بایگانی برچسب: s

ماندن یا نماندن حضرت آیت الله جزایری

جمعی از ائمه جمعه استان خوزستان پس از خطبه اخیر ایشان به حضور رسیده تا مانع کناره گیری شان شوند. حرفهای تلخ و شیرین، درست و نادرست زده شد!

http://hawzahnews.com/mobile/mobiledetail/News/480901/60

صرفا چند نکته:

  1. آنچه در قدرشناسی آیت الله جزایری گفته شد، کمتر از قدر زحمات ۵۰ساله ایشان برای انقلاب و تشیع بود. قطعا ایشان با سختکوشی فراوان توانسته اند مزایای نسبی خوبی برای جامعه ایمانی خوزستان پدید آورد؛ از جمله آنها رشد و رونق حوزه های علمیه در استان و بالتبع کارهای فرهنگیِ سامان یافته است. خداوند افضل اجر محسنین را به ایشان عطا فرماید.
  2. آنچه تلخ و در شأن آن خوبان نبود لحن و مضمون برخی صحبتها بود که بسا موجب تشویش اذهان و حتی طعم تهدید داشت!
    سخن از “بحرانهایی که با رفتن ایشان ایجاد میشود” ؛ “کناره گیری بسیاری از ائمه جمعه با کناره گیری ایشان” ؛ “هیچ فردی نمی تواند جایگزین ایشان باشد”؛ و بدتر از همه اینکه: “اگر ایشان نباشد ما نیز نمی توانیم به راه خود ادامه دهیم. همانگونه که اگر رهبر معظم انقلاب نباشد کمیت انقلاب و نظام برای همیشه لنگ خواهد بود”!
    البته قطعا برخی از سروران آن جلسه از بهترین ائمه جمعه استان اند و بودنشان غنیمت؛ اما رفتن برخی هم نه یک تهدید که یک فرصت برای درخشش های تازه است. ائمه جمعه باید قله های ایمان شهرها باشند و به نسلها امید و اطمینان هدیه دهند. چگونه انقلابی که با رفتن خمینیِ بی نظیر، ماند و با رهبری جوان، پویا تر به چهل سالگی رسید، حالا حتی بدون رهبر کم نظیرش(از عمر من بکاه و بر عمر او بیفزا) کمیت اش برای همیشه(!)لنگ خواهد شد؟! و چگونه به همین نسبت یک استان انقلابی بدون آیت الله عزیزما چنان خواهد شد؟!
    پدران معنوی شهرها و ستونهای خیمه انقلاب اینگونه می خواهند امید به آینده و گام چهل ساله دوم را به نسل سوم و چهارم منتقل کنند؟!
    رحمت و رضوان بر امام عزیز که هریک از یارانش در معرض ترور و از دست رفتن قرار میگرفت می فرمود: فلانی زنده است چون نهضت زنده است.
    آقایان اعزه! نهضت و انقلاب زنده است و در نسل سوم و چهارم پویاتر از نسل اولی هاست و وعده خداوند برای چنین مردمی “ماننسخ من آیه أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها”(۱۰۶بقره)است. بدون مطهری و بهشتی و شهدای محراب، لنگ نشد با دیگران هم نمی شود.
    عمر آیت الله ما باقی باد اما خدای نکرده صدسالگی هم می خواهید همین را بگویید؟! مگر قرار است آیت الله از ایران برود یا از انقلاب کناره گیری کند که نگرانید؟! جایگاه معنوی ایشان قابل انفکاک از ایشان نیست و خود هم تصریح کردند خدمتگزار مردم و ولایت فقیه می مانند. آیا با وجود خود ایشان برای جایگزینی و حل مشکلات احتمالی -که معمولا از ناسازگاری آقایان علماء با منصوبین جدید شکل می گیرد- راه حل پیدا شود بهتر نیست؟
    حتما باید حوادث و آجال غافلگیرمان کند؟! و بحرانهای مذعوم شما آقایان و ناسازگاری های اشاره شده، سرمان تلمبار شود؟!
  3. با وجود ذی قیمت بودن حضرت آیت الله جزایری در عرصه های مختلف، عمر ۴۰ساله ی نمایندگی، فقط ایشان را سمتی با سابقه تر از خود ولی فقیه نداده است؛ بلکه سمتهای دیگری در این استان بیش از ۱۰ ،۱۵سال و گاه بیشتر شده است که شاید هم بی ربط با آن سمت، مانع چرخش نخبگان و هوای تازه مدیریتی بخصوص در نهادهای انقلابی و اسلامی شده است! بی ابتکاری و ضعف برخی از حلقه های بسته مدیریتی فرهنگی و غیر فرهنگی موجب شده مرکز این استان شهید پرور و خط مقدم، با وجود این همه حوزه علمیه و این همه فاضل درس خوانده به حسب آمار منتشره رتبه ی ۲۳ اقبال به دین (یعنی فقط ۲استان از آن پایین تر) باشد و برعکس در میزان رشد سکولاریسم رتبه ۲ بین استانها باشد!(۱)

از قضا باز فقط ایشان و توفیق حیاتشان است که با شخصیت معنوی خود می تواند این واگذاری کامل به امام جمعه ای تازه نفس را انجام و او را مقبول و در باز کردن حلقه های مدیریتی و چرخش نخبگان یاری کند پس بودنش را قدر بدانیم ودر کار بزرگش یاری اش کنیم.

پی نوشت :
۱. برای تفصیل ر.ک:مجله جامعه شناسی کاربردی سال۲۶شماره پیاپی۵۸شماره دوم تابستان۹۴

محسن قنبریان
۹۷/۱۱/۳۰

بشنوید| دفاع قاطع آیت الله جزایری از کارگران گروه ملی فولاد

این جملات عالی نماینده محترم ولی فقیه در استان خوزستان پس از اعتراضات و تجمعات مکرر کارگران گروه ملی فولاد است. خداوند آن عزیز را در خدمت به مستضعفین و ستاندن حقوقشان یاری فرماید که خاطرات شیرینی در اینباره ها شنیده ایم.

⭐️اما چند نکته:

  1. چرا حقوق و دستمزد کارگر با حفظ کرامت او تعقیب نمی شود تا مجبور شوند با تجمع و اعتراض مسئولین را وادار کنند به تلاشها، سرعت و فوریت دهند؟! اگر می شد حقوق کارگران هفت تپه و گروه ملی فولاد با تقلای مسئولین استان داده شود(اقلا یکی دوماهش)، چرا تعلل، تا کار به اعتراض و شعارهای تند بکشد؟!
    این تصفیه حساب با ذی حسابهای بدحساب نمی شد یک ماه زودتر انجام شود؟!
    این روند، تداعی بدی در باور مردم و توالی ناجوری در ستاندن حق دارد!
  2. تجربه ی هفت تپه و گروه ملی فولاد بس نیست؟! باید کارگران آریوبرزن بهبهان هم رو به اعتصاب و تجمع بیاورند تا برایشان کاری شود؟!(متاسفانه امروز خبر اعتصابشان رسید!)
    خبر از پیگیری ها و تلاشهای امام جمعه محترم وجمعی از روحانیون در دوماه اخیر دارم. از اینکه چیزی هم دست اینان نیست، بی خبر نیستیم. اما آیا اگر کار کارگران آریوبرزن به آنجا که کارگران گروه ملی فولاد کشید، رسید، امام جمعه شهر از سر دلسوزی و احساس مسئولیت -مثل نماینده ولی فقیه در استان- برای تصفیه حساب بر مسئولین بالا دستی وارد نمیشود و فشار بیشتری نمی آورد؟! خوب چرا این کار را قبل از لبریز شدن صبر کارگران نکند؟!
    مسئول بالادستی ای که تقاضا را فقط به وعده پاسخ داده و نامه ی محترمانه روحانیون شهر را حتی اعلام وصول نمی کند، نباید با لحن دیگر با او سخن گفت؟!و جور دیگر از او مطالبه حق مظلومان را کرد؟!
    حفظ کرامت کارگر از دستمزد او مهمتر است نگذاریم برای نانشان جمع شده شعارها را واژگون کنند!
  3. همین ایام برای دفن بزرگ یک ایل (خان)دو نماینده معزز ولی فقیه از دو استان به بهبهان تشریف آوردند. مردم این سامان اینقدر اهل درک هستند که بدانند این تشریف فرمایی احیاء فرهنگ خان و خان بازی نیست و تکریم مردم آن ایل محترم است. و چنانچه خود بزرگواران گفتند آن مرحوم هم متدین و کارگشا بود و هم نماز خواندن یکی از آن سروران را بر جنازه اش وصیت کرده بود. لکن این را هم می دانیم که وصیت یک میت به شرط قبول، بر طرف مقابل واجب می شود اما وصیت ولیّ معصوم درباره ضعفاء و گرسنگان و گارگران بی مزد، دستور و فرمان شرعی آن امام است و ابتدائا بر علماء واجب است(خطبه ۳).

وصیت امام راحل و ولی فقیه درباره آنها، اقلا شرط ضمن عقد توکیل این نمایندگان عزیز است. بعید می دانم وضعیت این محرومان به گوش سروران نرسیده باشد.

امام عزیز مثل آن بزرگواران (روحانیون نظام) را چنین موظف کردند: “همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که بافقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین در کنارمستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیاء شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه می دهد”(صحیفه امام ج۲۰ص۳۴۱). مثل بنده از مستضعف پروری آن بزرگواران باخبرم و میدانم بیت برخی از آنها دائم مأمن محرومان و پناه جویان است لکن تصورش را بکنید یکبار هم برای کارگران محروم قدم بر چشم این شهر می نهادند، چقدر آلام آن کارگران تسکین می یافت! اقلا در ایاب و ذهاب چند باره در این دوسه ماه یکبار هم پای حرف این زمین خوردگان می نشستند و برایشان سفارشی می کردند.

الان هم برایشان کاری و مطالبه ای کنند عبادتی کم نظیر کرده و سفارش امام عزیز را امتثال کرده اند که فرمود: “وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد”(همان).

محسن قنبریان
۹۷/۹/۲۴

سادگی رنگ علی (ع) است!

همزمان با ایام غدیر، نماینده ولی فقیه در خوزستان گفتند: “من تصمیم گرفته ام که از این به بعد به دلیل افزایش قیمت پروازها، با قطار تردد کنم. در این زمینه به مسئولان نیز توصیه می کنم تا با قطار تردد کنند” (ایسنا).

چه تصمیم خوبی!
همانقدر که تشریفات اضافی و زرق و برقها و سفره های آنچنانی، “نماد معاویه” در تاریخ است و وارستگان از آن برحذرند، سادگی و مردمی بودن هم ارث و “رنگ علی(ع)” است؛ و چه کسی از نمایندگان ولی فقیه و عالمان دینی به این رنگ سزاوارتر!

محسن قنبریان
۹۷/۶/۱۰

تعریف و تهاجم بجای دفاع منطقی!

مدیر شبکه الاهواز در دفاع از جشن کذایی تالار کیانپارس در مصاحبه با سایت خبری-تحلیلی فردا جای دفاع منطقی، مقداری تعریف از آیت الله جزایری(زیدعزه) و مقداری هم تهاجم علیه آقای صدرالساداتی و آنان که اعوان و انصارش خیال میکرد، تحویل فرهیختگان داد. خدا کند تعریف‏‏‌هایش مثل تهاجماتش نباشد و الا خداوند عالمان خدوم ما را از داشتن مدافعانی که یکی شان از صد دشمن بی‌نیاز می‌کند، حفظ نماید.
در تهاجم به جناب صدرالساداتی بنده را هم جمع بسته که: “رفقایش را به شما بگویم، آقای دهقان و قنبریان همین الان هم همراهش هستند[!] این‌ها تیم هستند کار می‌کنند هدفشان هم نه اسلام است و نه انقلاب و نه مردم اصلا کاری به انقلاب ندارند. الان می‌خواهند آیت‌الله‌جزایری را بزنند[!]…این صدر‌الساداتی مأمور است یا بهش پول می‌دهند یا نمی‌دهند… اینها یک جریان هستند و یک تیم هستند و یک هدف دارند تخریب آیت‌الله‌جزایری[!] “.
اشهد بالله که بنده هنوز نه آقای صدر‌الساداتی را دیده‌ام و نه با او حرفی زده‌ام و نه ارتباطی دارم. آقای دهقان را هم الان اسمش می‌شنوم!
چون اهل اینستاگرام نیستم حتی پیچ اینان را هم تعقیب نمی‌کنم و از مطالبشان عمدتا بی‌خبرم. در مسأله جشن تالار کیانپارس هم تا قبل از این خطوط ورودی رسانه‌ای نداشتم. خبر جشن را هم در رسانه‌ای خوزستانی دیدم و البته پیچ آقای صدر‌الساداتی و هم خبر جشن در پیچ خود آیت‌الله هم به شکل عکس ارسال شده و دیده‌ام.
حقوق بگیر جایی نیستم و شهریه هم -جز از رهبر معظم- نمی‌گیرم چه رسد به موساد و mi6 یا آنجاهایی که مامورها مأمورش می‌شوند!
از اینها نازک‌تر را هم اگر کسی به جناب ایشان گفته بود فردا دادگاهی بود که بگذریم…
از قضا بنده نیز مثل ایشان -و شاید واقعی‌تر از ایشان- آیت‌الله‌جزایری را امام جمعه‌ای توانمند و سخت‌کوش و فعال می‌شناسم و به او ارادتمندم. گناهم هم یک نقد علمی بر سخنان آن عزیز بوده که بی‌جواب ماند و جوابش به جاهای دیگر حواله شد!
کاش آیت‌الله عزیز -که عکس گریه بی‌تابانه‌اش برحسین(ع) قاب ذهن من مانده نه این عکس‌ها- از کلیشه‌های متداول با فراستشان درآید و دوست و دشمن را بازشناسد. “من احبک نهاک” را دشمن و متملقین را دوست نگیرد.

مدیر محترم شبکه الاهواز جز تهاجم و اتهام به این و آن -که همه قابل پیگرد قضایی است- و چند تعریف از آیت‌الله‌جزایری -که خودمان بهترش را سراغ داریم- نتوانست از آن مراسم دفاعی کند بلکه کار را بدتر کرد!
بنده بعنوان خواننده نقدها که قانع نشدم.
“هیچ هزینه‌ای نکرده‌ایم” و “مهمان بوده‌ایم” و “چرا ساده زیستی آیت‌الله را نمی‌بینند؟” که جواب اشکال آن آقایان نیست! آنها به نامه۴۵ نهج‌البلاغه و عتاب تند حضرت امیر(ع) به عثمان‌بن‌حنیف استناد کردند. از قضا عثمان‌بن‌حنیف مثل منذر‌بن‌ابی‌جارود نیست و فرد ساده زیست و متوسطی است. در آن “مهمانی” هم دعوت یک آدم ثروتمندی بوده و از خود یا بیت‌المال هیچ هزینه‌ای نکرده، اما چنان عتاب تندی شده است. اگر مثل منذر بود که خود اشرافی بود حضرت به او، آن می‌گفت که به منذر گفت: “بند کفشت و شتر خانه‌ات از تو بهتر است!”
نکند به نظر آقای “علینژاد” نهج البلاغه‌ی خانه‌های ما هم چاپ آمدنیوز است و این فقرات در نسخه اصلی که در شبکه ایشان موجود است وجود ندارد!

“هتل نبوده و سالن غذاخوری بوده” هم که دعوای عنب و انگور است! تازه در ‌نقدها هم می‌دیدم نوشته‌اند تالار.
“افتتاحیه سالن بوده و هنوز یک دانه عروسی آنجا برگزار نشده” هم که خبط بدتری است که مرتکب می‌شوند.
اشکال کنندگان نوشته بودند این جایگاه شیشه‌ای در عکسها در عرف تالارها مخصوص رقص است!
اگر دفاع بلد بودند باید می‌فرمودند اینجور نیست مثلا این جایگاه چند منظوره است و…! نه بگویند افتتاحش بوده!
چون کار را بدتر می‌کند. چرا که از شما می‌پرسند به چه حقی چهره شاخص مذهبی استان با آن سابقه مجاهدت برای اسلام و انقلاب را برای افتتاح چنین سالنی بردید؟! در فقه نخوانده‌اید هرکاری که جایگاه عزت شخصیت‌های مذهبی را در قلوب دیگران بکاهد چه حکمی دارد؟! حتی خود آن شخصیت هم حق چنین کاری ندارد (ر.ک:ایضاح/فخرالمحققین). از آن عکس قبلی که با شیطنتی چهره آیت‌الله سر سفره‌ای اعیانی در چشم مردم تضعیف شد چرا درس نگرفتید؟! فوروارد کنندگان و پاراف‌نویسان بی‌ادب و آمدنیوز بیشتر مقصرند یا همراهانی که زمینه آن مهمانی‌ها و آن عکس‌ها را فراهم می‌کنند تا دشمن ماهی خود را بگیرد؟!

خوب است یکبار جلوی آیینه یا وجدان بایستند ببینند کیست که خوراک آمدنیوزها را فراهم می‌کند؟!
کاش آیت‌الله، آدم‌های متین‌تر و قوی‌تر و صدالبته دقیق‌تر در رعایت شئون و موازین را انتخاب کند که بحمدلله در بین شاگردان فاضلشان کم نیستند.

محسن قنبریان
۹۷/۵/۲

نقدی بر موضع آیت الله جزایری درباره مجلل سازی حرم امام خمینی

فرمایش ایشان یک ادعاست مستند به دو دلیل:

ادعا: هرچه حرم امام مجلل تر باشد صحیح‌تر است.

دلیلشان:

  1. مثل حرم ائمه(ع)
  2. تفکیک وظیفه ما در قبال امام با وظیفه خودشان (که ساده زیستی بود).

هر دو دلیل و بالتبع ادعایشان قابل خدشه است. ادامه خواندن نقدی بر موضع آیت الله جزایری درباره مجلل سازی حرم امام خمینی