استاد قنبریان درجمع معاونین و مربیان پرورشی مدارس استان قم. ۱۴۰۳/۱۲/۸
اصالت فرد و جامعه باید در کنار هم معنا پیدا کند!مشکل امروز دانش آموزان فقط ندانستن وشبهات نیست، بلکه گرفتار شدن در شهوات و تمایلات است. تربیت، فراتر از آموزش است؛ هدف، ساختن انسانهایی است که نهتنها جامعهپذیر، بلکه جامعهپرداز باشند؛ نسلی که بتواند در تراز انقلاب اسلامی، تمدنساز باشد.شهید رجایی در ۱۳۵۹ امور تربیتی را برای چنین هدفی بنیان نهاد.
تربیت فقط به نمازخوان و مؤدب کردن افراد ختم نمیشود؛ هدف، جامعهپردازی است! یعنی تربیت نسلی که بتواند در برابر جاهلیت بایستد و طرحی نو دراندازد. جامعهی الگو، جایی است که جز خدا پرستیده نشود و جز عدل و احسان حکومت نکند. اگر هدف تربیتی ما ساختن انسانهایی در تراز سید حسن نصرالله و حاج قاسم سلیمانی باشد، آنگاه نسلی خواهیم داشت که نهتنها جامعهپذیر، بلکه جامعهپرداز است.
این همان مطالبهی شهید رجایی از امور تربیتی بود.
بایگانی برچسب: s
آموزش حق نه کالا!
دهها ساعت بحث فقهی-کلامی بهتر از رفتار فطری معلمان عزیز نمی تواند ثابت کند که آموزش کالا نیست و حقی همگانی است.
اگر کالا بود در قبال مزدی ناچیز این صحنه ها خلق نمی شد!
کاش نئولیبرال های ریشو و ریش تیغ بفهمند با کالا کردن آموزش و پولی کردن مدارس چطور زیبا ترین صحنه های انسانی را از حافظه بشر محو می کنند!
دستگاه سنجش عدالت
اینجورها هم نیست!
از آراء شهید مطهری متفکر انقلاب اسلامی ۴گانه مهمی در نظریه عدالت به دست می آید:
- هر قانونی باید مبتنی بر عدالت (مبنای عدلیه)
- هر عدالتی باید مبتنی بر استحقاق(تعریف عدالت)
- هر استحقاقی باید سندی در واقعیت آن موجود داشته باشد.(سند طلبکاری و حق طبیعی به تقریر خاص ایشان نه مبانی غربی) (ر.ک: مجموعه آثار ج۱۹)
مثلا واقعیت و طبیعت دندان و هاضمه گوسفند، سندی بر حق علف برای اوست؛ اگر خالق علف نیافریند، خلاف حکمت اوست؛ اگر علف خدادادی از گوسفند منع شود، منع استحقاق و بی عدالتی است و آن قانون باطل!
گوسفند حق تحصیل و حق رأی ندارد اما انسان بخاطر واقعیت عقل و اراده آزاد در او، این دو حق را دارد. (ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری ج۱۹ص۱۵۸)
شهید مطهری همین قاعده را درباره تامین کفاف معیشت برای کارگر تا مدیرکل طرح می کند. (ر.ک: مجموعه آثار ج۲۰ص۴۹۹و۵۰۰)
مخارج واقعی معیشت در حد کفاف یک کارمند و فرزندانش، سند استحقاق و طلبکاری اوست. اعطای این حق به تصریح روایات، عدالت است.
اقلا تا اینجا هیچ فرقی بین کارگر و وزیر و کارمند و رئیس جمهور نیست!
اما قانون های کنونی این کفاف را تامین نمی کند. فقط حدود ۱۰۰هزارتومان حق اولاد! و کل دریافتی هم در درصد قابل توجهی زیر خط فقر! آیا این ارقام واقعیت استحقاق او را پر می کند؟! واقعا خرج فرزند ۱۰۰هزارتومان است؟!
پس قطعا قوانین جاری عادلانه نیست.
بقیه پارامترهای پرداخت نیز در همین دستگاه سنجش قابل ارزیابی است.
مثلا دو پارامتر مدرک و کارآمدی یک کارمند یا کارگر را میشود در این دستگاه ارزیابی کرد:
مدرک یک واقعیت عینیِ استحقاق ساز نیست تا براساس بیشتر شدنش، پرداخت بیشتر عادلانه باشد! مدرک، کف صلاحیت برای جذب به خدمت است.
اما کارآمدی، تجربه و مانند آنها یک واقعیت عینی است و افزایش کارآمدی مجموعه را موجب می شود. مدرک اگر اثری داشته باشد برای همین کارآمدی دارد و الا خود اصالتی ندارد.
اگر برای کارآمدی و مهارت، تفاضلی متعارف در پرداخت حقوق و دستمزد اتفاق افتد، عادلانه است.
واقعیت این است که در بسیاری از زمینه ها مشکل عدالت، نه نظری بلکه عملی و اصابت به هسته سخت است.
هسته سخت سیاسیون، تعارض منافع و مانند آن.
در رتبه بعد مشکل اقتصادی و کوچکی کیک اقتصاد!
محسن قنبریان
هم آیت الله، هم روشنفکر، هر دو مدرسه خصوصی دارند!
حجتالاسلام قنبریان: کارخانه ها تمام شده رفتند دنبال مدارس برای سرمایه گذاری!
مدرسه ای که صد ملیون پول میگیرد شوخی میکند که میگوید غیرانتفاعی هستم، پس انتفاع چیست؟ عدالت آموزشی محقق نمیشود چون خیلی از مسئولین مدرسه خصوصی دارند
پیوست:
نقل دکتر لاریجانی از رهبر انقلاب: من هنوز سیاست کلی اصل۴۴ درباره آموزش و پرورش و آموزش عالی و بهداشت و درمان را ابلاغ نکردهام!
کالاییسازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۱)
حجتالاسلام قنبریان
وقتی از کالاییسازی صحبت میشود ما با یک پدیده مدرنی روبهرو هستیم که به سمت کالایی کردن همه ارزشهای ذاتی در حال پیشروی است. ارزشهایی که قبلا به چشم کالا به آنها نگاه نمیشده است. ارزشهای ذاتی از جمله شعر گفتن و برخی افتخارات شخصی و خانوادگی وامثال آن که در این دنیا به سمت کالاییتر شدن آمدند. بهخصوص عوامل اصلی اقتصاد زودتر از رشتههای دیگر شروع به کالایی شدن کردند بهنحوی که میتوان این عصر را عصر کالایی شدن نامید.
کالای عمومی عبارت است از کالا و خدماتی که بهطور اعتباری یا ذاتی سهم هرکسی به قدرت خرید و توان مالی و امثال اینها بستگی ندارد. برعکس، کالا و خدمات خصوصی، کالاهایی هستند که قدرت خرید افراد، توانایی و طبقه اجتماعی و تمایل آنها در آن اثر دارد.
مایکل سندل در کتاب «آنچه با پول نمیتوان خرید» تعبیر خوبی به کار میبرد و میگوید که اگر با پول فقط نمیشد قایق لوکسی یا ماشین پورسی داشت، آن وقت پول نداشتن یا نابرابری در ثروت خیلی آزار دهنده نبود، اما وقتی همه چیزهای خوب را فقط با پول میتوان داشت، از جمله بهداشت بهتر و آموزش بهتر، آنوقت پول نداشتن و یا تبعیض در جامعه یا نابرابری جدیتر خود را نشان میدهد. از این رو منظور از کالایی شدن این است.
آموزشی که امروز هست یعنی نظام آموزش و نهاد مدرسه، چند خصوصیت اصلی دارد که باید به آن توجه داشته باشیم: اولا برعکس دنیای گذشته اجباری است؛ یک دستگاه رسمی و همگانی است و…