
گرسنگی دنیا و اشتهاء به لذائذ آن، “آب از دهان” جاری می کند؛ فقر معنوی و اشتیاق به مقامات آن، “آب از چشم” جاری می کند.
(شبهای قدر ۹۹)
پیوست یادداشت: منبع خوب مچگیری!
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن را از خود آیت الله خامنهای بشنوید!
رمضان/ روزی یک جلسه
نشانی:
انتشار صوت کامل جلسات سال۵۳ برای اولین بار(قبلا گزیده جلسات منتشر شده بود).
تاکید من به برادران و خواهرانی که پیگیر چنین کارهایی هستند این است که این اقدامات به هیچ وجه تصویربرداری نشود، در این زمینه حتی نباید درپی تهیه آرشیوی از کمک ها باشیم.
حتی چند نفر نروند. یکی دو نفر بروند کافی است؛ آبروی افراد حفظ شود.
رهبر معظم انقلاب درباره مطالب کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن -که رمضان سال۵۳ ایراد کردهاند- فرمودند: “الان هم آنها را تأیید می کنم”. “این سخنرانیها منبع خوبی برای مچگیری ماست”(۸۱/۴/۴)
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/weekly/files/278/Khattehezbollah_226-pdf-file_Large.pdf
دو افسوس:
این هم افسوس دیگری است.
توصیه:
حدود ۲۰دوره این کتاب ارزشمند را مفصل و مختصر تدریس و ترویج کردهام. بنظرم اساسا کتابی روان و خودخوان است و هیچ ابهام و ایهامی ندارد. به جوانان حزب اللهی توصیه میکنم این رمضان، آنرا با دقت بخوانند.
هم ببینند:
٭ جلسات و دورهها و مباحثهها با اساتید بنظر بنده پس از طی این دو قدم خوب و کارگشاست؛ نه قبل از آن.
محسن قنبریان
۹۹/۲/۳
مستند به قول کارشناسان بهداشت، حکم به تعطیل حرمها و نماز جمعهها در بهترین ماههای معنوی سال شد. اما حالا متن کارشناسی دقیق همان کارشناسان، ثابت کرده: زیارتگاهها فقط ۴۴صدم درصد! و نماز جمعه فقط ۲۲صدم درصد! در شیوع کرونا نقش دارد!
اولی”قول کارشناسان” بود و دومی “متن کارشناسی” دقیق علمی همان کارشناسان!
درباره روزه ماه مبارک رمضان هم از زبان برخی پزشکان و کارشناسان سخنی دهان به دهان میچرخد که: نوشیدن آب در کاهش احتمال ابتلاء موثر است!
مبتنی بر این قول، استفتاء شرعی صورت میگیرد و پاسخ میگیرد:” …کسانی که درصورت عدم نوشیدن آب در بازههای زمانی کوتاه بیم دارند و اقدام پیشگیرانه دیگری نیز نمیتوانند اتخاذ کنند، روزه برای آنان واجب نیست”!
در این مورد هم اصلا بعید ندانید کارشناسیای دقیق و علمی در خصوص مورد، ثابت کند نوشیدن مکرر آب هیچ اثر متنابع و درصد مورد توجه عقلاء بر کاهش ابتلاء ندارد!
پیش رو حج واجب را داریم؛ که به حسب روایت صحیح خود نوعی امان و ترک و تعطیلی آن موجب بیمهلتی است (ان تُرک لم تناظروا (الکافی ج۷ص ۵۱)). آیا حکم تعطیلی حج را به “قول کارشناسان” موکول میکنند؟! یا مستند به یک “کارشناسی دقیق و موجه ناظر به مورد”؟!
آری آسان میتوان آن روایت را حمل بر شرایط عادی کرد نه جائی که اجتماع موجب شیوع بیماری واگیر است؛ اما سخن سر مستند و تکیهگاه حکم به تعطیل است.
فرق روزه رمضان و حج تمتع را متوجهاید. اولی مسالهای فردی و منحل به خوف خود مکلف است؛ اما دومی مسالهای عمومی بلکه حکومتی است. با حکم به تعطیل، امکان انجام از همه مکلفان سلب میشود.
سخن ما در اینجا، بر سر لزوم دستگاه کارشناسیای مستقل از علم مدرن و مطابق با دستگاه تولیت و تولی دین -چنانچه نوادری قائلاند- نیست.
سخن سر این است:
آیا مواجهه با همین کارشناسی علمی و عرفی موجود باید این قدر نوسان بردار باشد؟!
در احکام شرعی یاد شده، “قول کارشناس” باید مقدمه حکم شرعی قرار گیرد یا “متن کارشناسی موجه”؟!
مثلا برای حکم به تعطیل حج امسال؛ آیا ضروری نیست دستگاه مرجعیت، تیم کارشناسیای از همین متخصصین متعبد را به خصوصه مأمور کند که میزان ابتلاء در زمان و مکان و شرایط حاجیان امسال را با دادههای علمی، پردازش و درصد سنجی کنند و بر اساس آن متن کارشناسی حکمی صورت بگیرد؟! نه صرف قول کارشناسان به حسب گمان و تخمین و پیش از تحقیق دقیق مورد(مثل آنچه درباره تعطیلی حرمها و نماز جمعهها شد)!
شاید این نکته را در چهار استعمال قرآن برای “دین قیّم” بتوان الهام گرفت که: قیّم بودن وصف دین حق است. و قیم آن است که سرپای خود استوار و مصالح بندگان را هم برپا میکند. لذا احکامش(توحید و یکتاپرستی، حرمت ۴ماه قمری برای قتال و…) هم بر “فطرت انسانی” استوار است و هم بر “اصول ثابت طبیعت”! لذا گر چه “سال” و “فصل” در شمسی، واقعیتر و ثابتتر از قمری است؛ اما “ماه” در قمری واقعیتر و ثابتتر است(چون متکی به تولد هلال تا ختم آن است و با رویت قابل کشف است)؛ از اینرو خداوند حکم شرعی ماههای حرام را بر چهار ماه قمری نهاده و اینکار را دین قیّم (ذلک الدین القیّم) نامیده است. (دقت کنید. ر.ک: المیزان ج۹ص۳۵٨و۳۵۹)
شاید همکاری فرهنگستان علوم پزشکی با موسسه موضوعشناسی فقهی و نامهشان به مراجع تقلید درباره روزهداری صنفوف مختلف مکلفان گامی ابتدائی در این راستا باشد.
محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۶
این یادداشت که در پایگاه تحلیلی هدایتپرس منتشر شده است، یادداشتی از حجت الاسلام قنبریان میباشد، که متن آن بازنشر میشود:
۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح/ دعاهایی که از طرف امام زمان(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد
دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیهالسلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.
دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیهالسلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.دعای افتتاح، در شب های ماه مبارک رمضان خوانده می شود و دربردارنده چندین بخش است
دعاهایی که از طرف حضرت مهدی(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد زیرا او امام حیّ است وهمه برکات از مجرای او نازل می شود.
نقشه دعای افتتاح یک تقسیم بندی چهارگانه دارد:
۱٫حمد وثنای الهی:یک رابطه خصوصی خصوصی بنده با خدا باحمدهایی لطیف و زیبا
۲٫ثنای رسول الله و سپس ائمه تا حضرت مهدی
۳٫درخواست دولت کریمه
۴٫شکوه ها و شکایت ها
باید دید این مهندس بی نظیر مذهب این رغبت اصیل به مجموعه فضایل (دولت کریمه)دقیقا درکجا قرار داده؟چه باید داشته باشیم تا راغب باشیم؟
حضرت مهدی در این دعای شریف یک رغبتی در فرد درست می کند و به سمت دولت کریمه می برد وسپس کماً و کیفاًگسترش می دهد تا:
رغبت به قدرت بعد قدرت تبدیل به اذن الهی و بعد صدای انا بقیه الله در عالم شنیده شود.
این یک روند است یک رویداد نیست چیزی نیست که یک لحظه اتفاق بیفتد و تمام بشود حرکتی است که از قبل شروع شده و آنجا ختم می شود.
نکته اینجاست که اگر همه آن چیزی که برای رغبت لازم است را همراه با امام معصوم به دست نیاورد بعداز مدتی سرد و ناامید می شود.ممکن است یک تندروی بی کله بشود اما یک مصلح انقلابی مثل امام حسین یا امام خمینی نمی شود.
دوم اینکه ، بعد از ایجاد شدن شوق نیز حالت شِکوِه و شکایت و توجه به نقصان باید ایجاد بشود ؛
این ایجاد شوق و انگیزه در شروع دعای شریف افتتاح وارد شده است اول رابطه خاص وبعد به صورت عمومی
ودر ادامه ی ثناها میرسد به برانگیختن شوق و انگیزه بیشتر ……* نجات دهنده صالحان ، بالا برنده مستضعفان، زمین زدن مستکبران ….* و انتخاب این صفات خداوند اتفاقی نیست.
العَدلِ المُنتَظَر * نگفته عادل منتظر گفته عدل یعنی حضرت مهدی تمام عدالت است. که باید از این زندان غیبت در بیاید و خداوند عزت را به او بدهد(در پیش خدا او همیشه عزیز بوده و هست ولی الان در مناسبات ظاهری عالم عزیز نیست) و در چشم ما اورا عزیز بگرداند تا به واسطه او نیز ماهم عزیز بشویم ؛ باید مبلغی همچون امام خمینی بشویم که روحیه ای سلحشور در عین حال عاقل ترین و مهربان ترین بود.
و آن شِکوِه و نقصان که امام مهدی در ادامه دعا دارند شکایت و شکوه به این است که …* پیغمبر نیست ، نازل شدن آیه تازه نیست ، امام معصوم نیست * … و با وجود این نقصان باید در خط مهدی حرکت کنید ؛
زیرا هرچه که غیبت جلوتر می رود اختلاف بین علما نیز بیشتر میشود وقتی رغبت که همان شوق و توجه به نقصان است درست و دقیق تامین شده باشد ، مُصلحِ انقلابی فریب ریش ، عمامه و یا مدرک را نمی خورد زیرا که در، سحر و یاسین خودش خط حضرت مهدی را پیدا کرده است ؛
و همچنین کسانی که دنبال عزت اسلام و ذلت نفاق اند ، آن کسانی اند که انگیزه الهی و اکسیر اعظم یعنی ترس از غیراز خداوند در آنان نیست ، هستند .
ولذا آدم باید در این تراز تربیت بشود تا امام زمانش را بشناسد و بخواهد .
سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در دهه آخر رمضان ۹۸؛ که سابقا بصورت قسمتهای جداگانه به همراه متن چکیدهی مختص هر جلسه خدمتتان ارائه شد. حال تمامی نه قسمت این مجموعه سخنرانی را بصورت یکجا تقدیم حضورتان میکنیم.
ضمنا این مجموعه را از طریق سلسله کلید واژه «توحید و توحّد» میتوانید دنبال نمایید.
نحوه شهادت قائمین به قسط بر توحید:
امیرالمومنین در خطبه۱۶۷ فرمود:”الفرائض الفرائض…وشَدَّبالٳخلاصِ والتوحیدِ حقوقَ المسلمین فی معاقدِها: واجبات
واجبات[…] و خداوندبا توحید و اخلاص محکم کرد حقوق مسلمین را در جایگاه آن حقوق”
برقراری حقوق مسلمین عبارت دیگر از قسط و عدل است. چگونه با توحید و اخلاص انجام میشود؟ چه فرقی بین توحید و اخلاص هست؟ چه ربطی بین این با شهادت به قسط است؟
تمایز صورت علمی و عملی!
نتایج مهم:
سلسله عرفاء اصیل باید مثل سلسله ائمه اطهار باشند همه موحد تمام و مخلصین اند اما همه قائم به قسط و حافظ حقوق مردم هم هستند. حتی کم تحرک ترین امام به جهت شرایط زمانه -مثل امام سجاد(ع)- در اینباره بی تفاوت نیست. دعای ۴۹صحیفه سجادیه یک نمونه است که امام از سوء قصدها به خود می گوید و…
(نکته رابطه توحید و عدالت اجتماعی به جهت ثبوت و اثبات بسیار حائز اهمیت است که حتما اهل علم غنیمت خواهند گرفت).
نحوه شهادت به توحید؟
آیه ۱٨آل عمران فرمود قائمین به قسط و خدا وفرشتگان شهادت به توحید می دهند. اما چگونه؟!
شهادت، خبر دادن با مشاهده ومعاینه است از چیزی محل دعوا وادعا. موجب فصل دعوا وحکم به حق میشود.
الفاظ هم برای حقایق وضع شده اند نه مصادیق . پس شهادت منحصر به دادگاه و دعاوی شخصی و حقوقی نیست.
شهادت خدا وفرشتگان بر توحید علی القاعده باید برای زائل کردن شک وشرک باشد. این شهادت چگونه باشد تا چنین ثمری داشته باشد؟
دعوای شهادت قولی یا فعلی بین مفسرین برپاست.بنظر می رسد شهادت فعلی راجح است ولو منع از شهادت قولی هم نیست. چون شهادت فعلی است که می تواند سند برای توحید شود وفصل دعوا کند.
شهادت خدا و فرشتگان؟
شهادت فعلی خداوند به توحید از طریق آیات الهی وخلقت است. بخصوص اگر “قائما بالقسط “قید او هم باشد. نظام عادلانه عالم حاکی از توحید است برای عاقلان.(آیه ۱۶۴بقره و…)
ملائکه هم این شهادت را قولا وفعلا دارند ؛اگر کسی اهل ملکوت شود.
قرآن فقط به اولیاء سیر ملکوت را توصیه نمی کند، کافران ونامومنان را هم سرزنش می کند که چرا به ملکوت نظر نمی کنند!(مثل آیه ۱٨۵اعراف).
یکی از راه های معرفت،شهود باطنی است(ر.ک:شیعه در اسلام علامه طباطبایی). میشود تسبیح وتحمید آنها را دید و…
فرشتگان هم قائم به قسطند!هم کارگزار نظام عادلانه تکوین اند هم برای قسط تشریعی به امداد می آیند.
جالب اینکه حتی توسط کفار قابل مشاهده اند. آیات ۹تا۱۲انفال و۱۲۳تا ۱۲۷آل عمران از حضورشان در جنگ بدر با قاسطین مکه می گوید.
شهادت اولوا العلم قائما بالقسط به توحید؟
شهادت قولی که معلوم است مثل خطبه۱۲۴:اشهدُ انه عَد٘ل عَدَلَ:شهادت می دهم خداوند محض عدل است و به عدل رفتار می کند.
اما شهادت فعلی، با خود قیام واقامه قسط است.
در خطبه ۱۶۷می فرماید:”و شَدَّ بالاخلاصِ والتوحید حقوقَ المسلمین فی مَعاقِدها:خداوند با اخلاص وتوحید، حقوق مسلمین را در جاهای خود محکم واستوار ساخت.
بیان لطیف تری از این در جلسه بعد تقدیم میشود.
استدلال به آیه ۱۱۶هود:
“چرا در سده های پیش از شما صاحبان بقائی(اولوا بقیه) به هم نرسیدند تا مردمان را از تباهی کردن در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی که آنها را رهانیدیم. و بیدادگران تبعیت از مترفان کرده و همه مجرم بودند”
شاهد:”اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض” است.
در فرهنگ قرآن، “باقی” فقط “وجه رب” است(یبقی وجه ربک).
پس”اولوا بقیه”یعنی وجه رب ها. همانها که باقی اند ما بقی الدهر.
اوج عرفان:
اوج عرفان، رسیدن به همین فناء فی الله و باقی شدن با خداست. چه بگویی مقام وجه اللهی چه بگویی اولوا بقیه شدن.
یعنی علت اولوا بقیه شدن و وجه الله شدنشان،نهی از فساد در زمین و درافتادن با مترفین و ظالمین است.
این همان مطلوب ماست که از اول ادعا کردیم توحید و توحّد قائمین به قسط اصیل است نه سایرین.
سلسله و پیوند این عارفان:
امیر المومنین در خطبه ۱۲۴ اتصال اینان به هم در طول تاریخ(من القرون به تعبیر قرآن) را با”ولایت” و “ملاقات با محبت” معرفی می کند.(یتواصلون بالولایه ویتلاقون بالمحبه).
در جلسات اولی اندکی از نحوه این پیوند ویژه ولائی سخن گفته شد.
موعظه خداوند:
آیه ۴۶سبأ تنها موعظه خداوند را “قیام لله مثنی و فرادی” می خواند.قیام برای خدا دوتائی یا تنها!
از طرفی وعظ،انجذاب الی الحق وجذب حق کردن است از طرفی قیام دوتایی(مثنی مقدم بر فرادی است در آیه) ظهور در قیام بیرونی وعلیه ظلمه و… است.
معلوم است همین اقدامات همراه با یقظه های سلوکی موجب انجذاب و رسیدن به حق تعالی میشود.
لذا امیرالمومنین(ع)در خطبه ۱۱۰ جهاد را پس از ایمان به خدا، افضل چیزی می شمارد که متوسلان الهی با آن به خداوند توسل می جویند!(دراین خطبه درنگ کنید).
برخی از این سالکان
سید محمد سعید حبوبی(از شاگردان سلوکی ملاحسینقلی همدانی)،میرزا ابراهیم شریفی(داماد وشاگرد مرحوم آیت الله قاضی)،شیخ محمدجوادشریعت(از شاگردان آقای قاضی)از این جمله اند که درباره شان برای اهل اخلاق و سلوک کم گفته شده است.
[در مجموعه عکسنوشته های عرفان و سیاست چند کلامی درباره شان گفته شده است]