الهیات مردم ۱

رهبرانقلاب درباره مرحوم آقای رئیسی: «برای او صلاح و رضایت مردم -که حاکی از رضایت الهی است- برهمه چیز ترجیح داشت.»

پیش از این امام خمینی هم فرموده بود: «کاری بکنید که دل مردم را به دست بیاورید؛ پایگاه پیدا کنید دربین مردم؛ وقتی پایگاه پیدا کردید خدا از شما راضی است.» (۶خرداد۵۸)

پیش از همه، امیرالمومنین(ع) فرموده بود:

«إنّما یُستَدَلُّ عَلَى الصّالِحینَ بِما یُجری اللّه ُ لَهُم عَلى ألسُنِ عِبادِهِ: تنها راه کشف صالحان چیزی است که خداوند برایشان بر زبان بندگانش جاری می کند».(نامه۵۳)

آیت الله خامنه ای این “بمایجری الله لهم…” را “قضاوت جمع بندی شده مردم” معنا و فرمود: «این قضاوت افکار عمومی مردم نشان دهنده واقعیت است؛ نه اینکه مردم در همه جا اشتباه نمی کنند! چرا اشتباهاتی هم ممکن است پیش بیاید؛ اما آنچه در مجموع به صورت جمع بندی باقی می ماند، قضاوت درستی است».(۹۴/۴/۲۳)

به تعبیر امام خمینی:”یک مملکت ۳۰میلیونی نمی شود اشتباه بکند… قهراً اشتباه در ۳۰میلیون جمعیت نخواهد بود》(صحیفه امام ج۵ص۳۲۳-۳۲۵)

سند قرآنی این مبنای متین آیه۶۱ سوره توبه است:«…أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ: گوش فرادادن پیامبر برای شما بهتر است؛ خدا و مومنان را تصدیق می کند»

“اُذن خیر” ، اضافه موصوف به صفت است؛ گوش دادنی که خیر است، یعنی “خود استماع”  خیر است، نه مسموع خیر باشد و فقط سخنان خوب و خیر را گوش کند.

“للمومنین” هم به تفسیر علامه طباطبایی بعید نیست جامعه اسلامی با درجات مختلف ایمان- نفاق باشد.

نتیجه ۱:

جامعه حزب اللهی این مبانی را تایید نکند اما سر بزنگاه “مردم” را مفتون رسانه های بیگانه تلقی و آنها را به “متدینان و نماز جمعه و هیات برو ها” تقلیل دهد!

فراموش نکند که ذهن ها هم اگر مورد فتنه قرار گیرد، “دلها رشوه نمی پذیرد” (سَلُوا القُلوبَ عنِ المَوَدّاتِ ؛ فإنّها شَواهِدُ لا تَقْبَلُ الرُّشا) .

امیرالمومنین(ع) فرمود: «قُلوبُ الرَّعِیَّهِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ: قلوب مردم خزینه های سرپرستان جامعه است هر عدل یا ظلمی که در آن ودیعه نهند، همان را خواهند یافت».(غررالحکم)

مسئولین، قضاوت جمع بندی شده مردم -مثل آنچه در خیابان های تشییع برای رئیس جمهور شهید دیدند- را کاشف از رضایت خداوند بدانند؛ به دلهای مردم، عدالت ودیعه بگذارند.

نتیجه ۲:

قلیلی که بیش از نقد دارند و به مردم نمی پیوندند و اندک تری که بر دشمنی با جمهوری اسلامی، “رشوه از گناه می دهند” (أَعْطَیْتُ عَلَی مَعَاصِی الْجَلِیلِ الرِّشَا) -به تعبیر خودشان نود می دهند (send nudes)!- را توصیه می کنم از همان غربی ها بشنوند که: “vox populi vox dei” (صدای مردم، صدای خداست)!

دل به دریا بزنند و بدانند “سرانجام این رود مرداب نیست”!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۳/۱

عزای رئیسی عزیز خرج چه شود؟!

تر و تازه، عقب ماندگی خیلی مهمی روی زمین است که همه از آن غافل و در آن شریکیم!:

«مسئله‌ی اتّحاد دلهای مردم است؛ اتّحاد عزمها و اراده‌های مردم است. ما در این زمینه متأسّفانه مشکلاتی داریم، عقب‌افتادگی‌هایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملّی‌مان اختلال ایجاد میکنیم. همه‌ی ‌ما در این غفلت شریکیم؛ همه‌‌ی ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم؛ روزبه‌روز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل بوده است… بعضی‌ها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، امام(رضوان الله علیه) به اینها نهیب میزد و میگفت: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید». اختلاف فکری، اختلاف سلیقه‌، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر طبیعی است، امّا نفرت‌ پراکنی غیر از اینها است… به نظر من رقابتهای داخلی به جای خودش محفوظ … امّا همه باید با هم باشند، همراه باشند. در یک خانواده ممکن است دو برادر با هم دو سلیقه‌ی مختلف داشته باشند امّا برادری‌شان از بین نمیرود؛ کار به دشنام و دروغ و اهانت و مانند اینها نباید بکشد؛ این را همه باید مراقبت کنند.» (رهبر انقلاب اسلامی۱۴۰۳/۱/۱)

راه و روش رئیسی را در اداره کشور، دیپلماسی و… توضیح دهیم و ادامه بگیریم؛ اما از مخالفانش انتقام نگیریم!

به خودش تاسی کنیم که خاطراتش درباره رقبایش -حتی آنها که رنجاندندش- دارد بیان می شود!

محسن قنبریان

مردان جمهوری اسلامی!

بقعه ای که شفاء می دهد، امامزاده اش قلابی نیست!

دستگاه حکومتی که هربار یکی از رجالش از دست می رود، فضایلشان بیشتر هویدا میشود، فاسد نیست.

در قرآن، حکومت مردمیِ اسلامی، “حسنه دنیا” است (۴۱نحل)

 

جمهوری اسلامی، حرم است؛ هنوز راه “شهادت” و “خدمت” درش باز است و اهلش را حاجت می دهد.

“شجره طیبه” است، “اُجتُثَّت مِن فُوقِ الاَرض” نیست. “تُوتِی اُکُلها کُلِّ حِین” است[۲۴ تا ۲۷ ابراهیم]؛ چند کرم و لانه موریانه، میوه اش را تلخ نکرده است.

 

همین سالها چند دزدِ دین باز در کسوت مناصب را با سلیمانی، زاهدی، رئیسی، عبداللهیان، آل هاشم و… مقایسه کنید؛ کدامیک رجال جمهوری اسلامی اند؟!

فکر می کردی بعد سلیمانی دیگر طلای ناب در این دستگاه پیدا نشود؟!

معدن طلا، طلا می دهد؛ اندازه و عیارش فرق می کند.

 

پ.ن:

رئیسی عزیز ممنون که امام رضا(ع) را برای مردم ایران گذاشتی!

بعضی نگران بودند دین باز باشی و گفتند امام رضا(ع) را خرج دنیایت می کنی!

امام رضا(ع) روز تولدش خوب ازت دفاع کرد؛ رضوان الله علیک!

 

محسن قنبریان

نفْس ایران!

هر حادثه ای -ولو تلخ، طبیعی یا صناعی- که “رَجَعُوا إِلَىٰ أَنْفُسِهِمْ “[به خودِ خودشان برگشتند] باشد، یک لطف خفیّ است.

در این رجوع چند اتفاق می افتد:

  1. خود و هم میهنان را “یک واحد” می یابد (انفسهم)؛ انگار جانها یکی میشود!
    فرقی نمی کند با هم بخندند یا بگریند، خود را ملامت کنند یا تفاخر کنند؛ آن لحظه شهودِ “انفسهم” ، لحظه فوق العاده ای است.
    انگار تکثر و کثرتی نیست، اختلاف و تشتتی نیست؛ وحدت همه جا را می گیرد هر جانی به بزرگی ایران می شود.
  2. اطلاعات و داده های مختلف، پردازش های متعدد ساخته بود و توجه و عاطفه ما را تقسیم کرده بود؛ چهل تکه ای از محبت و نفرت، امید و یاس، شکوه و شکایت و…!
    رجوع به نفْس ایران، نگاه کردن از یک جان به یک حادثه است؛ نه نگاهی با گوش و چشم و ذهن و خبر و تحلیل؛ نگاهی است با خودِ اصیل و واحد به کانون حادثه.
    یکباره همه عاطفه یا نفرت جمع میشود؛ نفْس ایران نشان می دهد از رفتن شاه، آمدن امام(مثلا) ، شاد است یا محزون؟!
    می بیند چقدر عاطفه و احساس که در یافته ی حواس یا ذهنیت ها پراکنده و گم بوده و الان تیز و تند میشود.

رجوع به نفْسِ ایران یک تنفس اجتماعی برای ملتی با تنوع و تکثر است، تا وحدت خود را ببیند و بیابد: “النفس فی وحدتها کلُّ القوا” [نفْس در وحدت خود همه قوای آدمی است].

بدون این تنفس، می میرد و به کثرتهایش تجزیه میشود؛ مثل یک بدن متلاشی!

بلاها و امتحانات خوبند وقتی به نفْس ایران رجوع مان دهند.

محسن قنبریان

سلام دهه‌ی کرامت مبارک

“۱۰روز بود به این منطقه آب نرسیده بود…”
کاروان پخش آب در #شمال نوار غزه…

شماره کارت جهت مشارکت:
? ۵۸۹۲۱۰۷۰۴۶۳۷۳۱۶۶
گروه جهادی شهیدالقدس

به جز برنامه “آپ” که برای حساب‌های حقوقی محدودیت در تعداد واریزهای روزانه دارد، از هر برنامه دیگر بانکی و… واریز کنید مشکلی نخواهید داشت.

نامسئله‌گیِ تعطیلی، کج‌مسئله‌گیِ شنبه!

مصوبهٔ تعطیلیِ شنبه از یک خاستگاه اقتصادی، و مخالفت با آن از خاستگاهی فرهنگی؛ مثل بسیاری از مسائل دیگر چه‌زود طیف موافق-مخالف اجتماعی را به صف کرد و بر صورت غیردقیقِ معیشت-شریعت صورت‌بندی شد؛ هریک هم مجوّز شرعی از مرجعی گرفتند!

چنین بحث‌هایی در جامعه و حتی بین مراجع هیچ اشکالی ندارد، البته اگر موضوعِ مورد مناقشه، واقعاً #مسئله باشد! ولی وقتی با نامسئله مواجه باشیم پرداختنِ جانبین به آن، بزرگ‌ترکردنِ نامسئله‌هاست.

مسئله» چیست؟! چگونه یافته و صورت‌بندی می‌شود؟!

«مشکل عینی»ای در جامعه وقتی منظومهٔ فکری و ارزشی یافته و صورت‌بندیِ خاص شود، «مسئله» متولد می‌شود.

اگر مشکل، عینی یا بومیِ ما نبود، صورت‌بندی‌ها «نامسئله» می‌سازد.

اگر در نظام اندیشه‌ایِ ناخودی صورت‌بندی شود، «کج‌مسئله» ساخته می‌شود!

«حلّ مسئله»، تابع کشف و صورت‌بندیِ درست است.

نامسئله، حلّی ندارد و کج‌مسئله، حلّی غلط در پی دارد!

باید از موافقان پرسید کدام مشکلِ واقعی، با چه درجه‌ای از اولویّت در نظام اقتصادی، به تعطیلی (شنبه یا پنجشنبه) مربوط است؛ که ذیل تقدّمِ معیشت صورت‌بندی شده است؟!

مخالفان با تقدّمِ شریعت (تشبّه به یهود و…) کدام مشکلِ واقعی را نمی‌بینند؟!

کاهش یا افزایش ساعت کار هفتگی(۴۴ساعت)، مشکل اصلی است یا بهره‌وریِ پایین و غیرمفیدبودنِ ساعات اشتغال؟!

اگر این آمارهای کارِ مفید درست باشد:

– سرانه، ۸۰۰ساعت در سال!

– روزانه، متوسط ۲ساعت مفید (در ادارات ۲۲دقیقه)!

تعطیلی (شنبه یا پنجشنبه) چه اثری در آن دارد؟! وقتی سهم اول عوامل متعلق به: تبعیض در محیط کار، ضعف مدیریت و نظارت، انباشت نیروی کار، نامتناسب‌بودن با دست‌مزد و… است!؟!

مشکل اصلیِ رشد اقتصادی، کم‌رونقیِ اقتصاد بازرگانی -آن‌هم عمدتاً واردات‌پایه، و فقط برای بخشی از تجّار- است یا کم‌رونقیِ تولیدِ داخلی؟!

کم‌رونقی و عدمِ جهش تولید، به تعطیل‌کردن (شنبه یا پنجشنبه) مربوط است یا به نبودِ «نظام متوازن تأمین سرمایه» و «دست‌مزد عادلانه»؟!

«مردم‌پایه‌کردنِ پیشرفت» با «گسترش مالکیت/انتفاع برای عموم»، عنصر اصلیِ رشد اقتصادی و هم‌زمان عدالت اجتماعی است؛ چرا از این مسئله‌های درجهٔ یک هیچ مصوبه‌ای یا نظارتی بر قانون‌های معطل‌ماندهٔ قبل شنیده نمی‌شود؟!

از حوزه و منادیانِ شریعت هم به‌اندازهٔ تعطیلیِ شنبه نوشته و استدلال (فلسفی و اخباری و…) تولید نمی‌شود!

البته که روایات مواجههٔ اهل‌بیت(ع) با بنی‌امیه در کاربریِ ایام هفته، مواجهه‌ای سیاسی_فرهنگی است؛ اما سنگین‌ترین و اصلی‌ترین مواجههٔ آنها نیست!

قیام علیه اموی‌ها نه به‌خاطرِ شنبه و دوشنبه، بلکه برای «اتخذوا مال الله دُوَلا» [بیت‌المال عمومی را میان خود دست‌به‌دست‌کردن] بود!

ظاهراً سرمایه‌داریِ زالوصفت اگر به جمعه و شنبه و مانند آن دست نزند، از تیغ قلم و بیان روحانیت در امان می‌ماند[۱]!

اگر مجلس شورای اسلامی روی مسئله‌های واقعیِ ایران بایستد، بسیاری از موضوعات را فیک، پوششی، سرکاری و نیش‌غولی خواهد دید؛ خود و جامعه و مراجع را به زحمت نمی‌اندازد که برای نامسئله‌ها، حلّ بتراشند یا برای کج‌مسئله‌ها، خط‌ونشان بکشند.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۰۲/۲۹

[۱] البته نمیتوان برخی پرداختهای این چنین را ندید گرفت

زینب کبری(س) و فاطمه معصومه(س) مسیر تاریخ را عوض کردند

مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

جمعه،۲۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت‌ دانشجویی اصحاب الحسین(ع)

نحوه برخورد امیرالمؤمنین با زنان خطاکاری که علیه او قیام کرده بودند چگونه بود؟

مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

جمعه،۲۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت‌ دانشجویی اصحاب الحسین(ع)

خداوند به زنان و دختران مهربان‌تر است 

مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

جمعه،۲۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت‌ دانشجویی اصحاب الحسین(ع)

اسلام مخالف برابری است؟

در مسائل سیاسی، مساوات و برابری داریم، اما در مسائل اقتصادی این‌گونه نیست. اگر اول از همه آزادی خرج عدالت نشود، کانون‌های قدرت و ثروت از آزادی علیه توده‌ها استفاده خواهد کرد. برخی تصور می‌کنند برای برابری باید عنصر دین را کنار بگذاریم، در حالی که در این صورت، (مانند کشورهای غربی) پول جایگزین دین خواهد شد.

کامل ببینید و قضاوت کنید!