نقدی بر موضع آیت الله جزایری درباره مجلل سازی حرم امام خمینی

فرمایش ایشان یک ادعاست مستند به دو دلیل:

ادعا: هرچه حرم امام مجلل تر باشد صحیح‌تر است.

دلیلشان:

  1. مثل حرم ائمه(ع)
  2. تفکیک وظیفه ما در قبال امام با وظیفه خودشان (که ساده زیستی بود).

هر دو دلیل و بالتبع ادعایشان قابل خدشه است.

به دلیل اولشان چهار نقد دارم:

۱٫ از جهت مشبّه به (حرم ائمه): مطلا و مجلل بودن حرم ائمه(ع) خود مساله‌ای اجتهادی است؛ نه ضروری مذهب است و نه حتی اجماعی فقهای شیعه. بلکه حتی “دلیل خاصی” بر جواز آن جز اصل اباحه یا عموم آیه تعظیم شعائر نیست.
به تعبیر دیگر خود مجلل بودن حرم معصوم، امر “بیّن الرشدی” نیست تا امور مشتبه با آن “مبیّن” شده حکمش واضح شود.
قائل شدن به عدم جواز حرم مطلا، برای معصوم، گناهی نیست که پاسخش “استغفرالله” باشد. همه می‌دانیم چنین حرم‌هایی نه با فتاوای فقهای بزرگ بلکه به دست شاهان در کنار کاخ‌های مجلل خود -و برای توجیه آن- مستحدث شده و حداکثر فقهاء از باب اباحه یا مصداق عرفی شدن برای تعظیم شعائر بدان رخصت داده‌اند والا بر مبنای توقیفیت شعائر -که مبنای دیگر در شعائر است- تصحیح جواز آن مشکل است.
آیا قاطبه فقهایی که تزیین حرمها را با “ظروف طلا” حرام می‌دانند (قول مشهور) و حتی حرمت آنرا به قنادیل هم سرایت می‌دهند(۱) مرتکب گناهند و باید استغفار کنند؟!
اگر درباره تزیین با ظروف طلا، از حرمت می‌گویند اما درباره گنبد و ایوان طلا نمی‎گویند بخاطر اکتفا کردن به مورد نص و جریان دادن اصل اباحه در مازاد است. فقیه بهتر می‌داند که مقابل این قولِ جواز طلا کاری سقف و دیوار (بطور اعم نه فقط در حرم) فقهای بزرگی هستند که آنرا از باب “اسراف”، “تعطیل انفاق” و “شکستن قلوب فقرا” حرام دانسته‌اند.(۲)
در خصوص چنین کاری در حرم‎های معصومین(ع) هم اقلا تامل و محل نظر می‎دانند.(۳)
قبل از پیدایش شاهان شیعی و حرم طلا، اوج اهمیت دادن به قبور، تجصیص (گچ کاری) بوده که تا زمان معصومین سابقه داشته است و سرجمع حکم به کراهت تجصیص مشهور فقهای شیعه شده است. در اینباره هم فرعی طرح شده است که: قبور ائمه(ع) چه؟ آیا گچ کاری آنها هم مکروه است؟
برخی از فقهای بزرگ، قبور ائمه را هم از “کراهت گچ‌کاری” استثناء نمی‌کنند؛ بلکه آن قبور مطهر را از “عدم جواز بناء برقبور” استثناء می‌کنند. جناب صاحب‌جواهر در این باره دارند: “سزوار آن است که استثناء قبور انبیاء وائمه از کراهت بناء بر قبور و ایستادن نزد قبور باشد -همانطور که شهید اول در ذکری و غیر او گفته‌اند- نه گچ‌کاری و تجدید. الا اینکه منظور فقها از تجصیص و تجدید همین بناء گرفته شود. چون گچ‌کاری و تجدید بناء نه سیره مستمره مردم دارد نه روایات مستفیض و نه مصلحت دنیوی و نه مصلحت اخروی. غرض شناخت مکان قبر و قبه است تا برای کسی که اراده زیارت و توسل دعا دارد معروف و شناخته شده باشد (که با بناء حاصل است و نیازی به گچ‌کاری نیست)”(۴).
وقتی گچ‌کاری قبور ائمه فاقد مصلحت دنیوی و اخروی است، طلاکاری می‌تواند به طریق اولی چنین باشد.

بحث از جواز یا عدم جواز حرم‌های مطلا و از مصادیق تعظیم شعائر بودن یا نبودن آن خود رساله فقهی مستقل و مفصلی است که اینجا مجالش نیست.
اجمالا غرض اثبات فرع اجتهادی بودن وامکان نظرات متعدد بود. یعنی می‌شود قائل به استحباب عمارت و ساختمان و توسعه آن برای حرم‌ها بود اما منکر جواز زخارف و تجملات آنها نیز شد و این گناه لازم الاستغفاری نیست.

۲٫ به جهت مشبّه (حرم امام): تمثیل بنای قبور علمای ربانی با مزار معصومین هم یک تمثیل بیّن و بدیهی نیست و مورد مناقشه فقهای بزرگی مثل صاحب‌جواهر است: “ملحق شده به قبور ائمه، قبور علماء و صلحاء و اولاد ائمه(ع) و شهداء و مثل آنها. پس استثناء شده‌اند -مثل قبور ائمه- از کراهت بناء و مثل آن. سیره مستمره مقتضی این است بعلاوه مصالح اخرویه‌ای که در آن است لکنه لایخلو من تامل للاطلاق اجلاء الاصحاب من دون استثناء (:اما چنین الحاقی خالی از تامل نیست بخاطر مطلق بودن نهی از بناء ساختن بر قبور که فقهای بزرگ بدون استثناء بیان کرده‌اند)”.(۵)
آیا آیت‌الله‌جزایری، فخر فقهای شیعه و اجلاء اصحاب امامیه را هم “کم‌فهم” می‌داند؟!
اگر کسی مبنای صاحب‌جواهر را گرفته و بخلاف آیت‌الله قائل شود که صحیح‌تر آن بود که قبر امام راحل عظیم‌الشان هم مثل سایر علماء ربانی کنار مضجع نورانی ثامن‌الحجج(ع) دفن می‌شد و قبه و بارگاه جداگانه نمی‌داشت؛ حرف گزاف و خلاف مبنایی نگفته بود بلکه به تعبیر صاحب‌جواهر به مبنای اجلاء اصحاب شیعه سخن گفته بود؛ چه رسد به اینکه قائل به جواز قبه و بارگاه برای چنین عالم ربانی‌ای شده و فقط از زخارف و تجملات آن نهی نماید. از قضا همین فهم درست است نه آنچه بدون رجوع به تراث عظیم فقه شیعه بداهه‌گویی شده است.

۳٫ به جهت تمثیل: منهای دو طرف تمثیل ایشان (حرم معصوم-حرم امام‌خمینی) خود تمثیل هم محل مناقشه است. مجلل‌سازی این دو حرم، “ازجهت منابع” هم مثل هم نیست.
حرم‌های معصومین عمدتا از طریق هدایا و نذورات و موقوفات و حداکثر سهم امام(ع) ساخته می‌‍شود، اما حرم مجلل امام(ره) عمدتا هزینه‌‍اش از بودجه عمومی کشور تامین می‌شود. چیزی که رشد بالای آن در بودجه عمومی سال‌های اخیر مساله‌دار هم شده است. پس از انتقادات به بودجه امسال حرم امام، موسسه‌تنظیم‌و‌نشر‌آثار توضیحاتی داد که براساس گزارش او سال ۹۷ از بودجه عمومی کشور ۲۸میلیارد تومان به آستان (خود حرم) اختصاص یافته است که برای کارهای عمرانی و خدماتی است و ۱۰میلیارد تومان آن جهت تسویه بدهی به بانک سپه [لابد برای وام ساخت و سازها] می‌باشد. جالب اینکه این گزارش از کاهش ۵میلیارد و۶۰۰میلیون تومانی امسال بودجه حرم می‌گوید! حبیب محمد مرادی -معاون مالی اداری آستان- هم ۲۴میلیارد تومان از بودجه سال قبل(۹۶) برای آستان را برای تسویه بدهی‌های بانک در فعالیتهای عمرانی مرقد خواند. وقس علی هذا
آیا امام خوب و مهربان امت -که بخاطر پناهگاه نداشتن همه مردم تهران یک ساعت در پناهگاه نرفت- را با صرف چنین بودجه‌هایی دارای کاخی مجلل کنیم؛ صواب است و ثواب دارد؟! او را از خود راضی کرده‌ایم یا مرتکب “نقض غرض” شده‌ایم؟
بهتر نبود امام عزیز چنین حرم پرتجملی نداشته باشد و یک جماران بزرگتر برای دلدادگانش داشته باشد اما بهانه بدخواهی ها و مقایسه ها به مثل گاندی و… نشود؟!
آیا جماران ساده و گلی او -که آیت حقانیتش بود- در فقدانش تسلی دل میلیونها فقیر و مستضعف نبود که زیر سایه سنگین کاخ جدید شهر آفتاب مدفونش کردیم؟!
حرم آن اسوه زهد را انگشت‌نمای ویژه‌خواری حکومتی از سوی بدخواهان کردن را، “هرچه مجلل‌تر، صحیح‌تر” خواندن نه فقاهت است و نه سیاست.
زمانه، زمانه تقلیب واژه‌هاست. فقط “حرم امام” نیست که “نقض غرض امام” است؛ حساب ۱۰۰امام هم در تهران با شرکت رویال کاخ‌های مجلل ساخته؛ بازوی اجرایی فاصله طبقاتی می‌شود تا با سود آن بتواند در روستاها و مناطق محروم برای فقرا کوخی بناء کند!
بنیاد مستضعفان امام هم با ساختمان‌های مجلل و هلدینگهای بزرگش عملا نقض غرض رسیدگی به مستضعفان شده است.

۴٫ فارق دیگر این تمثیل: این است که حرم امام در واقع “حصه‌ی ساختمانی جمهوری اسلامی” و یکی از “ایوان‌های حکومتی” آن است. در حرم امام رضا(ع) هم برای جمهوری اسلامی سخن گفته می‌شود و رهبر معظم انقلاب اقلا سالی یکبار آنجا دیدار عمومی دارند اما مثل حرم امام “یکی از شعب حکومت” نیست. نشان به این نشان که در هر مناسبت سیاسی یا ورود مهمانان خارجی و سران کشورهای دوست، در حرم امام مراسم اهداء گل و یادبود و تجدید عهد و… برقرار می‌شود . اصلا بخاطر همین در حرم مجلل یک vip مخصوص ساخته شده است.

این تفاوت هم موجب می‌شود قاعده ساختمان‌های حکومت بر حرم جاری باشد نه قاعده ساختمان‌های مردمی و خصوصی. قاعده برای حکومت این است که ساده و بی‌تجمل باشد. در این‌باره بیش از ۴۰ روایت از ائمه(ع) رسیده که همه در این مضمون استفاضه بلکه تواتر معنوی دارند که در وضعیت حکومت، اسباب و اثاث و متعلقات حکومتی باید در حد زندگی فقراء باشد.(۶)

در دو روایت این مضمون از امیرالمومنین(ع) هست که: خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که خود را با مردم تنگ دست برابر دارند تا فقر و تنگدستی بر او فشار نیاورد”(۷)

آیا حرم مجلل و پرخرج امام بر فقرا فشار نمی‌آورد؟ وقتی هرسال در ترس حذف یارانه‌شان -تنها درآمد بسیاری- هستند اما ارقام نجومی بودجه برای کاخ‌سازی مرقد امام را می‌شنوند آیا برشان فشار نمی‌آید؟

آیت‌الله‌جزایری باید بهتر بداند: حرم امام و خانه‌ها و محل کار مسئولین، صنایع هسته‌ای نطنز و فردو یا سایت‌های موشکی بالستیک نظام نیست که آیه واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و شعار “هرچه بیشتر، بهتر” برش سایه اندازد؛ بلکه محل اتصال قلوب امت به نظام است و این روایات وشعار “هرچه ساده‌تر، بهتر” برش سایه دارد.

مفضّل بن عمر و معلی بن خنیس هرکدام جداگانه سلطنت و امکانات بنی‌عباس برایشان آرزو شد که اگر این شوکت و سلطنت دست امام صادق(ع) بود ما هم با ایشان در این امکانات شریک می‌شدیم! امام در دو روایت هر دو را نهیب زده که: “وای بر تو اگر حکومت دست ما بود؛ جز بیداری شب و تلاش پیگیر روز و پوشیدن لباس خشن و غذاهای خشک بهره‌ای نمی‌بردیم” در روایت مفضل اضافه دارد: “و الا (اگر غیر از این کنیم) جهنم خواهد بود”!(۸)

اصبغ بن نباته گوید امیرالمومنین(ع) به کوفه که وارد شد وقتی پرسیدند کدام کاخ سکونتتان دهیم؟ فرمود: “در کاخ فساد منزلم ندهید”! و خانه جعده بن هبیره سکنی کرد .(۹)

همه مسجد کوفه رفته‌اند و دکهالقضای او را در مسجد کوفه دیده‌اند. دارالحکومه پیامبر(ص) هم مسجد ساده‌اش بود که شعار “عریشا کعریش موسی” مانع تعمیر و حتی سقف کردنش جز همان پر و پیش میشد.

امام(ره) به تاسی از این روایات و سیره، حسینیه جماران را برگزید. آیت‌الله‌جزایری خوب است در کسوت یک فقیه از این روایات جواب دهد یا صغرای استدلال را باطل کند. آیا شکی در این است که حرم امام شعبه‌ای از حکومت است؟

اگر چنین است آیا کاخ جدید شهر آفتاب، برابری حرم امام با کوخِ مستضعفان را نقض نکرده است؟ آیا رشد سالانه بودجه آن بخاطر تجملات اضافی‌اش در کنار واهمه دائمی مستضعفین از حذف یارانه‌شان سیمای علی گونه آن رهبر مردمی را آسیب نمیزند؟!

آیت‌الله‌جزایری خبر دارد امسال بسیجیان خمینی بجای حرم مجللش کنار پابرهنگان مناطق محروم با خمینی بزرگ تجدید عهد کردند؟!

از این حیث حرم امام باید مثل حسینیه جماران، حسینیه امام خمینی(متعلق به رهبری) و حداکثر پاستور باشد نه مثل سعد آباد.

چه حیف که پیش از حرم مجلل، کاخ مجلل برای مسئولین(سعدآباد) تئوریزه شد بعد برای امام مستضعفان هم سعد آباد ساختند و حالا میکرفون به دست می‌آیند تا از موجهین جوازش را گرفته مثل آن تئوریزه‌اش کنند.

  • به دلیل دومشان دو نقد دارم:
  1. آیا وظیفه ما در قبال امام، مجلل‌سازی حرم اوست؟!

ایشان می‌خواهد بین “تکلیف ما” و “تکلیف امام” فرق بگذارد تا مجلل‌سازی حرم را توجیه کند. اما به زعم حقیر یک قدم عقب تر از تکلیف، ایشان بین “امام حی” و “امام راحل” فرق نهاده و این غفلت بزرگی است. امام حی را مکلف به کوخ‌نشینی اما امام راحل، حرمش هرچه مجللتر صحیح‌تر! اولی وظیفه خود او و دومی وظیفه ما در قبال او قلمداد شده است.

از ایشان باید پرسید چرا امام حی، جماران کاه و گلی را پسندید؟ چرا ما در حیاتش حسینیه‌ای مجلل برایش نساختیم و اگر می‌ساختیم هم قبول نمی‌کرد؟ امام که خود در آن حسینیه زندگی نمی‌کرد. آنجا برای ما از اسلام می‌گفت و مستضعفان عالم را علیه مستکبران بسیج می‌کرد ؛پس چرا اجازه نمی‌داد برایش حسینیه بزرگ و در شأنی بسازیم؟ ولو خود در کوخی زندگی کند!

جواب آیت‌الله حتما این خواهد بود که “رسالت امام مستضعفان” چنین اقتضاء می‌کرد که حتی برای نشر اسلام و انقلاب -نه فقط زندگی شخصی‌اش- از یک حسینیه گلی و فقیرانه استفاده کند.

می‌پرسم حالا چه عوض شده است؟ آیا “رسالت خمینی” تمام شده است؟!

قطعا جواب منفی است. خمینی حقیقت همیشه زنده تاریخ است و “رسالت او” باقی است.

حتما همه هم نظریم که رسالت آن امام مستضعفان در “آثار او” پیداست. از همین روست که با صرف هزینه، تلاش می‌شود تفکرات و سخنان امام به زبانهای مختلف ترجمه و به گوش جهانیان رسانده شود.

حال نقطه کانونی اشکال این است: “تفکیک بین آثار” امام چه منطقی دارد؟

آیا حرم، مزار و ابنیه ی متعلق به او، آثار او نیست؟! آیا از جماران و خانه ی نجف و قم و حرم شهر آفتاب پیامی به مخاطبین داده نمیشود؟ اگر نه پس چرا هزینه های بالا صرف مرمت و نگهداری آنها میکنیم؟!

اگر اینها هم آثار امام و حاوی پیامی از امام است -که هست- پس چگونه می تواند در تعارض با آثار کلامی و بیّنات سخن ایشان قرار گیرد؟!

امروزه ابنیه و اماکن -که جلوه های باورها و ارزشها در فرهنگهاست- پیشتر و بیشتر از خود باورها و ارزشها در دنیا دیده میشود. برای این مهم علم جامعه شناسی دین، صنعت گردشگری و گزارشهای جهانگردان و مستشرقان و دهها عنصر دیگر در دنیای جدید دیده شده است. هرکس آثار مستشرقان یا سیاحان را بخواند می بیند قبل از مواجهه با متون دینی ما از ابنیه و آثار فرهنگی ما درباره دین ما قضاوت کرده اند .

حرم امام یکی از آثار او در چشم جهانیان است که هرسال اقلا روز ۱۴ خرداد صدها سفیر و وزیر و خبرنگار و مستند ساز پیش از خواندن صحیفه امام آنرا دیده و تفسیر و به جهان مخابره میکنند. این به عینه در زمان حیاتشان هم بود. نماینده گورباچف(یا رجال سیاسی دیگر دنیا) وقتی وارد جماران او می شدند قبل از کلمات ایشان، پیام هایی از در و دیوار جماران میگرفتند که جملات امام آنرا تکمیل میکرد. ظاهر ساده یک پیرمرد نورانی روی کاناپه ای ساده در حسینیه ای گلی با سخنانی ساده اما عمیق و پراز معنویت که جبهه سرمایه داری را نشان میگرفت و پناه محرومان میشد؛ همه با هم همراستا و در پیوند بود.

همین در سیره رسول اعظم(ص) هم بود که پس از فتح مکه مسجد ساده و پوش شده از پر و پیشش محل استقرار وفدها و گروههایی میشد که می آمدند با اسلام آشنا شوند. پیامبر در مقابل مسقف کردن آن هم مقاومت میکرد چون ابنیه خود جزیی از آثار و سهمی از پیامند. پیامبر پیامش را در آن فضا معنا می داد.

امروز دچار این تهافت و تعارض آشکار بین “بیانات امام” و “ابنیه امام” هستیم: یکی رسالت تهییج مستضعفین با اسلام ناب مقابل مستکبرین و اسلام آمریکایی را برعهده دارد و یکی خود نمادی از سرمایه داری و سازگار با همان اسلام اشرافیت است!

امام بود که به آل سعود نهیب میزد : “پیامبر اسلام نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزییناتی ندارد”(۲۹تیر۶۷) امروز این کلام برنده او را “اسیر” مناره های تزییناتی کردیم و برای خودش حرم اشرافی ساختیم. رسالتش را کُند کردیم و نامش را “وظیفه ما ” گذاشتیم!

از نماینده امام در اهواز (از اول انقلاب تا کنون) میخواهم بپرسم : آیت الله! چرا ائمه و بخصوص امیر المومنین(ع) برای پیامبر(ص) به این وظیفه که شما میشمارید عمل نکردند؟! چرا علی(ع) برای پیامبر حرم مجلل نساخت؟! میدانید در عهد حکومتش نه در تقیه بود و نه زیارت رسول الله ممنوع بود. آنچه از زرق و برق در حرم پیامبر آمد، کار معصومان مبسوط الید نبود ؛ سازه های امویان و البته برای توجیه و همگن سازی کاخ سبزشان بود! با این مبنا لابد آنها هم مأجورند چون به وظیفه شان عمل کرده اند: حرم پیامبر هرچه مجلل تر بهتر! و علی(ع) هم -نعوذ بالله- در وظیفه اش کوتاهی کرده که شعار “هرچه مجللتر صحیحتر” را پس از عثمان برای حرم پیامبر تعقیب نکرد!

از امام جمعه پرسابقه کشور(و شاید پرسابقه ترین) می پرسم: فرق مصلای نماز جمعه و حرم امام چیست؟ مصلا هم محل زندگی امام جمعه نیست و ممکن است احیانا نوادری از آنها در کوخی زندگی کنند. پس چرا امام اجازه نداد مصلای پایتختِ انقلاب را مجلل بسازند؟

بخوانید: “ان شاءالله در کنار ساختن مصلای تهران، در ساختن بینش کفر ستیزی مسلمانان موفق باشید. ضمنا سادگی مصلی باید یادآور سادگی محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد و شدیدا از زرق و برق ساختمانهای مساجد اسلام آمریکایی جلوگیری شود”.(۲۳آبان۶۷)

انصافا با این فصل الخطابها چه کردید؟ برای امامی اینچنین حرمی با زرق و برق اسلام آمریکایی ساخته و تیغ تیز آن عزیز را کُند کرده و نامش را وظیفه نهادید؟!

۲٫ تجلیل از امام به چیست؟
(این قسمت از نقد را که مربوط به اهواز و آیت الله جزایری بود را فعلا نشر عمومی نداده و محضر خود آن بزرگوار تقدیم میکنم.)

محسن قنبریان ۹۷/۱/۱۶

پاورقی:

(۱) خوئی/مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی ج۲ص۴۶۴
(۲)علامه حلی: تذکرهالفقهاء ج۲ص۲۲۵ و نهایهالاحکام ج۱ص۲۹۷/
شهید اول:ذکری ج۱ص۱۴۶ البته قطع به علیت تحریم بخاطر این وجوه ندارد وامکان تعبد محض هم میدهد:ص۱۴۸/
شهید ثانی: مسالک الافهام ج۱ص۱۳۲ ایشان این نقض برخی فقها که این وجوه در سایر جواهرات وسنگها قیمتی هم هست پس چرا آنها حرام نیست را جواب میدهد:”…خفاءنفاسهذلک علی اکثر الناس فلایلزم ما یلزم من النقدین من الخیلاء وکسر قلوب الفقراء”
(۳)شهید اول :ذکری ج۱ص ۱۴۶: وفی المساجد والمشاهد نظر لفحوی النهی وشعار التعظیم/
شهید ثانی :روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان ج۱ص۴۵۸: “…وهل یحرم تزیین المشاهد والمساجد بها کما یحرم تزیین غیرها من المجالس ؟ نظر: من اطلاق النهی وحصول التعظیم” شهید اول با فحوی نهی ،اولویت نهی از تزیین با طلا در مشاهد را میفهماند ومثل شهید ثانی که علت تحریم را وجوه یاد شده میداند میتواند همان استدلال محقق خویی در قنادیل طلا را جاری کند که با حرام نمیتوان تعظیم شعائر کرد. سید عبدالحسین لاری در تعلیقه اش بر ریاض المسائل ص ۳۴۷به همین امر اشاره دارد در بحث تزیین مشاهد با طلا ونقره بخاطر تعظیم شعائر دارند: “الا ان یقال بحدوث تلک السیره واستغناء تعظیم شعائر الله بمحلاته عن محرماته.
(۴)جواهر الکلام ج۴ص۳۴۰و۳۴۱
(۵)جواهر الکلام ج۴ص۳۴۱
(۶)ر.ک: دراسات فی ولایت الفقیه و فقه الدولهالاسلامیه ج۲ ص۸۱۷الی ص۸۳۳
(۷)الکافی ج۱ص۴۱۱ و ص۴۱۰
(۸)الکافی ج۱ص۴۱۰/ بحار الانوار ج۵۲ص۳۵۹ح۱۲۷
(۹)وقعه صفین نص ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *