بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

به جای ایراد گرفتن به دختران جلوی تولید و عرضه پوشاک نامناسب را بگیریم

حجت الاسلام والمسلمین شعبانی، امام جمعه همدان:
هنگامی که انسان مراکز فروش لباس و پاساژها را می‌بیند باید به این نکته توجه کند که به جای آن که به دختر خانم‌ها ایراد بگیریم که چرا این لباس را می‌پوشید، بلکه باید نظارت خودمان را بیشتر کنیم که نگذاریم این لباسها تولید و یا به فروش برسد.
امام جمعه همدان با گلایه از قیمتهای بسیار بالا در بازار برای تهیه چادر و قیمتهای پایین برای لباس‌های نامناسب، بیان داشت: نباید دختران جوانمان را متهم به بی‌دینی کنیم، چرا که اینها همان افرادی هستند که در شب قدر و خیلی از مراسم های مذهبی دیگر حاضر هستند.

مطلب مرتبط: محل های تجمع روز عفاف و حجاب

۱ – عرفان و سیاست

آیت‌الله سید عبدالحسین لاری

 شاگرد عرفانی ملاحسینقلی همدانی و شاگرد فقهی میرزای شیرازی است.
رسائلی در فقه و عرفان دارد.
در جنوب ایران نهضت اسلامی و نماز جمعه با خطبه های سیاسی اقامه کرد.
حکم جهاد علیه اشغال انگلیسی‌ها داد، و اولین بار استکبار انگلیسی را “شیطان” (ابالیس) خواند و لعن آن ها و روس ها را ذکر مذهبی معرفی و خود در نماز شب آنها را لعن می کرد.
در پاسخ به استفتاء علمای شیراز از زمان وجوب جهاد نوشت:
” الجهاد من المهد الی اللحد”
همزمان علیه استبداد هم تلاش می کرد و فتوا داد: «واجب است تبدیل سلطنت عمویه قاجاریه به دولت حق اسلامیه »

آیت الله العظمی سید عبدالحسین لاری یکی از بزرگترین و کم نظیرترین فقهای دوران معاصر و از پیشتازان مبارزه روحانیت با استکبار و استعمار است. اولین نمونه کوچک حکومت اسلامی در تاریخ معاصر به رهبری ایشان محقق شده است. در این اینفوگرافیک بیانات و نظرات رهبر انقلاب درباره ایشان مرور شده است.

برای آینده انقلاب، امید سرشار از کجا بیاوریم؟!

خاصان راه حق که در امید هم موحدند و منشأ همه امیدهایشان وعده الهی است. روی زمین هیچ هم نباشد بلکه دشمنی ها و ناملایمات فزونی هم یابد آنان امیدشان افزون میشود(۱۷۳آل عمران). رهبران انقلاب چنین اند.
اما ضعفاء و متوسطها که باید چیزی روی زمین چشمشان را بگیرد یا گوششان را بنوازد باید خطِ خبرهای امیدبخش را پی گرفته تا به “خزائن امید” در زمین برسند و مطمئن شوند. مثلا:
دیروز برچیدن داعش و صف های ثبت نام سوریه و امروز زدن پهپاد آمریکا و رو زدن کدخدا برای اجازه شلیک به یک جای کم اهمیت بخاطر حفظ آبرو، و دهها مثال دیگر خبر از ادامه نسل شهداء و مجاهدان دهه اول انقلاب و هم ضعف بیشتر دشمن دارد.
نصب مسئولین جدید اما ساده زیست و مردمی با روحیه کار جهادی ظرف مدت کوتاهی اینقدر امید افزون می کند که گمان میشود اگر مثلا در گستره اجرائی، دولتی اینگونه سرکار بیاید چیزی از یأس و ناامیدی در جامعه نماند!
برای مثال برخی ائمه جمعه جدید (نسل دوم یا سومی انقلاب)با مردمی زیستن و پی مشکلات مردم افتادن، چنان شور و هیجانی آفریده اند که یأس ها و نفرتها از حلقه های بسته سابق را ذوب و امید به فرداهای بهتر را بیشتر کرده اند.
رئیس قوه قضاییه جدید مثالی دیگر است. کمتر از قبلی پرستیژ علمی و چانه ی مباحثه با هرنقد (حتی در سطح مراجع) را دارد؛ اما مردمی تر، صادق تر و جدی تر در مبارزه با فساد بنظر میرسد . در همین مدت کوتاه موجی از امید برای مبارزه واقعی و غیر تبعیضی با فساد را موجب شده است. شروع مواجهه با گردن کلفتهای باستی هیلز و آوردن نام رئیس سابق مجلس در دادگاه بانک سرمایه و… این امید را بوجود آورده که پرونده برادران رؤسای دولت و مجلس بلکه پرونده برخی از خود رؤسای موجود یا سابق قوا هم به بررسی افتد. و اگر دچار آفت سیاسی کاری و جناح بازی نشود، طعم عدالت همه گیر را به جامعه بچشاند.
بیش از یک دهه از سوی حلقه های منتفع القاء می شد اگر فلان آقا نباشد، استان فلان پاشیده شده، امرش جمع نمی شود؛ امروز با نماینده ولی فقیهی گمنام اما مردمی و متواضع و دور از هر تشریفات زائد و غیرزائد، هم نماز جمعه شلوغ تر و هم محبوبیت بشکل تصاعدی افزون و امیدها تازه میشود. آن القائات برای مناصب دیگر از سوی کسانی که به خزائن امیدانقلاب راه نیافته اند هنوز انجام میشود! این محافظه کاری بهترین نشان ناامیدی این قماش از آینده انقلاب و بی خبری شان از برکه های جوشش انقلابی در مردم و نخبگان است.
خزائن امید روی زمینِ انقلاب، “نسلهای انقلابی جدیدند” که بهتر از بسیاری از موجودین و سابقین میتوانند ارزشهای انقلاب را احیاء و به سمت آرمانهایش رهسپار شوند.
باور کنیم یک نفس تازه در بنیاد مستضعفان، حساب ۱۰۰، حتی شورای نگهبان، و دهها سمت دیگر میتواند ابتکارات بهتر و نظارت متین تر و اجتهاد عمیق تر را موجب شود.
انقلابی که بدون خمینی(ره)، با رهبری جوان ماند و بالیدن گرفت با تعویض بسیاری از شاگردان و یاران امام -حتی اگر هیچ عیبی جز بقاء طولانی در یک سمت نداشته باشند- می ماند و پویاتر هم میشود. چون اگر “تدبیر”، اینها را نو نکند، “تقدیر” آنها را غافلگیر خواهد کرد!
برداشت از خزائنِ امیدِ انقلاب با برداشتن مدیران و دبیران ۳۰، ۴۰ساله ممکن است.

محسن قنبریان
۹۸/۴/۲۳

محل های تجمع های روز حجاب و عفاف!

چند سال است ۲۱تیر، بانوان چادری با حمایت برخی نهادهای انقلابی “علیه بی حجابی” تجمع یا راهپیمایی می کنند. غیر از پیام پلاکارت ها و شعارها، این تجمعات در سکوت هم “علیه بی حجاب ها” تلقی میشود که قابل بازاندیشی است.
فرض می کنیم مانتو کوتاه و ساپورت و…بمب ها و اسلحه جنگ نرم دشمن علیه ارزش هاست؛ اما این اسلحه دست سرباز میدان ژاله تهران است نه افسران بعثی در دهلران و شلمچه!
فرق ایندو بسیار است اولی را باوجود تلفات با “گُل دادن”، ضامن کردیم ولی دومی را با “خون دادن”! جابجا شدنش، دوپاره کردن ملت و دوقطبی کردن بی حاصل جامعه است. تحریک مقابله به مثل و پیوند دادن آحاد بی حجاب به هم و ساخت طبقه اجتماعی جدید با مطالبات خاص است.
٨مارس مقابل ۲۱تیر شود و کمپین های مجازی کشف حجاب در تقابل با تظاهرات با حجابها و… شکل بگیرد.

حضور عمومی جای تجمع!
بانوان باحجاب می توانند جای یک روز مانور جمعی، هرروز بشکل فردی و عادی در پارک ها و خیابان ها و مراکز تفریحی و خرید و… حاضر شوند. بر چادری بودن خود اصرار داشته و در حالیکه کار روزمره خود را میکنند و با فرزند یا خانواده اند، بی حجاب ها را “تذکر لسانی” دهند. یکسال هم این را تجربه کنند و اثرش را ببینند.
نه اینکه “ذره ای شدن” را بپذیرند و از بازار و پارک و پاساژ و باشگاه و… خالی شده، یک روز با هم رژه حجاب روند!

اگر اصرار برتجمع است…!
اول جواب دهند: دختر ساپورت پوش مقصرتر است یا قاچاقچی ساپورت؟
دختر مانتویی مقصرتر است یا مافیای پوشاک و انحصارگران چادر؟!
سپس مجوز تجمع اعتراضی علیه اینها بگیرند و کم حجابها را هم همراه کنند:

  1. علیه وزارت بازرگانی بخاطر عدم ٳعمال ممنوعیت واردات این حوزه!
    دریکی از همین سالها بخاطر کاهش محدودیت های ارزی، ثبت سفارش ۷۷قلم کالای وارداتی ممنوع شد که پوشاک خارجی هم جزء آن بود. اما به حسب آمار گمرک این ممنوعیت درباره خانواده ساپورت ٳعمال نشده بود!
  2. علیه ستاد مبارزه با قاچاق کالا!
    سالیانی که گذشت قاچاق پوشاک به رشد۵۰۰٪رسید (گزارش مرکز پژوهش های مجلس)! طبق این گزارش این قاچاق رسمی(!) و در پوشش های قانونی و توسط عناصر ذی نفوذ انجام میشود و سه برابر واردات قانونی است (که آنهم قرار بود ثبت سفارش نشود)!
    این دو به همراه تبلیغات ماهواره ای و اتاق فکرهای جنگ نرم در دهه گذشته موجب شد سبک پوشش دختران و زنان ایرانی تغییر کند واز شلوار به ساپورت با دامن کوتاه یا مانتوی باز تبدیل شود. چیزی که شرق الاوسط از آن به “انقلاب رنگین” و شبکه فرانس۲۴ به “حمله شلوارهای تنگ به تهران” یاد کردند!
  3. علیه وزارت صنعت و رانت داران واردات چادر مشکی!
    ایران اسلامی می تواند موشک نقطه زن، ماهواره و ماهواره بر، پیشرفت های خیره کننده در نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادین و… داشته باشد؛ اما تا۴۰سال نتواند فرمول رنگ مشکی چادر را بیابد!
    با وجودی که اصلی ترین مصرف کننده چادر در جهان است، کارخانه چادر بافی در آن دوام نیاورد و رانت دارانِ واردات آنرا ورشکست کنند!
    این لبه دیگر قیچی است. ساپورت و پوشاک جلف ارزان باقاچاق، چادر گران بخاطر انحصار، هرکدام سهم ضلعی از “قاچاقچیان عفاف” است!

حال ببین باید علیه دختر بی چادر و مانتو کوتاه شعار دهی یا اینان؟
باید در مجالس مذهبی حرف های کلیشه ای و تکراری درباره احکام و حدود حجاب را بازگویی یا نشست بصیرتی برای افشاء جزییات این دست های پنهان بگذاری؟
بی حجاب وکم حجاب را خائن به خون شهدا بخوانی و نیمی از جامعه را به تقابل بکشانی(۱) یا خائنان اصلی -که درصدی شان زنان ودخترانشان باحجابند- را افشاء کنی و همه ملت (باحجاب وکم حجاب) را علیه آن کاسبان بشورانی؟
امیرالمومنین فرمود: “[درهنگام شعار]صدایم از همه آهسته تر بود ولی وقت عمل از همه برتر بودم…ضعیف نزدم گرامی است تا حق رابرایش بگیرم و قوی نزدم ضعیف است تا حق را از او بستانم”(خ۳۷نهج البلاغه).

۱. جالب اینکه در مراسم تشیع شهدای گمنام ومدافعان حرم و… دوربین صدا وسیما از همین خائنین به شهدا(!) -که کم نیستند-بر وفاداری این تیپ ها به آرمان شهدا، تصویر ومصاحبه می گیرد!

محسن قنبریان
۹۸/۴/۱۷

اتاقهای خالی جای اتاقهای فکر در ساختمان جدید بعثه!

اول چند خبر ظاهرا بی ربط:

  1. رئیس کل امور حرمین شریفین -همزمان با بمباران اتوبوس کودکان یمنی توسط سعودی ها- گفت: مشاعر مقدس اماکن صرفا عبادی است و جایی برای شعارهای سیاسی نیست!
  2. امسال(مثل پارسال) اجازه مراسم “صرفا عبادی” دعای کمیل کنار بقیع به زوار ایرانی داده نشد و این دعا داخل هتل بعثه قرائت شد!
  3. مراسم برائت از مشرکین نیز در کلیشه ای چندین ساله در چند چادر محصور ایرانی ها در عرفات برگزار میشود.
  4. ساختمان مجلل و ۱۰طبقه بعثه امسال در قم برای کمتر از ۵۰کارمند افتتاح شد(تقریبا به ازاء هر کارمند ۲اتاق)!

گرچه اسلام سفیانی-سعودی با اقتدار نظام اسلامی و تدبیر رهبر انقلابی مان در منطقه دچار چالش جدی است و برائت از مشرکین زمان بشکل عملی در حرکت روبه جلوی انقلاب اسلامی نهادینه است، اما حج ابراهیمی امام(ره) بدون ابتکاری خاص در موضع انفعال سال به سال به مناسکی معمولی تر تنزل می کند طوری که امسال دیگر از دعای کمیل کنار بقیع هم خبری نبود. برائت از مشرکین عده ای معدود از لبنانی ها در بیت الله حین طواف اثر بخشی بیشتری از جمعیت چندین برابری ایرانی ها در عرفات دارد.

جای اتاق های خالی زیاد ساختمان جدید بعثه و مجموعه تلاشهایی که سرجمع برای افزایش آفتابه و لگن می شود اگر فکر بیشتری برای نهار و شام می شد جلوتر از این بودیم!

متأسفانه “نهضت ساختمان” نه فقط در بعثه که در بسیاری از نهادهای انقلابی و اداری با رشد روز افزون دارد “اصل نهضت اسلامی” را هبوط داده و میراثی فرهنگی اش می کند.

شورای عالی حج -متشکل از عالی ترین مقامات اجرایی و وزارتی- هم وقتی پس از ۷۰۰ ،۸۰۰روز تعطیلی تشکیل می شود باز تکیه اش سر عزیمت و اسکان (همان آفتابه و لگن) است و راهبردی برای تحقق حج ابراهیمی مطلوب امام ندارد!

می شد در این چند دهه:
حتی به سمت منطقه آزاد دینی کردن مکه هم پیش رفت!(اشاره به مبانی آن امسال در دیدار کارگزاران حج با رهبرمعظم انقلاب بود)

یا اقلا پیشنهاد اداره حج توسط عموم مسلمین(مثلا توسط سازمان کنفرانس اسلامی) که در کلام رهبری پس از فاجعه منا اشاره شد را گفتمانی بین المللی در کشورهای اسلامی کرد و به سمت سیاستگذاری و اجرا برد. فاجعه منا و متضرر شدن کشورهای متعدد اسلامی بستره مناسبی برای این طرح بود.

اگر این پیشنهادات آرمانی و غیر قابل تحقق است پس چگونه نماینده ولی فقیه در امور حج، مشابه اینها را طرح میکند؟ از ظرفیت حج برای تشکیل بازار مشترک بین المللی اسلامی که مشکل اشتغال و رونق اقتصادی جوامع اسلامی را حل کند سخن می گوید؟(مصاحبه با العالم ۱۷تیر۹۷). البته فقط سخن می گویند! انگار هیچوقت قرار نیست برای این ظرفیت های حج و به فعلیت رساندن آنها، راهبرد و برنامه ارائه و اقدام عملی صورت گیرد!

اینها همه شدنی است اگر:

بجای اتاقهای خالی و اضافی ساختمانها، “اتاقهای فکر” برای ارتقاء حج و رساندن آن به حج مطلوب اسلام تعریف شود. اتاقهای فکری بین بعثه و سازمان تقریب(که ساختمان او هم اتاق اضافی کم ندارد!)، بین بعثه و میزهای آینده پژوهی در قم و مراکز عالی، بین بعثه و وزارت خارجه، بازرگانی و…
دکترین حج ابراهیمی مطلوب امام بیش از ساختمان و رفاه زیادی زائر و حاجی، نیازمند به فکرها و ابتکارات و راهبردها و مدیریتهای انقلابی است.

محسن قنبریان
۹۷/۵/۲۶

آزادی دختران، نذر خداست!

شهید مطهری می فرمود: دنیای قدیم، زن را “انسان” به حساب نمی آورد و دنیای جدید او را “زن” لحاظ نمی کند!

به راستی چرا باز زن با شاقول مردانه “سنجش” میشود؟ باید در “نقش” یک مرد، نقاشی شود تا زن باشد! حتی اصلاح موی سر و مد لباسش به مردان شبیه شود تا به “حقش” رسیده باشد! مگر حق، بامردان است؟!

چرا زن “شاخص” نباشد؟! چرا فمنیستها مردان را دعوت به پوشیدن دامن زنانه نمی کنند و پوشش زن را مردانه تر می پسندند؟! اگر هردو آزاد است؛ چرا بیشتر زن، مردگونه شده است؟! چرا جای دوچرخه سواریِ پسرانه ی دختران در خیابان، پسران به خلوتی دخترانه با خود یاخدا دعوت نشوند؟! چرا…؟!

قرآن اما او را هم انسان و هم زن پذیرفت. بلکه در کرامت نفس، شاخص مردانش کرد: آسیه ی دربارِ آلوده ی فرعون و مریمِ معبدقدس را مَثَل[شاخص] برای مردان با ایمان قرار داد(۱۱ و۱۲تحریم).

بالاتر، ذهنیت زمانه در نذر دختر عمران را -که با افسوس زاده ی خود را دختر خواند- نقد کرد: “لیس الذَکرُ کالأنثی”=پسر مثل دختر نیست”!(۳۶آل عمران). نفرمود دختر مثل پسر نیست یا حتی دختر و پسر مثل همند! فرمود: پسر مثل دختر نیست![اگر آنچه در شکم داری نذر من است، من دختر می پسندم!]

مادر مریم نذر کرده بود او را “برای خدا” آزاد بگذارد!(انی نذرتُ ما فی بطنی محرراً). آزاد از تکالیف دختر خانواده بودن و خواهر و خاله و عمه فلان بودن!او برای خدا باشد فقط!

دختران هرچه از قید رسوم زائد و بند تعصب های بی جا و طاق مردانه خوردن رهاشوند، بهتر می توانند نذر خدا شوند!
مثل معصومه، مثل مریم(علیهما السلام).

برسد به دست پیشنماز ایران مال!

ظاهرا فرموده اند:
“نمی‌شود به این بهانه که فقرا چطور زندگی می‌کنند پروژه‌هایی را که نمایش میراث هنری و فرهنگی ایرانی است، معطل گذاشت چون اولاً همیشه فقیر هست، ثانیاً بانیان ایران‌مال حواسشان به فقرا بوده است و…”!

http://www.farsnews.com/13980325000781

حاج آقا! کسی نگفته: چون در جامعه فقیر هست، نباید ثروتمندان از مالشان، “مال” بسازند یا خانه و حتی مسجد لوکس بسازند!
بعکس؛ سخن این است که سرمایه داران از “مال فقرا” برای خود یا به اسم خدا، چنین نسازند!
آقای پیشنماز خوب است مثل این حدیث را هم بر مأمومین بخواند که: “أغنیاٶهم یسرقون زاد الفقراء”!
یعنی در مناسبات غلط اقتصادی این توشه ی فقراست که به یغما برده شده تا لاکچری لایف سرمایه داران تأمین شود!
پس فقرا و محرومین دنبال زیادخورده و ترحم اشراف نیستند، بر توشه به تاراج رفته شان فریاد می کنند!
حاج آقا! اقلا شما باید می دانستید که در اسلام حتی صدقه و زکات -که به محتاجین می دهند- هم “حق فقرا” در مال اغنیاء است، نه لطف و ترحم آنان به فقراء! یعنی فی الواقع ثروتمندان اصلا مالک این سهم نشده اند تا لطف کرده به تملیک فقیری در بیاورند!
وقتی زکات چنین است، تکلیف اموالی که بالاصاله معیّناً یا مشاعاً مال این طبقه است و با زد و بند مال سرمایه داران شده معلوم است. دارایی ای که از حق یا مال آنها عده ای را توانگر کرده، و برخی از این عده با تردستی سود ناچیزی از آن دارایی را با ژست خیرخواهی و نیکوکاری در جامعه خرج کنند و از همان هم تخفیف مالیاتی و بهره مندی های دیگر بگیرند و بازهم سود کنند!
چند نمونه ابتدایی از به جیب زدن توشه و اندوخته فقرا در ایران مال، به زبان ساده(۱):

  1. سرمایه دارانی امتیاز تأسیس بانک خصوصی(آینده)می گیرند. با پول مردم کوچه و بازار منابع بانکشان را تجهیز می کنند. بعد با آن منابع یک سرمایه گذاری ۲۲ هزارمیلیاردی برای خود(نه سپرده گذاران) می کنند؛ تا بعدا باعرضه سهامش به بورس، مالکیت بانک را به افرادی -که اصلی ترین آنها مالکان همین بانک اند- منتقل کنند!!!
  2. در منطقه ۲۲تهران و مشرف به دریاچه شهدای خلیج فارس، زمین دولتیِ متعلق به عموم مردم(بخوانید توشه آنها) را “به قیمت بسیار پایین تر از قیمت واقعی”(۲) در تملک در می آورند تا مگا مال اش کنند!
  3. برای خود با ۵۲ورودی، زیرگذر و تونل و معبر اختصاصی بعضا غیر قانونی می سازند! ۵۰۰۰متر از اتوبان را تصرف اختصاصی می کنند! ۲۱۰هزار متر(۱۰٪سازه) هم افزون بر پروانه می سازند و ۴۶هزارمتر این تخلف را فضای فرهنگی می نامند!(۳)

 

تخلفات را رد هم نمی کنند و از همان حسابهای مردم در بانک برای جریمه کمیسیون ماده ۱۰۰چک می کشند!
بردن سپرده مردم متوسط و محروم در چنین بورس بازیِ واضحی زدن جیب آنها نیست؟ آیا یک میلیاردم این سرمایه به سپرده گذاران برای نابسامانی های زندگی شان وام کم بهره داده میشود؟!
تصاحب ۳۲هکتار زمین عمومی به ثمن بخس، ربودن توشه فقرا نیست؟ آیا عایله مندان آبرومند این شهر میتوانند ۵۰متر از این زمین را با چنین قیمتی مالک شوند؟!
اتوبان و حاشیه آن متعلق به عموم نیست؟ تصرف کمتر از ۵مترمربع آن توسط یک دستفروش فقیر مجاز است؟ ۵۰۰۰مترش در تصرف اختصاصی اینان تصاحب مال فقرا نیست؟!

پی نوشت:

  1. تخصصی تر در این لینک بخوانید:
    http://yon.ir/NA7ul
  2. احمد بیگدلی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس به خبرگزاری خانه ملت.
  3. رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر پنجم تهران.

مطلب مرتبط: قدیما دزدها بانک “می زدند”؛ جدیدا “بانک” میزنند!

محسن قنبریان
۹۸/۴/۱۰

امام صادق ما را به که سپرده؟!

امام صادق(ع) در “غیاب” و “غیبت” معصوم ما را به که سپرده است؟

به فقها(نه خودمان و نه عرفا و صوفیان و نه متکلمان و فیلسوفان) با دو شرط: “پارسا” و “متعهد در قبال مردم” سپرده است.

دو دسته روایات مؤید این است:

الف) روایاتی که بطور خاص فقهایی مثل محمد بن مسلم و زراره و ابوبصیر و برید بن معاویه را می شمارد و دستور رجوع کردن به اینها یا دستور فتوا دادن به اینان می دهد.

ب)روایاتی که با عناوین عام فقهاء صادر شده و تشخیص فردش را به ما واگذاشته است. آیه عجیب ۱۸سبأ میفرماید: بین مردم و شهرهای مبارک، شهرهای ظاهری قرار دادیم و تقدیر کردیم مردم در آن سیر کنند تا به شهرهای مبارک برسند! آیه از متشابهات قرآن است. امام صادق(ع) فرمود شهرهای مبارک مائیم و شهرهای ظاهری فقهای ما(تفسیر نورالثقلین ج۴/المیزان ذیل آیه).

ادامه خواندن امام صادق ما را به که سپرده؟!

شرط روحیه انقلابی برای اجتهاد!

شهید بهشتی در مذاکرات قانون اساسی غیر از شروط متداول برای مجتهد، “داشتن روحیه انقلابی” را هم شرط می داند. او نباید محافظه کار باشد تا بتواند جهات انقلابی آیین اسلام را بیابد!

امام نیز مثل این شروط (دشمن شناسی و زمانه شناسی) را برای اجتهاد و بالتبع مرجعیت شرط می داند. (منشور روحانیت).

سؤالی که موجب می شود این حرفها در حد خطابه و سخنرانی تنزّل یابد این است: چرا در هیچ یک از رساله های عملیه چنین شروطی برای اجتهاد و مرجعیت بیان نشده است؟!

چند جواب اجمالی:

  1. تقلیدی کردن تقلید و شرایط مرجعیت دو٘ر باطل است!

    اگر شرایط تقلید و مرجعِ واجد شرائط، تقلیدی شد لازم می آید قبل از مشروعیت تقلید، تقلید کرده باشیم و این باطل است. شروع تقلید امری عقلایی و محققانه است نه تقلیدی! پس شرایط مجتهد و مرجع ذی صلاح را از خود او نمی پرسند.

  2. آنچه شهید بهشتی در این ویدئو می فرماید “ارتکاز شیعی” ما از نیابت معصوم است:

    -به ادله عام تقلید در روایات شیعه، مجتهد و مرجع تقلید نائب و جانشین معصوم در غیاب یا غیبت اوست.

    -در ادله متراکم روایی و زیاراتی که در سفره معنوی شیعیان قرار داده شده، علی الدوام معصوم با اوصافی مثل “جاهدت فی الله حق جهاده”، “امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر”، “القائمین بالقسط” و…خطاب میشود.

    -به حسب روایات و اعتقاد عمومی شیعیان، ۱۱ امام شیعه با شهادت از دنیا رفته و آخرین آنها هم برای اقامه قسط، “قیام” می کند؛ و اصلا توصیف ایشان در زیارات “الثائر بأمرک” یعنی “انقلاب کننده با امر الهی” است.

    با این اعتقاد و ارتکاز عمومی از امام، چگونه نائب و جانشین او میتواند غیر انقلابی و محافظه کار باشد و همچنان نائب امامِ قائم به قسط باشد؟!
    عمل به این باور و ارتکاز شیعی، مقلدین را از دو٘ر باطل تقلید خلاص می کند.

  3. روایات متعدد رسیده از معصوم درباره علماء راستین نیز تصویری انقلابی و غیر محافظه کار از آنها می دهد که بیش از حد استفاضه است.

    -:با آنها شرط شده که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم ساخت و پاخت نکنند(خ۳ نهج البلاغه).

    -:جان خود را برای جلوگیری از هلاکت بندگان بذل کنند(الکافی ج٨ص۵۶و۵۷).

    -:تبعیت نکردن از شاهان و سلاطین( الکافی ج۱ص۴۲) بلکه حاکم شدن بر ملوک و شاهان(البحار ج۱ص۱٨۳)شرط تبعیت از آنان بیان شده است.
    دراینباره ملاحظه خطبه منای سیدالشهداء در شمارش وظایف علماء، شیعیان را کفایت می کند(۱).

  4. اصلی ترین دلیل تقلید، سیره عقلاء در رجوع جاهل به عالم است. اگر یک ناآگاه از امور پزشکی به عالم -اما نه عالم به فن پزشکی- رجوع کند، در واقع رجوع به عالم نکرده و سیره عقلایی را طی نکرده است.

    در امور دین هم اگر به باسوادی رجوع کند که فقط بعض جهات اسلام (مثل احکام فردی) را می شناسد اما از جهات سیاسی-اجتماعی این دین -آنگونه که در صفحه صفحه قرآنش نمودار است- شناخت دقیق و روشن ندارد؛ و صف بندی عینی کفر و نفاق زمانه را نمی شناسد؛ درواقع سیره عقلائی را طی نکرده است و تو گویی برای طبابت به فیلسوف رجوع کرده است!

توجه:
انقلابی و غیرمحافظ کار بودن در همه شرایط و زمانها به قیام مسلحانه یا مبارزه علنی-آنگونه که از مثل سید مجاهد و عبدالحسین لاری و میرزای شیرازی و… سراغ داریم- نیست. اما محافظه کاری و توجیه وضع موجود با تعهد به امامت ناسازگار است.(۲) این هم برای شیعیان بصیر با شناخت ۲۵۰سال امامت و تنوع دوره هایش قابل تشخیص است که الان شبیه دوره امام حسن(ع) است یا امام حسین(ع)؟!

لذا بین مجتهدی که زمانه را امام حسنی و مردم را اسیر شهوات می بیند؛ با امام خمینی که شاه را بدتر از یزید و زمانه را زمان قیام حسینی و مردم را بهتر از مردم کوفه و مدینه میداند؛ مردد و متحیّر نمیشود .

تقلید سرتاسر بصیرت و شناخت و ارزیابی است نه کیش شخصیت شدن و خالی از اندیشه گشتن.

  1. .برای مطالعه بیشتر به جلد۲ الحیات محمدرضا حکیمی رجوع کنید.
  2. کتاب کوچک “امام در عینیت جامعه” محمدرضا حکیمی را بخوانید تا به عینه ببینید در خفقان ترین و بدترین شرایط برای امامت(مثل دوره امام سجاد) باز چگونه امام، محافظه کار نیست و نهضت علیه ستمکاران را در لباس دعا و بکاء و…جلو می برد.ش

مطلب مرتبط: امام صادق(ع) ما را به که سپرده؟!

محسن قنبریان

۹۸/۴/۶

تبعیض قضائی موجب عدم مشروعیت میشود!

جناب حمیری در قرب الاسناد روایتی از امام صادق(ع) از احتجاج امیرالمومنین با اهل بصره در ماجرای جمل آورده که از جمله از مردم می پرسند:

آیا از من جوْری در حکم دیده اید؟!

گفتند: نه!

آیا رغبتی به دنیا دیده اید که آنرا برای خود و کس و کارم بردارم و نه شما؟! که بدین خاطر از من انتقام گرفته و بیعتم را شکسته باشید؟!(۱)

گفتند: نه!

فرمود:”فأقمتُ فیکم الحدودَ و عطَّلتُها من غیرکم: آیا حدود را برشما اجرا و درباره دیگران تعطیل کردم”(تبعیض قضائی مرتکب شدم)؟!

گفتند: نه!

فرمود: پس چرا بیعت با من شکسته میشود اما بیعت دیگران نه؟!(۲)

کأنه امیرالمومنین با شمارش این موارد می خواهد موارد مجاز نقض بیعت و سقوط مشروعیت حاکم را بشمارد و از آنها اعتراف بگیرد که با وجودی که ایشان چنین نبوده، مردم بصره چه عذری در شکستن بیعت او داشته اند؟
واضح است اگر حتی در این موارد هم نکث و نقض بیعت مشروع نباشد؛ احتجاج بدان معنا ندارد. می توانست بفرماید حتی اگر چنین و چنان هم کرده بودم جایز نبود بیعتم را بشکنید در حالیکه چنان هم نکرده ام!
برای این معنا در ادله اجتهادی فقه شیعه موارد متعدد دیگر میتوان شمرد و نتیجه گرفت:

تبعیض قضائی -به معنای اجرای احکام و حدود برعموم و رها کردن عده ای خاص(مثلا دانه درشت ها، متنفذین و آقازاده ها و…)- برای دستگاه قضائی و مسئول آن قطعا عدم مشروعیت و بفرض ابقاء و استمرار، بحران مشروعیت برای کل حاکمیت را درپی دارد!

ادعای این یادداشت این نیست که چنین رویه ای در دوره های گذشته یا حال قضائی جمهوری اسلامی تحقق یافته است؛ اما شبهات و سؤالاتِ بی پاسخ مانده، در اذهان و افکار عمومی وجود دارد که در مدیریت جدید و جهادی قوه قضائیه باید حل شود.

برای نمونه:

  • شلاق خوردن کارگران بخاطر مطالبه گری شان(کارگران آق دره و…)
    https://www.farsnews.com/13950309000224
  • یا اجرای حد برجوانی بخاطر دزدیدن گوسفندان در کنار پاسخ ناکافی سخنگو درباره پرونده برادر رئیس سابق قوه که فقط گفت: پرونده هنوز مفتوح است اما اطلاع دقیقی ازآخرین وضعیت آن ندارم!
  • https://www.isna.ir/news/95092112897/
    اقلا شائبه تبعیض قضائی را پدید آورده است!
  • اجرای احکام و دستور تخلیه و تخریب خانه مردم عادی و کارگر ده ونک(۳) در کنار شبهات اجتماعی پیش آمده برای مدرسه-کاخ رئیس سابق قوه -که نماینده قم درمجلس هم رسانه ای کرد- و هم شبهات پیرامون باغ ایشان در حوالی قم، که جواب روشن و قانع کننده ای در اذهان عمومی نداشته است!
    http://www.ensafnews.com/157629
  • مثل این موارد موجب شد در جلسه اصحاب رسانه با رئیس جدید قوه، یکی از آنها رئیس سابق قوه را دانه درشت بخواند نه سلطان سکه و قیر! https://t.me/ghabl_enghelab/1220
    عجیب اینکه نه او به جرم افتراء دادگاهی شد و نه گزارشی از بررسی موارد اینچنین درباره ایشان و برادرانش ازسوی غیر خودشان به جامعه عرضه شد!

الاقرب یمنع الابعد موجب شد از خود قوه قضائیه مثال بزنم و الا از پرونده برادر رئیس جمهور و آقازاده رئیس جمهور اسبق هم میشود مثال زد. دومی تا به پرونده فتنه ٨٨ و هم افول موقعیت پدر گره نخورد، جدی نشد. اولی هم ظاهرا راه مشابهی طی کند!

در رئیس جدید قوه، اراده ای تازه و جدی درمبارزه با فساد و تبعیض احساس میشود که امیدهایی را جلب کرده تا هیچ شائبه تبعیض قضائی در این دستگاه حساس باقی نماند. ان شاءالله

………………………………………

 

پی نوشت:

  1. این فقره مستدرک و مدرکی برفتوای صریح رهبری در بیانیه گام دوم است. آنجا که می نویسند:”همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی است”.
  2. قرب الاسناد ص۹۶و۹۷
  3. این یادداشت در مقام قضاوت براین احکام قضائی نیست در مقام مقایسه برخورد قوه با پرونده های متنفذین با غیر آنهاست.

محسن قنبریان

۹۸/۴/۴