رونمایی از رشته مطالعات عدالت اجتماعی
دوشنبه، اول بهمن ۱۴۰۳_قم
رونمایی از رشته مطالعات عدالت اجتماعی
دوشنبه، اول بهمن ۱۴۰۳_قم
اول چند دقیقه وقت بگذارید سیاستهای کلی اصل۴۴ را بخوانید!
چه رشد اقتصادی و پیشرفتی موجب عدالت می شود؟!
گفته شد پیشرفت خود به خود به عدالت نمی انجامد! عدالت توزیعیِ بعد از رشد اقتصادی هم چاره اساسی فاصله طبقاتی نیست بلکه اصلا تا کیک اقتصاد بزرگ نشود، توزیع سهم بیشتر هم میسر نیست!
از اینجاست که “عدالت پیش از تولید” مطرح می شود. “تقسیم عادلانه منابع تولید ثروت” یک اصل اساسی است (بند۲ اصل۴۳ قانون اساسی). پس کلمه اساسی در سیاستهای اصل۴۴: “گسترش مالکیت عمومی در جهت تحقق عدالت اجتماعی” می شود.
بدون گسترش مالکیت عموم، سود منابع برای طبقه یقه سفیدها و سرمایه دارها و کاهش ارزش اسکناس برای حقوق بگیران(کارمند و کارگر) خواهد بود. فقیران فقیرتر و اغنیاء پولدارتر می شوند!
سیاستهای اصل۴۴ برای این گسترش مالکیت عمومی، “تعاونی های فراگیر بیکاران و سه دهک پایین” را پیشنهاد داد که تا پایان برنامه پنجم به ۲۵٪ در اقتصاد کشور برسد. ۳۰٪درآمدهای حاصل از واگذاری ها به بخش خصوصی و حاکمیتی هم به آن تعاونی ها جهت فقر زدایی و سهیم شدن در مالکیت عمومی کشور اختصاص یابد!
قانون اجرایی آن هم سال۸۷ تصویب و فصل سوم به آن تعاونی ها اختصاص یافت!
براساس آن باید بودجه سالانه هم برمبنای توسعه آن تعاونی ها بسته شود!
حتی مدل تعاونی توسعه و عمران شهرستانی و دهیاری هم در سال۸۹ طراحی شد!
لکن با گذشت ۲۰سال آن طبقات در مالکیت و سهم بری -نه به شکل تعاونی و نه کارگاه های کوچک(ایده دیگر رهبری)- مشارکتی نیافتند! هم مشارکت در رونق رشد اقتصادی کم شد، هم عدالت عقب ماند!
محسن قنبریان
توجه به این نکته از رهبر انقلاب بسیار ضروری است که: تازه رشد ۸درصدی هم حاصل شود، حتما ملازم با عدالت نیست!
یکبار باید به پیشرفت و رشد۸٪ و استمرار آن فکر کرد(شرط لازم) و یکبار به تقسیم عادلانه عوائد آن یعنی عدالت توزیعی (شرط کافی).
واقعیت این است که از برنامه پنجم -که با سیاستهای اصل۴۴ قرار بوده ضریب جینی به ۳۵صدم برسد- تا برنامه هفتم، دولتها(به جز چند نمونه محدود) از عدالت توزیعی فاصله بیشتری گرفته اند ودائماً به دنبال شانه خالی کردن از این بخش هستند!
کسانی که به جای تکیه بر توان داخلی برای رشد اقتصادی، صرفا احیای برجام اولویت شان بوده هم درچندماه اجرای برجام به حسب آمار رسمی دیدند باز دهک بالاست که از آن نفع می برد نه عموم مردم!
یعنی نه “رشد اقتصادی درون زا” و نه “احیای برجام”، مستقیماً و لزوماً عدالت نمی آورد و آن تدابیر خاص خودرا میخواهد!
متاسفانه این سالها حتی گفتمان عدالت هم در گفتمان پیشرفت به محاق رفته است!
برای نیروی انقلابی هم فقط روایت پیشرفت مهم است. دیگر از عقب ماندگی عدالت گفتن، عیب است!
رهبر انقلاب در دهه پیشرفت و عدالت از عقب افتادن عدالت از پیشرفت بارها گله کردند و مساله را از “عدالت” به “عقب ماندگی در عدالت” به حسب گفتمانی(یعنی سخن غالب شدن) ارتقاء دادند. برای نمونه ببینید: ۸۹/۱۱/۱۵|۹۰/۲/۲۷|۹۰/۱۱/۴|۹۱/۷/۲۲|۹۳/۱۰/۱۷|۹۶/۳/۱۴|۹۶/۳/۳۱|۹۶/۱۱/۲۹| و…
: “فاصله زیاد”، “مطلقا راضی کننده نیست”، “نقطه ضعف ما”، “انصافا عقبیم”، “ضریب جینی بدتر شده”، “از خدا و مردم عذرخواهی کنیم” و…
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۱/۴
![]() |
![]() |
چرا نمایشگاه بخش خصوصی سالانه شده است؟! برای بخش کارگری چرا چنین گفتگوهایی شکل نمیگیرد؟!
حتی به غیر عادلانه هایی تصریح می کنند: “دیدم دوستانی شکایت می کنند از بعضی مصوباتی که نظرات کارگر در آنها ملاحظه نشده، خیلی خب این مقررات بایستی حتما با نگاه عادلانه تنظیم بشود”.*
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۱/۲
سخنرانی حجت الاسلام قنبریان پیرامون مسئله غزه و مقاومت، و معرفى ویژهنامه فلسطین نامهجمهور
فاطمیه دوم هیات الزهراء(س)
دانشگاه شریف
۱۱ آذر ۱۴۰۳
برآیند دو باور یک نقطه تعادل می سازد:
از ایندو تقاطع بگیریم و در تعادل بایستیم!
بدون آنها هم می شود پیروز شد؛ اگر “من خلفهم” باشیم!
محسن قنبریان
مواجهه مقاومت (با همه طیف های مذهبی اش) با رژیم صهیونی پس از طوفان الاقصی به جنگی رسید که طرفین به وجودی بودنش اذعان کردند!
در جانب اسلام گرایان -که طیف وسیع تری از جبهه مقاومت مقابل اسرائیل هستند- اختلافات نسبتاً عمیقی در بنیانها و راهبردها وجود دارد اما مظلومیت عجیب غزه مانع بروز جدی آن می شد!
حتی اگر برخی از گروه های اسلام گرا مقابل اسرائیل هم حاضر نشدند اما نتوانستند علیه جبهه مقاومت، جبهه تازه ای باز کنند؛ تا اینکه لحظه آتش بس رسید…!
طیفی از اسلام گرایان سوری (به همراه طیف های دیگر ملی و…) در دهه قبل علیه حکومت بعثی بشار اسد غیر از مخالفت سیاسی، کارشان به خروج مسلحانه رسیده بود. در دوره داعش برای اهداف خود همراستا با داعش شدند. در پایان داعش، طبق مذاکرات آستانه اینها ماندند!
دولت نجات سوریه با رویکردی سلفی (نزدیک به احکام طالبان) را در ادلب تشکیل دادند.
در سالهای اخیر به کمک برخی کشورها آمادگی های خود را افزون کردند.
برخی اسلام گرایان فلسطینی و اخوانی در سالهای درگیری داعش هم به این طیف اسلام گرایان سوری حق می دادند لذا می دیدیم بعضا موضع همراهی با مقاومت در جبهه مقابل داعش نداشتند!
ساکنان سلفی ادلب در اکتبر سال قبل تصمیم بر خروج دوباره علیه اسد داشتند که طوفان الاقصی اتفاق افتاد و زمینه برایشان از دست رفت.
از همین جا مثل الجولانی، طوفان الاقصی را ایرانی و برای نا امنی منطقه می شمارد!
متقابلا اینها هم با مقاومت (لبنان، عراق، یمن، ایران) علیه رژیم همراهی نکردند!
لحظه آتش بس بین لبنان و رژیم، لحظه قضای عملیاتشان علیه اسد شد!
توافقات آستانه در جانب اسد هم در تمام این سالها خوب انجام نشده بود (این را عراقچی هم تلویحاً در عراق اذعان کرد)!
جبهه النصره که از سوی سازمان ملل تروریستی قلمداد می شد از سوی الجولانی منحل و با ادغام ۵گروه مسلح، تحریر الشام تاسیس شد؛ که به حسب ظاهر رویکرد و اهداف و روشی غیر داعش از خود نشان می دهد. خود را سوری جلوه می دهد که هدفش ساقط کردن بشار اسد است! (لقب الجولانی را از جولان سوریه گرفته).
به تصریح، دشمنی با اسد، حزب الله و داعش در برنامه داشته است. سابقه درگیری با داعش هم دارد؛ اما دیگر با پایان داعش دو هدف دیگر مانده است؛ بعد از اسد نوبت حزب الله است!
اسرائیل هم متقابلا در اقدامی گذرگاه های لبنان-سوریه را بمباران کرده تا حزب الله نتواند علیه اینها ورود فوری کند!
سابقه الجولانی نشان می دهد جابجایی های او از داعش به القاعده، از النصره به تحریر الشام، وجوه متغیر و ثابتی دارد.
پس از آزادی از زندان بوکای آمریکایی ها احتمال سرمایه گذاری دراز مدت بر سر او وجود دارد. جایزه ۱۰میلیون دلاری برای دستگیری او در این احتمال بیشتر برای برجسته سازی اوست که امروز نتایجش را می بینیم!
او دیگر عدم تعرض به آمریکا و غرب را ضمانت داده و سابقه درگیری با اسرائیل هم ندارد؛ اما پس از اسد، حزب الله و گروه های همسو اهداف او هستند!
بدین گونه جنگ وجودی ای -که برخی از طرح نگرانی هایش در جانب جبهه حق بیزارند- به مرحله جدیدی رسیده است:
سخت ترین راهبرد، طراحی درست و دقیقی است که در جبهه واحد امت اسلامی علیه صهیونیزم و استکبار چگونه این اسلام رو به انزوا و شکست گذارد؟ و جایگاه خود را در بین مسلمین(غیر شیعی) از دست دهد!
در وضعیت های جاری کشور سیاسیون عمل گرا، اسلام های سکولار را برای تعامل بهتر می دانند و آرمانگرایان، اسلام های سیاسی(که این سویه ها را لابد در خود دارند)!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۹/۱۶
محسن قنبریان؛
استاد سطح عالی حوزه علمیه
ما در انقلاب اسلامی به یک خوانش صحیح از رابطه دولت_ملت رسیدیم و اگر در این جنگ پیروز نشویم، در واقع این خوانش را از دست میدهیم و در محدوده ملت مدرن، محصور میشویم.
محسن قنبریان؛
استاد سطح عالی حوزه علمیه
دوگانه دولت_سرزمین پاشنهآشیل موجودیت اسرائیل است که سعی دارد با تاکید بر ارض موعود، خوانشی مدرن از الهیات سیاسی یهود ارائه دهد و این دوگانه را تلفیق کند.
ارائه ای متفاوت درباره مقاومت غزه با تاکید بر کودکان توسط حجت الاسلام قنبریان / رویداد الف تای مقاومت/ ۲۳آبان۱۴۰۳
روایت توصیف و روایت تبیین
این چگونه کودکی است که در غزه می بینیم؟! چگونه تربیت شده که زیر بمباران هم آیه می خواند؟! و…
روایت تبیینِ علمی
زیر ساخت و تطور این نحوه تربیت در کلمات منیر فاشه (نظریه پرداز مسیحی حوزه تعلیم و تربیت در فلسطین)
مقاومت غزه را مثل موکب اربعین عراقی از دور نمی شناسیم؛ نزدیک شوید!
یک جور سبک زندگی و کنشی غریزی شده است!
ایدئولوژیک نیست بدونی که ایدئولوژی زدا باشد!
سازمان یافته نیست؛ نهادی و خود جوش و خود اتکاست…
اشاره به تبیین ایمانی و معرفتی
بیان فاشه از حضرت امیر(ع)
تجلی یدالله مع الجماعه/ جماعت را باید از نو شناخت هم جمع و جامعه ای جماعت نیست!
* اگر پسندیدید به دیگران پیشنهاد دهید
تقریری از بحث “غزه، روایت تعلّم بجای ترحم”
مقاومت غزّه همانند مقاومتی است که در ایران و انقلاب اسلامی تجربه کردیم، اما در غزّه این مقاومت به یک غریزه تبدیل شده است. گویی که این مقاومت جزئی از غریزه انها شده است.
این مقاومت، نشاندهندهی یک نوع بازگشت به اصول انسانی و دینی است که در آن، هر فرد مسئولیت اجتماعی خود را بهطور مستقیم بر عهده میگیرد و از سازمانهای بزرگ و بیروح فاصله میگیرد. در غزه فردی که وظیفه خد را گم کرده باشد نداریم.
در غزّه، بهجای ساختارهای دولتی، نهادهای اجتماعی خودجوش مانند خانوادهها و محلهها مسئولیتها را بر عهده گرفتهاند. آموزش و ارتباطات از طریق مجاوره و محاوره بهطور غیررسمی انجام میشود، برخلاف کشورهای مدرن که در آنها این وظایف توسط سازمانهای دولتی انجام میشود.
این مقاومت شگفتانگیز که هماکنون به یک الگوی جهانی تبدیل شده نه تنها در برابر اشغالگری اسرائیل، بلکه در برابر فرهنگ سلطهگری جهانی نیز ایستادگی میکند…
برخی نکات که شاید در جهت و میزان الگو برداری مخاطب ایرانی مهم است را در فایل صوتی بشنوید.