بایگانی برچسب: s

بار دیگر صدای خمینی در نجف!

آیت الله العظمی جوادی آملی در استقبال کم نظیر طلاب و فضلای نجف:

«علم کافی نیست و جامعه، علاوه بر عالم شدن، باید عاقل شود. وظیفه ما تنها رفع “جهل علمی” و “جهالت عملی” نیست، بلکه باید با جاهلیت ساختاری و نظام جاهلی نیز مقابله کنیم.»

 امام تنها آموزگار دین نیست، بلکه مسئول پاک‌سازی جامعه از جاهلیت تمدنی است.

ایشان افزودند: حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتهً جاهلیه»، نشان‌دهنده آن است که اگر جامعه نتواند امامت و نظام ولایی را بشناسد و بپذیرد، در جاهلیت باقی مانده است.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به وقایع جنگ صفین و فتنه حکمیت اظهار داشتند: «مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام پس از آن فتنه‌ها، بارها تأکید کردند که جامعه به جاهلیت بازگشته است؛ نه به دلیل جهل فردی، بلکه به سبب سقوط در نظامی جاهلی!»

پ.ن:

 سخنان سنجیده و بجایی که حوزه نجف به تذکارش محتاج است.

 فقاهت در قامت سیاست و نظام سازی (نه فقط اسلام اجتماعی)، امتداد امامت تا مقابله با جاهلیت ساختاری و ساخت نظام ولایی شکوه فقاهتی است که مکتب نجف لازم دارد.

در تراز مرجعیت، انگار طنین صدای خمینی و مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی بود که تکرار می شد!

محسن قنبریان

سخنرانی/ حوزه علمیه قم؛ رسالت، تحول

(مرور و تجاوبی با بیانیه یکصدمین سالگرد حوزه از سوی رهبر انقلاب)

حجت الاسلام محسن قنبریان

برنامه مجله نصرالله / شبکه چهار/۱۴۰۴/۲/۲۲

دانلود سخنرانی «حوزه علمیه قم؛ رسالت، تحول» | “دانلود از پیوند کمکی

چرا بیانیه؟ چرا عمومی؟!

  • رابطه دو سویه مردم و حوزه در تصحیح و ارتقاء!
  • امکان تجاوب با بیانیه!

انقلاب اسلامی و حوزه قم؛ نیاز پیوستار تاریخی

  • حوزه های شیعی در مقابل دیگریِ عامه بود در قرن معاصر دیگری اش را استعمار و دیکتاتورهایش دید…
  • امام نوشت اگر انقلاب نشده بود حوزه شیعی به کلیسای قرون وسطا تنزیل می یافت!

حوزه تا کجاست؟!

  • رابطه دانش های اسلامی با اندیشه ها و با قیام ها و اقامه ها…
  • موسسات حوزوی و… باید جای مطهری پر کنند!
  • استیگلیتز پیامبر وال استریت لقب گرفت؛ پیامبر جنبش وال استریت باید از الازهر و نجف و قم ظهور می کرد!
  • قیام و اقامه رکن حوزه است اما دیروز و امروز مخالف داشته!
  • امروز هم برخی ناکارآمدی ها را بهانه می کنند…/ اقلا روسری زنان وظیفه ما بود!/ رسالت را رساندن کفایه الاصول به امام زمان می دانند!

مگر حوزه سنتی چقدر محکم است که تغییر نمی کند؟!

  • تفاوت حوزه سنتی با تحجر!
  • بیانیه آزاد اندیشی رهبری در دو دهه پیش کم اهمیت تر از این بیانیه نیست!

نسبت حوزه و سیاست!

  • مداخله ثروت، تبلیغات و دستگاه امنیتی، نظم طبیعی در حوزه را به هم می زند!
  • افراط و تفریط در نسبت با امر سیاسی!
  • برخی ژست استقلال حوزه می گیرند اما بیشتر از بقیه پروژه بگیرند!
  • معنای درست استقلال حوزه!

* کمی بی تعارف تر از برخی از بیانات کلیشه ای این هفته بود و یک جانبه نگری کمتری داشتید؛ قضاوت با شما!

مستند ریسمان عدالت؛ کنشگری یک طلبه جوان خوزستانی در برابر مافیای سرمایه‌داری…

«محسن ریسمان‌سنج»، نمونه‌ای از سرمایه‌های مردمی انقلاب اسلامی است که برای دفاع از حقوق مردم، گلاویز شدن با مافیای متصل به قدرت اهواز را به جان می‌خرد و از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند. او در این مسیر راهی زندان هم می‌شود اما باز هم با وجود تهدیدهای مالی، جانی و احکام قضایی، به مبارزه خود ادامه می‌دهد…

تماشا از اینجا

گفتگو با صدای حوزه

بیست ماه بعد از امر رهبری، در گفتگوی صدای حوزه با حجت الاسلام قنبریان مطرح شد؛

  • چرا در حوزه امروز، علوم و فنون تبلیغی جایی ندارند؟!
  • چرایی فاصله گیری حوزه از سنت آموزش فنون حکمت عملی!
  • حوزه دنبال آموزش فنون و مهارت های تبلیغی نیست چون تبلیغ و جامعه پردازی و راهبری جامعه مسأله اولش نیست!
  • وقتی تبلیغ مسأله اول ما نباشد می رویم سراغ علوم تجریدی و انتزاعی!

حاج سید رضا محبوبی

درگذشت جانسوز حاج سید رضا محبوبی عزیز و خطیب ارجمند اهلبیت(ع) و مبلغ مخلص جهاد تبیین را به خانواده ارجمند و دوستان محترم تسلیت عرض می کنم. برای آن عزیز سفر کرده مغفرت و شفاعت جده اش زهرا سلام الله علیها و برای بازماندگان صبر و اجر از خداوند طلب می کنم.

یادش را با بیانی شیرین و یادداشتی فاخر در تبیین چگونه در فرهنگ شیعی، سنّی به فیض شهادت می رسد؟! و چگونه مجاهدان علیه رژیم غاصب به نظر شیعه، شهید راه خدایند؟! گرامی می دارم:
https://eitaa.com/seyed_reza_mahboubi/2725

محسن قنبریان

شوق و شکایت!

اینکه جامعه ایرانی بخصوص هسته حزب اللهی از لحظه سقوط سوریه و اسد در حیرانی است، اینکه هیچ تحلیل جامع و اقناع کننده ای هم -علیرغم تولید انبوه محتوا- نبوده، واضح است.

از اینرو همه منتظر و مشتاقند تا فردا رهبر انقلاب چه می فرماید!

 

لکن سقوط اسد از مثل سقوط خرمشهر و فاو و… سخت تر نبود!

آن روزها جامعه دچار چنین سردرگمی هایی نمی شد، چون مثل خامنه ای و هاشمی و… در نماز جمعه و دانشگاه و… حاضر و برای مردم توضیح می دادند.

توضیحشان نه فقط تکرار الهیات “خدا با ماست” بود و نه حرفهای صرفا تکنیکال میدان؛ جمع درست هردو بود، هم عالم به مبانی و عقلانیت انقلاب اسلامی بودند و هم مشرف به میدان.

 

امروز این حلقه مفقود است؛ لذا باید منتظر ماند تا خود رهبری بیاید و بگوید!

مطلعین میدان، نوعا سرمایه اجتماعی و مقبولینِ عقلانیت انقلاب اسلامی در جامعه نیستند!

برخی ائمه جمعه و برخی فضلاء انقلابی و فعالین دانشگاهی و… هم که الهیات و منظومه عقلانیت انقلاب اسلامی را می شناسند، خبر دست اول از میدان ندارند و فقط بعضا، گزینشی از مجاری خاص، اطلاعاتی ناقص می گیرند؛ که معمولا طرحش در جامعه با رد و تکذیب ها همراه میشود و…

 

رابطه و نسبت استاد خامنه ای و… با امام خمینی و میدان انقلاب، در نسل بعد بازتولید نشده است و این فقط تقصیر کوتاه قدی بعدی ها نیست؛ حلقه اول های تصمیم ساز و مشرف میدان دیگر از جنس روحانیون کف میدان و دانشگاه مثل خامنه ای و هاشمی و…سالهای۶۰ نیستند!

 

پس یکی مینویسد: تا فردا همه ساکت!

یکی مینوسد: چرا ساکتید و همه بر دوش رهبری؟!!

 

محسن قنبریان

حاشیه‌ای بر اعلام تعطیلیِ درس آقامجتبی خامنه‌ای!

سال‌هاست که دشمن ایشان را به اتّهام «تلاش برای جانشینیِ رهبری» تخریب می‌کند؛ حال‌آنکه غیر از شنیده‌های سابق، اخیراً نیز از پدر متّقی و حکیم‌شان  نَقل و رسانه‌ای شد که مخالف جانشینیِ فرزندشان -به‌خاطر شبههٔ موروثی‌شدن یا چیز دیگری- هستند. این را به کمیتهٔ خاصّ خبرگان (کمیسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹) هم گفته‌اند؛ اما می‌بینید قضیه تمام نمی‌شود!

تعطیلیِ درس ایشان (به دلیلی بین خودشان و خدا)  گرچه می‌شد مسئله‌ای «عادی» در حوزه تلقّی شود، باز مسئله‌ای «خاص» بین دوست و دشمن می‌شود؛ برخی دوستان به جهات اخلاقیِ ایشان استناد و استدلال کردند که «اقبال» هزاروششصد متقاضی برای شرکت در درس ایشان، آن‌هم در هنگام رکود حلقه‌های استادوشاگردی، و کم‌رونقی و تعطیلیِ برخی دروس در حوزه، عاملی برای تعطیل‌کردن درس‌شان شده است، دشمنان هم که…!

بندهٔ ناچیز در مسئلهٔ جانشینی، هم‌نظر -بلکه مطیع- پدر بزرگوار ایشان هستم؛ اما در سایر مسائل از جهات علمی و عملی نباید به فرزندان ایشان -از جمله این فرزند فاضل‌شان- جفا شود؛ مثلاً ایشان حق دارند از عالمان حوزه باشند، آن‌چنان که فرزندانِ برخی زعمای گذشته بودند و هستند.

البته اینجا نکته‌ای مهم می‌شود که «جریانی عادی» را «غیرمعمول» می‌کند و آن، غیر از شائبهٔ جانشینِ رهبری و اشتهار در رسانه‌هاست:

«معمول» در حوزه‌ها این بوده که فرزند فاضل و درس‌خوان، درس می‌گوید و دروسش منتشر می‌شود، تألیف می‌کند و نقد می‌شود؛ مؤافق و مخالفِ علمی پیدا می‌کند و تدریجاً در صحن علنیِ حوزهٔ علمیه، در مرآی اساتید و بزرگان رشد می‌کند. فخرالمحققین در قدما، و آقامصطفی خمینی در متأخرین، نمونه‌های روشنی هستند؛ سیدمصطفی باآن‌که مستشکلِ درس امام بود، خودش درسی بعضاً شلوغ‌تر هم داشت و آثار علمیِ ایشان منتشر می‌شد (هشت‌کتاب فقهی و فلسفی، دوکتاب در تبعیدِ ترکیه، ده‌اثر در تبعیدِ نجف). این‌گونه بود که غیرشاگردانش، او را نه به شهادت شاگردان و هم‌بحث‌ها، بلکه به شهادت آثارش قضاوت می‌کردند.

می‌دانیم که در حوزه، هم‌نشینیِ نام با عنوان «آیت‌الله» و پیداشدن نمودهای زعامت؛ تحفّظ یا ملاحظه‌کاری دربارهٔ پرداختن به آرای آن شخص شکل می‌دهد و معمولاً مورد نقد و ابرام جدّی قرار نمی‌گیرد. (مگر دربارهٔ کسانی که خلاف مشهورشان فزونی گیرد!)

لذا دورهٔ مناسب جهت تناظرها و بحث‌ها، دقیقاً در همین دورهٔ سنّی و مرحلهٔ علمیِ مثل آقامجتبی دامت‌توفیقاته انجام می‌شود و خروجیِ آن مواجهات علمی با هم‌سطح‌ها، با «روندی طبیعی» و «روشی عادلانه» به ارتقاهای علمی رسیدن و نشستن بر پلّه‌های فضلیت است.

اقتضای «ورع» این نیست که برای انتشار صوت و متنِ «سیزده‌سال تدریس» اقدامی نشود. چه‌اینکه حضور در میزگردها و همایش‌های علمی، با ارائه‌های تخصّصی برای عالمان دینی؛ ناجورتر از برخی فعالیت‌های سیاسی-انتخاباتی نیست که تقوا و خویشاوندی با رهبر انقلاب اسلامی بخواهد مانع آن و موجب احتیاط گردد، یا رانت و امتیازِ آقازادگی تلقی شود.

همه شاهدیم که آقازاده‌های فاضل و درس‌خوانده – حتی اگر در زیّ شخصیِ برخی از ایشان اخلاق آقازادگی مشهود باشد – در این مسئله، نوعاً «عادی»اند؛ یعنی دروس‌شان منتشر و کتاب‌های‌شان چاپ می‌شود و در معرض نقد قرار می‌گیرد. در مجامع تخصصی، لَه یا علیه آرای علمی حاضر می‌شوند و این‌گونه به شکل عادی، دارای مؤافق و مخالف علمی، شاگرد و منتقد می‌شوند. درس‌شان هم از همین مجرای عادی؛ پُر یا خالی، شروع یا تعطیل می‌شود.

بنده البته به شهادت برخی فضلا، باخبرم از سطح خوب و مقبولِ درس آقامجتبی؛ لکن اگر تعطیلیِ درس‌شان ادامه یافت، به‌نظر می‌رسد بهتر است که دروس گذشتهٔ ایشان منتشر شود و در معرض استفاده و نقد جامعهٔ علمیِ حوزه قرار گیرد. چه‌اینکه حضور علمیِ ایشان در مسئله‌های مطروحه در حوزه، علاوه‌بر استفادهٔ جامعهٔ علمی، پاسداشت رویه‌های معمول در ارتقای علمی در انظار نخبگان حوزوی نیز هست و ازقضا دقیقاً همین روش، اقتضای تقوا و ورع و ناآقازادگیِ متوقع از ایشان است.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲

ضایعه درگذشت حجت الاسلام پرندین

امام حسن عسکری (ع):
یَأْتِی عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا اَلْقَوَّامُونَ بِضُعَفَاءِ مُحِبِّینَا وَ أَهْلِ وَلاَیَتِنَا یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ اَلْأَنْوَارُ تَسْطَعُ مِنْ تِیجَانِهِمْ …
علمای شیعه ای که محبّین و اهل ولایت ما را که ناتوان هستند، سرپرستی می کنند (و معارف را به آنها می رسانند)، در حالی وارد روز قیامت می شوند که نور از تاج سرشان می‌تابد…
(تفسیر الإمام العسکری -علیه السلام-، ص۳۴۵، ح۲۲۶)

بدین وسیله ضایعه درگذشت فاضل ارجمند مبلّغ دینی حجت الاسلام پرندین را به خانواده و بازماندگان و حوزه علمیه بهبهان و جامعه مبلغان تسلیت عرض می کنم.

عمامه روحانیت وقتی نورانی خواهد بود که قیام به امر ضعفای محبین اهلبیت(ع) نماید. استضعاف های فرهنگی و اقتصادی را با تبلیغ و خدمات اجتماعی و مطالبه گری های سیاسی جبران کنند.

عزیز از دست رفته ما برای تبلیغ در روستا اقدام و در دل پیر و جوان کردستان بزرگ جا گرفت.
راهش پر رهرو باد ؛ خدایش در رحمت و مغفرت و رضوان خویش جایش دهد.

محسن قنبریان