بشنوید| دفاع قاطع آیت الله جزایری از کارگران گروه ملی فولاد

این جملات عالی نماینده محترم ولی فقیه در استان خوزستان پس از اعتراضات و تجمعات مکرر کارگران گروه ملی فولاد است. خداوند آن عزیز را در خدمت به مستضعفین و ستاندن حقوقشان یاری فرماید که خاطرات شیرینی در اینباره ها شنیده ایم.

⭐️اما چند نکته:

  1. چرا حقوق و دستمزد کارگر با حفظ کرامت او تعقیب نمی شود تا مجبور شوند با تجمع و اعتراض مسئولین را وادار کنند به تلاشها، سرعت و فوریت دهند؟! اگر می شد حقوق کارگران هفت تپه و گروه ملی فولاد با تقلای مسئولین استان داده شود(اقلا یکی دوماهش)، چرا تعلل، تا کار به اعتراض و شعارهای تند بکشد؟!
    این تصفیه حساب با ذی حسابهای بدحساب نمی شد یک ماه زودتر انجام شود؟!
    این روند، تداعی بدی در باور مردم و توالی ناجوری در ستاندن حق دارد!
  2. تجربه ی هفت تپه و گروه ملی فولاد بس نیست؟! باید کارگران آریوبرزن بهبهان هم رو به اعتصاب و تجمع بیاورند تا برایشان کاری شود؟!(متاسفانه امروز خبر اعتصابشان رسید!)
    خبر از پیگیری ها و تلاشهای امام جمعه محترم وجمعی از روحانیون در دوماه اخیر دارم. از اینکه چیزی هم دست اینان نیست، بی خبر نیستیم. اما آیا اگر کار کارگران آریوبرزن به آنجا که کارگران گروه ملی فولاد کشید، رسید، امام جمعه شهر از سر دلسوزی و احساس مسئولیت -مثل نماینده ولی فقیه در استان- برای تصفیه حساب بر مسئولین بالا دستی وارد نمیشود و فشار بیشتری نمی آورد؟! خوب چرا این کار را قبل از لبریز شدن صبر کارگران نکند؟!
    مسئول بالادستی ای که تقاضا را فقط به وعده پاسخ داده و نامه ی محترمانه روحانیون شهر را حتی اعلام وصول نمی کند، نباید با لحن دیگر با او سخن گفت؟!و جور دیگر از او مطالبه حق مظلومان را کرد؟!
    حفظ کرامت کارگر از دستمزد او مهمتر است نگذاریم برای نانشان جمع شده شعارها را واژگون کنند!
  3. همین ایام برای دفن بزرگ یک ایل (خان)دو نماینده معزز ولی فقیه از دو استان به بهبهان تشریف آوردند. مردم این سامان اینقدر اهل درک هستند که بدانند این تشریف فرمایی احیاء فرهنگ خان و خان بازی نیست و تکریم مردم آن ایل محترم است. و چنانچه خود بزرگواران گفتند آن مرحوم هم متدین و کارگشا بود و هم نماز خواندن یکی از آن سروران را بر جنازه اش وصیت کرده بود. لکن این را هم می دانیم که وصیت یک میت به شرط قبول، بر طرف مقابل واجب می شود اما وصیت ولیّ معصوم درباره ضعفاء و گرسنگان و گارگران بی مزد، دستور و فرمان شرعی آن امام است و ابتدائا بر علماء واجب است(خطبه ۳).

وصیت امام راحل و ولی فقیه درباره آنها، اقلا شرط ضمن عقد توکیل این نمایندگان عزیز است. بعید می دانم وضعیت این محرومان به گوش سروران نرسیده باشد.

امام عزیز مثل آن بزرگواران (روحانیون نظام) را چنین موظف کردند: “همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که بافقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین در کنارمستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیاء شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه می دهد”(صحیفه امام ج۲۰ص۳۴۱). مثل بنده از مستضعف پروری آن بزرگواران باخبرم و میدانم بیت برخی از آنها دائم مأمن محرومان و پناه جویان است لکن تصورش را بکنید یکبار هم برای کارگران محروم قدم بر چشم این شهر می نهادند، چقدر آلام آن کارگران تسکین می یافت! اقلا در ایاب و ذهاب چند باره در این دوسه ماه یکبار هم پای حرف این زمین خوردگان می نشستند و برایشان سفارشی می کردند.

الان هم برایشان کاری و مطالبه ای کنند عبادتی کم نظیر کرده و سفارش امام عزیز را امتثال کرده اند که فرمود: “وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد”(همان).

محسن قنبریان
۹۷/۹/۲۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *