بایگانی برچسب: s

دستگاه سنجش عدالت

اینجورها هم نیست!

از آراء شهید مطهری متفکر انقلاب اسلامی ۴گانه مهمی در نظریه عدالت به دست می آید:

  1. هر قانونی باید مبتنی بر عدالت (مبنای عدلیه)
  2. هر عدالتی باید مبتنی بر استحقاق(تعریف عدالت)
  3. هر استحقاقی باید سندی در واقعیت آن موجود داشته باشد.(سند طلبکاری و حق طبیعی به تقریر خاص ایشان نه مبانی غربی) (ر.ک: مجموعه آثار ج۱۹)

مثلا واقعیت و طبیعت دندان و هاضمه گوسفند، سندی بر حق علف برای اوست؛ اگر خالق علف نیافریند، خلاف حکمت اوست؛ اگر علف خدادادی از گوسفند منع شود، منع استحقاق و بی عدالتی است و آن قانون باطل!

گوسفند حق تحصیل و حق رأی ندارد اما انسان بخاطر واقعیت عقل و اراده آزاد در او، این دو حق را دارد. (ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری ج۱۹ص۱۵۸)

شهید مطهری همین قاعده را درباره تامین کفاف معیشت برای کارگر تا مدیرکل طرح می کند. (ر.ک: مجموعه آثار ج۲۰ص۴۹۹و۵۰۰)

مخارج واقعی معیشت در حد کفاف یک کارمند و فرزندانش، سند استحقاق و طلبکاری اوست. اعطای این حق به تصریح روایات، عدالت است.

اقلا تا اینجا هیچ فرقی بین کارگر و وزیر و کارمند و رئیس جمهور نیست!

اما قانون های کنونی این کفاف را تامین نمی کند. فقط حدود ۱۰۰هزارتومان حق اولاد! و کل دریافتی هم در درصد قابل توجهی زیر خط فقر! آیا این ارقام واقعیت استحقاق او را پر می کند؟! واقعا خرج فرزند ۱۰۰هزارتومان است؟!

پس قطعا قوانین جاری عادلانه نیست.

بقیه پارامترهای پرداخت نیز در همین دستگاه سنجش قابل ارزیابی است.

مثلا دو پارامتر مدرک و کارآمدی یک کارمند یا کارگر را میشود در این دستگاه ارزیابی کرد:

مدرک یک واقعیت عینیِ استحقاق ساز نیست تا براساس بیشتر شدنش، پرداخت بیشتر عادلانه باشد! مدرک، کف صلاحیت برای جذب به خدمت است.

اما کارآمدی، تجربه و مانند آنها یک واقعیت عینی است و افزایش کارآمدی مجموعه را موجب می شود. مدرک اگر اثری داشته باشد برای همین کارآمدی دارد و الا خود اصالتی ندارد.

اگر برای کارآمدی و مهارت، تفاضلی متعارف در پرداخت حقوق و دستمزد اتفاق افتد، عادلانه است.

واقعیت این است که در بسیاری از زمینه ها مشکل عدالت، نه نظری بلکه عملی و اصابت به هسته سخت است.

هسته سخت سیاسیون، تعارض منافع و مانند آن.

در رتبه بعد مشکل اقتصادی و کوچکی کیک اقتصاد!

محسن قنبریان

مدارس خصوصی و سیفون!

 

شباهت ایندو به این است که برای رد شدن از گیر کنکور، کاسبان کنکوری قرار داده شده که درآمدی برابر با یک سوم درآمد نفتی کشور دارند (و البته ۶۰۰۰میلیارد تومان معافیت مالیاتی!)

مدارس خصوصی اقلا می تواند ۱۸درصد، بچه پولدارهای نه حتما با استعداد را از این سد رد کند و برترین های کنکور کند!

اما فرق خصوصی شدن آموزش با سیفون در دستشویی پولدارها، این است که سیفون آنها فقط روی آفتابه فقرا را کم می کند ولی دیگر موجب تبعیض بین نسلی و تبدیل ثروت به قدرت نمیشود؛ لکن خصوصی شدن آموزش میشود!

وقتی فقط ۵درصد برترین های کنکور از مدارس دولتی است، یعنی ثروت می تواند تولید علم و بعد قدرت سیاسی کند کاری که از سیفون بر نمی آید. بابای پولدار،فردا بچه ای با رزومه علمی و پس فردا مدیر ارشد دولتی دارد! پس جای سیفون چرا روی مدرسه خصوصی سرمایه گذاری نکند؟!

بنظر آقازاده فقط با ۶۰۰۰میلیارد معافیت مالیاتی کاسبان خصوصی کنکور چند مدرسه میشود زد؟!حقوق چند معلم را میشود داد؟!چقدر برای آموزش مطلوب رایگان کم داریم؟!

آقازاده خانواده انقلابی خبر دارد اولین بار در سال۱۳۴۵ سندی ازسوی دفتر برنامه وبودجه شاه تحت عنوان “مساله واگذاری امور فرهنگی به مردم” منتشر شد که در آن قید شد:مدارس خصوصی آنچنان بایدگسترش یابد که

تمام فرزندان طبقات مرفه به اینگونه مدارس دسترسی داشته باشند!

البته در همان حکومت جور پهلوی،سال۵۳جلوی آن گرفته شد و بعد از انقلاب(بعد سال۶۷)به همت پدران و پدر بزرگان انقلابی مثل شما دوباره بازتولید شد و این شبها از منبرحسینی برای آن پینه دوزی میشود!

محسن قنبریان

مطالب مرتبط:

* مقایسه مدرسه خصوصی و سیفون از بیان سخنران محترم گرفته و تعقیب شده و خدای نکرده قصد اسائه ادب و توهین به هیچکس نیست!

پیوست یادداشت مدارس خصوصی و سیفون/ جهت مطالعه بیشتر

خصوصی سازی آموزش در کشورهای در حال توسعه – شواهد و پیامدها

 

در این گزارش یافته‌های کلیدی تحقیقات تجربی در موضوع تأثیرات شیوه‌های خاص خصوصی‌سازی مدارس به ویژه در کشورهای در حال توسعه مروری شده است.

خلط بین خدمات عمومی و کالای خصوصی!

از کامنت های برخی دوستان درباره یادداشت “مدرسه خصوصی و سیفون” دیدم تذکر این نکته هم ضروری است:

سیفون، خانه، ماشین و اشیاء اینچنین همه کالای خصوصی در اقتصادند ؛ لذا هیچکس نمی گوید بخاطر فقیر، پولدارها همه خانه ۴۰ متری بنشینند یا به آفتابه بسنده کنند!

اما آموزش و بهداشت و… خدمات عمومی اند و حساب دیگری دارند. اینجا  اول کیفیت مطلوب باید برای عموم تامین شود. کالای خصوصی کردن آموزش -بخصوص وقتی برخی مدرسه داران، سیاستگذاران آموزش عمومی هم هستند- خدمات عمومی شدن آنها را به مخاطره می اندازد.

 

تحقیق نشان داده، کمبود منابع فقط یک بهانه است و در دوره های درآمدهای بیشتر نفتی، رشد مدارس پولی بیشتر بوده است!

کالایی سازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۲)؛ استدلال‌های فقهی و حقوقی

با سواد شدن را نمی‌توان فروخت و مثل کالای خصوصی با آن برخورد کرد و آن را وارد رقابت‌ها و سایر مناسبات بازار کرد. همچنین بر طبق اصل ٣٠ قانون اساسی دولت موظف است وسائل آموزش‌وپرورش رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی به طور رایگان گسترش دهد.

ادامه خواندن کالایی سازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۲)؛ استدلال‌های فقهی و حقوقی