بایگانی برچسب: s

? استعدادهایی که تلویزیونی نمی شوند!

مشکل مثل برنامه عصر جدید فقط کپی از برنامه ای آمریکایی نیست؛ نازل کردن استعدادهای اصیل انسانی به چند تکنیک خاص است.

استعدادهای اصیل تر و عمومی تری که “دیدنی”، “نمایشی” و “رقابتی” نیستند، در ساختار این برنامه ها جا نمی گیرند؛هرچه قدر هم لازمه زندگی بهتر باشند!

-استعدادهای اخلاقی-عرفانی انسان که قوه اصلی بهشت کردن زندگی آدمی را دارند، “دیدنی” نیستند. در نوجوانان و جوانان فوق العاده اش پیدا می شود با مُهر شهادت برخی از آنها خاطره شدند و حالا هم هست اما دیدنی نیست.
-یک استعداد علمی، ابتکاری، ادبی و هنری؛ دیدنی هست اما “نمایشی” نیست. قابل اجرای چند دقیقه ای و اعجاب و میخ کوب کردن تماشاگر آنجور که پارکور و آکروبات دارند را ندارند! اما کدامیک استعداد تر و اصیل تر است؟!
-سید محمدحسین علم الهدی ۴، ۵ساله حافظ اعجاب انگیز قرآن، الان هم نمونه دارد اما “رقابتی” با کمدین ها و طناب زن ها نیست! نمونه های نوع دوستی ای که برخی در برنامه های رمضان همین تهیه کننده هم درخشیده، قابلیت رقابت با این فرمهای خاص از استعداد را ندارد. اما انصافا کدامیک استعدادتر و اصیل تر است؟!

چند فصل برنامه ای با این محدودیتهای ساختاری در استعداد یابی + جذابیتهای تلویزیونی می تواند معنا و مسمای استعداد را در اذهان عوض کند همچنان که برنامه ای مشابه معنای خنده و مبادی اصیل آن را عوض کرد.

بیانیه گام دوم انقلاب (۲)

زنان مومن و گام دوم انقلاب

کلام اول:”نظام” و زنان
به برکت انقلاب؛ پذیرفته شدگان کنکور بیش از ۶۰%اش دختران شدند! ۳/۵میلیون بانوی ورزشکار سازمان یافتند. بیش از ۵۰%آموزش و پرورش سهم بانوان شد. از ۴نماینده زن در مجلس اول به ۱۷نماینده در مجلس ده رسیدند. بیش از ۲۸۰۰ اهل قلم و بیش از ۲۶۰فیلمساز و…در این صنف پیدا شد و دهها نمونه دیگر.

کلام دوم: زنان و “نهضت”
۶۴۲۸شهیده تقدیم نهضت کردند که اقلا۵۰۰ شهیده اش رزمنده بودند! ۵۷۳۵جانباز زن،۱۷۱آزاده، ۲۲۸۰۸امدادگر و ۲۲۷۶ پزشک زن در جبهه ها حاضر شدند!
امام عزیز خانم دباغ را همراه حکیم الهی جوادی آملی سفیر فرهنگی نزد گورباچف فرستاد و دهها و صدها بانوی دیگر رسمی یا غیر رسمی(آتش به اختیار)چنان شدند از خانم شادمهری در فرانسه تا برخی مدال آوران ورزش بانوان.
فرق “نهضت” با “نظام”، در میدان حضورش برای بانوان نیست؛ در پیشبرد آرمانهای انقلاب است. گاه درون نظام اداری موجود، گاه بیرون و مکمل آن و گاه با تصحیح نواقص آن، نظام اداره کشور را برای رسیدن به اهداف متعالی انقلاب نو کردن است.
ازاینرو هیچ بن بستی ندارد. نماینده مجلس یا رئیس اداره نشد با تشکل مردم نهاد، اهداف انقلابی مردم را پیش می برد.

کلام آخر: نقش در گام دوم

زن مومن انقلابی لازم است “آرایش صحنه ی حضور زن در جامعه ” را دائما رصد کند.
تا سال ۷۹، در سازمانهای غیر دولتی بانوان ۱۰%سیاسی و ۲۴%خیریه بود؛ اما در دهه های اخیر تغییرات معناداری اتفاق افتاده است: کاهش در صد نسبی خیریه ها، افزایشngoهای حقوق زنان، حضور پررنگ سلبریتی های مونث(با سبک زندگی و حواشی شان) در اذهان عمومی بجای آن اسوه های عرصه جهاد و خدمت، فراخوانها و پیج های مطالبه حضور زنان در ورزشگاه و دوچرخه سواری شهری بانوان و…بجای مطالبه گری های لازم تر و فوری تر؛ مثالهایی از آرایش جدید صحنه است.

اشتباه نکنید! اینجا سخن سر بدی یا خوبی اینها نیست. توصیه به منع کردن از اینها هم نیست. سخن از به هم خوردن تدریجی موازنه حضور اجتماعی زن مسلمان است. همان که هدیه انقلاب بود. اما انگار وزن و حجم آن از حضورهای باکرامت و موثر درتعیین سرنوشت به حضورهای تفننی و سرگرمی عوض می شود.
دعوای “خانه نشین” یا “اجتماعی بودن” زن مسلمان را ۴دهه پیش امام عزیز حل کرد؛ نزاع امروز این است: کدام عرصه اجتماع و کدام نقش مهمتر و پیش برنده تر است؟!
قرآن حضور سیاسی زن(۱۲ممتحنه)، حضورنیکوکارانه(۳۳و۳۵احزاب) و حضورمطالبه گرانه برای ارزشها را در اولویت طرح دارد.
آیا به نسبت کاندید های شورا و مجلس(با حواشی اش)، فعالان برجسته و موثر و بنام مثل ام الخیر و زرقاء(در زمان حضرت امیر)داریم؟! آیا به میزان مطالبه تماشای فوتبال و حضور در میادین تماشاگری، زنان مومن مطالبه گرعدالت(حتی در حوزه حقوق مهمتر زنان) از نظام اداری کم کارآمد داریم؟!

گام دوم انقلاب برای زن مومن انقلابی به مثل اینهاست:
-وقتی دختران به دوچرخه سواری دعوت میشوند، تو دختران تیز هوش و نخبه را جمع و باتربیت انقلابی و ارزشی مدال آور المپیاد شان کن.
-وقتی برای چیزهای دست چندم پیج و مطالبه راه می افتد، دوستان انقلابی ات را منسجم و در راستای عدالت و رفع تبعیض واقعی تر و مهمتر مطالبه کن امروز هم ام سنانی که شکایت از کارگزاری نزد علی علیه السلام ببرد و حکم عزل بگیرد را لازم داریم.
-مهمتر از سوت و کف کنسرت بانوان ،تجمع و سینه زدن برای فقر و فحشاء و شریف تر از جشن طلاق، کمک به ازدواج و راهکارهای استحکام آن است. وقتی صحنه را دارند برعکس می کنند نقش زن مومن انقلابی جدی تر می شود.
-انجمن های خیریه و سازمان صالح برای بجا مصرف شدن نذر، ترویج فرهنگ مطالعه، فرهنگ سازی سبک جشن و شادی بومی اسلامی، مصرف کالای داخلی و دهها عرصه دیگر جای درخشش بانوی مومن انقلابی برای گام دوم است.

صداهنگ/ ضرورت انقلاب اداری

روز ۲۲بهمن ماه۱۳۹۷ مصادف با چهلمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سخنرانی با موضوع «ضرورت انقلاب اداری» توسط حجت الاسلام قنبریان ایراد شد. صداهنگ (پادکست) برگرفته شده از این سخنرانی خدمتتان تقدیم میشود.

 

لینک دانلود «صداهنگ/ ضرورت انقلاب اداری»

دانلود سخنرانی «ضرورت انقلاب اداری»

حراج ملی قرآن

درباره رویه ی مطلا شدن قرآن در این چند سال زیاد نوشته ام و قصد تکرار نیست.

وقتی “قرآن”(=خواندنی) ، “مزار”(=زیارت کردنی و دیدنی) شد؛ از موزه به حراجی و بازار هم می آید و “کالا” میشود!

  • خطای اول “طلا کاری” آن بود که دیروز به سفارش شاهزدگان اموی و عباسی و امروز به سفارش شیوخ مرفه شارجه و امارات انجام میشود. فقهای بزرگ متقدم اینکار را حرام یا به شدتِ کراهت، نفی کردند اما…
  • خطای دوم لازمه خطای اول است. چنین کالای قیمتی ای در حراج ملی و غیر آن بفروش می رسد! رقابتی برای “بیع مصحف” بنام “اقتصاد هنر”! خرید و فروش قرآن نیز روی خوشی در فقه اسلامی ندیده و مقید به قیود بسیار بوده است. این آثار هنری چنان “خط” قرآن را مطلا و ماده و صورت را ترکیب کرده اند که تجزیه مثمن، صعب و شبهه حرمت غلیظ تر است. قرآن مطلای پارسال، به تازگی با رقم ۷میلیارد و ۷۰۰میلیون فروخته شد!
    در حراج های ملی و مانند آن، این کالاها دارد دائمی و مایه تجارت برخی شده است!

درباره قرآن به عترت برگردیم: ائمه هدی ، “اقامه حروف” و “اضاعه حدود” قرآن را نکوهش، “مطلا سازی” آنرا نهی و “بیع” آنرا منع میکردند.

مطالب مرتبط:
-آدرس غلط
-نکوهش قرآن مطلا و حرمهای معصومین
-پاسخ به دفاع آیت الله اراکی از قرآن مطلا
-قرآن مطلا و قرآن اسیر

محسن قنبریان
۹۷/۱۲/۶

بیانیه گام دوم انقلاب (۱)

هندسه بیانیه:

-اول ۸شعار جهانی و فطری انقلاب اسلامی که تاریخ مصرف ندارند در خوانشی تاریخی و پسینی با ذکر دستاوردهایی در این شعارها مرور میشود:
آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، برادری.
-دوم: مقابل این شعارها -که از دست نرفته و از آنها بر نگشته ایم- ۷مأموریت نسل جوان برای گام دوم شمارش میشود که دقیقا با آن ۸تا ست شده اند:
۱. علم و پژوهش
۲. معنویت و اخلاق
۳. اقتصاد
۴. عدالت و مبارزه با فساد
۵. استقلال و آزدی
۶. عزت ملی
۷. سبک زندگی
توگویی این ۷تا تحفظ آن ۸تا و رساندن آن شعارها به سطح آرمانی شان را برعهده دارد

✅ مف٘صل بیانیه

بین آن ۸شعار اساسی و ۷ماموریت نسل جوان برای گام دوم مفاصلی قرار دارد که دقیقا وجه اتصال گام اول و دوم و شعار و آرمان است از جمله آنها:
-انعطاف پذیری اما انفعال ناپذیری انقلاب
-آماده تصحیح خطاهای خویش بودن اما تجدید نظر ناپذیر بودن
-نظام ساز بودن انقلاب اما بدون رکود و تحجر در مواجه با موقعیت های نوبه نو

✅ سیستم عامل بیانیه

خوانش و تحقق بیانیه یک سیستم عاملی می خواهد که در خود بیانیه موج می زند و آن تعادل “بُعد نهضت” با “بُعد نظام” در مسیر ۴۰ساله انقلاب و هم این تعادل در رهبر نهضت و نظام این انقلاب است.
جوانان مأمور به گام دوم در کنار امید به آینده و شانه زیر بار مسئولیت های آن بایسته ها بردن حتما باید این تعادل را در فکر و عمل خود بوجود آورند تا گام دوم برداشتنی شود
(توضیح کاملتر این سیستم عامل را در فایل نیم ساعتی “سیستم عامل خوانش و تحقق بیانیه گام دوم انقلاب” بشنوید)

فایل صوتی “سیستم عامل خوانش و تحقق بیانیه گام دوم انقلاب”

صوت/ سیستم عامل خوانش و تحقق بیانیه گام دوم انقلاب رهبری

سیستم عامل خوانش و تحقق بیانیه گام دوم انقلاب رهبری
(برشی از پرسش و پاسخی صمیمی در جمعی از فضلای قم)

دریافت «صوت/ سیستم عامل خوانش و تحقق بیانیه گام دوم انقلاب رهبری» | «دریافت از پیوند کمکی»

سخنرانی/ گذر از سیمِ خاردارِ درون

تأثر پذیرفتن رهبری از کتاب «وقتی مهتاب گم شد» بهانه ای شد جهت صحبت از راهبردهایی در جهت خودسازی و کارهای فرهنگی برگرفته از سیره شهدای عزیزِ دفاع مقدس. این سخنرانی با عنوان «گذر از سیم خاردار درون»  توسط حجت الاسلام قنبریان ایراد شده است.

دریافت سخنرانی « گذر از سیمِ خاردارِ درون» | «دریافت از پیوند کمکی»

ادامه خواندن سخنرانی/ گذر از سیمِ خاردارِ درون

ماندن یا نماندن حضرت آیت الله جزایری

جمعی از ائمه جمعه استان خوزستان پس از خطبه اخیر ایشان به حضور رسیده تا مانع کناره گیری شان شوند. حرفهای تلخ و شیرین، درست و نادرست زده شد!

http://hawzahnews.com/mobile/mobiledetail/News/480901/60

صرفا چند نکته:

  1. آنچه در قدرشناسی آیت الله جزایری گفته شد، کمتر از قدر زحمات ۵۰ساله ایشان برای انقلاب و تشیع بود. قطعا ایشان با سختکوشی فراوان توانسته اند مزایای نسبی خوبی برای جامعه ایمانی خوزستان پدید آورد؛ از جمله آنها رشد و رونق حوزه های علمیه در استان و بالتبع کارهای فرهنگیِ سامان یافته است. خداوند افضل اجر محسنین را به ایشان عطا فرماید.
  2. آنچه تلخ و در شأن آن خوبان نبود لحن و مضمون برخی صحبتها بود که بسا موجب تشویش اذهان و حتی طعم تهدید داشت!
    سخن از “بحرانهایی که با رفتن ایشان ایجاد میشود” ؛ “کناره گیری بسیاری از ائمه جمعه با کناره گیری ایشان” ؛ “هیچ فردی نمی تواند جایگزین ایشان باشد”؛ و بدتر از همه اینکه: “اگر ایشان نباشد ما نیز نمی توانیم به راه خود ادامه دهیم. همانگونه که اگر رهبر معظم انقلاب نباشد کمیت انقلاب و نظام برای همیشه لنگ خواهد بود”!
    البته قطعا برخی از سروران آن جلسه از بهترین ائمه جمعه استان اند و بودنشان غنیمت؛ اما رفتن برخی هم نه یک تهدید که یک فرصت برای درخشش های تازه است. ائمه جمعه باید قله های ایمان شهرها باشند و به نسلها امید و اطمینان هدیه دهند. چگونه انقلابی که با رفتن خمینیِ بی نظیر، ماند و با رهبری جوان، پویا تر به چهل سالگی رسید، حالا حتی بدون رهبر کم نظیرش(از عمر من بکاه و بر عمر او بیفزا) کمیت اش برای همیشه(!)لنگ خواهد شد؟! و چگونه به همین نسبت یک استان انقلابی بدون آیت الله عزیزما چنان خواهد شد؟!
    پدران معنوی شهرها و ستونهای خیمه انقلاب اینگونه می خواهند امید به آینده و گام چهل ساله دوم را به نسل سوم و چهارم منتقل کنند؟!
    رحمت و رضوان بر امام عزیز که هریک از یارانش در معرض ترور و از دست رفتن قرار میگرفت می فرمود: فلانی زنده است چون نهضت زنده است.
    آقایان اعزه! نهضت و انقلاب زنده است و در نسل سوم و چهارم پویاتر از نسل اولی هاست و وعده خداوند برای چنین مردمی “ماننسخ من آیه أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها”(۱۰۶بقره)است. بدون مطهری و بهشتی و شهدای محراب، لنگ نشد با دیگران هم نمی شود.
    عمر آیت الله ما باقی باد اما خدای نکرده صدسالگی هم می خواهید همین را بگویید؟! مگر قرار است آیت الله از ایران برود یا از انقلاب کناره گیری کند که نگرانید؟! جایگاه معنوی ایشان قابل انفکاک از ایشان نیست و خود هم تصریح کردند خدمتگزار مردم و ولایت فقیه می مانند. آیا با وجود خود ایشان برای جایگزینی و حل مشکلات احتمالی -که معمولا از ناسازگاری آقایان علماء با منصوبین جدید شکل می گیرد- راه حل پیدا شود بهتر نیست؟
    حتما باید حوادث و آجال غافلگیرمان کند؟! و بحرانهای مذعوم شما آقایان و ناسازگاری های اشاره شده، سرمان تلمبار شود؟!
  3. با وجود ذی قیمت بودن حضرت آیت الله جزایری در عرصه های مختلف، عمر ۴۰ساله ی نمایندگی، فقط ایشان را سمتی با سابقه تر از خود ولی فقیه نداده است؛ بلکه سمتهای دیگری در این استان بیش از ۱۰ ،۱۵سال و گاه بیشتر شده است که شاید هم بی ربط با آن سمت، مانع چرخش نخبگان و هوای تازه مدیریتی بخصوص در نهادهای انقلابی و اسلامی شده است! بی ابتکاری و ضعف برخی از حلقه های بسته مدیریتی فرهنگی و غیر فرهنگی موجب شده مرکز این استان شهید پرور و خط مقدم، با وجود این همه حوزه علمیه و این همه فاضل درس خوانده به حسب آمار منتشره رتبه ی ۲۳ اقبال به دین (یعنی فقط ۲استان از آن پایین تر) باشد و برعکس در میزان رشد سکولاریسم رتبه ۲ بین استانها باشد!(۱)

از قضا باز فقط ایشان و توفیق حیاتشان است که با شخصیت معنوی خود می تواند این واگذاری کامل به امام جمعه ای تازه نفس را انجام و او را مقبول و در باز کردن حلقه های مدیریتی و چرخش نخبگان یاری کند پس بودنش را قدر بدانیم ودر کار بزرگش یاری اش کنیم.

پی نوشت :
۱. برای تفصیل ر.ک:مجله جامعه شناسی کاربردی سال۲۶شماره پیاپی۵۸شماره دوم تابستان۹۴

محسن قنبریان
۹۷/۱۱/۳۰

?درسی فقهی از تجربه صفویه!

?آیا دانشگاه(…)در تهران -با همه خدماتش- به یک مرکز “تبارگماری” بدل نشده است؟! آیا سرمایه اولیه آن و نمونه های مشابه اش در قم و تهران و… از اموال مصادره ای یا حاکمیتی و عمومی تدارک نشده بود؟! آیا امروز علیرغم ارائه خدمات علمی و فرهنگی، خانواده و فامیلی را بهره مندتر نکرده اند؟!
?آیا آنچه برخی نمایندگان ولی فقیه در مراکز استانها پس از چند دهه با جایگاه ویژه خود تدارک کرده اند، پس از خود به شخصیت حقوقی بعد واگذار می کنند یا همچنان بنام خودشان و در تصرف نزدیکانشان باقی می ماند؟! در بعضی استانها مجموعه ای تجاری، ساختمانی مفصل برای مصلا یا دفتر امام جمعه تدارک شده که معمولا به منصوب بعد منتقل می شود اما امتیاز دانشگاه، شبکه ماهواره ای، دهها مدرسه علمیه و…چه؟!
واضح است مخارج و مایه اولیه اینها هم از اموال یا امتیازها و مساعدتهای دولتی یا سهم مبارک امام(ع) بوده است؛ که غیر از مصرف عام داشتن نباید حیاط خلوت خانوادگی شود!
?نمونه ها منحصر به این موارد نیست و این نوشتار دنبال فهرست کردن موارد نیست بلکه توجه به درس مهمی از تجربه صفوی را منظور دارد

?تجربه صفوی:
در استفاده از اراضی خاص و منابع عمومی توسط علماء اسلام -که در دولت صفوی محترم شده بودند- بحثهای فقهی عمیقی بین علماء تراز اول شیعه شکل گرفت. یک طرف محقق ثانی بود که از اراضی ای در عراق برای خود در راستای مقاصد دینی بهره می برد؛ و در طرف دیگر مقدس اردبیلی بود که اصلا بخاطر پرهیز از این استفاده ها -حتی برای خدمات عمومی- به “مقدس” لقب گرفت. در اینباره رساله های فقهی نوشته شد که ۴تا از آنها در کتاب الخراجیات توسط جامعه مدرسین یک جا چاپ شده است.
?از جمله خورده هایی که مثل فاضل قطیفی به طیفِ بهره مند از منابع عمومی می گرفت این بود: مالی در اختیار فقیهی گذاشته شود تا رفع نیاز عامه کند و خودش در صورتی که محتاج است از آن بهره برد؛ حال اگر چنین فقیهی حیله شرعی بکار برد و آن مال را به ملکیت فرزند یا همسرش درآورد تا با اشکال احتیاج روبرو نشود، این یک حیله شرعی است!(ر.ک:السراج الوهاج لدفع عجاج قاطعه اللجاج/شیخ ابراهیم قطیفی).
در مقابل، سادات و روحانیونی که چنین اقطاعی از سوی حاکمیت به آنها واگذار شده بود به عمل فقهای بزرگ شیعه مثل سید مرتضی و علامه حلی استناد می کردند که چندین قریه در تصرف داشتند! مخالفین نیز در دفاع از آن فقهای بزرگ اصرار داشتند که حتی خط علامه حلی را دیده اند که آن زمینها را به دست خود احیاء و سپس وقف عام کرده؛ نه اینکه زمین آباد را از حاکمان گرفته و حالا ملک خانوادگی شده باشد!
?مقدس اردبیلی در رساله خود غیر از اشکال کبروی به این زمینها -که اصلا چون فتوحات مأذون از امام معصوم نبوده، اینها قابل خراج گذاری نیست- صغرویا هم این اشکال را مطرح می کند که: چگونه یکی از ما[علماء] میتواند اموال زیادی را بیش از حد حاجت خود بگیرد در حالیکه اصل آن از آن تمام مسلمانان است یعنی باید در مصالح عامه مانند بنای مسجد و پل، آن هم به امر امام(ع) یا نائب او خرج شود.(ر.ک:رساله خراجیه مقدس اردبیلی در کتاب الخراجیات).

?درسی برای دهه پنجم انقلاب!

نکته درس آموز آن مواجهه فقهی برای ما زیاد است. غیر از خانه ها و املاکی که به قیمت نازل، اول انقلاب به برخی مسئولان واگذار و امروز با متراژ های بالا و قیمتهای چند ده میلیاردی چالشی اجتماعی-سیاسی برای انقلاب شده؛ امتیازها و منابعی که برای کارهای عام المنفعه مثل دانشگاه اسلامی و حوزه علمیه و شبکه ماهواره ای و خیریه های بزرگ و… به برخی علماء داده شده است هم محل چالش است و نباید در تصرف خانوادگی و موروثی اینها قرار گیرد و الا با قصد اولی در تنافی است.
?درسیره سلف چنین بوده که پس از فوت مرجعی مُهر او شکسته می شد و اموال مورد تصرف ایشان نه به آقازاده او بلکه به اعلم بعد ایشان منتقل می شد؛ چیزی که در این سالها نقضش را سراغ داریم!
?همچنین اموال و امتیازهایی که از جانب نمایندگی ولی فقیه تدارک شده، منطقا باید به شخصیت حقوقی بعد(نماینده ولی فقیه بعدی)واگذار شود نه اینکه آنها اندوخته ای برای موقعیت بعدی آن فقیه(مثلا مرجعیت)قرارگیرد؛ یا خدای نکرده نوعی تبارگماری در آنها شکل گیرد و فامیل و خانواده ای را بهره مندتر کند…!

محسن قنبریان
۹۷/۱۱/۲۷

پرسش و پاسخ/ ۶ سهم رهبری و نهادهای زیر نظر او در مشکلات

عدم استفاده از جوانان در مجموعه های تحت نظر رهبری

لینک دانلود «پرسش و پاسخ/ ۶ سهم رهبری و نهادهای زیر نظر او در مشکلات»