بار خدایا، تو براى عاشقانت بهترین مونسى، و براى کفایت مهمّ آنان که بر تو اعتماد نمایند از همه حاضرترى، آنان را در باطنشان مشاهده مىکنى، و به نهان هایشان آگاهى، و اندازه بیناییشان را مىدانى. بنا بر این رازهایشان نزد تو معلوم است، و دلهایشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهایى آنان را به وحشت اندازد یاد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جویند، زیرا مىدانند زمام همه امور به دست تو، و سر چشمه تمام کارها در کف با کفایت فرمان توست. الهى، اگر از بیان مسألتم عاجزم، یا از اینکه چه بخواهم سرگردانم، پس به آنچه مصلحت من است راهنماییم باش، و عنان دلم را به سوى آنچه خیر من است بگردان، که این برنامهها از هدایتها و کفایتهاى تو بیگانه و عجیب نیست. بار خدایا، با عفوت با من معامله کن نه با عدالتت.
(ترجمه خطبه۲۲۷/ متن زیبای آن را بخوانید)
بایگانی دسته: یادداشتها و مصاحبهها
شهادت آمر معروف و ناهی منکر
۳ فروردین ماه سال ۱۳۹۳ شهادت آمر معروف و ناهی منکر طلبه انقلابی، شهیدعلی خلیلی |
![]() |
رهبرانقلاب
کجاها امر به معروف بکنیم، کجاها نکنیم. میفرماید «لتأمرن بالمعروف او لتنهن عن المنکر او لیسلطن الله علیکم شرارکم» امر و نهی، باید در مقابل سلطه اشرار باشد. ببینید سلطه اشرار کجاست! شاید بگویید پوشیدن جوراب نازک! نه آقا! شما به جوراب نازک چهکار دارید؟ پوشیدن جوراب نازک اینقدر اهمیت ندارد. اما اگر دیدید روی جوراب عکس مایکل جکسون را زده، باید او را دنبال کنید. یا کسی زلفش بیرون است، این هم یک گناه صغیره است. موی سر بیرون بودن از غیبت و دروغ و رشوه گرفتن و خوردن که بالاتر نیست! اما چنانچه یکنفر با همین حالت به اداره میآید و جلو آخوند اداره هم سرش را بالا میگیرد و راه میرود؛ این میشود گناه کبیره. یعنی این، در جهت تسلط اشرار است. شما اعضای ستاد احیای امر به معروف و نهی ازمنکر؛ به امران معروف و ناهیان منکر، تفهیم کنید که ما از آنها چه میخواهیم. فرض کنید در خانه مردم عروسی است؛ میزنند و میرقصند. شما حق ندارید داخل خانه او بشوید؛ مگر با اجازه دادستان. اما یکوقت هست که میخواند، به قصد اینکه صدایش در بیرون منتشر شود. مثل آن قاضی معممی، که روز ۲۱ماه رمضان، رفته لب دریا به عیش و عشرت! او را باید گرفت و به تعبیر مبالغهآمیز کلّهاش را کَند. توجه کردید؟ حالا قضات نترسند! بحث سَر کَندن نیست! غرضم اینستکه ما باید ببینیم چه هست که در جهت مقابل سلطه اشرار است، مصداقش را شما باید پیدا کنید. ۷۲/۳/۳۱
افکار عمومی!
![]() |
![]() |
![]() |
سخنرانی اول فروردین رهبر انقلاب اسلامی جزء سخنرانی های کلیدی و مهم سالانه ایشان است. امسال یک مفهوم مردم سالار در آن پرتکرار و دارای وزن ویژه بود: افکار عمومی!
- “مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح بشود”
- “جوانهای صاحب فکر درباره مسائل مهمی که با افکار عمومی مطرح می شود، فعال می شوند و آن را به نصاب لازم می رسانند”
- “اگر افکار عمومی استقبال نکند از یک فکر، این فکر به عمل و تحقق نمی رسد؛ صرفاً یک امواجی در فضا خواهد بود، یک چیزی انسان می گوید، بعد هم فراموش می شود؛ یا چند سطر بر روی کاغذ!”
- “برای اینکه خواسته ها و مطالبات بزرگ تحقق پیدا بکند، باید با مردم، با صاحبان فکر با افکار عمومی مردم مطرح بشود”.
- “مایلم افکار عمومی این مطالب را مورد توجه قرار بدهد، در افکار عمومی تصویب بشود و منتشر بشود”.
- “باید اینها [حوادث و مشکلات و ضربات دشمن] را با مردم در میان بگذاریم، مردم باید بدانند”.
توجه به افکار عمومی، پیشفرض و لوازم خاص خود را می طلبد:
- پیشفرض اش مفتون بودن مردم، باز کردن گره ذهنی یا رفع ابهام و درآوردن جوانان از فتنه رسانه ها نیست؛ بلکه “به نصاب رساندن اندیشه های نو با فعال شدن جوانهای صاحبان فکر است”!
- یک مونولوگ و از سنخ اسمع افهم نیست؛ “جای تصویب مطالب مهم است”؛ پس لاجرم یک جریان یکسویه نیست؛ رد و ابرام و مباحثه در آن جدی است!
- “جای طرح مسائل اساسی و حوادث مهم کشور است”؛ لذا گزینشی نیست که هر مساله صلاح دیده شد، از باب تبیین برای جامعه بیان شود و هرکدام به صلاح دیده نشد، سربسته بماند یا در محفل های محدود تصمیم گیری شود!
- “بدون طرح شدن مسائل اساسی و تصویب و انتشار در افکار عمومی، ایده ها و افکار نو، امواجی در فضا و سطوری بر کاغذ می مانند”!
کاش درصدی از فعالیت جهاد تبیین هم برای این مفهوم مبارک و لوازم و امتدادهای آن مصرف شود.
محسن قنبریان
نقشهای کاذب زنان در کارخانه جریان سرمایهداری ساخته میشود
حجت الاسلام محسن قنبریان
- الان برای زنان نقشهایی داریم که ده سال پیش نداشتیم. این نقشها بهواسطهی رسانه ایجاد شدهاند. مثلاً خیلی از بلاگرها زن هستند. یکی از این جریانهای حامی، جریان سرمایهداری است که زن را کالا میبیند.
- ما حضور اجتماعی زن از نگاه غربزده را پذیرفتیم؛ اما نقشهای آنها را نمیپذیریم. در حال حاضر نقشها به سوی ابتذال و تبرج در حال جابجایی است.
- ستیز ما با جریان مدرن این است که نه تنها تساوی حقوق زن و مرد را میپذیرد؛ بلکه دنبال درستکردن تشابه نقش در دو جلوهی سرمایهداری و فمنیستی است.
- انقلاب اسلامی با تحجر ستیز داشت تا بتواند حضور اجتماعی زن را تأمین کند؛ اما جریان «فمنیست» دنبال این است که زن، نمای مردانه پیدا کند.
مطالعه یادداشت در سایت فکرت
مطلب مرتبط: مساله زن در جمهوری اسلامی؛ از گفتمان تا میدان
فیلم کامل نشست مساله زن در جمهوری اسلامی؛از گفتمان تا میدان
حجت الاسلام قنبریان
مرکز مطالعات فرهنگی تیام وابسته به پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام برای فهم دقیق از وضعیت موجود بانوان بدحجاب، سراغ بانوانی در شهر تهران رفته که از منظر عرف، حجاب کامل ندارند.
این مرکز نمونه خود را از بین خانم هایی با آرایش غلیظ تا آرایش ملایم، پوشش با مانتوهای کوتاه و جلو باز، هودی، پافر، کاپشن، پالتو، شال و روسری و مانند آنکه بخش هایی از بدن و موی آنان پیدا بوده، انتخاب کرده است.
در این پیمایش با نمونه ۱۰۳۳ نفری از بانوان بالای ۱۸ سال بهصورت حضوری در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران بهصورت تصادفی-خوشهای در بازه زمانی ۱۵ تا ۲۰ بهمن سال ۱۴۰۱ مصاحبه صورت گرفته و اعتبار محتوایی و صوری پرسشنامه و پایایی آن با دریافت نظر کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است.
(دربخشی از نظر سنجی آمده:)
همراهی بانوان بدحجاب با اغتشاشات و اعتراضات خیابانی:
از نتایج قابلتوجه دیگر این نظرسنجی این است که ۶۴/۵ درصد آنان با اعتراض آشوبی در خیابان، بازار و دانشگاه موافق هستند؛ بنابراین نمیتوان نتیجه گرفت که اعتراضات خیابانی ریشههای ضد حاکمیت دینی و کشف حجاب دارد؛ بلکه همین بانوان علیرغم موافقت با اغتشاش نگاه متفاوتی با برساخت های رسانه ای دارند. لذا به نظر می رسد تا زمانی که زمینه اعتراضات قانونی فراهم نباشد این گرایش برای رساندن صدای اعتراض وجود داشته باشد.
برای آگاهی از نتایج نظرسنجی کلیک کنید.
بخشی از این نتایج در روزنامه فرهیختگان مورخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است.
بخشی از نتایج منتشر شده در روزنامه فرهیختگان مورخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۱؛
شامل:
- مقدمه
- چگونگی نمونه گیری
- شاخصه های پرسشنامه
- کنترل خودسانسوری در پرسشنامه
- نتایج نظرسنجی به همراه تحلیل
روز شهید را به یاد متفکران شهید انقلاب گرامی می دارم!
نه فقط بخاطر “مداد العلماء افضل من دماء الشهداء”! به جهتی دیگر…
بعضی قائل اند: کاش مطهری و بهشتی شهید نشده بودند!
قصدشان این است که بودن آن دو در کنار نادر مصلحانِ انقلابی بازمانده(مثل رفیقشان آیت الله خامنه ای و…)، طرح نوی انقلاب اسلامی را در همه ابعاد محقق می کرد!
اما به نظر بنده: خوب شد که شهید شدند! نه بخاطر اینکه از تخریب ها و کارشکنی ها راحت شدند!
واقعاً خطا بر قلم صنع نرفت!
آن نادر مصلحانِ اصیل اگر می ماندند در “فکر” و “عمل” چه می شد؟!:
– “به لحاظ فکری”، به نظرم الزاماً فکر رقیب خود در دو قطب “حوزه” و “دانشگاه” را منزوی نمی کردند!
ای بسا خود به اتهام هایی از حوزه و به اتهامات ضدش از تحصیلکردگان رانده می شدند!
مواجهه با مطهری در حوزه سنتی و حسینیه ارشادِ روشنفکران شاهد این پیش گویی است! کمی از آراء بهشتی را در کلاس های درس بخوانید و واکنش استاد و شاگرد را ببینید!
– “به لحاظ عملی” هم خدای نکرده اگر دچار رسوب و سایش برخی هم دوره ای های زندان دیده خود می شدند، چه می کردیم؟! رسید عصمت که نداشتیم!
اما شهادت، خصلت ذاتی ای و وعده ای الهی دارد: حیات همیشگیِ شهید!
– حیات هم در انسان دو رکن دارد: درک و اندیشه/ تحرّک و عملکرد.
پس شهادت اینها، حیات “درک آنها” و “سبک عمل آنها” از دین و زمانه را به جامعه انقلابی ارمغان داد!
اگر روزی مصلح انقلابی شدیم قدر این ارمغان را می یابیم؛ و الا صرف شهید دوستی و مزار گردی، زنده ی آنها را ترجیح می دهد!
شهادتتان “مبارک”! رزقنااللهم
محسن قنبریان
الهیات مردم سالاری دینی!
“ما میخواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم، رای مردم، و موافق حکم خدا.
آن چیزی که موافق با اراده خداست موافق میل مردم هم هست. مردم مسلمانند، الهی هستند، وقتی ببینند عدالت را میخواهد اجرا بکند. خدا میخواهد عدالت در بین مردم اجرا بشود. خدا میخواهد که به حال این ضعفا و طبقه سوم یک فکری بشود نه مثل حالا که همه قدرتها را روی هم گذاشتند، یک عدهای میخورند تا تُخَمه میکنند، یک عدهای از گرسنگی ریختند اطراف تهران، و نه آب دارند و نه برق دارند و نه نان دارند و نه چیزی دارند. میخواهد عدالت باشد!”
پ.ن:
الهیات مرتبه اش قبل از حقوق است، به هست و تکوین می پردازد نه به بایسته و قانون.
در نظام تکوین، جماعتِ مردم مسلمان و خداباور، میل شان با اراده الهی همنوا خواهد بود.
البته در مقام کشف حکم خداوند و پرداختن به اولویت های الهی اگر ما اشتباه کردیم:
– یا دچار محاسبه غلط و برچسبِ دین گریزی به مردم می شویم!
– یا دچار توهم همراهی صددرصدی مردم با یافته های مان می شویم!
امام خمینی به خوبی پشت طرح کردن الهیات همراهی رای مردم و حکم خدا (حرف نوی انقلاب سلامی به تعبیر رهبر انقلاب)، از عدالت و اجرای آن مثال می زند. خدا خیلی چیزهای دیگر هم می خواهد بین مردم اجرا شود، لکن درک مهمترین چیز، ضامن بقاء مردمسالاری دینی و همراهی رای و میل مردم با حکومت الهی و احکام اکتشافی ما از خداوند است.
- مطلب مرتبط: اسلامی که انقلاب کرد!
محسن قنبریان
فَکَأَنَّ اَلدُّنْیا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ اَلْآخِرَهَ لَمْ تَزَلْ وَ اَلسَّلاَمُ
این کلام سید مظلومان خیلی برایش دلکش بود و
آنرا در تجربه باطنی یافت؛ آن که به برادرش محمد بن علی نوشت:
فَکَأَنَّ اَلدُّنْیا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ اَلْآخِرَهَ لَمْ تَزَلْ وَ اَلسَّلاَمُ(کامل الزیات ج۱ ص۷۱)
انگار اصلا دنیایی نبود و همه اش آخرت بوده!
یاد و خاطره آقا مسعود عزیز را با دکلمه اش برای شعر خوش مضمون قزوه گرامی و رحلتش را به اهالی دین پژوهی و دوستانش تسلیت عرض می کنم.
محسن قنبریان