بایگانی برچسب: s

تعریف و تهاجم بجای دفاع منطقی!

مدیر شبکه الاهواز در دفاع از جشن کذایی تالار کیانپارس در مصاحبه با سایت خبری-تحلیلی فردا جای دفاع منطقی، مقداری تعریف از آیت الله جزایری(زیدعزه) و مقداری هم تهاجم علیه آقای صدرالساداتی و آنان که اعوان و انصارش خیال میکرد، تحویل فرهیختگان داد. خدا کند تعریف‏‏‌هایش مثل تهاجماتش نباشد و الا خداوند عالمان خدوم ما را از داشتن مدافعانی که یکی شان از صد دشمن بی‌نیاز می‌کند، حفظ نماید.
در تهاجم به جناب صدرالساداتی بنده را هم جمع بسته که: “رفقایش را به شما بگویم، آقای دهقان و قنبریان همین الان هم همراهش هستند[!] این‌ها تیم هستند کار می‌کنند هدفشان هم نه اسلام است و نه انقلاب و نه مردم اصلا کاری به انقلاب ندارند. الان می‌خواهند آیت‌الله‌جزایری را بزنند[!]…این صدر‌الساداتی مأمور است یا بهش پول می‌دهند یا نمی‌دهند… اینها یک جریان هستند و یک تیم هستند و یک هدف دارند تخریب آیت‌الله‌جزایری[!] “.
اشهد بالله که بنده هنوز نه آقای صدر‌الساداتی را دیده‌ام و نه با او حرفی زده‌ام و نه ارتباطی دارم. آقای دهقان را هم الان اسمش می‌شنوم!
چون اهل اینستاگرام نیستم حتی پیچ اینان را هم تعقیب نمی‌کنم و از مطالبشان عمدتا بی‌خبرم. در مسأله جشن تالار کیانپارس هم تا قبل از این خطوط ورودی رسانه‌ای نداشتم. خبر جشن را هم در رسانه‌ای خوزستانی دیدم و البته پیچ آقای صدر‌الساداتی و هم خبر جشن در پیچ خود آیت‌الله هم به شکل عکس ارسال شده و دیده‌ام.
حقوق بگیر جایی نیستم و شهریه هم -جز از رهبر معظم- نمی‌گیرم چه رسد به موساد و mi6 یا آنجاهایی که مامورها مأمورش می‌شوند!
از اینها نازک‌تر را هم اگر کسی به جناب ایشان گفته بود فردا دادگاهی بود که بگذریم…
از قضا بنده نیز مثل ایشان -و شاید واقعی‌تر از ایشان- آیت‌الله‌جزایری را امام جمعه‌ای توانمند و سخت‌کوش و فعال می‌شناسم و به او ارادتمندم. گناهم هم یک نقد علمی بر سخنان آن عزیز بوده که بی‌جواب ماند و جوابش به جاهای دیگر حواله شد!
کاش آیت‌الله عزیز -که عکس گریه بی‌تابانه‌اش برحسین(ع) قاب ذهن من مانده نه این عکس‌ها- از کلیشه‌های متداول با فراستشان درآید و دوست و دشمن را بازشناسد. “من احبک نهاک” را دشمن و متملقین را دوست نگیرد.

مدیر محترم شبکه الاهواز جز تهاجم و اتهام به این و آن -که همه قابل پیگرد قضایی است- و چند تعریف از آیت‌الله‌جزایری -که خودمان بهترش را سراغ داریم- نتوانست از آن مراسم دفاعی کند بلکه کار را بدتر کرد!
بنده بعنوان خواننده نقدها که قانع نشدم.
“هیچ هزینه‌ای نکرده‌ایم” و “مهمان بوده‌ایم” و “چرا ساده زیستی آیت‌الله را نمی‌بینند؟” که جواب اشکال آن آقایان نیست! آنها به نامه۴۵ نهج‌البلاغه و عتاب تند حضرت امیر(ع) به عثمان‌بن‌حنیف استناد کردند. از قضا عثمان‌بن‌حنیف مثل منذر‌بن‌ابی‌جارود نیست و فرد ساده زیست و متوسطی است. در آن “مهمانی” هم دعوت یک آدم ثروتمندی بوده و از خود یا بیت‌المال هیچ هزینه‌ای نکرده، اما چنان عتاب تندی شده است. اگر مثل منذر بود که خود اشرافی بود حضرت به او، آن می‌گفت که به منذر گفت: “بند کفشت و شتر خانه‌ات از تو بهتر است!”
نکند به نظر آقای “علینژاد” نهج البلاغه‌ی خانه‌های ما هم چاپ آمدنیوز است و این فقرات در نسخه اصلی که در شبکه ایشان موجود است وجود ندارد!

“هتل نبوده و سالن غذاخوری بوده” هم که دعوای عنب و انگور است! تازه در ‌نقدها هم می‌دیدم نوشته‌اند تالار.
“افتتاحیه سالن بوده و هنوز یک دانه عروسی آنجا برگزار نشده” هم که خبط بدتری است که مرتکب می‌شوند.
اشکال کنندگان نوشته بودند این جایگاه شیشه‌ای در عکسها در عرف تالارها مخصوص رقص است!
اگر دفاع بلد بودند باید می‌فرمودند اینجور نیست مثلا این جایگاه چند منظوره است و…! نه بگویند افتتاحش بوده!
چون کار را بدتر می‌کند. چرا که از شما می‌پرسند به چه حقی چهره شاخص مذهبی استان با آن سابقه مجاهدت برای اسلام و انقلاب را برای افتتاح چنین سالنی بردید؟! در فقه نخوانده‌اید هرکاری که جایگاه عزت شخصیت‌های مذهبی را در قلوب دیگران بکاهد چه حکمی دارد؟! حتی خود آن شخصیت هم حق چنین کاری ندارد (ر.ک:ایضاح/فخرالمحققین). از آن عکس قبلی که با شیطنتی چهره آیت‌الله سر سفره‌ای اعیانی در چشم مردم تضعیف شد چرا درس نگرفتید؟! فوروارد کنندگان و پاراف‌نویسان بی‌ادب و آمدنیوز بیشتر مقصرند یا همراهانی که زمینه آن مهمانی‌ها و آن عکس‌ها را فراهم می‌کنند تا دشمن ماهی خود را بگیرد؟!

خوب است یکبار جلوی آیینه یا وجدان بایستند ببینند کیست که خوراک آمدنیوزها را فراهم می‌کند؟!
کاش آیت‌الله، آدم‌های متین‌تر و قوی‌تر و صدالبته دقیق‌تر در رعایت شئون و موازین را انتخاب کند که بحمدلله در بین شاگردان فاضلشان کم نیستند.

محسن قنبریان
۹۷/۵/۲

درباره ایده‌های جذاب‌ساز سیر مطالعاتی شهید مطهری

[با تلخیص]

ایده‌های جذاب‌سازی مطهری از بینش‌های او می‌گذرد
این مطهری را هنوز هم حوزه‌های ما دفع میکند
اگر خون او پای حرف‌هایش نبود این قسمت‌ها حتی سانسور هم می‌شد!

درباره ایده‌های طرح مطالعاتی شهید مطهری اول باید نکاتی را رک و بدون سانسور درباره ایشان و اندیشه‌هایشان بگویم چون بسیار موثر در ایده‌هاست:

  1. آثار شهید را علیرغم گوناگونی و تنوع میتوان به دو حیث کلی تقسیم کرد:
    الف) آنچه محصول مطهری باعنوان یک عالم دینی و مدرس حوزه است
    ب) آنچه محصول مطهری بعنوان یک روشنفکر و مصلح اجتماعی است.
    منظور از “عالم دینی” شناخت و معرفی تراث اسلامی از قرآن و سنت تا حکمت و کلام است.
    منظور از روشنفکر و مصلح، کسی است که درد بشر معاصر را دارد، جامعه و نیازهایش را می‌شناسد و می‌شناساند و از آنجا سراغ دین آمده نسخه درمان می‌برد.
    بین این دو عنوان و حیثیت هم تقابل و تهافت نیست و رابطه رفت و برگشت است. اولی “دانش” افزا و دومی “بینش” ساز است. بینش‌های جدید و عمیق، سؤالات و نیازهای جدید به سرای دانش اسلامی می‌برد و همچنین دانش اصیل اسلامی، بینش صائب‌تری به او می‌دهد از این حیث مطهری بخاطر دانش عمیق‌ترش از اسلام روشنفکر و دردمندی متفاوت از شریعتی است و از حیث روشنفکر و دردمندی‌اش عالمی متفاوت از هم شاگردان خود (نام نبرم بهتر است) می‌باشد!
  2. آثار قسم اول همه دانش‌های مطهری در حوزه عقاید و اخلاق است. از شرح منظومه و کتاب‌های فلسفی‌اش تا بحث‌های اعتقادی‌اش و بحث‌های اخلاقی‌اش
    [فهرست کامل همه قابل تدارک است]
    در این دانش‌ها هم اثر بینش‌های مطهری هست. شبهات جدید و مواجهه با متفکران معاصر و حک و اصلاح و نقد و ابرامها در مواجهه با اندیشه‌ها. اما اینجا ماحصلش دادن دانشی از اسلام است البته دانشی به روز و تازه.
  3. محصولات دسته دوم مطهری حاصل بینش او تحلیل او از زمانه، تاریخ، تمدن، حکومت، جنبش‌ها، سازمان‌ها، حوزه و… است.
    اینجا هم بحث‌های دانشی موج میزند اما آنچه او را متفاوت میکند تفاوت دید او(بینش) و روش طرح و حل و احیانا نسخه درمان او نسبت به سایر عالمان است.
    هم شاگردی‌های خوب و حتی انقلابی او به حافظ و ایران و مثل اینها نپرداخته‌اند. با زن و حجاب یا اقتصاد مثل او مواجه نشده‌اند که کتمان برخی حرف‌ها را حرام بداند. جسارت پرداختن به عیوب روحانیت یا آسیب تقلید(اصل اجتهاد در اسلام-ده گفتار) را به خود نداده‌اند و شاید توجیه‌گر وضع موجود بوده‌اند چنانچه هنوز هم نوعا نمیگویند!
  4. مطهری اگر در قسمت دوم بدون سانسور و با چاشنی تاریخ و بیوگرافی او و مواجهه با او درقسمت بینشی و محصولات مصلحانه‌اش گفته شود فوق العاده برای جوانان آرمان‌خواه جذاب و پرکشش و همانقدر برای بزرگترها و صاحبان کرسی‌ها و تریبون‌ها چالش برانگیز است.
    دروغ نگوییم این مطهری را هنوز هم حوزه‌های ما دفع میکند و او را بایکوت(بله بایکوت!) میکند و فراری می‌دهد. اگر خون او پای حرف‌هایش نبود این قسمت‌ها حتی سانسور هم میشد و سرنوشتی مثل یادداشت‌های اقتصادی او می‌یافت. حوزه بیشتر بعد اول و دانشی او را دوست دارد فیلسوف و متکلمی‌که مباحث را شیرین و عالی و به روز طرح میکند و پاسخگوی شبهات است.
    کجا از گیر دادن او به تحریفات و روضه‌های دروغ، از نظارت بر مرجع تقلید در تقلید، بر عیب‌های سازمان روحانیت و مشکل عوام‌زدگی، از مفت‌خوری و مشکل آقازادگی در بیوتات(رجوع کن به جلد ۴ یادداشت‌ها) و… خوشش می‌آید؟!
  5. ایده‌های جذاب‌سازی مطهری از بینش‌های او میگذرد و در فرد انقلاب میسازد و الا کماکان اقلی، تکراری و ملال آور جلوه میکند. حداکثر اساتید عقاید در هر قسمت به کتاب‌های دانشی او در حوزه عقاید حواله می‌دهند و بحث را ظریفتر و دقیق‌تر میکنند و برخی اساتید اخلاق از بحث‌های اخلاقی او بهره ببرند و در تاریخ اسلام به بحثهای او هم ارجاع شود!
    این مطهری، مطهری سانسور شده و بی خطر و کمک آموزشی است.
    اما مطهری + بینش‌ها، یقه‌گیر و چالشی و مطالبه‌گر و احیاگر و مصلح است.
    طلبه‌ای که پای آن بنشیند با خیلی از رویه‌ها و وضع‌های موجود نمی‌سازد بسیاری از تحلیل‌ها و توجیه‌ها را آبکی و ساختگی می‌بیند منتقد و نقاد میشود و…
    راستش کاستی اصلی برخی اساتید و زعماء، غور نکردن لازم در همین بعد مطهری است. لذا بوی او را نمی‌دهند فکر میکنند مطهری آدمی + فلسفه و فقه و تفسیر و… است!!!
    پس چرا بقیه‌ای که با او اینها را خواندند مطهری نشدند؟!
    متاسفانه برخی فضلاء با گذراندن دروس متداول چون خود را بی نیاز از محصولات دانشی مطهری می‌بینند، اغراء به جهل شده و خود را بی‌نیاز از همه آثار(از جمله بینشی) می‌بینند لذا مدرس یا مبلغی معمولی می‌مانند و راه آن شهید کم راهرو میشود.

(پاسخ به یک پرسش و درخواست برخی مدارس علمیه)

برای اهواز کدامیک بهتر است؟!

اول دو آمار:
۱٫ اهواز هفتمین کلانشهر اما ظاهرا دومین حاشیه نشین کشور است. ۳۵% جمعیت کل شهر حاشیه نشین اند و ۱۷منطقه محروم و حاشیه نشین دارد!
بحسب پیمایش های منتشره تا سال ۹۰ برای نمونه در مناطق آل صافی: ۸۹/۱%، در عین دو ۹۳% و در زوویه ۴۸/۶% خانوارها درآمدی کمتر از ۲۰۰هزار تومان دارند! برخی از همین مناطق ۷۶/۹% خانوارها بین ۱۰تا۱۰۰هزارتومان درماه داشته اند!!!
سرجمع ۹۳/۱% جامعه آماری این مناطق وضع بد اقتصادی و بیکاری مفرط دارند!(۱)
۲٫ به حسب یکی از پیمایش های منتشره جامعه شناسی: رتبه اقبال به دین در اهواز بین مراکز سایر استانها، ۲۳ است! یعنی دو مرکز استان (تهران و رشت) از آن پایین ترند!
برعکس میزان رشد سکولاریزم بیشتر و رتبه ۲بین مراکز استان را دارد و هم رتبه با تهران است.(۲)
البته خلوص دینی متدینانش بر هیچ کس پوشیده نیست بیشترین و بهترین شهیدان و مجاهدان در همین جاست. برخی ابتکارات فرهنگی و مذهبی اش الگوی کشوری شده و دهها مفاخره دیگر دارد.
حتی اگر به تورهای گردآوری علوم اجتماعی بدبین هم باشیم باز این آمار هشدار دهنده است. عجیب اینکه بین دو پیمایش نسبت مستقیم است ائمه مان فرموده بودند: لکاد الفقر أن یکون کفرا (فقر نزدیک است به کفر بیانجامد). ادامه خواندن برای اهواز کدامیک بهتر است؟!

پادکست/ توهین به شخصیت‌ها

در توضیح این پادکست توجه را شما را جلب می‌کنیم به ماده‌ای از قانون مجازات اسلامی.

در قانون مجازات اسلامی ذیل ماده ۶۰۹ آمده است «هر کس با توجه به سمت یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و موسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها، در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس یا ۷۴ ضربه شلاق و یا از ۵۰ هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.»

این پادکست به نقد این قانون می‌پردازد.

دانلود با لینک مستقیم (حجم: ۶MB)

ضرورت فوری متناسب‌سازی مطالبات مردمی با اقدامات جاری!

اول چند مثال:
۱٫ ده سال پیش معرفی مفسدان بزرگ اقتصادی توقع مردم و برندی برای جمع کردن رأی آنان بود. وقتی به هردلیل نشد، الان دیگر معرفی سوء استفاده‌چی‏‏‌های ارز و سکه کسی را راضی نمی‌کند بلکه چرایی‌ها و پرسش‌ها را افزون می‌کند!
۲٫ استرداد ویلای ۱۰,۰۰۰متری یک عالیرتبه و تخریب ویلای غیرمجاز یک وزیر اگر یک دهه پیش اتفاق می‌افتاد انقلاب دوم و سوم تلقی و در بدنه جامعه موج می‌آفرید اما این روزها موجی از خوشحالی و امیدواری نساخت و شاید ابهام‌ها و پرسش‌ها را افزود!
۳٫ تذکر و سؤال از رئیس‌جمهور بخاطر مشکلات اقتصادی و گره زدن همه چیز به برجام بعد از چند بار بازی سیاسی و خرید و فروش امضاء‌ها در ازاء مسائلی پیش پا افتاده در حوزه انتخابیه، دیگر نوید جدیتی از سوی نمایندگان ملت نیست.

تغییر لحن رئیس جمهور را در یک سخنرانی، به تغییر رویکرد دولت تعبیر کردن توسط چند روزنامه‌نگار اصولگرا و ژست رعایت مصالح ملی گرفتن، متأسفانه دیگر احتمال زد و بندی پشت پرده را منتفی نمی‌کند!
اگر اینبار رأی به عدم کفایت سیاسی رئیس دولت خواست عامه باشد، در کشمکش‌های جناح بازی‌های سیاسی محقق نمی‌شود اینبار اصلاح‌طلبان خواهان و اصولگرایان مخالفند! و هردو بیش از حل مشکل سفره مردم، نظرشان معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ است. اصلاح‌طلبان می‌خواهند با مخالفت با روحانی سبد رأی را نگهدارند و اصولگراها می‌خواهند با فهماندن خطا به همه رأی دهندگان شانس خود را بیفزایند!
مثل این نمونه ها خبر از یک واقعیت دارد:
سطح و میزان مطالبه‌ی مردم انقلابی از سطح اقدامات جاری بسیار جلوتر است و تغییرات و اقدامات جاری دیوان سالارانه، کندتر از حرکت مردم است. برای مثال ده سال پیش مردم معرفی مفسدان را برای این می‌خواستند که تا ده سال بعد آن فسادها ریشه کن شود، بعد ده سال دیگر توقع ندارند تازه در بخشی محدود معرفی شوند! ادامه خواندن ضرورت فوری متناسب‌سازی مطالبات مردمی با اقدامات جاری!

صوت/ حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است

حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌کند برای اسلام. امام خمینی(ره)؛ ۲۵ آبان ۱۳۶۰

کلیپ صوتی شرح مختصری است از این جمله امام(ره) به بیان حجت الاسلام قنبریان

حجم: ۷MB زمان: ۷:۴۵

دانلود با لینک مستقیم

کلیپ/ نقد حرم امام خمینی(رحمه‌الله)

تحقیقات علمی ثابت کرده است که نوابغ گاهی متوجه موضوعات معمولی و بدیهی نمی‌شوند، چون ذهن آنها عادت به حل مسائل پیچیده کرده است.
اینطور می‌شود که چیزی که کاخی که، باعث آبروریزی برای نظام اسلامی و وارثانِ خون شهداء است، وارونه فهمیده می‌شود.

علیرضا قزوه شاعر کشورمان در بحبوحه‌ی فوت آقای هاشمی مطلبی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد. در بخشی از این نوشته آمده بود: “با خودم همیشه می‌گفتم چرا بنای مرقد امام شبیه کاخ‌های اشرافی شده؟ امسال که به مرقد امام رفتم و مزار همسر حضرت امام را در بیرون ضریح امام! دیدم کمی یکه خوردم و سوال دیگری برایم ایجاد شد. امروز هم که آقای هاشمی را در داخل ضریح امام دفن کردند دیگر یقین پیدا کردم که راز اشرافیت این کاخ چه بود و از کجا آب می‌خورد. خدا همه را بیامرزد. بیش از همه امام را و خدا همه ما را هدایت کند؛ بیش از همه خود مرا.
این هم بداهه ای که همین حالا آمد:
باید از دست سیاست خون گریست
با امام این ظلم ها انصاف نیست
تازه بعد از سال ها معلوم شد
راز اشرافیت این کاخ چیست”

مطالب سابق این تارنما را نگاهی بیاندازید از نقدهای حجت الاسلام قنبریان در این رابطه مطلع خواهید شد. نقدهایی که منجر به احضار به دادگاه شد. فیلم کوتاهی که در ادامه خواهد آمد به تبیین چراییِ این نقد می‌پردازد.

دانلود فیلم با لینک مستقیم (حجم ۱۹MB)

۲٫ باز حرم امام!

آنچه امام آنروز می‌دید ولی برخی امروز هم نمی‌بینند!

امام‌خمینی(ره) با قبه و بارگاه حتی برای علماء ربانی مخالف نبود، بخصوص اگر مجتهدی مجاهد و انقلابی و شهیدی مثل مدرس باشد.
لذا در مقابل خط رژیم پهلوی که نسیان مدرس و اختفاء و تخریب قبر او در دستورش بود، امام پس از انقلاب در بین این همه مجتهد و عالم ربانی از دنیا رفته، دستور بازسازی قبر او را دادند. اما نگاه متعالی امام در آنجا هویداست که “احیاء روحیه و بینش مدرس” را مقدم می‌شمارد: “برماست که ابعاد روحی و بینش سیاسی و اعتقادی او [مدرس] را هرچه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف دور افتاده او را تعمیر و احیاء نماییم”. (۲۸شهریور۶۳)

امام با تجلیل‌های بی‌محتوا موافق نبود. “صرف گنبد و بارگاه برایش موضوعیت نداشت”. لذا حرم مجلل رسول الله(ص) هم اگر نماد رژیم سفیانی و اسلام آمریکائی سعودی و نمونه برای خادمین حرمین شدن آن‌ها می‌شد را زیر سؤال می‌برد و می‌فرمود: “رسول الله نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزییناتی ندارد”(۲۹تیر۶۷). درحالی که چنین سخنی را درباره حرم باشکوه ثامن الحجج(ع) نداشتند. بلکه آن را “مرکز ایران” می‌شمردند(صحیفه امام ج۱۶ص۳۸۸) چرا که آن را برای “بقای اسلامیت جمهوری اسلامی” [اسلام انقلابی و کفرستیز] و “مشرف شدن این جمهوری به حضور بقیه الله(ع) و حل مسائلش خدمت ایشان” می‌خواست(ر.ک: همان).
بخاطر اینکه ساخت و ساز و مجلل‌سازی‌ها “موضوعیت” و “اصالت” نیابد و هدف‌ها -که ساخت بینش کفرستیز بین مسلمانان است و مضمون همه زیارات- فراموش نشود، در فرمان ساخت مصلای پایتخت تأکید کردند: “ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفر ستیزی مسلمانان موفق باشید. ضمنا سادگی مصلی باید یادآور سادگی محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد و شدیدا از زرق و برق ساختمان‌های مساجد اسلام آمریکایی جلوگیری شود”(۲۳آبان ۶۷).

انگار امام آنروز نگران بود روزی جای “بینش کفرستیز” و “روحیه مدرس”، “ساختمان و بناء آبروی اسلام یا عالمان ربانی شود”! هرچه آن عالم ربانی‌تر، بارگاهش مجلل‌تر و آبرومندتر!
خیلی مشتاقم بدانم هم مباحثه‌ی آن امام عزیز -حضرت آیت الله حسن فرید گلپایگانی از عالمان بزرگ تهران- در نامه‌اش چه پیشنهادی به امام عزیز داده بود که ایشان در پاسخش نوشتند: “بهتر است که بنده و شما در فکر قبه و بارگاه نباشیم که اینها برای هیچکس سودی ندارد، آنچه می‌دانید سود دارد عمل خداپسند است…”.(صحیفه امام ج۲۰ص۲۴۵).
نامه‌ی آن عالم و مجتهد بزرگ تهران را نیافتم اما ظاهرا باید پیشنهادی مبنی بر قبه و بارگاه بوده باشد. قبه و بارگاه هم برای زنده‌گان نیست و علی‌الظاهر برای عالمان از دنیا رفته یا زنده‌گانی که از دنیا می‌روند بوده است که امام چنین پاسخ داده‌اند!
این نگرانی امام را امروز محقق شده داریم می‌بینیم:

  • گنبد و بارگاهی برای قبر آینده برخی بزرگان(…)!
  • مدرسه‌ای مجلل و منحصر به فرد برای آینده مرجعیت برخی فاضلان(…)!
  • مسجدی روی آب در جزیره توریستی ایران برای رونق جاذبه گردشگری آنجا(به گفته امام جمعه‌اش)!
  • امامزاده‌ای با سونا و جکوزی (زیرزمین آن به گفته نماینده مجلس/زمین وقفی جوار آن و جزء مجموعه امامزاده به گفته مدیریت امامزاده) (باهزینه ۳۰میلیارد از بیت‌المال به گفته نماینده مجلس/۱۴میلیارد به گفته مدیریت امامزاده)!
  • تخریب گلدسته کاشی کاری شده امامزاده دیگر و ساخت مجلل‌تر آن با هزینه بیت‌المال در شهری که خیابان‌هایش آسفالت درست و حسابی هم ندارد!
    و…

اینها و مثل اینها یعنی اصل شدن بناء و “آبروشدن ساختمان” و فرع شدن و فراموش شدن هدف از مزار امامزاده‌ها و مساجد و مدارس علمیه.
آنها که دقائق و ظرائف سخنان خمینی بزرگ را کمتر درنگ می‌کنند و آنها را سخنرانی -نه فقاهت و اجتهاد- تلقی می‌کنند شاید الان آیه تعظیم شعائر را برای هزارمین بار سر دست بگیرند همه موارد را توجیه و رویه شدنش را هم نبینند! اما این نقد و ابرامها اگر فرصتی برای رسیدن به افق پرواز آن مجتهد کم‌نظیر تاریخ تشیع شود، جای بسی شکرگزاری است.
ان‌شاء‌الله در فرصتی این نظرگاه خاص امام عزیز کامل‌تر تبیین و مبانی فقهی آن بیان می‌شود.

محسن قنبریان ۹۷/۳/۲۹

۱٫ باز حرم امام!

باز حرم امام!
۱٫ تفاوت نگاه جامع رهبری و نگاه متجزی برخی بزرگان

منظور رهبر معظم انقلاب از سخنان زیر چیست؟ از جمله مصادیقش کدام است؟
الف) ۱۴خرداد ۹۴ همزمان با افتتاح بارگاه جدید امام خمینی(رحمه الله)- محور سخنرانی: تحریف امام:
“امام را نباید به عنوان “یک شخصیت محترم تاریخی” مورد توجه قرار داد بعضی اینجور می‌خواهند…”.
و از جمله تحریفها را چنین شمردند: “امام بر مصرف درست بیت‌المال تاکید می‌کرد، بر پرهیز کردن از اسراف تاکید می‌کرد، این هم “از خطوط اساسی” است. مسأله عدالت اجتماعی، طرفداری از محرومان و دوری از خوی اشرافی‌گری و خوی تجمل‌گرایی و عمل در این جهت”.
ب) باز دوباره در ۱۴خرداد۹۶ در همان حرم این را خلاصه‌ی همه فرمایشاتشان کردند:
“من خلاصه کنم: بزرگترین درسی که امام بزرگوار به ما داد درس روحیه و ذهن و عمل انقلابی است این را باید فراموش نکنیم “امام میراث فرهنگی نیست”! بعضی به امام به چشم میراث فرهنگی نگاه می‌کنند…”.
ظاهرا باید خط و جریانی اثرگذار در جامعه بخواهد امام را به “یک شخصیت تاریخی” و “میراث فرهنگی” تنزل دهد که ایشان دوبار با تاکید در بزرگترین همایش سالانه دلدادگان امام بدان بپردازد و صرفا تجلیل ظاهری (نام و…) را در این رویکرد ببینند(۱۴خرداد۹۴).
این سخنان علی‌القاعده جواب یک سرمقاله یا توئیت یا نطق یک مسئول نیست. ادامه خواندن ۱٫ باز حرم امام!

سخنرانی‏‏/ قصّه رغبت، غُصّه غُربت

به نام خدا
سخنرانی‌های لیالی قدر حجت الاسلام قنبریان با موضوع “قصه رغبت، غصه غربت” تقدیمتان می‌شود.

شب اول

دانلود صوت شب اول (حجم: ۲۱MB)

شب دوّم
دانلود صوت شب دوّم (حجم: ۲۴MB)

شب سوّم
دانلود صوت شب سوّم (حجم: ۲۵MB)