بایگانی برچسب: s

ده کارکرد سلوکی روزه

۳٫ دست و پایی برای دل!

آمیختگی فرشته_شامپانزه مثل آمیختگی گربه_سگ کارتن ها نیست که دو قلوی بهم چسبیده چپ_راست، شمال_جنوب باشد بلکه آمیختگی باطن_ظاهر است. فرشته ای که کالبد حیوانی یافته است!

از این رو فرشته ی درون (روح مجرد) کار خود را ناگزیر است با دست و پای مادی و کالبد حیوانی انجام دهد.

با گوش او می شنود با چشم او می بیند و با دست او کار انجام می دهد و با پای او به جائی می رود و …

نکته عجیب قصه می دانی کجاست؟

اینکه کالبد حیوانی در کارهایی که نقش مستقیم به خودش می رسد چابک است اما در آنجا که استخدام فرشته است کسل و تنبل!

“خوردن” را با “خوراندن” ، “خوابیدن” را با “خواندن” و فهمیدن مقایسه کن تا باورت شود.

تا بخواهد از بستر نرمَش بلند شود ساعتی دست دست می کند اما اولین بار که به ذهنش رسید مطالعه بس است یا تلاوت قرآن کافی است تعلل نمی کند و کتاب را می بندد ولو هنوز یک ساعت نشده است!

رمضان اردویی یک ماه است که دست و پا و چشم و گوش را مال دل می کند. وقتی خوردن ممنوع می شود مقدمات و مؤخرات آن نیز حذف می شود. دست و پا در آن باره بیکار می شوند. وقتی ذکر و تلاوت قرآن تاکید می شود دست و پای بیکار با فرشته درون پای سجاده می آیند و رنگ خدا می گیرند.

حیوانکی تا حالا همه اش آشپزخانه و دستشویی ، رختخواب و… را درک کرده بود. حالا چشم در استخدام فرشته درون اشکی میریزد ، پاها دو زانو در محضر ربوبی ادب می کند گوشها صدای خوش و ملایم ترتیل می شنود
و… همه اینها بخاطر آن است که از خدمت به تن معافند.

جالب اینکه در روایات “روزه را زکات بدن” خوانده اند
(زکاه البدن الصیام)

زکات در لغت یعنی زیاد شدن و رشد کردن ، در حالی که در ظاهر کم شدن است.

با روزه از بدن می کاهیم پس چگونه آنرا زکات می خوانند!

چون در واقع به آن می افزاییم. دست و پا را سبک و در اختیار فرشته روح قرار می دهیم و اعضاء جای خادم تن بودن ، خادم فرشته خدا می شوند و این رشد است.

امام صادق(ع) کار کرد سوم روزه را برای شاگرد سلوکی خود :
“طهاره الجوارح” بیان فرمود.

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

ده کار کرد سلوکی روزه

۲٫ نظر کرده!

بعد فرشتگی ما نامش روح، قلب، لبّ و مانند اینهاست. وقتی روزه، اشتهاء و تقاضاهای شامپانزگی ما را کاست به قلب و لبّ ما خدمت دیگری میکند: صفاء دادن!

اگر از ساحل آلوده و خاکی ، لجن و خس و خار به دریا برده نشود دریا چه قدر زلال است؟ قلب ما هم همینطور است.

قلب یک “سلامت” دارد(قلب سلیم) و یک “صفا” ، چنانچه مقابل ایندو یک “زیغ” دارد که “انحراف از راه درست است” ضد سلامت است.

قلبی که خدا و معاد را نشانه نگرفته، زیغ دارد. مثل آئینه ای که خم شده و جهتش درست و رو به پنجره نیست.

یک “رین” هم برای قلب متصور است. رین یعنی زنگار، آئینه کج نشده ، کدر و تار شده است. رو به پنجره هست اما خوب منظره بیرون را نشان نمی دهد. همان دریای آلوده و کثیف.

روزه دار نماز هم می خواند ، بدش نمی آید جز شکم، زبان و چشمش هم روزه باشند.

پس معلوم است به دستور پزشک و به درخواست شوهر یا همسر، رژیم نگرفته، “تسلیم” امر خداوند شده و روزه گرفته است. همین قدر تسلیم هم کم نیست که قلب او سلیم خوانده شود و آئینه روبه ملکوت عالم نشانه رود.

حالا نوبت به جلاء دادن و صفا دادن به آئینه است تا از “رین” دور شود. چگونه فرشته زنگار گرفته درون جلاء بگیرد و پر بکشد؟

می دانی مثل چیست؟

دبستان شبانه روزی بروی بازدید. ببینی پروفسور حسابی_شاگرد انیشتین_ دارد در آشپزخانه مدرسه سیب زمینی پوست می گیرد و گوجه رنده می کند و …
توجهش دیگر به فیزیک نیست، پخت و صرف غذاست! از سیب و پیاز می گوید و دست و دامنش هم بوی همان را گرفته است!

لبّ و عقل و فرشته درون ما هم دکتر حسابی ماست. از صبح تا شب و از شب تا صبح باید آسیاب کند ، تصفیه کند ، نیازمندی و اشتهاء در خواست دهد، درخواست ها را اجرا کند و… رنگ خوردنی ها گرفته و بوی دفع کردنی ها!
اگر به او مرخصی دهیم کتابخانه و نمازخانه بیاید، حسابی بودن خود رانشان می دهد و نام این مرخصی رمضان است.

امیرالمومنین فرمود:

“من قلّ اکله صفی فکره”
: هر که خوردنش کم شود فکرش جلاء می گیرد.

اینگونه قلب پاک می شود مثل دریا و فرمود:

“قلوب پاک بندگان جایگاه نظر خدای متعال است و هرکه قلبش پاک شد خدا به او نظر می کند”

در افطار و سحر نیازمندی های تن را تأمین کن مقوی بخور اما کم تا مانع جلاء و صفای قلب نشود.

کار کرد دوم روزه این است :
“فیه صفاء القلب”

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

ده کارکرد سلوکی روزه

  1. تشبّه به فرشته!

اگر به جای پیتر هانن بودم به جای “گربه_سگ” داستان “فرشته_شامپانزه” را می نوشتم.

  • بی خیال نظریه تکامل داروین از باب مثال
    آنچه انسان می خوانیم ، محل اجتماع واتحاد یک فرشته با یک حیوان است.

به لحاظ تن با حیوان فرقی نداریم با همه تقاضاهایش ،اما به لحاظ روح یک فرشته ایم ، از عالم امر آمده و واقعاً تقاضای همانجایی دارد.

درکشاکش ایندو انسان یا “مهاجرٌ الی ربی” (مهاجرت کننده به پروردگارش) می شود و یا “اخلاد فی الارض” (فرو رفتن در زمین) و “اثاقلتم الی الارض”(سنگین شدن و زمینی شدن)

امیرالمومنین(ع) فرمود: عقل و شهوت ضد همند ؛ یاری گر عقل، علم است و یاری گر شهوت، هوای نفس.

نفس آدمی در کشاکش ایندوست ، هرکدام فائق آمد نفس در جانب او می رود(غررالحکم۴۴۸)

طبع و طبیعت انسان مرتبه نازله نفس است. جای اتصال روح(فرشته) است به خاک مثل ساحل که نقطه اتصال دریاست به خاک.

از این روی به سوی زمین و زمینی کشش دارد مثل موجهای دریا در کنار ساحل در زمین اشتهایی دارد و شهوتی ،مرادی دارد و اراده ای.

جالب اینکه همه اشتهاهای تن و طبیعت انسان زنجیره ای شده است که بند اتصالشان “خوردن و نوشیدن” است.

انگار خوردن و نوشیدن مثل بنزین و روغن ماشین تن و تقاضاهای طبیعتند اگر نبود بقیه شهوتها نیست ، همانطور که ماشین بدون بنزین لاهی نمیکشد و هر کسی را زیر نمیگیرد و نمیبینی وقتی گرسنه ای، خوابت هم نمی آید، حرفت هم نمی آید، امیال دیگر هم روی استندبای می روند⁉️

روزه شهوت خوردن و نوشیدن را میکاهد و از اینرو شهوات دیگر را ضعیف می کند تا در یک ماه فرشته درون فرصت کند پروبالی بکشد و این مرغ باغ ملکوت دوستان خود در عالم بالا را بیابد.

لذا فرمود: مَنْ  قَلَّ طَعَامُهُ وَ شَرَابُهُ وَ مَنَامُهُ و کَثُرَ تَسْبِیحُهُ وَ تَمْجِیدُهُ اشْتَاقَتْهُ الْمَلَائِکَه : هرکس خوردنی و نوشیدنی اش و خوابش کم شود و تسبیح و بزرگداشت یادالهی در او بیشتر شود فرشتگان به او مشتاق می شوند…

پس می توانی در قدم اول تشبّه به فرشته پیدا کنی. فرشتگان نمی خورند مگر تسبیح، نمی نوشند جز تهلیل (لا اله الا الله) و نمی خوابند و … ماه رمضان فرصت این تشبّه است.

لذا اولین کارکرد روزه این است که : “یمیت المرادَ النفس و شهوهَ الطبع” مراد نفس و اشتهای طبیعت خاکی را می میراند.

(بازنشر رمضان ۱۳۹۵)

سید حسن نصرالله به مناسبت آغاز ماه رمضان

تاکید من به برادران و خواهرانی که پیگیر چنین کارهایی هستند این است که این اقدامات به هیچ وجه تصویربرداری نشود، در این زمینه حتی نباید درپی تهیه آرشیوی از کمک ها باشیم.

حتی چند نفر نروند. یکی دو نفر بروند کافی است؛ آبروی افراد حفظ شود.

ذلک الدین القَیّم؟!

مستند به قول کارشناسان بهداشت، حکم به تعطیل حرم‌ها و نماز جمعه‌ها در بهترین ماه‌های معنوی سال شد. اما حالا متن کارشناسی دقیق همان کارشناسان، ثابت کرده: زیارتگاه‌ها فقط ۴۴صدم درصد! و نماز جمعه فقط ۲۲صدم درصد! در شیوع کرونا نقش دارد!

اولی”قول کارشناسان” بود و دومی “متن کارشناسی” دقیق علمی همان کارشناسان!

درباره روزه ماه مبارک رمضان هم از زبان برخی پزشکان و کارشناسان سخنی دهان به دهان می‌چرخد که: نوشیدن آب در کاهش احتمال ابتلاء موثر است!

مبتنی بر این قول، استفتاء شرعی صورت می‌گیرد و پاسخ می‌گیرد:” …کسانی که درصورت عدم نوشیدن آب در بازه‌های زمانی کوتاه بیم دارند و اقدام پیشگیرانه دیگری نیز نمی‌توانند اتخاذ کنند، روزه برای آنان واجب نیست”!

در این مورد هم اصلا بعید ندانید کارشناسی‌ای دقیق و علمی در خصوص مورد، ثابت کند نوشیدن مکرر آب هیچ اثر متنابع و درصد مورد توجه عقلاء بر کاهش ابتلاء ندارد!

پیش رو حج واجب را داریم؛ که به حسب روایت صحیح خود نوعی امان و ترک و تعطیلی آن موجب بی‌مهلتی است (ان تُرک لم تناظروا (الکافی ج۷ص ۵۱)). آیا حکم تعطیلی حج را به “قول کارشناسان” موکول می‌کنند؟! یا مستند به یک “کارشناسی دقیق و موجه ناظر به مورد”؟!

آری آسان می‌توان آن روایت را حمل بر شرایط عادی کرد نه جائی که اجتماع موجب شیوع بیماری واگیر است؛ اما سخن سر مستند و تکیه‌گاه حکم به تعطیل است.

فرق روزه رمضان و حج تمتع را متوجه‌اید. اولی مساله‌ای فردی و منحل به خوف خود مکلف است؛ اما دومی مساله‌ای عمومی بلکه حکومتی است. با حکم به تعطیل، امکان انجام از همه مکلفان سلب میشود.

سخن ما در اینجا، بر سر لزوم دستگاه کارشناسی‌ای مستقل از علم مدرن و مطابق با دستگاه تولیت و تولی دین -چنانچه نوادری قائل‌اند- نیست.

سخن سر این است:

آیا مواجهه با همین کارشناسی علمی و عرفی موجود باید این قدر نوسان بردار باشد؟!

در احکام شرعی یاد شده، “قول کارشناس” باید مقدمه حکم شرعی قرار گیرد یا “متن کارشناسی موجه”؟!

مثلا برای حکم به تعطیل حج امسال؛ آیا ضروری نیست دستگاه مرجعیت، تیم کارشناسی‌ای از همین متخصصین متعبد را به خصوصه مأمور کند که میزان ابتلاء در زمان و مکان و شرایط حاجیان امسال را با داده‌های علمی، پردازش و درصد سنجی کنند و بر اساس آن متن کارشناسی حکمی صورت بگیرد؟! نه صرف قول کارشناسان به حسب گمان و تخمین و پیش از تحقیق دقیق مورد(مثل آنچه درباره تعطیلی حرم‌ها و نماز جمعه‌ها شد)!

شاید این نکته را در چهار استعمال قرآن برای “دین قیّم” بتوان الهام گرفت که: قیّم بودن وصف دین حق است. و قیم آن است که سرپای خود استوار و مصالح بندگان را هم برپا می‌کند. لذا احکامش(توحید و یکتاپرستی، حرمت ۴ماه قمری برای قتال و…) هم بر “فطرت انسانی” استوار است و هم بر “اصول ثابت طبیعت”! لذا گر چه “سال” و “فصل” در شمسی، واقعی‌تر و ثابت‌تر از قمری است؛ اما “ماه” در قمری واقعی‌تر و ثابت‌تر است(چون متکی به تولد هلال تا ختم آن است و با رویت قابل کشف است)؛ از اینرو خداوند حکم شرعی ماه‌های حرام را بر چهار ماه قمری نهاده و اینکار را دین قیّم (ذلک الدین القیّم) نامیده است. (دقت کنید. ر.ک: المیزان ج۹ص۳۵٨و۳۵۹)

شاید همکاری فرهنگستان علوم پزشکی با موسسه موضوع‌شناسی فقهی و نامه‌شان به مراجع تقلید درباره روزه‌داری صنفوف مختلف مکلفان گامی ابتدائی در این راستا باشد.

نامه دکتر علیرضا مرندی به مراجع عظام تقلید درباره روزه داری در شرایط کرونایی/ توصیه به بهبود یافتگان کرونا و عموم مردم

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۶

اعلام برنامه دهه آخر رمضان الکریم

سلسله مباحث “توحید و توّحد قائمین بالقسط” دهه آخر رمضان برقرار است.




تعقیب این بحث را به علاقمندان سلوک و هم انقلابیگری توصیه می کنیم.

بعداز نماز ظهر و عصر/ بهبهان مسجد بلال.

صوت این مباحث پس از اتمام سلسله مباحث یا در دهه ذیحجه در کانال بارگذاری خواهد شد.