بایگانی برچسب: s

باطن ظلم، کفر است!

قیام حسین(ع) علیه ظلم یا علیه کفر؟!

دوگانه غلط است!

این دوگانه‌های غلط حاصل نقص دین‌شناسی است[۱].

ماهیت ظلم و کفر:

 در اسلام‌شناسی اصیل: ظلم چهره‌ی نزد مائیِ کفر و کفر چهره نزد خدائی ظلم است.

قسط و عدل چهره نزدماییِ توحید و توحید، چهره باطنی و عنداللهی عدالت و قسط است.

بیان اول: توحید در خالقیت و مالکیت یعنی خالقِ همه، “فقط” خداست. مالکِ همه‌ی چیزها هم، “فقط” خداست. انسان‌ها همه مخلوق یک خدا و اجاره‌نشین امکانات اویند. نتیجه اینکه: همه انسان‌ها در قبال نعمت‌ها و فرصت‌ها بالسویه‌اند. این یعنی زایشِ عدالت از توحید.[۲]

بیان دوم: شعبه دیگر توحید، انحصار عبودیت در خداست. توحید یعنی “نفی عبودیت غیر خدا”. باید پرسید: غیر خدا مثل چه؟ فقط بت‌های صامت و دست تراش؟!

از مصادیق غیر خدا، یکی هم “نظم اجتماعی غیر الهی” است. نظام طبقاتی، مطلوب الهی نیست. اصلا تئوری شرک، تولید این نظام برای مشروعیت بخشی به خود است. یا گفتند: جهان چندین خدا دارد؛ که برترینشان اشراف و شاهان را خلق کرده‌اند. یا گفتند: خدا یکی؛ اما دو خلق کرده: برخی پسران اویند! (عُزَیر بن الله/ مسیح ابن الله) و برخی مردم عادی! پس دستگاه مذهبی وارثان پسران خدا، ارباب مردمند! (احبار و رهبان اربابا من دون الله[۳])!

 تاریخ ظلم و کفر:

در تاریخ، کافران  همواره طبقه ظالمان و اتراف بوده‌اند.

 ظلم‌ها هم “سلسله” دارند. سلسله ظلم هم “اساس” دارد. (اسست اساس الظلم).

اساس ظلم، شرک است (ان الشرک ظلم عظیم). شرک عملی، مثل نشستن حاکم جور جای ولیّ خدا. مثل غصب انفال و فیء مردم، دست طواغیت بجای بودن دست امین الله.

امام حسین(ع) در شروع نهضت این حدیث پیامبر(ص) را نقل کرد که: هرکس “سلطان جائری” را ببیند که حرام‌ها را حلال می‌کند، عهدش با خدا را می‌شکند، مخالفت با سنت رسول الله می‌کند[تا اینجا شمارش کفر] و با بندگان خدا با گناه و ظلم رفتار کند[این هم ظلم] اما با قول و فعل علیه او کاری نکند؛ حق خداوند است که او را در جهنم به همان سلطان جائر ملحق کند[۴].

رسول الله در نگرانی از والیان مسلمین آنها را تحذیر داد که: مردم را فقیر نکنند تا کافرشان کنند! (“و لَم یُفقِرهُم فَیُکفِرَهم[۵]“)

یعنی برنامه‌های والیان جور این است که با فقیرسازی مردم (با نظام طبقاتی) آنها را کافر کنند!

یعنی ظلم یزیدی، ایمان را نشانه گرفته است.

توجه می‌شود چگونه دوگانه، غلط است؟!

سیدالشهدا مقابل نظامی ایستاده که از طرفی “دین را تعطیل می‌کند” و از طرف دیگر “در بیت‌المال ویژه‌خواری می‌کند[۶]“. پس او ایمانی را خواسته که عدالت برای مردم می‌آورد؛ و ویژه‌خواری‌ای را نشانه گرفته که پی آمدش کافر کردن مردم است.

بازنویسی‌ای از جلسه با دانشجویان دانشگاه شریف

[۱] بعلاوه کلیشه‌های مشهوری مثل “المُلک یَبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم” . این جمله حدیث نیست و در منابع معتبر شیعی وجود ندارد. البته اجزای سخن کامل درست است و احادیث متعدد دارد: اینکه عدالت موجب دوام مُلک است/ اینکه ظلم دوام حکومت را می‌کاهد؛ روایات متعدد دارد. اما ترکیب سخن درست نیست! یعنی معصوم، کفر و ظلم را در سخنانش مقابل قرار نداده است تا کلیشه غلط ظلم یا کفر شکل گیرد! در دین‌شناسی معصوم، کفر و ظلم به هم مربوطند و روح و بدن‌اند.( دقت کنید)

[۲] ر.ک: روح توحید نفی پرستش غیر خدا/ آیت الله خامنه‌ای.

[۳] ر.ک: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/آیت الله خامنه‌ای.

[۴] طبری ج۴ص۳۰۴/ الکامل ج۴ص۴۸/ بحار ج۴۴ص۳۸۲

[۵] الکافی ج۱ص۴۰۶

[۶] طبری ج۴ص۳۰۴/ الکامل ج۴ص۴۸/ بحار ج۴۴ص۳۸۲

صداهنگ/ سکولاریزاسیون

صداهنگ «سکولاریزاسیون» برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در کتاب گفتار «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» منتشر میشود. در صداهنگ مطرح می‌شود:

  • توحید در مسائل شخصی و اجتماعی
  • نمیشود سر مرغی ببری بسم الله بگویی اما جنگ و صلح با توحید نباشد
  • نمیشود در کشور اسلام بنشینی و درباره طاغوت عالم بیطرفی کنی و واقعا بیطرف باشی!

 

 

دریافت صداهنگ «سکولاریزاسیون» با لینک مستفیم | “دریافت از پیوند کمکی

سخنرانی/ طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

کتاب گفتار «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، در ماه مبارک رمضان ۱۳۹۵، توسط حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود. این سخنرانی در ۲۴جلسه منتشر می‌شود.

  1. جلسه نخست «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  2. جلسه دوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  3. جلسه سوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  4. جلسه چهارم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  5. جلسه پنجم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  6. جلسه ششم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  7. جلسه هفتم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  8. جلسه هشتم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  9. جلسه نهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  10. جلسه دهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  11. جلسه یازدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  12. جلسه دوازدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  13. جلسه سیزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  14. جلسه چهاردهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  15. جلسه پانزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  16. جلسه شانزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  17. جلسه هفدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  18. جلسه هجدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  19. جلسه نوزدهم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  20. جلسه بیستم«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  21. جلسه بیست و یکم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  22. جلسه بیست و دوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  23. جلسه بیست و سوّم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

  24. جلسه بیست و چهارم «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

برنامه‌ی این تارنما در ماه مبارک رمضان ۱۳۹۹

در ماه مبارک رمضان، اقدام به قرار دادن سلسله سخنرانی «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، که توسط حجت الاسلام قنبریان در ماه رمضان سال ۱۳۹۵، بصورت کتاب گفتار ایراد شده است؛ می‌نماییم.

ان‏شاءالله، به مرور در این ماه مبارک به شرط حیات، با قرار دادن فایل‌های صوتی این سخنرانی فعال خواهیم بود.

مطلب مربوط به این سخنرانی در طول ماه مبارک، بعنوان نخستین مطلب تارنما قابل مشاهده خواهد بود. و در ادامه از طریق هشتگ «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» می‌توانید این مباحث را پیگیری کنید.

منبع خوب مچ‌گیری

رهبر معظم انقلاب درباره مطالب کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن -که رمضان سال۵۳ ایراد کرده‌اند- فرمودند: “الان هم آنها را تأیید می کنم”. “این سخنرانی‌ها منبع خوبی برای مچ‌گیری ماست”(۸۱/۴/۴)

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/weekly/files/278/Khattehezbollah_226-pdf-file_Large.pdf

دو افسوس:

  1. آدم‌ها و گروه‌ها و نهادهای زیادی با این کتاب بین نیروهای حزب اللهی معروف و مخاطب‌دار شدند؛ اما در دوره‌ها و درس گفتارها، از این کتاب کمتر بعنوان منبعی خوب برای رویکرد انتقادی [مچ‌گیری در تعبیر ایشان] استفاده می‌شود!
    صاحب این گفتارها، الان بیش از ۳۰سال است رهبر نظام اسلامی است. از آن مطالب -که “پایه‌های فکری ایجاد یک نظام اسلامی بود”- می‌توان در نظام اسلامی موجودمان سراغ گرفت! از دلیل فاصله‌ها پرسید!
    بحثی عینی نه صرفا ذهنی و تجریدی (همانگونه که ویژگی این کتاب است) ترتیب داد.
    لکن اغلب پردازندگان به این کتاب رویکردی تبلیغی-ترویجی (آن هم معیوب) دارند! فیلسوف‌ترها، حتی عینیت کتاب و ناظر به متن اجتماع بودن را با موشکافی‌ها و شرح و توضیح غیر ضروری کلمات و اصطلاحات گرفته و مثل سایر کتاب‌های اعتقادی خشک و انتزاعی و عملا بی‌اثر و خنثی‌اش می‌کنند!
    تقریبا هیچ‌کس نشنیده حتی منبری‌های فاطمیه و محرم خود بیت رهبری و ائمه جمعه منصوب ایشان، مثل این کتاب، “عدالت و قسط را با توحید معنا کنند و نظام طبقاتی را شرک بخوانند!”
    هیچ کس نشنیده این سال‌ها، جامعه فاقد آزادی را بردگی و پذیرش عبودیت غیر خدا تعریف کنند! آزادی[بخصوص در فکر و سرنوشت] را با توحید و فقدانش را با شرک هم آغوش کنند!
    هیچ کس نشنیده نبوت و ولایت را آنقدر که کتاب ایشان به عدالت و قسط ربط داده؛ برمنابر این دهه‌ها به عدالت و قسط ربط دهند! بلکه متأسفانه مشهورترین مبلغان ولائی صراحتا دوگانه غلط عدالت-ولایت می‌سازند و عدالت‌طلبی را به ولایت‌گریزی می‌ترسانند! یا با بودن ولایت، تحقق عدالت را خود به خودی و حصولی می‌خوانند! یا در نظام ولایت، آنچه هست را عدالت یا دارای مصلحتی بالاتر از عدالت می‌شمارند! (اشعری مسلکی)
    در حالیکه ولیّ امروز جامعه و صاحب اندیشه آن کتاب نفیس خود صراحتا می‌گوید: “در مورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم! در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف می‌کنیم”!(۹۶/۱۱/۲۹)
    تازه اینها همه در همان بُعد مفهوم و رویکرد ترویج و تبلیغ این کتاب است. در رویکرد انتقادی کدام معلم و مبلغ این کتاب است که با جملات آتشین آن از نظام ج.ا.ا مچی بگیرد؟! (حتی وقتی رهبری آنرا منبعی خوب برای مچ‌گیری از خودشان خوانده باشد!)
  2. برخی مچ‌گیران صفحات مجازی -که بعضا روحانی و انقلابی و قائل به ولایت فقیه‌اند- نیز برای نشان دادن کاستی‌ها در عدالت و آزادی و… جای استفاده از این منبع خوب -که تفسیری قرآنی از آرمان‌های ملت است- به حکومت‌های طاغوت عالم و دمکراسی‌های دروغ غربی(شرک مُشاع) استناد می‌کنند!
    کار بعضی می‌کشد به اینجا که با محاسبه غلط دولت مستکبر آمریکا را برای مردمش عدالت گسترتر از ج.ا.ا بخوانند!

این هم افسوس دیگری است.

توصیه:

حدود ۲۰دوره این کتاب ارزشمند را مفصل و مختصر تدریس و ترویج کرده‌ام. بنظرم اساسا کتابی روان و خودخوان است و هیچ ابهام و ایهامی ندارد. به جوانان حزب اللهی توصیه می‌کنم این رمضان، آنرا با دقت بخوانند.

هم ببینند:

  • چگونه شعارهای اصلی نهضت۵۷ (استقلال، آزادی ، عدالت و…) با توحید تبیین می‌شود و نبود آنها شرک تلقی می‌شود!؟
  • هم سراغ آن پایه‌های توحیدی را در جامعه کنونی بگیرند و از مچ‌گیری وضع موجود با آن بیانات نترسند!

٭ جلسات و دوره‌ها و مباحثه‌ها با اساتید بنظر بنده پس از طی این دو قدم خوب و کارگشاست؛ نه قبل از آن.

محسن قنبریان
۹۹/۲/۳

مصاحبه‏‌ی حجت الاسلام قنبریان

متن کامل مصاحبه خبرگزاری مهر با حجت الاسلام قنبریان را با عنوان “بسط توحید، مبارزه با اشرافیت و تکریم انسان؛ سه هدف قیام عاشورا” در لینک زیر مطالعه کنید.

http://mehrnews.com/news/4714620

سخنرانی/ توحید و توحّد قائمین بالقسط

سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در دهه آخر رمضان ۹۸؛ که سابقا بصورت قسمت‌های جداگانه به همراه متن چکیده‌ی مختص هر جلسه خدمتتان ارائه شد. حال تمامی نه قسمت این مجموعه سخنرانی را بصورت یکجا تقدیم حضورتان می‌کنیم.

ضمنا این مجموعه را از طریق سلسله کلید واژه «توحید و توحّد» می‌توانید دنبال نمایید.

  1. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  2. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  3. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  4. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  5. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  6. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  7. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  8. توحید و توحّد قائمین بالقسط

  9. توحید و توحّد قائمین بالقسط

۹_توحید و توحّد قائمین بالقسط(پایانی)

نحوه شهادت قائمین به قسط بر توحید:

امیرالمومنین در خطبه۱۶۷ فرمود:”الفرائض الفرائض…وشَدَّبالٳخلاصِ والتوحیدِ حقوقَ المسلمین فی معاقدِها: واجبات

واجبات[…] و خداوندبا توحید و اخلاص محکم کرد حقوق مسلمین را در جایگاه آن حقوق”

برقراری حقوق مسلمین عبارت دیگر از قسط و عدل است. چگونه با توحید و اخلاص انجام میشود؟ چه فرقی بین توحید و اخلاص هست؟ چه ربطی بین این با شهادت به قسط است؟

تمایز صورت علمی و عملی!

  1. صورت علمی و تشریعی این احکام و فرائض و حریم ها در تشریع الهی با “توحید” تشدید و محکم شده است.
    یعنی همه این آموزه ها منبعث از کلمه توحیدند. توحید روح همه احکام الهی است. علامه طباطبائی در چند جای المیزان و امام در چهل حدیث و… این مطلب را خوب تبیین کرده اند.
    آیه۱۰٨انبیاء نیز با دو حصر(انما) میفرماید فقط توحید به تو وحی شد ولاغیر!(قل انما یُوحی الیَّ أَنما الهکم اله واحد)
    در حالیکه می دانیم در وحی قرآنی احکام بسیاری از حدود و دیات وارث و قصاص و… وجود دارد!
    معلوم است اینها هم همه توحیدند که با حصر وانحصار فرموده فقط توحید وحی شد!
    این یعنی” شَدَّبالتوحید” .
  2. در صورت عملی و تحقق آن فرائض و حقوق در جامعه(نه در تشریع الهی) ” اخلاص ” آنها را مستقر و محکم می کند.
    اخلاص، تحقق توحید در فرد است. همانگونه که توحیدنظام بخش آموزه ها در صورت علمی وتشریعی دین است
    اخلاص انسان های برتر(اولوالعلم)، محقق کننده آن حقوق در عینیت جامعه است.
    شارحان نهج البلاغه هم همین گفتند که: برموحدین و مخلصین واجب شده محافظت بر حقوق مردم و مراعات جایگاه آن حقوق!

نتایج مهم:

  1. مخلصین و موحدین تام(عرفاء) در نگاه امیرالمومنین، نگهبان حریم های اجتماعی هم هستند و نباید فقط مراقب خلوت و خلسه خود باشند. لذا در خطبه۳ از عهد الهی با این عالمان گفت که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم ساکت نباشند.
  2. تحقیق و تحقق قسط و عدالت اجتماعی با توحید است ولاغیر. هم در نظام تقنینی بدون توحید قسط صورت بندی قانونی نمیشود هم در نظام عینی بدون توحید و وجود موحدان قسط و عدل محقق نمیشود.
    ثبوتا توحید عامل قسط است!
    [از همین جا معلوم است ملحدانی مثل مارکسیستها ولو شعار عدالت را در ایدئولوژی های سوسیالیستی خود بر دست بگیرند، اما در تحقق آن عاجرند. نه قانونگذاری عادلانه میتوانند بکنند نه قسط واقعی را میتوانند محقق کنند]
  3. صورت علمیه قسط در منظومه احکام و صورت عملیه آن در جامعه قرآنی؛ همان شهادت به توحید است که مضمون آیه ۱٨آل عمران بود.
    شهدالله انه لااله الا هو: خدا چگونه به توحید شهادت می دهد؟
    یکی با نظام عادلانه عالم تکوین یکی با منظومه عادلانه تشریع!
    حکم ظالمانه از او سر نمیزند و اگر ظلمی به دین بسته شد معلوم است تحریف است و دین الهی نیست.
    اولوالعلم قائم به قسط چگونه به توحید شهادت می دهند؟
    نه با سخنرانی! با تحقق عملی قسط.
    یک جامعه دارای قسط -که ساخت موحدین و مخلصین از اهل علم است-بهترین شهادت بر توحید الهی است.
    اثباتا قسط سند توحید است.

سلسله عرفاء اصیل باید مثل سلسله ائمه اطهار باشند همه موحد تمام و مخلصین اند اما همه قائم به قسط و حافظ حقوق مردم هم هستند. حتی کم تحرک ترین امام به جهت شرایط زمانه -مثل امام سجاد(ع)- در اینباره بی تفاوت نیست. دعای ۴۹صحیفه سجادیه یک نمونه است که امام از سوء قصدها به خود می گوید و…

(نکته رابطه توحید و عدالت اجتماعی به جهت ثبوت و اثبات بسیار حائز اهمیت است که حتما اهل علم غنیمت خواهند گرفت).

دریافت قسمت نهم(پایانی) سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط»

۸_توحید و توحّد قائمین بالقسط

نحوه شهادت به توحید؟

آیه ۱٨آل عمران فرمود قائمین به قسط و خدا وفرشتگان شهادت به توحید می دهند. اما چگونه؟!

شهادت، خبر دادن با مشاهده ومعاینه است از چیزی محل دعوا وادعا. موجب فصل دعوا وحکم به حق میشود.

الفاظ هم برای حقایق وضع شده اند نه مصادیق . پس شهادت منحصر به دادگاه و دعاوی شخصی و حقوقی نیست.

شهادت خدا وفرشتگان بر توحید علی القاعده باید برای زائل کردن شک وشرک باشد. این شهادت چگونه باشد تا چنین ثمری داشته باشد؟

دعوای شهادت قولی یا فعلی بین مفسرین برپاست.بنظر می رسد شهادت فعلی راجح است ولو منع از شهادت قولی هم نیست. چون شهادت فعلی است که می تواند سند برای توحید شود وفصل دعوا کند.

شهادت خدا و فرشتگان؟

شهادت فعلی خداوند به توحید از طریق آیات الهی وخلقت است. بخصوص اگر “قائما بالقسط “قید او هم باشد. نظام عادلانه عالم حاکی از توحید است برای عاقلان.(آیه ۱۶۴بقره و…)

ملائکه هم این شهادت را قولا وفعلا دارند ؛اگر کسی اهل ملکوت شود.
قرآن فقط به اولیاء سیر ملکوت را توصیه نمی کند، کافران ونامومنان را هم سرزنش می کند که چرا به ملکوت نظر نمی کنند!(مثل آیه ۱٨۵اعراف).

یکی از راه های معرفت،شهود باطنی است(ر.ک:شیعه در اسلام علامه طباطبایی). میشود تسبیح وتحمید آنها را دید و…

فرشتگان هم قائم به قسطند!هم کارگزار نظام عادلانه تکوین اند هم برای قسط تشریعی به امداد می آیند.
جالب اینکه حتی توسط کفار قابل مشاهده اند. آیات ۹تا۱۲انفال و۱۲۳تا ۱۲۷آل عمران از حضورشان در جنگ بدر با قاسطین مکه می گوید.

شهادت اولوا العلم قائما بالقسط به توحید؟

شهادت قولی که معلوم است مثل خطبه۱۲۴:اشهدُ انه عَد٘ل عَدَلَ:شهادت می دهم خداوند محض عدل است و به عدل رفتار می کند.

اما شهادت فعلی، با خود قیام واقامه قسط است.

در خطبه ۱۶۷می فرماید:”و شَدَّ بالاخلاصِ والتوحید حقوقَ المسلمین فی مَعاقِدها:خداوند با اخلاص وتوحید، حقوق مسلمین را در جاهای خود محکم واستوار ساخت.

  • حقوق مسلمین در جایگاه خود قرار دادن ،عبارت اخرای همان عدل وقسط است.
  • مفسرین این خطبه چه ابن میثم بحرانی و علامه مجلسی ازشیعه وچه ابن ابی الحدید معتزلی اینطور معنا کرده اند:” اوجب علی المخلصین الموحدین، المحافظه علی حقوق المسلمین و مراعات مواضعها:یعنی موحدین ومخلصین، مراقب قسط اجتماعی و نگهبان آن باشند. خداوند با آنها قسط را محکم کرده است.
  • وقتی با توحید واخلاص به توحید، نظام عادلانه حقوق برپا شد؛نظام قسط دال و حاکی از توحید خواهد بود .این عبارت از شهادت فعلی اولوا العلم قائما بالقسط است به انه لااله الاهو.

بیان لطیف تری از این در جلسه بعد تقدیم میشود.

دریافت قسمت هشتم سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط»

۷_توحید و توحّد قائمین بالقسط

استدلال به آیه ۱۱۶هود:

“چرا در سده های پیش از شما صاحبان بقائی(اولوا بقیه) به هم نرسیدند تا مردمان را از تباهی کردن در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی که آنها را رهانیدیم. و بیدادگران تبعیت از مترفان کرده و همه مجرم بودند”

شاهد:”اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض” است.

  • “اولوا” و “ذو” هردو برای مصاحبت است اما اولوا برای شدت مصاحبت است. صاحبش، جزء یا حالت و شأن متصل و ملازمی است (اولوالعلم،اولواالفضل،اولوالامر،اولوالنُهی،اولوالالباب …) بخلاف “ذو” که اعم است: “ذامال وبنین” می گویند؛ نه اولوالمال!
  • بقیه: اسم از بقاء و ضد فناء است. “اولوابقیه” یعنی صاحبان بقاء. بقیه الله هم یعنی حالت باقیه از خدا،” ما ابقی” نه یعنی باقیمانده و ذخیره و مانند اینها.

در فرهنگ قرآن، “باقی” فقط “وجه رب” است(یبقی وجه ربک).

پس”اولوا بقیه”یعنی وجه رب ها. همانها که باقی اند ما بقی الدهر.

اوج عرفان:

اوج عرفان، رسیدن به همین فناء فی الله و باقی شدن با خداست. چه بگویی مقام وجه اللهی چه بگویی اولوا بقیه شدن.

  • “ینهون عن الفساد فی الارض”، وصف برای “اولوابقیه” است. وصف هم مُشعر به علیت است و بدان اشاره دارد.

یعنی علت اولوا بقیه شدن و وجه الله شدنشان،نهی از فساد در زمین و درافتادن با مترفین و ظالمین است.

این همان مطلوب ماست که از اول ادعا کردیم توحید و توحّد قائمین به قسط اصیل است نه سایرین.

سلسله و پیوند این عارفان:

امیر المومنین در خطبه ۱۲۴ اتصال اینان به هم در طول تاریخ(من القرون به تعبیر قرآن) را با”ولایت” و “ملاقات با محبت” معرفی می کند.(یتواصلون بالولایه ویتلاقون بالمحبه).

در جلسات اولی اندکی از نحوه این پیوند ویژه ولائی سخن گفته شد.

موعظه خداوند:

آیه ۴۶سبأ تنها موعظه خداوند را “قیام لله مثنی و فرادی” می خواند.قیام برای خدا دوتائی یا تنها!

از طرفی وعظ،انجذاب الی الحق وجذب حق کردن است از طرفی قیام دوتایی(مثنی مقدم بر فرادی است در آیه) ظهور در قیام بیرونی وعلیه ظلمه و… است.

معلوم است همین اقدامات همراه با یقظه های سلوکی موجب انجذاب و رسیدن به حق تعالی میشود.

لذا امیرالمومنین(ع)در خطبه ۱۱۰ جهاد را پس از ایمان به خدا، افضل چیزی می شمارد که متوسلان الهی با آن به خداوند توسل می جویند!(دراین خطبه درنگ کنید).

برخی از این سالکان

سید محمد سعید حبوبی(از شاگردان سلوکی ملاحسینقلی همدانی)،میرزا ابراهیم شریفی(داماد وشاگرد مرحوم آیت الله قاضی)،شیخ محمدجوادشریعت(از شاگردان آقای قاضی)از این جمله اند که درباره شان برای اهل اخلاق و سلوک کم گفته شده است.

[در مجموعه عکسنوشته های عرفان و سیاست چند کلامی درباره شان گفته شده است]

دریافت قسمت هفتم سخنرانی «توحید و توحّد قائمین بالقسط»