بایگانی برچسب: s

وحدت و خلوص

خلاصه ای از بیانات حجت الاسلام قنبریان بعنوان “اسلامی که انقلاب کرد” در برنامه راز (قسمت دوم) تاریخ ۲۳مرداد۱۴۰۳

با عنوان “جمع بین وحدت و خلوص”

نقشه امام بنای مدنیت اجتماعی-سیاسی براساس عقلانیت اسلامی بود با دو رکن: سپردن کارها به دست مردم / حرکت در چارچوبه شریعت

خلاصه اش می شود مردم سالاری دینی؛ دو طیف با آن مخالفند…

آدمها را زود نباید متهم به تحجر کرد ولی برخی افکار تحجری است…

لجنه ای هست که پیشبرد انقلاب را فقط از قوای قهری و قضایی و نظارتی می خواهد…

چرا آنطرف نایستیم؟ تایید بیشتر و انتخابات رقابتی تر نخواهیم؟!

در دوره نهضت بیشتر بر سر اقناع مردم حساب باز می کردیم…

بهشتی رئیس قضاییه بود اما با دگر اندیش ها مناظره می کرد!

“غلبه حجت” و “قبول امت”، رمز پیشبرد انقلاب [با قدرت نرم] است…

نظر شهیدان صدر و بهشتی درباره قانون شدن یکی از دو فتوا…

وقتی در فتوا چنین است در سیاست ها و تدبیرهای بشری بطریق اولی…

 

خلاصه قسمت اول را از اینجا و فایل صوتی کامل این قسمت را اینجا ببینید و بشنوید!


پ.ن:

در این سخنان هرگز حزب اللهی ها و بچه های انقلاب متحجر یا داعش خطاب نشدند بلکه صراحتا گفته شد در سال۸۸ همین ها پای جمهوریت ایستادند.

لکن مصلحانه برخی حرفها و تلقی ها درباره مردم و مردمسالاری دینی که گوشه کنار در حجره ها و گروه های مجازی بیان می شود نقد شد!

 

این لینک را ببینید: بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان

سبک رهبر انقلاب در جمع کردن فتنه خیابانی

فتنه۸۸ هم حمایت بیگانه و سازماندهی رسانه معاند را داشت و هم در تجمعات، تخریب اموال و حتی سلاح (سرد و گرم) کشیدن و درگیری داشت.

آیت الله خامنه ای چه کرد؟!

  1. تبیین و تبیین و… و تدبیر[۱]؛ تا جمعیت خیابان ریزش کرد!
  2. التجاء مکرر به خداوند و توسل فراوان و نماز استغاثه که خونی ریخته نشود!
  3. فرمانده سپاه تهران -آشنا به سبک ایشان- “جای مجوّز” از شورای امنیت ملی “دستور منعِ شلیک” برای نیروهایش می گیرد!
    به نیروهای تحت امرش می گوید: امروز دفاع از ولایت با کشته شدن ماست؛ نکند کسی را بکشید! هیچ گلوله ای نباید داشته باشید! (دو ویدئو درباره سردار شهید همدانی)
  4. صدنفر از دستگیر شدگان هتاکی عاشورای۸۸، متهم به تخریب و تعرض های آن روز به تکیه های عزای اباعبدالله هم بودند اما وقتی مجرم از غیر مجرم (حاضر در صحنه و احیانا همراه با مجرمین) قابل تفکیک نبود، دستور دادند: اگر قابل تفکیک نیست و احتمال یک نفر بی گناه هست، همه را آزاد کنند! (ویدئو سعید جلیلی)
  5. پس از ریزش جمعیت و عِده و عُده آنها، با وجودی که تریبونهای حزب اللهی محاکمه و اعدام سران فتنه را بعنوان باغی، مطالبه می کرد؛ نزدیک به سیره حضرت امیر(ع) با همسر پیامبر(ص) در جمل را رضایت داد: حصر خانگی و محدودیت اجتماعی[۲]!
    اغتشاشات ۱۴۰۱ “از حیثِ” حمایت بیگانه و سازماندهی رسانه های معاند و فساد و تخریب اموال و کشیدن سلاح، به ۸۸ شبیه بود بعلاوه ی جنایاتی بی سابقه از شکنجه و کشتن بسیجی و حافظ امنیت به شکل دسته جمعی!
  6. رهبر انقلاب، باز “حاضر و مجرم” را یک کاسه نکرد؛ بلکه حتی همه آنها که در خیابان فساد و تخریب کردند را هم برایشان یک حکم نکرد!:

الف) جوانان و نوجوانانی که فلان برنامه اینترنتی اینها را به خیابان می کشاند، هیجانی و احساساتی می کند.
مشکلشان را با یک تنبیهی می شود حل کرد! یعنی هدایتشان کرد و تفهیم کرد که اشتباه می کنند.

ب) بازمانده های عناصر ضربت خورده چهل سال گذشته، منافقین، تجزیه طلبها و…
(اینجا هم باز) قوه قضاییه بایستی به میزان مشارکتشان در تخریب و ضربه ی به امنیت، محاکمه کند و برایشان مجازات تعیین کند!(۱۴۰۱/۷/۱۱)

ج) جنایت کارهایی که با شکنجه آدم کشتند (مثل ماجرای آرمان عزیز و شهید عجمیان و…)
اینها را هرکس ثابت شود همکاری داشته با این جنایت ها، بدون تردید مجازات خواهد شد!(۱۴۰۱/۸/۱۱)

این سبک، چه به “حکم اولی شرعی”، چه “حکم ثانوی حکومتی” بوده باشد؛ تراز تر برای جمهوری اسلامی و وضعیت میدان است. واضح است دو دیگریِ افراط و تفریط از این سبک هرکدام پیامدهای زیان بار خود را همراه دارد.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۰/۹

[۱] در اینباره کتاب فتنه تغلب و مستند من مدیر جلسه ام را ببینید.

[۲] عایشه بعد از جنگ جمل چه شد؟/ حصر خانگی عایشه توسط امیرالمومنین

دو درخواست از دکتر سعید لیلاز

  1. اسناد کاسبان تحریم درون بخشی از حاکمیت را که شما(مثل برخی دوستانتان) مدعی هستید لطفا منتشر کنید! (درخواست حقیقی است نه استهزایی یا انکاری)
  2. درباره اسناد زیر که ثابت می کند بخشی از جریان موسوم به فتنه ۸۸ درخواست دهنده تحریم بیشتر بوده و شما نیز از محکومان آن ماجرا در دادگاه بودید برای جامعه توضیح دهید:

چرخش یکباره:

توجه مهم:

آیا برای این مدارک ارائه شده تکذیبی این جریان سراغ دارید؟!

یک اتفاق جالب: در ایام دولت روحانی ۳۰نفر از ضد انقلاب و جنبش سبزی های مقیم خارج به ترامپ نامه نوشته و خواستار تحریم شدند!

متن اصلی
An open letter by Iranian dissidents to President-Elect Donald Trump

ترجمه
نامه سرگشاده گروهی از ایرانیان مخالف حکومت به دانلد ترامپ

زود اصلاح طلبان داخلی از این نامه تبری جستند!

حال سؤال اساسی این است: در نامه ها و پیامهای قبلی جنبش سبز به اوباما که از قضا بعنوان نماینده موسوی و اصلاح طلبان هم ارائه میشد آیا همان روزها یا همان سال تکذیبی اتفاق افتاد که ما از آن بی خبریم؟!

چکیده ای از اسناد را اینجا ببینید.

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۱/۲۸

خِرّیت” های انقلاب اسلامی؛ “مَصقَله” کجاست؟!

اول این دو عبرت را عبور کنید:

  1. خرّیت بن راشد:

چند نوبت نزد امیرالمومنین آمد و کسانی را متهم می‌کرد که خروج می‌کنند و عاقبت علیه شما می‌شورند! امام هر بار می‌فرمود به صرف اتهام کسی را در بند نمی‌کند، مخالفت عملی و آشوب اگر کردند!

عاقبت خودش پس از تو زرد درآمدن حکمیت تحمیلی، تصمیم به کناره‌گیری و خروج گرفت!

امام نصیحتش کرد و از او خواست برای مباحثه فردا بیاید؛ نزدیکانش هم چنین خواستند اما او صبح زود رفت!

معترضانِ به میزان خراج و دزدان را تحریک کرد؛ مسلمانانی که زکاتشان را نداده بودند، تشویق کرد به میل خود صرفش کنند؛ و مسیحیان را جور دیگر تا عده‌ای را دور خود جمع کرد.

دو سه بار شکست خورد از کوفه به بصره و از آنجا به اهواز و سپس کوه‌های رامهرمز و آخر کنار ساحل دریای جنوب کشته شد. جمعی را به کشتن داد و مسیحیانی مسلمان شده را از اسلام به تردید انداخت و مرتد کرد!

  1. مصقله بن هبیره:

معقل فرستاده امیرالمومنین وقتی فتنه خرّیت را خواباند؛ مسلمانش را آزاد، مرتدانش را توبه داد و مسیحیان را به ذمه واداشت.

۵۰۰مسیحی با زن و کودک در راه، از مصقله -فرماندار امام در اردشیرخره فارس- استمداد طلبیدند که آنان را از معقل بخرد و آزاد کند. مصلقه جوانمردی کرد و آنها را به ۵۰۰هزار درهم خرید و آزاد کرد و خود را مدیون بیت‌المال کرد. کمی بعد ۲۰۰هزار درهم بدهکاری را داد اما بجای عذر آوردن و مهلت گرفتن از امام برای پرداخت ۳۰۰هزار درهمِ باقی، گریخت و به معاویه پناهنده شد!

امیرالمومنین کار اول او در آزاد کردن اسیران را کار سادات و بزرگواران و کار دومش را فرار بردگان خواند و فرمود: “اگر می‌ماند مقداری که برایش میسر بود می‌گرفتیم و برای باقی مانده آن به انتظار فراوانی ثروتش می‌نشستیم[۱]

امام حاضر نشد مسیحیان آزاد شده را بخاطر بدهکاری مصقله دربند کند[۲].

حالا قصه ماست:

عمار و مقداد پیشکش؛ کاش برخی کارگزاران مخالف شده‌ی حکومت اسلامی‌کمی مثل مصقله بودند! اول گره‌ای از مردم می‌گشودند و بعد به دشمن پناهنده می‌شدند! نه مشکل مردم را موجِ‌سواری خود کنند یا حتی خود مشکل آفرینی کنند!

صد حیف که قسمت ما بیشتر خرّیت شد تا مصقله!

از خروجی‌های اول انقلاب که پی آشوب و بمب‌گذاری رفتند و مردم را کشتند؛ تا فتنه‌گران ٨٨ که درخواست تحریم ملت را از دشمن داشتند؛ خرّیت انقلاب اسلامی‌شدند!

خود، دولت مذاکره و سازش را سر کار آوردند و حالا به اعتراض فرا می‌خوانند! و تلفات را هم با میدان ژاله و ۱۷شهریور مقایسه می‌کنند!

اگر وقت تحقیق دارید حتما این منابع را برای شناخت خرّیت‌های معاصر بررسی کنید:

  • گزارش روزنامه وال‌استریت ژورنال ۲۰نوامبر۲۰۰۹ از بازدید نماینده آقای موسوی از واشنگتن : “جنبش سبز ایران از تحریم‌های اقتصادی هدفمند پشتیبانی می‌کند! ما به تحریم‌های اقتصادی که فشار را بر ایران زیادتر کند محتاجیم”!
  • هفته‌نامه تایم ۲۳نوامبر۲۰۰۹ در مقاله “سبزها دست به دامن آمریکایی‌ها می‌شوند”! به قلم رابین‌رایت همان گزارش را تأئید کرد!
    فیلم حضور آن نماینده(محسن مخملباف) در شورای اروپا و درخواست تحریم اقتصادی هم به راحتی در اینترنت قابل جستجوست.
  • افشاگری مایکل لدین مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا در نشریه فوربس ۳۰نوامبر ۲۰۰۹ درباره پاسخ ٨صفحه‌ای سران جنبش سبز به کاخ سفید درباره سیاست‌های آمریکا در قبال ایران!
    موید مضمون این نامه ٨صفحه‌ای دیدار اردشیر امیرارجمند(سخنگوی جنبش سبز) و همراهان در دیدار ۳بهمن۹۱ با شورای اروپاست که در سایت جرس(متعلق به جنبش سبز) انعکاس یافت.
    اما با وجود این درخواست‌ها بر تحریم ایران؛ پس از تحریم‌های فلج کننده، یکباره با حمایت از روحانی و رأی آوردن او کمپین “نه به تحریم” درست کردند! ۵۵فعال و زندانی سیاسی٨٨ به اوباما نامه نوشتند و تحریم‌ها را مجازات جمعی مردم ایران خواندند!
    نامه و مذاکره آنها -برخلاف درخواست تحریم‌شان- نتیجه نداد!

 

فشارهای اقتصادی و سوء تدبیرها عده‌ای را این سال‌ها به خیابان کشاند و تلفاتی گرفت؛ حالا مطالبه خون کشته‌ها از نظام می‌کنند! اینها خرّیت‌ها را درس می‌دهند!

محسن قنبریان
۹۸/۹/۱۰

[۱] نهج البلاغه خطبه ۴۴

[۲] تفصیل این ماجرا را در الغارات ترجمه آیتی ص۱۲۰تا۱۳۶ بخوانید

خامنه ای هم اگر پادشاه بود فرار میکرد!

امید شریفی دانا، هتاک عاشورای ٨٨ و فحّاش علیه رهبری که محکوم به زندان هم شد و بعد در استکهلم سوئد ظاهرا بخاطر همکاری با کمپین ها علیه امام علی النقی(ع) پناهندگی گرفت؛ اخیرا در چندین نوبت از مواضع رهبری معظم انقلاب وغیرت ایرانی اش ستایش کرده است.

آن فحّاش دیروز حالا ازبوسیدن دست رهبری می گوید! بر شرف او درود میفرستد که یک تنه درمقابل فشارهای مذاکره ایستاد. رهبرمعظم انقلاب را جای داریوش بزرگ می نهد که در دهه آتی امپراطوری بزرگ ایران را احیاء می کند!

این سلطنت طلب افراطی علیرغم عشق ذاتی اش به پهلوی، در شرایط فعلی آیت الله خامنه ای را برای تخت شاهی(!) بالیاقت تر میداند! وحتی دو بار فرار پهلوی در کودتای ۲٨مرداد و انقلاب۵۷ را باعث این می داند که دیگر شاه قهرمانش نباشد وآقای خامنه ای را بخاطر ایستادگی دربرابر مافیای بی نظمی جهان، قهرمان خود بخواند!

http://yon.ir/340rp

در این یادداشت ذوق زده از تمجید یک سلطنت طلب شیفته ی سنن آریایی نسبت به رهبری نیستم. در مقام دفاع از حواشی او واتهاماتی که اپوزیسیون به او و هرکه سخنانی چنین بگوید هم نیستم. بلکه اصلا او را -بخاطر توهین به عاشورا وامامت- لایق چیزی برایش نوشتن نمیدانم.

فقط گفته او(ما قال) را بهانه ای برای درک نکته ای باوری و اعتقادی می کنم:

فرق ولایت و پادشاهی!

بخصوص که ظاهرا دربرنامه تلویزیونی شان زیاد از لیاقت حضرت آقا برای پادشاهی ایران می گویند!

شاه مفهومی هبوطی ومصداقی مُلکی و زمینی از “امارت” برمردم است که خود را با زخارف دنیا، “زینت” و با “تکاثر ثروت” و “سلطه درقدرت” بر مردم تفوّق می یابد. منطقاً در مقابل قدرت برتر خضوع می کند تا بماند؛ چه آن قدرت برتر، سلیمان نبی باشد در قصه تسلیم ملکه سبأ؛ وچه انگلیس و آمریکا باشد در ماجراهای قاجار و پهلوی.

اما “ولیّ”، مفهومی متعالی و مصداقی منزّه از اعراض مُلکی و زمینی است، که “امارت” مردم را به دست می گیرد. “زهد و پارسائی”، تاج او شده ودر قلب مردم جایش داده؛ تخت او، “عرش اخوت مومنان” است که امارتش را نفوذ داده است.

ذلیلِ تنها قدرت عالم -خدای جلّ وعلا- است واز آن پس، هر قدرت دیگری را ذلیل می بیند. لذا در مقابل مستکبران جهانی، مقاومت می کند و “قهرمان تاریخ” می شود.

آیت الله خامنه ای خود به زیبایی این مفهوم را از نهج البلاغه تبیین می کند: “ولیّ امر، هیچگونه امتیازی را طلب وتوقع نمی کند وعملا هیچگونه امتیازی به او تعلق نمی گیرد؛از لحاظ وضع زندگی، از لحاظ برخورداری های مادی؛اگر بتواند وظیفه اش را خوب انجام دهد، به اندازه ای که این وظیفه و انجام آن برای اوجلب “حیثیت معنوی” بکند، به همان اندازه حیثیت، متعلق به او می شود. نهج البلاغه نشانه ای واشاره ای از “سلطه گری” ندارد وهیچ بهانه ای برای “امتیاز طلبی” ندارد” (۶۰/۲/۲۹در اولین کنگره بین المللی نهج البلاغه).

این “عدم سلطه” و “امتیاز طلبی مادی” و داشتن “حیثیت معنوی” -که با “انجام تکالیف” در قلب مردم برایش حاصل می شود- “جوهر اصلی ولایت” است که شاهان اصلا ندارند.

همین عنصر باعث میشود با اتکال به خدا ویاری عمیق مردم، در مقابل همه قدرتهای مادی ایستادگی کند؛ کاری که از شاهان برنمی آید.

خامنه ای چون بدین معنا ولیّ امر است، مقاومت کرده ومی کند واگر پادشاه بود او هم مثل رضا پهلوی وپسرش با اشاره اجانب می آمد ومی رفت! یا مثل رهبر کره به اتکاء بمب اتم و تهدید دنیا، موازنه می ساخت!

  1. ولایت و جوهره ی یادشده، عنصر اصلی مقاومت و آزادی و استقلال ایران است. این آن واقعیتی است که سلطنت طلبها ومیهن پرستها باید بفهمند و الا تفاوت خامنه ای با پهلوی را هرکوری هم می یابد.
  2. پیروان ولایت وبخصوص خبرگان ملت هم باید این جوهره اصلی(امتیاز ناطلبی و عدم سلطه جویی) را در استمرار تاریخی ولیّ امر ها محافظت کنند تا بسان مفهوم خلافت به شاهی وسلطنت تنزّل نکند.
    غیر از آن نظارت تاریخی، باید فی الحال هم به ولیّ امرِ وارسته بسنده نکنند و مخروط ولایت(منصوبین مستقیم وغیر مستقیم ولایت در حاکمیت) را از هر جلوه شاهی -یعنی سلطه و امتیاز طلبی- پاک ومنزّه دارند؛ تا آثار خوش ولایت در همه جا به مشام رسد.
    واین وظیفه ای است که برخی حتی آنرا منکر می شمارند!

محسن قنبریان
۹۸/۶/۳۱