آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
چگونه مطالبهگری به انسداد منجر می شود؟
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.
یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟
مردم به شدت به دنبال توازن آرمانها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدمهای سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.
آقای ظریف با پرس تی وی، خسارت عدم اجرای برجام را یک تریلیون دلار خواند[۱]!
نشریه آمریکایی فارین پالسی غیر از گزارش حرف ظریف از قول روحانی نقل کرد: خسارت، تنها در ماه سپتامبر ۱۵۰میلیارد دلار است[۲]!
منتقدین روحانی در مجلس هم خسارت برجام را روزی ۱۰۰۰میلیارد می شمردند!
چند سؤال ساده:
این رقم برای یک عبرت کمی زیاد نیست؟!
ملت رشید ایران چقدر کودن فرض شد که برای فقط یک درس، دو لیسانس (دو ۴سال) برایش درس و تَکرار گذاشته شد؟!
آقایان نشر آثار و خامنه ای دات آی آر الان برای تحقق استدلال های رهبرانقلاب خیلی خوشبختند که بعد از یک دهه چند ثانیه از جلسه۹۱/۱/۲۰ را با تبلیغات، رونمایی می کنند؟!
بنظر این آقایان پخش زنده و کامل آن مباحثه های تلخ و صریح بین رهبری و هاشمی در همان سال۹۱ ، این درس و عبرت را اقلا کمی ارزان تر نمی کرد؟!
مَحرم گرفتن مردم در اطلاع تفصیلی از چالش های مردان جمهوری اسلامی، تجربه بهتری در ۹۲ و ۹۶ را موجب نمی شد؟!
فرض می کنیم علنی کردن مباحثه ی مردان جمهوری اسلامی سر اصلی ترین مساله های مردم و انقلاب، موجب اقبال عمومی به آقایان هاشمی و روحانی میشد؛ خوب چه اشکالی داشت؟!
مگر آنها یکطرفه نگفتند و رأی نبردند؟!
در آنصورت بود که با شکست برجام، عبرت عمومی تر و نافذتر بود و کلیپ ۴دقیقه ای نمی خواست!
برای تاریخ و کتابهای آیندگان زیستن به قیمت هزینه های گزاف در اکنون، مگر چه مزه ای دارد که در همه موارد از فتنه۸۸ تا ارتباط با آمریکا و برجام و… جلسات رهبر انقلاب و حرفهای غیر تکراری شان، قطره چکانی و تاریخ گذشته رونمایی میشود؟! و سهم مردم فقط تکرار کلی گویی هاست!
ترسیدید استدلال های ایشان غلط از آب در آید؛ که گذاشتید هفته آخر دولت ناکام؟!
چند مساله اساسی دیگر مردم این مباحثات جدی پشت پرده را دارد که هنوز مردم مَحرمِ شنیدنش نیستند؟!
مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی تعریف میکردند: “زمانی که به ژاپن رفته بودم، جلسهای نیز با امپراتور وقت ژاپن داشتم. پس از بحث و گفتگو درباره برخی مسائل دوجانبه، امپراتور به من گفت: علیرغم اینکه ما تحولات انقلاب شما را دنبال میکنیم، ولی برای برخی از سؤالات خود پاسخ روشنی نداریم!
اول اینکه ما مدتی است روی سازمانی در کشور شما بنام جهاد سازندگی مطالعه میکنیم! چطور این نهاد توانسته در مدت کوتاهی، مردم مناطق محروم را با خود همراه کند و بسیاری از آن مناطق را توسعه بدهد؟!
دوم اینکه[…]
بعد آقای هاشمی گفتند:”من در آن جلسه برای هیچکدام از آن سؤالها پاسخ مشخصی نداشتم[۱]“!
این روزها نیز بنا به اعلام سازمان بهداشت جهانی، ایران رتبه دوم در میزان درمان ویروس کرونا را دارد.
وزیر بهداشت هم اعلام کرده برای اولین بار در جهان با مشارکت بسیج مردمی ۳۰۰هزار اکیپ را برای تشخیص و مهار ویروس کرونا در تک تک منازل میفرستند.
قبل از این، در نهضت واکسیناسیون، درختکاری، خدمترسانی به سیل و زلزلهزدگان از نیروهای جهادی و بسیج مردمی استفاده شده بود؛ و در همه موفقیت خیره کننده بود. مثل: ریشهکنی فلج اطفال در ایران، ترمیم خرابیها (که در مقایسه با خرابیهای مثل طوفان کاترینا و نمونههای اروپائی معلوم میشود، حرکت جهادی چه کرده است)
اما سؤال مهم اینکه: چه فرقی بین “کار جهادی” و “مدیریت جهادی” هست؟!
در نقل اول دقت کردید؟ امپراتور ژاپن -که تحولات انقلاب را دنبال میکند- با وجود وجدان کاری بالای ژاپنیها، دنبال چه چیزی در سازمان جهاد میگردد؟! آن چیست که آقای هاشمی پاسخش را نمیداند؟!
امپراتور دنبال کشف “مدیریت جهادی” بود نه صرفا “نیروی جهادی”!
مدیریت جهادی، مقابل “مدیریت بروکراتیک” و اداری گذشته و کنونی است. نیروی جهادی، مقابل “نیروی با تایم و مأموریت اداری” و غیر چابک است. لذا ممکن است رئیسجمهوری(مثل خود آقای هاشمی با قریب ۱۶ساعت کار در روز) یا وزیر و مدیری، جهادی و بدون وقت اداری و بیمزایای مرسوم اداری کار کنند؛ اما مدیریتشان بروکراتیک باشد! (دقت کنید)
سازمان جهاد، مدیریت جهادی داشت نه صرف نیروی جهادی! “از پایین به بالا”، “شورایی”، “منطقهای” و… بود که توانست چشم امپراتور ژاپن -کشوری که مثَل برای پرکاری شده- را بگیرد[۲].
جالب اینکه بین ناتوانی پاسخ آقای هاشمی -زبدهترین سیاستمدار ایرانی- و آنچه آن سالها در ایران جاری بود نسبت مستقیم بود!
فنسالاری(تکنوکراسی)، بروکراسی خاص خود را احیاء کرده بود.[۳] سازمان جهاد هم، اداری و وزارت خانه شده بود! حالا ما در سودای ژاپن اسلامی بودیم!
هنوز نیروی جهادی پیدا میشد، اما ناگزیر بود اهداف انقلابی و جهادی خود را از طریق سیستم فرسوده اداری با شاخصهی از بالا به پایین و “عدم درک نزدیک از میدان”، “ناتوان از درک تفاوتهای منطقهای”، “متجزی در مأموریتها”(=یک اداره جزیی از کار را انجام و بقیه به ادارهای دیگر محول است تا بموقع بکند یا نکند!) و… انجام دهد.
️ آنچه در ریشهکنی فلج اطفال و انشاءالله ریشهکنی ویروس کرونا اتفاق میافتد، تازه استفاده از نیروی جهادی است.
اگر نخبگانمان به “سازمان جهادی” متفطن[۴] شدند، نظام ادارهای احیاء خواهند کرد که توقع دنیای جدید از انقلاب اسلامی ایران بود.
ژاپن میخواست روش انقلابی ما را بیاموزد، اما ما به ژاپن مسلمان عازم شدیم!
محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۱۲
[۱] کتاب رسم جهاد/مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی /ص۱۳
بنظر اینجانب این شیوه برخورد و پیگیری بروکراتیک مشکلی از مملکت حل نخواهد کرد و آبروی نظام و سلامتی مردم به شدت زیرسؤال خواهد رفت…
بیتردید مدیریت شرایط پیچیده کنونی شیوهای میطلبد که در سازوکارهای موجود و جلسات بیحاصل دست آوردی نصیب کشور، مردم درمانده در بیماری و همکاران بیپناه اینجانب در بیمارستانهای آلوده نخواهدشد.
آقای رفسنجانی بین خطبای جمعه بیشترین خطبه را(۷۷خطبه) به “عدالت اجتماعی” اختصاص داد. اوج آن در سال۶۱ بود با ۲۷خطبه در یکسال!
از محورهای عمده خطبه ها، “نفی فرهنگ تجمل و اسراف” بود که ۲۰مورد را به خود اختصاص می دهد![۱]
اما ایشان در دوره ریاست جمهوری و سازندگی از “گفتمان عدالت اجتماعی” به “پارادایم توسعه” تغییر رویکرد می دهد. غیر از سخن از استقراض خارجی در قبال تعدیل ساختارهای اقتصادی از همه نیروها بخصوص رزمندگان دیروز و حتی نیروهای مسلح میخواهد بیایند در اقتصاد کشور سرمایه گذاری کنند و “سود ببرند“!
از این مقطع ورود نظامی ها و امنیتی ها به اقتصاد کشور شکل میگیرد.
در دور جدید خطبه ها از فرهنگ مصرف جدیدی هم سخن گفته میشود! برای نمونه گفتند: “یکی از چیزهایی که در جامعه ما انحراف بوده و هنوز هم هست و متأسفانه هنوز هم اصلاح نشده، این است که در این مملکت هرجا نقطه خوش آب و هوا و منظره خوبی وجود داشت، طاغوتها و رفاه طلب ها و آنهایی که کاری به اسلام نداشتند، مال آنها بود و جاهای غیرمناسب همیشه مال مسلمان ها بود! شمال شهر و مناطق لب دریا مال آنها بود؛ مناظر خوب، مراتع و جنگل ها و کوهستان ها را آنها تصرف می کردند؛آدمی که مسلمان است یک چنین فرهنگی دارد. ما تلاش کردیم که این چیزها را به هم بزنیم ولی هنوز نشده است! یک فرهنگی وجود دارد که آدمهای متدین و مقدس حزب اللهی زندگی شان برابر است با جاهای بد منظره و بی زینت و نامناسب! اصلا باید مانور تجمل باشد نه تجمل فوق حساب، آن زیبائی هایی که هست، خب الان اینجوری نیست…”([۲]
ادبیات سازندگی، از “جهاد” به “سرمایه گذاری کن و سود ببر” تقلیل یافت. انتقادها، جلمبربازی خطاب شد! حتی از بوی عرق پا در مساجد(!) مثال زده شد تا ارتقاء به سبک جدیدی از زندگی موجه شود![۳]
مثل جملات یاد شده، تئوری شمال شهر نشینی مسئولین انقلابی و تفریحات آبی و اسب دوانی و مرتع داری برخی شد؛ چیزی که بعدا “اشرافیت” نام گرفت.
پ.ن:
هم راه گفتمان جهادی را قبلا تجربه کرده ایم هم راه سود ببر و بهتر زندگی کن!
نمیدانم چرا کسانی که آقای هاشمی را فتنه اکبر می دانستند، برخی دارند به گفتمان او میل می کنند و برخی در سلوک عملی نقطه آغاز همان راهند؟!!
محسن قنبریان
[۱]ر.ک: مقاله عدالت اجتماعی در دوره دفاع مقدس وسازندگی؛ تحلیل محتوای خطبه های نماز جمعه/فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشگاه انقلاب اسلامی سال۴ش۱۵تابستان۹۴ص۹۵تا۱۱۷