بایگانی برچسب: s

اسلام به قرائت امام خمینی!

برشی از گفتگوی حجت الاسلام قنبریان با برنامه گرا خبرگزاری دانشجو/ ۷خرداد۱۴۰۱

اسلامِ خمینی چه تمایزاتی با سایر خوانش ها داشت که توانست انقلاب اسلامی کند؟!

  1. در حوزه دانش: جامعیت اسلام و علوم اسلامی و عینیت آموزه ها با توحید
    جداشدن از تکفیر و نؤمن ببعض نکفر ببعض
  2. در حوزه بینش: امتدادگیری اجتماعی از آن دانش ناب در اساسی ترین مسائل بشر معاصر (آزادی، عدالت، مردم سالاری و…)
    جدا شدن از تحجر و تجددهای غیر اصیل
  3. در حوزه گرایش: تحقق بخشی به آن آرمانها با قیام لله و انقلاب مردمی
    بی نظیری امام در این خصوص!

نباید سه گانه: اسلام ناب، آمریکا، اسلام آمریکایی را به دوگانه کاست!

در این بخش گفتگو با برنامه گرا به خط روشنی بین مصلحان انقلاب اسلامی پرداختم که غیر از دشمن خارجی و اسلام ناب، یک اسلام تقلبی و غیر اصیل هم می شمردند. امام آنرا “اسلام آمریکایی” نامید(۱۱فروردین۶۷).

این سالها فقط سازشکاران در جناح های سیاسی + تشیع انگلیسی در جریان های مذهبی، مصداق اسلام آمریکایی خوانده میشوند. فقط رهبر انقلاب اسلام منهای مردم سالاری درون کشور و حوزه ها را هم متهم میکند[۱]!

امام اینها را اسلام آمریکایی می خواند: اسلام مرفهین بی درد، اسلام فرصت طلبان(صحیفه امام ج۲۱ص۱۱) / اسلام اشرافیت، اسلام مقدس نماهای حوزه های علمیه و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها(همان ص۸۰)/ اسلام سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام، اسلام رفاه و تجمل(همان ص۱۴۵)

در “اقتصاد” کمتر از “سیاست” خط اسلام آمریکایی متهم است! اسلامِ حاکمیت سرمایه و تقدم سرمایه داران بر پابرهنه ها را کمتر کسی جرأت می کند اسلام آمریکایی بخواند! چون دهها روحانی و دانشگاهی موجه و حزب اللهی یا اصل مساله را انکار و یا برایش تئوری اقتصادی می سازند! به آدمهایش کار نداریم مهم آن خط است.

هنوز به روز ترین حرفها، همان حرفهای امام است!

نامه مورد اشاره در ویدئو را می‌توانید از این نشانی مشاهده بفرمایید.

[۱] سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سی‌ودومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

جنگ فقر و غنا یعنی چه؟!

امام بعد از پذیرش قطعنامه تازه بر جنگ دائمی فقر و غنا تاکید کرد! این چه جنگی است؟!

  • جنگ فقر و غنا به این معنا نیست که مثلا اگر کسی ثروتمند است، اسید بپاشیم روی ماشینش یا برج او را خراب کنیم، نه، باید تبعیض را از بین برد. یعنی آن عامل فقر و غنا ساز باید از بین برود.
  • در سطح جهان آن کلونی حاکم و کانون سرمایه داری!

* توصیه میشود در اینباره حتما “الهیات جنگ دائمی فقر و غنا” را ببینید.

حجت الاسلام قنبریان

 

سخنرانی/ اسلامی که انقلاب کرد

کارگاه آموزشی «اسلامی که انقلاب کرد» یا به تعبیری دیگر، اسلام به قرائت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، ماه رمضان سال ۱۴۰۱، توسط حجت الاسلام قنبریان در شهرستان بهبهان برگزار شد. در همان زمان این کارگاه پخش مستقیم می‌شد و اکنون نسخه صوتی جلسات این کارگاه جهت استفاده علاقه مندان منتشر می‌شود.

جلسه نخست «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوّم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سوّم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهارم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه پنجم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه ششم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هفتم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هشتم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه نهم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دهم «اسلامی که انقلاب کرد» | “دریافت از پیوند کمکی

انقلابی گری و حقوق مخالف ما!

با آنکه مخالفش هستیم کدام برخورد، اسلامی و انقلابی است؟!

به بهانه شعار چند باره علیه سید حسن خمینی

  1. ضدیت با ولایت فقیه با “مخالفت نظری” با ایشان محقق نمیشود [۱] اما با “مخالفت عملی” با ولیّ مشروع و مقبول قطعا حاصل میشود[۲]
    پس از دوبار نهی صریح رهبر انقلاب از شعار دادن علیه سید حسن خمینی (و برخی مسئولان دیگر) در تاریخ ۱۴خرداد۸۹ و ۲۸بهمن۹۱، اینبار(۱۴خرداد۱۴۰۱) دوباره مرتکب شدن، قطعاً مخالفت عملی با ایشان است. از قضا لحن ایشان را هم تندتر کرد!
  2. اینجا سؤال اساسی پیش می آید:
    نیروهای انقلابی -که معمولا بینش خود را از ایشان می گیرند- با کسی که زاویه دار می پندارند، چگونه برخورد کنند؟!
    بطور عامتر: گروه های اجتماعی و سیاسی وقتی با “نظر” یا “عمل” کسی مخالف اند، چگونه مخالفت کنند تا نقض ارزشهای اخلاقی، مردم سالاری، قانون مداری نشود؟!
    (از بایسته می گویم نه تحلیل صحنه که چرا این سالها، چنان نشده و نمیشود!)
  3. در پاسخ می توان آنانکه مخالف شان هستیم را سه درجه کنیم:
    1. کسانی که با “اندیشه و نظرشان” مخالفت داریم (دگر اندیشان یا صاحبان تحلیل متفاوت از دستگاه رسمی)
      واضح است “مخالفت نظری و تحلیلی” با ما(یک گروه انقلابی یا یک جناح سیاسی) و حتی مخالفت نظری با ولی فقیه، کسی را فاقد حقوق شهروندی(حق بیان و…) نمی کند. مخالفت با چنین کسانی باید “نظری” و از طریق بیان و نقد و مناظره باشد.
      فراموش نکنیم انقلابی بودن در اینجا به هتک و جلسه به هم زدن و شعار دادن نیست؛ به محاجه علمی و نظری کردن مثل سلف صالح است. در نهایت ساختن تقاضای عمومی برای مواجهه نظری و مناظره با اساتید انقلابی، کاری انقلابی در عین تامین حقوق مخالف است.
    2. کسانی که با “عملکرد” آنها مخالفیم و آنها را در غیر مسیر انقلاب می پنداریم و آنها جزیی از دایره مدیریت و کارگزاری نظام هستند؛ از رئیس یک قوه تا وزیر یا تولیت یک حرم و…!
      واضح است مخالفت درجه قبل با بیان و روشنگری هیچ ایرادی ندارد اما اگر در این روشنگری ها، ادله مکفی برای اثبات عدم صلاحیت آنها یافت شد چه؟!
      آیا راهش تخریب و شعار دادن علیه آنها و ترور شخصیت است؟! یا طی راه قانونی عزل و تعویض؟!
      – “انتخابی ها” که عزلشان به پس گرفتن رای مردم است؛ نه نشاندن گروه خود جای همه مردم! یعنی باید مردم را قانع کرد که دیگر به او رای ندهند یا اکثریت نمایندگان مردم او را در مجلس شورای اسلامی استیضاح کنند.
      – “انتصابی ها” هم عزلشان از طریق دستگاه نصب کننده است. جای تخریب و شعار علیه منصوبین، باید مرکز نصب کننده را قانع به عدم صلاحیت او کرد و از آن نهاد نصب کننده مطالبه کرد.
      تمجید نهاد نصب کننده و همزمان تخریب منصوب، نه کاری انقلابی است و نه مطابق با ارزشهای انسانی.
    3. کسانی که از دو درجه قبل حادتر تشخیص داده شده و اصلا “سلب حقوق شهروندی” آنها را مطالبه داریم! مثلا به فساد یا جاسوسی و… قائل شده ایم و نه فقط عزل بلکه حبس و مجازات می خواهیم!
      واضح است در اینجا راهش “تقاضای محاکمه در دادگاه صالحه”، آن هم با کیفر خواست مستند و حقوقی و دادگاه علنی با داشتن حقوق قانونی برای متهم می باشد.
      در مواردی امکان شکوائیه توسط خود مخالفان و مدعیان هست(دیوان عدالت و کمیسیون اصل۹۰ و…) و در مواردی مدعی العموم باید چنان کند. باز حق تخریب و ترور شخصیت قبل از حکم دادگاه نیست.
  4. توجه:
    1. رعایت کردن درجات سه گانه با راه حل های انقلابی اش، انقلابی گری تراز است: “مواجهه نظری با مخالف نظری”/ “پس گرفتن رای مردم با طریقی مردمسالار”/ “سلب حقوق شهروندی از طریق دادگاه صالحه با تمام حقوق قانونی برای متهم”، انقلابی گری کردن در ارزشهای انقلاب۵۷ و منشور قانون اساسی و مثل فرمان ۸ماده ای امام و تذکرات یاد شده رهبری است.
      راه کج رفتن با تخریب مخالفِ نظری، ندید گرفتن رای مردم و سلب حق شهروندی بدون دادگاه یا با دادرسی ناقص، تنزل دادن انقلابی گریِ مثل مطهری و بهشتی به گروه فشار است.
    2. رعایت مراتب و درجات یاد شده، منافاتی با فرمایش انقلابی امام خمینی در ۱۲فروردین ندارد که فرمود: “اگر چنانچه[ملت] دستگاه جابری را دید که می خواهد به آنها ظلم کند، باید شکایت از او بکنند و دادگاه ها باید دادخواهی بکنند و اگر نکردند خود ملت باید دادخواهی بکند، برود توی دهن آنها بزند[۳]
      چون اولا فرمایش ایشان پس از مطالبه از دستگاه قانونی است.
      ثانیا یک ملت به دهان آن جبار می زند نه یک جمع یا گروهی با تشخیصی خاص.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۱۶

[۱] برای نمونه؛ رهبر انقلاب: “هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست دیگر از این واضح تر؟!”(۹۱/۵/۱۶)

[۲] برای نمونه ر.ک: اجوبه الاستفتائات س۶۵

[۳] صحیفه امام ج۶ص۴۶۱ /۱۲فروردین۵۸

انفال ملکه!

فقط بخشی از اموال ملکه انگلیس که این روزها جشن ۷۰ سالگی سلطنت او برپاست:

  • بستر تمام آبهای بریتانیا و منابع آن!
  • تمامی معادن طلای اسکاتلند!
  • همه زمین های کانادا بعنوان دومین کشور بزرگ دنیا! هیچ شهروند کانادا مالک زمین نیست(بجز ۹/۷٪ زمین ها)!
  • ۵۰هزار هکتار در شمال شرق اسکاتلند و ۲۰ هزار هکتار در نورفالک
  • سرجمع: مالک یک ششم خشکی های کره زمین در سراسر دنیا!!!
  • ! درباره بقیه اموال او تحقیق کنید! قوها، خفاش ها و…!

شاید حالا بهتر فلسفه انفال در شریعت اسلام را بفهمیم که چنین اموالی را دست امین الله داده تا برای مصالح مردم استفاده کند و در زمان غیبت امام، انتفاع عموم مردم از آنها مباح است! (تحریر الوسیله امام خمینی) و حکومت اسلامی باید بمثابه تنظیم گری برای انتفاع عادلانه از آنها باشد.

محسن قنبریان

درسنامه کارگاه آموزشی “اسلامی که انقلاب کرد” (اسلام به قرائت امام خمینی)

درسنامه کارگاه آموزشی “اسلامی که انقلاب کرد” (اسلام به قرائت امام خمینی) منتشر می‌شود.

این درسنامه شامل زیر مجموعه‌های زیر خواهد بود:

حوزه دانش حوزه بینش حوزه گرایش
  • گستردگی آموزه ها
  • پیوستگی آموزه ها
  • جایگاه مردم
  • انتخابات
  • ولایت-مردم
  • مردم در اقتصاد
  • عدالت
  • آزادی
  • علما موظف به انقلاب هستند؟
  • انقلاب یک بار است یا مستمر؟

 

دریافت درسنامه کارگاه آموزشی “اسلامی که انقلاب کرد” (اسلام به قرائت امام خمینی)” | “دریافت از پیوند کمکی

یک نکته دلسوزانه!

کمی عجیب نیست روحانیون و مجتهدین شاخص جمهوری اسلامی اغلب اقتصاد نمی دانند و تئوری ها و سیاستهای مکاتب اقتصادی را به تفکیک نمی شناسند؟!

به تعبیر امام خمینی، “بصیرت و دید اقتصادی”، “اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان”، “شناخت سیاست ها و حتی سیاسیون و فرمول های دیکته شده آنان”، “درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم” از ویژگی های یک مجتهد جامع است!

اغلب فقهای شورای نگهبان، خبرگان، ائمه جمعه پایتخت و شهرهای بزرگ، رئیس جمهوران و روسای مجالس معمم و..‌. از این حیث فاصله آشکاری با مثل شهید صدر، بهشتی و مطهری نداشته اند؟!

اینکه مثلا سیاست آزاد سازی قیمت ها -که فرمول شناخته شده یک مکتب اقتصادی است- آزاد کردن خرمشهر اقتصادی معرفی میشود[۱]، یا کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای تنظیم سند خصوصی سازی یا تحول بودجه نویسی و…دعوت میشوند، نمونه های کوچک از آن خلا و کمبود است که امام عزیز داشتنش را برای مجتهد جامع تاکید داشت!

قصه خیلی عمیق تر از این نمونه هاست!

محسن قنبریان

[۱] آنطرفش احیای کالابرگ هم آزادسازی خرمشهر بلکه مردمی سازی یارانه ها نیست!

در آستانه سالگرد امام خمینی سلسله مباحث کارگاه آموزشی: اسلامی که انقلاب کرد! در کانال ایتا و تلگرام بارگذاری می شود

  • ده جلسه در سه حوزه دانش، بینش و گرایش انقلابی
  • قرائت توحیدی بنیانگذار و متفکران انقلاب اسلامی از مقولات اساسی: آزادی، عدالت، مردم سالاری و..
  • احیای گرایش انقلابی در توازن آرمانها و هشدار بر محافظه کاری ها

* جوانان انقلابی این سلسله بحث را غنیمت بشمارند!

افراط و تفریط حکمرانی درباره زمین!

بررسی مستند دراکوخار، توسط حجت الاسلام محسن قنبریان مورخه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در دانشگاه امام صادق(ع) انجام شد. صوت این نشست منتشر می‌شود.

صوت نشست «افراط و تفریط حکمرانی درباره زمین!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • انفال به حسب فتوای مشهور و امام خمینی در زمان غیبت برای استفاده عموم مردم است.(ر.ک: تحریر الوسیله ج۱ص۳۶۹)
  • اصل ۴۵ قانون اساسی هم تعبیر “در اختیار حکومت اسلامی” دارد نه در مالکیت آن. پس حکومت در اینباره تنظیم‌گر است و تولیت دارد.
  • زمین های موات در برنامه‌ریزی‌ای میشود به عموم مردم (نه سرمایه داران[۱]) داده (به شکل ایجاد تعاونی یا فردی) و مشکل گرانی زمین مسکن حل شود!

اینجا دولت احتکار زمین می کند! و مشمول فراز “احتکاراً للمنافع” نامه ۵۳ نهج البلاغه است.

در جنگل ها و مراتع و سواحل که برای حفظ محیط زیست و آینده نسلی لازم است باید در اختیار حکومت اسلامی بماند.

اینجا برعکس با پدیده جنگل خواری و … مواجهه ایم (متاسفانه در دوره حکومت اسلامی یک سوم جنگلهای شمال ویلا می‌شود!)

این دو را باید جابجا کرد!

[۱] برنامه دولت سیزدهم در اینباره را اینجا ببینید.