بایگانی برچسب: s

ناکامی موافق و مخالف برجام؛ فرصت اجماع سازی

عقب تر از دعوا بر سر متن برجام و اسنپ بک و… دو رویکرد کلان در اردوگاه نظام (نه نظام و اپوزیسیون) وجود دارد .

هر یک موانع خارجی و داخلی ای داشته و عملا هیچکدام طرح و ایده اش موفق نشده است.

  1. راهبرد تقدم ثروت ملی که به برجام انجامید.
    خلاصه اش:
    پذیرش (عدم مقابله با) نظم موجود در دنیا و منطقه؛ یعنی عدم درگیری با طرح های خاورمیانه جدید (چه ورژن اشغال افغانستان و عراق، چه با پیشرانی داعش، چه پیشرانی رژیم صهیونی)
    شراکت اقتصادی درون این نظم و عقب نیافتادن از بقیه (عربستان، قطر، امارات و…)؛ بلکه رقابت با آنها درون آن نظم برای سرمایه گذاری متقابل خارجی با اروپا (و حتی آمریکا).
    قبول پیوست های لازم اجتماعی، سیاسی، نظامی برای آن ایده مرکزی؛ از نفی شعار مرگ بر آمریکا تا کاهش حضور منطقه ای و آزمایش های تنش زای موشکی(برجام موشکی) و…
  2. راهبرد تقدم قدرت ملی (ایران قوی)
    اول با صدور انقلاب و ایده جمهوری های مستقل اسلامی خود را بیان کرد بعد به هسته های مقاومت درون دولت ملتهای موجود راضی شد!
    خلاصه اش:
    نقش آفرینی در نظم منطقه و جهان و رقابت با نیروهای بیگانه بر سر نظم منطقه اسلامی. درگیری با طرح های خاورمیانه آمریکایی و اسرائیل بزرگ در همه بروزاتش.
    ایده هایی مثل بازار و پول مشترک اسلامی و نیروی نظامی مشترک برای این مقاومت تا چرخش به شرق در مقابل تحریم های غربی و مقاوم سازی اقتصاد داخلی(اقتصاد مقاومتی)، پیوست های اقتصادی این راهبرد بوده است؛ که برخی اصلا و برخی تا حدودی محقق شده است.

* موانع داخلی
شاید بتوان ادعا کرد هیچوقت همه ظرفیت نظام و ایران پای یکی از این راهبردها نیامده است!
آن شکاف درون نظام و جامعه، هردو را ناکام یا ناتمام گذاشته است؛ بلکه دو خط و ساخت نسبتاً موازی را موجب شده است.
رویکرد اول که توسط دکتر روحانی در دهه۸۰ تبیین شده، ۱۶سال شورای امنیت و دولت (سازندگی و اصلاحات) را داشته است؛ لکن همه لوازمِ مصرّح و ضمنی اش مورد قبول ارکان دیگر از جمله رهبری، نیروهای مسلح و… نمی شده است.

همزمان آن وزن بزرگ اردوگاهی هم ایده های اردوگاه دوم را یاری نمی کرده است؛ از عدم قبول ایده صدور انقلاب گرفته تا کاهلی در بازار مشترک اسلامی و سیاستهای اقتصاد مقاومتی و حتی اخلال در چرخش به شرق!

بدنه اجتماعی و رسانه ای جریان۱ توانسته پیوست افکار عمومی رویکرد۲ را دچار مشکل کند؛ غیر از رأی معنا دار ۹۲و۹۶، حتی پس از شکست برجام هم درصد بالایی از مردم چاره را از جنس برجام می دانند! (به نفع راهبرد۱)

البته همزمان، منوط شدن مذاکره به توقف توان موشکی، حتی ۱۰٪مخالفت بیشتر از منوط شدن به توقف انرژی هسته ای دارد (۶۸٪ به ۵۸٪)(به نفع راهبرد۲)

* موانع خارجی

برای رویکرد۱:

اعلان شکست استراتژی اروپاییِ “تغییر با تجارت” و راهبرد شراکت اقتصادی برای مهار تخاصم همزمان با جنگ روسیه و اوکراین!

بازیگریِ متفاوت آمریکا از ۱۱سپتامبر۲۰۰۱ و استفاده از اقتصاد و تجارت برای جنگ (تجارت بمثابه سلاح) که عملا شراکت اقتصادی برای تغییرات بنیادین را تبدیل به جنگ اقتصادی و تحریم برای تغییر می کند

تقارن طرح خاورمیانه آمریکایی با طرح اسرائیل بزرگ به پیشرانی رژیم صهیونی با راهبرد تقدم قدرت برای سیادت اسرائیل در منطقه

شکست کامل برجام با اسنپ بک و توافق آمریکا و اروپا در نفی غنی سازی و توان موشکی!

برای رویکرد۲:

موفقیت نسبی پروژه ایران هراسی، هلال شیعی و… در منطقه اسلامی

به حسب برخی پیمایش ها ایران با اختلاف ۴٪ بعد از اسرائیل تهدید کننده امنیت منطقه است!

این ذهنیت مانعی بزرگ برای همکاری های جدی منطقه ای مقابل بیگانگان است.

مشکل روز افزون هسته های مقاومت با دولتهای ملی شان و فشارها برای خلع سلاح آنها از لبنان تا عراق.

حتی مرجعیت اعلای عراق هم از شعار “سلاح فقط دست دولت” حمایت می کند!

ناتمام ماندن پیوست های اقتصادی برای بی اثر کردن تحریم های غربی؛ از همکارهای بزرگ اقتصادی منطقه ای و اقتصاد مقاومتی تا چرخش به شرق!

* چاره: زمان اجماع سازی

ارزیابی این است که رویکرد اول معیوب و رویکرد دوم ناقص است.

رهبر انقلاب اسلامی اخیراً وضعیت هم فکری و همدلی قوای سه گانه و بخشهای تصمیم گیر و تصمیم ساز را فرصت اجماع سازی دانستند(۱۴۰۴/۶/۱۶)

شکست پروژه برجام در دوره دولتهای دارای رویکرد۱ (چه خروج ترامپ، چه خروج کامل اروپا و بازگشت تحریم ها) میتواند به درنگ جدی در رویکرد۱ بیانجامد؛ البته رویکرد۲ هم در پیوست های اجتماعی و اقتصادی اش، نقصان دارد که باید بازتولید و از سوی نخبگان سیاسی جناح های موجود برای مردم تبیین شود.

 تهدید جنگ دوم رژیم، اجماع بر سر این رویکرد با اضافه پیوست هایش را از هر زمان دیگری ممکن تر کرده است!

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۷/۸

حتما ببینید
استراتژی‌های قرن۲۰، نوین نیست!

۰۴۰۶۰۱ – جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت

۰۴۰۶۰۲ – جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت

«عبرتِ ساباط!»

شعار البقیه البقیه (یعنی باقیمانده را دریاب) چه نتیجه ای به بارآورد؟!

یادی از فرماندهان‌شهـــــــــــــــــــــــید
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب سوم روضه آخر صفـــــــــــــــــــر
▪️هیئت‌لبیک – حســینیه هنر مشهد

کُشتی و وطن!

از “ارضکم” و “دیارکم” تا “وطن” راه بسیار است.

زمین و خانه هم محترم است. نباید اجازه ویرانی اش یا اخراج از آن داد؛ لکن وطن بیشتر از اینهاست.

 

دیار و بلاد تازه با حب وطن است که عمارت و آبادانی می یابند (عمرت البلدان بحب الأوطان)

کششی خدادادی به آن در کرامت انسان وجود دارد (من‏ کرم‏ المرء … و حَنینُهُ إلى أوطانِهِ)!

 

وطن، دیار و خاک است به علاوه ی درکی رضایت بخش از سکنی در آن.

اول در جهان اجتماعی انسان، “توطن” شکل می گیرد تا دیار و خاکی برای انسان “وطن” شود.

 

عرفانی تر اینکه: وطنِ خاکی، نمودی از وطن مأوایی است؛ همان که “حب الوطن من الایمان” است؛ به تعبیر شیخ بهایی:

این وطن مصر و عراق و شام نیست

این وطن شهرى است کانرا نام نیست.

آن وطن، عکسش در جان ایرانی، با ایران و برای عراقی با عراق جلوه می کند و کششِ وطن شکل می گیرد.

 

نتایج:

۱. وطن، همیشه “نمود” یک “بود” است و حتما از ایمان به معاد می گذرد؛ چه خود آگاه چه ناخودآگاه!

 

۲. ذهنیت، بسیار موثر در درک وطن یا تقلیل به ارض و دیار است.

متولد هر خاک، حس وطن ندارد و نفی بلد شده هم حتما بی وطن نیست!

اصلا درک وطن است که نفی بلد را مجازاتی هم عرض کشتن می کند! (۳۳مائده)

 

ذهنیت سازی را باید جدی گرفت؛ یک سال کاری می کنند که با پیروزی هم در زمین ورزش سرود ملی نخوانند و یک سال احترام به پرچم، ژست فراگیر می شود! خاک همان خاک، مردم و نظام سیاسی همان، رقیب و حریف همان اما حس وطن متفاوت!

 

۳.کُشتی گیران امسال فقط قهرمان جهان ورزش نشدند؛ در جهان اجتماعیِ ایرانیان درک وطن را هم پررنگتر کردند.

 

محسن قنبریان

فرصتِ قطر

طرح انقلاب اسلامی برای مهار و حذف اسرائیل از «احیای امت اسلامی» می گذشت.

«همکاری کشورهای منطقه اسلامی» تنها راه نجات کشورهای منطقه از شرّمطلقِ اسرائیل است.

 

از همین جا پروژه های «ایران هراسی» از سوی دشمنان کلید خورد. تلاش هایی در دیپلماسی رسمی و عمومی و تبلیغات و سوژه یابی ها برای موجّه سازی این ایده آغاز شد.

تا حدودی اتهام «احیای امپراطوری ساسانی» یا «دولت صفوی» و تهدید بودنِ ایران، برساختِ افکار عمومی عربی شد!

 

در مقابل، خیرخواهی های ایران برای کشورهای منطقه معمولا بدون پیوست افکار عمومی انجام شد!

 

برای نمونه مرکز پژوهش‌ها و مطالعات سیاسیِ «العربی» از مردم سوریه پرسیده: «سیاست‌های کدام‌یک از قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، تهدیدکنندۀ امنیت و ثبات منطقه است؟»

چنانچه در نمودار ۱ می بینید: ایران با تفاوت اندک(۴٪) بعد اسرائیل، تهدید کننده امنیت منطقه است!(جمع دو گزینه اول)

 

نظر سنجی موسسه واشینگتن از مردم عربستان در تیر و مرداد۱۴۰۴:

باوجودی که ۸۶٪ نظر منفی درباره پیمان ابراهیمِ ترامپ دارند!(نمودار۳)

یا ۵۰٪به شهادت رساندن سید حسن را منفی می دانند!(نمودار۴)

اما ۸۷٪هم رابطه با ایران را مهم نمیدانند!(نمودار۲)

 

در این وضعیت، فرصت پیش آمده اخیر در منطقه می تواند، موازنه ساز باشد.

تجاوز رژیم صهیونی به قطر در زنجیره ای از تحرکاتی است که ذیل «پروژه اسرائیل بزرگ» جا می گیرد.

تحرّک بیشتر دیپلماسی رسمی و عمومی و جهت دهی های نقطه زن تبلیغاتی می تواند افکار عمومی عربی را به ایران نزدیکتر و از دشمنان منطقه اسلامی دور کند!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۶/۲۲

راویِ قدرت و امکانات؛ نه وعده‌های توخالی!

قطعاً از بیانیه گام دوم به اینسو رهبر انقلاب مشکل را “محاصره تبلیغاتی” و جهاد را “امید آفرینی” خوانده‌اند.

واضح است بدون امید، هیچ تحولی به سامان نمی‌رسد و جز ریزش و انسداد نتیجه‌ای نمی‌دهد.

لذا این سال‌ها بیش از گونه‌های تحول خواهی بر جهاد تبیین و امید تاکید کرده‌اند.

 

سیاه نمایی و بزرگ کردن ضعف‌ها، البته تذکر همیشگی ایشان به گویندگان و نویسندگان بوده؛ اما عنصرِ مغفول دیگری در ناامیدی و احساس ضعف در مردم موثرتر است و در کلمات ایشان هم با “نهی از وعده‌های غیر عملی” منعکس است.

 

“اگر یک ملت یا مسئولان آن، چگونگی برخورد با شعارها [آرمان‌ها] را درست ندانند، به خسارت‌های بزرگی دچار خواهند شد” (۷۵/۸/۹)

وعده‌های توخالی در قبال آن آرمان‌ها، اندازه بیان نقایص و کمبودها یأس آفرین است!

 

مثلاً نشست رئیس جمهور با اصحاب رسانه و توئیت دبیر شعام درباره گروسی، دو روی یک سکه‌اند!

اظهار فلاکت و بدبختی / خط و نشان‌هایی که انجام نمی‌شود دو روی القاء ضعف و زاینده ناامیدی در جامعه است!

همین‌ها هم سوژه‌های آن نویسندگان می‌شوند!

 

ما پیرو امیرالمومنین (ع) هستیم که مرامش این بود: کُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً

یعنی: در وعده و ادعا صدایم کوتاه‌ترین اما در سبقتِ انجام و تحقق، از همه برتر بودم (خ۳۷)

 

“روایت قدرت موشکی” با “خط و نشان‌ها”یی که در تزاحمات سیاسی نمی‌شود، تفاوت دارد!

“روایت پیشرفت” با “وعده رفاه عمومی و عدالت” تفاوت دارد!

“روایت اقتدار” با “شعارهایی که در عمل تعقیب نمی‌شود” ، تفاوت دارد…

 

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۶/۱۹

سازش با بیرون، جنگ در درون!

فرض کنید راهبرد شراکت اقتصادی با غرب (با برجام و مثل برجام) جواب داد و جنگ و تحریم رفت؛ این کوتاه آمدن در نظم و سلطه موجود در درون هم بین طبقات فقیر و غنی، سازش می‌سازد یا جنگ فقر و غنا؟!

پاسخ را ببینید!

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان؛ شب پنجم روضه آخر صفــــــــــر

 

برای قضاوت بهتر  صوت کامل جلسه پنجم را بشنوید.

«شراکت اقتصادی با تجزیه» یا «جنگ؟!»

راهبرد شراکت اقتصادی در نظم موجود به جای جنگ، قبل از غرب، راهبرد ابوسفیان و مامون عباسی هم بود!

 

اما نظم آمریکایی شما را در همین نظام سلطه، حتی شریک هم نمی‌کند! تجزیه به مقیاس امارات بعد شرکت!

مردم ایران انتخاب کنند!

طیف مقابل پذیرش سازش هم باید جمله دوم پیامبر (ص) را محقق کنند!

 

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان

شب پنجم روضه آخر صفــــــــــر

 

برای قضاوت بهتر  صوت کامل جلسه پنجم را بشنوید.

جنگ ؛ سر کفرشان نبود سر ظلمشان بود!

مسیحیان و یهودیان مدینه هر دو در کفر و عدم پذیرش رسالت ، یکسان بودند؛ چرا کار اولی با مباهله تمام و کار دومی به جنگ کشید؟!

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب دوم روضه آخر صفــــــــــــر

سخنرانی/ جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)

دانلود شب نخست «جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)» | “دانلود از پیوند کمکی

دانلود شب دوّم «جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)» | “دانلود از پیوند کمکی

دانلود شب سوّم «جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)» | “دانلود از پیوند کمکی

دانلود شب چهارم «جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)» | “دانلود از پیوند کمکی

دانلود شب پنجم «جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)» | “دانلود از پیوند کمکی

ادامه خواندن سخنرانی/ جنگ فقر و غنا در ادبیات قرآن و اهلبیت(ع)

تقدم ثروت ملی بر قدرت ملی با رسم شکل!

آقای حسن روحانی از اول، شورای امنیت ملی را مبتنی بر استراتژی تقدم ثروت ملی بر قدرت ملی بست.

 آخرین میوه این راهبرد نطق اخیر ایشان و بیانیه جبهه اصلاحات بود.

از نهاد علم هم مثل دکتر سریع القلم همین را اخیراً تئوریزه می کند:

“کشور باید میان امنیت ملی مبتنی بر ثروت اقتصادی یا امنیت ملی مبتنی بر حضور نظامی در منطقه تصمیم بگیرد…

حرکت باید به سمت نظام اقتصادی متکی بر بخش خصوصی (حداقل ۸۰درصد) باشد و سیاست خارجی صرفاً در خدمت تسهیل تولید ثروت قرار گیرد.”

عربستان، ترکیه، قطر و… در آسیا هم همیشه مثال‌های ایشان برای موفقیت این استراتژی است!

  • این استراتژیِ قرن۲۰ اتحادیه اروپا بوده: وابستگی‌های متقابل اقتصادی، مانع تهدید امنیت ملی با جنگ و نظامی گری می‌شود.

 حتی کشورهای یاغی اینگونه تغییر می‌کنند؛ چیزی که “تغییر از طریق تجارت” می‌نامند!

اما مسئول سیاست خارجی اروپا) این روش را درباره روسیه شکست خورده خواند!

روابط گسترده اقتصادی با او کمکی نکرد و حتی صادرات گاز روسیه بمثابه سلاح علیه اروپا به کار رفت!

روسیه برای اروپا تهدید وجودی است.

فرش قرمز ترامپ برای پوتین (با تقدم قدرت ملی) و ملاقات سران اروپا (با استراتژی تقدم ثروت ملی) و تحقیر آنها با نشستن جلوی میز ریاست ترامپ را چگونه تحلیل می‌کنید؟!

 گاوهای شیرده عربی با تقدم ثروت ملی بر قدرت ملی، چقدر برتر از اقتصادهای فرانسه و آلمان می‌شوند؟!

روزی که در مواجهه با تهدید وجودی اسرائیل مثل سران اروپا به دفتر بیضی می‌روند با آنها چگونه برخورد خواهد شد؟! بهتر اروپا؟!!

محسن قنبریان