رهبر انقلاب: قوانین و تصمیمات مهم دولت نیاز به پیوست عدالت دارد. پیوست عدالت یک کار تشریفاتی نیست یک امر واقعی است. ۱۴۰۳/۶/۶
پیوست عدالت:
رهبر انقلاب: قوانین و تصمیمات مهم دولت نیاز به پیوست عدالت دارد. پیوست عدالت یک کار تشریفاتی نیست یک امر واقعی است. ۱۴۰۳/۶/۶
پیوست عدالت:
کلمات کوتاه این پیرمردِ خادم اربعین، صدای فطرت و ترجمان میراث و کاملترین بیان است!
جای اینکه بگوید چون حسین، سید “الشهداء” یا سید “الاحرار”(آزادگان) یا پناه “مستضعفان” و … است یک کلمه می گوید: “امام ماست! امام بشر! او بشر را بالا برد”!
امام در فرهنگ شیعه کلمه جامع برای صاحب همه فضائل است. امام یعنی عدالت یعنی آزادی یعنی امنیت یعنی…
«…امام مانند آفتاب در عالم طلوع کند و بر افق قرار گیرد که دست و دیده مردم بدان نرسد، امام ماه تابنده، چراغ فروزنده، نور بر افروخته و ستاره رهنما در تاریکى شبها و بیابانهاى تنها و گرداب دریاها است، امام آب گوارائى است براى تشنگى و رهبر بحق و نجات بخش از نابودى است، امام چون آتشى است بر تپه براى سرمازدگان و دلیلى است در تاریکىها که هر که از آن جدا شود هلاک است. امام ابرى است بارنده، بارانى است سیل آسا، آفتابى است فروزان و آسمانى است سایه بخش و زمینى است گسترده و چشمهاى است جوشنده و غدیر و باغى است، امام امینى است یار و پدرى است مهربان و برادرى است دلسوز و پناه بندگان خدا است در موقع ترس و پیشآمدهاى بد، امام امین خداى عز و جل است در میان خلقش و حجت او است بر بندگانش و خلیفه او است در بلادش و دعوتکننده به سوى خداى عز و جل است و دفاعکننده از حقوق خداى جل جلاله است…»
متن کامل روایت زیبای امام رضا(ع) درباره امام را اینجا بخوانید!
نه تفسیر امامت را از این درونمایه های اصیل انسانی خالی کنیم و نه مفهوم و بدیلی جای آن بنشانیم!
محسن قنبریان / ۵شهریور۱۴۰۳
منشور صحیفه۵۹ تمدن اسلامی۱۱
گفتاری از حجتالاسلام و المسلمین محسن قنبریان پیرامون فناوری اجتماعی اربعین
حجت الاسلام قنبریان
گزیده سخنرانی مراسم گرامیداشت شهید مقاومت اسماعیل هنیه و بدرقه کاروان اربعین هیأتهای دانشجویی
برای داشتن ناب و خالص هرچیز باید نمونه اصلی و اصیل آنرا دید. چه بسا گوهرهایی که در طول تاریخ دچار ناخالصی و شوائب شوند!
نمونه اصلی زیارت اربعین، همان اربعین اول است. زیارت جابرانصاری و عطیه کوفی در آن روز قطعی است.
جابر از صحابه رسول الله(ص) و صاحب سرّ اهلبیت و صدیقه طاهره(س) است. عطیه نیز از فقها و مفسرین امامی کوفه است. راوی احادیث از جمله خطبه فدک و صاحب ۵جلد تفسیرقرآن است. این دو شخصیت موجه شیعی اولین زیارت اربعین را بنیان نهادند[۱].
نکته مهم و حائز اهمیت جمله جابر پس از زیارت سیدالشهداء و شهدای کربلاست که با قسم گفت: والله لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه! به خدا سوگند ماهم در آنچه شما داخلش شدید(عاشورا) شریکیم!
عطیه هم مثل من و شما از این ادعا تعجب کرد و پرسید: جابر! چگونه ما با آنها شریکیم در حالیکه در دره ای فرو نرفته، بر کوهی بالا نرفتیم و شمشیری نزدیم؟! در حالیکه اینها بین سرها و بدن هایشان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند!
پاسخ جابر این بود: عطیه! از حبیبم رسول الله شنیدم که می فرمود: هرکس قومی را دوست بدارد با آنها محشور است و هرکس عمل قومی را دوست بدارد شریک عمل آنهاست! به خدایی که محمد(ص) را به حق مبعوث کرد نیت من و همراهانم بر همان جاری است که حسین(ع) و اصحابش بودند[۲]…!
اگر پاسخ جابر را غیر معصومانه می دانی و حجت بیشتر طلب می کنی ، خطبه۱۲ نهج البلاغه را ببین!
آنجا پس از پیروزی جمل یکی از یاران می آید و می گوید: کاش برادرم با ما بود و پیروزی شما را می دید! حضرت پرسید: میل اش با ما بود؟ گفت : آری! فرمود: پس او در لشکر ماست!
بعد بالاتر فرمود: در همین لشکر(جمل) اند کسانی که الان در اصلاب مردان و ارحام زنان اند؛ زمان آنها را به هم می رساند و با آنها ایمان تقویت می شود!
آخر چگونه “صرف نیّت” و “میل و محبت”، بتواند کسی را هزار سال بعد ملحق به عاشورا یا جمل کند؟!
این که در را برای تنبل ها، محافظه کاران تاریخ و اصحاب قعود باز می کند تا حق ها را یاری نکنند و بعدا با گریه و زیارتی با محبت و نیت، خود را ملحق به آن مجاهدان شهید کنند!!!
درس خوانده هایی هم پیدا می شوند که با مشارب شبه عرفانی و تصوفی چیزی از محبت و نیت بسازند که با بی عملی و بی تعهدی هم ناسازگار نیاید!
به نظرم پاسخ روشن و همه فهم در خود جابر و عطیه است!
جابر، پسر شهیدی از اُحد و رزمنده ۱۸غزوه با رسول الله و بعدا با امیرالمومنین است.
شواهدی کافی در دست است که اگر یک جامانده از عاشورا، معذور بود، او حتماً جابر بود!
عطیه هم ظاهرا چنین است هم از منتقمین خون حسین(ع) با مختار است و هم در قیام علیه امویان همراه با عبدالرحمن بن محمد بن اشعث می شود. حاضر میشود به دستور حجاج ۴۰۰تازیانه بخورد اما سبّ علی(ع) نکند!
اینها شاید شواهد خوبی برای راستی آزمایی نیت و محبت باشد!
زیارت اربعین -در نمونه اصیلش- غایتش این است که زائر بتواند مثل جابر با صداقت بگوید: ما هم شریک عاشورای شماییم!
لذا:
– نه هر خروج و شورش و تلاشی، کشته اش بدون محبت و پیوند با امام حق(ع) به عاشورا ملحق می شود! چون بدون اعتقاد و نیّت، عمل به کمال نمی رسد.
– و نه هر زائر و محبی که قیامِ عاشورایی را “استثناء” و ماموریت خاص حسین(ع) شمارد و “ادله تقیه” را حاکم همیشگی بر “ادله امر به معروف” و”اظهار کلمه حق نزد جبّار” یا جهاد و دفاع مقدس کند!
البته اگر مجتهد یا مقلّد باشد، ماجور؛ اما ملحق به شهدای کربلا شدنش مشکل بنظر می رسد!
زائران اربعین از حیث باز شدن مسیر کربلا با مجاهدت شهدا، قدردان امام خمینی و شهدایش هستند؛ تو بیشتر قدردان آن مجتهد عارف باش که مسیر عاشورا را باز کرد!
“بر اساس عاشورا فتوا داد” و جایی که ارکان اسلام در خطر باشد، “تقیه را حرام دانست.[۳]“؛ بعد شرایط جاری زمانش را به درستی به خطر افتادن اساس اسلام دید و فرمود: تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است!
از اینجا “حکومت ادله تقیه” در فقه برافتاد و فقه مقاومت و مبارزه شکل گرفت و راه برای زائر در جهت قدم صدق و الحاق به عاشورا باز شد!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۲۸
[۱] اگر زیارت اسرای کربلا در اربعین اول هم ثابت باشد هرچه درباره جابر می گوییم به طریق اولی برای آنها ثابت است.
[۳] .ر.ک : رساله التقیه امام خمینی
سخنرانی گرامیداشت شهید هنیه و بدرقه کاروان اربعین دانشجویی
هیات های دانشجویی دانشگاه های تهران/ دانشگاه شریف / ۲۳ مرداد ۱۴۰۳
حجت الاسلام و المسلمین قنبریان
ما و اربعین!
ما و فلسطین!
سابق بر این در جنگ ده ساله با استعمار روس کاشف الغطاء شهید آن را مثل شهید کربلا خواند!
جابر برای زیارت اربعین مثل احرام یک لباس را ازار و یک لباس را ردا کرد(ثم اتّزر بازار و ارتدی بآخر)!
برای داشتن ناب و خالص هرچیز باید نمونه اصلی و اصیل آنرا دید. چه بسا گوهرهایی که در طول تاریخ دچار ناخالصی و شوائب شوند!
نمونه اصلی زیارت اربعین، همان اربعین اول است. زیارت جابرانصاری و عطیه کوفی در آن روز قطعی است.
جابر از صحابه رسول الله(ص) و صاحب سرّ اهلبیت و صدیقه طاهره(س) است. عطیه نیز از فقها و مفسرین امامی کوفه است. راوی احادیث از جمله خطبه فدک و صاحب ۵جلد تفسیرقرآن است. این دو شخصیت موجه شیعی اولین زیارت اربعین را بنیان نهادند.[۱]
نکته مهم و حائز اهمیت جمله جابر پس از زیارت سیدالشهداء و شهدای کربلاست که با قسم گفت: والله لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه! به خدا سوگند ماهم در آنچه شما داخلش شدید(عاشورا) شریکیم!
عطیه هم مثل من و شما از این ادعا تعجب کرد و پرسید: جابر! چگونه ما با آنها شریکیم در حالیکه در دره ای فرو نرفته، بر کوهی بالا نرفتیم و شمشیری نزدیم؟! در حالیکه اینها بین سرها و بدن هایشان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند!
پاسخ جابر این بود: عطیه! از حبیبم رسول الله شنیدم که می فرمود: هرکس قومی را دوست بدارد با آنها محشور است و هرکس عمل قومی را دوست بدارد شریک عمل آنهاست! به خدایی که محمد(ص) را به حق مبعوث کرد نیت من و همراهانم بر همان جاری است که حسین(ع) و اصحابش بودند[۲]…!
اگر پاسخ جابر را غیر معصومانه می دانی و حجت بیشتر طلب می کنی ، خطبه۱۲ نهج البلاغه را ببین!
آنجا پس از پیروزی جمل یکی از یاران می آید و می گوید: کاش برادرم با ما بود و پیروزی شما را می دید! حضرت پرسید: میل اش با ما بود؟ گفت : آری! فرمود: پس او در لشکر ماست!
بعد بالاتر فرمود: در همین لشکر(جمل) اند کسانی که الان در اصلاب مردان و ارحام زنان اند؛ زمان آنها را به هم می رساند و با آنها ایمان تقویت می شود!
آخر چگونه “صرف نیّت” و “میل و محبت”، بتواند کسی را هزار سال بعد ملحق به عاشورا یا جمل کند؟!
این که در را برای تنبل ها، محافظه کاران تاریخ و اصحاب قعود باز می کند تا حق ها را یاری نکنند و بعدا با گریه و زیارتی با محبت و نیت، خود را ملحق به آن مجاهدان شهید کنند!!!
درس خوانده هایی هم پیدا می شوند که با مشارب شبه عرفانی و تصوفی چیزی از محبت و نیت بسازند که با بی عملی و بی تعهدی هم ناسازگار نیاید!
به نظرم پاسخ روشن و همه فهم در خود جابر و عطیه است!
جابر، پسر شهیدی از اُحد و رزمنده ۱۸غزوه با رسول الله و بعدا با امیرالمومنین است.
شواهدی کافی در دست است که اگر یک جامانده از عاشورا، معذور بود، او حتماً جابر بود!
عطیه هم ظاهرا چنین است هم از منتقمین خون حسین(ع) با مختار است و هم در قیام علیه امویان همراه با عبدالرحمن بن محمد بن اشعث می شود. حاضر میشود به دستور حجاج ۴۰۰تازیانه بخورد اما سبّ علی(ع) نکند!
اینها شاید شواهد خوبی برای راستی آزمایی نیت و محبت باشد!
زیارت اربعین -در نمونه اصیلش- غایتش این است که زائر بتواند مثل جابر با صداقت بگوید: ما هم شریک عاشورای شماییم!
لذا:
– نه هر خروج و شورش و تلاشی، کشته اش بدون محبت و پیوند با امام حق(ع) به عاشورا ملحق می شود! چون بدون اعتقاد و نیّت، عمل به کمال نمی رسد.
– و نه هر زائر و محبی که قیامِ عاشورایی را “استثناء” و ماموریت خاص حسین(ع) شمارد و “ادله تقیه” را حاکم همیشگی بر “ادله امر به معروف” و”اظهار کلمه حق نزد جبّار” یا جهاد و دفاع مقدس کند!
البته اگر مجتهد یا مقلّد باشد، ماجور؛ اما ملحق به شهدای کربلا شدنش مشکل بنظر می رسد!
زائران اربعین از حیث باز شدن مسیر کربلا با مجاهدت شهدا، قدردان امام خمینی و شهدایش هستند؛ تو بیشتر قدردان آن مجتهد عارف باش که مسیر عاشورا را باز کرد!
“بر اساس عاشورا فتوا داد” و جایی که ارکان اسلام در خطر باشد، “تقیه را حرام دانست[۳].”؛ بعد شرایط جاری زمانش را به درستی به خطر افتادن اساس اسلام دید و فرمود: تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است!
از اینجا “حکومت ادله تقیه” در فقه برافتاد و فقه مقاومت و مبارزه شکل گرفت و راه برای زائر در جهت قدم صدق و الحاق به عاشورا باز شد!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۲۸
[۱] اگر زیارت اسرای کربلا در اربعین اول هم ثابت باشد هرچه درباره جابر می گوییم به طریق اولی برای آنها ثابت است.
[۳] ر.ک : رساله التقیه امام خمینی
![]() |
![]() |
خبر:
ابوعبیده: یکی از نیروهای قسام که وظیفۀ محافظت از اسیران صهیونیست را بر عهده داشت پس از شنیدن خبر شهادت دو کودکش در بمباران صهیونیست ها یکی از اسرای صهیونیستی را کشت.
او تصریح کرد این کار خلاف دستورالعمل ها بوده است:
تاکید می کنیم که این حادثه نشان دهنده اخلاق و آموزه های دینی ما در برخورد با زندانیان نیست.
ابوعبیده از دستور العمل سخت گیرانه تر از این به بعد خبر داد!
تحلیل:
وقتی اسرائیل ۴۰هزار نفر از مردم بی دفاع غزه را کشته که یک سوم آن کودکان هستند، چنین کاری توسط نگهبان چه اشکالی دارد؟!
وقتی نگهبانان صهیونیست به اسیران فلسطینی تجاوز و به راحتی هم آزاد می شوند؛
اصلا چرا همه اسراء تهدید به کشتن نشوند؟!
فرق در دو رویکرد دینی است!
فرق یهود با اسلام و فرق صهیونیزم با مقاومت است!
قبلا گفته ام صهیونیزم و اوانجلیس ها بسیار خشن تر از داعشِ دست ساز غرب در جهان اسلام، تکفیری و خشن هستند.
هیچ حریم و حرمتی نگه نمیدارند نه کودکان و زنان نه اسیران و زخمیان!
فایل صوتی سخنرانی حماسه حماس که ابتدای طوفان الاقصی و اتهام کشتن یک زن به حماس بود را اینجا بشنوید!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۲۶
![]() |
![]() |
برنامه راز پخش شده از شبکه افق در مرداد ماه میزبان حجت الاسلام قنبریان بود. فایل این برنامه منتشر میشود.
فرق تحفظ و تحجر در کرامت انسان، در فتوای ابویوسف و سید جمال اسدآبادی
نسبت حکومت دین و مردم؛ سکولارها و برخی متدینینی که افراطی ترش میشود داعش!
سه بزنگاه مهم در چالش خلوص و وحدت: