بایگانی دسته: یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها

امر جامع!

اسلام چون اجتماعی است در همه مناسک و اوامرش توجه به جامعه دارد.

برای نماز جماعت -که خود اجتماعی است- “مسجد جامع” و “نماز جمعه” هم تعبیه کرده؛ تا اهم مسائل درش طرح شود!

 

در هزاران “امر” که باید مومنان در آن “مشورت”(۳۸ شوری) و “تعاون”(۲مائده) کنند، “امر جامع” هم تعریف می کند که باید برآن بمانند و هرگز از آن به امر دیگر منصرف نشوند الا به اذن ولیّ امر (علىٰ أمْرٍ جامعٍ لَمْ یَذْهَبوا حتّىٰ یَسْتَأذِنوه)!

 

“امر جامع” بر جامع های دیگر، حکومت دارد و آنها را در تسخیر خود در می آورد؛ از کوچه تا شهر و کشور تا بین الملل!

فقط لحاظ همین هندسه شریعت موجب میشود امر مهمتر به زودی گشایش یافته بقیه امور هم به مقصد برسد.

 

آیا امروز غزه ، “امرجامع” امت اسلام نیست؟!

ولی در جامع ترین کنگره امت -یعنی حج- سخن از غزه و حتی نماد آن(چفیه) ممنوع است!

 

تصورش را بکنید هر فرد شاخص (مثل #عارف) در گردهمایی ها، مقابل هر امر دارای اولویتِ بعد، یک کلام از “اولویت اول” بگوید؛ بعد به آن مساله دیگر بپردازد؛ چه می شود؟!

 

هریک از ما در گروه ها و شبکه های مجازی وقتی قصه یا قضیه ای “امر مشترک” می شود، یک کلمه بنویسم: “بعد از غزه!…”

چه میشود؟!

 

فوتبال ما و کَن، منبر و کلیپ جنجالی چیزی برای غزه ندارد؛ اما دائم قصه ای دارد که ما را از امر جامع غافل کند! برخی با قاسمیان و انصاریان ، برخی با بیرانوند و روستایی!

 

مسلمین پویش جهانی روزه برای همدردی با غزه و آزادگانی از جهان پیاده روی از قاهره راه انداخته اند!

روزه سکوت هم میشود؛ از حرفهای حواس پرت کن!

 

محسن قنبریان

مراقبت از جهان اجتماعی

 محسن قنبریان

سیاست هارونی نشان داد که حتی اگر ائمه از صحنه‌ی فیزیکی حذف شوند، از جهان اجتماعی حذف‌ناپذیرند. امام کاظم(ع) با وجود سال‌ها زندان، روز به روز پیروان بیشتری یافت. به‌همین دلیل، مأمون تصمیم گرفت به‌جای حذف فیزیکی، «امامت» را از ذهن مردم پاک کند؛ با کاخ‌نشین‌کردن امام و آوردن عالمان مختلف، می‌خواست «عصمت» و «علم» او را منحل کند.

تحمیل ولایت‌عهدی به امام رضا(ع) و برپایی مناظرات علمی، بخشی از این نقشه بود؛ اما نتیجه معکوس داد: امام به عنوان «عالم آل محمد» شناخته شد. مأمون امیدوار بود این شکست را با امام جواد(ع) جبران کند؛ چرا که:

  1. امام، بسیار جوان بود و حتی برخی شیعیان در امامت او تردید داشتند.
  2. شایعه‌ی عجیب «افک» مشروعیت نسب او را زیر سؤال برده بود، تا جایی که امام رضا(ع) مجبور شد قیافه‌شناس بیاورد!

امام جواد(ع) در شرایطی بود که تصویر اجتماعی‌اش توسط عباسیان کنترل می‌شد. نه امکان مناظره‌های عمومی داشت، نه ارتباط آزاد با مردم. حتی در مدینه، رفت‌و‌آمدش را محدود کرده بودند. در همین شرایط، پدرش از خراسان برایش نوشت تا به «مجاوره و محاوره» روی بیاورد.

مجاوره یعنی همسایگی و ساختن بسترهای کوچک برای ارتباط. از دل همین مراودات روزمره، گفت‌وگو شکل می‌گیرد. این تنها راه مقابله با مدیریت رسانه‌ای خلافت بود. نمونه‌هایی از این ابتکار در زندگی امام جواد(ع) کم نیست:

  • مناظره با مأمون در کوچه، کنار
  • پاسخ کوبنده به قاضی عباسی در مراسم عقد
  • نجات فردی متهم به نبوت که در واقع طی‌الارض کرده و به زیارت رفته بود!

این‌ها تلاش‌هایی برای محافظت از «جهان اجتماعی» امامت بود؛ جایی که قدرت رسانه‌ای خلیفه هم نتوانست آن را از بین ببرد.

فکرت| گفت‌وگویی برای ساخت فردا

ترامپیسم!

بی بی سی توجه خوبی کرده:

ترامپ (در سفر عربی اش) هیچ اشاره ای به دموکراسی و حقوق بشر نکرد و جایش از بازار آزاد و عدم مداخله دولت گفت؛ یعنی ایدئولوژی نئولیبرال!

 

سرمایه داری از اول مساوی با لیبرالیسم نبود؛ خشونت و تیزی آن در تلاقی با لیبرالیسمِ سیاسی و اجتماعی گرفته می شد.

 

اما نئولیبرالیسم، سرمایه داریِ لخت بازار آزاد است.

در آن لیبرالیسمِ اقتصادی، لیبرالیسم سیاسی و اجتماعی را بلعیده است!

به تعبیر استیگلیتز آزادی استثمار کنندگان، آزادی استثمار شوندگان را گرفته؛ آنچه اصالت دارد بازار آزاد بی قید است.

سیاست زدایی چه با دولت زدایی چه با  سرکوب اتحادیه های کار و مصرف در خدمت اصالت بازار است.

در کشورهای مرکز همراه با پوپولیسم ریگانی و فاشیسم ترامپی ظهور می کند؛ در ممالک پیرامون هم با دیکتاتورها کاملا سازگار است!

 

تئوریسین های اصلی آن (هایک و فریدمن) کودتای پینوشه با آن همه خشونت و اعدام و نقض حقوق بشر را  “معجزه بزرگ اقتصادی زمانه” خواندند! “پسران شیکاگو”، شاگردان ایندو بودند که مشاوران و مدیران پینوشه شدند! آن معجزه هم دولت زدایی از بخش عمومی و خدمات آموزش و بهداشت و… بود!

 

در نئولیبرالیسم ترامپی، نه فقط دولت برآمده از بازار است؛ بلکه اصلا غول های اقتصادی جای کابینه سیاسی همراهان او در سفر خارجی اند!

یک ملّاک به جای وزیر خارجه، گفتگو کننده غزه و اوکراین و ایران است!

پادشاهی های عربی بدون صندوق رای و کمترین دموکراسی، با دهها نقض حقوق بشر بخاطر تعهد به بازار آزاد و تجارت جهانی مطلوب ترین هستند.

درست فرمود: المال یعسوب الفجار!

 

محسن قنبریان

سازمان و نظام صالح

معلم شهید مطهری:

ابتدا چنین به نظر می‌رسد که صلاح و فساد اجتماع بزرگ یا کوچک، تنها به یک چیز بستگی دارد: صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع و بالاخص زعماء آنها.

 یعنی فقط افرادند که همه مسئولیتها متوجه آنها است. بسیاری از افراد اینچنین فکر می‌کنند و بر این پایه نظر می‌دهند.

 این دسته هنگامی که متوجه برخی مفاسد اجتماعی می‌شوند چاره کار را زعیم‌ صالح می‌دانند و به اصطلاح اصالت فردی هستند.

 اما کسانی که بیشتر و عمیقتر مطالعه کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که تأثیر و اهمیت سازمان و تشکیلات و رژیم اجتماعی از تأثیر و اهمیت زعماء بیشتر است، در درجه اول باید درباره سازمان صالح اندیشید و در درجه دوم‌ درباره زعماء صالح.

 افلاطون نظریه اجتماعی معروفی دارد که به نام “مدینه فاضله افلاطون” معروف است .

در میان حکماء اسلامی، حکیم ابونصر فارابی از افلاطون پیروی‌ کرده و نظریاتی ابراز داشته است. این دو حکیم اساس نظر خود را صلاحیت‌ افراد قرار داده‌اند و اصالت فردی اندیشیده‌اند.

تمام توجه خود را به این‌ نکته معطوف کرده‌اند که زمام امور اجتماع را چه افرادی باید در دست‌ بگیرند، آن افراد باید دارای چه فضائل علمی و عملی بوده باشند. اما اینکه تشکیلات و نظامات اجتماعی باید چگونه بوده باشد و آن افراد “ایده آل” در چه نظاماتی زمام امور را در دست بگیرند چندان مورد توجه‌ این دو حکیم واقع نشده است.

بر این نظریه، انتقاداتی شده، از جمله اینکه تأثیر شگرف و عظیم‌ سازمان در افکار و اعمال و روحیه افراد (و از آن جمله خود زعماء) مورد توجه واقع نشده است.

 این نکته مورد توجه قرار نگرفته که اگر نظام، صالح بود کمتر فرد ناصالح قدرت تخطی دارد و اگر ناصالح بود فرد صالح‌ کمتر قدرت عمل و اجراء منویات خود را پیدا می‌کند و احیانا منویات و افکار خود را می‌بازد و همرنگ سازمان می‌شود.

 یکی از دانشمندان در مقام انتقاد نظر افلاطون می‌گوید: “افلاطون با بیان مسئله شوم” چه کسی باید بر جامعه حکومت کند؟ “یک اشتباه و خطر پر دوامی در فلسفه سیاسی ایجاد کرده است!

سئله‌ عاقلانه‌تر و خلاق‌تر اینست که: چگونه می‌توانیم سازمانهای اجتماعی را چنان‌ ترتیب دهیم که زعماء بد و ناصالح نتوانند اسباب ضرر زیان وی شوند؟”.

 اهمیت زعماء صالح فقط از نظر طرز تفکری است که در مورد اصلاح و بهبود و تغییر سازمانهای اجتماعی دارند، و اما زعماء صالحی که طرز تفکرشان در اساس و تشکیلات با ناصالحها یکی است و تفاوتشان از لحاظ اخلاقی و شخصی‌ است و بنا است همگی در یک قالب کار کنند، اثر وجودیشان با ناصالح‌ها آنقدر زیاد نیست و منشأ تحولات اجتماعی قابل توجه نخواهند گشت.

 اگر بخواهیم نظر افلاطون و فارابی را توجیه کنیم باید بگوئیم آنها به آن‌ افراد صالح اهمیت داده‌اند که حاکم بر سازمانهای اجتماعی می‌باشند نه‌ محکوم آنها.

 تشکیلات و نظامات اجتماعی نسبت به افراد اجتماع به منزله خیابانها و کوچه‌ها و خانه‌های یک شهر است نسبت به مردم و وسائل نقلیه‌ای که در آن‌ شهر حرکت می‌کنند. هر شهری به هر نحو که خیابان کشی و کوچه سازی شده‌ باشد مردم شهر مجبورند از پیچ و خم همان خیابانها و لابلای همان کوچه پس‌ کوچه‌ها و از همان چهار راهها حرکت کنند. حداکثر آزادی عمل مردم آن شهر اینست که در میان همان خیابانها و همان کوچه‌ها هر کدام که نزدیکتر یا خلوت‌تر یا پاکیزه‌تر و با صفاتر است انتخاب کنند. اگر فرض کنیم که آن شهر بدون نقشه و حساب تدریجا توسعه پیدا کرده‌ باشد نه روی اصول شهرسازی، در چنین شهری افراد چاره‌ای ندارند از اینکه‌ زندگی و رفت و آمد خود را با وضع موجود تطبیق دهند. رفت و آمد و رانندگی و اداره امور چنین شهری دشوار خواهد بود. با وجود چنین ترتیبی در ساختمان آن شهر، از افراد، کاری ساخته نیست. تنها کاری که ساخته هست اینست که تغییراتی در وضع خیابانها و کوچه‌ها و منزلهای آن شهر بدهند و خود را راحت کنند.

 اگر فرض کنیم زعماء صالحی در رأس سازمانهائی قرار بگیرند که دارای‌ نواقصی می‌باشند، حدود تفاوت کار آنها با دیگران همان اندازه است که‌ یک نفر بخواهد از میان خیابانهای پر پیچ و خم و نامنظم و کوچه و پس‌ کوچه‌های بی‌ترتیب، بهترین و نزدیکترین راهها را انتخاب کند.

ده گفتار ص۲۸۱تا۲۸۴

لَیسَ بِمُسلِم!

این همان صدای استغاثه یا اهل الاسلام است که هرکس بشنود و اجابت نکند، مسلمان نیست[۱]؟!!

با شاهان عرب نیستم که حجاج سفاک و معتصم جائر بهتر از آنان استغاثه مسلمان را اجابت کردند[۲]!

 

با نیروهای مقاومت هم نیستم که دوسال اخیر پای غزه ماندند و به قدر مقدورشان تلاش کردند تلفات بیشتر نگردد و دشمن را وادار به آتش بس کنند!

 

با خودم و مثل خودم هستم؛ فرقی نمی کند در ایران و عراق و… یا اردن و مصر و…

می خواهم از ننگ “لیس بمسلم” نجات یابم اما قانع نمی شوم!

 

می گویم: جای یاری جمعی سنّی، دهها باور ناب شیعی در ایمانم دارم!

درونم زنگ می زند: لیس بمسلم!

 

می گویم: ما که ۴۵سال است زیر باریم و سالهاست تحریمیم؛ برادران سنّی و عرب در فراخ و راحتی چرا هیچ نمی کنند؟!

طنینش آنها را هم می گیرد: لیس بمسلم!

 

گریه ام که می گیرد، دعا که می کنم، شمایل توابین عاشورا می شوم!

توبه های بی جبران و غیر مقبول!

گریه های پوششی و دعاهای غیر مسموع!

 

مثل من در اردن و مصر و… دچار شاهان دست نشانده و اسلام آمریکایی اند!

فلیس بمسلم!

 

و در ایران و عراق و… موجب قدرت برتر (نرم و سخت) مقاومت نشدیم تا اجابت تمام کننده داشته باشد.

در یاری مسلمان ملاحظه تاب آوری من هم می شود!

فلیس بمسلم!

 

محسن قنبریان

[۱] پیامبر(ص):مَن سَمِعَ رَجلاً یُنادِی : یا لَلمسلمینَ ! فَلَم یُجِبهُ فلَیسَ بمُسلِمٍ .

هر که فریاد مردى را بشنود که ندا می دهد ای مسلمانان! و به کمکش نشتابد، مسلمان[واقعی] نیست.

(الکافی: ۲/ ۱۶۴/۵)

[۲] اینجا و اینجا بخوانید.

استفاده عموم از قرآن بین افراط و تفریط!

بحث استفاده از قرآن برای عموم کماکان داغ است. برخی نظرات بین افراط و تفریط در نوسان است. نظراتی که به سمت نوعی خودکشیشی و بی نیازی از علوم و فنون موجه و معتبر در برداشت از قرآن میل می کند!

و از سوی دیگر نظراتی که فقط ثواب قرائت برای مردم نگه میدارد و همه بقیه را به مجتهد و مفسر می سپارد!

گروه اول از فرقانیسم ترسانده شده و گروه دوم از مهجوریت قرآن!

 

ظاهرا امر بین الامرین است:

  1. یافتن نظر کامل قرآن در حوزه های مختلف زندگی متکی به تخصص های متعدد است. امام خمینی در بیاناتشان چندین بار به این مهم توجه داده اند.
    برای نمونه در تفسیر سوره حمد ص۹۳ را ببینید
    (در اینباره خوب است جزوه روش برداشت از قرآن شهید بهشتی هم مطالعه شود)
  2. اما تدبر در آیات برای دوای دردهای ایمانی و اخلاقی نیابت بردار نیست. سپردن این “استفاده های ایمانی و اخلاقی” به مفسرین به تعبیر امام خمینی از عوامل مهجوریت قرآن است! (اینجا بخوانید)

 

در شب ۲۳رمضان برنامه سحرنشینی شبکه دو حجت الاسلام و المسلمین قنبریان دو استفاده لازم و عمومی و غیرنیابتی از قرآن را با توجه به کلمات امیرالمومنین(ع) بیان کردند و در آن ۲۵دقیقه، ۵بار هم نیاز به تخصص در اظهار نظرهای قرآن در موضوعات مختلف توجه دادند.

 

اگر خواستید اینجا بشنوید!

دانلود صوت سخنرانی سحر بیست و سوم | “دانلود از پیوند کمکی

آقایان علماء و ائمه جمعه!

رهبر انقلاب اسلامی:

 یک حدیثی داریم که… [میفرماید]: مَن‌ ظَلَمَ‌ اَجیراً اَجرَهُ اَحبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّه؛ اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند، همه‌ی اعمال خیر او از بین میرود، حبط میشود ــ حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن ــ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّه؛ و خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند! یعنی این‌جوری است. خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که فقط دستمزد او را ندهند؟ خب بله، اینکه ظلم بزرگی است امّا فقط این نیست؛ بنده احتمال میدهم که اقدام نکردن در زمینه‌ی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادنِ ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.۱۴۰۲/۰۲/۰۹

آقایان علماء، ائمه جمعه، تشکل های طلبگی و دانشجویی!

اگر می خواهید بر عهد الهی “ان لایقاروا علی کظه ظالم و سغب مظلوم” باشید در ایام چانه زنی سر حداقل دستمزد کارگری ساکت نباشید و راه حلهای معقول و قانونی (اقلا عمل بی تنازل به ماده ۴۱ قانون کار) را شما هم بخواهید!

محسن قنبریان

گفتگو با صدای حوزه

بیست ماه بعد از امر رهبری، در گفتگوی صدای حوزه با حجت الاسلام قنبریان مطرح شد؛

  • چرا در حوزه امروز، علوم و فنون تبلیغی جایی ندارند؟!
  • چرایی فاصله گیری حوزه از سنت آموزش فنون حکمت عملی!
  • حوزه دنبال آموزش فنون و مهارت های تبلیغی نیست چون تبلیغ و جامعه پردازی و راهبری جامعه مسأله اولش نیست!
  • وقتی تبلیغ مسأله اول ما نباشد می رویم سراغ علوم تجریدی و انتزاعی!

بسته صوتی پیشنهادی برای رمضان

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان

  1. سیر و سفر آخرت
    توصیفی اخلاقی-معارفی از معاد بشکل متناظر:
    چگونه تقوا زاد و توشه مراحل قبر و برزخ تا قیامت می شود؟!
  2. شرح کتاب حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی
    به جز چند جلسه اول که به تبع کتاب مطالبی معرفتی است بقیه اخلاقی و به زبان ساده است
  3. شرح کتاب چکیده آداب الصلاه امام خمینی به زبان ساده

  4. برگزیده ای موضوعی از کتاب چهل حدیث امام خمینی
    انتخاب قسمتهایی جدا از کتاب با تالیفی جدید متوجه انسان سالک
  5. شرح کتاب رشحات المعارف آیت الله شاه آبادی به زبان ساده