قرآن سرتاسر نور است و هیچ باطل و عوجی در آن نیست اما نابجا خواندنش می تواند گمراهی و تخدیر بیافریند!
قرآن به “مجاهدان میدان” خطابی دارد و به “تماشاگرانِ” تلویزیونیِ صحنه و “قاعدین” خطاب دیگری ؛ اولی را برای دومی خواندن مخدّر است!
از زبان “مجاهدان میدان” به دشمنان می فرماید:
قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَیَینِ ۖ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِکُم أَن یُصیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَیدینا ۖ فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَکُم مُتَرَبِّصونَ﴿۵۲ توبه﴾
بگو: «آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار میکشیم[۱]!»
و به “تماشاگران مجازی و تلویزیونیِ” مظلومان غزه و لبنان می فرماید:
وَما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ …﴿۷۵نساء﴾
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟!…
وقتی احساسات دسته دوم کمی از کشتن کودکان و زنان بی گناه جریحه دار می شود و می رود که تقاضای جهادی و قتالی بکنند، آخوند و مکلای تلویزیون و غیر آن، عارف می شوند و “احدی الحسنیینِ” مجاهدان معرکه را بر بینندگانِ در خانه ها می خوانند و با عرفان بازی، وجدان دردها را تسکین می دهند!
مردم غزه در ۱۰ درصد این زندانِ باریک روباز، محصورتر از قبل شده و واقعا دارند نابود میشوند؛ صدای استغاثه شان بلند است! ما به خاطری که یک وقت مخاطبی سوسول پای تلویزیون، ناامید نشود جای تشرِ “مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین” ، بشارت: “بنا الا احدی الحسنیین” می دهیم!!!
از کی نشستن و تماشاگری و حداکثر آهی کشیدن و دعا و نفرینی کردن یکی از دو حسنای قرآن شده است؟!!
به “فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ”(پس تو برو به اتفاق پروردگارت با آنها قتال کنید ما اینجا خواهیم نشست) شبیه تر است تا “بنا الا احدی الحسنیین”!
هزاران زن و کودک جبالیا و ضاحیه زیر آتش بمانند و احدی الحسنیین ملاقات کنند!
جای ما، خون شهید همانجا تکثیر می شود و پیروزی می آورد!!!
از همین قبیل است همه استفاده های نابجای دیگر از مقام شهید و سنن الهی تاریخ و هرچه رنگ ماوراء و عرفان دارد!
در فقه هم مفاد آیه۵۲ توبه این فتوای صریح است:
“بنا بر فقه اسلام -چه فقه مذاهب اهلسنّت، چه فقه شیعه و شاید بقیّهی مذاهب دیگر- تردیدی وجود ندارد که وقتی دشمنی بر سرزمین مسلمین تسلّط پیدا کرد، وظیفهی همه است که با او مبارزه کنند، با او جهاد کنند؛ به هر شکلی از جهاد که ممکن است. امروز مبارزهی با رژیم صهیونیست برای همهی دنیای اسلام واجب و لازم است[۲].”
بحث سرِ باز یا بسته بودن راه جهاد نیست، تقلیل دادن از “برای مستضعفین” به “تعرض به ایران” است!
هنیه مهمان ما بود و در کشور ما ترور شد، بجایش چند موشک می زنیم؛ برای سید حسن و سنوار، نه!
بحث سرِ باور نکردن “جنگ وجودی بین مقاومت و صهیونیزم[۳]” و “به هم گره خوردن سرنوشت ایران با منطقه و مقاومت[۴]” است!(دقت کنید)
قیاس “حمله کفار به بلاد مسلمین” با “قیام درون جامعه اسلامی علیه خلیفه وقت” ، هم مع الفارق است. اینجا هم نابجا خوانی دیگری است؛ که روایات “تقیه” و “حقن دماء شیعیان” و “احلاس بیوت” و نبودن شرایط و نیافتادن در فتنه و تأسی به سیره ائمه بعد از حسین(ع) و… “برای شیعیان” بخوانند! (و می بینیم که حدیث بازان و فقه مالانی -علیرغم فتوای مراجع بزرگ در این ۷۰سال اشغال صهیونی- می خوانند!)
مطلب مرتبط:
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۹
توجهی درباره یادداشت اخیر!
دال مرکزی یادداشت -چنانچه روشن است- مربوط به حوزه گفتمان سازی مقاومت است نه استراتژی های نظامی یا سیاست گذاری های حکمرانی.
بطور واضح محتواهایی که نابجا مصرف و مانع تحقق مقاومت و نصرتی لکم مُعِده می شود را اشاره وار پرداخته است. حالا این روح مقاومت بالفعل و نصرتِ مُعِده کجا و چگونه خرج شود؟ یادداشت در مقام آن نبوده است. مطلب مرتبط دوم که ضمیمه شده خط کلی ای در اینباره می دهد.
در همین راستا یادداشت چند نابجاگویی یا تقلیل دهی را اشاره می کند:
– آیاتی از قرآن برای کسانی که صرفا شنونده اند! (کل ملت غیور ایران هیچوقت و هیچ جا در این کانال -چه رسد به یادداشت- مذمت نشده و قاعد شمرده نشده اند!)
– برداشتهایی شبه عرفانی که به قصد امید (بنظر گوینده رجاء کاذب) از شهید و سنن الهی در حوادث می شود که چون فاقد عنصر تنظیم شده خوف و نگرانی است، جای امید و رجاء صادق، رخوت و تخدیر می سازد!
– تقلیل از گفتمان حمایت از مظلوم و مستضعف به صرفا تعرض به ایران که برخی تحلیل گران دچارند!
– خلط حکم بین قیامهای معاصر ائمه(ع) برای تعویض خلیفه وقت با حکم تهاجم کفار بر بلاد مسلمین که برخی گویندگان مذهبی و… آن مستقیما یا تلویحا می پردازند !
ریشه این فروکاست ها در دو چیز بیان شده:
– باور نکردن جنگ وجودی برای دو جبهه حق و صهیونیستی در این جنگ اخیر (قبلا در این کانال گفته شده و به زودی مطالب دیگر هم بارگذاری میشود)
– اینکه سرنوشت ایران اسلامی به منطقه و مقاومت گره خورده است (بیانات صریح خطبه جمعه نصر)
شاید بی نیاز از توضیح بود برخی شکست نورها لازم کرد!
[۱] استفاده های رهبر انقلاب از آیه را اینجا بخوانید: «فیشهای مرتبط با سوره مبارکه التوبه آیه ۵۲»
[۲] و اینجا: «فیشهای مرتبط با سوره مبارکه النساء آیه ۷۵»
[۳] جنگ وجودی یا شرایط مرگ و زندگی برای طرفین را رهبران دو طرف می گویند:
- رهبر انقلاب اسلامی در ۲خرداد۱۴۰۳ به رئیس مجلس لبنان: شرایط کنونی منطقه به گونه ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق!
- محمود قماطی نائب رئیس شورای سیاسی حزب الله به شبکه الجزیره: ما درگیر جنگی وجودی علیه اشغالگران شده ایم…
- العربیه هم به نقل از نتانیاهو: نخوض حرباً وجودیاً!
- سخنگوی کابینه اش هم گفت: ما وارد جنگی شده ایم که برای بقای اسرائیل است…
[۴] ر.ک: خطبه نماز جمعه نصر