بایگانی برچسب: s

چوکان حمینی

“چوکان حمینی” یا همان فرزندان خمینی روایت‌گر جهادِ جوانان بومی و بی ادعای سیستان و بلوچستان در دهه‌ی شصت است. جوانانی که با دستان خالی غبار محرومیت را از چهره‌ی زرآباد زدودند.

زرآبادی که امروزه بزرگترین گلخانه‌ی طبیعی ایران است.

سخنرانی/ جهاد امید آفرینی

سخنرانی با عنوان «جهاد امید آفرینی»، ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان، در شب نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ ش، در مسجد دانشگاه شریف منتشر می‌شود.

شرحی بر حدیث امام کاظم(ع) که فرمود: الشیعهُ تُربَیّ بالامانی: شیعه را آرزو تربیت کرده است؛ را در دو جلسه سخنرانی نیمه شعبان و نیمه رمضان حجت الاسلام محسن قنبریان بشنوید.

برای جهاد امید آفرینی و امید بانی انقلابی نه محافظه کار شاید مفید باشد!

شرحی بر روایت: الشیعهُ تُربَّی بالامانِیّ

آرزو و امید چگونه یک امت را تربیت می کند؟!

  • در استضعافها و ظلم دشمنان!
    – کربلاها و سقیفه ها
  • ناکامی ها و خیانتها درون جبهه خودی!
    – خیانت نزدیکانی در بیت امامت!
    – خیانت مراجع و وکلای آنروز!
  • آرزو و امید شیعه را سرپا نگه داشت!

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید!

دریافت سخنرانی «جهاد امید آفرینی» | “دریافت از پیوند کمکی

سخنرانی «مهارت امیدبانی»

تکمله ای بر شرح روایت: الشیعهُ تُربَّی بالامانِیّ

آرزو و امید چگونه یک امت را تربیت می کند؟!

حتی وقتی از نهضت به نظام رسیده و ناچار میشود دوباره از نظام به نهضت برگردد!

  • سه دوره انقلاب اسلام براساس سخنرانی ۶۹/۱/۲۲ رهبر انقلاب:
    ۱. دوره نهضت رسول الله در مکه
    ۲.دوره نظام و تبدیل نهضت به حکومت و نظام (از مدینه رسول الله تا شروع امامت امام مجتبی)
    ۳. دوره برگشت به نهضت و دست کشیدن از نظام و حکومت، اما خواهان دوباره آن بودن(کار بزرگ امام مجتبی)
  • وقتی امام مجتبی(ع) نخواست با کانال آلوده اموی نظام را حفظ کند و بر مرحله نهضت برگشت، برخی آنرا ذلت بعد از عزت دیدند!
  • شیعه در این به ظاهر تنزل هم باز به آرزوی حکومت اصیل شیعی ماند و تربیت شد!

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید!

پیوست: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2291

دریافت سخنرانی «مهارت امیدبانی» | “دریافت از پیوند کمکی

پیوست سخنرانی مهارت امیدبانی
(بخشی از سخنرانی رهبری در ۶۹/۱/۲۲)

روابط عمومی جای روایت آوینی!

چگونه روایت فتح، گمنامی و بی‌نشانیِ لشکر مخلص خدا را ویران نمی‌کرد اما روایت مجازی، فعالیت‌های زیادی را شوآف و در افکار عمومی “حبط” و نابود می‌کند؟!

توجه: ما ناچار به ابتکار سبک خویش‌ایم. با سبک رقیب نمی‌توان ارزش‌های اسلامی مثل اخلاص و ایثار، پرکاری با گمنامی را نمایش دهیم.

حال که به هر دلیل همدلی، مواسات و خدمات اجتمایی هم در “رزمایش” صورت‌بندی می‌شود؛ مراقب باشیم “آیشِ” آن، رنگ روایت فتح آوینی داشته باشد نه شوآف‌های چندش‌آور برخی آدم‌ها و گروه‌ها که اثر ضد تبلیغی‌اش دو چندان است.

در روایت فتح، راوی واقعا سوم شخص بود، نه از زبان سوم شخص اما واقعا، روابط عمومی آن نهاد.

آوینی عضو یکی از گردان‌ها نبود تا روایتش رقابت بین گردان‌ها در گزارش کار بیافریند. “فتح را”، “بسیجی را”، “اخلاص” را روایت می‌کرد “نه آدم‌ها” و “نه تشخّص‌های اینجائی” و “نه تعیّن‌های رقیب هم”!

اما پیج‌ها، سلفی‌ها، دوربین گروه‌ها، گوشی راننده و همراه‌ها، بعضا کسوت روابط عمومی پوشیده است. آمده رزمایش این قرارگاه را بزرگ کند نه مواسات مردمی را!

زوم کرده، ابتکار فلان امام جمعه را نمایش دهد نه در صحنه بودن روحانیت و نهاد نماز جمعه را!

لذا آدم‌ها و تشخّص‌ها، مرکز پیام می‌شوند نه کارها و اعمال صالح!

حتی ممکن است کارهای جهادی، جای ابژه، سوژه شوند! پرداخت ذهنی-مجازی‌شان، ریخت تحققشان را معلوم کند نه برعکس!

چند توصیه:

  1. رسانه‌ای‌های انقلابی، آوینی شوند و فعالیت‌های جهادی و خدماتی نیروهای مردمی را “بالسویه” گزارش کنند؛ تا هرکدام برای خود تیم رسانه‌ای و روابط عمومی نسازند.
  2. در گزارش‌ها، کار را گزارش کنند نه آدم‌ها و تشخّص‌ها و تعیّن‌ها را.
    بینندگان اولین‌بار رزمنده خط مقدم را دیدند که از دوربین می‌گریخت و از مصاحبه استنکاف می‌کرد. بعدها برخی مردم در خیابان‌ها قبل از ۲۲بهمن و انتخابات از مصاحبه استنکاف کردند(که پخشش نمی‌کنیم)! [این جابجائی هم بی ارتباط نیست!]
  3. گروه‌های مردمی، خدمت به مردم(غنی و فقیر) را وظیفه ذاتی خود بخواهند؛ نه ویترینِ وظیفه‌ای دیگر یا برای اختیاراتی افزونتر!
    مردم بخاطری که سنگینی بار انقلاب و جمهوری اسلامی را تحمل می‌کنند، لایق سپاسگزاری و خدمتند.
    اگر خدمات برای چیز دیگری نشد، بسیاری از آسیب‌ها رخت بر می‌بندد.
  4. خدمت مادی کوچک ما، خسارت روحی و آبروئی بزرگ به نیازمندان نزند. قِسمِ خویشتن‌دار و مُتعفف را سائل و دست‌دراز نکند. زیر نگاه هیئت همراه و دوربین، حیثیت و آبرویش بخاطر رفع نیازش نرود!

محسن قنبریان
۹۹/۲/۱

۲ – عرفان و سیاست

آیت الله سید محمد سعید حبوبی از شاگردان سلوکی ملّا حسینقلی همدانی و از کُبّار اصحاب اوست؛ خود شاگردانی در عرفان عملی تربیت کرد

در جریان اشغال عراق توسط متفقین با مراجع عراق فتوای جهاد صادر کرد.

حبوبی خود لباس رزم بر تن کرد و لشکری ۹۰,۰۰۰ نفری از عشایر را بسیج و رهبری کرد.

اهتمام او در جهاد با اشغالگران از همه علمای نجف بیشتر بود؛ علمایی که لباس رزم به تن کردند گرد او حلقه زدند.

۱ – عرفان و سیاست

آیت‌الله سید عبدالحسین لاری

 شاگرد عرفانی ملاحسینقلی همدانی و شاگرد فقهی میرزای شیرازی است.
رسائلی در فقه و عرفان دارد.
در جنوب ایران نهضت اسلامی و نماز جمعه با خطبه های سیاسی اقامه کرد.
حکم جهاد علیه اشغال انگلیسی‌ها داد، و اولین بار استکبار انگلیسی را “شیطان” (ابالیس) خواند و لعن آن ها و روس ها را ذکر مذهبی معرفی و خود در نماز شب آنها را لعن می کرد.
در پاسخ به استفتاء علمای شیراز از زمان وجوب جهاد نوشت:
” الجهاد من المهد الی اللحد”
همزمان علیه استبداد هم تلاش می کرد و فتوا داد: «واجب است تبدیل سلطنت عمویه قاجاریه به دولت حق اسلامیه »

آیت الله العظمی سید عبدالحسین لاری یکی از بزرگترین و کم نظیرترین فقهای دوران معاصر و از پیشتازان مبارزه روحانیت با استکبار و استعمار است. اولین نمونه کوچک حکومت اسلامی در تاریخ معاصر به رهبری ایشان محقق شده است. در این اینفوگرافیک بیانات و نظرات رهبر انقلاب درباره ایشان مرور شده است.

یک تجربه: اردوی درد!

چند فرمول:

  1. نسبت مستقیم “هم” و “هموم”!
    به فرمایش امیر المومنین: بقدرالهمم تکون الهموم: همتها و دردمندی ها به اندازه همند (غررالحکم)
  2. نسبت مستقیم “همت” و “اهتمام”!
    از سوی دیگر همت افزون موجب اهتمام وکوشش افزون است
    (من کبرت همته کبر اهتمامه).
  3. نسبت مستقیم “همت” و “فضیلت”!
    همت اندک مبطل فضایل آدمی است
    (من صغرت همته بطلت فضیلته).

لذاست که استاد مطهری در کتاب انسان کامل ،معیار انسانیت را دردمندی می شمارد.

گر تو هستی اهل عشق و مرد راه

دردخواه و دردخواه و دردخواه (عطار)

لزوم دردمندی طلاب و بچه حزب اللهی ها

گرچه دردمندی معیار انسانیت است اما آنها که میخواهند معلم انسانها باشند (روحانیت) این دردمندی برایشان ضروری تر است.

برای آنهاکه از نظام اسلامی -که باید دنبال قسط باشد- بیشتر دم میزنند (حزب اللهی ها) این دردمندی ضروری تر است.

بدون این دردمندی:

  1. خود این جلوداران عدالت و قسط ممکن است اهل تجمل و رفاه شده ، مستضعفان را فراموش کنند. مدرسه و موسسه متجمل بنشینند و نقاط دوردست و محروم را رها کنند.حتی از فقر و فقیر استفاده ابزاری برای بالا رفتن خود و پایین آوردن رقیب کنند!
  2. “فقط ” جدلهای سیاسی کنند که فقرها و گورخوابی ها و حاشیه نشینی ها و زنجانی ها و مه آفریدها و…تقصیر کیست؟! سببها رابگیرید!

البته معلوم شدن اینها هم لازم است که مثلا زنجانی دستپخت احمدی نژاد است یا پلوی ستاد روحانی؟! یاهردو ؟ یاهیچکدام؟! اما این وسط گور خواب و توالت خواب بدبخت است که مثل سنگ بین این و آن پرت میشود!

قبلا مسئولین اقلا سال آخر التفاتی به محرومان و پایین شهری ها میکردند یکی دو اتوبوس برایشان در خط واحد اضافه میکردند چند کوچه آسفالت میکردند و…

اما اخیرا از روضه آنها برای مظلوم جازدن خود و ظالم خواندن رقیب بهره میبرند بدونی که نانی برای این بی نوایان شود!

یک تجربه:

یکی دوسال پیش حوزه علمیه ای (امامزاده فضل بهبهان) برای طلاب تازه ورودش اردوئی تعریف کرد بنام: “اردوی درد”!

در کنار برخی از مطالب نظری (مثل آنچه در صدر کلام گذشت) و توجه دادن به دردهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی موجود جامعه، اردوی چند ساعته ای برای پایان هفته ها تعریف کردند که از نزدیک این دردها را ببینند مثل طلبه ی زیر نور ماه شوند.

کپر خوابی ها وبیغوله نشینی ها را یک کلاس با استادش از نزدیک بازدید میکرد و البته دست خالی هم نمیرفتند.

بیش از آن فقیر این طلاب نیازمند این دیدار بودند تا روحانیت فردا دردمند بماند و فراموش نکند چه رسالتی بردوش دارد که “درباره ی گرسنگی مظلومان و سیری ظالمان ساکت نباشد”

یادم می آمد درباره آقای محمد رضا حکیمی -که فارغ از ارزیابی نظراتش کسی است که بیشتر از همه چیز از عدالت و مبارزه بافقر نوشته بود- در ابتدای طلبگی مدتی رفته و کنار این مستضعفان زیسته و اثرش تا این کهولت در او باقی مانده است.

آن اردوهای درد موجب شد برخی از آن طلاب جوان روزهای آخر هفته را بجای سرگرمی های مناسب سن، با گروهی جهادی(مهدی یاوران) سراغ محرومان روند و برای رفع مشکلات عمرانی آنها کار کنند.

شنیدم این تجربه در برخی مساجد و بین برخی گروههای دانش آموزی تکرار شد و اثراتی مثل” قناعت”، “مناعت”، “جدیت و فعالیت” برای آن دانش آموزان در پی داشت…

تجربه خوبی بود . بشرط استمرار اثرات فوق العاده ای دارد. شما هم میتوانید ایجادش کنید و اثرات تربیتی اش راببینید. هر مسجدی باید کانونی از دردمندی برای دردهای معیشتی و غیر معیشتی پیرامونش باشد بدون آن، گیردادن های سیاسی صرفا نق زدن و مچ گیری باندی جلوه کرده مردم را بیشتر مأیوس میکند.

محسن قنبریان  ۹۵/۱۰/۱۳