بایگانی برچسب: s
سعه وجودی هر کسی به اندازه اینجور درد هاییست که داره …!
امام بزرگوار ما کسی است که درد انسان رو با درد خدا به هم پیوند زد.
یک شیطانی که در ملکوت سفلی هست، از آدم ابوالبشر تا کنون زیل وسوسش بودند رو امتدادش او رو میگیره، در عالم ملک به شیطان های مجسمه میرسان که درد انسان و درد خدا رو دوباره در این عالم نهادینه کردند.
من رو باید نزد حسین ابن علی آوورد…!
من چِهم شده در شهر میچرخم اگر زباله گردی میبینم طوریم نمیشه، اگر گرسنه ای دیدم طوریم نمیشه، اگر اخبار از گرسنگی غزه میشنوم طوریم نمیشه
پاسخ امام علی(ع) به شبهه حجتیهایها که میگویند: «چرا با اسرائیل میجنگید؟»
فقط خدا!
شاید زوال اسرائیل و نجات فلسطین، راهبردهای کلان و چند ضلعی و زمانبر داشته باشد؛ اما ظاهرا برای نجات غزه از مرگِ گرسنگی فقط همین آیه مانده است!
یعنی جلوی چشممان باید اینقدر جنایت عریان شود که “آسفونا” در آسمان شکل بگیرد! خدای رحمان (به حسب روایات: قلب ولیّ مطلقش) چنان متأسف شود، که خودش راساً -مثل غرق کردن فرعونیان در نیل- انتقام بگیرد!
اگر سازمان ملل، فلان؛ اگر امت اسلامی، بهمان؛ اگر دولتهای عربی، پشمان؛ اگر…(!) حالا حالاها -اقلا برای قحطی و نسل کشی غزه- جواب نمی دهد!
برای “وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ…” (شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟) همه -از سازشکار تا مقاوم- عذری (ناموجه و موجه) دارند!
کارهای نمادین و تظاهرات و… در خود سرزمین های اشغالی توسط خود صهیونیست ها هم انجام می شود! (ببینید!)
تازه ما میشویم مثل غاصبانِ فلسطین!
محسن قنبریان ۱مرداد۱۴۰۴
مطالب مرتبط:
– صورت لزومی که هست، هماهنگی ای که نیست
– یا حجاج
۱۱/ درسهای نهج البلاغه
درسهای نهج البلاغه؛ شرح خطبه ۲۱۶
جلسه یازدهم / ۹خرداد۱۴۰۴؛ حجت الاسلام قنبریان
آثار و پیامدهای رعایت حقوق متقابل حاکم و مردم۲
۳پیامد برای ۴ لازمه قبل:
- اصلاح زمانه
تعبیر زمان در روایات به سه معنا:
– زمان
– گذر زمان و روزمرگی(نمونه روایات)
– زمانه (یک جهان اجتماعی حاصل از ارتباطات انسانی)
در “فصلح بذلک الزمان”، “زمانه” منظور است!
دو قاعده:
زمانه قابل تغییر است اما قابل ستیز نیست!(روایات / توضیح)
زمانه از نسبت بین حاکم و مردم ساخته میشود و این رابطه دو سویه است!(روایات) - در بقاء دولت طمع میشود!
با تحقق حقوق متقابل روشن است
با لازمه قبل(تحقق معالم عدل) بیان بیشتری دارد(روایات)
رعایت عدل، رعایت قاعده مندی، تعمیم، قدرت اقناع و بالتبع بقاء است (بخلاف تبعیض)
ثبات دولتها مبتنی بر اقتدا به سنن الهی (عدل تکوینی) است. - طمع های دشمنان به یأس می انجامد
در تحقق حقوق متقابل روشن است.
با واسطه تحقق عدالت؛ چنانچه گذشت قدرت اقناع می یابد
بالسیره العادله یُقهَرُ المُناوی
پس چرا حکومت عدل علی(ع) مقهور شد؟!
جهاد تبیین هم لازم است!
سیره عادله شرط لازم و جهاد تبیین شرط کافی است؛ بدون قاعده مندی و عدالت، جهاد تبیین ممکن نیست!
مقایسه مواجهه کوفه با ابوموسی در ماجرای جمل و در ماجرای حکمیت صفین؛ نقش مهم جهاد تبیین!
دانلود سخنرانی «۱۱/ درسهای نهج البلاغه» | “دانلود از پیوند کمکی”
۱۰ / درسهای نهج البلاغه
شرح خطبه ۲۱۶؛ جلسه دهم / ۲خرداد۱۴۰۴؛ حجت الاسلام قنبریان
آثار و پیامدهای رعایت حقوق متقابل حاکم و مردم
- عزّت حق
حقوق یا حقیقت؟ - برپا شدن راه های دین
هر حکومتی به قیامتی می برد و حکومت اسلامی باید به بهشت ببرد.
اطاعت در این حکومت غیر اکراهی است
پس با تحقق حقوق متقابل، راه دین برپا می شود نه به زور کسی برده شود!
شبهه حدود و اجبارها!
– برخی روایاتش در تصحیح طلاق و ارث زنان که مظلوم واقع می شدند! - پرچم عدالت برافراشته میشود!
عدالت سیاسی (حاصل از رعایت حقوق متقابل) مادر عدالتهاست!
بدون حقوق متوازن حاکم و مردم:
– در غلبه حاکم، اگر هم قسط بخواهد، عدالت استالینی است!
– در غلبه رعیت، آنارشی و هرج و مرج شده که عدالتی شکل نمی گیرد! - سنّت ها در مجاری خودش جاری می شود!
بحث کلیدی ترتیب اولیاء در فقه (ترتیب: مالک، اب و جد، حاکم)
ثمره تحقق حقوق متقابل، تحقق ترتیب اولیاء در جامعه است
حکومت در کار خانواده دخالت بی جا نمی کند؛ خانواده را تعالی می دهد!
مثلا “سنت” ازدواج در خانواده جاری میشود نه با دست درازی های حکومت، حکومی شود! (نمونه های واقعی)
دانلود سخنرانی «۱۰/ درسهای نهج البلاغه» | “دانلود از پیوند کمکی“
۰۹/ درسهای نهج البلاغه
شرح خطبه ۲۱۶؛ جلسه نهم / ۲۶اردیبهشت۱۴۰۴؛ حجت الاسلام قنبریان
اهم نکات ۸جلسه قبل را اینجا بشنوید!
- و مقام حق: اهلیت تمتع/ استیفاء و اجرا
آیا مردم فقط حق دارند یا خود می توانند استیفاء هم بکنند؟! - حقوق متقابل و متکافؤ
ریشه مردم سالاری دینی در این خطبه است! - اصل مساوات قانونی؛ شرط حکومت ولایتیه
تقسیم سه گانه میرزای نائینی در اینباره! - چرا حقوق متقابل حاکم و مردم بزرگترین فریضه خداست؟
قاعده ای از علامه طباطبایی: اگر تحمل حق به اندازه تحمیل حق (بر دیگران) نباشد اربابیت اتفاق می افتد! - نظام اولویت و تقدم:
تقدم اصلاح دولتمردان بر تربیت جامعه!
تقدم سیاسی بودن مردم (استقامت بر حقوق اساسی) بر کار تربیتی!
برخی فکر می کنند وقتی جامعه تربیت شد به او حق سیاسی دهند! - شاخص دینداریِ سه سطحی!
شاخص دین در ساحت اجتماعی، حُسن الیقین و … نیست؛ تحقق حقوق متقابل مردم_حکومت است!
دانلود سخنرانی «۰۹/ درسهای نهج البلاغه» | “دانلود از پیوند کمکی“
“حسینِ…” !
چه می شود کرد “حقیقت” به قدر طاقت ما نصیب می شود نه به قدر قامت حق!
از اینجا “برداشت” ها مقابل هم می شوند و “حسینِ…” از “حسینِ…” ممتاز می شود؛ مثل “اسلامِ علوی/ اسلامِ اموی” و…!
“حسینِ مردم زحمت کش” غیر از حسینِ مستأکلین می شود!
باور کنید دوئیت برای دو طایفه آدم نمی ماند؛ “روایت حسین شان” هم دوتا می شود!
یکی حسینِ رنجِ کار و جهادِ “الکاد علی عیاله” است و یکی حسینِ بزم و حال و حاشیه!
“حسینِ کارگرهای شب سرد زمستانی” و “حسینِ لقمه های پاک باباها” غیر از حسینِ مرفهین بی درد و اسلامِ سرمایه داری زالو صفت است!
اولی حسینِ خطبه منا و دومی حسینِ منبرهای طلا و حکایت های گِرد و ملوس و بی صفاست!
حجتِ حقانیت “حسینِ…” چیست؟!
خودِ حقیقت! حسین(ع)!
وقتی خود عاشورای۶۱ ، اهالی تپه ندبهای دارد که می گریند اما همان حسین بن علی بن ابیطالب (حسینِ اصل) را یاری نمی کنند؛ برایم عجیب نیست این ویروس در غیبت امام قوی تر ظاهر شود! “حسینِ سازش” هم وارث “حسین شهید” قلمداد شود!
هنگامه “اباء از ضیم” ، هنگامه “هیهات منا الذله” است؛ “حسینِ رزم طوفانی” و “حسینِ رمز موشکهای تهرانی” حسینِ حقیقی است نه نوحه ها و مدیحه های دیگر!
“حسینی که وقتش خاک خواهد کرد صهیون را به آسانی”!
درود بر حاج مجتبی رمضانی !
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۱
۰۸/ شرح خطبه ۲۱۶
درسهای نهج البلاغه؛ شرح خطبه ۲۱۶؛ جلسه هشتم؛ ۱۷ اسفند ۱۴۰۳
دانلود سخنرانی «۰۸/ شرح خطبه ۲۱۶» | “دانلود از پیوند کمکی“
همان فراز جلسه هفتم
از چهار فرض در نسبت حاکم و رعیت؛ دو فرض طرح نشده هم به همان وجوه طرح شده برمی گردد!
تقدم دولت سازی بر جامعه سازی در خطبه ۲۱۶
دولت سازی به تعبیر شهید بهشتی یعنی مخروط امامت عدل / روایات…
تقدم “استقامت رعیت” بر دولت سازی! (لا تصلح الولاه الا باستقامت الرعیه)
– نه فرمود “الا بصلاح الرعیه” تا تحقق، دوری شود! فرمود “باستقامه الرعیه”
– این استقامت سر همان حقوق متناظر و فیمابین است ؛ که دولت صالح می سازد!
نتیجه بسیار مهم: سیاسی بودن مردم از تربیت کامل آنها تقدم دارد!
برخی رویکردشان این است تا جامعه تربیت نشده، حقوق اساسی به آن ندهند!
بطلان این نظر در خطبه ۲۱۶ و…
دو حلقه این زنجیره:
- حلقه رابطه استقامت مردم با اصلاح دولت:
– حدیث پیامبر(ص): کما تکونون یُولّی علیکم - حلقه رابطه اصلاح دولت و اصلاح و تربیت مردم:
– الناس علی دین ملوکهم
– اختلاف نظر شهید مطهری (مجموعه آثارج۱۵ص۱۰۳۰) و رهبر انقلاب(۸۴/۶/۸) در شرح آن
– روایاتی در اینباره