بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

با هجوم موریانه‌ها چه می‌توان کرد؟!

زود میگویی “واحد آمار و بررسی حوزه” ، “دادگاه ویژه”!

آن جزء اول از ۱۰۰ جزء اشرافیت، آنقدر معمول شده که به چشم نمی‌آید در همین مراکز هم به وفور پیدا می‌شود!۱۰۰جزء هم وقتی کامل شد، آدمش را هم باخود پرنفوذ می‌کند که دیگر…!

بگو خیل عظیم طلاب و فضلای پاک و انقلابی می‌توانند چه کنند؟!

“یک زمانی برخی از آقایان علماء منبر نمی‌رفتند چون آنرا خلاف شأن خود می‌دانستند می‌گفتند منبر رفتن دلیل بی سوادی است!… امام گفتند یک وقت بود که این لباس شما[لباس نظامی‌برتن آیت الله خامنه ای در زمان دفاع مقدس] خلاف مروت بود[۱]!”

می‌خواهم بپرسم چگونه جو متحجر و اسلام غیرانقلابی گذشته می‌توانست منبر را خلاف شأن کند اما جو انقلابی حوزه‌های ما نتواند از فلان ماشین و فلان خانه به بالا را خلاف شأن کند؟!

چگونه با وجود درخشش‌هایی مثل سید مجاهد و علماء بسیاری که علیه استعمار لباس رزم برتن کردند، آن عده توانستند لباس رزم را خلاف مروت کنند که صاحبش صلاحیت امامت جماعت بر مردم هم نداشته باشد اما طلاب خوب و انقلابی نتوانند سفره‌ها و مهمانی‌های اشرافی و ساختمان‌های تجملاتی را خلاف مروت کنند و صاحبانش را برای هیچ شأن روحانی‌ای تأیید نکنند؟!

سید جمال اسد آبادی از نو اندیش‌ترین‌های روحانیت بود -که طلاب خوب است روزنامه عروه الوثقی او را کنار عروه الوثقی سید یزدی تورق کنند تا عالم به زمانه شدن را هم تمرین کنند- اما همو در رستوران‌های اروپا و دربار عثمانی بجای قاشق و چنگال و نزاکت‌های ساختگی با دست غذا می‌خورد و بر سادگی پا می‌فشرد. برعکس القاعده، داعش و طالبان با وجود داشتن متحجرانه‌ترین تفکر، از پیشرفته‌ترین ابزار تکنولوژی بهره می‌برند!

آیت الله بروجردی خلاف مروت را حرام می‌دانست و خود اوایلی که تاکسی آمده بود و کم بود و تجملی، درشکه سوار میشد چون تاکسی را در آن وضعیت خلاف مروت می‌دانست![۲]

طلاب و روحانیون ما باید بین خود فرهنگ کنند که عالم به زمانه بودن به موبایل چند میلیونی و کالاهای لوکس غربی نیست به اندیشیدن و بررسی آراء دیگران است…

[۱] رهبری۷۰/۹/۱۱

[۲] نقل به مضمون از درس خارج آیت الله مظاهری جلسه ۱۱شهادات

برای اهواز کدامیک بهتر است؟!

اول دو آمار:
۱٫ اهواز هفتمین کلانشهر اما ظاهرا دومین حاشیه نشین کشور است. ۳۵% جمعیت کل شهر حاشیه نشین اند و ۱۷منطقه محروم و حاشیه نشین دارد!
بحسب پیمایش های منتشره تا سال ۹۰ برای نمونه در مناطق آل صافی: ۸۹/۱%، در عین دو ۹۳% و در زوویه ۴۸/۶% خانوارها درآمدی کمتر از ۲۰۰هزار تومان دارند! برخی از همین مناطق ۷۶/۹% خانوارها بین ۱۰تا۱۰۰هزارتومان درماه داشته اند!!!
سرجمع ۹۳/۱% جامعه آماری این مناطق وضع بد اقتصادی و بیکاری مفرط دارند!(۱)
۲٫ به حسب یکی از پیمایش های منتشره جامعه شناسی: رتبه اقبال به دین در اهواز بین مراکز سایر استانها، ۲۳ است! یعنی دو مرکز استان (تهران و رشت) از آن پایین ترند!
برعکس میزان رشد سکولاریزم بیشتر و رتبه ۲بین مراکز استان را دارد و هم رتبه با تهران است.(۲)
البته خلوص دینی متدینانش بر هیچ کس پوشیده نیست بیشترین و بهترین شهیدان و مجاهدان در همین جاست. برخی ابتکارات فرهنگی و مذهبی اش الگوی کشوری شده و دهها مفاخره دیگر دارد.
حتی اگر به تورهای گردآوری علوم اجتماعی بدبین هم باشیم باز این آمار هشدار دهنده است. عجیب اینکه بین دو پیمایش نسبت مستقیم است ائمه مان فرموده بودند: لکاد الفقر أن یکون کفرا (فقر نزدیک است به کفر بیانجامد). ادامه خواندن برای اهواز کدامیک بهتر است؟!

مستدرکی بر بیان رهبر انقلاب

رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران حج (۹۷/۴/۲۵) از حق بالسویه همه مسلمین نسبت به مکه گفتند. و به مستند آن (آیه ۲۵حج) اشاره کردند.

دو حکم اجماعی فقهاء در اینباره:

  1. .عدم جواز خرید و فروش زمین های مکه(برای نمونه ر.ک:المبسوط ج۲ص۱۶۸)
    حداکثر فقط مالک بناء میشوند نه زمین مکه.
  2. سزاور نبودن(کراهت یا حرمت به حسب اختلاف نظر فقهاء) منع حاجیان از ورود و سکنی در خانه های اهل مکه(برای نمونه ر.ک:المبسوط ج۱ص۳۸۵)

مستند این احکام:

  1. آیه ۲۵حج: سواء العاکف فیه و الباد: ساکنان و کسانی که از مناطق دیگر می آیند در بهره وری حق یکسان دارند.(در اینباره بحثهای دقیق فقهی ای مطرح است که مجال طرح نیست)
  2. روایاتی در جوامع روایی (الکافی ج۴بابی با عنوان همان آیه/الفقیه ج۲/التهذیب ج۵/وسائل ج۱۳)که مفید این احکامند. ابن ادریس که عمل به خبر واحد را جایز نمی داند روایات را در اثبات مطلوب متواتر میخواند (السرائرج۱ص۶۴۴)
  3. جماع (السرائرج۱ص۶۴۴)

به حسب روایات این احکام حتی اجراء هم میشده چنانچه امیرالمومنین به قثم بن عباس والی مکه مینویسد که به استناد همین آیه اهل مکه را فرمان دهد هیچ اجاره ای از حاجیان نگیرند(نامه۶۷نهج البلاغه). روایات اولین کسی که به اهالی مکه اجازه داد برای خانه هاشان در گذاشته حاجیان را در ایام حج از سکونت در خانه هایشان منع کنند معاویه بود که این روایات او را فرعون این امت و صاحب سلسله(اشاره به آیات ۳۲و۳۳تغابن درتوصیف عذاب)می نامند. صاحب جواهر همین را قرینه بر حرمت(نه کراهت) می گیرد(جواهر الکلام ج۲۰ص۴۸تا۵۰)

ظرفیت این حکم الهی

صراحت این آیه و حکم شرعی متخذ ازآن این ظرفیت را داشته و دارد که مکه بعنوان “منطقه ای آزاد دینی” و حتی کشوری مستقل برای همه مسلمین باشد که اداره آن مختص به والیان حجاز نباشد. مسیحیان چنین کاری را با واتیکان درون خاک ایتالیا کردند و قوانین بین المللی هم منعی از آن نداشت.

از ظرفیت فقه مقارن می شده در اینباره استفاده کرد بخصوص که فتاوای بزرگان اهل سنت هم از این احکام دور نیست.

از دستگاههای تبلیغی (بعثه، سازمان حج، سازمان ارتباطات، تقریب و…) می شد استفاده و چنین چیزی را در دهه های گذشته گفتمان علمی و مقبول در بین نخبگان جهان اسلام کرد.

سپس در لایه های سیاست مرتبه و مرحله ای از آن را طرح و به مطالبه عمومی تبدیل کرد. کشتار حجاج ایرانی در سال ۶۶ و ماجرای منا در سال ۹۴ فرصتهایی برای پیشرفت در این حکم الهی بود که حج اقلا تحت اشراف سازمان کنفرانس اسلامی اداره شود یا از آن جمع ناظری برحسن اجرای حج نظارت کند و مانند آن.

متاسفانه هیچ یک از این قدمها که مبتنی بر فقه انقلابی اسلام و در راستای نهادینه کردن حج ابراهیمی به احیاء گری امام خمینی بود برداشته نشده است و به کلیشه ای کمرنگ از برائت از مشرکین در صحرای عرفات که هرسال با چانه زنی زیاد و محصور بین چادرها با دادن چند شعار برگزار میشود بسنده شده است.

محسن قنبریان  ۹۷/۴/۲۵

ضرورت فوری متناسب‌سازی مطالبات مردمی با اقدامات جاری!

اول چند مثال:
۱٫ ده سال پیش معرفی مفسدان بزرگ اقتصادی توقع مردم و برندی برای جمع کردن رأی آنان بود. وقتی به هردلیل نشد، الان دیگر معرفی سوء استفاده‌چی‏‏‌های ارز و سکه کسی را راضی نمی‌کند بلکه چرایی‌ها و پرسش‌ها را افزون می‌کند!
۲٫ استرداد ویلای ۱۰,۰۰۰متری یک عالیرتبه و تخریب ویلای غیرمجاز یک وزیر اگر یک دهه پیش اتفاق می‌افتاد انقلاب دوم و سوم تلقی و در بدنه جامعه موج می‌آفرید اما این روزها موجی از خوشحالی و امیدواری نساخت و شاید ابهام‌ها و پرسش‌ها را افزود!
۳٫ تذکر و سؤال از رئیس‌جمهور بخاطر مشکلات اقتصادی و گره زدن همه چیز به برجام بعد از چند بار بازی سیاسی و خرید و فروش امضاء‌ها در ازاء مسائلی پیش پا افتاده در حوزه انتخابیه، دیگر نوید جدیتی از سوی نمایندگان ملت نیست.

تغییر لحن رئیس جمهور را در یک سخنرانی، به تغییر رویکرد دولت تعبیر کردن توسط چند روزنامه‌نگار اصولگرا و ژست رعایت مصالح ملی گرفتن، متأسفانه دیگر احتمال زد و بندی پشت پرده را منتفی نمی‌کند!
اگر اینبار رأی به عدم کفایت سیاسی رئیس دولت خواست عامه باشد، در کشمکش‌های جناح بازی‌های سیاسی محقق نمی‌شود اینبار اصلاح‌طلبان خواهان و اصولگرایان مخالفند! و هردو بیش از حل مشکل سفره مردم، نظرشان معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ است. اصلاح‌طلبان می‌خواهند با مخالفت با روحانی سبد رأی را نگهدارند و اصولگراها می‌خواهند با فهماندن خطا به همه رأی دهندگان شانس خود را بیفزایند!
مثل این نمونه ها خبر از یک واقعیت دارد:
سطح و میزان مطالبه‌ی مردم انقلابی از سطح اقدامات جاری بسیار جلوتر است و تغییرات و اقدامات جاری دیوان سالارانه، کندتر از حرکت مردم است. برای مثال ده سال پیش مردم معرفی مفسدان را برای این می‌خواستند که تا ده سال بعد آن فسادها ریشه کن شود، بعد ده سال دیگر توقع ندارند تازه در بخشی محدود معرفی شوند! ادامه خواندن ضرورت فوری متناسب‌سازی مطالبات مردمی با اقدامات جاری!

مناسک شکرگزاری سلامتی مقام‌معظم‌رهبری بعد از ۳۷سال؟!!

چرا رهبری ازمراسم شکرگزاری سلامتی ایشان بمناسبت ۶تیر منع کردند؟!
بهتر است این پرسش را از آن طرف بخوانیم:

  • چرا برخی از ما دوست داریم از هرچیزی مناسکی بسازیم؟مراسم شکرگزاری! جشن تولد رهبر! سالروز آغاز ولایت!و..
  • “مواقف رهبری” و ایست و حرکت ایشان در جریانات اجتماعی را رها می‌کنیم اما “توقف‌گاه” ایشان را در کوهنوردی و دیدار مردمی، جایگاه و “قدمگاه” می‌کنیم!
  • از قرآنی که قاری‌هایش را لعن می‌کند(حدیث)نپرس، از قاری‌هایی که ملعون قرآن می‌شوند بپرس چطور خوانده‌اند که قرآن لعنشان کرده است؟! لابد فقط “اقامه حروف” شده ولی”حدودش ضایع شده” است(بحار/ج۸۵ص۴۳)
  • از مسجدی که قیامت از هم جوارش شکایت می‌کند(حدیث)نپرس، از همسایه بپرس چرا مشارکت در علم و کتل چند صد میلیونی، و منبر بلند مرصع و آیینه و کاشی‌کاری گران، عمارت مسجد برایشان ثبت نکرده ونذری‌های خورده شده شفاعتشان نکرده است و باز متهم‌اند؟! لابد چون در آن عبادت نکرده و رنگ خدا نگرفته‌اند!
  • از عالم و حکیمی که قیامت از قومش شکایت دارد نپرس، از قوم بپرس با حکیم خود چه کرده‌اند؟! چرا تفاخر به او-نوعا پس از مرگ-نامیدن محله و خیابان بنام او و ساخت بارگاه برای او جای آموختن حکمت او و به کار بستن آن را نگرفته و با این همه خرج هنوز او شاکی است؟!

قریب ۲۰دوره کتاب ارزشمند “طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن” مقام معظم رهبری و برخی مبانی دیگر فکری ایشان را در محیط‌های دانشگاهی و مذهبی برای حزب اللهی‌های شهرهای متعدد تدریس کرده‌ام اما در بین این جمعیت آماری بالا-تقریبا از اغلب نقاط کشور-یک غربت خیلی اذیت کننده است: قریب به اتفاق دوستداران مقام معظم رهبری از آراء نظری و فکری ایشان خبر ندارند! ادامه خواندن مناسک شکرگزاری سلامتی مقام‌معظم‌رهبری بعد از ۳۷سال؟!!

پرسش و پاسخ

سؤال:

علیرغم بیان شما این مسأله برایم حل نشد که حفظ جمهوری اسلامی‌آز جان امام زمان هم مهمتر باشد! او آخرین ذخیره خداست و فدا شدنش مساوی با نماندن اسلام است، چگونه انقلابی که در بهترین حالت زمینه ساز ظهور اوست اهمیتش از خود او بیشتر باشد؟!

جواب:

اصل ادعا را اول خوب دریافت کنید:

امام معصوم فدائی اسلام است نه اسلام فدای او.

این حرف ریشه تشیع ماست. شاهان جور اسلام را فدای خود میکردند و به قیمت ماندن خود اساس اسلام هم لازم بود میکندند. اما امام معصوم برای حفظ اساس اسلام یا ارزشهای اساسی آن خود را فدا میکند. گاه از حقش میگذرد تا آن بماند مثل امیرالمومنین بعد سقیفه. گاه به قتلگاه میرود و گاه زندان و…

این حرف نفیس را امام خمینی در مقدمه وصیت نامه و شرح ثقلین به طرز عالی انجام داده حتما بخوانید.

حال اگر حرکتی انقلابی برای احیاء اسلام راستین شروع شد آیا امام خود را وقف آن نمیکند؟ و آیا می نشیند تا پیروز شوند بعد می‌آید؟ مثلا کوفه توسط مسلم فتح شود و امویان در عراق سقوط کنند تا بیاید؟!

واضح است نه! در مقدمات قیام تا نتیجه حاضر به فداکاری است.

این منعی ندارد که اگر شهری شرایط بهتری داشت از آنجا شروع کند. اما آنجا هم مقدمه ای دارد و نتیجه ای. مقدمه خیزش علیه ظالمین است و نتیجه: برپایی حکومت عدل اسلامی.

باز امام در مقدمه هم همراه مردمش هست. حال مقدمه ساز مسلم نامش باشد یا کسی دیگر.

اصلا سیدالشهدا در همین مقدمه(نهضت و خیزش علیه ظالمین) شهید شد نه در نتیجه(پس از تشکیل حکومت).

از این حیثی فرقی بین ائمه نیست و همه فدائی اسلامند. و امام زمان(ع) استثناء نیست.

نکته‌ای که هست پذیرش آن حرف از امام خمینی است که:

الف) انقلاب ایران نقطه آغاز انقلاب جهانی اسلام به پرچم داری حضرت حجت(ع) است.

یعنی اینجا هم خیزش نقطه شروع و مقدمه هست برای آن نتیجه(پرشدن زمین از عدل و داد)

ب) اگر انقلاب اسلامی‌شکست خورد اسلام سیلی ای میخورد که به این زودی کمر راست نمیکند.

اگر این حرف هم قبول شد مقدمه بودن انقلاب ما برای ظهور تاکید و یاری آن ضرورت می یابد.

حال همان حرفهای قبل درباره سیدالشهدا و قیام کوفه را بیاور.

اما ذخیره خدا بودن و آخرین ذخیره بودن او:

این ویژگی امام زمان او را استثناء از قاعده یاد شده نمیکند و باز این سخن درست است که:

حفظ اسلام اصیل -که در نظر امام خمینی در این زمان همین انقلاب اسلامی‌آست- از جان ولی عصر هم مهمتر است.

لکن نکته حائز اهمیت اینجاست که خداوند وعده کرده جان این آخرین ذخیره تا رسیدن به مقصد نهایی حفظ بماند.

بین این که خدا جان این ذخیره را تا رسیدن به نتیجه حفظ کند،

 و بین اینکه این ذخیره از قاعده استثناء باشد فرق است(دقت کنید)

خداوند چنین وعده ای درباره ائمه قبل نداشت که مثلا امام حسین را تا نتیجه حفظ کند لذا در فداکاری امام برای اسلام، شهادت یا اسارت و زندان آنها هم اتفاق می‌آفتاد اما در خصوص امام زمان، فداکاری اش را وعده داده با حفظ جان او باشد تا نهایت کار.

علی التشبیه وقتی قیام حضرت شروع شد و ظهور اتفاق افتاد آیا یک شبه دنیا پر از عدل میشود؟! واضح است نه!

حضرت از لحظه فتح مکه تا گرفتن کوفه، در همه مراحل مقدماتی تشکیل حکومتشان آیا خود نمی جنگند و جلوی تیر و دشمن نمی روند؟! واضح است در همه مراحل فداکاری دارند مثل سیدالشهدا و…

اما فرق در این است که خداوند جان او را حفظ میکند و در مقدمات فدا نمیشوند.

خلاصه: اینکه در مقدمات ایشان فدا نمیشود و به خواست الهی زنده می ماند. با اینکه باید در مقدمات فداکاری کند و نهضت(از مقدمه تا نتیجه) اهمیتش از جان او بیشتر است فرق دارد.(تامل کنید)

اما معنای نظام جمهوری اسلامی‌آن است که در سخنرانی بیان شد نه رجال سیاسی یا نظام اداری(گوش دهید)

یپوند سخنرانی «مواجهه امام خمینی(ره) با مصلحت‌یابی، مصلحت‌بافی، مصلحت‌سازی»

تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام[۱]

سؤال و معما:

اگر سعودی با همین وضعیت سفیانی گری در مذاکره با بخشی از علماء شیعه به توافقی برسد که حرم برای ائمه بقیع بسازد نظر شما چیست؟! کمک می دهید؟!

امام خمینی درباره حرم رسول الله(ص) فرمود: “رسول الله نیازی به مساجد اشرافی[مسجدالنبی] و مناره های تزییناتی ندارد.” اما درباره آستان قدس میفرماید: مرکز ایران است! و به خادمی آن حسرت میخورد[۲]. این دو چگونه قابل جمع است؟ چگونه پیامبر به تزیینات نیاز ندارد اما پیامبر زاده دارد؟!

پاسخ اجمالی:

در فقاهت انقلابی امام در این وضعیت فرضی نباید به سعودی برای ساخت حرم کمک کرد.

اسلام آمریکایی سعودی هم تعمیر و توسعه اش و هم تخریب بقیع اش، هردو محکوم است. تعمیر و توسعه در اسلام اصیل موجه است.

 تفصیل نظر امام:

  1. امام مثل سایر فقهای معاصر، بناء و توسعه حرمهای ائمه و امامزادگان و حتی علماء و شهداء را جایز می شمارد[۳]
  2. تفاوت دیدگاه و اوج اندیشه ایشان در این است که: گنبد و بارگاه و تزیینات و تعمیر و توسعه، اصل نیست و موضوعیت ندارد که همواره حکم جواز یا استحباب داشته باشد بلکه تابع یک اصل است اگر آن اصل تأمین بود، اینها جایز اما اگر آن اصل آسیب دید، کاسته شد یا متوقف شد، توسعه و تعمیر غیرجائز می شود!
  3. آن اصل: “ساخت بینش کفرستیز” در کلام ایشان و همان تبری از دشمنان خدا است. اگر ساخت و ساز حرمی به هر طریق این اصل را آسیب زد، جایز نمی باشد.
  4. شواهد این مساله در سیره امام:
    الف) پس از تخریب قبور بقیع، برادران شیرازی(آیت الله سید حسن و سید محمد) تلاش میکنند از طریق نامه نگاری علماء نجف و ارسال هیأت برای مذاکره با شاه سعودی، او را قانع کنند اجازه بارگاه و تجدید بناء دهد. از امام هم با اصرار نامه ای میگیرند و هم آیت الله خویی. قرار بوده آیت الله حکیم هم در حج با شاه سعودی دیدار و هیأت سیاسی هم ارسال شود. امام در نامه ای به یکی از علماء این کارها را بی ثمر و “مذاکره و مباحثه را مضر می خوانند” و توجه می دهند که “اساس مذهب در این بلاد در خطر کفر است[۴]“. یعنی وقتی اساس مذهب در خطر کفر است به نظر ایشان ساخت بقیع مشکل گشا نیست. اساس مذهب هم نماز و حج و… نیست. “یؤمن بالله و یکفر بالطاغوت”، “تولی و تبری” است.
    ب) وقتی ۳۰مرداد۴۸ صهیونیست‌ها بیت المقدس را آتش زده و به آن خسارت جدی زدند، برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران(زمان پهلوی) دست اندر کار ساخت و تعمیر آن شدند. شاه حسابی افتتاح و خود یک میلیون ریال واریز کرد و کمک طلبید درحالیکه با اسرائیل رابطه حسنه داشت! امام در تبعید متنی در جراید عراق منتشر کرد و تعمیر را جایز ندانست[۵]! در مصاحبه با الجمهوریه عراق فرمود: “تا زمانی که فلسطین اشغال شده، آزاد نشده است مسلمانان مسجد الاقصی را نباید تجدید بناء کنند بگذارند جنایت صهیونیزم هماره جلوی چشمان مسلمان مجسم باشد و مایه حرکتی برای آزادی فلسطین گردد”.
    ببینید سخن از عدم همکاری با شاه نیست سخن از این است که ساخت بیت المقدس با وجود جنایات اسراییل، کفرستیزی مسلمانان را کند میکند و لذا جایز نیست.
    ج) در تجدید بنای قبر شهید مدرس -که پهلوی ها در تخریب آن می کوشیدند- هم به تقدم ساخت بینش کفرستیز مدرس توجه دادند: “باید تلاش کنیم تا ابعاد روحی و بینش سیاسی، اعتقادی او را هرچه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و در افتاده او را تعمیر و احیاء کنیم[۶]“. امام صرفا گنبد و بارگاه برای شهید مدرس نمی خواهد که مثل هر محترمی او هم داشته باشد بلکه احیاء قبر او را برای ایجاد روحیه انقلابی او در مردم و بینش کفر ستیز او در جامعه می خواهد.
    د)در دستور ساخت مصلای پایتخت هم به این اصالت در مقابل آن فروعات(خود بناء و نحوه اش) توجه می دهد: “ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفرستیزی مسلمانان موفق باشید[۷]“.

تفاوت فتاوای مبتنی بر این مبنا

[مبنای رقیب گنبد و بارگاه را فی نفسه خوب و مطلقا جایز میداند مگر مفسده خاصی پیش آید و توجه به این اصل ندارد که در خدمت ساخت بینش کفر ستیز هست یا نه؟ لذا برایش گنبد و بارگاه عهد صفوی و افشاری، صدامی یا انقلابی فرقی ندارد و همه جایز است].

معلوم نبود اگر امام زنده و مرجع عراق بود با تعمیر و بازسازی گنبد و عتبه امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) پس از انتفاضه شعبانیه که صدام حرم را به توپ بست و سپس خود متصدی بازسازی برای نگهداری وجهه اش شد، موافق باشد و کمک به آن را جایز بداند.

امام مناره و تزیینات حرم پیامبر را مثل تخریب قبور بقیع می داند! یعنی هردو حرام و غیرجایز. چون مناره تزییناتی پیامبر برای اختفای کفر سعودی ها و کند کردن روحیه کفرستیزی مسلمانان است و روی دیگر سکه خباثت آنها در تخریب بقیع است. لذا در دولت آنها که “اساس مذهب در خطر کفر است”، “پیامبر نیازی به مناره تزییناتی ندارد”. بخلاف آستان قدس که پشتوانه اسلامیت[اسلام ناب] جمهوری اسلامی است[۸]. از آستان قدس ندای اسلام کفر ستیز بلند است پس عمارت و توسعه آن ارزشمند است.

مبنای فقهی امام مستند به سیره و سخن معصوم

  1. روایات منع از رفتن به مساجد ملعونه و وعده تخریب آنها در دولت امام عصر(ع).
    این ۴مسجد در کوفه از سوی منافقانی چون اشعث یا جنایتکاران کربلا چون شبث بن ربعی ساخته شد تا کارهای خود مقابل علی(ع) و اباعبدالله را وجیه نشان دهند و بغض مردم را بکاهند [در روایت تصریح شده فرحا للقتل الحسین ساخته شد].
    توجه: اینجا ملاک و معیار مسجد ضرار نیست که قرار بود نوعی خانه تیمی و به قصد محاربه با رسول الله باشد تا بگویید همه بر تخریبش فتوا می دهند. اینجا فقط نام و عمل آنها را تطهیر و تبری را می کاهد و الا درش مثل همه مساجد نماز و قرآن می خواندند. اما معصومین این مساجد را ملعونه نامیدند و از رفتن منع کردند. این یعنی تقدم بینش کفر ستیز بر عمارت مسجد و…
  2. روایت امام صادق(ع) که درباره همکاری با سلاطین جور فرمود: در ساخت مسجد یاری شان نکنید[۹]. [نباید در تظاهر به اسلام برای این شیاطین و مصادیق کفر، همکاری کرد]
  3. در کنار تخریب مکرر قبر و بارگاه سیدالشهدا(ع) توسط مثل منصور دوانیقی و هارون الرشید و متوکل عباسی، برخی خلفاء آنها نیز با سیاسی کاری رو به ساخت و تعمیر و توسعه این حرم آوردند! سفاح موسس عباسیان(سال۱۳۲ق)، مهدی عباسی(۱۵۸ق)، مامون(۲۰۱و۲۰۲ق) و منتصر(۲۴۷ق) تجدید بناء و توسعه حرم سیدالشهدا را دستور دادند. منتصر بخلاف پدرش متوکل حتی فراخوان زیارت داد و میله ای بلند هم برای راهنمایی زائران نصب کرد.

در این دوره ها چندین معصوم زنده بوده و طبیعتا در این خصوص هم تقیه راه نداشته چون خود شاه جلو دار بوده است، اما هیچکدام حرکت آنها را تأیید نکرده و همراهی ننموده اند!

نمی توان گفت شاید تأیید کرده اند اما به ما نرسیده است! چون موارد متعدد است و این احتمال بسیار ضعیف میشود. چگونه خبر جلسه روضه امام رضا(ع) در دربار مأمون به ما رسیده اما همراهی او در تعمیر و توسعه کربلا-اگر بوده- به ما نرسیده باشد؟!

این تبلور همان اصل است که امام خمینی به خوبی درکش می کند. ساخت حرم حتی برای حسین بن علی(ع) با وجودی که همین معصومین گفتند مثل کمک کردن به سلیمان در ساخت بیت المقدس است، اگر موجب کاهش تبری نسبت به دشمنان خدا و توقف بینش کفرستیز مسلمانان و شیعیان باشد ممنوع است.

معصومین هم از زهرا(س) آموختند

وصیت به اختفاء قبر توسط حضرت صدیقه(س) مبارزه ای منفی از طریق مزار و حرم با خلفای جور بود. حق بزرگی که در مدینه گم و غصب شد باید نمادی ماندگار در تاریخ داشته باشد که همین مخفی بودن قبر ایشان است.

پس گاه مزار نداشتن کمک به تبری و کفر به طاغوت است. همیشه مزار و عمارتش خوب نیست.

مزار و عمارت سیدالشهدا در مقابل، مبارزه مثبت با طواغیت از طریق عمارت و مزار است. اصلا قبه که در لغت به ساختمان خیمه مانند میگویند در عرف عرب قبل از اسلام به خیمه تجهیزات جنگی در جنگها گفته می شد و مامور آنرا صاحب قبه می گفتند. روایات این نام را برای حرم حسینی برگزیدند یعنی زرادخانه است جای تجهیز برای جنگ با طواغیت است. حرمی مانند این و برای این ساختن دارد مثل توسعه کنونی نه ساخت و ساز صدامی. ادامه خواندن تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

۲٫ باز حرم امام!

آنچه امام آنروز می‌دید ولی برخی امروز هم نمی‌بینند!

امام‌خمینی(ره) با قبه و بارگاه حتی برای علماء ربانی مخالف نبود، بخصوص اگر مجتهدی مجاهد و انقلابی و شهیدی مثل مدرس باشد.
لذا در مقابل خط رژیم پهلوی که نسیان مدرس و اختفاء و تخریب قبر او در دستورش بود، امام پس از انقلاب در بین این همه مجتهد و عالم ربانی از دنیا رفته، دستور بازسازی قبر او را دادند. اما نگاه متعالی امام در آنجا هویداست که “احیاء روحیه و بینش مدرس” را مقدم می‌شمارد: “برماست که ابعاد روحی و بینش سیاسی و اعتقادی او [مدرس] را هرچه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف دور افتاده او را تعمیر و احیاء نماییم”. (۲۸شهریور۶۳)

امام با تجلیل‌های بی‌محتوا موافق نبود. “صرف گنبد و بارگاه برایش موضوعیت نداشت”. لذا حرم مجلل رسول الله(ص) هم اگر نماد رژیم سفیانی و اسلام آمریکائی سعودی و نمونه برای خادمین حرمین شدن آن‌ها می‌شد را زیر سؤال می‌برد و می‌فرمود: “رسول الله نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزییناتی ندارد”(۲۹تیر۶۷). درحالی که چنین سخنی را درباره حرم باشکوه ثامن الحجج(ع) نداشتند. بلکه آن را “مرکز ایران” می‌شمردند(صحیفه امام ج۱۶ص۳۸۸) چرا که آن را برای “بقای اسلامیت جمهوری اسلامی” [اسلام انقلابی و کفرستیز] و “مشرف شدن این جمهوری به حضور بقیه الله(ع) و حل مسائلش خدمت ایشان” می‌خواست(ر.ک: همان).
بخاطر اینکه ساخت و ساز و مجلل‌سازی‌ها “موضوعیت” و “اصالت” نیابد و هدف‌ها -که ساخت بینش کفرستیز بین مسلمانان است و مضمون همه زیارات- فراموش نشود، در فرمان ساخت مصلای پایتخت تأکید کردند: “ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفر ستیزی مسلمانان موفق باشید. ضمنا سادگی مصلی باید یادآور سادگی محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد و شدیدا از زرق و برق ساختمان‌های مساجد اسلام آمریکایی جلوگیری شود”(۲۳آبان ۶۷).

انگار امام آنروز نگران بود روزی جای “بینش کفرستیز” و “روحیه مدرس”، “ساختمان و بناء آبروی اسلام یا عالمان ربانی شود”! هرچه آن عالم ربانی‌تر، بارگاهش مجلل‌تر و آبرومندتر!
خیلی مشتاقم بدانم هم مباحثه‌ی آن امام عزیز -حضرت آیت الله حسن فرید گلپایگانی از عالمان بزرگ تهران- در نامه‌اش چه پیشنهادی به امام عزیز داده بود که ایشان در پاسخش نوشتند: “بهتر است که بنده و شما در فکر قبه و بارگاه نباشیم که اینها برای هیچکس سودی ندارد، آنچه می‌دانید سود دارد عمل خداپسند است…”.(صحیفه امام ج۲۰ص۲۴۵).
نامه‌ی آن عالم و مجتهد بزرگ تهران را نیافتم اما ظاهرا باید پیشنهادی مبنی بر قبه و بارگاه بوده باشد. قبه و بارگاه هم برای زنده‌گان نیست و علی‌الظاهر برای عالمان از دنیا رفته یا زنده‌گانی که از دنیا می‌روند بوده است که امام چنین پاسخ داده‌اند!
این نگرانی امام را امروز محقق شده داریم می‌بینیم:

  • گنبد و بارگاهی برای قبر آینده برخی بزرگان(…)!
  • مدرسه‌ای مجلل و منحصر به فرد برای آینده مرجعیت برخی فاضلان(…)!
  • مسجدی روی آب در جزیره توریستی ایران برای رونق جاذبه گردشگری آنجا(به گفته امام جمعه‌اش)!
  • امامزاده‌ای با سونا و جکوزی (زیرزمین آن به گفته نماینده مجلس/زمین وقفی جوار آن و جزء مجموعه امامزاده به گفته مدیریت امامزاده) (باهزینه ۳۰میلیارد از بیت‌المال به گفته نماینده مجلس/۱۴میلیارد به گفته مدیریت امامزاده)!
  • تخریب گلدسته کاشی کاری شده امامزاده دیگر و ساخت مجلل‌تر آن با هزینه بیت‌المال در شهری که خیابان‌هایش آسفالت درست و حسابی هم ندارد!
    و…

اینها و مثل اینها یعنی اصل شدن بناء و “آبروشدن ساختمان” و فرع شدن و فراموش شدن هدف از مزار امامزاده‌ها و مساجد و مدارس علمیه.
آنها که دقائق و ظرائف سخنان خمینی بزرگ را کمتر درنگ می‌کنند و آنها را سخنرانی -نه فقاهت و اجتهاد- تلقی می‌کنند شاید الان آیه تعظیم شعائر را برای هزارمین بار سر دست بگیرند همه موارد را توجیه و رویه شدنش را هم نبینند! اما این نقد و ابرامها اگر فرصتی برای رسیدن به افق پرواز آن مجتهد کم‌نظیر تاریخ تشیع شود، جای بسی شکرگزاری است.
ان‌شاء‌الله در فرصتی این نظرگاه خاص امام عزیز کامل‌تر تبیین و مبانی فقهی آن بیان می‌شود.

محسن قنبریان ۹۷/۳/۲۹

۱٫ باز حرم امام!

باز حرم امام!
۱٫ تفاوت نگاه جامع رهبری و نگاه متجزی برخی بزرگان

منظور رهبر معظم انقلاب از سخنان زیر چیست؟ از جمله مصادیقش کدام است؟
الف) ۱۴خرداد ۹۴ همزمان با افتتاح بارگاه جدید امام خمینی(رحمه الله)- محور سخنرانی: تحریف امام:
“امام را نباید به عنوان “یک شخصیت محترم تاریخی” مورد توجه قرار داد بعضی اینجور می‌خواهند…”.
و از جمله تحریفها را چنین شمردند: “امام بر مصرف درست بیت‌المال تاکید می‌کرد، بر پرهیز کردن از اسراف تاکید می‌کرد، این هم “از خطوط اساسی” است. مسأله عدالت اجتماعی، طرفداری از محرومان و دوری از خوی اشرافی‌گری و خوی تجمل‌گرایی و عمل در این جهت”.
ب) باز دوباره در ۱۴خرداد۹۶ در همان حرم این را خلاصه‌ی همه فرمایشاتشان کردند:
“من خلاصه کنم: بزرگترین درسی که امام بزرگوار به ما داد درس روحیه و ذهن و عمل انقلابی است این را باید فراموش نکنیم “امام میراث فرهنگی نیست”! بعضی به امام به چشم میراث فرهنگی نگاه می‌کنند…”.
ظاهرا باید خط و جریانی اثرگذار در جامعه بخواهد امام را به “یک شخصیت تاریخی” و “میراث فرهنگی” تنزل دهد که ایشان دوبار با تاکید در بزرگترین همایش سالانه دلدادگان امام بدان بپردازد و صرفا تجلیل ظاهری (نام و…) را در این رویکرد ببینند(۱۴خرداد۹۴).
این سخنان علی‌القاعده جواب یک سرمقاله یا توئیت یا نطق یک مسئول نیست. ادامه خواندن ۱٫ باز حرم امام!

اطلاعیه/ ویژه مراسم رحلت امام(ره)

ویژه مراسم رحلت امام(ره) با سخنرانی حجت الاسلام قنبریان

موضوع: مواجهه امام خمینی(ره) با مصلحت‌یابی، مصلحت‌بافی، مصلحت‌سازی
زمان: دوشنبه۱۴خرداد – بعد از نماز ظهر و عصر – مسجد بلال (بهبهان)