بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

ظهور، پایان ایمان٘ کاسبها!

اگر “ریشه‌کنی” کفر از جهان، مختص ظهور باشد؛ “ذلیل شدنش” مقابل دولت مسلمین، به دست اموی و عباسی هم اتفاق افتاده چه رسد به دولت صالحان!

اما نفاق و ایمان٘ کاسبی ظاهرا فقط در دولت کریمه او ذلیل می‌شود(دعای افتتاح).

راههای طی شده:

  1. ذلیل کردن اسلام، برای ذلیل کردن منافق!
    گفته‌اند و باز می‌گویند: اصلا اسلام، حکومت نداشته باشد، تا عده‌ای بخاطر غنائم آن، منافق و دوچهره نشوند!
  2. ذلت نفاقِ ویترینی و منافق رسمی!
    در اسلامِ عزیز و دارای حکومت و جهاد و شهادت، علیه نفاق خطبه و بیانیه زیاد بخوانند. هر برهه، جریان و عده‌ای -که شاخک کفر یا بغی‌شان بیرون زده- از تریبون‌ها، به نفاق معرفی شوند؛ تا نفوذشان در حاکمیت کم و در افکار عمومی ذلیل شوند!

لاجرم مخاطب عامی همواره می‌پرسد: فتنه بعدی کی٘ است؟ منافق بعدی کیست؟!

جالب اینکه منافق خوان‌های دهه ۶۰، بعضا خود منافق دهه ۷۰و٨۰ می‌شوند!

“منافق بزرگ” و “رسمی”، موجب استتار و حتی گاه عملیات فریب منافقان غیررسمی و اعلام ناشده می‌شود! آنان هم با متعلقات ایمان(ولایت، عدالت، ارزش‌های اسلامی و…) معاش کرده، حتی وزیر و وکیل می‌شوند!

تملق و خودنمائی و تظاهرهای اضافی و قسم‌های مؤکد و نشانه‌های دیگر هم اگر خوانده شود، جامعه حزب الهی جرأت نمی‌کند بعض مقابلین با منافق بزرگ و رسمی را منافق بپندارد (آن هم در وانفسای دشمن‌زدگی)!

اختلاس‌گری خیّر نما راحت تا برخی سران نفوذ کرد. آیت الله بهجت درخواست ملاقاتش را نپذیرفت. سر راه ایستاد. به خیر و خوبی معرفی‌اش کردند. تا چشم آیت الله به او افتاد فرمود: از همه کارهای خیرت توبه کن!

گفتنش سخت است اما ظاهرا برای زمین‌گیر کردن نفاق، “ایمان” کافی نیست؛ “ایقان” (مرتبه یقین) می‌خواهد.  باید “تفرّس”، “توسّم” و نشانه‌شناسیِ اهل یقین را بین گروه‌های فعال اجتماعی-سیاسی  و شوراهای انتصاب توزیع کرد؛ تا منافق به “لحن قول” و “طور فعل” شناخته شود و زیر آن لو رفتن، ذلیل شود! و الا بشکل رسمی آن وفور را نمیشود جمع کرد.

اللهم انا نرغب الیک  فی دوله کریمه… تُذل بها النفاق و اهله!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۰

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح

این یادداشت که در پایگاه تحلیلی هدایت‌پرس منتشر شده است، یادداشتی از حجت الاسلام قنبریان می‌باشد، که متن آن بازنشر می‌شود:

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح/ دعاهایی که از طرف امام زمان(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.دعای افتتاح، در شب های ماه مبارک رمضان خوانده می شود و دربردارنده چندین بخش است

دعاهایی که از طرف حضرت مهدی(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد زیرا او امام حیّ است وهمه برکات از مجرای او نازل می شود.

نقشه دعای افتتاح یک تقسیم بندی چهارگانه دارد:

۱٫حمد وثنای الهی:یک رابطه خصوصی خصوصی بنده با خدا باحمدهایی لطیف و زیبا

۲٫ثنای رسول الله و سپس ائمه تا حضرت مهدی

۳٫درخواست دولت کریمه

۴٫شکوه ها و شکایت ها

باید دید این مهندس بی نظیر مذهب این رغبت اصیل به مجموعه فضایل (دولت کریمه)دقیقا درکجا قرار داده؟چه باید داشته باشیم تا راغب باشیم؟

حضرت مهدی در این دعای شریف یک رغبتی در فرد درست می کند و به سمت دولت کریمه می برد وسپس کماً و کیفاًگسترش می دهد تا:

رغبت به قدرت بعد قدرت تبدیل به اذن الهی و بعد صدای انا بقیه الله در عالم شنیده شود.

این یک روند است یک رویداد نیست چیزی نیست که یک لحظه اتفاق بیفتد و تمام بشود حرکتی است که از قبل شروع شده و آنجا ختم می شود.

نکته اینجاست که اگر همه آن چیزی که برای رغبت لازم است را همراه با امام معصوم به دست نیاورد بعداز مدتی سرد و ناامید می شود.ممکن است یک تندروی بی کله بشود اما یک مصلح انقلابی مثل امام حسین یا امام خمینی نمی شود.

دوم اینکه ، بعد از ایجاد شدن شوق نیز حالت شِکوِه و شکایت و توجه به نقصان باید ایجاد بشود ؛

این ایجاد شوق و انگیزه در شروع دعای شریف افتتاح وارد شده است اول رابطه خاص وبعد به صورت عمومی

ودر ادامه ی ثناها میرسد به برانگیختن شوق و انگیزه بیشتر ……* نجات دهنده صالحان ، بالا برنده مستضعفان، زمین زدن مستکبران ….* و انتخاب این صفات خداوند اتفاقی نیست.

العَدلِ المُنتَظَر * نگفته عادل منتظر گفته عدل یعنی حضرت مهدی تمام عدالت است. که باید از این زندان غیبت در بیاید و خداوند عزت را به او بدهد(در پیش خدا او همیشه عزیز بوده و هست ولی الان در مناسبات ظاهری عالم عزیز نیست) و در چشم ما اورا عزیز بگرداند تا به واسطه او نیز ماهم عزیز بشویم ؛ باید مبلغی همچون امام خمینی بشویم که روحیه ای سلحشور در عین حال عاقل ترین و مهربان ترین بود.

و آن شِکوِه و نقصان که امام مهدی در ادامه دعا دارند شکایت و شکوه به این است که …* پیغمبر نیست ، نازل شدن آیه تازه نیست ، امام معصوم نیست * … و با وجود این نقصان باید در خط مهدی حرکت کنید ؛

زیرا هرچه که غیبت جلوتر می رود اختلاف بین علما نیز بیشتر میشود وقتی رغبت که همان شوق و توجه به نقصان است درست و دقیق تامین شده باشد ، مُصلحِ انقلابی فریب ریش ، عمامه و یا مدرک را نمی خورد زیرا که در، سحر و یاسین خودش خط حضرت مهدی را پیدا کرده است ؛

و همچنین کسانی که دنبال عزت اسلام و ذلت نفاق اند ، آن کسانی اند که انگیزه الهی و اکسیر اعظم یعنی ترس از غیراز خداوند در آنان نیست ، هستند .

ولذا آدم باید در این تراز تربیت بشود تا امام زمانش را بشناسد و بخواهد .

کرونا و علوم انسانی۳

آینده‌پژوهی جهان پس از کرونا

آینده‌پژوهی جایگاه بالایی در دنیای کنونی پیدا کرده، از صنایع بزرگ تا پیشرفت‌های آتی علم گرفته تا برنامه‌های توسعه و بالاتر نظم جهانی را مورد کاوش قرار می‌دهد. آینده‌پژوهی های علمی و دینی همکاری‌هایی باهم یافته‌اند و از کرسیرای بین رشته‌ای به رشته‌ای علمی یا فرارشته بدل شده است.

سؤال اساسی این است آینده‌پژوهی در موضوع پاندمی‌کرونا چگونه خواهد بود؟! آیا پس از کرونا شاهد جهانی متفاوت، نظم جدیدی در دنیا خواهیم بود؟ یا پساکرونا یک تعبیر مسامحی است و پسی متمایز از نظم موجود نداریم؟!

تقسیم اولی:

۱         کسانی که کرونا را در حد پیشران یک تغییر بنیادین و پیدایش نظمی جدید نمی‌شمارند:

اگر رهبری انقلاب بر همان نظر ۱۳اسفند۹۸ باشند، که فرمودند:”یک مسأله گذراست، یک چیز فوق‌العاده نیست. نمی‌خواهم مسأله را خیلی کوچک بگیرم اما خیلی هم بزرگش نکنیم مساله را”؛ به این دیدگاه نزدیکند. گرچه این سخنان قبل از پاندمیک شدن کرونا و گرفتار شدن همه کشورها با آن بوده و احتمالا در وضعیت جدید ایشان هم به گروه دوم بپیوندند.

۲         گروه دوم کسانی‌اند که به پسا کرونا معتقدند.
(مثل آنچه در ویدئوی ضمیمه از سیدحسن نصرالله میبینید)

این گروه خود دو دسته میشوند:

۲- ۱دیدگاه پروژه‌نگر:

که فاعلیتی انسانی و مراحلی تعیین شده را برای رساندن جهان از نظم کنونی به نظمی دلخواه قائلند.

تقریرهای ۱و۲و۳ آتی از این قبیل‌اند.

۲- ۲         دیدگاه پروسه‌نگر:

که تغییر نظم موجود را فرایندی طبیعی، تکوینی می‌دانند که در ظرف این پاندمیک اتفاق می‌آفتد و الزاما اتاق فکر و عملیات با مراحل تعیین شده‌ای ندارد. بودن در تقدیر الهی و سرشت اختیاری انسان‌ها و جوامع و مددهای الهی یا توازن اراده‌های انسانی، همه قابل جمع با این دیدگاه است. تقریرهای ۴و۵و۶ آتی از این قبیل است.

توجه:

دودیدگاه درباره منشأ ویروس الزاما یک نظر معین ندارند. یعنی ممکن است کسی قائل به “حمله بیولوژیکی” باشد، اما روند تغییر نظم کنونی در ظرف کرونا را یک پروسه بداند(مثل نظر ۵) یا بالعکس، با وجود “منشأ طبیعی داشتن” هم، آنرا در خدمت پروژه نظم نوین بداند(نظر۳).

۳          تقریرهایی از پسا کرونا:

۳- ۱         آیت الله میرباقری

ایشان گرچه احتمال تحت تأثیر هدایت‌های الهی و تحت تدبیر ولی الله اعظم را هم طرح می‌کند؛ که جامعه جهانی را به سمت یک نظم معنوی سیر دهد؛ لکن احتمال دوم- که با مهلت یافتن شیاطین انس و دستگاه ابلیس طرحش می‌کند- را مبسوط‌تر می‌پردازد: عبور دادن ملت‌ها از نظم فعلی تمدنی به سمت حکمرانی بلامنازع مجازی!

“فضای ناامن کنونی می‌تواند جامعه جهانی را برای پذیرش یک پیشنهاد جدید برای تحقق یک نظم مادی و “ایجاد حکمرانی مجازی” مهیا کند. این دورکاری‌ها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از جامعه حقیقی به جامعه مجازی و ایجاد بستر برای پذیرش حل و فصل امور(تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی و قرائن فراوان دیگر به ویژه قرار گرفتن در شرایط یک رزمایش بزرگ زیست در فضای مجازی که آخرین مقاومت‌ها در برابر آن در حال فروریختن است و… مویداتی بر این احتمال است[۱]

۳- ۲        اسماعیل سروستانی(مؤسسه موعود)

ایشان کرونا را ساخت شرکت‌های وابسته به مجامع مخفی ماسونی، و شیوع جهانی آنرا فازی از نظم نوین جهانی آن مجامع مخفی و ایلومیناتی می‌شمرد.

فاز اول و دوم این نظم نوین(تأسیس دولت جهانی) در جنگ‌های اول و دوم جهانی برداشته شد که طی آن اختیارات ملل مستقل به سازمان‌های بین‌المللی سپرده شد و به مرور تکمیل شد. این سازمان‌ها در ظاهر مستقل اما در باطن وابسته به مجامع مخفی ماسونی و ایلومیناتی مستقر در اروپا وآمریکا بودند. شیوع کرونا را فاز سوم این پروژه می‌دانند:”طی بیست سال اخیر ایلومیناتی‌ها به آشوبی در ابعاد جهانی می‌آندیشیدند تا از میانه آن ضرورت ایجاد نظم نوین جهانی را به دیگران بفهمانند(نظم از میان آشوب). ناامنی، ترس و بیقراری حاصل از کرونا خود مراحلی از مراحل پایانی تأسیس دولت جهانی است”. ایشان از جمله شواهدی از گزارش گاردین می‌آورد[۲]. از جمله سخن گوردون براون نخست وزیر اسبق انگلیس از ضرورت حکومت جهانی‌ای موقت برای مبارزه با کرونا و هم گزارش مجازی گروه ۲۰ در اینباره[۳].

۳- ۳       بیل گیتس
(میلیاردر آمریکائی و سرمایه‌گذار در بهداشت و درمان):

اخیرا مقاله‌ای در واشنگتن پست در مورد سیاست آمریکا در مورد مقابله با کرونا نوشت و به هشدارهایش در ۲۰۱۵ت وجه داد. کنفرانس ٨دقیقه‌ای او در ۲۰۱۵ که در تی‌ای‌دی و به دنبال شیوع بیماری ابولا ایراد شده و به ۱۱۰ زبان ترجمه شده بود این روزها زیاد مورد توجه و هم یادآوری خود او واقع شده بود.

گیتس در آن کنفرانس بیماری‌های عفونی واگیر را جای بمب اتم، بزرگترین خطر می‌شمارد. مثل آنفولانزای اسپانیا در ۱۹۱٨ که ۳۰میلیون انسان را کشت. بعد ریشه‌کنی فلج اطفال با مواجه پزشکان بدون مرز با ابولا را مقایسه می‌کند که با وجود هماهنگ کردن بسیار عالی داوطلبان باز کُندی زیاد و شکست ناشی از عدم آمادگی بوده است و هشدار می‌دهد اپیدمی بعدی(طبیعی یا حمله میکروبی) میتواند بسیار شدیدتر از ابولا نابود کننده باشد.

گیتس سپس چند مزیت را بر می‌شمرد:

  • مزایای علم و فناوری
  • تلفن همراه برای دریافت اطلاعات از عموم
  • نقشه‌های ماهواره‌ای که میتوان موقعیت و حرکت مردم را شناسایی کرد
  • پیشرفت در زیست‌شناسی و کشف داروها و واکسن‌ها

اما می‌گوید: “اما این ابزارها بایستی در یک سیستم کامل سلامت جهانی گذارده شوند”

توضیح این سیستم کامل جهانی به خوبی نظم نوین جهانی دلخواه او معلوم می‌کند: پیوندی بین ارتش(مثل ناتو) و بهداشت جهانی و پزشکان بدون مرز!

“بزرگترین درس به عقیده من درباره چگونگی آماده‌سازی همان چیزی است که برای جنگ انجام می‌دهیم در تمامی لحظات سربازانی داریم که منتظر عملیاتند. نیروهای ذخیره‌ای که می‌توانند با تعداد زیاد ما را پشتیبانی کنند. ناتو واحدهای سیاری دارد که به سرعت استقرار می‌یابند. ما سیستمی قوی برای سلامت در کشورهای فقیر لازم داریم. ما نیاز به نیروهای ذخیره درمان داریم. لازم است نیم درمان با ارتش همکاری کند. از مزایای قابلیت‌های نظامی برای جابجائی سریع و لجستیک بهره ببرد”. در آخر از خسارت اقتصادی اپیدمی آنفولانزا برای ثروت جهانی(۳تریلیون دلار) می‌گوید. از مزایای سرمایه‌گذاری اخیر را این می‌شمارد: “یک سیستم مقدماتی تحقیق و توسعه که عدم تساوی در سلامت جهانی را کاهش داده و دنیا را جائی منصفانه و امن‌تر خواهد کرد[۴]“.

۳- ۴        محمدباقر قالیباف

ایشان در یادداشتی به نوعی بازگشت به نظم سابق قدرت‌گیری دوباره دولت‌ها را نظم پسا کرونا می‌شمارد.

“بنظر می‌رسد در جهان پسا کرونا دولت، قوی‌تر و مداخله‌گرتر خواهد شد و بخشی از مسئولیت‌های پیشین خود را بازیابی خواهد کرد” [مقابل نظر ۱و۲]. “نباید جهانی شدن را تنها فرآیندی از بالا به پایین دید ویروس کووید-۱۹ نشان داد که هر چند جهانی شدن یکی از مهمترین واقعیت‌های دوران حاضر است اما همچنان باید بر اهمیت محیط‌های جفرافیایی محلی برای تعامل یا تقابل با فرآیند جهانی شدن نیز تأکید کرد. این پدیده را به عبارت “جهان محلی شدن” هم می‌توان توصیف کرد”.

اولویت‌یابی هویت‌های ملی در دولت-ملت‌ها موجب تغییرات مهمی در اتحادیه‌هایی مثل اتحادیه اروپا می‌شود.

ایشان خصوصیت دخالت حداقلی دولت‌ها در نظام سیاسی لیبرال دموکراسی را با شیوع کرونا و موفقیت نظام سیاسی چین موجب دخالت‌های مثبت و حداکثری دولت‌ها به منظور افزایش کارآمدی در پسا کرونا می‌شمارد[۵].

۳- ۵       الکساندر دوگین
فیلسوف ضد کاپیتالیسم روسی:

او که شواهدی برای منشأ آمریکائی کرونا می‌شمارد؛ اما نتیجه را معکوس شمرده که باعث شرایط عینی برای تحقق جهان چند قطبی می‌شود. “بدیهی است که ویروس کرونا با استفاده از فناوری در غرب ایجاد شده اما شاید این ویروس به شکلی درز پیدا کرده و یا شاید مشیت الهی متفاوت بوده است زیرا انسان همیشه تعیین کننده نهائی نیست[۶]

  • محمود احمدی نژاد

ایشان هم در این نظرگاه مشترک است که ویروس را سلاح بیولوژیک می‌داند که علیه سازندگانش شده است[۷].

۳- ۶        حمیدرضا مقدم‌فر
کارشناس سیاسی و رسانه‌ای:

ایشان در یادداشتی با عنوان “کرونا چگونه نظم غربی جهان را متزلزل می‌کند؟” تصریح می‌کند: “پیش‌بینی نگارنده این است که کرونا روند انتقال قدرت از غرب به شرق که در گذشته هم از آن سخن گفته می‌شد را به میزان بسیار زیادی تشدید خواهد کرد اما با یک تفاوت که اینبار نزول قدرت در غرب، برخلاف آنچه پیشتر افرادی مانند آقای جوزف‌نای پیش‌بینی می‌کردند با حفظ و ثبات تمدن غربی همراه نخواهد بود بلکه غرب جایگاه تمدنی خود را کاملا در مخاطره خواهد دید”. سپس به چهار جنبه از افول نظم غربی پرداخته و برخی شبهات را پاسخ می‌دهند[۸].

فرق این دیدگاه با دیدگاه ۴و۵ این است که پسا کرونا جهان چند قطبی نخواهد بود، جهانی با افول غرب و سربرآوردن تمدن اسلامی خواهد بود.

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۹

[۱] دیدگاه کامل آیت الله میرباقری

[۲] گزارش گاردین

[۳] دیدگاه کامل اسماعیل سروستانی

[۴] کنفرانس بیل گیتس

[۵] دیدگاه کامل محمدباقر قالیباف

[۶] مصاحبه کامل الکساندر دوگین

[۷] نظر محمود احمدی نژاد

[۸] دیدگاه کامل حمیدرضا مقدم فر

 

پای تخت!

بهترین و لازم‌ترین آزادی‌ها پس از “آزادی تفکر”، “آزادی سیاسی” و نقد قدرت است. مضرترین آزادی‌ها نیز، “آزادی اخلاقی” و بیربندباری است که تباهی خانواده و جامعه را در پی دارد.

تا همین سالها رهبر معظم انقلاب از “وجوب نقد” گفته‌اند(۹۶/۱۰/۶) و تصریح کرده‌اند: نباید نقد و انتقاد به “کالایی قاچاق” یا “امری تشریفاتی” تبدیل شود(۸۱/۱۱/۱۶).

تردستی رسانه‌ای این است که جای آزادی تفکر و آزادی سیاسی و نقد جدی و غیر تشریفاتی زمامداران، عامه مردم را با آزادی اخلاقی و چاشنی سکس و رقص بفریبند. چیزی که “تله دمکراسی”های غرب، مادر آن است؛ و “مردم سالاری دینی” انقلاب اسلامی خط تقابل با آن در پایان تاریخ را بنیان نهاد.

سریال پایتخت ۶ صرفا بهانه طرح این درد است؛ و الا مثال فقط آن نیست.

پینه‌ی تصنعی پیشانی نقی -با همه دروغگویی و ریاکاری‌اش- در شروع سریال، تماشاگر را منتظر می‌گذاشت که شاید از خرقه‌ی سالوس و ریای برخی سیاسیون می‌خواهد پرده برداری شود! اما کماکان چهره سیاسی سریال(نماینده)، پاک و منزه و مقدس درخشید که این وصله‌ها به او نمی‌چسبد. لیموزین و تشریفات اضافی مال راننده استیجاری اوست که خود زودتر از همه با آن برخورد می‌کند!

۱۵قسمت لودگی، آسیبرهای خانوادگی و حجم زیاد و تعمدی رقص و موسیقی (آزادی اخلاقی)، بدیل آن نقد سیاسی قرار می‌گیرد و حتی چند جمله تشریفاتی سریال هم سانسور می‌شود!

هر شب هم چند مصاحبه گزینشی از رضایت عامه پخش میشود تا این تولیدات سطحی کماکان پر بیننده بماند!

غیر از شنیده‌ها و خواندنی‌های متعدد، به شخصه یک نقد سیاسی-مذهبی در برنامه زنده ثریا با موضوع “اشرافیت مذهبی” را تجربه کردم که تشریفاتی نبود؛ فقط یک جناح سیاسی زده شود و زیر عبای دیگری پناه برده شود!

بالتبع از چپ تا راست، سنتی و مدرن به خودم و عوامل برنامه فشار آوردند. برخی رؤسای قوای سابق، برخی تولیت‌ها، برخی مقدسین و ائمه جمعه تا برخی از شورای عالی فلان و بهمان، حضوری یا تلفنی یا باواسطه گله کردند! نتیجه آن شد که بنده برای حضور دوباره در آن برنامه منع شدم! آن برنامه هم پس از چند ماه -لابد بخاطر موارد مشابه- ملزم به پخش غیر زنده و نهایتا تعطیلی(اقلا موقت) شد!

تنها راه رسیدن این انقلاب الهی به آنچه برایش آمده است؛ عمل به همان سخنان نقل شده از رهبری و ماندن آزادی تفکر و آزادی سیاسی و کاهش آزادی‌های جنسی و اخلاقی است.

“پایتخت” عهد ج.ا.ا نباید نماد “پای تخت”ی باشد که ملت رشید ایران سرنگونش کرد و راه دیگری باز کرد.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۷

حاکمیت به “روز جوان” محتاج‏تر است تا جامعه!

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

چون تحقق دولت اسلامی مقدم بر جامعه‏‌‏ی کاملا اسلامی است؛ پس شعارها و آرمان‏ها نیز باید اول از دولت و حاکمیت طلب شود. یعنی مثلا به جای اینکه همواره اخلاق نبویِ علی اکبرِ سیدالشهداء را از جامعه‏‌ی جوان کشور مطالبه و با این رویکرد روز تولدش را روز جوان بنامیم؛ ازدواج دادن جوان مجردِ کشیده شده به گناه توسط امیرالمومنین با هزینه بیت المال را هم برای دولت، روز جوان اعلام کنیم و از دولت مثل آنرا مطالبه کنیم! وقتی بیش از سه میلیون جوان بیکار داریم؛ در ده سال(۸۷تا۹۷) کاهش ۳۷درصدی ازدواج داریم؛ حدود ۱۲میلیون مجرد داریم؛ که درصد بالائی از این جوانان در معرض آسیب اجتماعی و اخلاقی‏اند؛ دولت به روز جوان محتاج‏تر است!

حاکمیت موظف است کنار دیدن و تفاخر به علی اکبرهای پیشرو در دفاع مقدس(حدود ۶درصد) و دفاع از حرم و گروه‌‏های جهادی و…؛ “جوانان آلوده شده بنی‏هاشم[۱]” را هم لحاظ و برای علتش، چاره کند. آیا سیدالشهداء اگر در وضعیت کنونی ما(حاکمیت) قرار می‏گرفت برای علی اکبر شدن همه جوانان برنامه‏ریزی نمی‏کرد؟ آیا آن سیره پدرش را یک رویه نمی‏کرد؟

فقط یک پژوهش درباره رفتارهای پر خطر دانش آموزان تهرانی توسط فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی زیر نظر دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی(ش۵۷، سال۹۴) نشان می‏دهد در سال۹۱ بین ۱۲٨۰دانش آموز ۱۵تا ۱٨ساله تهران، ۳۰درصد رابطه جنسی اختیاری، ۱۵درصد اجباری، ۲۷درصد مصرف الکل و… وجود داشته است[۲]! (آمارهای مشابه از دانشگاه بهشتی، سازمان ملی جوانان، مرکز پژوهش‌‏های مجلس را خود ببینید)!

جالب است سال ٨۴، “قانون تسهیل ازدواج جوانان” تصویب میشود. دستگاه‌‏های دولتی را به وظایفی برای این مهم موظف می‏کند از اعطاء وام تا مسکن موقت سه ساله و…؛ روز ازدواج حضرت امیر و صدیقه طاهره را هم، همین قانون، “روز ازدواج” اعلام میکند[۳]؛ اما فقط همان شعار و روز ازدواج در تقویم می‏آید و هیچ بندی از آن قانون پس از قریب ۱۵سال اجرا نمیشود!

به شعار تنها عادت کرده‌‏ایم!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۵

[۱] ر.ک: کتاب انسان ۲۵۰ساله؛ مقام معظم رهبری

[۲] پژوهش را اینجا دانلود کنید
https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=254209

[۳] متن کامل این قانون را اینجا بخوانید
https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97806

کرونا و علوم انسانی(۲)

سلامت؛حق یا کالا؟!

یکی از مسائل مهم در مکاتب اقتصادی، پاسخ به این پرسش است که:
حیطه بازار تا کجاست؟ چه چیزهایی می‏تواند یا نمی‏تواند کالا شود و در بازار عرضه و تقاضا بیاید؟!

“مکتب سرمایه‏داری”، حیطه‏ی بازار را حداکثری می‏گیرد. سرمایه‏گذاری و سودبری نه فقط شامل کالاها و خدمات خصوصی، بلکه هر روز “حقوق” و “ارزش‏های انسانی” گذشته نیز لباس کالا و خدمات برتن کرده، بازاری می‏شوند[۱].

در مکتب اقتصادی اسلام، “حق مخلوقین” قابلیت تکسّب ندارد و از حیطه بازار بیرون است.

شیخ انصاری در اثر فقهی فاخر خود(المکاسب) به این مهم توجه کرده و از جمله حقوق مخلوقین را “بهداشت و سلامت و درمان” معرفی کرده است. پزشک نمی‏تواند از این حق، تکسّب کند و اجرت بگیرد. راه حل اقتصادی اسلام در این موارد برای کادر درمان، “ارتزاق از بیت المال” است؛ چیزی که در دنیای جدید خود را به “دولتی شدن نظام بهداشت و سلامت” نشان داده است[۲].

در نظام سرمایه‏داری، بهداشت و سلامت(مثل آموزش و امنیت و…) از “حق بودن” به “کالا”، تبدیل شده است.

نیکول اشاف نویسنده کتاب پیامبران جدید سرمایه، روند کالا شدن این حقوق انسانی را چنین بیان می‏کند:

“وقتی بنیادها کمک مالی خیرخواهانه می‏کنند برخلاف مالیات دادن، آنها هستند که انتخاب می‏کنند در چه پروژه‏هائی سرمایه‏گذاری کنند. این پروژه‏ها اغلب برخی نتایج مترقیانه دارند، مثلا کودکان فقیر واکسینه می‏شوند؛ در حالی که بدون این کمک‏ها چنین امکانی نداشتند. اما این کمک‏ها اغلب شامل اهداف محافظه کارانه هم هستند مثلا خانواده گیتس در عوض حمایت از مراقبت بهداشتی عمومی، طرفدار کالایی کردن خدمات بهداشتی هستند[۳]“.

از پاندمیک ۱۹۱٨تا کرونا حدود صد سال گذشته است. کرونا هم به همه‏گیری جهانی(پاندمی) رسید. چنین شیوع وسیعی محکی برای مکاتب اقتصادی نیز شده است. کشورهایی که بهداشت و سلامت، “حق” تلقی شده و به شکل دولتی و از منابع عمومی تأمین می‏شود، و سهم کمتری از هزینه، گردن فرد می‏آفتد؛ در مقابل کشورهایی که آنرا “کالا” گرفته و اقتصاد بازار را بر آن حاکم کرده‏اند؛ قابل مقایسه‏اند.(البته به شرط اینکه در تخصص و تجهیزات پزشکی از هم تفاوت بالا نداشته باشند):

الف) تخمین تلفات بسیار بالا در جهان سرمایه‏داری بخاطر هزینه‏ی بالای تست و درمان:

– برنی سندرز نوشت: “امروز مردم با وجود اینکه می‏دانند بیمار هستند و دارند میمیرند؛ اما به بیمارستان نمی‏روند، چون آنها از عهده هزینه بیمارستان بر نمی‏آیند”!

– نماینده دیگر کنگره(کتی پورتر) گفت: ۳۳درصد از مردم آمریکا به دکتر مراجعه نمی‏کنند چون پول و هزینه دکتر را ندارند!

– بازاری شدن بهداشت و سلامت، آنرا در معادله عرضه و تقاضا می‏برد؛ لذا نباید عرضه بیش از تقاضا شود تا سود، تضمین شود. چنین کشورهایی در اپیدمی‏ها با وجود ورود اضطراری دولت و تصویب بودجه(آمریکا) یا استخدام بیمارستان‏های خصوصی(اسپانیا)، باز کفاف حجم مبتلایان را نمی‏کنند و ناچارا سالمندان یا معلولان ذهنی را در اولویت پذیرش قرار نمی‏دهند!

ب) تلفات پایین‏تر در کشورهایی که بهداشت و درمان دولتی دارند:

– برای نمونه ارائه خدمات پزشکی در کوبا به ازاء هر هزار نفر، ۷/۵ پزشک هست که رتبه اول دنیا از این حیث است(نرخ اتحادیه اروپا ۲/۵تا۴/۵پزشک به ازاء هر هزار نفر است)؛ لذا ایمنی بیشتری از آمریکا و اروپا نشان می‏دهد.

– سخنگوی وزارت خارجه چین به این کاستی‏های نظام بهداشت جهانی در سایه شیوع کرونا توجه داد و از جامعه جهانی خواست تا امنیت بهداشت عمومی را در اولویت قرار دهند.

– رهبر کره شمالی گفت: تقویت بخش بهداشت عمومی “یک وظیفه اساسی” است که اولویت تلاش‏های دولت تحت هر شرایطی باید بدان معطوف شود.

– از همین روست که برنی سندرز (نماینده کنگره آمریکا) بارها از بازاری شدن و بالتبع گران شدن درمان در ایالات متحده گلایه و در ماجرای کرونا نوشت: “ما باید مراقبت درمانی را به “یک حق” بدل کنیم” (we need to make health care a right)

البته او هربار به افکار سوسیالیستی متهم شده است.

قانون اساسی ج.ا.ا در اصل ۲۹خود آورده: “برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی‏سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‏های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. “دولت مکلف است” طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت‏های مالی فوق را برای تک تک افراد کشور تأمین کند”.

البته این اصل بطور کامل محقق نشده است. برای نمونه سرانه پزشک در ایران به ازاء هر هزار نفر از اتحادیه اروپا هم بدتر است!(۱/۵پزشک) واین بخاطر کمبود نیروی متخصص و مانند آن نیست، بخاطر فشار بخش خصوصی درمان به نظام سلامت است!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۲

[۱] ر.ک:کتاب آنچه با پول نمی توان خرید اثر مایکل سندل

[۲] البته شیخ برای خدمات اضافه بر درمان مثل حضور نزد مریض و… راهی برای جواز اجرت باز می کند اما واضح است اجرت المثل اینجور خدمات، رقم های چند ده میلیونی موجود نمیشود.

[۳] ر.ک:

http://m.tarjomaan.com/interview/8254

این ویدئو توضیح می دهد چرا نظام سلامت وقتی دولتی باشد، ارزانتر و بهتر از وقتی بازاری و خصوصی باشد اداره میشود.

نامه طلاب جوان به ظریف

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

️ چند قرن زودتر از خانه طلاب جوان، مبلغان مسیحی این روش را -البته برای تبلیغ مسیحیت و هم پیشبرد استعمار- برگزیدند!

جلودار استعمارگران، همیشه مبلغانی مسیحی به همراه پزشک و معلم مسیحی بودند.

فکر میکنید آفریقا چگونه مسیحی شد؟! به گونه‌ای که پاپ ژان پل دوم سال۱۹۹۳ آرزو میکرد تا ۲۰۰۰ کل آفریقا، مسیحی شده باشد؟!

گروه‌های تبلیغی دقیقا بر فقر غذایی، بهداشت و آموزش می‌نشستند! مجمع جهانی امور تبلیغ مسیحیت در ۱۹۱۰ اعلام کرده بود: مراقبت‌های پزشکی، بخش درست و ضروری کار تبلیغ است!

در ایران خودمان، زمان استقرار انجمن تبلیغی کلیسا(سالهای ۱٨۳۵تا۱٨۶۱) مصادف با شیوع بیماری‌های واگیر (وبا، حصبه، ذات الریه) و قحط سالی‌ها بود! در اولین گام تبلیغی، رسیدگی به بیماران و قحطی زدگان را برعهده گرفتند! در برخی مناطق از ۶صبح تا٨شب با بیماران کار می‌کردند. برخی -مثل دکتر کار- پس از مداوا یک انجیل به بیمار هدیه می‌داد!

️اشتباه نکنید! طلاب جوان، روش تبلیغ انسانی اسلام را با استفاده‌ی ابزاری از خدمت‌رسانی(مثل مبلغان مسیحی) اشتباه نگرفته‌اند.

اما انسانیت موجود در نامه آن‌ها، انسانیتی دئیستی -که عقیده و باور، خارج از انسانیتِ انسان است- هم نمی‌باشد.

 نمی‌توان مخفی کرد که این پیشنهاد در ذات خود، نوعی دیپلماسی عمومی و صدور انقلاب با وجه نرم و حتی غیرتبلیغی را دارد؛ لذا مستکبران و غربزدگان کمک کارش نمیشوند.

چهل سال گذشته سازمان‌های عریض و طویل تبلیغی و حوزوی در فرصت‌های متعدد میتوانستند میدان‌دار چنین دپیلماسی‌های عمومی شوند.

محسن قنبریان
۹۹/۱/۷

ج.ا.ا و حضرت سلیمان!

یک تمدن فقط با حزب اللهی‌ها و مومنین ساخته نمی‌شود!

الگوی تمدنی قرآن، تمدن سلیمانی است؛ که در “هنر” و “فن‌آوری”، شیاطین را هم “در تسخیر” داشت[۱]. البته برخی از “متمردین” آنها هم دوره محرومیت و مجازات سپری می‌کردند[۲]..

پس اینکه چرا فلان سلبریتی‌ها با بهمان “شیطنت‌شان”، مورد استفاده‌اند؟! لزوماً ایراد بجائی نیست.
هر شیطنتی، جرمی نیست که مجازات و پیگرد داشته باشد!

اما تمام سخن در این است که کدامیک مسخّر دیگری است؟

“شیطنت‌داران”، مسخّر سلیمان شده‌اند؟!
یا “دستگاه سلیمانی”، مسخّر آنها شده است؟! و مثل موریانه پایه‌هایش را می‌جوند!

فقط بچه‌شان را خارج به دنیا می‌آورند و جشنواره و رسانه را تحریم می‌کنند و با سلبریتی‌بازی، امواج عواطف را سوی دیگر می‌کشند؛ اما در “محصولات”، “مسخّر دستگاه فکری و ارزشی انقلاب اسلامی” اند؟!

یا برعکس، از “سازمان رسانه‌ای و سینمایی ج.ا.ا” ، برای “جابجائی تدریجی مرزهای ارزشی انقلاب” سود برده و شیطنت‌های[نامجاز] شخصی‌شان را “اجتماعی” می‌کنند؟!

مسأله این است!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۴

[۱] ۳۷/ص

[۲] ۳۸/ص

هدیه نوروزی پیرمرد فقیر ایرانی به امام کاظم(ع)!

لشکریان عباسیان را عمدتا ایرانی‌ها تشکیل می‌دادند و خلیفه عباسی برای رضایت آنها نوروز را جشن میگرفت.

جشن او یک سفره هفت سین ساده نبود، احیای سنت کسراها بود. مثل شاهان ساسانی می‌نشست و امراء و فرمانداران و تیول‌داران برایش هدایای قیمتی می‌آوردند.

اینبار به اصرار و به اکراه، امام کاظم(ع) را هم کنار خود نشاند!

هدایای گرانبها در نوروز تقدیم و بالای تالار چیده میشد؛ تا اینکه پیرمرد فقیری وارد شد. به جای شاه عباسی، امام کاظم(ع) را خطاب کرد:

مرد فقیری هستم که وضع مالی‌ام خوب نبود تا برای شما هدیه بیاورم اما سه بیت شعر که جدم درباره جدت -سیدالشهداء(ع)- سروده را بعنوان هدیه نوروز تقدیم میکنم:

“تعجبم از شمشیرهای آبدار، چگونه بر پیکرت فرود آمدند؟

با اینکه غبار غریبی چهره عزیزت را گرفته بود!

در شگفتم از تیرها، در مقابل چشم بانوان حریمت!

که با اشکهای جاری جد خود را می طلبیدند.

چگونه نشکستند؟! و چرا بزرگواریت مانع فرورفتن آنها در بدنت نشد؟!”

فضای شاهانه عوض شد؛ زودتر از دعبل و امام رضا(ع) در کاخ مأمون، پیرمرد ایرانی نزد امام کاظم(ع) روضه‌خوان سید مظلومان شد!

امام نیز هدایا را با اجازه سلطان جور به پیرمرد فقیر پیشکش کرد[۱].

امسال نوروز، همه بر آستان موسی بن جعفریم!

اینبار او وردست سلطان حقیقی عالم، خالق مرگ و حیات، بیماری و بهار نشسته است!

ما هم آن ایرانی فقیر و گرفتاریم!

 از اجداد پاکت، شعری بخوان و صله‌ای بستان!

(این خاطره را به کسانی که دوستشان دارید، هدیه دهید)

محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۲۹

[۱] تفصیل ماجرا را درمناقب ابن شهرآشوب ج۴ص۳۱۸و۳۱۹بخوانید

همه زمین مسجد است!

️همه کلیساها در شهر رم تعطیل شدند.

کلیسای کاتولیک اعلام کرده لازم نیست مومنان در مراسم نیایش روز یکشنبه شرکت کنند؛ چرا که خطر ابتلا به کرونا جدی است[۱].

علامه طباطبائی می‌فرمودند: روزی به هانری کربن-فیلسوف فرانسوی و استاد شیعه‌شناسی دانشگاه پاریس-گفتم: «در دین مقدس اسلام تمام زمین‌ها و امکنه بدون استثناء محل عبادت است. اگر فردی بخواهد نماز بخواند یا قرآن بخواند یا سجده کند یا دعا کند در هر جا که هست می‌تواند این اعمال را انجام دهد و رسول الله فرموده است: “جعلت لى الأرض مسجدا و طهورا” ولى در دین مسیح چنین نیست، عبادات باید فقط در کلیسا انجام گیرد و در موقع معین، عبادات، در غیر کلیسا باطل است؛ بنابراین اگر فردی از مسیحیان در وقتی از اوقات حالی پیدا کرد (مثلا در نیمه شب، در خوابگاه منزل خود) و خواست خدا را بخواند چه کند؟ او باید صبر کند تا روز یکشنبه بیاید و کلیسا را باز کنند و برای دعا در آنجا حضور پیدا کند؟ این معنی قطع رابطه بنده است با خدا.»

کربن در پاسخ گفت: «بلی، این اشکال در مذهب مسیح هست و الحمدلله دین اسلام در تمام ازمنه و امکنه و حالات رابطه مخلوق را با خالق خود منظور داشته است.»

علامه فرمودند: «دیگر آنکه گفتم در دین مقدس اسلام، انسان حاجت‌مند، اگر حالی پیدا کند طبق همان حال و حاجت، خدا را می‌خواند؛ چون خداوند اسماء حسنائی دارد؛ مانند غفور و رازق و منتقم و رحیم و غیرها، و انسان طبق خواست و حاجت خود هر یک از این اسماء را ملاحظه نموده و خدا را بدان اسم و صفت یاد می‌کند. مثلا اگر بخواهد خدا او را بیامرزد و از گناهش درگذرد باید از اسم غفور و غفار و غافرالذنب استفاده کند؛ اما در دین مسیح خدا اسماء حسنی ندارد، فقط لفظ خدا و إله و أب برای اوست؛ بنابراین اگر شما مثلا حالی پیدا کردید و خواستید با خدا مناجات کنید و او را با اسماء و صفاتش یاد کنید و از تحت اسم خاصی از او حاجت طلبید چه خواهید کرد؟»

کربن در پاسخ گفت: «من در مناجات‌های خود صحیفه مهدویه (علیه السلام) را می‌خوانم![۲]»

[۱] ایرنا

[۲] مطلع انوار، ج۲، ص۲۴۱