منطق علوی جبران قتل خطائی در حوزه حکمرانی

خطا در اینجا مقابل گناه است. عمدِ مُجاز مثل اجرای قصاص یک قاتل درصورت عدم عفو خانواده مقتول، از سوی دستگاه حکمرانی انجام می شود نه خانواده مقتول، اما گناه نیست و استیفای حق مقتول است.

منظور ازقتل و جرح خطایی در حوزه حکمرانی، جایی است که به نوعی حکمرانی طرف اتهام واقع میشود نه یک شخص حقیقی. گاهی حتی چون شخص حقیقی معینی در طرف مقابل معلوم نیست، ادای حق مقتول گردن حکومت می افتد!

رخ داد قتل خطایی در حوزه حکمرانی صور مختلفی دارد مثل:

فوت شدن در ازدحام هایی که برای مناسک و شعائری انجام می شود. مثل ازدحام منا و عرفات در موسم حج[۱] و احتمالا در راهپیمائی ها و تشییع جنازه در زمان ما

کشته شدن در تنش های اجتماعی و اعتراضات سیاسی _که در روایات به الهائشات [۲]تعبیر می شود_ بدون اینکه قاتلش معلوم باشد.

اجرای اشتباهی حد یا مجازات توسط قاضی یا حاکم[۳]

– و…

منطق کلی حضرت امیر(ع) در اینباره در سند معتبر عهدنامه مالک اشتر بر دو نکته است:

  1. نداشتن نخوت و تکبر حکمرانی در این خصوص (فَلا تَطمَحَنَّ بِکَ نَخوَهُ سُلطَانِکَ…)؛
    یعنی چون حکومت بطور طبیعی نسبت به آحاد و مردم دست بالا دارد، این باعث نشود مساله درست و دقیق بررسی نشود!
  2. جبران خطا با ادای حق دیه و غرامت(اَن تُوَدِّیَ اِلی اولیاءِ المَقتُول حَقَّهُم).

این فراز مربوط به قتل خطایی، پس از نهی اکید مالک اشتر از قتل عمد است: «اگر گرفتار قتل خطا شدی و تازیانه یا شمشیر یا دستت در مجازات کردن کسی افراط کرد _زیرا ممکن است زدن یک مشت قوی و بالاتر سبب قتل شود_ مبادا که کبر و نخوت حکومت و حکمرانی تو موجب شود حق صاحبان خون را به آنان نپردازی»

در مقایسه ی فراز قتل خطایی با قتل غیر مجاز عمدی که آنرا “دارای کیفر بزرگ”، “سبب زوال نعمت”، “پایان یافتن زمان حکومت”، “اولین داوری خداوند در قیامت” و “عذر نداشتن هیچ حکمرانی نزد خداوند و ولیّ معصوم”، فهمیده میشود:

– در قدم اول باید عمد یا خطا، عذر یا تقصیر دراینباره معلوم شود. دست بالای حکومت مانع بررسی اتهام حکمران ها نشود؛ چون خطایی اش قابل جبران نزد عقلا و شرع است اما عمدی غیر مجازش، پیامدهای بسیار خطرناک شمارش شده توسط حضرت را دارد.

– در قدم دوم، خانواده های آسیب دیده با فوت یا قتل خطایی با پرداخت غرامت و دیه دلجویی شوند.

در همه موارد شمارش شده اول یادداشت، نص و فتوا، پرداخت دیه از بیت المال را مقرر کرده است.

پ.ن:

در حوزه حکمرانی جمهوری اسلامی نیز چنین مواردی رخ داده است. از مثل کشته شدگان انفجار قطار باری نیشابور(سال۸۲) تا شلیک اشتباه به هواپیمای اوکراینی!

از قربانیان ازدحام منا تا کشته شدگان در تشییع سر..دار! و…

از کشته شدگان ناآرامی ها در مثل دی۹۶ و آبان۹۸ و… تا برخی فوتی های زندان مثل ماجرای کهریزک و نمونه های دیگر در اوین…!

در همه موارد منطق علوی حکمرانی اقتضاء دارد، حاکمیت بخاطر حکومت و دست بالا داشتن، دچار نخوت نشود و متهمان از لایه های حکمرانی را در دادگاه صالحه قضاوت عادلانه کند و در صورت اثبات خطا، پرداخت دیه و غرامت را فوری انجام دهد.

طبیعی است چنین پرونده هایی سوژه اصلی دشمنان حکومت اسلامی برای مقابله شود؛ اما مانع اجرای آن عدالت نیست.

دستور قرآن در اینباره صریح است: لایَجرِمَنَّکُم شَنَئانُ قُوم الّا تَعدِلوا: مبادا دشمنی شما با قومی وادارتان که به عدالت رفتار نکنید(۸مائده)؛ وقتی باید درباره خود دشمن عدالت رفتار کرد، سوژه دشمن _که از مردم بی گناه است_ به اولویت باید درباره اش عدالت و انصاف ورزید؛ چه در حق دادرسی، چه اطلاع رسانی درست، چه حقوق مالی و چه معنوی. مثلا اگر به هر دلیل برخی از آنها شهید اعلام میشوند در گرامیداشت و تجلیل هم به قدر خود در دستگاه تبلیغی یاد شوند.

گزارش مکفی و شفاف و به موقع عملکرد به مردم، راه دشمن برای سوژه سازی را می بندد.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۰/۱۷

[۱] ر.ک: تهذیب الاحکام ج۱ص۲۰۱

[۲] ر.ک: همان ج۱۰ص۲۰۳/ هم جواهر الکلام ج۴۲ص۲۳۸

[۳] ر.ک:همان ج۱ص۲۰۳

تسبیحات را سانسور نکنیم!

  • دوست داشتم به گروه های مواسات، حلقه های تواصی، جنبش های عدالتخواهی پیشنهاد کنم، نمادی از تسبیحات حضرت زهرا(س) را در آرم و نشان خود کار کنند؛ آنقدر چنان شود که استیکر تسبیح در پلتفرم ها، نه فقط جای عبادت و ذکر بلکه جای مواسات و مساوات و عدالت و حتی ضد آقا زادگی مصرف شود!
  • جای نسبت تسبیحات حضرت زهرا(س) با عدالت و مساوات و مواسات همه جا خالی است از نوحه و منبر تا این کار هنری زیبا که پاسخ پیامبر(ص) تقطیع شده گزارش میشود!
  • پاسخ کامل پیامبر(ص) این بود: “ای فاطمه! به خدایی که مرا مبعوث کرد قسم، در مسجدم ۴۰۰نفر که خوراک و پوشاکی ندارند [اهل صفه] هستند. اگر از عارضه ای نمی ترسیدم درخواستت را اجابت می کردم. من نمی خواهم اجر تو مال کنیز شود…” و بعد بجای یک کنیز تسبیحات حضرت زهرا(س) به او آموزش دادند.(تفسیر البرهان ج۳ص۶۰۳/ بحار ج۴۳ص۸۵)

مطلب مرتبط:

محسن قنبریان

سخنرانی/ تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با موضوع «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)»، در دی ماه ۱۴۰۰، به همت هیئت ثارالله زنجان منتشر می‌شود.

دریافت جلسه نخست «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)» | “دریافت از پیوند کمکی

  • برای پیوستگی اجتماعی (موالات) یک محبت بزرگ و مشترک لازم است؛ که پیامبر(ص) در مدینه بود!
  • برای حذف ولایت، گسست اجتماعی یا تحزب کافی بود که در سقیفه اتفاق افتاد!
  • نگرانی بر منافع خود، اول خزرج و بعد اوس و بعد مهاجر را سقیفه کشاند!
  • تئوری انصار، هرج و مرج و تئوری مهاجر، قریش سالاری لازمه اش بود و در هردو جایی برای ولایت نبود!
  • برای علی(ع) هم فرصت کمک از یک حزب (غیور بر منافع حزبی اش) پیش آمد اما استفاده نکرد، منتظر ماند تا امت برگردد!

دریافت جلسه دوّم «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)» | “دریافت از پیوند کمکی

  • عدالت اجتماعی اسلام بخلاف کمونیسم، جیب ها را همتراز نمی کند؛ قلبها را همگن و همتراز می کند.
  • فرد، اول پی منافع خود و بعد حافظ منافع گروهی میشود، اگر از تبعیض و جور ایمنی دید، امت شدن را می پذیرد! قبایل مدینه و حتی یهودیان مسلمان شده اینگونه مسلمان شدند!
  • پیامبر(ص) با عدالتش، موالات و پیوستگی و یکپارچگی اجتماعی ساخت!
  • انصار مدینه با فتح مکه و اهمیت یافتن آن و هم اسلام آوردن اشراف مکه و زمزمه قریش سالاری در متنفذین مهاجر، نگران آینده خود شدند و به سقیفه شتاب کردند!

دریافت جلسه سوّم «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)» | “دریافت از پیوند کمکی

  • تبعیض هم ضد عدالت هم ولایت و هم موالات!
  • با تبعیض وقتی پیوستگی اجتماعی آسیب ببیند، امنیت ملی هم به خطر می افتد!
  • ولایت در کتاب طرح کلی رهبر انقلاب، منطبق بر همان ولایت و موالاتی است که بیان شد
  • آنجا هم کارکرد اصلی ولیّ، عدالت اجتماعی بیان می شود (تفسیر زیبای آیه۵۵ مائده)
  • صدیقه طاهره(س) فقط از عدالت ، دو بار گفت: تنسیقاً للقلوب (پیوستگی مردم باهم)/ ایناساً للرعیه (پیوستگی مردم با حاکمیت)
  • عدالت اجتماعی چگونه انس با حاکمیت را موجب می شود؟
  • – خَوَر(=سستی) حاکم بدتر از جور سلطان!
  • – هم فتنه گر رخنه کرده در صف مردم و هم متجاوز به حقوق مردم بین کارگزاران را باید مشمول عدل در احکام کند تا مردم انس بگیرند.

دو لبه قیچی!

اینکه در دومین سالگرد، این تعداد تولید محتوا برای جداکردن حساب آن شهید عزیز از نظام صورت میگیرد اصلا بنظرم اتفاقی نیست!

غیر از پروژه های دشمن در خوشبینانه ترین دید تعدادی از این محتواها، تقابل با مصادره آن شهید توسط افراد و گروه هایی درون نظام است.

مصادره برای لیست انتخاباتی و جلب رأی یا اجرای سیاستی خاص یا جلب امکاناتی خاص و…!

اینکه عالی ترین سرمایه ملی یا توسط باندها و جناحهای درون نظام برای خود مصادره شود یا در مقابل توسط منتقدین وضعیت موجود، شهیدِ نظام، خنثی و بی جهت بر حرکت اصولی نظام خوانش شود، افسوس بسیار دارد!

دلسوزان باید مراقب این دو لبه قیچی باشند!

محسن قنبریان

 

سرلج جمهوری اسلامی، آیه قرآن تکذیب نشود!

آقای صادق زیباکلام در یادداشتی تلاش کرده حضور میلیونی مردم در تشییع حاج قاسم را صرفا بخاطر سجایای شخصی حاج قاسم و نه محبوبیت نظام و حتی نه حجتی بر همراهی مردم با سیاست های نظام در سوریه و عراق بداند! (یعنی سیاستهایی که اقلا به گفته وزیر خارجه مطلوب ایشان، میدان و حاج قاسم تعیین کننده اش بود !)

راستش استدلالی در نوشته نیست که پاسخ بطلبد. ادعا مقابل ادعا دست آخر به انتخاب و علاقه مخاطب می انجامد.

مناقشه در مثالهای سجایای شمارش شده اش هم دخل اصلی به بحث ندارد.

اما از منظری دیگر می توان از ایشان پرسید :

– اگر چنانچه نوشته اید، حاج قاسم را شهید می دانید، حتما وعده خداوند درباره شهدا هم درباره او صادق است.

– وعده خداوند یکی این است که: خداوند با مردمی که مانده اند و ملحق به شهید نشده اند، مستمراً به شهید بشارت و خبر خوش می دهد! (ویستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم)

– حال اگر همه جمعیت علاقه مند شهید، نه هزار سال بعد، بلکه در همان روز تشییع، مخالف انتخاب و راه آن شهید (در یاری مظلوم و مقابله با اسلام تکفیری-آمریکایی) بوده اند، خداوند چه بشارتی به شهید بدهد؟!

خداوند به حاج قاسم بگوید: این دهها میلیون که آمدند، همان گروه اندک ۸۸ اند که شعار می دادند: نه غزه نه لبنان…؟! و البته تو تجسم ایران در غزه و لبنان بودی! آن اندک الان اینهمه شده است!!!

این است بشارت خداوند؟!!

آقای زیباکلام بهتر نیست سر لج جمهوری اسلامی، سخنی نگوید که لازمه اش  تکذیب وعده خداوند درباره شهداست؟!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۰/۱۵

مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!

یادداشت حجت الاسلام قنبریان در روزنامه وطن امروز مورخه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۰، بمناسبت دومین سالگرد شهید سلیمانی منتشر می‌شود.

پیوند دسترسی به یادداشت «مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!»

همچنین می‌توانید این یادداشت را در ادامه مطالعه بفرمایید.

 حجت الاسلام قنبریان: آفتاب را نباید از پنجره شرقی یا غربی خود دید. شخصیت‌های بزرگ و جامع نباید دچار دید تبعیضی ما شوند؛ یک جنبه آنها دیده و جنبه دیگر فراموش شود.

عجیب‌تر وقتی است که این جنبه‌ها به حسب ظاهر در مقابل هم و متضاد با هم جلوه کنند! امام خمینی درباره امیرالمومنین(ع) می‌فرمودند جامع اضداد است.
سر محبوبیت و راز فراگیری شخصیت‌های افسانه‌ای، جامعیتی اینچنین است.
مثلا شخصیتی نظامی و باصلابت، انسانی منعطف و رقیق‌القلب هم باشد. هم امنیتی و هم آزادی‌خواه باشد. آنقدر وطن‌خواه و متعلق به ایران اسلامی باشد که جمهوری اسلامی را حرم بداند و حاضر باشد جای پرچم ایران، پیکر او را آتش بزنند؛ در عین حال جهان‌وطن باشد و عراق را برای عراق و سوریه را برای سوریه بخواهد و از دست داعش نجات‌شان دهد!
این جذابیت سحرگونه را در چند دوگانه بهتر می‌شود نمایاند.
۱- توازن در مرز با فتنه خیابانی و تحمل مخالف و آزادی تفکر و بیان
امضای نامه ۲۴ فرمانده سپاه ۱۰ روز بعد از غائله کوی دانشگاه به رئیس‌جمهور وقت، نمونه خط‌گذاری او با فتنه خیابانی علیه نظام است. آنجا می‌نویسند: «با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی بر خود جایز نمی‌دانیم».
اما همو در ۲ خرداد تبلیغ برای رقیب خاتمی در لشکر را اجازه نداده بود و سپاهش را بی‌طرف در انتخابات‌ها کرده بود.
 یا مثلا کتاب «حاج آخوند» نویسنده اتاق فکر جنبش سبز در لندن [مهاجرانی] را به دوستان هدیه می‌دهد! کمتر بسیجی و حزب‌اللهی‌ای جرات می‌کند کتابی از مهاجرانی را در دست بگیرد و متهم به انحراف نشود!
 این نشانه آن توازن است. سردار نه در ٨٨ بی‌طرف است، نه با مهاجرانی آشتی کرده اما کتابی مفید از او درباره پیری روحانی و مهذب را خواندنی می‌بیند؛ حتی زمینه سفر او به سوریه و زیارتش را فراهم می‌کند!
متاسفانه دچار تبعیض در ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب در بین چهره‌ها و گروه‌ها هستیم. مغز متفکر یک جناح «اشغال» را به نام «دموکراسی برون‌زا» تئوریزه می‌کند و چیزی از استقلال نمی‌گذارد! برخی متفکران جناح مقابل هم صندوق رأی را از باب وهن شریعت می‌پذیرند و چیزی از جمهوریت نمی‌گذارند! در حالی ‌که رهبر انقلاب صندوق رأی را «متن اسلام» می‌خواند.
۲- جمع بین شیعه متشرع بودن با نگاه انسانی داشتن به غیر هم‌کیش و نامتشرع
سردار دل‌ها به تبع امام عزیز، تقابل واقعی و اصیل را بین «مستکبر/ مستضعف» و «تقابل اسلام ناب/ اسلام آمریکایی» (اسلام مرفهین بی‌درد و اسلام اشرافیت و…) می‌دانست، نه دوگانه‌های غلط «بی‌حجاب- باحجاب» یا «اصلاح‌طلب- اصولگرا»!
در خارج هم دوگانه «شیعه- سنی» را غلط و در راستای توطئه دشمن برای القای هلال شیعی و احیای صفوی می‌دانست.
شهر بیجی عراق را وقتی از دست داعش نجات داد، دختری مسیحی بر کلیسا نوشت: مریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح بر صلیب نمی‌شود!
سیامک مره‌صدق، نماینده کلیمیان مجلس در جلسه پارلمان اروپا در بروکسل گفته بود: «اروپاییان باید از این خجالت بکشند که تنها کسی که از مسیحیان شرقی دفاع کرد، سردار سلیمانی مسلمان بود، در حالی ‌که نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته بودند و آب معدنی‌شان را میل می‌کردند».
این همان مکتب امام خمینی است که ما می‌خواهیم صدای مرگ بر آمریکا از ناقوس کلیساها شنیده شود.
سلیمانی موافق بی‌حجابی نبود، همه افکار اصلاح‌طلبان یا همه اعمال اصولگرایان را هم قبول نداشت اما تقابل این دو را کاذب و غیرضرور می‌دید. می‌فرمود: «این بی‌حجاب است، آن باحجاب است؛ این چپ است، آن راست؛ این اصلاح‌طلب است او اصولگراست! خب پس چه کسی را می‌خواهید حفظ کنید؟!»
۳- صدور انقلاب با حفظ استقلال کشورها
امام عزیز، انقلاب ما را مقدمه ظهور خواند و از «لزوم صدور انقلاب» گفت. دشمن آن را «امپراتوریسم» و دخالت و آشوب در کشورها تبلیغ کرد. برخی دوستان هم منفعل شده از «مالزی شیعی» و «ژاپن اسلامی» گفتند! یعنی ما هم کشوری مثل کشورها؛ چه کار به دولت‌های دیگر داریم…
سردار دل‌ها آن توازن عالی و آرمان امام را محقق کرد و جلوی چشم‌ها آورد.
«ابوسنینه» روزنامه‌نگار فلسطینی سال ۲۰۱۲ از سران مقاومت فلسطین می‌پرسد چه کسی فلسطین را برای خود فلسطین و مقاومت می‌خواهد؟! همه می‌گویند: جمهوری اسلامی!
«یحیی السنوار» درباره حاج‌قاسم می‌گوید خالصانه و با تمام وجود به فلسطین عشق می‌ورزد.
«نورالدین شیرین» مدیر شبکه قدس ترکیه در برنامه زنده شبکه ۵ آنجا گفت: سردار سلیمانی در مقابل کودتای نافرجام ۲۰۱۶ ترکیه بیشتر از ژنرال‌ها و سیاسیون ترکیه، نقش آفرید!
جلوگیری از سقوط دمشق و بغداد هم که بی‌نیاز از توضیح است.
۴- توازن عدالت و پیشرفت
رهبر انقلاب ۲۹/۱۱/۹۶ فرمودند:«ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم. پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است؛ عدالت را نمی‌گویم! درباره عدالت ما عقب‌مانده هستیم، در این تردیدی نیست، خودمان اعتراف می‌کنیم».
بدون پیشرفت، عدالت، تقسیم فقر است اما پیشرفت بدون عدالت هم بزرگ‌تر شدن فاصله قله‌های ثروت و دره‌های فقر است.
سردار سلیمانی آن روز که فرمانده لشکر در کرمان و سیستان بود، کنار توسعه استان، پیگیر عدالت برای مناطق محروم آنجا بود.
سیل و محرومیت خوزستان به لحاظ کاری و سازمانی به او ربطی نداشت اما به ‌رغم خطر، آمد و تا زانو در آب به مردم محروم روستاهای سوسنگرد و… کمک کرد.
در النبل و الزهرای سوریه، محاصره و محرومیت با آنها کاری کرد که ریشه درختان را می‌خوردند! در وسط داعش محاصره بودند. دالان و معبری طولانی بین داعش باز کرد تا نجات‌شان دهد.
 عدالت برای او مقیاسی بین‌المللی داشت، لذا عدالت‌خواهی‌اش به استکبارستیزی می‌کشید و بی‌اعتنای به دشمن اسلام مستضعفان نمی‌شد.
«یوناتن بت‌کلیا» نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی ایران در مجلس، جامعه آشوریان را مدیون او خواند. «وقتی ۳۰۰ آشوری در سوریه اسیر داعش بودند، با سردار دیدار و از ایشان کمک می‌خواهد، آن عزیز ۲۲۵ نفر آنان را آزاد می‌کند (۷۵ اسیر را داعش کشته بود)».
کشیش کلیسای شرق آشور (داریاووش عزیزیان) هم گفت: «سردار بود که صدها هزار مسیحی را از دست داعش نجات داد»!
۵- کارآمدی جهادی در عین عقلانیت 
حضرت آقا فرمودند: «مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه و کارآمدی در انجام وظیفه است… هر جا کارآمدی نباشد مشروعیت از بین خواهد رفت» (۳۱/۶/۸۳).
۲۲ سال (از ۷۶ تا ۹٨) فرمانده سپاه قدس بود. حتی منتقدان از این طولانی بودن مسؤولیتش انتقاد نکردند، چرا؟ چون کارآمدی می‌دیدند. سال ۲۰۰۶ پیروزی در جنگ ۳۳ روزه، سال ۲۰۰۹ پیروزی در غزه، بعد پایان داعش و…
برای برخی منصوبان و منتخبان هم مردم «امن یجیب» می‌گیرند تا زود تمام شوند یا دوباره ابقا نشوند! در همه این کارآمدی‌ها از عقل و تدبیر پر بود. آقای امیرعبداللهیان از زبردستی او در مذاکرات می‌گفت؛ حتی نحوه مذاکره با آمریکایی‌ها و…!
۶- طهارت اقتصادی در شرایط سخت
معمولا تنگناها برای مردم عادی، محذورات را مجاز می‌کند. انسان‌های بزرگ محذورات را در تصرف خود می‌آورند.
رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، «طهارت اقتصادی» را شرط «مشروعیت کارگزار» نظام اسلامی خواندند.
منجی حلب برای مقابله با داعش حتی از صاحبخانه خانه خالی هم حلالیت می‌طلبد.
وقتی ۴۰۰۰ آقازاده خارج‌نشین داریم، سردار دل‌ها اگر بچه‌اش را خارج ببرد، زیر آتش دشمن در عراق بین صفوف مجاهدان می‌برد. دختر دلبندش را با خود می‌برد تا از او زینب بسازد.
با این همه دوندگی و دوری از خانواده، اضافه حقوقی نگیرد؛ وضع خانه و زندگی‌اش این باشد.
برای بستری نوه‌اش بیمارستان دولتی برود و اجازه ندهد تختی را زودتر خالی کنند!
 اینها ارزش‌های مکتب انقلاب بود که در این مرد متوازن تجلی داشت، وقتی دچار خلل و تبعیض در آنها بودیم، لذا همه مردم او را خواستند مثل انقلاب ۵۷.

سخنرانی/ آیا جمهوری اسلامی ایران سربلندترین دوره خود را طی می‌کند؟!

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان بمناسبت دوّمین سالگرد شهادت شهید سلمانی عزیز در مورخه ۱۱ دی ماه ۱۴۰۰ با عنوان «آیا جمهوری اسلامی ایران سربلندترین دوره خود را طی می کند؟!» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی«آیا جمهوری اسلامی ایران سربلندترین دوره خود را طی می کند؟!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • با این فراز وصیتنامه سردار چه می کنید؟!
  • لطفاً صادق باشید!
  • چماقش نکنند!
  • ارزش معرفت شناختی این گزاره در معرفت شناسی فضیلت گرا؟
  • مشکل بسیاری از جوانان انقلابی بخصوص بعد از ۹۸؟!
  • رهبری طرحی دارد؟ طرحش جوابگوست؟ ایشان ملتزم بدان هست؟!
  • تحرک صادقانه در جهت آن طرح، گرفتن صندلی تماشای سردار است!

نکاتی برگزیده و مختصر از سخنرانی سالگرد قهرمان ملی

قهرمان ملی و امتی در وصیتنامه آورده:
“جمهوری اسلامی، امروز، سربلندترین دوره خود را طی می کند”!
آنانی که او را دوست داشته و عزادارش هستند اما این درک را ندارند و حتی گاه ظن مقابل آنرا دارند؛ چکار کنند؟! میشود به کلی بین آن شهید و فضایلش با بینش و ادراکاتش جدایی انداخت؟! او را مجموعه ای از فضایل دید اما دریافت های قطعی و موکد او را تکذیب کرد؟!
از این سو با این افراد چکاری سزاوار نیست بشود؟!

آن کار ناپسند این است که این دریافت های آن شهید چماق شود و هر که غیر از آن دریافت دارد مقابل او قلمداد شود!
راست و حسینی کم نیستند از بدنه انقلابی که در این افق، باور ندارند و امروز را سربلندترین دوره جمهوری اسلامی نمی دانند! گرچه برخی ولو دلی شبهه ناک دارند اما محافظه کارانه خود را چنان نمود می دهند!
دستگاه های محافظه کار برای هر تحول خواهی و اعتراض بر وضع موجود ممکن است آن جملات را چماق طرد کنند چنانچه چماق های دیگر هم داشته اند!

اما خود آن افراد چکار کنند؟!
واضح است تقلید کور و تعبد صرف به گفته آن عزیز برای کسی که دائم در معرض اخبارِ ناکارآمدی و فساد و… هست، دوامی ندارد؛ اما راهی هم برای اطمینان به این دریافت های آن شهید هست!
در معرفت شناسی فضیلت گرا ثابت شده ذهنی که دارای فضایل ذهن است، دریافتش موجه است ولو استدلالی برای آن دریافت نداشته باشیم!
حتی در امر پیچیده ای مثل موقعیت جمهوری اسلامی دریافت های پراکنده ای مقابلش داشته باشیم!

این فضایل ذهن کدام است که آن شهید داشت؟!
فضایل ذهن، نداشتن تعصب و جزم اندیشی، باز گذاشتن پرونده و تناوبهای بررسی، گوش دادن کامل نظر مخالفین، محقق بودن و مقلد نبودن، اسیر مشهورات زمانه و رسانه نبودن و… است.
موضع شهید در انتخابات۷۶ علیرغم خط کشی روشن فتنه ۷۸، موضع روشنش درباره فتنه ۸۸ در کنار خواندن و توصیه کتاب حاج آخوند یکی از افراد اتاق سبز لندن، نظرش درباره مرحوم هاشمی بخلاف رسانه های انقلابی، فهرست کتابهای مورد مطالعه اش، وسعت شناخت و اطلاع از ابعاد جمهوری اسلامی در درون و برون و… فضایلی را برای ذهن او ثابت می کند.
با همه اینها، جمع بندی او درباره وضع جمهوری اسلامی به لحاظ معرفت شناسی موجه است و ارزش علمی(نه احساسی یا تقلیدی) دارد؛ الا استدلال قوی و موجه ای علیه آن اقامه شود.
فراموش نکنید ظن مقابل این دریافت هم حاصل استدلال نیست بلکه محصول تراکم ظنون از اظهار نظرهای برخی کارشناسان و رسانه هاست!

فاصله پذیرش این گزاره موجه شده از فضایل آن شهید با رسیدن شخصی به آن دریافت چیست؟!
فاصله در تحرک صادقانه است!
فاصله ی امید ِعاریتی و اطمینان حاصل از گواهی دادن آن شهید، این است که صندلی تماشای او را بگیری! مثل او بازیگر میدان تکلیف در بستره موجود اما در مسیر ارزشها و آرمانها شوی!
مشکل اصلی یاس و ناامیدی و ابهام و شک جوان انقلابی، قطع ارتباط بین او و امام جامعه است!
نمیداند اصلا آقا برای رسیدن به قله طرحی دارد؟! آن طرح موجه و شدنی است؟! خود ایشان به لوازمش ملتزم است؟!
این مساله بعد از ۹۸ بیشتر شده است!
آن شهید، طرح وپایبندی آقا را می شناخت و در میدان تجربه کرده بود که آنجور شهادت می داد.

طرح چیست؟!
طرح آرمانی در بیانیه گام دوم و طرح راهبردی اش در اول خرداد ۹۸ بیان شده است…
بدون بحث و مباحثه و تجاوب نمیشود آنها را ارزش گذاری کرد!
بدون بحث، برخی حرفهای تکراریِ سخنرانی درمانی دیدند و برخی از آنسو با مبالغه و تملق بیشتر خود را شیرین کردند تا اقناع اجتماعی!
شهید عزیز ما آن سقف آرمانی را در حوزه خودش راهبردی کرده بود و نتیجه اش را هم می دید که با قسم جلاله برای نظام اسلامی و رهبرش گواهی می داد.
سپاه قدس به نوعی حلقه های میانی را میان خیل عظیم امت و برخی از آن آرمانها در منطقه اسلامی پدید آورد…
اگر دانش، عدالت، جهادی، فرهنگی و… حلقه های خود را ساخته و به هم متصل و دیوان سالاری موجود را برای ساخت دولت اسلامی نشانه بگیرند آن وقت کنشگران این میادین هم به درک و دریافت آن شهید می رسند!…

(نکات بسیاری جا ماند که در فایل صوتی هست!)

یادداشت: مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!

یادداشت حجت الاسلام قنبریان در مجله رایات و روایات با عنوان «مکتب سلیمانی و جمع بین اضداد!» منتشر می‌شود.

دریافت مجله رایات و روایات | “دریافت از پیوند کمکی

امشب مهمان برنامه سوره ؛ فصل سقیفه بودم

موضوع: ساخت حکومت و ساختارحکمرانی بود.

قرار بود هم ساخت حکومت و هم ساختار حکمرانی در سقیفه و عقبه بررسی شود.

دو ساخت و ساختار که در گذر زمان یکی مختص به شیعه یکی مختص به سنی نمانده است و امت اسلامی به مداقه در آن محتاجند.

لکن متاسفانه علیرغم توافق اولیه، اول برنامه از زنده به ضبطی و در دقایق نزدیک به ضبط نیز کل این فصل متوقف اعلام شد!

کاش مدیریت جدید صدا و سیما به لوازم این تصمیمات بیشتر بیاندیشد. بحثهای عالمانه با گروه هدف امت واحد اسلامی و در تقابل با تفرقه و فرقه گرایی تنها چاره ما برای در مقابل فتنه جویان است.

محسن قنبریان

لزوم سخنگو برای بیت!

قبل از آبان ۹۸ در یادداشتی ۶ دلیل برای لزوم سخنگو داشتن بیت رهبری شمردم.

این سالها برای آن دلایل مستندات افزونی میتوانید بشمارید.

از سوی دیگر مدتی است آقای مهدی فضائلی علیرغم عدم تصریح و شایدم تکذیب، عملا سخنگوی بیت شده اند:

از خبر سلامتی آقا تا خبر دیدارهایی که منتشر نمیشود و حتی تا تفسیر تعریض های آقا!

مگر سخنگو چیست؟!

چرا ایشان یا کسی دیگر سخنگوی رسمی نشود تا در تناوب ماهانه یا هفتگی پاسخ سؤالات و ابهامات را  به رسانه ها بدهند و یکطرفه و قطره چکانی و انتخابی و بعضاً تاریخ گذشته نباشد؟!!

لطفا حتما یادداشت: “آیا بیت رهبری نیاز به سخنگو ندارد؟!”  را در کانال ایتا یا تلگرام بخوانید!

محسن قنبریان