بایگانی برچسب: s

صریح و بی پرده با برادر جلیلی

همان قدر که “سهم خواهی” در یاری رسانی حق، بد است؛ “حمایت دربسته” و صرفا به اعتماد نامزد هم بد است؛ قبلا کلاه های گشادی سرملت گذاشته و سهمی از دلزدگی ها شده؛ پس تاریخش گذشته است.

دور اول به پزشکیان علیرغم برخی خصائص خوبش رأی ندادیم چون کابینه او را غیر از خود او می دیدیم و نظر منفی به آنها موجب رأی ندادن به او شد؛ برادرانه می گویم همین را برای برخی رأی ندهنده ها به خود لحاظ کنید!

درباره خود و برخی مؤثرین ستاد، درصدی از رأی دهندگان ابهاماتی دارند. تبلیغات دور اول و پاسخ های ستادی اقناعشان نساخت و الا شاید کار را تمام می کردند.

در این مرحله حساس باید آن ابهامات به “شکل جامعه پسندی” حل شود و فقط به اتقان پاسخ ها نزد طرفداران توجه نشود.

چند پیشنهاد عملی روشن در اینباره:

  1. معرفی معاون اول ریاست جمهوری خود:
    حاشیه ابهام جلیلی، توانایی و کارآمدی اش بخصوص برای تحقق یک برنامه جهشی و استفاده از همه ظرفیت هاست.
    تحقق این برنامه تحول از دو جا سیراب می شود:
    الف) “قدرت تحرک بخشی” به بدنه بزرگ دولت و دیوان سالاری سنگین موجود (مدل دولت هاشمی و شهید رئیسی).
    ب) “قدرت خلق اراده عمومی” در بیرون دولت و در صحن جامعه (مدل دولت دوم خرداد و احمدی نژاد).
    قدرت رهبری و مدیریتی ایشان در هریک از ایندو، نمره ای دارد که بسا به نظر عده ای حد کفایت نباشد!
    تعویض مدیران عملا نمی تواند حداکثری باشد و الزاما هم موجب تحرک بدنه نمی شود. نه آن اندازه مدیر با تجربه دور و بر هست و نه دیوانسالاری در واقعیتِ خود،  “یک سایه” است که راحت برنامه شما را بخواند. مقاومت و دیالکتیک آن در مقابل برنامه هایی که روتین اش نیست، در دولتهای احمدی نژاد و رئیسی تجربه شده است.
    معرفی یک مدیر دیوانسالار، کارا و قوی بعنوان معاون اول می تواند تا اندازه ای آن ابهام را در اذهان بزداید.
    قدرت راهبری اجتماعی نیز با ضمائمی راستین به خود به میزانی قابل ارتقاء است.
  2. معرفی کابینه؛ اقلا وزارت خانه های مهم:
    بطور طبیعی در حامیان و حتی ستاد، افراد گوناگونی وجود دارد. با “یک طیف” مواجه ایم که از قضا برخی از حاشیه های این طیف، “سوژه های تخریب جدی” جلیلی در دور دوم توسط رقیب است.
    اعم از راست یا دروغ بودن این نسبت ها، چنین اتهاماتی درباره برخی حامیان در جامعه مطرح است:
    – علم(مدرن) ستیزی مفرط با خوانش های خاص از اقتصاد اسلامی، طب اسلامی، پیشرفت اسلامی، مدرسه اسلامی و…
    – نگاه های خاص به زنان و حضور اجتماعی آنان و بخصوص نحوه تحقق حجاب اسلامی.
    – نگاه های متهم به تکفیری در مسائل سیاست داخلی و مواجه با مخالفین خود و…
    – و…
    اگر می خواهید اینها همه سوژه تخریب و چالش های غیر واقعی و دست چندم نشود، از الان کابینه خود را معرفی کنید!
    وزیر خارجه، ارشاد، کشور، آموزش و پرورش ، علوم و حتی معاون زنان و… معلوم می کند رویکرد و برنامه های شما در تجسم عینی کابینه چه شکلی خواهد بود.
    مخیّرید از هر سر طیف که خواستید، وزیر معرفی کنید. تمام چیزهایی که فردا مثلا در وزارت ارشادتان بین نفی و اثبات است در یک رویکرد قابل جمع است و کسی آنرا نمایندگی می کند؛ او را معلوم کنید. در این ۱۱سال لابد به آدم این برنامه ها هم فکر کرده اید.
    اینجور هم جامعه و هم آن حامیان تکلیف خود را می دانند. جمعیت رأی دهنده، فریب تخریب جلیلی هراسان را نمی خورد و حامیانِ رادیکال هم فردا علیه تان پلاکارت دست نمی گیرند که به وعده ها عمل نشد!
  3. تیم اقتصادی دولت خود را ضمیمه برنامه ها کنید!
    همه می دانیم برنامه داشتن اگر شرط لازم باشد، شرط کافی نیست.
    برنامه ها یکبار در یک “دولت سایه” شکل گرفته است برای “مصوبه و قانون” شدن باید مجاری تصمیم گیری از جمله مجلس را بگذراند. پس بسا برنامه هایی که در این سیکل تغییر کند (چنانچه برنامه یارانه ها و سهام عدالت و…).
    لذا صرفا برنامه های موثر در گشایش اقتصادی نمی تواند، “شرط ضمن عقد انتخاب” باشد؛ بلکه اقلا باید تیم هماهنگ اقتصادی دولت از الان معلوم و بتواند از لوازم این برنامه ها در جهات دیگر “اقتصاد کلان” و بخصوص “اقتصاد سیاسی ایران” دفاع کند.
    رویکردهای اقتصادی در برنامه های اقتصادی گذشته دولتها، محدود و قابل تمایز از هم می باشد؛ معلوم کردن آن رویکرد در تیم اقتصادی آینده رافع ابهامات بسیاری از نخبگان است.
    نفع بردن از ابهام این است که مثلا نامزدی در میزگرد اقتصادی یک مشاور را از اقتصاد آزاد و بازار و یکی را با گرایش سوسیال بیاورد! تعارض های تیم اقتصادی، خود مشکل جدی برخی دولتهای گذشته بوده است و عملا باری به این جهت، باری به آن جهت نتیجه داده و مردم را خسته و ناامید کرده است.

بخاطر عادلانه بودن خوب است همین ها از پزشکیان هم خواسته شود!

محسن قنبریان / پس از اعلان نتایج قطعی مرحله اول انتخابات۱۴۰۳

هیهات از مشارکت پایین!

(این یادداشت را ستادی ها نخوانند!)

انتخابات چهارم است که مشارکت زیر۵۰٪ است!

من طلبه کوچک “مکتب سیاسی انقلاب اسلامی” نمیتوانم این ضایعه را فدای نتیجه انتخاباتها کنم.

 دیگر بهانه “کرونای۱۴۰۰” هم نیست! و متاسفانه از آن هم پایین تر شد! از مجلس هم!

دیگر بهانه “رقابتی” نبودن۱۴۰۰ هم نیست؛ همه اصلاح طلبان و اعتدالی ها هم فراخوان دادند؛ اما از غیر رقابتی ها هم مشارکت کمتر شد!

انگار جامعه گفت: از قضا وقتی “جبهه انقلاب” مقابل “جبهه اصلاحات” می شوید و دعوای راست و چپ و اصولگرا-اصلاح طلب گذشته را با نام جدید بازتولید می کنید، بیشتر پس می زنم!

بله اگر دلت خنک میشود که خاتمی و سران اصلاحات هم نمایندگیِ “مردم خاموش” را نمی کنند، شیرینی پخش کن، دیگر آنها هم تحرکی نمی بخشند!

من البته هنوز رگ بازمانده از اصولگرایی ام می گوید: اصلاح طلبان اینبار نه برای روزنه و گشایش در مردم سالاری و حتی نه برای فقط ریاست جمهوری و مواجهه بهتر با ترامپ، نیامدند!

متاسفانه بسیاری از آنها هم مسأله شان “مردمسالاری” (دینی یا حتی سکولار) نیست؛ “قدرت” است!

کسانی که خود ۸سال رئیس جمهور بوده و به جامعه القاء کرده اند: قدرت در رهبری متمرکز است و رئیس جمهور کاره ای نیست[۱]؛ اینبار شاید آمده بودند بر سر فرآیند تعیین رهبر آینده اثر کنند! نشانه های ناکافی هم بیرون زد! (از پست منتسب به خاتمی [۲]تا سخن مرعشی[۳])

سالهاست راست یا دروغ القاء کرده اند: باند قالیباف-سپاه می خواهد کسی را “رهبر آینده” کند؛ این نباید محقق شود! بلکه اگر بشود چیزی که مرحوم هاشمی می گفت جای ریاست خبرگان، روی صندلی آن باشد هم موقع نیاز انجام می دهد [۴]را محقق کنند! و این جایگاهی در “قدرت” می خواهد!

خلاصه انگار مردم از اینها هم قدرت طلبی نه نجات ایران و تحولی به نفع مردم فهمیدند!

 ترساندن از “دولت سوم روحانی” توسط به اصطلاح جبهه انقلاب هم نگرفت!

 واضح است به هر دلیل تلاش های شبانه روزیِ شهید رئیسی میوه اش در سفره مردم  نمایان نشده بود تا آن ترس، بترساند!

بگذریم که چقدر تقلیل است که ترس از تکرار گذشته، محرک رأی شود؛ نه شوق انگیزیِ باور پذیرِ تصویر آینده!

حتی نظرسنجی ها و پیمایش ها هم دیگر مردم را درست منعکس نمی کنند!

این “جامعه خاموش” و “قهر کرده با صندوق” را دوباره باید از نو شناخت که می دانم دوستان ستادی سؤال بی ربط یا اقلا الان نابجایی می شمارند؛ بماند برای بعد…

محسن قنبریان / صبح بعد از انتخابات۱۴۰۳

[۱] البته انصاف را نباید از دست داد که پزشکیان شخصا از رهبری دائم دفاع و ترجیع بند هم می گفت سیاست های کلی ایشان را اجرا می کند!

[۲] https://www.instagram.com/p/C7M9p-8orR0/?igsh=MXJ3aHlsMTdsaXA5Yw==

[۳] مرعشی در تبلیغ پزشکیان: ریاست جمهوری فایده نداره، رهبری را می‌خواهیم!
سابقا هم از ائتلاف کارگزاران با احزاب دیگر برای اثرگذاری بر انتخاب رهبر آینده و مطابقت او با سیاست هایشان گفته بود!

[۴] هاشمی رفسنجانی: در لحظه حساس حتما لازم نیست رییس باش

در انتخابات پیش رو از اینها برنگردیم..

در دولت شهید رئیسی به حکمرانی مردم، و نفوذ اراده آنها در مسائل اجتماعی و اقتصادی نزدیک شدیم

چرا به انتخابات رقابتی، افتخار نکنیم!

انتخابات، یکی از مظاهر و نمادهای مردم سالاری است. هرچه مشارکت بیشتر و رقابت جدی تر باشد، بیشتر نمود مردمسالاری می دهد.

طعنه های انتخابات۱۴۰۰ مشارکت پایین و غیر رقابتی بودن بود.

مرحوم شهید رئیسی باوجودی که در آن دخالتی نداشت اما زیاد هجو شد که: رئیس جمهور یک انتخابات غیر رقابتی و مشارکت پایین است! و بدتر از این حرفها که یادتان هست!

اینبار حتی موسسه نظر سنجی استاسیس انتخابات را یک رقابت جدی آن هم سه جانبه گزارش کرده است.

رقابت بین جلیلی و قالیباف همانقدر جدی است که بین آنها با پزشکیان.

پس تا همین جا اتفاقی مبارک درون ارزشهای اسلامی و انقلابی مان افتاده است .

رئیس جمهور چهاردهم هرکه باشد متهم به انتصاب و درآمده از یک صندوق بی رقابت و بی مشارکت نیست.

اینکه انقلابی ترها هم بتوانند دو جناح از یک انتخابات باشند و نه بین بد و بدتر بلکه بین خوب و خوبتر انتخاب کنند هم اتفاق خوب دوم است و حاکی از رشد و بالندگی است.

برای انتخاب اصلح نسبی هم باید تلاش کرد تا نتیجه را هم دلخواه کرد.

این جمله رهبر انقلاب هنگام رای دادن، نادر بود و البته مطرّا:

“سالهای آینده ان‌شاءاللّه سالهای خوب و مطلوبی باشد و مردم از گزینش خودشان راضی باشند.”

 

محسن قنبریان ۸تیر۱۴۰۳