!
?نه از تأسیس منابع نوپدید برای این مالکیت(جز نوادری مثل شهید مطهری) کسی بحثی علمی-فقهی کرد!
شهید مطهری در کتاب “نظری به نظام اقتصادی اسلام” از “ملکیت عمومی ماشین(تکنولوژی)” سخن گفت! و به نوعی آنرا جای طبیعت و منابعی که دیگر ملک عموم مردم نیست قرار داد(۴).
اما آن بیان حتی به گوش کتاب خوانها هم کمتر رسید و خوانندگانش هم کمتر فهم روشنی از آن یافتند. اخلاف حوزوی ایشان نیز بحث در خور فقهی یا اقلا پیشنهاد جایگزینی نکردند(اقلا بنده سراغ ندارم).
درحالیکه ایشان، جوهره ی اصلی سرمایه داری را مالکیت خصوصی ماشین می شمارد و بدون اجتهاد روی این مسأله(و مثلا قائل به ملکیت عمومی شدنش) هر اجتهاد دیگر روی محصولات سرمایه داری و دنیای جدید مثل بانک و بیمه و… را بی ثمر و کم ثمر می شمارد(۵).

❗️یک مثال ساده:

اوایل انقلاب صنعتکاری از “حق انحصاری ابتکار و اختراع” از امام استفتاء کرد که بنا به قانون طاغوت [سرمایه دار] با انحصار آن به نفع خود، بهره برداری کلانی می نماید. آیا در قانون مقدس اسلام چنین چیزی درست و مشروع است یا نه؟
امام پاسخ فرمود: “انحصار حق، شرعی نیست و چنانچه مقرراتی از طرف دولت اسلامی باشد مراعات آن لازم است”.(۶).
این لازمه ی فقهی نظریه شهید مطهری است(۷).

❓فرض کنید صنعتکاران معمولی کشور مجاز بودند، خود قطعات ماشینهای ایران خودرو و سایپا را کپی سازی کنند و بفروشند(معنای عدم انحصار حق ابتکار و اختراع و ملکیت عمومی ماشین)، آیا دیگر این دو غول انحصاری خودرو سازی می توانستند چنین اجحافهای عجیب و غریب در حق عامه مردم کنند؟!

❓اما آیا جز این استفتاء امام، مرجع دیگری هم چنین فتوایی دارد؟! آیا ۴دهه از انقلاب همیشه مقررات دولت اسلامی به نفع آن انحصار جلو نرفته است؟!
عامه مردمی که مالک چیزی از منابع قدیم و جدید نیستند، آیا حقوقشان با شورای نظارت و رقابت و…(!) استیفاء می شود؟!
رحمت خدا بر شهید صدر که “توزیع ثروت ملی” را مقدم بر “توزیع درآمد ملی” میشمرد.

❓آیا همین مرجع بزرگ و انقلابی لوازم
فقهی انقلاب اقتصادی (به معنای “انقلاب” اقتصادی) را می پذیرد؟!
شاید سهم حوزه از انقلاب اقتصادی -اگر جدی گفته باشند- این تیپ و تراز کارها باشد نه تنزل به اجتهاد بانک و بیمه یا تنزل به فرموله کردن برخی اصلاحات اقتصادی.
___________________

پی نوشت :
۱. راه خورشیدی/مقاله انقلابی که متوقف شد از محمد اسفندیاری
۲. ر.ک:اقتصادنا شهید صدر
۳. مکاسب ج۲ شیخ انصاری ص۲۲۵
۴و۵. ر.ک:مجموعه آثار شهید مطهری ج۲۰ص۴۷۹تاص۵۰۲
۶. استفتائات امام خمینی ج۳ص۵۵۵
۷. پنج فرضیه برای اثبات این حق و رد آنرا در کتاب فقه العقود ج۲از آیت الله سید کاظم حائری ملاحظه کنید

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲۵

⛔️ آقای روحانی، کالائی کردن آموزش خلاف شرع است!

  1. از “لسه فر” تا کالا شدن همه چیز!

آنچه نیوتن درباره ماشین گفت را اقتصاددان های کلاسیک درباره اقتصاد بازسازی کردند. اقتصاد بمثابه یک سیستم درون زا و بدون دخالت هیچ دست بیرونی مثل دولت و قوانین حاکمیتی و یا حتی ارزشهای اخلاقی!
“لسه فر” اصطلاحی فرانسوی برای این مفهوم بود به معنای عدم مداخله دولت در اقتصاد. چون اقتصاد، مکانیسمی نیوتنی و مکانیکی دارد که با دخالت بیرونی، منجر به ناکارآمدی می شود.
در گام بعد نئوکلاسیک ها از مرزکشی بین اقتصاد با سیاست و فرهنگ به این سمت رفتند که اقتصاد حد و مرز آنها را معلوم کند! حالا “بازار آزاد” بود که سازمان بخش و تنظیم کننده دولت و باز تعریف ارزشها می شد!
دولتی تحت نظارت بازار سرمایه نه بازاری تحت نظارت دولت. در این نظم جدید، نظام اقتصادی پیشرو و مابقی نظامهای اجتماعی تحت تأثیر او تعدیل و تعریف می شدند.
این موجب اقتصادی شدن همه چیز شد. به هرچیز به چشم یک کالا نظاره شد و در مکانیسم بازار آزاد بازتعریف شد. مثلا حکومت خوب، حکومتی برای عدالت نیست برای رونق اقتصادی سرمایه است و اصلا عدالت هم چیزی جز کارآمدی عرضه و تقاضا نیست!!

۲٫ سرمایه داران خیرخواه، پیامبران جدید!

نیکول اشاف نویسنده کتاب “پیامبران جدید سرمایه” به خوبی تبیین می کند: خیرین بزرگ دنیای سرمایه داری مثل گیتس، والتون، براد، بافت و… در کنار کارهای خیرخواهانه بزرگ در حوزه بهداشت عمومی یا آموزش، چگونه برای دولتها تصمیم می گیرند که بخش بهداشت و آموزش، خصوصی شود و مداخله دولت از آن حذف شود. با تجاری شدن عمومی ترین خدمات و هم در دست داشتن ابزار و نهادهای این خدمات در دست این سرمایه داران، حساب کن در قبال آن خیریه ها چه سودی به جیب می زنند؟!
http://m.tarjomaan.com/interview/8254
(نمونه های ایرانی خیّر-لابی بخش آموزش با شما!)

۳٫ تکسب با حقوق مخلوقین، حرام است!

در شریعت ناب اسلام و آثار فاخر فقهی مثل مکاسب شیخ انصاری، آنچه حق مخلوقین است(مثل آموزش، سلامت، امنیت و…) قابل تجاری شدن و سوداگری نیست. پس کسی نمی تواند از بابت آن “اجرت و مزد” بگیرد و بالتبع در قاعده تراضی تجارت بیافتد. مدرسه با شهریه چند ده میلیونی برای آموزش پدید آید و رقابت بازاری شکل گیرد.
فعالین حوزه این خدمات جای “اجرت”، از بیت المال “ارتزاق” می کنند. فرق بین “ارتزاق” و “اجرت” زیاد است از جمله اینکه ارتزاق، برای رفع نیازهای زندگی فعالین آن خدمات و متناسب با شأن و حوائجشان است نه مابه ازاء کارشان و اجرت المثل خدمتشان! تا خدمت یک معلم و پزشک و پلیس و… یک کالا نشده خرید و فروش نشود نمیتوان برایش اجرت معین کرد. ببین کالایی شدن با این نقش های شریف چه می کند؟!
این آموزه مترقی(منع کالایی سازی آموزش و بهداشت و…) توسط مجتهدان تراز اول انقلاب در اصل ۳۰ قانون اساسی منعکس شد.

۴٫ رئیس التجار…!

دولتها به بهانه کسری بودجه چند دهه است دنبال واگذاری این بخشها -که حق مخلوقین است- به بخش بازار و تجارت اند. حالا دیگر بجای کلمه غیر انتفاعی، صراحتا از سرمایه گذاری و سود بری بخش خصوصی حرف میزنند.
وقتی رئیس دولت می گوید: دولت برای هر دانش آموز متوسط ۴میلیون از بیت المال هزینه می کند. چشم بندی کرده جای سرمایه دار کلمه “مردم” می نهد و می گوید: اما اگر به مردم واگذار شود به ۱میلیون کاهش می یابد! و نمی گوید سرمایه دار بقیه هزینه اش را از چه کسی میگیرد؟ و خدمات آموزشی چند پای خانواده ها(بخوان:مردم)می افتد؟!
نمی گوید چرا دولت باید از بودجه عمومی پول بازی چند باشگاه را بدهد اما آموزش باید خصوصی شود؟! فقط بدهکاری(نه تمام هزینه ها) یکی از این باشگاه ها برابر با یارانه یک سال همه مردم خرمشهر است!

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲۲

⛔️ شکنجه، نگرانی بهشتی!

? اسماعیل بخشی از کارگران بازداشتی نیشکر هفت تپه نامه ای در فضای مجازی منتشر و از بازداشت ۲۵روزه خود توسط وزارت اطلاعات و شکنجه جسمی و روحی خود و یک خانم توسط بازجوها نوشت!
? نشر نامه در فضای مجازی دیروز موجب پرسش از سخنگوی قوه قضائیه شد. امروز هم واکنش رئیس قوه قضائیه را در پی داشت: “به دادستان محترم کل کشور دستور می دهم که همین امروز با تشکیل هیئتی مستقل و اعزام این هیئت به منطقه موضوع را مورد بررسی قرار دهند”(فارس)
? مثل این نامه در سالهای قبل هم از برخی بازداشتی ها منتشر شده بود. این نامه ادله قوی تری همراه خود نداشت و طبق اصل۳۸ قانون اساسی هیچ کس برای شکنجه استثناء نیست.
چرا با بقیه آن ادعاها چنین نشد؟!
آیا واقعا این هیأتها و کمیته ها که در مسائل مشابه زیاد تشکیل می شوند، جوابی قانع کننده به افکار عمومی می دهند؟!
آیا رئیس محترم قوه قضائیه و هم وزیر اطلاعات، کنونی ها و سابقین و اسبقین یک محاسبه سرانگشتی کرده اند این نامه ها، گزارشها، فیلمها و مصاحبه ها -دروغ یا راست- چه تخریب عجیب و مهلکی در افکار عمومی انجام داده است؟!
آیا دلیل تلقی به قبول مخاطبان مجازی، چیزی جز اخبار متکثر و نامه ها و گزارشهای متعدد راست یا دروغ است؟!
چه خسارتی از این بدتر که صواب یا ناصواب درصد بالایی از جوانان پذیرفته باشند در بازداشتهای جمهوری اسلامی (بخصوص سیاسی) اذیت و شکنجه و فحش و…است؟! واقعا چه مظلومیتی از این برای انقلاب و جمهوری اسلامی بالاتر است؟!
آیا جرم کسانی که سال۸۸ ادعاهای شنیع تر کردند و ثابت هم نکردند در ساخت این ذهنیت قابل بخشش است؟!
? اینبار فضای مجازی اثر کرده است؟!اگر اینجور است که ابزار خوبی برای مطالبه و تحقق آرمانهاست!
یا اینکه رویکردی تغییر کرده است؟!
? تا اینجا(وعده تشکیل هیأت مستقل و…)معجزه ای صورت نگرفته است کاش اینبار اثری عملی و جدی و بازدارنده در پی داشته باشد .
اصل عدم “هرگونه” شکنجه در قانون اساسی یادگار مجاهدتهای علمی شهید بهشتی و بهترین مجتهدان این کشور است که باید به مرّش عمل و به هیچ قیمتی کوچکترین تخطی ای

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۱۷

پرسمان انقلاب: چالش برادران لاریجانی!

❓سؤال: نصب آیت الله آملی به ریاست مجمع و عضویت شورای نگهبان با حفظ سمت قوه قضائیه در حالیکه برادرش هم رئیس قوه دیگر است، چه مصلحتی دارد؟ می دانم برخی از هواداران رئیس جمهور از این نصب و در واقع منصوب نشدن آقای روحانی گله مند و برخی هم بخاطر ضدیتی چندین ساله با لاریجانی ها از آن گله مندند. ما مردم عادی فارغ از این کشمکش ها برای مان این یا آنش مهم نیست، جمهوری اسلامی مهم است. اقل معنای جمهوریت، تفکیک قواست! با لحاظ سجایای برادران دو قوه و عدالت آنها، باز در وضع کنونی سه چهارمِ نقش های کلیدی مملکت دست دو برادر و یک خانواده است این چه مصلحتی دارد؟!برای رعایت تفکیک واقعی قوا و تأمین جمهوریت چه چاره ای هست؟ یا اینکه اینگونه سؤالات ضدیت با ولایت است؟!لطفا شفاف پاسخ دهید!

❗ ️در پاسخ برخی مصالح این نصب و هم چاره ای برای تفکیک قوای واقعی عرض می کنم و البته قول نمی دهم قانع شوید!

?مصالحی برای این نصب:

  1. مقدمه ای درباره برادران لاریجانی:

توجه کنید ورود برادران لاریجانی به حاکمیت از سر توطئه خارجی یا برنامه ریزی خودشان یا طرحی پیشینی در ذهن حاکمیت نبوده است(ولو برخی چنین القاء می کنند). دهه۷۰ و اوج تهاجم فرهنگی، علی لاریجانی نه به عنوان عضوی از این خانواده بلکه بعنوان چهره ای فرهنگی از شاگردان و نزدیکان شهید مطهری متناسب با آن فضا دیده و رئیس صدا و سیما شد. برادرش صادق جای دیگر و زمانی دیگر نه با نصب بلکه با رأی مردم استانش عضو خبرگان شد. جایگاه علمی بعلاوه دفاع های فکری عمیق با تألیفات متعدد در پاسخ به شبهات سروش به اصلی ترین مبانی اسلام فقاهتی و حکومت دینی او را برای عضویت شورای نگهبان ترجیح داد. در ماجرای وقف اموال ۲۵۰هزارمیلیاردی دانشگاه آزاد و بهره مند شدن افرادی خاص این عضو جوان شورای نگهبان از سوی رهبری مأمور بررسی شرعیّت این وقف شد و ایشان بدون ملاحظه در مقابل یکی از اصلی ترین کانونهای ثروت و قدرت با فقاهت و شجاعت آن وقف را باطل اعلام کرد. اگر از احمدی نژادی های حالا ضد لاریجانی، آنروز می پرسیدی بعد از آیت الله شاهرودی چه کسی مناسب تر است به گمانم آنها هم می گفتند صادق لاریجانی! البته این زمان برادرش هم از مردم برای مجلس رأی گرفته بود و سال به سال با انتخاب نمایندگان رئیس مجلس ماند! ادامه خواندن پرسمان انقلاب: چالش برادران لاریجانی!

قسمت سوم – نقد مستند “بهتان برای حفظ نظام” شبکه بی بی سی

دوستان نادان!

✅ چنانچه امیرالمومنین فرمود: امرمشتبه نمی شود الا اینکه مقداری حق را هم به باطل درآمیزند(خ۵۰). درباره موارد بهتان زنی توسط رسانه های متعلق به جبهه ولایت و انقلاب در مستند بی بی سی، قضاوتی نمی کنم که هرکدام پرونده ای است و نیاز به بررسی دارد اما اینرا هم انکار نمی کنم که  “فی الجمله” چهره ها و رسانه ها و جریانهای اجتماعی این جبهه مصون از این عیب نبوده اند!مواردی دادگاهی شده و حکم(ولو خفیف) گرفته اند(مثل بهتان به فائزه هاشمی یا توهین به رئیس جمهور سابق و حاضر و…)مواردی هم نه!

به نظرم تفکیکی لازم است:

۱-افراد شاخص منصوب یا منسوب به حکومت و سازمانهای حکومتی

۲-جریانهای اجتماعی و گروه های فعال شهروندی

وضعیت و هم حکم ایندو بالسویه نیست.

ادامه خواندن قسمت سوم – نقد مستند “بهتان برای حفظ نظام” شبکه بی بی سی

قسمت دوم – نقد مستند “بهتان برای حفظ نظام” شبکه بی بی سی

مبرا بودن رهبران انقلاب از این اتهامات

 

درمستند بهتان برای خود رهبران فقط سه مورد شمارش می شود:

✅ موارد ادعایی مجوز یا ارتکاب بهتان از امام!

  1. درباره روحانیون مرتبط با دربار.

جمله امام درباره آنها نه توصیه به تهمت زدن است نه حتی کتک زدن بلکه صرفا برداشتن عمامه(خلع لباس) آنها را از جوانان می خواهد.

امام حتی پس از دیدار فرح با آیت الله خویی و خشم انقلابیون از آیت الله، هرگز اجازه بدگویی از ایشان را نداد
http://mobahesat.ir/7524

ماجرای طلبه ای که بی مقدمه در حضور امام کلامی گفت و امام سخن او را قطع کرد و فرمود ۴۰روز مرا به زحمت انداختی! مشهور است. ادامه خواندن قسمت دوم – نقد مستند “بهتان برای حفظ نظام” شبکه بی بی سی

قسمت اول – نقد مستند “بهتان برای حفظ نظام” شبکه بی بی سی

✅ نقد در سه قسمت تقدیم میشود:

۱- سانسور و مغالطه در نقل اقوال امام و فقهاء

۲- مبرا بودن رهبران انقلاب از این اتهامات

۳- برخی اشتباهات دوستان نادان

______________________

 

⬅️ در این مستند آقایان کدیور و سروش می خواهند براساس روایت داود بن سرحان پشتوانه مذهبی برای بهتان زدن به مخالفین نظام بسازند و نمونه های احتمالی را نه خطا بلکه رویه ای دینی جلوه دهند!

آقای کدیور ادعا می کند تا قرن ۱۰ فقهاء از “باهتوهم” در این روایت، مبهوت کردن اهل بدعت با حجتهای قاطع می فهمیدند اما از قرن ۱۲ به این سو معنای بهتان زدن، اظهر شده است! و از اینجا به امام و شاگردانشان گریز میزنند.

درحالیکه بر اهل فقاهت روشن است کماکان همان معنا و استشهاد به آیه “فبهت الذی کفر” در بین فقهاء از جمله فقیهان انقلاب اسلامی اظهر است !

ادامه خواندن قسمت اول – نقد مستند “بهتان برای حفظ نظام” شبکه بی بی سی

❓پرسمان انقلاب (۲)

?جانشین رهبری؟!

سوابق عراقی مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی بیشتر پس از رحلتشان شنیده شد! درحالیکه ایشان متولد عراق در خانواده ای مقیم عراق بود و تقریبا نیم عمر خود را همانجا گذراند. لکن تقریبا دو دهه آخر عمرشان را ویژه تر خرج جمهوری اسلامی کردند از قبول مناصب مهم تا مطرح شدن بعنوان گزینه جانشینی رهبری در بین نخبگان و خبرگان ایران، که بیماری شان تعقیب آنرا منتفی کرد.
شانتاژ رسانه ای جریانی سیاسی در ایران هنگام نصبشان به ریاست قوه قضائیه مبنی بر عراقی بودن ایشان و شبهه در حکمشان، موجب شد سوابق عراقی و حتی مبارزاتی ایشان علیه صدام خوب بیان نشود.

❓سؤال مهم این است: وقتی مجتهدی انقلابی و زبده می تواند با اینکه نیم عمرش را در عراق بوده، حتی برای جانشینی رهبری هم مطرح شود، چرا دیگران مثل او نتوانند؟!
مثلا اگر هم مبارز ایشان -شهید آیت الله محمدباقر حکیم- که باز تقریبا نیم عمرشان را در ایران گذراند، حکم برای فقیه شورای نگهبان می گرفت یا عضو خبرگان می شد، چه منع شرعی و قانونی داشت؟! حتی اگر لازم بود الزاما از یکی از استانهای ایران رأی بگیرد، آیا رأی گرفتنش سخت تر از مرحوم آیت الله شاهرودی و برخی فقهای دیگر خبرگان که متولد نجف و کربلایند بود؟! ادامه خواندن ❓پرسمان انقلاب (۲)

❓پرسمان انقلاب (۱)

سؤال رسیده: چرا رهبری برای حادثه دختران زاهدانی که در آتش سوختند و به حق دل عده زیادی از این بابت آزرده شد، پیام ندادند اما برای حادثه دیروز دانشگاه آزاد پیام صادر کردند. مگر رهبری، رهبر مستضعفین نیستند پس چطور فقط نگران لاکچری های تهران نشین هستند؟

?پاسخ:
اول این دغدغه را ستایش میکنم مهم است مستضعفین خیلی مهمند.
اما بنظرم گمانه تان درباره رهبری به لحاظ منطقی شواهد مقبول ندارد حتی اگر در خصوص مورد ۴دانش آموز اخیر پیام نداده باشند!
۱. در موارد زیادی برای حوادث مشابه در استانهای محروم پیام داده اند پس نتیجه تبعیض تهران و مستضعفان مخدوش است. صرفا چند نمونه: سانحه جاده ای جوانان سرباز(۹۵/۴/۵)/ تسلیت جان باختگان دانش آموزان بخاطر واژگونی اتوبوس در بروجن(۹۱/۷/۳۰) و…
۲. مستضعفین بیش از تسلیت، پیگیری میخواهند. در زلزله بم شخصا بازدید رفتند(ویدئویش در اینترنت هست) برای زلزله کرمانشاه زودتر از مسئولین اصلی رفتند…
۳. نمونه هایی در خاطر دارم که از مدرسه ویرانی در استان بوشهر یا… گزارشی در تلویزیون پخش شد یک هفته بعد خبرش خوانده شد که از سوی ایشان اقدام برای بازسازی شده است.
۴. موردی و منتظر خبر تلویزیون ماندن شأن رهبری نیست لذا نگاهی به سیر کمک به مستضعفان و عدالت خواهی شان لازم است:
-از اموال دست رهبری از همان سالهای اول رهبری که برنامه توسعه اقتصادی توسط دولت اجرا میشد و حرف از له شدن محرومان زیر چرخهای توسعه بلند شد، سفرهای استانی شروع کردند. خودشان در نقاط محروم حاضر و پروژه تعریف کرده و تامین اعتبار کردند.
-در دوره آقای خاتمی همین را ادامه دادند فقط مباشر و مجری طرح را دولت معرفی و اعتبارات را به اعتبارات استان مربوطه افزودند.
-در دوره آقای احمدی نژاد که خود این روند را در پیش گرفت ایشان دیگر سفر استانی نرفتند و بجایش بنیاد برکت راه افتاد (لیست فعالیتهای این بنیاد در مناطق محروم را ملاحظه کنید)
۵. مطالبه از دولتها درباره محرومان و مستضعفین و معاقبه از تبعیض موارد زیاد است صرفا یک نمونه:
https://www.mashreghnews.ir/news/714928

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۵