بایگانی برچسب: s

مردمسالاری دینی در نهج البلاغه

مصاحبه صورت گرفته با حجت الاسلام قنبریان مورخه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۰ با موضوع «مردمسالاری دینی در نهج البلاغه» منتشر می‌شود.

  • جمهور مردم، عمود دین اند!
  • جمهور مردم انزوا را از امامت گرفتند نه شورای فلان و چند حزب اللهی!
  • هرجا نخبگانی جای مردم نشستند، شایستگان حذف شدند؛ برترینش امیرالمومنین(ع)!
  • بهترین راه کشف صالحین هم مردم اند!
  • مردم متن تخصصی قانون اساسی را می توانند تشخیص و رای دهند، رجل مذهبی سیاسی را نمی توانند؟!
  • شورای نگهبان با نظارت استصوابی را قبول دارم، اما باید زمینه انتخاب گسترده تر مردم فراهم شود.
  • منطقه های تاریک از چشم مردم با شورای نگهبان…
  • و الا حرکت پاندولی اتفاق می افتد. مداخله بیشتر زمینه پس زدن بیشتر میشود!

دریافت مصاحبه «مردمسالاری دینی در نهج البلاغه»
با کیفیت ۱۴۴p, 240p, 360p

همیشه بهانه برای خود رأیی هست!

فرقی نمی کند دو قطبی سنگین ۸۸ باشد یا زمین بی رقیب یا خُرد رقیب ۱۴۰۰!

گروه ها و افرادِ موثر عادت کرده اند جای مشاور و بیّنه، قیّم باشند! هردوره هم برایش توجیهی دارند!

“درایت” و “رشد سیاسی” مردم و “وفاداری به ارزشها و حاکمیت قوانین خدا” را هرچقدر هم با نظارت بیشتر و رد صلاحیت گسترده تر، اطمینان بخش تر کنیم ، باز هم آزادی انتخاب برای همان حداکثر ۵۰٪ حاضر، برایمان آسان نیست ! باز بهانه ای برای تحمیل پیدا میشود!

جوانهای خوب و انقلابی هم مختصات میدان و رای قاطع و… را می فهمند ؛ مشورت و تذکر ، آری ؛ اما توقع نداشته باشیم اظهار نظر و اظهار وجود نکنند!

مراقب سوء استفاده دشمن باشیم!

همانقدر که تحریک به انصراف مورد سوء استفاده دشمن است، با ادبیات تکفیر سخن گفتن از تحریم کنندگان انتخابات هم مورد سوء استفاده اوست.

تعرض به نهاد قانونی پس از تصمیم، چشم داشت دشمن است؛ سلطانی تفسیر کردن انتخابات هم خواست ۴۰ساله اوست.

رهبر انقلاب تحریم کنندگان را مشرک و کافر نخواند؛ فرمود دلسوز مردم نیستند!

مردم و انتخابات را هم هیچوقت در ادبیات فرمانبری و فرمانروایی تفسیر نکرده اند.

اعتراض ها به شورای نگهبان را هم تحامل خواند و سه قسم کرد…

امام خمینی:

«همه ملت رهبرند و بیدار شده اند… من با کمال مباهات از رشد سیاسی و تعهد اسلامی ملت شریف ایران تشکر میکنم… من در ایام آخر عمر با امیدواری کامل و سرافرازی از نبوغ شما به سوی دار رحمت حق کوچ میکنم.»

«…من از همه شما، منت میکشم، من خادم شما هستم، من نمیتوانم شکر این نعمتی را که به ما داده است و آن غیرتمندان سرتاسر ایران است، نمیتوانم از عهده شکر برآیم.»

«اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده و ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی می‌باشیم.»

دکتر کدخدایی در ۸مرداد۹۰ باخبرگزاری فارس:”بالاخره برای مباحث انتخابات و یا مصوبات، مصالح عالیه نظام در نظر گرفته میشود[۱]“!

دکترحداد عادل در۸۴/۳/۲ در نامه به رهبر انقلاب، تجدید نظر شورای نگهبان و توسیع دایره نامزدهای واجد صلاحیت را “به مصلحت و مایه تقویت مشارکت عمومی بیشتر” خواند و از رهبری مداخله خواستند که انجام شد[۲]!

بنده در یادداشت کوتاه “شورای محترم نگهبان را کاریکاتور نکنیم!” جز همین کبرا و صغرا نگفته ام:

جلوگیری از کاهش مشارکت از مصالح عالیه نظام است.

رعایت این مصلحت عالیه در انتخابات از سوی شورای نگهبان حتی المقدور لازم است.

اگر اذن و اجازه ای میخواهد هم مثل نامه حداد عادل(رئیس مجلس وقت) را مسئولین مربوط تری هم میشود بنویسند!

در این یادداشت ها هم منظوری به کاندیدای خاصی ندارم خود مشارکت حداکثری و تضمین مردم سالاری دینی برایم مهم است. فصل الخطاب عملی هم تصمیمات آن شورای محترم است.

[۱] https://www.shora-gc.ir/fa/news/2122

[۲] https://farsi-khamenei-ir.cdn.ampproject.org/v/s/farsi.khamenei.ir/amp-content?amp_js_v=a6&amp_gsa=1&id=1283&usqp=mq331AQHKAFQArABIA%3D%3D#aoh=16215332962189&referrer=https%3A%2F%2Fwww.google.com&amp_tf=%D8%A7%D8%B2%20%251%24s

شورای محترم نگهبان را کاریکاتور نکنیم!

دکتر کدخدایی: از منظرحقوقی و قانونی مشارکت پایین، برای اِعمال و مشروعیت آزاد هیچ مشکلی برای ایجاد حق ایجاد نمی کند!

شورای نگهبان، نگهبانِ چیست؟!

مسئول مستقیم gdp و رشد اقتصادی نیست، اما آیا یکی از مسئولین رشد مشارکت هم نیست؟!

اگر کاهش مشارکت موجب میشود به تصریح امام:

“در دنیا پایه های این جمهوری را سست کند”!(صحیفه امام ج۱۵ص۲۶۱)

و به تصریح رهبر انقلاب:

“مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد”!(۸۸/۳/۲۹)

آیا شورای نگهبان نباید از مشارکت حداکثری (بخوانید: جمهوریت) هم نگهبانی کند و مساله اش فقط مشروعیت و قانونیت انتخابات (ولو با حداقل مشارکت) نباشد؟!

خیر و مصلحت مشارکتِ حداکثری از برخی مصلحت های دیگر لازم الاستیفاء تر نیست؟!

 

محسن قنبریان

امام خمینی:”برنامۀ ما این است که رجوع کنیم به آرای عمومی، به آرای‏‎ ‎‏مردم. قوای انتظامی را کنار بگذاریم؛ خود مردم را، محول کنیم‏‎ ‎‏تنظیم انتخابات را به دست خود جوانهای مردم…. قهراً مردم وقتی آزاد‏‎ ‎‏هستند یک نفر صالح را انتخاب می کنند و آرای عمومی نمی شود‏‎ ‎‏خطا بکند. یکوقت یکی می خواهد یک کاری بکند اشتباه می کند،‏‎ ‎‏یکوقت یک مملکت سی میلیونی نمی شود اشتباه بکند… و قهراً اشتباه در سی میلیون جمعیت نخواهد شد.” صحیفه امام ج۵ص۳۲۲و۳۲۳.

 

برای تفصیل این مبنای نورانی دو برش کوتاه از درسگفتار مردم سالاری دینی را بخوانید، بعد قضاوت کنید:

  1. گزیده اول: مردم، زبان خداوند میشوند!
  2. گزیده دوم: انتخابات،فناوری اجتماعی برای استدلال بر صالحین!

رجال مذهبی از دید شورای نگهبان!

در ابلاغ جدیدش رجال مذهبی را چنین تعریف کرده است: “رجالی هستند که آگاهی لازم به دین اسلام و مذهب تشیع داشته و تدین و تقیدشان به انجام شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی از برجستگی ویژه ای برخوردار باشد به گونه ای که در میان مردم به این خصوصیت شناخته و مشهور باشند”(ماده۱ بند۱)

در ماده۲ هم معیار ارزیابی را “فعالیت های مذهبی” “از قبیل مکتوبات، سخنرانی ها و اعلام مواضع” شمرده است.

خلاصه اینکه: رجال مذهبی(مناسب ریاست جمهوری) بنظر این شورا:

  1. در ساحت نظری: داشتن آگاهی های مذهبی است که در مکتوبات و سخنرانی ها و اعلام مواضع بروز می کند.
  2. در ساحت عملی: تقید به شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی است به گونه ای که در میان مردم به اینها مشهور باشد!

البته این تعریف مکنون همه این سالها از رجل مذهبی بوده که الان اعلان شده است.

آیا خود مذهب و مفسر بی نظیر آن  دردوره معاصر -یعنی امام خمینی- همین تفسیر را دارد؟!

تعریف به تقید به مناسک و شعائر و اشتهار به آنها برای مذهبی بودن کافیست؟! این تراز مذهبی است که انقلاب، زنده اش کرد؟!

مناسک و شعائر، تعریف و مصادیق روشنی دارند. عدالتخواهی، مواسات و همدردی با مردم، مساوات و شراکت در درد مردم و مانند اینها در تعاریف سنتی و متداول نه مناسکند و نه شعائر!

اما آیا بدون اینها فرد نسبت صدق با مذهب دارد؟!

آیا مسأله دهه های اخیر ما کاهش مناسک و شعائر در رجال سیاسی است یا فاصله طبقاتی با مردم و به تعبیر روایات “تجبّر” و”غمص الناس”[=مردم را چیزی حساب نکردن]؟!

با همین تعریف است که تایید مکرر مرفهین با تظاهر به اشرافیت و خوی بالانشینی، خلاف معیار تلقی نشده است؛ چون تألیفات مذهبی دارند، احیانا جلسه روضه دارند و بعضا در جمعه و عید فطر به نماز مسلمین حاضر میشوند!

تفسیر امام خمینی:

امام بعض تجملات کاخهای موجود را از محرمات و کاخ نشینی را ناسازگار با ادعای مسلمانی می دید:

“این تزییناتی که الان در این کاخ ها موجود است علاوه بر اینکه بسیاری اش یا بعضی اش از محرمات است و حتما باید دولت توجه کند به آن؛ دولتی که می گوید اسلامی است -وهستند- نباید تحت تاثیر واقع بشود و هرطوری سابق بوده… حالا هم همان فرم باشد پس شما چکاره اید؟! تو که می گویی مسلمان هستم!” (۵۷/۱۲/۱۵) (دقت کنید)

امام خوی کاخ نشینی را موجب انحطاط فرد می دانست: “آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد،آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم… آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود!” (۶۲/۱/۱)

چگونه عامل انحطاط فرد و مرتبطین، نزد شورای نگهبان مخل به رجل مذهبی بودن تلقی نشده است؟!

مسأله این دهه های ج.ا اشرافیت مذهبی است که موجب انحطاط شده است و متاسفانه هیچ جایی در تعریف شورای نگهبان ندارد!

امام شاید به این روایات نظر داشت:

امیرالمومنین در مذمت والی اش که فقط یک بار بر سفره رنگین اشراف نشسته بود نوشت:”هیهات که هوای نفس برمن چیره شود و آزمندیم مرا به انتخاب طعام های لذیذ بکشد در حالیکه که شاید در حجاز و یمامه کسی باشد که هیچ امیدی به یک قرص نان ندارد و طعم سیری را نچشیده باشد.چگونه شب را با شکم سیر بخوابم در حالیکه در اطرافم شکم های گرسنه و جگرهای تشنه باشد… آیا به این خشنود باشم که امیر مومنانم خوانند، ولی در سختی های روزگار شریک مردم نباشم؟!” (نامه ۴۵)

وقتی شهروند معمولی(عاصم بن زیاد) را به استفاده از حلالها و طیبات سفارش کرد، درباره مثل خود فرمود:”خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که زندگی خود را در سطح مردم ضعیف و تهیدست قرار دهند،تا فقر مستمندان آنان را دچار اندوهی هلاکتبار نکند” (خطبه۲۰۹)

چرا این معیار های محکم، مستحبی و به انتخاب مردم گذاشته شده اما مکتوبات و سخنرانی ها نشانه رجل مذهبی بودن قلمداد شده است؟!

امام برای شرایط اعضای شورای انقلاب از این هم بالاتر رفته است. به آیت الله نوری همدانی از جمله شرایط می نویسد:

“۵.از سرمایه داران و معروف به سرمایه داری نباشند”! (آذر۵۷/صحیفه امام ج۵ص۱۵۱)

احتمالا اینجا هم نظر مبارکشان به مثل این روایات بوده است:

امام باقر(ع):”از شیعیان ما نیست کسی که ۱۰۰هزار، نه ۵۰هزار، نه ۴۰هزار[درهم]  جمع کند…” (سرائر ج۳ص۵۶۵)

امام صادق(ع):”مال ۴۰۰۰درهم است،۱۲۰۰۰درهم کنز وگنج است. ۲۰هزار از حلال جمع نمیشود. صاحب ۳۰هزار، هلاک شده و از شیعیان ما نیست کسی که ۱۰۰هزاردرهم جمع کند” (تحف العقول ص۳۷۷)

 این روایات را اقلا در انباشت ثروت نه ثروت در گردش و تولید ملاحظه کنید. سالهاست کسی جرات خواندن این روایات را ندارد!

اینها را در رجل مذهبی لحاظ نکردیم که کاندیدهای میلیارد دار خلاف معیار دانسته نشدند!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۲/۱۹

امام خمینی:
“ملت… توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه داران و زمین خواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند” (وصیتنامه)

پ.ن:
ملت بزرگوار اگر این شرایط را در تفسیر شورای نگهبان و قانون های مصوب ندید، خودش کوتاهی نکند و زمام امور را دست اشراف مذهبی قرار ندهد.

تناسب اختیار و مسئولیت!

دکتر کدخدایی مهرماه در دفاع از آزمون گیری و بررسی برنامه های نامزدها، “سؤال” رسانه ها درباره رد و تاییدها را به رخ می کشد و بررسی برنامه ها را راهی برای “نظر دقیق تر دادن” می شمارد.

حالا توئیت می کند: شورای نگهبان “مسئول” عملکرد منتخبان در انتخابات نیست!

سؤال: بررسی برنامه، رد صلاحیت را ممکن تر می کند؛ حالا اگر تایید صلاحیت شد و منتخب هم از برنامه تخطی نکرد اما برنامه ناکارآمد بود یا حتی آن برنامه و عملکرد، عدم کفایت سیاسی اش را نزد مجلس ثابت کرد(یعنی شرط رجل سیاسی مدیر و مدبر هوا شد!)، اعضای شورای نگهبان هیچ مسئولیتی ندارند؟!

این قانون جدید که راهی برای نظر دادن دقیق تر مقابل پرسشها معرفی شد، لغو است؟!!

هرچه ابزار دقتِ بیشترشان فراهم شود (در فرض ناکارآمدی یا نامشروعی منتخب) باز مسئول نیستند؟!

شورای نگهبان، مسئولیت را هم می‌پذیرد؟!

“آزمون”، “راستی آزمایی” و “ارائه برنامه ها” توسط کاندیدای ریاست جمهوری مورد دفاع مجلسیان و سخنگوی شورای نگهبان بوده است. دلیلش را طریقی برای احراز شرایط “رجل سیاسی-مذهبی بودن” و “مدیر و مدبر بودن” شمرده اند[۱]!

فقط یک سؤال:

براساس لزوم تناسب اختیارات با وظایف و قاعده من له الغنم علیه الغرم آیا پس از این شورای نگهبان، مسئولیت تایید صلاحیت هایش را هم می پذیرد؟! اگر منتخبی نتوانست کشور را مدیریت کند، برنامه هایش ناکارآمد بود؛ شورای نگهبان هم تقصیر می پذیرد؟! یا آنوقت تقصیر مردم میشود و…؟!

اگر منتخب ریاست جمهوری رأی عدم کفایت سیاسی از مجلس گرفت و عزل شد، شورای نگهبان هم برای تشخیص اشتباهش(علیرغم اختیارات آزمون و بررسی برنامه ها و…) استعفاء می کند؟! یا اینجا دیگر به او ربطی ندارد؟!

[۱] https://www.shora-gc.ir/fa/news/7179

چاره افزایش اختیارات شورای نگهبان با نشاندن او جای “تشخیص مصلحت” و “هیئت نظارت بر نمایندگان” است یا استفاده درست و مسئولانه از اختیار موجود: “حق نظارت استصوابی”؟!

 

در اینباره یادداشت «شورای نگهبان تراز انقلاب۲» را بخوانید!