غدیریه!

“آن کفش های وصله دار” ؛ شعر سپید علیرضا قزوه را با صدای گرم مرحوم حجت الاسلام دیانی ببینید:

خلیفه نیستی

سلطان هم

فقط امام اول مظلومانی

و جای پنج سال

می شد که پنجاه سال حاکم باشی

می شد که شامات را

چون دندانی کند و پراکند

که سهم بچه های ابوسفیان باشد

و در امارت کوفه

کاری هم به ابن ملجم و قطام داد…

خوب می دانم تا برای غدیر هیاهو نشود، آذین بسته و جشن گرفته نشود، نمی شود از معارف غدیر گفت؛ اما آیا وقتش نرسیده؟!

می دانیم غدیر روز جعل ولایت برای سیاست است؛ نه ولایت تکوینی و باطنی که نه جعل و اعلام می خواهد و نه قابل غصب است.

خوب می دانم غدیر از اینجا وجه کلامی مذهب حق برای اثبات امامت است و امامت رکن رکین تشیع است و جای گفتنش هم غدیر است؛ اما سبک حکومتیِ این حاکم و حکومتش کی وقتش می رسد؟!

باور کنید اینقدر دیر کرده و کم گفته ایم که درون جامعه تشیع برخی خوانش شبه اموی از مقوله ولایت یافته اند!

کاخ و سلطه -اگر شاهش شیعه گستر باشد- که اشکال نداشت؛ بیعت و رضایت عامه هم نزد برخی شرط حکمرانی نیست!

بپرسی ولایت در مقابل اطاعت، ضمانت زندگی مردم هم دارد؛ بسیاری نشنیده اند!

تعارف نکنیم نزد برخی برخوردهای شبه علوی، افراطی؛ و سیاست ورزی شبه اموی، واقع گرایانه تلقی می شود!

سلفی گری در نظام بین الملل منظورم نیست؛ عقلانیت انقلابی در مسائل داخلی و خارجی منظور است.

کاش بین ۱۳رجب و ۲۱رمضان و غدیر -مثل شبهای محرم- تقسیمی کنیم:

– در یکی فضایل باطنی و مقام انسان کامل امیرالمومنین(ع) را بگوییم، در یکی امامت کلامی و اقلا در یکی از سبک حکومتی!

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *