بایگانی ماهیانه: خرداد 1399

خطر احیای سوسیالیزم!

مطالبه حقوق “طبقه کارگر”، نقطه کانونی احزاب کمونیستی بود.

امام خمینی در اولین روز کارگر بعد از پیروزی(۱۱اردیبهشت ۵٨) حزب داس و چکش و همه گروه‌های انحرافی مارکسیستی را با این جمله خلع سلاح کرد:

“حق تعالی مبدأ کارگری و کارگر است[۱]“!

شعار دیگران را از دستشان گرفت و در هاضمه اسلامی و نگاه توحیدی خود ذوب کرد (لینک را مطالعه کنید)

عدالت خواهی، #خانه_زاد_انبیاء[۲] و قاب سر در تشیع و ترجیع بند نهج البلاغه است. سنی و مسیحی درباره امیرالمومنین قبول کردند:”قُتِل فی محراب عبادته لشده عدله”![۳]

اما برخی دوستان حزب اللهی، این شعار و آرمان اساسی را بخاطر چند اشتباه برخی مدعی عدالتخواهی، راحت به کسر و انکسار و حتی فحش و لعنت می‌بندند! طوری که انگار لکه نجسی را از شریعت و ولایت می‌روبند!

اینان زشتی تعابیرشان درباره عدالت‌خواهی را وقتی می‌چشند که بخاطر خودسری‌های عده‌ای بنام ولایت(که رهبری فرمود جگرش را خون می‌کند!)؛ طرف بحثشان، ولایت‌پذیری را بکوبد. از ولایت‌مداری کثیف و لعنتی سخن بگوید!

در حالیکه نه خودسرها، ولایت‌مداران ترازند و نه آنارشیست‌ها و بی‌انصاف‌ها، عدالتخواه! گرچه هردو مدعی‌ترند!

غلبه این رویکرد درباره عدالت، واگذاری شعار و پرچم تشیع به رقیب و احیای دوباره سوسیالیزم و مارکسیست‌های مسلمان در جامعه را در پی خواهد داشت!

محسن قنبریان
۹۹/۳/۱۱

[۱] https://b2n.ir/103118

[۲] ۲۵/ حدید

[۳] http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?nhid=197&npt=9&nht=1

(بدون عنوان)!

عذرخواهی نماینده ولی فقیه در خوزستان از جوان مجروح شده در اعتراضات غیزانیه با پیوست رسانه‌ای ، بهانه‌ای شد تا دو سبک کارگزاری برای انقلاب و نظام از هم باز شناسانده شود:

سبک اول:

نماینده ولی فقیه پیگیر مشکلات آب غیزانیه بود، فرمانده انتظامی میدان هم نبود؛ اما بجای نظام و مسئولین مربوطه از جوان مجروح شده اما حاضر در معترضین جلوی دوربین عذرخواهی می‌کند.

در ماجرای هواپیمای اکراینی هم سرداری رشید جلوی دوربین آمد.  “آبرویش را با خدا معامله کرد”. صراحتا گفت: “اگر گناهی بوده، عناصر ما خبط و خطا کرده‌اند و ما باید پاسخگو باشیم”.

چنین کرد تا تقصیر گردن این و آن و در نهایت کلیت نظام و انقلاب نیافتد.

سبک دوم:

اعتراضات بنزینی آبان ۹٨در برخی شهرها کشته و زخمی‌هایی به جا گذاشت. مثلا در زادگاهم بهبهان ۶کشته و تعدادی زخمی برجای ماند که از متوسط شهرهای پیرامون بسیار بالاتر است.

از خانواده کشته‌ها، بازدیدهایی شد؛ اما از هیچ خانواده یا هیچ مجروحی، کسی عذری نخواست و عواطف جریحه‌دار ماند!

با دستور رهبری معظم انقلاب، قربانیان سه دسته شدند:

  1. جانباختگان از شهروندان عادی و بدون هیچ‌گونه نقشی در اعتراضات که در حکم شهید محسوب می‌شوند.
  2. قربانیانی که در جریان تظاهرات اعتراضی به هر نحوی جان خود را از دست داده‌اند پرداخت دیه و دلجوئی از خانواده‌های آنان.
  3. قربانیانی که بصورت مسلحانه و در درگیری با نیروهای حافظ امنیت کشته شده‌اند مقرر گردید پس از بررسی وضعیت و سوابق خانواده آنان، حساب خانواده‌های موجه و آبرومند از فردی که اقدام به عمل مجرمانه نموده است، جدا شود و خانواده‌های آنان متناسباً مورد توجه و دلجوئی قرار بگیرند.

٭رهبری برای همین قسم سوم نیز بر  “رٲفت اسلامی” و توجه به خانواده‌ها تأکید کردند.

در توشیح این تقسیم بندی قید کردند: “هرچه سریعتر انجام شود”. “نسبت به افراد مشکوک در هر گروه باجهتی که به رٲفت اسلامی نزدیکتر است، عمل شود[۱]“.

حالا سخن از ابتکار عملی از جنس نماینده ولی فقیه در اهواز نیست؛ پرسش از میزان عمل به این دستور صریح رهبری از سوی مقامات شهر و استان است.

لان قریب ۶ماه از آن ابلاغ رهبری(۹۸/۹/۱۳) می‌گذرد. “هرچه سریعتر انجام شود” این حکم در بهبهان -مثلا- چرا معطل و عملا بی‌خاصیت ماند؟!

تفکیک کشته‌ها احتمالا مسئولین شهری را با چالشی از سوی برخی خانواده‌ها مواجه کند؛ اما آقایان توجه دارند عدم تفکیک، همه بار منفی ۶کشته را گردن نظام و انقلاب می‌اندازد؟!

تفکیک قربانیان -بخصوص با رعایت تذکر رهبری درباره رأفت اسلامی با مشکوکین هر دسته- جا گرفتن عمده آنها در دسته اول و دوم را احتمالا در پی داشت. اگر با دلجوئی مناسب و با پیوست رسانه‌ای همراه بود؛ می‌توانست اغلب خانواده‌ها را زیر چتر انقلاب و نظام (ولو معترض به برخی سیاست‌ها) نگه دارد. اما انجام نشدنش اقلا در فضای رسانه‌ای، همه کشته‌ها را عملا در دسته سوم قرار داد؛ که سهمیه خیلی بزرگی از متوسط شهرستان‌ها برای مردم نجیب این شهر و اجحافی بزرگ بر انقلاب بود!

اگر منافقین مسلح -چنانچه ادعا میشود- در اجتماعات بوده‌اند؛ پس از ۶ماه می‌توان گفت کدام کشته، شهید تیر آنهاست و کدام مجروح از ضربت آنها بود؛ تا هزینه همه خون‌ها گردن نظام نیافتد!

اینجا مثل ماجرای موسوم به «شلیک اشتباه» ، حاجی‌زاده رشیدی پیدا نشد که آبروی خود را با خدا معامله کند و بگوید:”ما گردنمان از مو باریکتر است؛ همه مسئولیت کار را می پذیریم”!

جایش از پاسخگویی طفره رفتند، معلوم نشد نهادهای بالادستی برای بررسی موضوع و شناسائی قاصر یا مقصر احتمالی اصلا آمدند یا می‌آیند یا نه؟!

پس ناچارا در افکار عمومی و بدخواهی‌های رسانه‌ای، همه شلیک‌ها درست و بجا، جازده شد!

خانواده‌هایی که به آسانی می‌شد پیگیر قانونی خون جوانشان باشند؛ خوراک‌رسان به رسانه‌های معاند قرار داده شدند!

ین دو سبک کارگزاری برای انقلاب اسلامی است:

سبک اول، مسئولیت را خود گردن می‌گیرد و “سر خم می سلامت، شکند اگر سبوئی”، شعارش است.

سبک دوم، نظام را سپر خود می‌کند و زبان حالش به قول شاعر طنزپرداز این است:

به آب روشن میّ عارفی طهارت کرد

و رفته رفته به این کار زشت عادت کرد!

محسن قنبریان
۹۹/۳/۶

[۱] http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=44322

نسبت ولایت – عدالت۲(تکمله)

برخی اهل فضل تذکر دادند که محل نزاع در تقدم ولایت یا عدالت، عدالت فقهی و اخلاقی در شخص ولیّ نیست، عدالت اجتماعی در حکمرانی ولیّ است. در قسمت اول ویدئو نسبت عدالت اخلاقی با ولایت بررسی می‌شود که عادل بودن یعنی اهل گناه و مانند آن نبودن، بر ولایت مقدم است؛ اما از عدالت اجتماعی و عدالت گستری او در حکمرانی سخنی گفته نمیشود در حالیکه این محل نزاع و بحث بین طرفین است!

در پاسخ عرض میشود همان سخن برای عدالت اجتماعی و عدالت در حکمرانی هم قابل تقریر است بدین بیان:

برای یک موجود دو دسته علت قائل میشوند:

  1. علل ماهیت: که ذات آن موجود را تشکیل می‌دهد. ماده و صورت اشیاء علل ماهیت‌اند. اگر ولایت قابل انحلال به “عدالت اخلاقی” و “فقاهت” باشد، ایندو علل ماهیت ولایتند که بحثش در ویدئو گذشت.
  2. علل وجود: علت فاعلی و علت غائی اشیاء را علل وجودش می‌خوانند.

“غایت” آن چیزی است که شیئ برای آن است. وقتی بشکل ذهنی نزد فاعل می‌آید نامش میشود “علت غائی”. علت غائی است که فاعل را به فعل واداشته و در واقع فاعلش می‌کند. درو کردن گندم غایتی است که از اول کشت در تصور و انگیزه کشاورز بوده و او را به کار کشت واداشته است.

علت غائی ارسال رسولان و تأسیس ولایت به حسب آیه شریفه “لیقوم الناس بالقسط”، برقراری قسط و عدالت اجتماعی است.

پس اقامه قسط است که ولیّ را ولیّ می‌کند. به تعبیر دقیق‌تر وقتی شخصی تلبسش به عنوان ولایت درست است و حقیقتا ولیّ است که غایت قسط اجتماعی را نشانه گرفته باشد و در افعالش از جمله حکمرانی آنرا طلب کند (مطالبه عدالت اجتماعی).

پس باز عدالت بر ولایت مقدم است اما نه تقدم جزء و کل بلکه تقدم علت غائی و نقش آن در علت فاعلی.

کوتاه سخن اینکه کسی ولیّ نام نمیگیرد، مگر در سر سودای عدالت اجتماعی و اقامه قسط داشته باشد.

این عدالت‌خواهی هم باید بالفعل و در حال باشد نه تعطیل و معوق به آینده. چون در غیر این صورت تلبّس به اقامه قسط مَجاز خواهد شد و مجاز علت غائی نمیشود.(دقت کنید)

حال در مقام اثبات و رفتارهای عدالت طلبانه، این ولیّ عدالت‌خواه است که راهنمای عمل به اولویت‌ها میشود؛ را در ویدئو مشاهده کرده‌اید.

محسن قنبریان
۹۹/۳/۴

بیشتر بدانید:

برای جلوگیری از تطبیقات نابجا در ویدئوی «نسبت ولایت و عدالت» لینک های زیر را هم مشاهده و خود قضاوت کنید:

  1. http://panahian.ir/post/546
  2. http://panahian.ir/post/329
  3. http://panahian.ir/post/1045

۰۵/ ابتکارات مبارزه با اسرائیل در جهان

ابتکار منحصر بفرد غزه!

مردم غزه با توالد مانع نسل کشی اسرائیل شده اند!
منطقه غزه با داشتن ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر جمعیت رتبه سوم تراکم جمعیت در زمین است.

به گزارش پایگاه “ورلد بولتین” ، وزارت بهداشت غزه اعلام کرده در مقابل کشته شدن ۲۰۰۰ فلسطینی در حملات اسرائیل، ۴۵۰۰ نوزاد از ابتدای حملات اسرائیل به نوار غزه متولد شده اند!

برای دریافت در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید

۰۴/ ابتکارات مبارزه با اسرائیل در جهان

تعهد دسته جمعی هنرمندان موسوم به “بخاطر فلسطین متعهد شو”!

ابتدا نشریه گاردین از آن خبر داد:
۶۰۰ اندیشمند و هنرمند انگلیسی با امضای طوماری خواستار تحریم و قطع هرگونه روابط فرهنگی با اسرائیل شدند.

https://www.theguardian.com/world/2015/feb/13/cultural-boycott-israel-starts-tomorrow

این هنرمندان حامی فلسطین، متعهد شدند: هیچگونه دعوت رسمی یا جوایز نقدی از سوی اسرائیل یا موسسات مرتبط با او را قبول نکنند. در هیچیک از مراسمات موسیقی، نمایشگاه، جشنواره، کنفرانس و حتی کارگاه های هنری اسرائیل شرکت نکنند.

برخی مثل برایان اینو استفاده از آهنگهای خود را هم توسط گروه‌های اسرائیلی در اروپا ممنوع کرد.

http://www.kiosktimes.ir/news/131113/

امضاء این متعهدین در اروپا به ۱۲۰۰ هنرمند رسید.

برای دریافت در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید

۰۳/ ابتکارات مبارزه با اسرائیل در جهان

ابتکار گروه “یهودیان ضد کشتار” علیه کودک کشی اسرائیل:
آتش زدن نمادین تعدادی عروسک جلوی ساختمانهای اداری اسرائیل در سراسر جهان.

این اقدام اولین بار در ۱۲ ژوئیه مقابل موزه یادمان هولوکاست در اسرائیل برگزار شد که پیام هولوکاستی اسرائیلی علیه فلسطین را به دنیا بفرستد.

سپس این گروه از مردم آزادی خواه سراسر جهان خواست تا این اقدام را در کشورهایشان جلوی سفارت اسرائیل شبیه سازی کنند.
و با استقبال مردمی جالبی مواجه شد.

برای دریافت در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید

آب از دهان، آب از چشم

برای دریافت در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید

گرسنگی دنیا و اشتهاء به لذائذ آن، “آب از دهان” جاری می کند؛ فقر معنوی و اشتیاق به مقامات آن، “آب از چشم” جاری می کند.
(شبهای قدر ۹۹)

۰۲/ ابتکارات مبارزه با اسرائیل در جهان

طرفداران تیم فوتبال سلتیک اسکاتلند در بازی مقابل اسرائیل پرچم بزرگ فلسطین را در اعتراض به اسرائیل به اهتزاز در آرودند.

یوفا(اتحادیه فوتبال اروپا) باشگاه سلتیک را بخاطر پرچمهای برافراشته فلسطین که برای نهمین بار در ۵ سال گذشته بود جریمه کرد.

صدها کودک فلسطینی اردوگاه الدهیشه در کرانه باختری در اقدامی نمادین پول توجیبی خود را به باشگاه سلتیک هدیه کردند تا جریمه ی اقدام حمایت از فلسطین را به یوفا دهد.

هواداران سلتیک نیز در مقابل، ستادی برای حمایت از فلسطین تشکیل و از تیم خود خواستند یک بازی ترتیب داده و عوایدش را به فلسطینی ها اختصاص دهد.

برای دریافت در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید

۰۱/ ابتکارات مبارزه با اسرائیل در جهان

احمد یاسین هنرمند فلسطینی، مقاومت را روی کاکتوس ها نقاشی کرد که نماد مشقت و صبر است تا اینگونه بیشتر نظر جهانیان را به مقاومت جلب کند.