بایگانی برچسب: s

حاشیه‌ای بر اعلام تعطیلیِ درس آقامجتبی خامنه‌ای!

سال‌هاست که دشمن ایشان را به اتّهام «تلاش برای جانشینیِ رهبری» تخریب می‌کند؛ حال‌آنکه غیر از شنیده‌های سابق، اخیراً نیز از پدر متّقی و حکیم‌شان  نَقل و رسانه‌ای شد که مخالف جانشینیِ فرزندشان -به‌خاطر شبههٔ موروثی‌شدن یا چیز دیگری- هستند. این را به کمیتهٔ خاصّ خبرگان (کمیسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹) هم گفته‌اند؛ اما می‌بینید قضیه تمام نمی‌شود!

تعطیلیِ درس ایشان (به دلیلی بین خودشان و خدا)  گرچه می‌شد مسئله‌ای «عادی» در حوزه تلقّی شود، باز مسئله‌ای «خاص» بین دوست و دشمن می‌شود؛ برخی دوستان به جهات اخلاقیِ ایشان استناد و استدلال کردند که «اقبال» هزاروششصد متقاضی برای شرکت در درس ایشان، آن‌هم در هنگام رکود حلقه‌های استادوشاگردی، و کم‌رونقی و تعطیلیِ برخی دروس در حوزه، عاملی برای تعطیل‌کردن درس‌شان شده است، دشمنان هم که…!

بندهٔ ناچیز در مسئلهٔ جانشینی، هم‌نظر -بلکه مطیع- پدر بزرگوار ایشان هستم؛ اما در سایر مسائل از جهات علمی و عملی نباید به فرزندان ایشان -از جمله این فرزند فاضل‌شان- جفا شود؛ مثلاً ایشان حق دارند از عالمان حوزه باشند، آن‌چنان که فرزندانِ برخی زعمای گذشته بودند و هستند.

البته اینجا نکته‌ای مهم می‌شود که «جریانی عادی» را «غیرمعمول» می‌کند و آن، غیر از شائبهٔ جانشینِ رهبری و اشتهار در رسانه‌هاست:

«معمول» در حوزه‌ها این بوده که فرزند فاضل و درس‌خوان، درس می‌گوید و دروسش منتشر می‌شود، تألیف می‌کند و نقد می‌شود؛ مؤافق و مخالفِ علمی پیدا می‌کند و تدریجاً در صحن علنیِ حوزهٔ علمیه، در مرآی اساتید و بزرگان رشد می‌کند. فخرالمحققین در قدما، و آقامصطفی خمینی در متأخرین، نمونه‌های روشنی هستند؛ سیدمصطفی باآن‌که مستشکلِ درس امام بود، خودش درسی بعضاً شلوغ‌تر هم داشت و آثار علمیِ ایشان منتشر می‌شد (هشت‌کتاب فقهی و فلسفی، دوکتاب در تبعیدِ ترکیه، ده‌اثر در تبعیدِ نجف). این‌گونه بود که غیرشاگردانش، او را نه به شهادت شاگردان و هم‌بحث‌ها، بلکه به شهادت آثارش قضاوت می‌کردند.

می‌دانیم که در حوزه، هم‌نشینیِ نام با عنوان «آیت‌الله» و پیداشدن نمودهای زعامت؛ تحفّظ یا ملاحظه‌کاری دربارهٔ پرداختن به آرای آن شخص شکل می‌دهد و معمولاً مورد نقد و ابرام جدّی قرار نمی‌گیرد. (مگر دربارهٔ کسانی که خلاف مشهورشان فزونی گیرد!)

لذا دورهٔ مناسب جهت تناظرها و بحث‌ها، دقیقاً در همین دورهٔ سنّی و مرحلهٔ علمیِ مثل آقامجتبی دامت‌توفیقاته انجام می‌شود و خروجیِ آن مواجهات علمی با هم‌سطح‌ها، با «روندی طبیعی» و «روشی عادلانه» به ارتقاهای علمی رسیدن و نشستن بر پلّه‌های فضلیت است.

اقتضای «ورع» این نیست که برای انتشار صوت و متنِ «سیزده‌سال تدریس» اقدامی نشود. چه‌اینکه حضور در میزگردها و همایش‌های علمی، با ارائه‌های تخصّصی برای عالمان دینی؛ ناجورتر از برخی فعالیت‌های سیاسی-انتخاباتی نیست که تقوا و خویشاوندی با رهبر انقلاب اسلامی بخواهد مانع آن و موجب احتیاط گردد، یا رانت و امتیازِ آقازادگی تلقی شود.

همه شاهدیم که آقازاده‌های فاضل و درس‌خوانده – حتی اگر در زیّ شخصیِ برخی از ایشان اخلاق آقازادگی مشهود باشد – در این مسئله، نوعاً «عادی»اند؛ یعنی دروس‌شان منتشر و کتاب‌های‌شان چاپ می‌شود و در معرض نقد قرار می‌گیرد. در مجامع تخصصی، لَه یا علیه آرای علمی حاضر می‌شوند و این‌گونه به شکل عادی، دارای مؤافق و مخالف علمی، شاگرد و منتقد می‌شوند. درس‌شان هم از همین مجرای عادی؛ پُر یا خالی، شروع یا تعطیل می‌شود.

بنده البته به شهادت برخی فضلا، باخبرم از سطح خوب و مقبولِ درس آقامجتبی؛ لکن اگر تعطیلیِ درس‌شان ادامه یافت، به‌نظر می‌رسد بهتر است که دروس گذشتهٔ ایشان منتشر شود و در معرض استفاده و نقد جامعهٔ علمیِ حوزه قرار گیرد. چه‌اینکه حضور علمیِ ایشان در مسئله‌های مطروحه در حوزه، علاوه‌بر استفادهٔ جامعهٔ علمی، پاسداشت رویه‌های معمول در ارتقای علمی در انظار نخبگان حوزوی نیز هست و ازقضا دقیقاً همین روش، اقتضای تقوا و ورع و ناآقازادگیِ متوقع از ایشان است.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲

ضایعه درگذشت حجت الاسلام پرندین

امام حسن عسکری (ع):
یَأْتِی عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا اَلْقَوَّامُونَ بِضُعَفَاءِ مُحِبِّینَا وَ أَهْلِ وَلاَیَتِنَا یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ اَلْأَنْوَارُ تَسْطَعُ مِنْ تِیجَانِهِمْ …
علمای شیعه ای که محبّین و اهل ولایت ما را که ناتوان هستند، سرپرستی می کنند (و معارف را به آنها می رسانند)، در حالی وارد روز قیامت می شوند که نور از تاج سرشان می‌تابد…
(تفسیر الإمام العسکری -علیه السلام-، ص۳۴۵، ح۲۲۶)

بدین وسیله ضایعه درگذشت فاضل ارجمند مبلّغ دینی حجت الاسلام پرندین را به خانواده و بازماندگان و حوزه علمیه بهبهان و جامعه مبلغان تسلیت عرض می کنم.

عمامه روحانیت وقتی نورانی خواهد بود که قیام به امر ضعفای محبین اهلبیت(ع) نماید. استضعاف های فرهنگی و اقتصادی را با تبلیغ و خدمات اجتماعی و مطالبه گری های سیاسی جبران کنند.

عزیز از دست رفته ما برای تبلیغ در روستا اقدام و در دل پیر و جوان کردستان بزرگ جا گرفت.
راهش پر رهرو باد ؛ خدایش در رحمت و مغفرت و رضوان خویش جایش دهد.

محسن قنبریان

 سخنرانی/ بازخوانی منشور روحانیت

سخنرانی «بازخوانی منشور روحانیت» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۵ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر می‌شود.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام قنبریان

 بازخوانی منشور روحانیت

  1. منشور روحانیت یک متن سهل ممتنع است و به دو بخش می‌توان آن را تقسیم کرد :
    – مسائل مربوط به دوران قیام و نهضت در ایران
    –  مسائل مربوط به ادراه کشور و حکومت داری
  2. هر کدام از این مسائل ناظر به دو گروه مطرح میشود : متحجرین و متجددین
  3. امام خمینی ایده و طرحی را مطرح کردند که دو جریان مذکور در مقابل آن به اقداماتی پرداختند. این ایده عبارت بود از : اقامه دین نه صرف اکتفا به دین پژوهی و فقه پژوهی، مبتنی بر نظریه ولایت فقیه. امام در نظریه ولایت فقیه قایل به ولایت بر احکام است نه در احکام. یعنی بتواند موقتا تشریع کند.
  4. ولایت فقیه به معنای اجرای رساله عملیه نیست. ولایت فقیه رساله ساز است نه مجری صرف رساله های عملیه.
  5. امام خمینی در مبنا، زمان شناسی و مردم شناسی با بقیه متفاوت است. لذا مرحوم امام برای فقه قیام اینگونه استدلال میکنند «در شرایطی که اساس اسلام به خطر افتاده است نهی از منکر و قیام واجب است. در عصر کنونی نیز، اساس دین در خطر است لذا باید قیام کرد. »
  6. در مقابل نظر امام دو گروه به مخالفت پرداختند: گروهی که با اصل قیام در زمان غیبت مخالف بودند و بعد از پیروزی انقلاب هم، به خرده گیری از انقلاب پرداختند درحالیکه در زمان پهلوی سکوت کرده بودند. گروهی نیز بر این باور بودند که الان شرایط قیام فراهم نیست و یا شاه شیعه است و یا چه کسی پاسخ گوی خون های ریخته شده خواهد بود؟

دانلود جلسه نخست «بازخوانی منشور روحانیت» | “دانلود از پیوند کمکی

سخنرانی «بازخوانی منشور روحانیت» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر می‌شود.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام قنبریان

 بازخوانی منشور روحانیت

  1. طبق نظر امام (ره) کسانی که اجتهاد دیگری دارند در مسائل نباید حصر شوند. اما اگر از قوای ادراکی به قوای تحریکی رسید و از خطا به گناه رسید، باید برخورد شود.
  2. منطق امام این است که در اجتهاد دیگری را حصر نکنیم اما در مرحله حکمرانی تساهل به خرج ندهیم و از افرادی که خلاف گفتمان انقلاب اسلامی، اجتهاد دیگری دارند نباید استفاده کنیم. اینجا تساهل معنی ندارد.
  3. دوران صفویه ایران را با هویت شیعی مناسکی ترویج می دهند نه شیعی سیاسی. مدح امام علی (ع) می‌کنند؛ اما از شیوه حکومت داری او نمی‌گویند. اینجا شاهد شکل گیری شیعه قالتاق هستیم. یعنی شیعه ای که جنگ شیعی و سنی را تامین می‌کند اما در سیاسیت، در قامت شیعه علوی ظهور ندارد بلکه سیاسیت اموی را ترویج می‌کند.
  4. فقه امام ناظر به عینیت صحنه است. امام فقط نمی‌گوید اگر تبدل موضوع پیدا شد پس حکم نیز تغییر کند. خیر فقط این نیست، بلکه فراتر است. بدین معنا که گاهی موضوع همان است و تغییری نکرده اما حکم آن تغییر می‌کند. این همان ولایت بر احکام است نه ولایت در احکام.
  5. بعد از مدرنیته شاهد شکل گیری نظم جدیدی در دنیا هستیم که اساسا خیلی از مفاهیم را تغییر داده است. مانند خانواده که یک مشترک لفظی شده و آن معنای سابق از آن برداشت نمیشود. در این نظم جدید فقه نمی تواند مانند گذشته به مسائل نگاه کند و نسخه عرضه کند. اینجاست که میگوییم امام فقه را ناظر به عینیت جامعه مطرح میکند.

دانلود جلسه دوّم «بازخوانی منشور روحانیت» | “دانلود از پیوند کمکی

شهادت می دهم که محسن ریسمان سنج همواره در صحنه ها و حوادث مختلف انقلاب اسلامی حاضر و اهل تقوا و صداقت است. مروج اندیشه های درست دینی بوده، پیگیر حقوق مردم خصوصا مستضعفین با رعایت عقلانیت و چارچوب قانون است. فعالیت های او موجب دلگرمی دوستداران انقلاب اسلامی بوده و در این مسیر هیچ گونه سوء رفتار و خلاف شان روحانیت از ایشان ندیده ام.

او اما حالا به ۶ماه حبس قطعی از سوی دادگاه ویژه روحانیت محکوم شده است.

تلاشها برای رضایت شاکی، جواب نداد.

اقرار نامه رسمی صاحب پیج اینستاگرامی مورد استناد (که غیر ایشان است) اثر نکرد!

کاش میشد چون ماجرای قصاص خواهی عکاشه از پیامبر(ص)، که حضرت صدیقه(ع)، حسنین(ع) را برای تحمل قصاص فرستاد، -بلاتشبیه- جای او تحمل مجازات می کردم!

چون واقعا به حسن نیت و خیرخواهی او باور دارم.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۲/۸

نظر حجت الاسلام قنبریان درباره ماجرای درمانگاه قم

افراد صاحب رسانه به وضعیت دنیای کنونی و برساخت سازی دشمن باید دقت کنند. ما در قضاوت نباید شتاب کنیم. بله میتوانیم از جهاتی سؤال کنیم مثلا آیا واقعا این روحانی فیلم یا عکس گرفته است یا خیر؟ اما این که یک باره قضاوت کنیم و دو قطبی شدیدی بسازیم واضح است که این گسست اجتماعی را بیشتر میکند که به سود هیچ طرفی نیست.

 از طرف دیگر اینکه مثلا عکس برداری از بی حجاب را با گوشی موبایل در بستری که تعریف شده، مجاز و مورد حمایت قانون بدانیم ولی انتشار عمدی و حتی غیر عمدی اموال مسئولین را جرم انگاری کنیم و این مقوله را محرمانه بدانیم، ممکن است گسست ها و احساس تبعیض را بیشتر کند.

برگرفته از مصاحبه ای با مباحثات

جزوه رسالت طلبه بسیجی و بسیج طلبه

به مناسبت هفته بسیج

جزوه رسالت طلبه بسیجی و بسیج طلبه

این نوشتار، متن پیاده شده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در پنجمین دوره عصر اقامه می‌باشد.

پیام خوبی که امام خمینی(ره) دربارۀ بسیج داده است ابتدا جملاتی است که از آن روح لطیف بلند شده است. راست و حسینی می‌گویم اگر مثل این روایت، مثل این خوانش از بسیج نباشد واقعاً بسیج نیست. بسیج وقتی لشگر مؤمن و مخلص خداست که نشان در بی‌نشانی دارد، فطرت‌ها را به خودش جلب می‌کند. اگر سازمانی در کنار سازمان‌ها، بروکراسی کنار بروکراسی‌ها، خدا نیاورد روزی پلکانی مثل پلکان‌های دیگر بالا رفتن‌ها بشود، اینکه می‌گوید آدم‌های مخلص همه جای دنیا هستند مختص به ایران نیست….

جهت دانلود جزوه کلیک کنید.

“تشکل طلبگی ربیون”

تبلیغ تراز ؛ خلّاق و محرّک

حجت الاسلام قنبریان/ مدرسه علمیه مشکوه قم/ ۴ آذر ۱۴۰۲

مبانی:

  1. اسلام، یک انقلاب بود!
  2. درک جهات انقلابیِ اسلام، اجتهادی انقلابی و تبلیغی تراز و خلّاق می خواهد!

بایسته ها:

  1. درک دستگاه واژگانی خاص و انقلابی اسلام
  2. ایستادن در سمت درست تاریخ

ژنوم اسلام اصیل  باید در هر منبر باشد!

تطبیقات:

نمونه های تطبیقی:

– چرا “ولایت” نه “ارباب، سلطان و…”؟!

– درک درست از غدیر و سقیفه!

– فاطمه(س) در مردم ایستاد!

اصالت فرد افراطی و سکولاریزم دانشی و گرایشی، بلیه زمان ما!

– جهات درست اسلام در مواجهه با آن یک تبلیغ تراز می سازد

* گوش دادن به این فایل، به خطباء و مبلغان انقلابی توصیه می شود

دریافت سخنرانی «تبلیغ تراز ؛ خلّاق و محرّک» | “دریافت از پیوند کمکی

شهید حجت الاسلام حجت اعتبار؛ هم “حجت” بر ما و هم “اعتبار” روحانیت است!

حجت است؛ که مبلّغی راحت گزینی نکند، هجرت کند و هرجا که لازم است -حتی دور از وطن و خویشان- نقش آفرین باشد؛ که تبلیغ اولویت است.

به تعبیر امام جواد(ع)، “بقایای اهل علم” باشد “کَمْ مِنْ قَتِیلٍ لِإِبْلِیسَ قَدْ أَحْیَوْهُ وَ کَمْ مِنْ تَائِهٍ ضَالٍ‌قَدْ هَدَوْهُ یَبْذُلُونَ دِمَاءَهُمْ دُونَ هَلَکَهِ الْعِبَادِ …

چه بسیار کشته ی ابلیس که او زنده اش کند و چه بسیار گمراه که هدایت کند؛ خونشان را برای جلوگیری از هلاکت بندگان هدیه می کنند”

 

اعتبار است؛ که همگان بدانند هزاران جوان طلبه و فاضل در گمنامی و غربت با اقل عواید مادی و بدون چشم داشت به خدمت رسانی تبلیغی و جهادی مشغولند. اعتبار روحانیت  همین روحانیون جهادی اند که امام هادی(ع)  عمامه های نورانی آنها را چنین ستود:

“یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ…

عالمان شیعه ما که امور محبین ضعیف ما و اهل ولایت ما را برپا دارند و بدان قیام کنند، روز قیامت در حالى محشور مى شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.”

پ.ن:

حجت الاسلام حجت اعتبار فاضل ارجمندی از بهبهان بود که در هجرت در استان زنجان به امور حوزه علمیه و امامت مسجد و تبلیغ مشغول بود که در نماز به ضرب گلوله، مظلومانه عروج کرد! رحمت و رضوان خدا بر او باد رزقنی اللهم!

محسن قنبریان

معرفی کتاب

چنانچه قابل پیش بینی بود بازگفتن قرائت شهید مطهری درباره حجاب و زن، مواجهه ای مثل همان دهه طرح شده توسط ایشان را -در مقیاسی کوچک تر- داشت: عموم جامعه استقبال می کنند/ طیف سنتی مذهبی بخاطر برخی روایات و فتاوا و سیره متشرعین مخالفت یا چالش می کنند! البته هردو پدیده مبارکی است و زمینه گفتگوی بیشتر و احیای نگاه اصیل و عمیق متفکران انقلاب اسلامی می شود.

متاسفانه فضای تبلیغی و ترویجی در دهه های گذشته در خدمت درخواست طیف سنتی و قرائتی در اصالت بخشی به خانه نشینی (نه فقط خانه داری -بهتر: شوهرداری- و مادری که ارزش مند است) بوده است. سیاست گذاری ها هم در حرکت پاندولی در برخی حوزه ها به این اصالت و در برخی حوزه ها، به جانب رقیب: تشابه مذموم زن با مرد (نه تساوی حقوق زن و مرد که مثل مطهری مدافع اش بود) منحرف میشده است!

چقدر خوب است جوانان و مبلغان عزیز یکبار دیگر دو کتاب: مساله حجاب و نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری را بخوانند. دانشگاه امام صادق(ع) در دفتر ۴ خلاصه های آثار ایشان در ۱۵۰صفحه این دو و کتاب اخلاق جنسی در اسلام و غرب را خلاصه کرده است (برای آنها که حوصله مفصل خوانی ندارند).

بحثهای تفصیلی تر در پاسخ به شبهات و اشکالات بعد از این کتابها آسانتر می شود…

محسن قنبریان

از طوطی های فحّاش تا جوکرهای عمامه پران!

  1. طوطی های فحّاش پارک پرندگان لینکولنشیر انگلیس به #حبس_انفرادی فرستاده شدند[۱]!
    چون (به تعبیر مدیر پارک) اوضاع از کنترل خارج شده و طوطی ها هر فحشی می دادند؛ آنها نگران بچه ها شدند!
    اگر از طوطی های فحّاش در مراکز دانشگاهی ایران حمایت کردند و حتی کمترین ممنوعیت برای ورود به دانشگاه را هم محکوم می کنند؛ پاسخش نزد آقای بورل مسئول سیاست خارجه اتحادیه است: اروپا یک باغ است و بقیه دنیا جنگل!
  2. بین کیپای یهود و عمامه تشیع هم فرق است!
    برای پراندن اولی از سر یک جوان یهودی، راهپیمایی کیپا راه می اندازند[۲]! خود زنان یهود کیپا سر نمی گذارند اما در راهپیمایی حمایت از یهود، زنان غیر یهودی هم باید کیپا سر بگذارند!
    در مقابل برای عمامه پرانی در ایران، حمایت از کمپین ها و پوشش رسانه ای برعهده می گیرند!
    اینجا هم جواب نزد کمیسر ویژه دولت است: کیپا به آلمان تعلق دارد!

راهپیمایی کیپا ابتکاری برای حمایت از اسرائیل مقابل روزجهانی مظلومیت فلسطین (قدس) می شود؛ اما عمامه پرانی مقابله با جمهوری اسلامی است و باز به نفع اسرائیل!

محسن قنبریان

[۱] حبس انفرادی برای طوطی‌های فحاش در بریتانیا

[۲] هزاران آلمانی به «راهپیمایی کیپا» برای محکومیت یهودی‌ستیزی پیوستند