بایگانی برچسب: s

وقتی حاج قاسم، فرهنگ تشریفاتی امروز را به چالش می‌کشد!

در روزگاری که اختلاف حقوق ده‌ها برابری توجیه و تبدیل به قانون می‌شود؛ در دنیایی که مدرک و درجه و مقام، ملاک منزلت و برتری‌ست و برخی برای رسیدن به مادیات مسابقه می‌دهند؛

حاج قاسم از روزهایی می‌گوید که خبری از القاب و عناوین و تشریفات نبود. روزهایی که همه برادر بودند و برابر…

او از روزهای زیبای جنگ می‌گوید؛ جایی که تجلی انسان انقلاب اسلامی بود…

دو لبه قیچی!

اینکه در دومین سالگرد، این تعداد تولید محتوا برای جداکردن حساب آن شهید عزیز از نظام صورت میگیرد اصلا بنظرم اتفاقی نیست!

غیر از پروژه های دشمن در خوشبینانه ترین دید تعدادی از این محتواها، تقابل با مصادره آن شهید توسط افراد و گروه هایی درون نظام است.

مصادره برای لیست انتخاباتی و جلب رأی یا اجرای سیاستی خاص یا جلب امکاناتی خاص و…!

اینکه عالی ترین سرمایه ملی یا توسط باندها و جناحهای درون نظام برای خود مصادره شود یا در مقابل توسط منتقدین وضعیت موجود، شهیدِ نظام، خنثی و بی جهت بر حرکت اصولی نظام خوانش شود، افسوس بسیار دارد!

دلسوزان باید مراقب این دو لبه قیچی باشند!

محسن قنبریان

 

سرلج جمهوری اسلامی، آیه قرآن تکذیب نشود!

آقای صادق زیباکلام در یادداشتی تلاش کرده حضور میلیونی مردم در تشییع حاج قاسم را صرفا بخاطر سجایای شخصی حاج قاسم و نه محبوبیت نظام و حتی نه حجتی بر همراهی مردم با سیاست های نظام در سوریه و عراق بداند! (یعنی سیاستهایی که اقلا به گفته وزیر خارجه مطلوب ایشان، میدان و حاج قاسم تعیین کننده اش بود !)

راستش استدلالی در نوشته نیست که پاسخ بطلبد. ادعا مقابل ادعا دست آخر به انتخاب و علاقه مخاطب می انجامد.

مناقشه در مثالهای سجایای شمارش شده اش هم دخل اصلی به بحث ندارد.

اما از منظری دیگر می توان از ایشان پرسید :

– اگر چنانچه نوشته اید، حاج قاسم را شهید می دانید، حتما وعده خداوند درباره شهدا هم درباره او صادق است.

– وعده خداوند یکی این است که: خداوند با مردمی که مانده اند و ملحق به شهید نشده اند، مستمراً به شهید بشارت و خبر خوش می دهد! (ویستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم)

– حال اگر همه جمعیت علاقه مند شهید، نه هزار سال بعد، بلکه در همان روز تشییع، مخالف انتخاب و راه آن شهید (در یاری مظلوم و مقابله با اسلام تکفیری-آمریکایی) بوده اند، خداوند چه بشارتی به شهید بدهد؟!

خداوند به حاج قاسم بگوید: این دهها میلیون که آمدند، همان گروه اندک ۸۸ اند که شعار می دادند: نه غزه نه لبنان…؟! و البته تو تجسم ایران در غزه و لبنان بودی! آن اندک الان اینهمه شده است!!!

این است بشارت خداوند؟!!

آقای زیباکلام بهتر نیست سر لج جمهوری اسلامی، سخنی نگوید که لازمه اش  تکذیب وعده خداوند درباره شهداست؟!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۰/۱۵

مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!

یادداشت حجت الاسلام قنبریان در روزنامه وطن امروز مورخه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۰، بمناسبت دومین سالگرد شهید سلیمانی منتشر می‌شود.

پیوند دسترسی به یادداشت «مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!»

همچنین می‌توانید این یادداشت را در ادامه مطالعه بفرمایید.

 حجت الاسلام قنبریان: آفتاب را نباید از پنجره شرقی یا غربی خود دید. شخصیت‌های بزرگ و جامع نباید دچار دید تبعیضی ما شوند؛ یک جنبه آنها دیده و جنبه دیگر فراموش شود.

عجیب‌تر وقتی است که این جنبه‌ها به حسب ظاهر در مقابل هم و متضاد با هم جلوه کنند! امام خمینی درباره امیرالمومنین(ع) می‌فرمودند جامع اضداد است.
سر محبوبیت و راز فراگیری شخصیت‌های افسانه‌ای، جامعیتی اینچنین است.
مثلا شخصیتی نظامی و باصلابت، انسانی منعطف و رقیق‌القلب هم باشد. هم امنیتی و هم آزادی‌خواه باشد. آنقدر وطن‌خواه و متعلق به ایران اسلامی باشد که جمهوری اسلامی را حرم بداند و حاضر باشد جای پرچم ایران، پیکر او را آتش بزنند؛ در عین حال جهان‌وطن باشد و عراق را برای عراق و سوریه را برای سوریه بخواهد و از دست داعش نجات‌شان دهد!
این جذابیت سحرگونه را در چند دوگانه بهتر می‌شود نمایاند.
۱- توازن در مرز با فتنه خیابانی و تحمل مخالف و آزادی تفکر و بیان
امضای نامه ۲۴ فرمانده سپاه ۱۰ روز بعد از غائله کوی دانشگاه به رئیس‌جمهور وقت، نمونه خط‌گذاری او با فتنه خیابانی علیه نظام است. آنجا می‌نویسند: «با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی بر خود جایز نمی‌دانیم».
اما همو در ۲ خرداد تبلیغ برای رقیب خاتمی در لشکر را اجازه نداده بود و سپاهش را بی‌طرف در انتخابات‌ها کرده بود.
 یا مثلا کتاب «حاج آخوند» نویسنده اتاق فکر جنبش سبز در لندن [مهاجرانی] را به دوستان هدیه می‌دهد! کمتر بسیجی و حزب‌اللهی‌ای جرات می‌کند کتابی از مهاجرانی را در دست بگیرد و متهم به انحراف نشود!
 این نشانه آن توازن است. سردار نه در ٨٨ بی‌طرف است، نه با مهاجرانی آشتی کرده اما کتابی مفید از او درباره پیری روحانی و مهذب را خواندنی می‌بیند؛ حتی زمینه سفر او به سوریه و زیارتش را فراهم می‌کند!
متاسفانه دچار تبعیض در ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب در بین چهره‌ها و گروه‌ها هستیم. مغز متفکر یک جناح «اشغال» را به نام «دموکراسی برون‌زا» تئوریزه می‌کند و چیزی از استقلال نمی‌گذارد! برخی متفکران جناح مقابل هم صندوق رأی را از باب وهن شریعت می‌پذیرند و چیزی از جمهوریت نمی‌گذارند! در حالی ‌که رهبر انقلاب صندوق رأی را «متن اسلام» می‌خواند.
۲- جمع بین شیعه متشرع بودن با نگاه انسانی داشتن به غیر هم‌کیش و نامتشرع
سردار دل‌ها به تبع امام عزیز، تقابل واقعی و اصیل را بین «مستکبر/ مستضعف» و «تقابل اسلام ناب/ اسلام آمریکایی» (اسلام مرفهین بی‌درد و اسلام اشرافیت و…) می‌دانست، نه دوگانه‌های غلط «بی‌حجاب- باحجاب» یا «اصلاح‌طلب- اصولگرا»!
در خارج هم دوگانه «شیعه- سنی» را غلط و در راستای توطئه دشمن برای القای هلال شیعی و احیای صفوی می‌دانست.
شهر بیجی عراق را وقتی از دست داعش نجات داد، دختری مسیحی بر کلیسا نوشت: مریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح بر صلیب نمی‌شود!
سیامک مره‌صدق، نماینده کلیمیان مجلس در جلسه پارلمان اروپا در بروکسل گفته بود: «اروپاییان باید از این خجالت بکشند که تنها کسی که از مسیحیان شرقی دفاع کرد، سردار سلیمانی مسلمان بود، در حالی ‌که نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته بودند و آب معدنی‌شان را میل می‌کردند».
این همان مکتب امام خمینی است که ما می‌خواهیم صدای مرگ بر آمریکا از ناقوس کلیساها شنیده شود.
سلیمانی موافق بی‌حجابی نبود، همه افکار اصلاح‌طلبان یا همه اعمال اصولگرایان را هم قبول نداشت اما تقابل این دو را کاذب و غیرضرور می‌دید. می‌فرمود: «این بی‌حجاب است، آن باحجاب است؛ این چپ است، آن راست؛ این اصلاح‌طلب است او اصولگراست! خب پس چه کسی را می‌خواهید حفظ کنید؟!»
۳- صدور انقلاب با حفظ استقلال کشورها
امام عزیز، انقلاب ما را مقدمه ظهور خواند و از «لزوم صدور انقلاب» گفت. دشمن آن را «امپراتوریسم» و دخالت و آشوب در کشورها تبلیغ کرد. برخی دوستان هم منفعل شده از «مالزی شیعی» و «ژاپن اسلامی» گفتند! یعنی ما هم کشوری مثل کشورها؛ چه کار به دولت‌های دیگر داریم…
سردار دل‌ها آن توازن عالی و آرمان امام را محقق کرد و جلوی چشم‌ها آورد.
«ابوسنینه» روزنامه‌نگار فلسطینی سال ۲۰۱۲ از سران مقاومت فلسطین می‌پرسد چه کسی فلسطین را برای خود فلسطین و مقاومت می‌خواهد؟! همه می‌گویند: جمهوری اسلامی!
«یحیی السنوار» درباره حاج‌قاسم می‌گوید خالصانه و با تمام وجود به فلسطین عشق می‌ورزد.
«نورالدین شیرین» مدیر شبکه قدس ترکیه در برنامه زنده شبکه ۵ آنجا گفت: سردار سلیمانی در مقابل کودتای نافرجام ۲۰۱۶ ترکیه بیشتر از ژنرال‌ها و سیاسیون ترکیه، نقش آفرید!
جلوگیری از سقوط دمشق و بغداد هم که بی‌نیاز از توضیح است.
۴- توازن عدالت و پیشرفت
رهبر انقلاب ۲۹/۱۱/۹۶ فرمودند:«ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم. پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است؛ عدالت را نمی‌گویم! درباره عدالت ما عقب‌مانده هستیم، در این تردیدی نیست، خودمان اعتراف می‌کنیم».
بدون پیشرفت، عدالت، تقسیم فقر است اما پیشرفت بدون عدالت هم بزرگ‌تر شدن فاصله قله‌های ثروت و دره‌های فقر است.
سردار سلیمانی آن روز که فرمانده لشکر در کرمان و سیستان بود، کنار توسعه استان، پیگیر عدالت برای مناطق محروم آنجا بود.
سیل و محرومیت خوزستان به لحاظ کاری و سازمانی به او ربطی نداشت اما به ‌رغم خطر، آمد و تا زانو در آب به مردم محروم روستاهای سوسنگرد و… کمک کرد.
در النبل و الزهرای سوریه، محاصره و محرومیت با آنها کاری کرد که ریشه درختان را می‌خوردند! در وسط داعش محاصره بودند. دالان و معبری طولانی بین داعش باز کرد تا نجات‌شان دهد.
 عدالت برای او مقیاسی بین‌المللی داشت، لذا عدالت‌خواهی‌اش به استکبارستیزی می‌کشید و بی‌اعتنای به دشمن اسلام مستضعفان نمی‌شد.
«یوناتن بت‌کلیا» نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی ایران در مجلس، جامعه آشوریان را مدیون او خواند. «وقتی ۳۰۰ آشوری در سوریه اسیر داعش بودند، با سردار دیدار و از ایشان کمک می‌خواهد، آن عزیز ۲۲۵ نفر آنان را آزاد می‌کند (۷۵ اسیر را داعش کشته بود)».
کشیش کلیسای شرق آشور (داریاووش عزیزیان) هم گفت: «سردار بود که صدها هزار مسیحی را از دست داعش نجات داد»!
۵- کارآمدی جهادی در عین عقلانیت 
حضرت آقا فرمودند: «مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه و کارآمدی در انجام وظیفه است… هر جا کارآمدی نباشد مشروعیت از بین خواهد رفت» (۳۱/۶/۸۳).
۲۲ سال (از ۷۶ تا ۹٨) فرمانده سپاه قدس بود. حتی منتقدان از این طولانی بودن مسؤولیتش انتقاد نکردند، چرا؟ چون کارآمدی می‌دیدند. سال ۲۰۰۶ پیروزی در جنگ ۳۳ روزه، سال ۲۰۰۹ پیروزی در غزه، بعد پایان داعش و…
برای برخی منصوبان و منتخبان هم مردم «امن یجیب» می‌گیرند تا زود تمام شوند یا دوباره ابقا نشوند! در همه این کارآمدی‌ها از عقل و تدبیر پر بود. آقای امیرعبداللهیان از زبردستی او در مذاکرات می‌گفت؛ حتی نحوه مذاکره با آمریکایی‌ها و…!
۶- طهارت اقتصادی در شرایط سخت
معمولا تنگناها برای مردم عادی، محذورات را مجاز می‌کند. انسان‌های بزرگ محذورات را در تصرف خود می‌آورند.
رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، «طهارت اقتصادی» را شرط «مشروعیت کارگزار» نظام اسلامی خواندند.
منجی حلب برای مقابله با داعش حتی از صاحبخانه خانه خالی هم حلالیت می‌طلبد.
وقتی ۴۰۰۰ آقازاده خارج‌نشین داریم، سردار دل‌ها اگر بچه‌اش را خارج ببرد، زیر آتش دشمن در عراق بین صفوف مجاهدان می‌برد. دختر دلبندش را با خود می‌برد تا از او زینب بسازد.
با این همه دوندگی و دوری از خانواده، اضافه حقوقی نگیرد؛ وضع خانه و زندگی‌اش این باشد.
برای بستری نوه‌اش بیمارستان دولتی برود و اجازه ندهد تختی را زودتر خالی کنند!
 اینها ارزش‌های مکتب انقلاب بود که در این مرد متوازن تجلی داشت، وقتی دچار خلل و تبعیض در آنها بودیم، لذا همه مردم او را خواستند مثل انقلاب ۵۷.

سخنرانی/ آیا جمهوری اسلامی ایران سربلندترین دوره خود را طی می‌کند؟!

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان بمناسبت دوّمین سالگرد شهادت شهید سلمانی عزیز در مورخه ۱۱ دی ماه ۱۴۰۰ با عنوان «آیا جمهوری اسلامی ایران سربلندترین دوره خود را طی می کند؟!» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی«آیا جمهوری اسلامی ایران سربلندترین دوره خود را طی می کند؟!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • با این فراز وصیتنامه سردار چه می کنید؟!
  • لطفاً صادق باشید!
  • چماقش نکنند!
  • ارزش معرفت شناختی این گزاره در معرفت شناسی فضیلت گرا؟
  • مشکل بسیاری از جوانان انقلابی بخصوص بعد از ۹۸؟!
  • رهبری طرحی دارد؟ طرحش جوابگوست؟ ایشان ملتزم بدان هست؟!
  • تحرک صادقانه در جهت آن طرح، گرفتن صندلی تماشای سردار است!

نکاتی برگزیده و مختصر از سخنرانی سالگرد قهرمان ملی

قهرمان ملی و امتی در وصیتنامه آورده:
“جمهوری اسلامی، امروز، سربلندترین دوره خود را طی می کند”!
آنانی که او را دوست داشته و عزادارش هستند اما این درک را ندارند و حتی گاه ظن مقابل آنرا دارند؛ چکار کنند؟! میشود به کلی بین آن شهید و فضایلش با بینش و ادراکاتش جدایی انداخت؟! او را مجموعه ای از فضایل دید اما دریافت های قطعی و موکد او را تکذیب کرد؟!
از این سو با این افراد چکاری سزاوار نیست بشود؟!

آن کار ناپسند این است که این دریافت های آن شهید چماق شود و هر که غیر از آن دریافت دارد مقابل او قلمداد شود!
راست و حسینی کم نیستند از بدنه انقلابی که در این افق، باور ندارند و امروز را سربلندترین دوره جمهوری اسلامی نمی دانند! گرچه برخی ولو دلی شبهه ناک دارند اما محافظه کارانه خود را چنان نمود می دهند!
دستگاه های محافظه کار برای هر تحول خواهی و اعتراض بر وضع موجود ممکن است آن جملات را چماق طرد کنند چنانچه چماق های دیگر هم داشته اند!

اما خود آن افراد چکار کنند؟!
واضح است تقلید کور و تعبد صرف به گفته آن عزیز برای کسی که دائم در معرض اخبارِ ناکارآمدی و فساد و… هست، دوامی ندارد؛ اما راهی هم برای اطمینان به این دریافت های آن شهید هست!
در معرفت شناسی فضیلت گرا ثابت شده ذهنی که دارای فضایل ذهن است، دریافتش موجه است ولو استدلالی برای آن دریافت نداشته باشیم!
حتی در امر پیچیده ای مثل موقعیت جمهوری اسلامی دریافت های پراکنده ای مقابلش داشته باشیم!

این فضایل ذهن کدام است که آن شهید داشت؟!
فضایل ذهن، نداشتن تعصب و جزم اندیشی، باز گذاشتن پرونده و تناوبهای بررسی، گوش دادن کامل نظر مخالفین، محقق بودن و مقلد نبودن، اسیر مشهورات زمانه و رسانه نبودن و… است.
موضع شهید در انتخابات۷۶ علیرغم خط کشی روشن فتنه ۷۸، موضع روشنش درباره فتنه ۸۸ در کنار خواندن و توصیه کتاب حاج آخوند یکی از افراد اتاق سبز لندن، نظرش درباره مرحوم هاشمی بخلاف رسانه های انقلابی، فهرست کتابهای مورد مطالعه اش، وسعت شناخت و اطلاع از ابعاد جمهوری اسلامی در درون و برون و… فضایلی را برای ذهن او ثابت می کند.
با همه اینها، جمع بندی او درباره وضع جمهوری اسلامی به لحاظ معرفت شناسی موجه است و ارزش علمی(نه احساسی یا تقلیدی) دارد؛ الا استدلال قوی و موجه ای علیه آن اقامه شود.
فراموش نکنید ظن مقابل این دریافت هم حاصل استدلال نیست بلکه محصول تراکم ظنون از اظهار نظرهای برخی کارشناسان و رسانه هاست!

فاصله پذیرش این گزاره موجه شده از فضایل آن شهید با رسیدن شخصی به آن دریافت چیست؟!
فاصله در تحرک صادقانه است!
فاصله ی امید ِعاریتی و اطمینان حاصل از گواهی دادن آن شهید، این است که صندلی تماشای او را بگیری! مثل او بازیگر میدان تکلیف در بستره موجود اما در مسیر ارزشها و آرمانها شوی!
مشکل اصلی یاس و ناامیدی و ابهام و شک جوان انقلابی، قطع ارتباط بین او و امام جامعه است!
نمیداند اصلا آقا برای رسیدن به قله طرحی دارد؟! آن طرح موجه و شدنی است؟! خود ایشان به لوازمش ملتزم است؟!
این مساله بعد از ۹۸ بیشتر شده است!
آن شهید، طرح وپایبندی آقا را می شناخت و در میدان تجربه کرده بود که آنجور شهادت می داد.

طرح چیست؟!
طرح آرمانی در بیانیه گام دوم و طرح راهبردی اش در اول خرداد ۹۸ بیان شده است…
بدون بحث و مباحثه و تجاوب نمیشود آنها را ارزش گذاری کرد!
بدون بحث، برخی حرفهای تکراریِ سخنرانی درمانی دیدند و برخی از آنسو با مبالغه و تملق بیشتر خود را شیرین کردند تا اقناع اجتماعی!
شهید عزیز ما آن سقف آرمانی را در حوزه خودش راهبردی کرده بود و نتیجه اش را هم می دید که با قسم جلاله برای نظام اسلامی و رهبرش گواهی می داد.
سپاه قدس به نوعی حلقه های میانی را میان خیل عظیم امت و برخی از آن آرمانها در منطقه اسلامی پدید آورد…
اگر دانش، عدالت، جهادی، فرهنگی و… حلقه های خود را ساخته و به هم متصل و دیوان سالاری موجود را برای ساخت دولت اسلامی نشانه بگیرند آن وقت کنشگران این میادین هم به درک و دریافت آن شهید می رسند!…

(نکات بسیاری جا ماند که در فایل صوتی هست!)

یادداشت: مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!

یادداشت حجت الاسلام قنبریان در مجله رایات و روایات با عنوان «مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!» منتشر می‌شود.

دریافت مجله رایات و روایات | “دریافت از پیوند کمکی

مردمخواه!

پاسخی به جهت درخواست ماهنامه ای دانشگاهی برای موضوع «مردم در مکتب سلیمانی» به قلم حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

دریافت یادداشت حجت الاسلام قنبریان با موضوع «مردم در مکتب سلیمانی»

  • اگر شهید سلیمانی یک مکتب است -که هست- باید پاسخ به ابعاد مختلف زندگی سیاسی اجتماعی مان داشته باشد؛ که از مهمترین آنها مقوله مردم است…
  • مکتب او را با ضدش بهتر میشود شناخت: مکتب مردمیِ سلیمانی/ مکتب تکفیریِ داعش!
  • به نص امامین انقلاب، مکتب فکری رقیب دامنه اش وسیع تر از موتور جنگی داعش است و درون ایران هم پیدا میشود!… مکتب سلیمانی با لایه های فکری مکتب رقیب درون ایران هم مرزبندی دارد ولو سانسور شود!
  • سه نقطه و مرزگذاری روشن این دو مکتب را درباره مقوله مردم در مقیاس ملی و منطقه ای، اینجا بخوانید!

اگر مفید دیدید نشر دهید!

شهید ادیان!

در اوج حملات داعش در عراق و سوریه، پاپ در جمله ای مبالغه آمیز گفت:”حملاتی که امروزه علیه مسیحیان میشود از زمان پیدایش این دین تاکنون بی سابقه بوده است”! اما در عمل فقط از مقامات سیاسی و دینی، خواست علیه داعش موضع بگیرند!!!

یوناتن بت کلیا نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی ایران در مجلس، بعد از شهادت سردار، جامعه آشوریان را مدیون او خواند و فاش کرد: وقتی ۳۰۰آشوری در سوریه اسیر داعش بودند، با سردار دیدار و از ایشان کمک می خواهد؛ آن عزیز ۲۲۵نفر آنان را آزاد می کند!(۷۵ اسیر را داعش کشته بود).

کشیش کلیسای شرق آشور(داریاووش عزیزیان) هم اعتراف کرد: سردار بود که صدها هزار مسیحی را از دست داعش نجات داد!

سیامک مره صدق نماینده کلیمیان مجلس در جلسه پارلمان اروپا در بروکسل گفته بود: اروپائیان باید از این خجالت بکشند که تنها کسی که از مسیحیان شرقی دفاع کرد، سردار سلیمانیِ مسلمان بود؛ در حالیکه نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته بودند و آب معدنی شان را میل می کردند”!

از جمله برنامه های پاپ در سفر به عراق دلجوئی از خانواده قربانیان حملات داعش است!

ناامنی های داعش و القاعده و… موجب افزایش مهاجرت مسیحیان از عراق و کاهش بیش از ۲۰درصدی آنان شده است!

بهترین پیام نجف به پاپ میتواند تفهیم آیه۴۰حج باشد:”کسانی که از دیارشان ناحق بیرون شده اند می گفته اند: پروردگار ما خدای یکتاست؛ اگر خدا بعضی از مردم (متجاوزان) را به بعض دیگر(اهل مقاومت) دفع نمی کرد، دیر ها و کلیساها و کنشتها و مسجدها -که نام خدا در آن بسیار یاد می شود- ویران می شد؛ خدا کسانی را که یاری او کنند، یاری می کند که او توانا و نیرومند است”

محسن قنبریان

رحمت خدا بر مرابطون!

مرابطه مرزداری است. در روایات شیعی برای دو صنف بکار رفته است:

  1. مجاهدان و مرزداران ظاهری
  2. علماء وارسته و مرزداران عقیدتی

در سالگرد بزرگترین مرزدار شیعه و مسلمین از یوغ داعش و صهیونیست، مرزدار بزرگ تشیع و معارف اسلام هم به ملکوت پیوست.

خداوند در جوار اولیائشان مزلشان دهد.

محسن قنبریان

سخنرانی/ منش جهادی شهید سلیمانی الگویی برای خروج از بن بست‌ها

سخنرانی با موضوع «منش جهادی شهید سلیمانی الگویی برای خروج از بن بست‌ها» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی منتشر می‌شود.

  • اصل اول: “راه” و “بن بست” در جهان اجتماعی بخلاف جهان طبیعی، نسبی و وابسته به ادراکات و امیال مشترک جامعه است…
    فتک و ترور در یک جهان اجتماعی، راه و در جهان اجتماعی دیگر بن بست است. استشهاد برعکس!
  • اصل دوم: جهاد و استشهاد، جهان اجتماعی را ارتقاء می دهد مثلا از ایمان به ایقان می رساند.
    لذا راه جدید “انشاء و ایجاد” میشود(“یجعل” له مخرجا)…
  • اصل سوم: چون هم بازیگریم و هم تماشاگر، برخی بن بست ها از خودمان است نه از واقعیت میدان. ترس، طمع، وهم و… اشتباه محاسباتی می آورد…
    پس اولین جهاد، جهاد با خود و قیام در خود و در آمدن از خود است…

این اصول را در ضمن حکایاتی از سیره سردار سلیمانی بشنوید

دریافت سخنرانی «منش جهادی شهید سلیمانی الگویی برای خروج از بن بست‌ها» | “دریافت از پیوند کمکی