بایگانی برچسب: s

یکی از فضلا درباره این نقد، یادداشتی نوشته که احتراما به زحمت ایشان، [نقد را جهت] مشاهده و قضاوت را می‌گذاریم:
نقد اسماعیل فخریان

  • سخنرانی هر چند شب آیت الله خاتمی را گوش دادم و آن نقد را نگاشتم و لینک صوت کامل شب مورد نقد را هم برای مخاطب گذاشتیم.
  • ظاهراً عیان است جمله: “خواص و حلقه‌های میانی…” در نقد، انصراف به خواص مورد نقد و صاحبان آن اوصاف دارد نه تمام جوانان انقلابی و عدالت خواهان و …!!! (همچنین است ماله کشی و…)
  • درباره رهبری، امید و… در همان یادداشت هست و نیازی به تکرار نیست.
  • از مومنانی که خطرهای ۵گانه یادداشت آن عزیز را برایم عیان می بینند، ملتمسانه تقاضا دارم برای این کمترین دعا کنند تا قبل از انحصار طلبی عدالت و عدالت خواهی و عاقبت نابخیری خداوند به شهدای این انقلاب الهی ملحقم گرداند. شهادت هنوز تنها غنیمت عاقلانه و عاشقانه از نظام جمهوری اسلامی است اگر نصیب خوشبختی شود!

محسن قنبریان

فرق خلاف شرع‌های ج.ا با حکومت علی(ع)؟!

 

آیت الله سید احمد خاتمی فرموده‌اند:

  • “نظام ما مصداق دولت حق است؛ که رهبر بزرگی دارد که عاشق بی قرار اهل بیت و شهادت است و ۲ساعت مانده به اذان صبح مشغول راز و نیاز با خداست و رئیس جمهوری دارد که حتی در روزهای جمعه و تعطیل به مناطق مختلف بخصوص محروم سرکشی می کند”
  • ” در عین حال مشکلات، گرفتاری، اختلاس، بی تدبیری و قیمت های افسار گسیخته هم هست؛ که اینها محکوم است، اما اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم؟! آیا حکومت دین را رها کنیم؟!”
  • ” در کتاب روضه کافی آمده که امام علی(ع) فرمود در حکومت من ۳۰خلاف شرع است که از دست من کاری ساخته نیست؛ یکی اینکه نتوانستم فدک را به بچه های فاطمه بدهم. منطق امیرالمومنین این است. اگر حکومت علی باشد، ۳۰خلاف شرع است و اگر حکومت علی نباشد ۳۰۰خلاف شرع و بیشتر رخ می دهد”
    https://aftabnews.ir/fa/news/730840
    صوت کامل سخنرانی آیت الله خاتمی را اینجا بشنوید.

چند نکته محضر ایشان:

  1. شورش مردم علیه یا له عدالت؟!
    در روایت صحیح السند کافی، ۳۰خلاف شرع (عمدتا در حوزه عدالت اجتماعی) وجود دارد، اما جایی از آن نیست که حضرت فرموده باشد: از دست من کاری ساخته نیست!
    آنچه در روایت هست این است که: «حکمرانان پیش از من کارهایی انجام دادند که در آنها با رسول خدا(ص) مخالفت کردند و از روی تعمد راه خلاف پیمودند و پیمانش را شکستند و سنت و روشش را تغییر دادند. اگر من بخواهم مردم را به ترک آنها وادارم و به جای اصلی آنها بازگردانم و به همان ترتیب که در زمان رسول خدا بود مقرر دارم، لشکر از دور من پراکنده شوند تا جز خودم تک و تنها بجای نمانم و یا اندکی از شیعیان من که برتری مرا شناخته و وجوب اطاعت و امامت مرا از روی کتاب خدای عزوجل و سنت رسول خدا دانسته اند بجا می مانند» (الروضه فی الکافی ترجمه رسول محلاتی ج۱ص۸۵)
    اگر منظور آیت الله از جمله “از دست من کاری ساخته نیست” همان است -که در تتمه روایات درباره اعتراض عمومی به حضرت درباره نفی جماعت برای نافله خواندند- درباره دوره امیرالمومنین درست فرموده اند اما چه ربط و شباهتی با مردم ایران دارد؟!
    مردم ایران علیه حکمرانان سابق و روش های شاهنشاهشان شوریدند نه علیه سیاست های عدالتخواهانه حکمرانان جدید!
    ارزشهای علوی و کاهش فاصله طبقاتی پس از انقلاب مردم رو به تحقق نهاد، الان مردم از کوتاهی درباره تبعیض و فساد و بی عدالتی گله مند و معترض اند نه از برخورد با اینها! خواص و حلقه‌های میانی بجای استفاده از این خواست توده ها برای تصحیح دیوانسالاری و سیاستهای ضد عدالتی، با انواع توجیه و تخدیر، پشت وضع موجود می ایستند!
    پس آن شرایط ناکامی علوی چه شباهتی به ما دارد؟! شاید حداکثر همان شل حجابی در بیانات ایشان شباهتی داشته باشد که بعضا مقاومتی میشود و از قضا حکومت هنوز کوتاه نیامده و از دستش کار برمی آید!
  2. خط و نشان برای خلاف شرع ها یا ماله کشی؟!
    چون شاید از رهبر انقلاب بهتر از این طلبه ناچیز بپذیرند، تشریح ایشان از اقدامات امیرالمومنین در حوزه عدالت اجتماعی را نقل می کنم:
    “عدالت علی(ع) در قلمرو جامعه یعنی عدالت اجتماعی. در اینجا امیرالمومنین نسخه کامل اسلام است. حکومت امیرالمومنین یک حکومت صددرصد اسلامی است نه ۹۹درصد یا ۹۹/۹۹درصد، نه صد درصد یک حکومت اسلامی است. تا آنجایی که به امیرالمومنین و دامنه اختیار و قلمرو قدرت او ارتباط پیدا می کند، یک لحظه حرکت و تصمیم غیر اسلامی در او نیست؛ یعنی عدالت مطلق. البته در مناطق گوناگونی از حکومت امیرالمومنین کاملا ممکن نبود و اتفاق هم افتاد که کارهای غیر عادلانه ای انجام بگیرد، اما امیرالمومنین به عنوان یک فرد مسئول، هرجا که با چنین چیزی مواجه شد، احساس تکلیف کرد. نامه ها، هشدارها و خطبه های جان سوز و جنگ های امیر المومنین همه در راه اجرای عدالت بود”(۷۹/۱۲/۲۶)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3057
    آری آن کاری از دست برنیامدن، پس از خط و نشان ها و حتی جنگ داخلی علیه زیاده خواران بوده است!
    رهبر انقلاب مواجهه امام(ع) با غصب خلافت را با عدالتخواهی اش در زمان حکومت مقایسه کرده می فرماید: “امیرالمومنین در مقابل آن مساله[غصب خلافت] ۲۵سال عکس العمل نشان نداد، اما در مقابل قضیه ای که به ظاهر کمتر از آن قضیه به نظر می رسد -مساله عدالت اجتماعی، مساله احیای اصول نبوی، دوباره بناکردن بنای اسلامی مستحکمی که پیغمبر گذاشته بود- امیرالمومنین سه جنگ را تحمل کرد: جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان. ببینید این کار به نظر امیرالمومنین چقدر مهم بود. کار بزرگ امیرالمومنین این است”(۸۳/۸/۱۵)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3258
    از این حیث چه شباهتی با امیرالمومنین هست؟!
    جنگ با زیاده خواهان و قاسطین پیش کش، در جامعه ما با بی عدالتی، تبعیض ها و اشرافیت ها چقدر از جنس نامه ها و خطبه های نهج البلاغه سر می زند؟! مثلا خود آیت الله خاتمی در خطبه هایش علیه کدام فرد یا موضوع اشرافیت مثل نامه ۳و۴۵ نهج البلاغه انشاء کرده است؟!
    مشکل جامعه ما دقیقا در نقطه مقابل است! بسیاری از آن امتیازات قانونی و حتی بعضا مورد امضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت است! تا ۷برابری حقوق دولتی را شورای نگهبان هم امضاء می کند! بعد از آن تازه خروج اغلب نهادهای انتصابی از زیر همان قانونِ نظام واحد (با وجود تفاضل ۷برابری) را شاهدیم[۱]!
    در خطبه ها ممکن است منتقد این قوانین و رویه ها، مارکسیست خطاب شود اما علیه آن رویه ها مطلقا کسی سخنی نمی شنود!
    این چه شباهتی با سیاست های عادلانه علوی تا کشیدن کار به جنگ مسلحانه با زیاده خواهان دارد؟! چه شباهتی به خط و نشان کشیدن های امام علی(ع) دارد؟ او بخاطر اینکه مردم و تاریخ ناکامی ها را جزو اسلام نگذارند آن ۳۰ مورد را رسما شمارش کرد، ماهم به تفصیل چنین می کنیم ؟!
    به حسب برخی گزارشات بین المللی رشد میلیاردرهای ایران در رکود کرونا ۲۱درصدی است در حالیکه متوسط جهانی ۶درصد است! در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی نزدیک به صفر، این نابرابری چگونه قابل توضیح است؟!
    همان گزارش این ثروت را حاصل از دوبار تزریق پول به بورس(شهریور و دی ۹۹) از صندوق توسعه ملی می داند[۲]!
    می بینید سیاستهای مستقیم حکمرانی علت بخش بزرگی از تبعیض هاست نه اینکه بخاطر شورش مردم علیه عدالتخواهی موفقیت حاصل نشده باشد!
    با این وضع، آن روایت کافی چه به کار توجیه ناکامی ما می آید؟!
  3. مشروعیت حکومت از عدالتخواهی است!
    نه عشق رهبر انقلاب به اهلبیت و شهادت قابل تکذیب است و نه تهجد شبانه ایشان؛ اما به تصریح خود ایشان مشروعیت و دولت حق بودن به مبارزه با فساد و تبعیض و عدالتخواهی است نه نماز شب و شهادت طلبی!
    می فرمایند: “مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است، این پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم، اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم حقیقتا من که اینجا نشسته ام وجودم نامشروع خواهد بود، هرچه اختیار دارم و هرچه تصرف کنم، تصرف نامشروع خواهد بود دیگران هم همینطور”(۸۲/۶/۵)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3189
    اینکه آیت الله خاتمی جای این رکن مشروعیت، تهجد و عشق به اهلبیت را می گذارد و در مقابل فساد و اختلاس ها به یک کلمه “محکوم است” بسنده و می گوید: “اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم؟” اصلا رویکرد خوب و موجهی نیست و در تعارض با بیانات رهبر انقلاب است.
    با بودن این عشق به اهلبیت و شهادت در رهبرانقلاب از دهه پیشرفت و عدالت، عقب ماندگی در عدالت شروع و دائم افزون شده است بطوری که ایشان از ۸۹تا۹۹ بیش از ده بار به این عقب ماندگی اعتراف و چندبار عذر خواهی کرده اند[۳]. این سند مسلّمی است که ۳۰خلاف شرع می تواند به ۳۰۰خلاف شرع برسد حتی اگر حاکم عادل و عاشق اهلبیت باشد!

فرق اصلی رهبرانقلاب با این بزرگواران در همین است که:

  • اولا به موارد عقب ماندگی در عدالت اعتراف و عذر خواهی می کند و برای توجیه آن از امیرالمومنین و ناکامی های متفاوت از مایش هزینه نمی کند.
  • ثانیا آنها را از دست ما بیرون بوده، نمی داند. هم مسئول بسیاری از تبعیض ها را حکومت می داند و هم ناامید از تصحیح آن نیست و آب پاکیِ “از دست ما بیرون”، رویش نمی ریزد و بجایش مسکِنِ خوبی حاکم و نماز شبش را به جامعه تزریق نمی کند. کماکان عدالتخواه ماندن و جد و جهد در آن را علت مشروعیت می داند.
  • ثالثا مصلحت اندیشی هایی که موجب این توجیه بافی ها میشود را باطل می کند و صریح می فرماید: “ما به عنوان شیعه باید این درس را به یاد داشته باشیم که عدالت قابل اغماض و قابل معامله نیست و هیچ یک از مصالح گوناگون نه مصالح فردی و نه مصالح حکومت و کشور اسلامی نمی تواتد با عدالت معامله شود”(۸۲/۸/۲۳)
    https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3204
    این ارزان فروشی عدالت و زود راضی شدن به بیرون از دست ما بودن، بلایی برای بسیاری از نخبگانی است که باید بجای این تئوری بافی ها، طرح رهبر انقلاب برای برون رفتن از این شرایط و جبران عقب ماندگی های مزمن را برای مردم تبیین کنند.

مطالب مرتبط:
مطالب حجت الاسلام قنبریان در حوزه حقوق و دستمزد و نظام جبران خدمات

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۷/۱۸

دریافت فایل قابل ویرایش مطلب «فرق خلاف شرع‌های ج.ا با حکومت علی(ع)؟!»

[۱] عدالت حقیقی؛ زندگی زیر یک سقف حقوقی است!

[۲] Iran Sees Millionaire Boom Amid Sanctions, Covid-19 And An Election

[۳] در عدالت عقبیم!

محسن کدیور ارادت آیت الله حسن زاده آملی به رهبر انقلاب را غیر قابل انکار دانسته و در رد نظر علامه مبنی براینکه آیت الله خامنه ای را مصداق بارز رساله انسان در عرف عرفان خود دانسته، نوشته است:

«یا من سیاست و عرفان نمی فهمم/ یا آن مرحوم صغرای مساله(مصداق رساله) را از بنیاد نمی شناخته است!»

و از این قضیه منفصله عنادیه خودساخته، نتیجه گرفته: «در هرحال این یقیناً ابتذال عرفان است!»

منطقاً نتیجه ایشان (ابتذال عرفان) وقتی درست است که مخاطب بر صدق تالی(نشناختن رهبر انقلاب توسط علامه) حکم کند؛

در حالیکه حکم به صدق مقدم (که کدیور چیزی از عرفان نفهمد) موجه‌تر است!

لذا نتیجه ایشان، تحکم و مصادره به مطلوب است.

محسن کدیور در جای دیگر مقاله خود علیه علامه حسن زاده آملی به کنار مردم نایستادن ایشان اعتراض می‌کند و از پیش خود حکم می‌کند: از این حیث نام نیکی از خود باقی نگذاشت!

آقای کدیور توضیح نمی‌دهد چگونه اقامت در کارولینای شمالی آمریکا و قبول پروژه‌های پژوهشی درباره دگراندیشی شیعی برای دانشگاه دوک و بنیاد کارنگی  از طرف خودش، ایستادن کنار مردم ایران است؟!؛ اما اظهار نظر یک فیلسوف عارف درباره رهبر مردم با وجود زهدش از همه دستگاه‌های حکومتی، نایستادن کنار مردم است؟!

علامه حتی جایزه چهره‌های ماندگار جمهوری اسلامی را هم قبول نکرد و از آن تمجیدهایش برای رهبری، چیزی از دنیا کسب نکرد؛ درحالیکه آقای کدیور با پروژه‌هایش علیه ولایت فقیه و مبانی جمهوری اسلامی و حتی نفی عصمت و شهادت از ائمه اطهار(ع) بهره‌مندی دنیوی بسیار خوبی از موسسات آمریکایی یافته است!

جزوه‌ی اقتصاد مردمی منتشر شد

پیوست ارائه حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در دوره ی کشف الاسرار

سرفصل ها

  1. اقتصاد مردمی در نگاه امام خمینی
  2. اقتصاد تعاونی در نگاه مقام معظم رهبری
  3. ظرفیت قانون اساسی در اقتصاد مردمی
  4. سخنرانی شهید بهشتی با موضوع تعاونی ها
  5. سیاست های اجرایی اصل ۴۴ قانون اساسی بخش تعاونی ها
  6. مقاله حجت الاسلام قنبریان پیرامون تعاونی ها

دریافت جزوه‌ی اقتصاد مردمی | حجم : ۱۳ مگ

با تشکر از تشکل طلبگی ربیون

نماز جمعه، قبله‌ی جامعه؟!

وقتی امام صادق(ع) میفرماید: واعظ جمعه، قبله است؛ یعنی باید وقت خطبه همه رو به او بنشینند[۱]؛ و کنایه از اینکه گفتمانِ متبوع باید از آنجا برخیزد نه بعلت سستی منطق یا بیان ضعیف، محافظه کار و تابعِ گفتمان های جاری شود!

وقتی امام باقر(ع) می فرماید: آخرین کلامش “انَّ الله یامر بالعدل و الاحسان” باشد[۲]؛ یعنی هر هفته در سبد خطبه ها، باید برای عدالت خواهی چیزی باشد؛  همانطور که توصیه به تقوا هر هفته با تفریع فروع و تمثیل مثال هست!

در دهه های عقب ماندگی از عدالت و عذر خواهی چندین باره از خدا و مردم توسط رهبر انقلاب، نماز جمعه ها چقدر در گفتمان غالب شدن عدالتخواهی نقش داشته اند؟! چقدر مساله های کلان بی عدالتی در جاریِ جامعه را تشریح و مطالبه ی رفع اش را فراهم کرده است؟!

چقدر موارد مبارزه با تبعیض را در منطقه استحفاظی خود راهبری کرده است؟!

(چند جمله از حجت الاسلام قنبریان/ برنامه جهان آرا)

[۱] وسائل الشیعه ج۷ ص۳۴۲و۳۴۳

[۲] همان

کتاب آزادی یعنی آزادی

“رهبرانقلاب در خطبه های متعددی از آزادی، آزادی تفکر و بیان، آزادی انتخاب سرنوشت و… در مکتب اسلام محمدی سخن گفته اند. این حرفها باید گفتمان غالب ج.ا بماند؛ اما چند امام جمعه دیگر در این چهل سال جدی به آزادی پرداخته اند؟! تبدیل شد به کلمه منحوسه آزادی! اگر هم احیانا چیزی بگویند، در منع آزادی است! فضای مجازی و فضای اخلاقی جامعه بهانه استعمال کلمه آزادی میشود اما در جهت نفی و منع!

خوب بفرض اینها بد، آزادی فکر و نقد و سرنوشت چرا در این تریبونها جدی تبیین و مطالبه نمیشود؟!”
(برشی از منبر شب هشتم: عاشورا، نزاع دو اسلام)

کتاب آزادی یعنی آزادی مجموعه ای از آن خطبه های رهبر انقلاب است که برای نمونه در این جلسه معرفی شد

یکی از فضلای دست اندر کار کتاب آزادی یعنی آزادی در یادداشتی خطاب به شورای نگهبان نوشت:

«هیچ کس اگر نداند، ما طلاب که میدانیم اگر امام و رهبری نبودند بسیاری از شما بزرگواران، مبنای مردمسالاری را کنار گذاشته بودید.
در همین حوزه علمیه خطبه های رهبری درباره آزادی را خدمت یکی از همین بزرگواران بردیم فرمودند:”بهتر است پخش نکنید. میفرمودند بسیاری از این بیانات خطا است”!
اینکه بدنه حوزه علمیه در فهم فقهی و معارفی «جمهوری اسلامی» ضعیف است و خروجی اش اساتیدی هستند که در خبرگان و شورای نگهبان یعنی مهمترین بخشهای ساختار نظام قرار میگیرند و کمترین توان دینی را در تبیین جمهوریت ندارند، حقیقتی آزار دهنده است.»

  • برای همین منظور است که تکرار و تبیین این مبانی عقب افتاده ی انقلاب یک ضرورت است. وقتی از رهبری نقل کردن آن مبانی، متهم به خطا و صلاح نبودنِ نشر میشود، حدسش را بزنید از دیگر متفکرین انقلاب -فضلا از دگر اندیشان- چه اتهاماتی را در پی دارد؟!

در این جهاد فرهنگی سهمی داشته باشید!

سخنرانی/ ولایت؛ تناسبِ اطاعت و ضمانت

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در شب عید غدیر خم مورخه ۶  مرداد ماه ۱۴۰۰، با موضوع «ولایت؛ تناسبِ اطاعت و ضمانت» منتشر می‌شود.

«از لزوم ولایت پذیری و مطاع بودن ولایت زیاد شنیده‌ایم که حرف بسیار درستی است، ولی از وجه دیگر ولایت که ضمانت امام برای اداره زندگی ناتوانان و فقراست کم‌تر شنیده‌ایم؛ در حالیکه ولایت این هر دو باهم است»

دریافت سخنرانی «ولایت؛ تناسبِ اطاعت و ضمانت» | “دریافت از پیوند کمکی

با این توئیت دو حرف دارم:

  1. آدرس این شرط ادب :
    مرآت العقول مجلسی ج۹ص۷۹و۸۰: ذیل روایت جواز بوسیدن دست کسی که اراده رسول الله(ص) از او کنی!؛ ائمه اطهار را اجماعا و علماء را به فتوای برخی از فقهاء، مصداق آن شمرده و خود بدان مایل میشود.
    از قواعد شهید اول هم استشهاد می کند که هرچه در عادت زمان، تعظیم مؤمن باشد، حتی اگر منقول از سلف نباشد جایز است؛ بخاطر ادله عام. شهید، مثل بلند شدن و خم شدن تا انحناء در مقابل مؤمن را از تعظیم شعائر می داند، که حتی اگر موجب اهانت شود، بسا واجب گردد!
    آقای مطهری وقتی عبدالعظیم حسنی را زیارت می کند ضریح او را نمی بوسد؟! درحالیکه ایشان نه امام معصوم است نه امامزاده بلافصل، بلکه فقیهی از فقهای اهلبیت در ری بود که ائمه(ع) زیارت او را همسنگ زیارت سیدالشهدا(ع) کردند! (کامل الزیارات ص۳۲۴). حکم الامثال فیما یجوز و فیما لایجوز واحد! نوبت به خمینی و خامنه ای که رسید، کار بی مدرک شد؟!
    زکریا بن آدم اصلا سید هم نبود؛ فقیهی از فقهای اهلبیت در قم بود که امام رضا(ع) او را همسنگ قبر پدرش امام کاظم(ع) [نه خود معصوم] کرد و درباره اش فرمود: به بواسطه تو عذاب از اهل قم دفع میشود چنانچه بواسطه قبر پدرم موسی بن جعفر از اهل بغداد! (الاختصاص ص۸۷)
    پس احترام به فقیه اهلبیت به عادت های مرسوم زمانه و متبرک گرفتن او، کار بی مدرکی نیست.
  2. خوف تملق و خدشه به حرّیت!
    باید بین “شیء متبّرک” و “جامعه مقدس” فرق گذاشت و بین ایندو تناسب ایجاد کرد.
    امیرالمومنین(ع) فرمود: “رسول الله(ص) دائم می فرمود: جامعه به تقدس نمی رسد [یعنی نقایصش زایل و کمالاتش واجد نمی شود] الا وقتی آدم ضعیف بتواند بدون لکنت حقش را بگیرد” (نامه۵۳ عهدنامه مالک اشتر)
    برخی، عالم جلیل القدر و رهبر عظیم الشان را از تبرّک به تقدّس کشیده، هرگونه سؤال و نقد و انتقاد را منافی آن شان می کنند!
    و برخی (مثل جناب علی مطهری) از اینور افتاده و برای جواز نقد و استقلال رأی و حریت و کاهش تملق و چاپلوسی، اصل متبرک بودن و تعظیم متناسب شأن کردن را (حتی برای کسی که دلبخواهاً آنرا می خواهد) منکر میشوند!

امروز بوسیدن دلبخواهی دست رهبر انقلاب یا آرزوی آن از سوی مقامات یا ورزشکاران و چهره ها همانقدر هو میشود که نقد کردن و انتقاد از ایشان توسط منتقد و معترض!

این حاکی از آنست که در جامعه ما نقد ملازم با اهانت و تبرّک ملازم با تملق شده است!

و هر دو غیر اسلامی و غیر شیعی است. شیعه، مذهب عدالت و تعادل است. او که نائب امام می داند، تبرک بگیرد و هو نشود و او که نقدی دارد آزادانه بگوید و طرد نشود.

خود آیت الله خامنه ای هم دست امام را می بوسید و هم به او نامه انتقادی می نوشت! و به امام تذکر می دادند.

به تکرار این الگوها محتاجیم!

در اینباره دو یادداشت:

را بخوانید تا بهتر قضاوت کنید.

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۵/۱۲

ایضاح

دو حرفم درباره توئیت دکتر مطهری باهم کاملند.

حرف اول

حرف اول رواج دادن دستبوسی نبود. مطهری از مدرک سخن آقای رئیسی پرسیده بود، مدرک ارائه کردم. که کار غیر مجازی نیست.

بیشترش اینجا:

  • شهید اول به استناد روایت صحیح کافی(ج۳ص۴۷۲): بوسیدن دست علماء را ویژه تر از مومن جایز شمرده است(دروس ج۲ص۱۸)
  • فاضل مقداد در نضد القواعد الفقهیه ص۲۷۴ در چند صفحه روایات را آورده و بر جواز سخن گفته و حتی اینکه پیامبر(ص) از پاشدن جلوی خودش نهی می کرد را با روایات تعظیم جمع کرده که آن نهی از اعمال مخصوص جباران بوده است و…
  • فیض کاشانی در محجه البیضاء چند صفحه روایات فریقین را آورده و از جمله نتیجه گرفته: اشکالی بر بوسیدن دست بزرگان دین از سر تبرک و گرامیداشت نیست.(ج۲ص۳۸۷)
  • آیت الله تبریزی در صراط النجاه ج۵ص۲۶۶، بوسیدن دست علماء و سادات را از باب نزدیکی به رسول الله جایز شمرده است.
  • آیت الله مکارم در الفتاوی الواضحه ج۱ص۴۵۵ از استحباب بوسیدن دست استاد فقه گفته اند
  • و…

اما این حرف دومی هم داشت که جواز نقد و تذکر همان عالمان و حاکمان است. یک نمونه متن کامل نامه شهیدان بهشتی و باهنر و آقایان خامنه ای، اردبیلی و هاشمی به امام خمینی و گلایه از برخی نزدیکان و بیت ایشان را اینجا بخوانید.

عبرت یک تریلیون دلاری!

 

  • آقای ظریف با پرس تی وی، خسارت عدم اجرای برجام را یک تریلیون دلار خواند[۱]!
  • نشریه آمریکایی فارین پالسی غیر از گزارش حرف ظریف از قول روحانی نقل کرد: خسارت، تنها در ماه سپتامبر ۱۵۰میلیارد دلار است[۲]!
  • منتقدین روحانی در مجلس هم خسارت برجام را روزی ۱۰۰۰میلیارد می شمردند!

چند سؤال ساده:

  1. این رقم برای یک عبرت کمی زیاد نیست؟!
  2. ملت رشید ایران چقدر کودن فرض شد که برای فقط یک درس، دو لیسانس (دو ۴سال) برایش درس و تَکرار گذاشته شد؟!
  3. آقایان نشر آثار و خامنه ای دات آی آر الان برای تحقق استدلال های رهبرانقلاب خیلی خوشبختند که بعد از یک دهه چند ثانیه از جلسه۹۱/۱/۲۰ را با تبلیغات، رونمایی می کنند؟!
  4. بنظر این آقایان پخش زنده و کامل آن مباحثه های تلخ و صریح بین رهبری و هاشمی در همان سال۹۱ ، این درس و عبرت را اقلا کمی ارزان تر نمی کرد؟!
    مَحرم گرفتن مردم در اطلاع تفصیلی از چالش های مردان جمهوری اسلامی، تجربه بهتری در ۹۲ و ۹۶ را موجب نمی شد؟!
  5. فرض می کنیم علنی کردن مباحثه ی مردان جمهوری اسلامی سر اصلی ترین مساله های مردم و انقلاب، موجب اقبال عمومی به آقایان هاشمی و روحانی میشد؛ خوب چه اشکالی داشت؟!
    مگر آنها یکطرفه نگفتند و رأی نبردند؟!
    در آنصورت بود که با شکست برجام، عبرت عمومی تر و نافذتر بود و کلیپ ۴دقیقه ای نمی خواست!
  6. برای تاریخ و کتابهای آیندگان زیستن به قیمت هزینه های گزاف در اکنون، مگر چه مزه ای دارد که در همه موارد از فتنه۸۸ تا ارتباط با آمریکا و برجام و… جلسات رهبر انقلاب و حرفهای غیر تکراری شان، قطره چکانی و تاریخ گذشته رونمایی میشود؟! و سهم مردم فقط تکرار کلی گویی هاست!
    ترسیدید استدلال های ایشان غلط از آب در آید؛ که گذاشتید هفته آخر دولت ناکام؟!
  7. چند مساله اساسی دیگر مردم این مباحثات جدی پشت پرده را دارد که هنوز مردم مَحرمِ شنیدنش نیستند؟!

محسن قنبریان

[۱] https://b2n.ir/j65006

[۲] https://b2n.ir/u54618