بایگانی برچسب: s

«بهشتی» و پیوند میان اقتصاد و سیاست با جمهوریت

نظام اقتصادی اسلام دارای یک زیربنای حقوقی است که «جهتِ حرکت» این نظام را مشخص می‌کند. در ادبیات شهید مطهری و شهید صدر، جهت همان «مکتب اسلام» است.

یکی از اساسی‌ترین مبانی این نظام حقوقی از منظر شهید بهشتی، «اصالت کار» در برایر «اصالت سرمایه» و تبعی بودن انواع تملیک‌ها مانند هبه و ارث و… نسبت به کار است.

کار به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم یعنی حیازت و صناعت متبلور می‌شود، لذا طبق این مبنا منابع طبیعی که به مثابه‌ی مواد اولیه بسیاری از امور است، تحت مالکیت هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد، مگر به وسیله حیازت و یا صناعت.

این مبنای مهم در نظام حقوقی مولد یک بنای اساسی دیگر  به نام مالکیت خصوصی است. در واقع کار مستقیم و یا غیر مستقیم منشا ارزش و مالکیت می‌گردد. حال سؤال مهم این جاست که «آیا این مالکیت خصوصی همان مالکیت آزاد سرمایه‌داری است که هیچ قیدی ندارد؟»

نگاه مرحوم شهید بهشتی این است که محدوده‌ی «مالکیت خصوصی» افراد تا آن‌جایی است که ضرری برای دیگر آحاد جامعه نداشته باشد و اگر تعارض بین مالکیت فرد و مصالح جامعه پیدا شد، مصلحت جامعه نسبت مالکیت فرد ارجحیت دارد.

از این اصل حقوقی مهم اصل دیگری استفاده می‌شود که حکومتی که نماینده‌ی جامعه باشد، نسبت به تمام اموال شخصی در جهت مصالح ضروری جامعه، بر شخص مالک حق تقدم دارد.

 نوآوری شهید بهشتی در این اصول حقوقی ایجاد پیوند وثیق بین اقتصاد و سیاست با اجتماع و جمهوریت است. زیرا مالکیت خصوصی مقید به مصالح عمومی جامعه است و حق تقدم حکومت بر مالکیت خصوصی افراد مشروط بر این است که برآمده از جامعه باشد و در چارچوب مصالح جامعه عمل کند.

برشی از جلسه اول درسگفتار نظام اقتصادی در سلام

بهشتی تکرار نخواهد شد

«با توصیه پزشکان، حادثه انفجار حزب را به آقا نگفته بودیم تا اینکه وقتی کمی بهتر شدند متوجه شهادت آقای بهشتی شدند. از آن روز هر وقت شعار “ایران پر از بهشتیه” از تلویزیون پخش می‌شد؛ آقا از فرط ناراحتی می گفت: خاموش کنید آن را، ایران هیچ وقت فردی چون بهشتی را نخواهد دید.»

روایت محافظ رهبر انقلاب از روزهای پس از ترور ایشان

پ.ن:

شهید بهشتی متفکر صاحب مبنایی بود که غیر از تولید اندیشه از دانش های اصیل اسلامی، آنرا با برنامه و تحقق هم تعقیب می کرد. نه صرفاً کتابخانه ای بود و نه عمل زده و بی مبنا!

محسن قنبریان

کتاب « نظام اقتصادی در اسلام(مباحث نظری)»

شهید آیت الله بهشتی:

کارگران! کشاورزان! تحصیل‌کرده‌های برومند و علاقه‌مند به اسلام!

تز اقتصادی ما برای بیرون بردن جامعه از بن بست فقر و محرومیت این است که دولت جمهوری اسلامی در برابر هر انسانی که می‌خواهد کار مولّد انجام بدهد، وظیفه دارد «سرمایه و ابزار کار» فراهم کند تا در اختیار او باشد.

گزاف نیست اگر گفته شود که آیت الله بهشتی از معدود عالمان دینی معاصر است که با اشرافی که در ابواب فقهی و مباحث قرآنی از یک سو و آشنایی عمیق با روابط اقتصادی موجود جوامع انسانی نوین از دیگر سو داشت، با ارائه‌ی مباحث مختلف، تلاشی در خور توجه در راه‌گشایی نظری و عملی به سوی ترسیم و تبیین نظام اقتصادی متناسب با ارزش‌ها و معیارهای اسلامی کرده است. مدرسه‌ی نگاه با رسالت بازخوانی و خوانشی نو در آثار متفکرین اسلامی در نظر دارد تا با بازخوانی کتاب « نظام اقتصادی در اسلام _ مباحث نظری» اثر شهید بزرگوار آیت‌الله بهشتی، زمینه‌ی آشنایی علاقه‌مندان به مباحث اقتصاد اسلامی و نظام اجتماعی اسلام را فراهم کند.

سرفصل های دوره

زیربنای نظام اقتصادی اسلام

تاملاتی پیرامون مفهوم قسط و عدل

حالات سرمایه

کار جمعی در اسلام

استاد: حجت‌الاسلام‌والمسلمین قنبریان

تعدادجلسات: ۳ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای

شروع: ۴ تیرماه

شیوه برگزاری

این دوره به صورت حضوری و مجازی در ۳ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای برگزار می‌شود.

محل برگزاری دوره: قم، بلوار الغدیر، کوچه۱۰، ساختمان مفید، طبقه ۴، مدرسه تفکر و نوآوری نگاه

زمان برگزاری

از ۴تیرماه، یکشنبه ها به مدت ۳ هفته ساعت ۱۷

جهت ورود به صفحه ثبت نام کلیک نمایید.

برای مشاهده ی طرح های تخفیفی مدرسه نگاه کلیک نمایید.

پشت و پناه اجتماعی

قرآن با صراحت مى گوید، مردم باایمـان، مـردان و زنــان باایمــان، پشــت و پنــاه اجتمــاعى یکدیگرنــد.

«والمؤمنون والمؤمنات بعضـهم اولیـاء بعـض» (توبه/۷۱)

بـراى اینکه خصلت انسان این است که در جامعه نمى توانـد تنهـا زنـدگى کنـد. همکـارى و تعـاون در راه تـأمین نیازهاى گوناگون اجتماعى، از نیازهاى جارى متعارف گرفته تا ایجاد جامعه اى که سیاست و اقتصـاد و نظـام ادارى سالم داشته باشد، همه داخـل در دایـره بعضـهم اولیاء بعض است؛ نه تنها براى مردان، بلکه حتى بـراى خانمها؛ نه تنهـا بـراى آقایـان و خانمهـا، بلکـه بـراى بچه ها. باید براى پسران و دختران برنامه هایى تهیه کرد تا حس نکنند به حکم ایمان و به حکم پایبندى به دین از مواهب زندگی کلا محروم می مانند[۱].

 پ.ن: روی دیگر این پشت و پناه اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر متقابل همگانی است.

محسن قنبریان

[۱] شهید بهشتی/ موسیقی و تفریح در اسلام ص۳۲

روز شهید را به یاد متفکران شهید انقلاب گرامی می دارم!

نه فقط بخاطر “مداد العلماء افضل من دماء الشهداء”! به جهتی دیگر…

 

بعضی قائل اند: کاش مطهری و بهشتی شهید نشده بودند!

قصدشان این است که بودن آن دو در کنار نادر مصلحانِ انقلابی بازمانده(مثل رفیقشان آیت الله خامنه ای و…)، طرح نوی انقلاب اسلامی را در همه ابعاد محقق می کرد!

 

اما به نظر بنده: خوب شد که شهید شدند! نه بخاطر اینکه از تخریب ها و کارشکنی ها راحت شدند!

واقعاً خطا بر قلم صنع نرفت!

آن نادر مصلحانِ اصیل اگر می ماندند در “فکر” و “عمل” چه می شد؟!:

– “به لحاظ فکری”، به نظرم الزاماً فکر رقیب خود در دو قطب “حوزه” و “دانشگاه” را منزوی نمی کردند!

ای بسا خود به اتهام هایی از حوزه و به اتهامات ضدش از تحصیلکردگان رانده می شدند!

مواجهه با مطهری در حوزه سنتی و حسینیه ارشادِ روشنفکران شاهد این پیش گویی است! کمی از آراء بهشتی را در کلاس های درس بخوانید و واکنش استاد و شاگرد را ببینید!

– “به لحاظ عملی” هم خدای نکرده اگر دچار رسوب و سایش برخی هم دوره ای های زندان دیده خود می شدند، چه می کردیم؟! رسید عصمت که نداشتیم!

 

اما شهادت، خصلت ذاتی ای و وعده ای الهی دارد: حیات همیشگیِ شهید!

– حیات هم در انسان دو رکن دارد: درک و اندیشه/ تحرّک و عملکرد.

پس شهادت اینها، حیات “درک آنها” و “سبک عمل آنها” از دین و زمانه را به جامعه انقلابی ارمغان داد!

اگر روزی مصلح انقلابی شدیم قدر این ارمغان را می یابیم؛ و الا صرف شهید دوستی و مزار گردی، زنده ی آنها را ترجیح می دهد!

 

شهادتتان “مبارک”! رزقنااللهم

 

محسن قنبریان

چند مطلب درباره شهید بهشتی بمناسبت سالگرد آن عزیز

  1. ضرورت احیای ادبیات عدالت خواهی نهج‌البلاغه
  2. شرط روحیه انقلابی برای اجتهاد
  3. بخاطر بهشتی
  4. ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی
  5. بهشت ی ۱
  6. بهشت ی ۲
  7. بهشت ی ۳
  8. بهشت ی ۴
  9. بهشت ی ۵
  10. بهشت ی ۶
  11. سه توضیح بر فرمایش شهید بهشتی
  12. بهشت ی ۷

جزوه‌ی اقتصاد مردمی منتشر شد

پیوست ارائه حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در دوره ی کشف الاسرار

سرفصل ها

  1. اقتصاد مردمی در نگاه امام خمینی
  2. اقتصاد تعاونی در نگاه مقام معظم رهبری
  3. ظرفیت قانون اساسی در اقتصاد مردمی
  4. سخنرانی شهید بهشتی با موضوع تعاونی ها
  5. سیاست های اجرایی اصل ۴۴ قانون اساسی بخش تعاونی ها
  6. مقاله حجت الاسلام قنبریان پیرامون تعاونی ها

دریافت جزوه‌ی اقتصاد مردمی | حجم : ۱۳ مگ

با تشکر از تشکل طلبگی ربیون

سخنرانی / ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با عنوان «ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی» در مورخه ۱۱ تیرماه ۱۴۰۰ منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جزوه «ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی»

سه توضیح بر فرمایش شهید بهشتی:

فرمایش شهید بهشتی:
«ضرورت تشکیلات اسلامی اصیل و ضرورت اینکه در طول رهبری باشد نه در عرض آن. این تشکیلات باید تحقق بخشنده نظام امامت و امت باشد، چون نظام اسلامی ما، نظام امت و امامت است؛ نه اینکه معارض امامت باشد» (ص۲۲۶)
«این تشکّل باید در طول امامت باشد نه در عرض آن. مجموعه سامان یافته ای از انسان های معتقد به امامت و امامِ وقت که در رابطه با امام وقت، هرنوع توضیح و تذکر و نصیحت دلسوزانه را عمل کنند، رودربایستی به کار نبرند. به حکم تعهد الهی، هرچه به نظرشان می رسد به امام بگویند؛ اما در هر مورد امام تصمیمی بگیرد، آن را مخلصانه و دلسوزانه اجرا کنند، نه اینکه در مقابلش بایستند» (ص۲۳۶و۲۳۷)
«انتقاد بر امام، تذکر به امام، نصیحت به ائمه مسلمین، که اصلا واجب است…در نهج البلاغه از علی(ع) نقل می کند که آن حضرت از مردم می خواهد که از او انتقاد کنند وبه او تذکر دهند؛ اما همانوقت که انسان تذکر می دهد، می داند که تذکر می دهد ولی تصمیم گیری با کیست؟ با رهبر است» (ص۲۳۴)
«ما بیش از آقای بنی صدر و آقای بازرگان با امام سرمسائل اداره جمهوری اسلامی بحث کرده ایم، خیلی آزادتر. این را خود آقای بازرگان هم می گفتند… ما هنوز همان رابطه طلبگی را با امام حفظ کرده ایم؛ اما در پایان وقتی ایشان تصمیمی گرفتند، دیگر با ایمان اجرا می کنیم» (ص۲۳۵) [گزیده ای از صفحات حزب جمهوری اسلامی؛ گفتارها، گفتگوها، نوشتارها]

  1. تشکیلات و احزاب در طول ولایت نه در عرض آن:
    در طول ولایت، یعنی خود و تشکیلات را در راستای طرح و اراده کلی ولیّ جامعه تعریف کردن و تلاش برای تحقق بخشی به نظام امت و امامت ؛ در عرض یعنی من یکی رهبری هم یکی!
  1. گاه بشکل فردی و خصائص اخلاقی بروز می کند. شهید بهشتی در همین صفحات در تفاوت مثل خود با مثل بنی صدر و بازرگان می گوید: «ایشان[بنی صدر] در نوار گفتند:”من بزرگترین اندیشه معاصرم!” بعد هم با یک فاصله گفتند:”این کتاب تضاد و توحیدی که من نوشته ام، بزرگترین اثر قرن است!” خوب کسی که اینقدر خود بزرگ بین است در راستای امامت قرار می گیرد؟! این در طول امام قرار می گیرد؟! نه این در عرض امام قرار می گیرد» (همان ص۲۳۴)
  2. گاهی هم بشکل نظریه، تشکیلات و احزاب در عرض ولایت تئوریزه می شود:
    پس از رحلت امام مردانی از جمهوری اسلامی، ولایت فقیه امام را منحصر به فرد و از مجموع خصائص او و رهبری کاریزماتیک دانستند؛ نه ولایت فقه و عدالت. لذا برای راهبری توده، به جامعه مدنی “در عرض رهبر” قائل شدند. جامعه مدنی و مجموعه احزاب و مطبوعات و… در این تئوری الزاما تحقق بخشنده نظام امامت و امت نیست و در عرض آن است! (برای تفصیل دراینباره کتاب هفت موج اصلاحات دکتر حمید پارسانیا را بخوانید).
  • تعهد اسلامی
    طرح و اراده کلی شایسته ترین رهبر هم با بحث و نقد، پخته تر و بی نقص تر می شود؛ و ذیل آن شدن را آسانتر و نجات بخش تر می کند.
    شهید بهشتی خیرخواهی، تذکر و نقادی رهبران جامعه را اگر مخلصانه و دلسوزانه باشد، عین تعهد به خداوند و اسلام و حقیقت می داند. نامه انتقادی او و یارانش به امام یک نمونه از سبک ولایت پذیری خردمندانه اش بود[۱]. این قسمت از منظومه تفکری ایشان، قسمت قبل را تکمیل می کند.
    در اینجا هم تفکری هژمونیک، نقد، درون پیروان ولایت را تقبیح و ذوب شدن در ولایت را بیشتر رایج می کند. نا پخته تر ها از انگاره عصمت و عصمت استراتژیک رهبری می گویند؛
    بعضی ائمه جمعه مشهور گرچه از عصمت نمی گویند اما کسانی که با انکار عصمت رهبری، نقدی کنند را “یا دیوانه! یا دشمن و در صدد قدرت یابی و یا ابزار دشمن برای هدف قرار دادن ستون خیمه نظام و سرجمع رویارویی با پیغمبر(ص)” خطاب می کنند[۲]
    در حالیکه خود رهبر انقلاب هرگز چنین نسبتی با امام نداشته و ذوب در ولایت را بی معنا می خواند[۳]. صراحتا می گویند: «من به شما عرض بکنم، هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ از این واضح تر؟! من استالین نیستم که بنشینم یک سری حرف بزنم بعد عده ای را بیاورم بنشینند آنها را تئوریزه کنند[۴]» (۹۱/۵/۱۶)
    آن نگاه سنگین علیه بررسی و نظر کارشناسیِ مغایر نظر رهبری غیر از تملق، ولایت گریزی های مضحک و نقاشی شده ای را هربار در جبهه انقلاب نمایش می دهد مثلا برخی موافقان طب اسلامی و ضد پزشکی مدرن و واکسیناسیون، چه جهد بلیغی(!) می کنند تا عمل واکسن رهبری را خطا و در عین حال ایشان را مصون از خطا نگه دارند! درباره پروتکلهای کرونا و عزادری و زیارت هم همین را شاهد بوده ایم!
    اما در مقابل نقد اصل سیاستهای۴۴ توسط یک استاد اقتصاد اسلامی(حسن سبحانی) با همه وزان و سابقه ولایی اش را کافی در طرد او یا احیانا رد صلاحیتش می دانیم!
    بهشتی کنار آن ذیل ولایت و در طول ولایت تعریف کردن خود و تشکیلات به این تعهد اسلامی درقبال حقیقت و واقعیت هم سفت معتقد بود.
  • تأدب اسلامی
    تکه دیگر منظومه تفکر او این است که تذکر و نقد و بررسی اش با رهبری همراه با تأدب اسلامی است. یعنی موهم تضعیف و خودنمایی نیست. حتی اگر علنی باشد، از جنس مباحثات طلبگی است. در همین صفحات یادشده از مباحثه و مناقشه سر درس آیت الله بروجردی مثال می زند که در عمل با وجود اشکالات طلبگی، به فتوای او عمل می کردیم!
    بعد تصریح می کند در جمع بندی و تصمیم این رهبر شایسته و منتخب است که تصمیم می گیرد و ما با ایمان عمل می کنیم.
    اینجا نیز برخی بنام آزادی نقد و بررسی، به تضعیف و نافرمانی عملی روی آوردند!
    از مصاحبه با بیگانگان تا اردو کشی خیابانی و مخالفت عملی، نقد و تذکری که بهشتی می خواست را شرطی کرد. این افراط، در شکل گیری تفریطی که بیان شد بسیار موثر واقع شد!

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۴/۶

[۱] http://tarikhirani.ir/fa/news/1420

[۲] http://alamolhoda.info/post/1959

[۳] https://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=3235&nt=2&year=1383&tid=1031

[۴] https://eitaa.com/Jahade_tabeini/7220