بایگانی برچسب: s

? ممکن است دیگر نباشیم!

✅ از اول دوستانی با لطفشان بدون خودم، برخی صوتهای سخنرانی را به فضای مجازی آوردند و مدت مدیدی بعد خودم ملحق شدم. جابجایی از تلگرام به پیام رسان داخلی و زحمات جمع کردن دوباره مخاطبان هم با آن دوستان عزیز بود که مدیونشانم.

✅ ماندن در فضای مجازی “برای مخاطب عام” ، اقتضائاتی دارد. برخی راه های شنیده شدن و ارتباط با گروه هدف بنظر بنده “مجاز” نیست و برخی “مقدور” ما نیست. با هجرت به قم ، عرصه های حضور هم از تبلیغی-ترویجی به تحقیقی تر تغییر کرده که برخی از آنها یا در “دغدغه های عموم” نیست و یا “بیانش” برای او تخصصی و سخت جلوه می کند .

✅ لذا با “محدودیت مقدورات” و امکانات برای کانالی اثر گذار برای عموم از سویی و “لزوم پرداخت تحقیقی و تخصصی تر” به برخی مسائل اصلی جامعه و انقلاب عزیز اسلامی از سوی دیگر، ممکن است اصرار مکرر بنده اینبار محقق شود و فقط تا سالگرد ۴۰سالگی انقلاب اسلامی به این شکل باقی باشیم و پس از آن دیگر “در فضای عمومی مجازی” حضور نداشته باشم.

✅ پیشاپیش از لطف همه مخاطبین عزیز متشکر و سپاسگزارم و تا ۲۲بهمن ۹۷ از تصمیم نهایی مطلعشان خواهم کرد.

با امتنان.

محسن قنبریان
۴بهمن ۹۷

خطبه‌ی فاطمی و تئوریزه‌ی آقازادگی؟!

? یکی از چالشهای اصلی انقلاب در۴۰سالگی اش، چالش آقازادگی است. آقازادگی در عرف سیاسی یعنی اعتبار و وجاهت یک “آقا”، بی حساب پای فرزند یا نوه و نتیجه اش رود و اینها دارای “رانت فامیلِ خوب” گردند بدون اینکه برای آن امتیازها کاری کرده باشند!

❓ آیا چنین چیزی قابل تئوریزه شدن، آن هم با ادله شرعی است؟!
چندی پیش آقازاده ای محترم -که حق کاندید شدن برای منصبی را داشت- ظاهرا روال قانونی آن (شرکت در آزمون) را طی نکرد لذا رد صلاحیت شد. عجیب آنجا بود که یکی از بزرگترین مجتهدان قم در تأیید او به روایت صدیقه طاهره(س) استناد کرد که: “المرء یحفظ فی ولده”(۱) و افزود: “اگر علاقه ای به آقای …دارند در اولادش حفظ کنند!”

http://www.ghatreh.com/news/nn29933734

البته بلیه ی آقازادگی منتظر مجوز شرعی نمانده است و مثل خوره ای در حال گسترش است لکن تئوریزه شرعی آن از آثار عملی آن مخرب تر است.

❗️ وجه استدلال:
“المرء یحفظ فی وُل٘ده”در اصل یک ضرب المثل است که حضرت زهرا(س) به آن استشهاد و بالاتر اینکه به رسول الله(ص) نسبت می دهد: “کان رسول الله(ص) أبی یقول …”
از اینرو بمثابه حدیث است. به لحاظ دلالت هم چون إخبار به قصد إنشاء است(یعنی فرموده “حفظ می شود” اما قصدش “حفظ کنید” است)، دلالتش بر مطلوب صریحتر است!
نزدیک به این مضمون روایات دیگری ذیل آیه۸۲ کهف در تفسیر نورالثقلین هست که می شود مؤید باشد.

? نقد:
این روایات هیچ دلالتی بر اثبات مشروعیت آقازادگی مصطلح ندارند!
۱.دسته ای از آنها خبر از خیر خواهی خداوند برای فرزندان و ذریه انسانهای صالح دارد. با حفظ آنها، صالح قرار دادن آنها و مانند آن. مثل:”یحفظ الله الاطفال بأعمال آبائهم…”(۲).
⬅️ این حفظی تکوینی و فعل خدای متعال است و اصلا مربوط به حوزه تشریع و تقنین و اعتبارات انسانی نیست تا دخلی به ماجرای آقازادگی مصطلح داشته باشد.
۲.دسته ای دیگر از این روایات که در مقام توصیه به رعایت حقوق بازماندگان انسانهای صالح است، نیز اجنبی از بحث آقازادگی است. چون در همه اینها “حقی” از قبل و بخاطری دیگر برای آن بازماندگان ثابت است و این روایات فقط رعایت آن حق را تأکید می کنند.

?خود صدیقه طاهره(س) در مطالبه ارث خود از پیامبر(ص) به این روایت استناد می کند و قبلش دارد که: آیا شما از پدر خود ارث می برید و من از پدرم ارث نمی برم؟!

?عمده روایات ذیل آیه۸۲ کهف است که ماجرای تعمیر دیواری توسط خضر و موسی است که زیرش گنجی برای دو بچه یتیم است. بخاطر صالح بودن پدر چنین خدمتی میشود تا یادگار و گنج پدر برای آنها(کنز لهما) برایشان محفوظ بماند نه اینکه بخاطر پدر صالح به آنها گنجی دهند! و بین ایندو فرق فاحشی است.

?امام صادق(ع) ذیل آیه به این مطلب تصریح می کند: “کم من انسان له حق لایعلم به…”(چه بسیار انسانی که حقی دارد و خود خبر ندارد مثل آن دو یتیم سوره کهف که موسی و خضر برایشان نگه داشتند)(۳).

?فقهای بزرگ نیز از این روایت “اثبات حق و امتیازی جدید” نکرده اند بلکه برای “استیفای حقی ثابت شده” از دلیلی دیگر، استفاده کرده اند(۴). مثلا خداوند برای فقیران و مسکینان و در راه ماندگان غیر سید، زکات و برای سادات آنها، سه سهم خمس را قرار داده است حال در پرداخت چنین حقی اگر به “حفظ رسول الله در ذریه اش” استناد شود، تأکید در ایفای آن حق است نه اثبات امتیازی تازه(دقت شود).

❗️ اگر منظور آن مجتهد بزرگ هم این بوده که آن آقازاده از حقش (شرکت در انتخابات)محروم شده است! در آن صورت نزاع صغروی است و ایشان هم در اصل ادعا با ما هم سخن اند!

____________________
پی نوشت:
۱-الاحتجاج ج۱ص۱۰۳
۲و۳-نورالثلقین ج۳ص۲۹۰وص۲۸۸
۴-آیت الله بروجردی /زبده المقال فی خمس الرسول والآل ص۸

محسن قنبریان
۹۷/۱۱/۲

انقلاب اقتصادی؟

✅ اخیرا یکی از مراجع عظام تقلید فرمودند: “ما انقلاب سیاسی در کشور داشته ایم، انقلاب فرهنگی هم تا اندازه ای شده است اما “انقلاب اقتصادی” نشده است و باید به این سمت حرکت کنیم”.
سه دهه پیش از این نیز محمدرضا حکیمی -معروف به فیلسوف عدالت- همین سخن را گفته بود: “انقلاب اسلامی ملت ما طاغوت سیاسی(فرعون) را ساقط کرد اما طاغوت اقتصادی(قارون) را نه”!
او البته همان سالها از انقلاب کناره گرفت و قائل شد: “در انقلاب، عدالت ذره ای اجرا نشد و برعکس چپاول اموال عمومی سر به فلک کشید”!(۱)
اما این مرجع بزرگ هنوز از مدافعان جدی انقلاب و نظام اسلامی است.
مرجعی بزرگ با سطح وسیع معلومات و تألیفات، دقیقا تفاوت “اصلاحات اقتصادی” با ” انقلاب اقتصادی” را می داند. اصلاحات اقتصادی -که هیچ منکری ندارد- مثل اصلاح نظام مالیاتی، سیستم بانکی، الگوی مصرف، وابستگی بودجه به نفت، مبارزه با قاچاق و…است. اما انقلاب اقتصادی -که گفته نمی شود- بسیار بنیادی تر و گسترده تر از این کارهاست. هم تراز کردنش با “انقلاب سیاسی”(فروپاشی رژیم پهلوی)، توسط این مرجع محترم خبر از مراد جدی ایشان از این واژه دارد.
حال که چنین سخنی از زبان زعمای حوزه شنیده شده است، خوب است نخبگان پی آنرا بگیرند و ابعادش را روشن کنند. بلکه آنرا در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب یک گفتمان و مطالبه عمومی کردند. انقلاب فقط با انقلاب به سوی آرمان هایش زنده می ماند نه با چهره ها و شخصیت ها!

?خوانشی حوزوی از انقلاب اقتصادی!

اول چند مثال فقهی از اصلاحات اقتصادی:
?اینکه خانه های خالی تقریبا اندازه مستاجرین است و باید برای سکونت ارزان به سمت مالیات از خانه های خالی رفت!
?از اشراف -که منابع ملی را خرج تجمل خود می کنند- باید “مالیات بر اشرافیت” گرفت!
?برای خانه دار کردن حاشیه نشین ها باید زمین داران بزرگ را ملزم به فروش مازاد از ۱۰۰۰متر کرد!
?اموال مفسدان اقتصادی را باید به نفع طبقه محروم مصادره کرد!
?و…
همه اصلاحاتی اقتصادی به نفع عامه مردم بخصوص محرومان و بر ضد سرمایه داران بوده است که برخی انجام و برخی متوقف شد. خاستگاه بسیاری از این پیشنهادها مثل خود انقلاب از حوزه و رجال روحانی مجلس و دولت صورت گرفت. گرچه برخی از آن رجال معمم ظرف سه دهه کاملا تغییر رویکرد دادند و مدافع سرمایه داری شده، خود از اشراف بالا نشین شدند!

❓سئوال اساسی اما این است: حوزه برای “انقلاب اقتصادی” جز همین کلمه و تکرارش چه می تواند بکند؟!
فقیه بزرگی مثل شهید صدر صراحتا مالکیت در اسلام را ۳قسم (نه۲قسم)کرد:
-مالکیت دولتی و حکومتی
-مالکیت عمومی مردم
-مالکیت خصوصی
و البته اثر فقهی هیچ فقیهی خالی از این سه نیست.
در مالکیت عمومی مردم ولو مایملک (برخی زمینها و مباحات عامه) در اختیار دولت اسلامی(ولیّ مشروع) است، اما دولت(حتی معصوم) مالک آن نبوده و فقط بر حسن استفاده آن نظارت و در تقسیم عوایدی اش به عموم مردم مباشرت دارد.
روشن است مایملک دولت(انفال و…) هم ملک شخصی دولتمردان(حتی امام معصوم) نیست و آنها امتیازی افزون ندارند. اما هزینه کرد آن با مایملک عمومی مردم فرق دارد. مخارج اداره دولت، مخارج دفاعی، از بین بردن فقر با مساعدت مضاعف به فقرا و… هزینه کردِ ِمایملک دولتی است. اما مایملک عمومی باید صرف عامه مردم و بهبود وضع اقتصادی آنها شود بطوری که سرانه مردم موجود کشور از آن حق دارند(۲)
نکته مهم اینجاست که: دربین این ۳مالکیت در گذر تاریخ، ملکیت دولتی(زمینهای موات، کوهها و جنگلها و…) برای دولت باقی مانده است. مالکیت خصوصی هم -بخصوص با پدیده های جدید مثل ماشین آلات و کارخانجات- روز به روز افزایش داشته است. اما ملک عمومی مردم -که عمدتا اراضی فتح شده با فتوحات اسلامی و هم برخی مباحات عامه(ماهی ها و گوهرهای دریا، برخی معادن آشکار زمین و پرندگان و…) بوده است در زمانه ما به صفر میل می کند!
اراضی فتح شده دیروز(عراق، سوریه، مصر و…)، دیگر خود کشوری مستقل شده اند و دولت-ملت های جدید اجازه دست درازی عموم مسلمین به آنها نمی دهد. بخاطر مخاطرات زیست محیطی و تهدید حیات وحش، استفاده از بسیاری از مباحات عامه برای مردم محدود و محدودتر شده است. امروز حفر یک حلقه چاه آب بدون اجازه دولتها ممکن نیست.

❓آیا تأسیس چنین ملکیتی برای عامه مردم در دوره معصوم از سوی شریعت، دارای فلسفه و مصلحتی علی‌عده بر ملکیت امام و دولت اسلامی نبوده است؟! آیا آن مصلحت امروز(در دوران غیبت) زایل شده است؟!(برخی فقهای بزرگ نه تنها آنرا زایل شده ندانسته بلکه مثل انفال را در دوره غیبت، مباح برای عموم شیعیان می شمارند!(۳)).

❓آیا در شرایط جدید برای تأمین منابع این بخش، از سوی فقهاء و قانون گذراران فکری شده است؟ در مرتبه بعد برای هزینه کردِ درست و بالسویه این منابع، برای عموم مردم(یعنی سرانه و فرد به فرد)، سازمان و نهادهایی خاص طراحی یا اقلا دولتهای مباشر گزارش تفریغ درستی از آن ارائه می کنند؟!
به نظر میرسد این راه نرفته و نقطه توقفی است که پس از سالهای اول انقلاب دیگر تعقیب نشد! چون حکومت را اسلامی و هم مردمی و ولی فقیه را جانشین معصوم دیدیم، بی نیاز از توجه به تفاوت آن دو مالکیت و ثمراتش شدیم!درحالیکه آن تأسیس در دوره خود معصوم صورت گرفته بود. لذا:
?نه از انتقال برخی منابع دولتی یا خصوصی به ملکیت عمومی در دوره غیبت و هم شرایط جدید بحث مکفی کردیم!
?نه از تأسیس منابع نوپدید برای این مالکیت(جز نوادری مثل شهید مطهری) کسی بحثی علمی-فقهی کرد!
شهید مطهری در کتاب “نظری به نظام اقتصادی اسلام” از “ملکیت عمومی ماشین(تکنولوژی)” سخن گفت! و به نوعی آنرا جای طبیعت و منابعی که دیگر ملک عموم مردم نیست قرار داد(۴).
اما آن بیان حتی به گوش کتاب خوانها هم کمتر رسید و خوانندگانش هم کمتر فهم روشنی از آن یافتند. اخلاف حوزوی ایشان نیز بحث در خور فقهی یا اقلا پیشنهاد جایگزینی نکردند(اقلا بنده سراغ ندارم).
درحالیکه ایشان، جوهره ی اصلی سرمایه داری را مالکیت خصوصی ماشین می شمارد و بدون اجتهاد روی این مسأله(و مثلا قائل به ملکیت عمومی شدنش) هر اجتهاد دیگر روی محصولات سرمایه داری و دنیای جدید مثل بانک و بیمه و… را بی ثمر و کم ثمر می شمارد(۵).

❗️یک مثال ساده:

اوایل انقلاب صنعتکاری از “حق انحصاری ابتکار و اختراع” از امام استفتاء کرد که بنا به قانون طاغوت [سرمایه دار] با انحصار آن به نفع خود، بهره برداری کلانی می نماید. آیا در قانون مقدس اسلام چنین چیزی درست و مشروع است یا نه؟
امام پاسخ فرمود: “انحصار حق، شرعی نیست و چنانچه مقرراتی از طرف دولت اسلامی باشد مراعات آن لازم است”.(۶).
این لازمه ی فقهی نظریه شهید مطهری است(۷).

❓فرض کنید صنعتکاران معمولی کشور مجاز بودند، خود قطعات ماشینهای ایران خودرو و سایپا را کپی سازی کنند و بفروشند(معنای عدم انحصار حق ابتکار و اختراع و ملکیت عمومی ماشین)، آیا دیگر این دو غول انحصاری خودرو سازی می توانستند چنین اجحافهای عجیب و غریب در حق عامه مردم کنند؟!

❓اما آیا جز این استفتاء امام، مرجع دیگری هم چنین فتوایی دارد؟! آیا ۴دهه از انقلاب همیشه مقررات دولت اسلامی به نفع آن انحصار جلو نرفته است؟!
عامه مردمی که مالک چیزی از منابع قدیم و جدید نیستند، آیا حقوقشان با شورای نظارت و رقابت و…(!) استیفاء می شود؟!
رحمت خدا بر شهید صدر که “توزیع ثروت ملی” را مقدم بر “توزیع درآمد ملی” میشمرد.

❓آیا همین مرجع بزرگ و انقلابی لوازم
فقهی انقلاب اقتصادی (به معنای “انقلاب” اقتصادی) را می پذیرد؟!
شاید سهم حوزه از انقلاب اقتصادی -اگر جدی گفته باشند- این تیپ و تراز کارها باشد نه تنزل به اجتهاد بانک و بیمه یا تنزل به فرموله کردن برخی اصلاحات اقتصادی.
___________________

پی نوشت :
۱. راه خورشیدی/مقاله انقلابی که متوقف شد از محمد اسفندیاری
۲. ر.ک:اقتصادنا شهید صدر
۳. مکاسب ج۲ شیخ انصاری ص۲۲۵
۴و۵. ر.ک:مجموعه آثار شهید مطهری ج۲۰ص۴۷۹تاص۵۰۲
۶. استفتائات امام خمینی ج۳ص۵۵۵
۷. پنج فرضیه برای اثبات این حق و رد آنرا در کتاب فقه العقود ج۲از آیت الله سید کاظم حائری ملاحظه کنید

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲۵

⛔️ آقای روحانی، کالائی کردن آموزش خلاف شرع است!

  1. از “لسه فر” تا کالا شدن همه چیز!

آنچه نیوتن درباره ماشین گفت را اقتصاددان های کلاسیک درباره اقتصاد بازسازی کردند. اقتصاد بمثابه یک سیستم درون زا و بدون دخالت هیچ دست بیرونی مثل دولت و قوانین حاکمیتی و یا حتی ارزشهای اخلاقی!
“لسه فر” اصطلاحی فرانسوی برای این مفهوم بود به معنای عدم مداخله دولت در اقتصاد. چون اقتصاد، مکانیسمی نیوتنی و مکانیکی دارد که با دخالت بیرونی، منجر به ناکارآمدی می شود.
در گام بعد نئوکلاسیک ها از مرزکشی بین اقتصاد با سیاست و فرهنگ به این سمت رفتند که اقتصاد حد و مرز آنها را معلوم کند! حالا “بازار آزاد” بود که سازمان بخش و تنظیم کننده دولت و باز تعریف ارزشها می شد!
دولتی تحت نظارت بازار سرمایه نه بازاری تحت نظارت دولت. در این نظم جدید، نظام اقتصادی پیشرو و مابقی نظامهای اجتماعی تحت تأثیر او تعدیل و تعریف می شدند.
این موجب اقتصادی شدن همه چیز شد. به هرچیز به چشم یک کالا نظاره شد و در مکانیسم بازار آزاد بازتعریف شد. مثلا حکومت خوب، حکومتی برای عدالت نیست برای رونق اقتصادی سرمایه است و اصلا عدالت هم چیزی جز کارآمدی عرضه و تقاضا نیست!!

۲٫ سرمایه داران خیرخواه، پیامبران جدید!

نیکول اشاف نویسنده کتاب “پیامبران جدید سرمایه” به خوبی تبیین می کند: خیرین بزرگ دنیای سرمایه داری مثل گیتس، والتون، براد، بافت و… در کنار کارهای خیرخواهانه بزرگ در حوزه بهداشت عمومی یا آموزش، چگونه برای دولتها تصمیم می گیرند که بخش بهداشت و آموزش، خصوصی شود و مداخله دولت از آن حذف شود. با تجاری شدن عمومی ترین خدمات و هم در دست داشتن ابزار و نهادهای این خدمات در دست این سرمایه داران، حساب کن در قبال آن خیریه ها چه سودی به جیب می زنند؟!
http://m.tarjomaan.com/interview/8254
(نمونه های ایرانی خیّر-لابی بخش آموزش با شما!)

۳٫ تکسب با حقوق مخلوقین، حرام است!

در شریعت ناب اسلام و آثار فاخر فقهی مثل مکاسب شیخ انصاری، آنچه حق مخلوقین است(مثل آموزش، سلامت، امنیت و…) قابل تجاری شدن و سوداگری نیست. پس کسی نمی تواند از بابت آن “اجرت و مزد” بگیرد و بالتبع در قاعده تراضی تجارت بیافتد. مدرسه با شهریه چند ده میلیونی برای آموزش پدید آید و رقابت بازاری شکل گیرد.
فعالین حوزه این خدمات جای “اجرت”، از بیت المال “ارتزاق” می کنند. فرق بین “ارتزاق” و “اجرت” زیاد است از جمله اینکه ارتزاق، برای رفع نیازهای زندگی فعالین آن خدمات و متناسب با شأن و حوائجشان است نه مابه ازاء کارشان و اجرت المثل خدمتشان! تا خدمت یک معلم و پزشک و پلیس و… یک کالا نشده خرید و فروش نشود نمیتوان برایش اجرت معین کرد. ببین کالایی شدن با این نقش های شریف چه می کند؟!
این آموزه مترقی(منع کالایی سازی آموزش و بهداشت و…) توسط مجتهدان تراز اول انقلاب در اصل ۳۰ قانون اساسی منعکس شد.

۴٫ رئیس التجار…!

دولتها به بهانه کسری بودجه چند دهه است دنبال واگذاری این بخشها -که حق مخلوقین است- به بخش بازار و تجارت اند. حالا دیگر بجای کلمه غیر انتفاعی، صراحتا از سرمایه گذاری و سود بری بخش خصوصی حرف میزنند.
وقتی رئیس دولت می گوید: دولت برای هر دانش آموز متوسط ۴میلیون از بیت المال هزینه می کند. چشم بندی کرده جای سرمایه دار کلمه “مردم” می نهد و می گوید: اما اگر به مردم واگذار شود به ۱میلیون کاهش می یابد! و نمی گوید سرمایه دار بقیه هزینه اش را از چه کسی میگیرد؟ و خدمات آموزشی چند پای خانواده ها(بخوان:مردم)می افتد؟!
نمی گوید چرا دولت باید از بودجه عمومی پول بازی چند باشگاه را بدهد اما آموزش باید خصوصی شود؟! فقط بدهکاری(نه تمام هزینه ها) یکی از این باشگاه ها برابر با یارانه یک سال همه مردم خرمشهر است!

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲۲

❓پرسمان انقلاب (۲)

?جانشین رهبری؟!

سوابق عراقی مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی بیشتر پس از رحلتشان شنیده شد! درحالیکه ایشان متولد عراق در خانواده ای مقیم عراق بود و تقریبا نیم عمر خود را همانجا گذراند. لکن تقریبا دو دهه آخر عمرشان را ویژه تر خرج جمهوری اسلامی کردند از قبول مناصب مهم تا مطرح شدن بعنوان گزینه جانشینی رهبری در بین نخبگان و خبرگان ایران، که بیماری شان تعقیب آنرا منتفی کرد.
شانتاژ رسانه ای جریانی سیاسی در ایران هنگام نصبشان به ریاست قوه قضائیه مبنی بر عراقی بودن ایشان و شبهه در حکمشان، موجب شد سوابق عراقی و حتی مبارزاتی ایشان علیه صدام خوب بیان نشود.

❓سؤال مهم این است: وقتی مجتهدی انقلابی و زبده می تواند با اینکه نیم عمرش را در عراق بوده، حتی برای جانشینی رهبری هم مطرح شود، چرا دیگران مثل او نتوانند؟!
مثلا اگر هم مبارز ایشان -شهید آیت الله محمدباقر حکیم- که باز تقریبا نیم عمرشان را در ایران گذراند، حکم برای فقیه شورای نگهبان می گرفت یا عضو خبرگان می شد، چه منع شرعی و قانونی داشت؟! حتی اگر لازم بود الزاما از یکی از استانهای ایران رأی بگیرد، آیا رأی گرفتنش سخت تر از مرحوم آیت الله شاهرودی و برخی فقهای دیگر خبرگان که متولد نجف و کربلایند بود؟! ادامه خواندن ❓پرسمان انقلاب (۲)

❓پرسمان انقلاب (۱)

سؤال رسیده: چرا رهبری برای حادثه دختران زاهدانی که در آتش سوختند و به حق دل عده زیادی از این بابت آزرده شد، پیام ندادند اما برای حادثه دیروز دانشگاه آزاد پیام صادر کردند. مگر رهبری، رهبر مستضعفین نیستند پس چطور فقط نگران لاکچری های تهران نشین هستند؟

?پاسخ:
اول این دغدغه را ستایش میکنم مهم است مستضعفین خیلی مهمند.
اما بنظرم گمانه تان درباره رهبری به لحاظ منطقی شواهد مقبول ندارد حتی اگر در خصوص مورد ۴دانش آموز اخیر پیام نداده باشند!
۱. در موارد زیادی برای حوادث مشابه در استانهای محروم پیام داده اند پس نتیجه تبعیض تهران و مستضعفان مخدوش است. صرفا چند نمونه: سانحه جاده ای جوانان سرباز(۹۵/۴/۵)/ تسلیت جان باختگان دانش آموزان بخاطر واژگونی اتوبوس در بروجن(۹۱/۷/۳۰) و…
۲. مستضعفین بیش از تسلیت، پیگیری میخواهند. در زلزله بم شخصا بازدید رفتند(ویدئویش در اینترنت هست) برای زلزله کرمانشاه زودتر از مسئولین اصلی رفتند…
۳. نمونه هایی در خاطر دارم که از مدرسه ویرانی در استان بوشهر یا… گزارشی در تلویزیون پخش شد یک هفته بعد خبرش خوانده شد که از سوی ایشان اقدام برای بازسازی شده است.
۴. موردی و منتظر خبر تلویزیون ماندن شأن رهبری نیست لذا نگاهی به سیر کمک به مستضعفان و عدالت خواهی شان لازم است:
-از اموال دست رهبری از همان سالهای اول رهبری که برنامه توسعه اقتصادی توسط دولت اجرا میشد و حرف از له شدن محرومان زیر چرخهای توسعه بلند شد، سفرهای استانی شروع کردند. خودشان در نقاط محروم حاضر و پروژه تعریف کرده و تامین اعتبار کردند.
-در دوره آقای خاتمی همین را ادامه دادند فقط مباشر و مجری طرح را دولت معرفی و اعتبارات را به اعتبارات استان مربوطه افزودند.
-در دوره آقای احمدی نژاد که خود این روند را در پیش گرفت ایشان دیگر سفر استانی نرفتند و بجایش بنیاد برکت راه افتاد (لیست فعالیتهای این بنیاد در مناطق محروم را ملاحظه کنید)
۵. مطالبه از دولتها درباره محرومان و مستضعفین و معاقبه از تبعیض موارد زیاد است صرفا یک نمونه:
https://www.mashreghnews.ir/news/714928

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۵

⚽️ بت فوتبال!

❗️بله پیشروی کرده ام: از “تب فوتبال” به “بت فوتبال”!
بارها در این یادداشتها نوشته ام: حکم جزء و کل فوتبال یکی نیست.
با دوستان و بچه ها روزی را توپ بازی کردن و یا حتی بخاطر فرزندت بازی ای را تماشا کردن را انقلابی ترین آدمها -مثل سید حسن نصرالله- هم دارند!
https://www.mashreghnews.ir/news/335532
اما کل فوتبال در جهان معاصر، مجموعه ای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است و حکم دیگری دارد.

✅ روزی”پله” گفت: “فوتبال برایم یک مذهب است و توپ را می ستایم”!
این سالها هافبک یونتوس(سامی خدیرا) هم همان را تکرار کرد و فوتبال را مذهب مردم ایتالیا خواند!

✅ پروفسور ریکاردو به همراه فرانسیسکو ثابت کردند: فوتبال مذهب سکولاری است که در جهان ترویج میشود
https://www.mashreghnews.ir/news/97144

✅ میخائیل دورچاک در شقه دیگر دنیا هم به همان حرف رسید: “فوتبال مذهب معاصر است ما امروز بجای صلیب به توپ تعظیم می کنیم”!
https://af.sputniknews.com/worldcup-2018-archive/201806212419262

✅ این برداشت تعجب ندارد وقتی هیچ مراسم مذهبی در دنیا نمیتواند همزمان ۷۰۰میلیون نفر از ۱۸۰کشور را ۹۰دقیقه پای تماشای فینال لالیگا بین رئال و بارسا میخکوب کند و فرقی نکند چه ساعتی از شبانه روز است!
https://www.mehrnews.com/news/4180048

❗️جای توپ ۳۰میلیاردی در ایران برای رونمایی در جام جهانی قطر(اگر صحت داشته باشد) اگر ضریحی ۳میلیاردی و حتی کمتر برای مزار یک امام رونمایی می شد، اعتراض و انتقاد بیشتری در فضای مجازی شنیده می شد!
http://akharinkhabar.ir/sport/4852340

غوغای سالانه سر بودجه های مذهبی با سکوت مخارج و بدهکاری باشگاههای فوتبال و هم حقوقهای ابر نجومی مربیان و بازیکنان از بودجه عمومی را کنار هم ببینید تا بیشتر باور کنید فوتبال دارد یک مذهب تمام میشود. مذهبی که فقرا و پابرهنگان هم زاد خود را خرج و نذرش میکنند و…
واقعا فوتبال بت نشده است؟
“قالوا نعبد اصناما فنظل لها عاکفین”(۷۱/الشعراء)

?مطالب مرتبط:
برزیلته۱
برزیلته۲
-پیوست برزیلته۲
-فلسفه ی فوتبالی!

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲

ازغدی، ادامه ی شریعتی یا مطهری؟!

حوزه ی بی عیب!

شریعتی از اسلامی انقلابی می گفت که در آن نقش جدی ای برای مرجعیت و روحانیت نبود! انتقادهای زیادش از این نهاد او را نماد “اسلام منهای روحانیت” کرد و فتوایی از مراجع آنروز مبنی بر ضاله بودن کتابهایش صادر شد!
مطهری اما منتقدی از روحانیت بود که اعتراف به مزایایش داشت. اعتقاد داشت با لزوم حفظ و نگهداری اش باید آنرا اصلاح کرد. اسلام منهای روحانیت را خیانت می دید و فقهاء را تنها سلسله ی معرفتی متصل به معصوم می شمرد. ادامه خواندن ازغدی، ادامه ی شریعتی یا مطهری؟!

جای خالی دکه القضاء!

  1. کمی تفحص کنید می بینید نهادهای دولتی و مردم نهاد شیعی و حتی غیر شیعی برای امیرالمومنین(ع) چه می کنند.
    مثلا: تلاش برای ثبت جهانی عهدنامه مالک اشتر در سازمان ملل، ثبت نسخه خطی قدیمی ترین نهج البلاغه در یونسکو، رونمایی از ترجمه مالایی عهدنامه در مالزی، بهره برداری از آن بعنوان یک منشور و برنامه جامع در بولیوی و…
    همه این ها خوب است و کم است. لکن “تفاخر” به علی(ع) و بانگ زدن “مشروعیت” او در عالم کافی نیست. تبلور و تجلی “کارآمدی” آن آموزه ها از طلانویس کردن آن و ثبت های ملی و جهانی بسی مهمتر است.
    “گزارش” کارآمدی آن آموزه ها در سالهای ۴۰-۳۶هجری هم باز “تفاخر” است نه “کارآمدی”! تصویر میز مجلل غذا گرسنه را سیر نمی کند ولو به اشتهایش می افزاید.
    اساسا کار بزرگ امام خمینی در تلاش برای اقامه حکومت عدل از این حیث افضل است. آثار پژوهشی گرانقدری مثل الغدیر و عبقات الانوار با آن قابل قیاس نیست. چون امام می خواست مشروعیت ولایت را با کارآمدی آن نشان دهد. از این رو ذره ای از آن(روش حکمرانی مشروع) نباید عقب نشست یا در تحقق اش کوتاهی کرد و الا هزاران تفاخر به علی(ع) فقط ارزش موزه ای و کتابخانه ای می یابد.
  2. چندسال پیش رئیس سازمان قضا و وزیر کشور امارات از “دادگاهی سیار” در اتوبوسی دو طبقه رونمایی کرد. خلیفه امارات پیش از آن خواسته بود: “سیاست سازمان قضا باید بر پیشرفت خدمات قضایی و عدالتی به وسیله روش های نوین باشد تا صرفه جویی در وقت و زحمت مراجعین و رساندن خدمات به تمامی قشرها در هر زمان ومکان را محقق سازد”.
    این دادگاه سیار ۱۴متری با ۲قاضی و ۶کارمند خدمات گسترده قضایی، حقوقی، انتظامی داده و طبقه دومش نیز سالن دادگاه است. منظور از راه اندازی آن: خدمات کم نظیر با استانداردهای جهانی به شهروندان و قرارگرفتن ابوظبی میان ۵پایتخت برتر جهان اعلام شد!
    جالب است که این حکومت سلطنتی چیز قابل توجهی از استانداردهای جهانی حقوق اساسی ملت ندارد و حل و فصل مرافعات جزئی مردم را صاحب حق تعیین سرنوشت شان نمی کند. در ایام بهار عربی(به تعبیر غربی ها و بیداری اسلامی ما) بین خبرها به چشمم خورد که از سوی نهادهای بین المللی عمل به عهدنامه مالک اشتر علی(ع) بعنوان بهترین روش حکومت داری به امارات و خواهران دیگر عربی اش پیشنهاد شده بود.
    اگر اغراض سیاسی و فشار مستکبرین نبود قطعا مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی نمونه عینی برای مثال زدن به این کشورهای استبدادی از سوی سازمان ملل بود.
  3. لکن فارغ از اینها شما بگویید: ما به دکه القضاء امیرالمومنین(ع) لایق تریم یا امارات؟!
    علی(ع) باوجود داشتن سیستم قضایی و هم مراقبتها و نظارتها و مؤاخذه های جدی بر سیستم قضاوت و هم قاضیان، خود هم در مسجد کوفه “دکه القضاء” داشت! جایی که همه بتوانند به راحتی تظلم کنند. حتی ساختمان جدا و کوچکترین بروکراسی دست و پا گیر نداشته باشد.
    نه اتوبوس قضایی ابوظبی، دکه القضاء علی(ع) میشود و نه حکمرانی آنها با این ترفندها از محاکم طاغوت بودن رها می شود، لکن نمی توان انکار کرد که تلاشی برای کارآمدی بیشتر است و باید آنرا ستود.
    تفاخر به بودن در دستگاه ولایی و مشروعیت فقه و قضاء شیعی کافی نیست. کارآمدی دستگاه قضا، کوتاه شدن اطاله دادرسی، فریاد رسی فوری به مظلومان و آنها که هیچ یاری جز رجوع به محاکم ندارند از مشروعیت آن کم اهمیت تر نیست.
  4. یک پیشنهاد روشن:
    امروز در اغلب نقاط کشور بخصوص نقاط بهره مند از مناظر طبیعی، شاهد تصرفهای ثروتمندان و قدرتمندان به منابع طبیعی هستیم. حریم دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها، کوه ها و کوهپایه هاست که دائم ویلاسازی و تجاری-تفریحی می شود. بسیاری هم به ظاهر برگه ای قانونی تدارک کرده اند!
    این اتفاقات از شکم نظام اداری آن شهرها درآمده و امید خیری از دادگستری و فرمانداری و ادارات مربوطه آنجا نیست که اگر می خواستند یا می توانستند مانع شده بودند. به همین منظور هم قوه قضاییه شماره ۱۳۱ و سامانه خاص تعریف کرد. طبق گزارشات خودشان موج شکایات و گزارشات مردمی ارسال شد. از عیوب و نقایص این راهکارها بگذریم که آنهایی که امتحانش کرده اند می دانند!
    بفرض این سامانه ها گزارشها و شکایات مردمی را خوب استماع کند(!)، ارجاع پرونده یا گزارش گرفتن از همان شهر چه دردی را دوا می کند؟!

بنظر رئیس محترم قوه قضاییه نمی رسد چیزی از جنس دکه القضا علی(ع) یا اتوبوس ابوظبی لازم است؟!
چند قاضی مجرب و پاکدست و مطمئن با همه لوازم (چند کارمند و سیستم الکترونیکی متصل و کامل و…) یک ایرانگردی کامل کنند و از نزدیک مرتع خواری، کوه خواری و… را -که همه مشهود است- ببینند و تکلیفش را معلوم کنند؟!
شاید فردا دیر باشد…

محسن قنبریان
۹۷/۹/۶

قرآن مطلا و قرآن اسیر!

حضرت آیت الله جوادی آملی سر درس تفسیر خود به سؤالی درباره طلاکاری قرآن پاسخ فرمودند که حاوی نکته ای جدید و درخور توجه است
http://l1l.ir/5fjl

قیاس قرآن به حرم معصومین و الحاق حرم به مسجد در پاسخ آن استاد ارجمند قبلا مورد بحث واقع شده است که تکرار نمیکنم. از جمله که در قرآن مطلا ادله ی خاصه در نهی داریم بخلاف حرم.

فتوای مشهور هم درباره تذهیب و زخارف مسجد -اقلا تا قبل از حرمهای مطلا- عدم جواز بوده است.

اما اذعان ایشان به دو نکته مهم:

  1. حکم فقهی قرآن مطلا چیز دیگری است!
    فرمود: “مستحضرید این یک حکم فقهی دارد؛ اما آنچه را که فعلاً در جامعه شیعه رواج دارد، این است که در این امر هیچ تردیدی نیست که اهل بیت عِدل قرآن کریم‌اند …”
    قبلا اشاره شد که بزرگانی مثل شیخ طوسی طلا کاری قرآن را حرام و برخی مشاهیر دیگر اقلا آنرا مکروه میدانند. این فقیه وارسته هم منکر آن احکام نیست حداکثر به حکم ثانوی (مثل کوری چشم قرآن سوزان) می خواهند جوازی بسازند.
  2. تصریح به این که: قرآن و حرم مطلا اولویت جامعه فقیر نیست! و اینها از اولویت های دین نیست(ولو جائز است)!
    “جامعه‌ای که فقیر است این جزء اولویت قرار نمی‌گیرد. اما این کاری نیست که حالا ما بگوییم شما حالا بیایید برای وجود مبارک حضرت زهرا(سلام الله علیها) صحنی در نجف به نام مبارک حضرت، مطلّا، این همه برای چیست؟! می‌دانید ما با این جهان رو به رو هستیم کسی این قرآن را به آن صورت در بیاورد نام مبارک ائمه را هم به صورت‌های دیگر در بیاورد یا بقیع را یا حرم مطهر عسکریین را این داعش به آن صورت در بیاورد، یک نحوه بزرگداشتی هم برای این‌ها هست. اینها چیزی برای بقیع نگذاشتند چه اینکه می‌خواستند مسئله سامرّاء را هم به همان صورت دربیاورند؛ اما قیام شیعه‌ها برای تجدید آن بارگاه و تذهیب آن بارگاه جلوی دهن‌کجی‌ها را گرفته. غرض این است که اینها جزء اولویت‌های دین نیست، ولی نمیشود گفت که شما چرا مثلاً قرآن را به این صورت نوشتی؟! یا مثلاً حرم امام رضا را چرا این همه تذهیب می‌کنید. اینها جزء اولویت‌ها نیست.”
  • توجه کردید: مطلا سازی اقدامی مقابل دهن کجی مانند داعش، نوعی بزرگداشت است و جائز لکن اولویت دین نیست بخصوص در جامعه ای فقیر.(به فایل صوتی ایشان رجوع کنید)

اولویت چیست؟

آنچه بنده به سخنان آن فقیه حکیم می افزایم بیش از تکمیل همین نکته ایشان نیست:

قرآن خود کاری نکرده که بهانه‌ی آتش زدنش باشد بلکه مدعیان قرآن (مثل داعش) از آن چهره‌ای ارائه دادند که بهانه آتش شد. در این فضا اولویت “آزاد کردن قرآن” از “دست اشرار” است همان که امیر(ع) فرمود: “ان هذا الدین کان اسیرا بأیدی الاشرار”.

آزاد کردن قرآن، به مطلا کردن آن نیست به “عمل به آن” و “احیای امت وسط” آن است تا شاهد و الگو برهمه امت‌ها شوند[۱] یعنی همان راهی که پیر و مرشد این ملت و استاد آن فقیه ارجمند -یعنی امام خمینی- نشان داد.

بالاتر بگویم “مطلا سازی قرآن” در عهد اول اسلامی روی دیگر سکه حاکمیت اشراری است که تعالیم آنرا اسیر و به تعبیر خود قرآن آنرا پاره پاره(عضین) کرده بودند و به تعبیر امام صادق(ع) حروفش را اقامه و حدودش را ضایع کرده بودند[۲].

مفسر بزرگ قرآن بهتر از حقیر میداند که سوزانندگان امروز قرآن از همان جناحند که محمد رشید رضا ازشان نقل می کند که باید مجسمه معاویه -یعنی بزرگ همان اشراری که قرآن اسیرشان بود- را از طلا ساخته در میدان مرکزی برلین نصب کنند!

چرا؟ “چون معاویه نظام اسلامی را از اساس مردم سالاری به نظام سلطه و زور تبدیل کرد و اگر معاویه نبود اسلام کل عالم را فرا می گرفت و ما آلمانی ها و سایر اروپایی ها مسلمان شده بودیم![۳]“.

آنانکه اشرار قرآن را لایق طلا شدن می دانند امروز هم پشت پرده حامی جریان سفیانی زمان مایند. ولو از فعل آنها در پرده دیگر برای مبارزه با اسلام و قرآن هم بهره ببرند!

هم قرآن و خود اینان می گویند مقابله با اینها، احیای امت الگو و جامعه قرآنی است نه قرآن مطلا که یادگار منحرفان از اسلام اصیل است. شما به داعش سازان خاطر تختی دهید که دنبال احیای امت وسط و الگوی قرآن نیستید آنها قرآن را هم کنار مجسمه معاویه طلا کرده در موزه های جهانی شان می برند!

اولویت ها را گم نکنیم!

محسن قنبریان
۹۷/۸/۱۹

مطالب مرتبط:

  • نقد نظر آیت الله اراکی
  • گزارشی فقهی از حکم قرآن مطلا
  • نقد نظر آیت الله جزایری
  • تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

ادامه خواندن قرآن مطلا و قرآن اسیر!