بایگانی ماهیانه: آبان 1398

معماری در عرف قرآن (۱)

نسبت “عمارت”با “بناء”، نسبتِ “عم٘ر” با “بدن ” است.

یک ساختمان -حتی هنری- عمارت در اصطلاح قرآن، نمی‌شود؛ چنانچه یک بدن بدون روح، عمر ندارد.

این حیات عارضی به بناء را صرف “تجسد فرهنگ” به آن نمی‌دهد؛ “معتمر” (عمره گذار) و “زائر” هم نقش اساسی دارند.

مشرکین ممکن است بر مساجد، بناء بسازند اما نمی‌تواند آنرا عمارت دهد. (آیات ۱۷و ۱٨توبه)

  • در یک عمارت اسلامی، توریست و زائر و نماز گذار بالسویه نیست. اولی فقط “تماشاگر” است؛ اما دومی “نقش آفرین” است.

اثر در علت مادی:

ماده اولیه یا بیس کار یک عمارت اسلامی، قطعه‌ای مناسب از زمین و مصالحی مرغوب نیست. بیس کار، “ارتباطی انسانی-ایمانی” با “قطعه‌ای از زمین” است. جوانمردان مومنی با یک غار، ابراهیم و هاجر و اسماعیل با قطعه از زمین، مجموعه‌ای مناسبات ایمانی در متراژی از زمین کوفه(که مسجد کوفه شد)، فداکاری و شهادت سیدالشهدا و اصحابش در مساحتی از زمین کربلا که موجب برتری آن زمین شد(طابت الارض التی فیها دفنتم).

اینها سرجمع، ماده و بیس کار معماری اسلامی می‌شوند.

کمترین ارتباط انسانی با خاک و زمین، نیت مومنانه وقف است که واقفی برای وقف زمینی برای مسجد می‌کند و آنرا از زمین‌های همجوار متمایز می‌کند.

در عنصر مصالح هم اثر می‌کند:

مثلا امیرالمومنین در خطبه قاصعه برای عمارت کعبه برای برترین معمار (ابراهیم) مثال می‌زند که از سنگ‌هائی استفاده کرد که نه نفعی می‌رسانند نه ضرری؛ نه می‌بینند نه می‌شنوند! یعنی سنگ‌های کم ارزش.

چرا؟ چون غایت از این عمارت یک مکان توریستی نیست ؛جاذبه گردشگری نباید عامل جذب مردم بدین‌جا شود (حتما این قطعه خطبه قاصعه نهج البلاغه را ملاحظه کنید). پس غایت، در انتخاب مصالح هم اثر گذاشت.

از همین جا می‌توان ادعا کرد مثلا “مسجد روی آب” ایده خلاقانه و خوبی است اما جایش در کیش نیست؛ تا مسجد، قسمتی از پازل جاذبه گردشگری آنجا شود. جایش روی آب‌های اروند و هور است! جائی که غواصان دفاع مقدس مظلومانه با دست بسته زنده به گور می‌شوند.

این ذوق شارع بود که حوادث ایمانی بزرگ در قطعات زمین را بیس کار و ماده اولیه عمارت یک مسجد می‌کرد مثل مسجد غدیر، مسجد اُحد و ده‌ها مسجد دیگر که حاجیان در زیارت دوره در مدینه می‌بینند.

امام(ره) این ذوق شارع را در آن فرهنگ عمارت قرآنی بسیار عالی داشت که به آستان قدس دستور داد قبر شهید مدرس را تجدید بناء کنند (۲۸شهریور۶۳)

یا درباره مصلای تهران تٲکید کرد یادآور مساجد ساده صدر اسلام باشد.

اثر درعلت صوری:

چنانچه در ویدئو بیان شده، طواف و سعی و… می‌گوید بیت الحرام چه نقشه و صورتی داشته باشد.

مقامات مسجد کوفه و اعمال آنها، روی میز یک مهندس زبر دست و آشنا با ذوق قرآن، به او الهام می‌دهد نقشه و صورت این عمارت چگونه باشد؟

مثلا در زیارت امیر المومنین از وقت دیدن قبه، عمل بیان شده تا رسیدن به عتبه و بوسیدن آن؛ حتی قبله، پشت سرت باشد بعد روبه کربلا کن و قبله بین دو کتفت باشد و…؛ اینها به معمار اسلامی می‌گوید نقشه و صورت چگونه باشد؛ نه اینکه بنائی با نقشه‌ای دلخواه خود بسازد و بگوید بروید زیارت! برعکس زیارات مٲثور را ببینند متناسب با آن نقشه بکشد.

اینها نمونه‌هائی از تعامل حدیث و فقه با معماری است. نتیجه این می‌شود که محصول معماری در ماده و صورت مورد پذیرش دین و متناسب با ذوق شارع باشد.

استفاده از گچ کاری در قبور آری یا خیر؟ طلا اندود کردن سقف و دیوار آری یاخیر؟ همه در حدیث یا فقه ما مطرح شده است.(در پیوستی دیگر اشاره خواهم کرد).

پیوند “دریافت برنامه «شب معماری»”

مصاحبه/ در رابطه با ولایتعهدی امام رضا(ع)

خبرگزاری میزان مصاحبه‌ای صورت داده است با حجت الاسلام قنبریان در رابطه با ولایتعهدی امام رضا علیه السلام. متن این مصاحبه را در ادامه مطلب می‌توانید مطالعه نمایید.

ادامه خواندن مصاحبه/ در رابطه با ولایتعهدی امام رضا(ع)

سخنرانی/ حسن علیه السلام، خضرِ آلِ محمّد صل‌الله علیه و آله

سخنرانی با عنوان «حسن(ع)؛ خضر آل محمد(ص)» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

 

  • امام صادق(ع) صلح او را نمونه سوراخ کردن کشتی مساکین توسط خضر خواند…

  • در زیارت دوشنبه او را “العالم بالتٲویل” می‌خوانیم…

دریافت سخنرانی «حسن علیه السلام، خضرِ آلِ محمّد صل‌الله علیه و آله» / “دریافت از نشانی کمکی

تظاهرات مقابل خانه امام رضا(ع) یا زیدالنار؟!

 

فرمایش آقای رئیس جمهور -که چند سال است این قرائت را از ولایتعهدی امام رضا(ع) تکرار می‌کند- دو ایراد اساسی دارد:

۱٫      تاریخ را ژله گرفته که به خواست ایشان فرم می‌گیرد! قبول ولایتعهدی و رفتن با “ابرقدرت به تمام معنا” با وجود “جائر بودن”، بخاطر “مصلحت اسلام و مردم”؛ هیچ شباهتی به وضع ایشان ندارد .
نه فقط بر اساس اسناد تاریخی بلکه براساس صحیح‌ترین روایات از خود امام رضا(ع)، قبول ولایت عهدی از سوی امام مشروط به
:
۱. “ عدم تعهد ” نسبت به آن ابرقدرت بود(روایت صحیح السند معمّربن خلّاد از امام رضا)[۱]. یعنی شرط کرد در انفاذ هیچ حکم آن ابرقدرت همکاری نکند و هیچ را امضاء نکند.
۲. “ تعهد نسبت به انقلابیون و مبارزینِ با آن ابرقدرت، در اقصی نقاط جهان اسلام“.
وقتی به حسب روایت صحیح، مأمون از حضرت می‌خواهد که به مطیعین‌شان -که در نواحی مختلف دست به قیام زده‌اند- نامه بنویسند(و آنها را به سازش دعوت کنند)، امام قبول نمی‌نماید و تازه می‌فرماید: “این ولایت عهدی نعمتی بر من نیافزوده؛ نامه‌های من در شرق و غرب امپراطوری نفوذ داشت
[۲]“!(
یعنی آری این نفوذ را دارم اما برای منافع شما چنان نمی‌کنم
.
وجدان عمومی و حافظه تاریخ درباره این “شباهت‌سازیِ” آقای روحانی بین خود و امام رضا(ع) قضاوت خواهد کرد؛ که آیا رویکرد ایشان و در آمدن با ابرقدرتی که خود جائرش می‌داند و فقط بخاطر مصلحت اسلام و مردم حاضر است خود را قربانی کند؛ این دو عنصر ولایتعهدی امام رضا(ع) را دارد؟! یعنی
:
۱. از عدم تعهد نسبت به رویههای آن ابرقدرت برخوردار است؟! یا هر کنوانسیون و معاهدهای را خواستند، متعهد میشود؟!!
۲. از تعهد نسبت به مبارزین اسلام در یمن و فلسطین و سوریه و عراق مقابل منافع این ابرقدرت، برخوردار است؟!
یا درخواست مأمونِ عصر برای استفاده از نفوذ انقلاب اسلامی برای به سازش درآوردن جبهه مقاومت، قابل بررسی و معامله است؟!

۲٫      اگر قرار است شبیهی تاریخی برای رویکرد ایشان یافته شود؛ آن “زیدالنار” است نه امام رضا(ع)!
باز به حسب گزارش احادیث عیون اخبار الرضا
[۳]زید برادر امام رضا(ع)، منفعت طلبی خودبرتربین بود؛ در دوره‌ای بخاطر منافع، دست به تندروی و شورش علیه ابرقدرت عباسی زد وخانه‌های آنها را در بصره را آتش زد و معروف به “زیدالنار” شد. لکن کمی بعد مثل انقلابی‌ای بریده، با مأمون ساخت. به مأمون گفت: “اگر بار بعد خواستم خانه‌هائی را آتش بزنم، خانه دشمنان شما را آتش می‌زنم[۴]. بعدتر از ندیمان و همنشینان ابرقدرت عباسی شد[۵](
امام رضا(ع) آن تندروی آن روز و آتش افروزی بر بی‌گناهان و این سازشکاری امروز را نکوهش و تا آخر عمر با او قطع ارتباط کرد و بدو فرمود: “اینها [ابرقدرت عباسی] با پیروان ما بخاطر محبت و اعتقادشان به ما، دشمنی می‌کنند و خون و مالشان را حلال می‌شمارند؛ مراقب باش با اسائه و کم گرفتن آنان، به خود ظلم می‌کنی و حقت [که منتسب به خاندان عترتی]را باطل می‌کنی
[۶]“(

آقای روحانی بهتر می‌داند چه کسی در ایام اختیار داری امور جنگ به تولید سلاح هسته‌ای بی‌میل نبود! سال ٨۵ نامه محرمانه فرماندهی نظامی را منتشر کرد که در آن پیروزی منوط به “قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاح‌های لیزر و اتم” خوانده شده بود! انتشار آن نامه، اعتراف، تلقی و بهانه غرب برای صدور ۵ قطنامه شورای امنیت ظرف سه سال علیه کشور شد!

آقای روحانی دست راست و وارث همان کس بود که تا ۹۴ هم رفتن به سمت سلاح هسته‌ای را -علیرغم فتوای صریح رهبری- ممکن می‌شمرد و به حسب گزارش سایت رسمی خودش گفت: “این درست است که ما اجازه رفتن به طرف سلاح هسته‌ای را نداریم ولی اگر شرایطی پیش بیاید و ضرورت پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند قدرت ما محفوظ است[۷]“!(

روزی دیگر از پایان عصر موشک گفت و امضای کری را ضمانت خواند!

حالا بگویند شباهتشان به زیدالنار بیشتر است یا امام رضا(ع)؟!

اگر در خانه کسی تجمع نیکو باشد جلوی خانه زیدالنارهاست نه امام رضا(ع)!

 

محسن قنبریان
۹۸/۸/۳


[۱] الکافی ج٨ص۱۵۱

[۲] همان

[۳] عیون اخبارالرضا ج۲باب۵٨ص۲۳۲و۲۳۵

[۴] همان

[۵] همان

[۶] همان

[۷] سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی ۴آبان۹۴کدخبر۸۰۲۳۴

 

 آقای پرزیدنت! “حدیبیه” با “حاء” است یا “هاء”؟!

جناب رئیس جمهور فرموده‌اند: “در جریان صلح حدیبیه، تندروها در مقابل آن قرار گرفتند و به پیامبر طعنه می‌زدند که عجب صلح نامه‌ای امضاء کرده‌ای که حتی در آن از عنوان رسالت نیز صرف نظر کردید”

http://www.president.ir/fa/111911

آقای روحانی از اول برجام اصرار دارند از مناسبت آخر صفر برای تئوریزه کردن رویکردش درباره آمریکا استفاده کند و فعلا از ۲۳سال پیامبری فقط با صلح حدیبیه کار دارد.

بسیار خوب، بیایید کمی در “وجه شباهت” مذاکرات ایشان و حدیبیه مرور کنیم. فقط و فقط از بینات استفاده کنیم:

  • حدیبیه، پس از جنگ احزاب و اجتماع همه دشمنان علیه پیامبر بود.
    ما هم چنین وضعیتی را گذرانیدیم؛ قطعنامه‌ها و اجماعات ساختگی قدرت‌های دنیا علیه ما. (نتیجه بماند)
  • سلّمنا تعهدات برجام مثل توافق حدیبیه(!)؛ و طعنه‌ها به برجام و آقای رئیس جمهور، مثل طعنه‌های تندروها [فی الواقع سازشکاران] به پیامبر(ص)!
  • مفاد و تعهدات برجام توسط ترامپ و هم اروپا نقض شد؛ چنانچه تعهدات حدیبیه توسط اشراف قریش.

آقای رئیس جمهور بگویند سال بعد از حدیبیه، پیامبر چه کار کرد؟

آیا فقط یک سال بعد از مذاکرات و توافق، بخاطر نقض تعهدات از سوی طرف مقابل، پیامبر مکه را فتح نکرد و انا فتحنا لک فتحاً مبینا اتفاق نیافتاد؟!

آقای روحانی پس از نقض تعهدات آمریکا و اروپا چه کرد؟! بعد از چند سال باز مثل روز برجام میخواهد قصه حدیبیه بخواند؟!

آقای پرزیدنت! امروز شما، دیروز نقض حدیبیه است؛ بگو برنامه “فتح مبین”ات چیست؟!

یک حدیبیه دیگر؟!!

احتمالا -به قرائن موجود در همین سخنان امسال‌تان- زدن پهپاد آمریکائی و عقب‌نشینی در سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا را هم صدمه به برجام می‌دانید نه فتح مبین!

واقعا حدیبیه با “حاء” است یا “هاء”؟!

دریافت برنامه «شب معماری»

برنامه «شب معماری» شبکه چهار، با موضوع «آینده پژوهشی اماکن زیارتی» با دعوت از حجت الاسلام قنبریان چهارشنبه مورخ یک آبان‌ماه۱۳۹۸ پخش شد. این مطلب جهت بازدید و دریافت این برنامه منتشر می‌شود.

 ‌

دریافت برنامه «شب معماری» با حضور حجت الاسلام قنبریان [کیفیت ۱۴۴p | کیفیت ۲۴۰p ]

مشکل‌ترین درس، سخت‌ترین عبرت!

“فروپاشی سیاسی” دوره امام مجتبی(ع) از شکست نظامی نبود؛ محصول کار “مُـدهنـون” و “مُـرجفـون” در طبقه خواص بود!

مدهنون[۱]

در لغت، روغن مالان[به فارسی : ماست مالان!] و در اصطلاح “سازشکاران” ترجمه می‌شود.

بدنه مردم، سازش نکردند؛ “سران میدان “، پنهانی با دشمن بستند! مَح٘رم‌ترین‌ها، نزدیک‌ترین‌ها به امام (مثل عبیدالله بن عباس)، با سابقه‌ی کارگزاری امیرالمومنین و پدر دو شهید بودن، مخفیانه با دشمن بستند! دو بچه‌اش را بُسر بن ارطاه -تروریست دولت اموی – کشته بود؛ اقلا از این حیث باید مقاومت می‌کرد. اما صبح دیدند برای نماز نیامد؛ شبانه بازی خورده و ” پناهنده” شده بود!

مرجفون[۲]

رجفه، تکانه های سخت را گویند. مرجفون کسانی‌اند که با حرف‌هایشان، جامعه را دچار تکانه و تلاطم می‌کنند.

“ترساندن از دشمن” یک سنخ رجفه است. “بی اعتماد کردن توده مردم به ارکان” سنخ دیگر است.

مثلا شایعه می‌ساختند، فلان امیر یا وزیر سازش کرده و به دشمن پیوسته است!

عجیب‌ترین قسمت ماجرا این بود که برخی شایعاتِ مرجفون، کمی بعد درست در می‌آمد! واقعا آن امیر سازش می‌کرد!

اما زودتر گفتنش مقاومت را بهم می‌ریخت؛ یأس می‌پراکند و زمینه تلاطم و آشوب می‌شد طوری که به خیمه خود امام هم ریختند…

عبرت ماجرا این است که در عین مراقبت مومنانه از سران و خواص -که نکند پنهانی با دشمن ببندند و سازش کنند یا حتی در بزنگاهی حساس سراغ تابعیت دوم‌شان روند-در عین حال با پخش شایعات و اتهامات ثابت نشده درباره برخی مظنونان رده بالا، دل مردم را خالی نکنیم!

القاء شود سران نظام، انگلیسی و آمریکائی‌اند و پشت پرده بسته‌اند و آتیه خود و فرزندان را تدارک کرده‌اند؛ رجفه و تکانه بزرگی در جامعه می‌آفریند گرچه محال نیست برخی عاقبتشان چنان شود!

دشمنی که پیروزی نظامی را ممتنع می‌دانست، فقط با این دو عنصر، شیرازه سپاه امام را کشید و او را مجبور به مذاکره کرد!

توجه: از مدهنون به مرجفون پناه نبریم و از مرجفون، به ساده‌باوری نسبت به مدهنون کشیده نشویم!

حفظ این توازن، از مشکل‌ترین درس‌ها و سخت‌ترین عبرت‌های ۲۵۰سال امامت است که آموزگارش امام مجتبی(ع) است.

برگرفته از سخنرانی ۷صفر۹٨،هیأت صاحب العصر(ع)-اراک

[۱] متخذ از آیات ۹ قلم و ٨۱ واقعه

[۲] متخذ از آیه ۶۰ احزاب

نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا

  1. روزی متشرعه، بودن قبر امیرالمومنین(ع) در یک قصر را مذموم می دانستند!
    تازمان امام کاظم(ع)-به جز دوره کوتاهی در عصر امام صادق(ع)- قبر حضرت مخفی بود. بین شیعیان اختلاف بود که آیا در مسجد کوفه است یا در قصر یا در اراضی نجف؟!
    حسن بن جهم نزد امام کاظم(ع) احتمال قصر را چنین باطل کرد: “به آن قائلین جواب دادم که: خداوند هرگز قبر امیرالمومنین را در قصر و خانه‌های ظالمین قرار نمی‌دهد”!
    امام(ع) بر استدلال او صحه نهاد و مذهب او را ستود.[۱]
    معلوم است حسن بن جهم بین حیات ظاهری و پس از شهادت امام و محل سکونت و امارت امام با مزار ایشان فرقی ننهاده است؛ چرا که حضرت وقتی وارد کوفه شد و از او پرسیدند: در کدام قصر منزلتان دهیم؟!
    فرمود: “مرا در کاخ فساد منزل ندهید[۲]
    واضح است، سیره مسلمین بر اصل قبر و مزار داشتن و تعمیر قبور ائمه(ع) دائر بوده است. امام صادق(ع) به ابی عامر الساجی -واعظ اهل حجاز- از پیامبر(ص) روایت کرده بود که به علی(ع) فرموده بود: “هرکس قبور شما را تعمیر کند کٲنه سلیمان را دربناء بیت المقدس یاری کرده است[۳]
    ملا احمد نراقی از کثرت روایاتی که در ابواب زیارات وارد شده و در آداب زیارت تصریح به “ایستادن برباب روضه” یا قبله یا ناحیه مقدسه دارند و از “اذن گرفتن برای دخول” و”بوسیدن عتبه” و”دعا وقت دیدن قبه” می گویند؛ استفاده کرده که اینها همه متوقف بر بناء و عمارت بر قبورند و دلالت بر فضیلت بناء بر قبور ائمه(ع) دارد[۴].
    از اینروست که فقهای بزرگ، استحباب تعمیر و زیارت قبور ائمه را “نزدیک به ضروری مذهب” بلکه ضروری اسلام می شمارند[۵].
    – نکته اینجاست که علیرغم این وضوح و بداهتِ فضیلت مزار و عمارت برای معصومین، شیعیان نزدیک به امام، درون قصر وکاخ واقع شدن آنرا خلاف شأن امام و اراده الهی می دانسته اند و امام(ع) هم این ارتکاز را تأئید می کرده است.
  2. دوره ای مشاهد مجلّل در عرف متشرعه از مصادیق تعظیم شعائر شد!
    بیش از هزار سال بعد فتوای فقهای بزرگ شیعه چنین شد: “زینت دادن مشاهد مشرفه به قندیل طلا و نقره و طلا باف کردن پرده و روپوش ضرایح مقدسه جایز است[۶]
    این فتوا -که دیگر مشهور فقهای متأخر است- خروج از اسلام اصیل و تشیع علوی نیست بلکه بخاطر جایگاه دخالت عرف در تعیین مصادیقِ “تعظیمِ” شعائر است.
    در عرف گذشته، شیعه مکتب اعتراض بود و با ائمه جور و غاصبین حق امام حتی در ساخت مسجد همکاری نداشت.[۷]
    لذا هیچ گزارشی از همکاری ائمه و شیعیان با برخی شاهان عباسی -که بخاطر تزویر و مشروعیت بخشی به غصب خود به نوسازی و تعمیر و توسعه حرم سیدالشهداء(ع) روی آوردند- در دست نیست[۸]. قبر معصوم را در بیابان بهتر از بودن در کاخی شبیه کاخ ظالمین می دانستند.
    اما وقتی درغیبت معصوم، خود دارای جامعه مستقل و سلسله سلاطین شیعی شدند-که آنها را از مخالفین جدا و حفاظت می کردند- دیگر آن سخت گیری نبود.
    سلاطین شیعی برای ایجاد “هویت واحد ملی” و”انگیزش برای مقابله با مخالفین” (مثل ازبک‌ها وامپراطوری عثمانی و…)، اعتقاد مردم به ائمه وزیارت را گسترش دادند. بعض آنها از سر اخلاص و برخی به تظاهر؛ گاه واقعا به قصد زیارت وگاه در ضمن لشکر کشی یا شکار و تفرّج، به زیارت می رفتند. هدایای نفیس به حرم می دادند؛ وقف می کردند، آبادانی و امنیت مسیر و شهرهای زیارتی را موجب می شدند[۹].
    “تعظیم” شعائری مثل مزار معصومین، دستور قرآن بوده و هست [۱۰] اما اینکه “تعظیم” به چیست؟! اقلا به مبنائی فقهی، “با عرف زمانه” است.
    وقتی سلطان شیعی، شأنی دارد وکاخ و تشریفات خاص برایش، تبذیر و اسرافِ خلاف شأن نیست (قدیلیق بالسلطان مالا یلیق بغیره)؛ بطور طبیعی امام معصوم از او او٘لی به چنین شأن و منزلتی می شود. در کنار نادرشاه و شاه عباس(مثلا)، شاه نجف و شاه خراسان هم وارد ادبیات شیعی می شود. لذا در کنار قصرهای عالی قاپو و هشت بهشت و چهل ستون و…، حرم‌های معصومین هم به شکل مجلّل و باشکوه تر از آن قصرها تجدید بنا، تعمیر و توسعه می یابد.
    عرف این دوره گنبد و بارگاه طلائی و ضرایح نقره ای با انواع زیور آلات را “شأنِ مزار معصوم” و از مصادیق تعظیم شعائر می داند؛ لذا فقهاء هم آنرا منع نمی کنند؛ چون دلیلی خاص از کتاب و سنت بر منع نیافته اند.
  3. عرف پیش رو، توسعه و بزرگی حرم‌ها را با سادگی آنها خواهد خواست!
    روایات متعدد شیعی برای عصر ظهور دو عنصرِ “توسعه ی فوق العاده” اما “باسادگی” و دور از زخارف مساجد و عتبات عراق را خبر می دهد:
    ۳_ پس از استقرار حضرت حجت(ع) در کوفه، مردم به ایشان می گویند: پسر رسول خدا نماز پشت سر شما برابر نماز پشت سر رسول خدا(ص) است و این مسجد گنجایش ما را ندارد.
    حضرت جواب می دهد: برایتان چاره ای می کنم(یا زیادش می کنم). پس به سمت نجف(الغری) خارج شده و حدود مسجدی با ۱۰۰۰درب را معین می کند که گنجایش همه مردم را دارد و بر آن ساختمان محکمی بنا می شود[علیه ٲصیص][۱۱] سپس از پشت قبر امام حسین(ع) نهری حفر می کنند که آب آن به اراضی نجف و کوفه رسیده و در نجف بریزد. روی آن نهر در راه‌ها، پل‌ها وآسیاب‌ها می‌سازند؛ طوری که پیرزنی زنبیل به سر گندم می برد تا در کربلا آن را آرد کند[۱۲]
    – در چند روایت دیگر خبر از این مسجد ۱۰۰۰دربی و اتصال خانه های کوفه به نهر کربلا و حیره است.[۱۳]
    به حسب روایات وقت ظهور همه مومنین به این شهر اقبال خواهند کرد.[۱۴]
    – از قرائن متعدد در این روایات بدست می آید که ظاهرا طرح جامعی قبر امیرالمومنین(ع) را به حرم سیدالشهداء(ع) متصل می کند و مسجدی بزرگ با۱۰۰۰درب بین این دو قرار می گیرد ؛که حتی در طول دوره ظهور و دوره رجعت توسعه هم می یابد.[۱۵]
    ۲٫۳_ اما عنصر سادگی و دوری از زخارف:
    -“…بدرستی که قائم ما وقتی قیام کرد مسجد کوفه(کنونی) را می شکند[۱۶]
    -“…مسجد کوفه را می شکند(ویران می کند) و می فرماید: رسول الله(ص) فرمود: مسجد باید داربستی مثل چوب پوش برادرم موسی باشد[۱۷]
    -“همه مساجد را مثل عهد رسول الله(ص) بدون کنگره و با دیوار هموار و بدون اِشراف خواهند کرد”[۱۸]
    این اقدامات به حسب همین روایات وظیفه فعلی شیعیان نیست[۱۹]؛ لکن آینده پژوهی مستند به این روایات اقتضاء دارد به مختصات آن زمانه و عرف آن دوره توجه شود؛ توسعه و تعمیر عتبات -که متناسب با چند صدسال آتی بنا می شوند- ناظر بدان، مهندسی و معماری شوند.
    هر واقف و ناذری دوست دارد مال او به گونه ای صرف شود که تا عصر ظهور امام قائم(ع) برپا و مورد استفاده ی خیل زوّارِ عصر ظهور باشد نه با ظهور حضرت، ویران یا در معرض تلف واقع شود!
    صدای “تغییر تدریجی عرف شاه زده‌ی” افشاری و صفوی با شروع انقلاب اسلامی مستضعفین در ایران شنیده شد.
    برخی اشکال ها به زخارف اضافی در اماکن مقدس را نباید یکباره متهم به وهابی گری و مذهب گریزی کرد؛ بلکه باید آنرا در کنار ازدیاد میلیونی زوّار در کشور و هم زیارت اربعین دید که خبر از تغییر تدریجی عرف گذشته می دهد.
    دور نیست که عرف، تعظیم مزار معصومین را “به کثرت زوّار آن” در ایام الله ببیند، نه صرفاً شکوه و جلال صحن ها و ایوان‌ها؛ از همین روست که توسعه و جاداری و امکانات مناسب برای زوّار چند ده میلیونی جهانی، بر افزودن ایوان‌های طلا و قنادیل گران و مانند این کارها تقدیم و اولویت می یابد.
    گسترش موقوفات در مسیر نجف وکربلا -که مسیر زیارات پیاده باشکوه نیمه شعبان و عرفه و اربعین شده است- از وقف خشت طلای بازمانده از عرف گذشته پراهمیت تر خواهد شد و قس علی هذا…
  • حال چگونه در طرح های جامع توسعه عتبات برای ۵۰۰سال آینده می توان جای این آینده پژوهی و روند پژوهی ها را خالی دید؟!
  • تولیت ها وستاد بازسازی ها میتوانند فقط متأثر از عرف گذشته طرح هایی برای سده های آتی طراحی و اجرا کنند و حداکثر افزایش جمعیت را لحاظ کنند؟!

مدینه الزائرهای مسیر پیاده روی نویدهای خوبی از این توجه است که امیدواریم در طرحی جامع و براساس آن آینده پژوهی کامل شیعی در حال انجام باشد.

– مطالب مرتبط:

۱. تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

۲ . قرآن مطلا و قرآن اسیر

۳ . چالش شعائر

محسن قنبریان
۹۸/۷/۲۷

ادامه خواندن نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا

سخنرانی/ قطعه‌خوانی کتاب «دو امام مجاهد»

سخنرانی بی پرده از انقلاب؛ قطعه‌خوانی کتاب «دو امام مجاهد»، ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان می‌باشد. این سخنرانی به تاریخ هفت شهریور ۱۳۹۷ انجام شده است.
در نظر داشته باشید صوت، ناقص است و همچنین دارای کیفیت پایینی می‌باشد.

دریافت سخنرانی بی‌پرده از انقلاب؛ قطعه‌خوانی کتاب «دو امام مجاهد» / “دریافت از نشانی کمکی