بایگانی برچسب: s

سادگی رنگ علی (ع) است!

همزمان با ایام غدیر، نماینده ولی فقیه در خوزستان گفتند: “من تصمیم گرفته ام که از این به بعد به دلیل افزایش قیمت پروازها، با قطار تردد کنم. در این زمینه به مسئولان نیز توصیه می کنم تا با قطار تردد کنند” (ایسنا).

چه تصمیم خوبی!
همانقدر که تشریفات اضافی و زرق و برقها و سفره های آنچنانی، “نماد معاویه” در تاریخ است و وارستگان از آن برحذرند، سادگی و مردمی بودن هم ارث و “رنگ علی(ع)” است؛ و چه کسی از نمایندگان ولی فقیه و عالمان دینی به این رنگ سزاوارتر!

محسن قنبریان
۹۷/۶/۱۰

۳ – مصلحت‏‌سازی

ما که سراغ داریم! شما هم جستجو بکنید حتما پیدا میکنید! آن دست از افرادی را که صداشان بلند است در نغ زدن، ایراد گرفتن، امّا یا متوجّه نیستند یا نمیخواهند قبول کنند که مسبب وضع موجود خود آنها(خود ما) هستند(هستیم). همان ها، آن افرادی که جلوی مبارزه با فساد را میگیرند، (یکسری افرادی هستند که در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی میکنند) افرادی هستند همین دست اشخاصی که در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی میکنند را بالا میآرند، بهشون اقبال میکنند مثلا تو انتخابات پشتشون رو میگیرند بعد همین افرادی که اینجا پشتیبانی میکنند(همین افراد عامی) در صحبت هاشان اول تا اخر نظام را میشورند، از دزدی و اختلاس صحبت میکنند.
خب این افراد یا شعور ندارند که بفهمند دارند چه کار میکنند! یا من نمیفهمم شان!!!

آخر سر که روسیاهی به ذغال میماند اما چرا با عقل به یکسری مسائل نرسیم که بخواهیم هزینه بدهیم برای فهمیدن یکسری مسائل.

فایل صوتی حاضر سومین قسمت از سری پادکست های سخنرانی رحلت امام سال۹۷ حجت الاسلام قنبریان است.

قسمت های سابق را در پیوند های زیر می توانید دنبال کنید:
قسمت یک/ حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ (مصلحت یابی)
قسمت دوّم/ توهین به شخصیت ها (مصلحت بافی)

قسمت سوّم/ مصلحت سازی

دانلود قسمت سوّم – مصلحت سازی

۰۵/ کار ویژه!

کار ویژه!
پس کار ویژه ی رهبری در مشکلات اقتصادی و بن بستهای آن چیست؟!

چکیده۵: کار ویژه!

  1. برای نتیجه گرفتن از مجموع دستورات مکتب اقتصادی اسلام و رسیدن به اهداف آن، نیازمند یک “نظام اقتصادی” هستیم.

مثلا همانطور که مجموع دستورات سیاسی اسلام مثل کفر به طاغوت، اطاعت از ولی، حق تعیین سرنوشت توسط خود مردم و… در “ظرف زمانه معاصر” موجب پیدایش “نظام سیاسی جدیدی” بنام جمهوری اسلامی شده است، مجموعه دستورات اقتصادی اسلام هم در ضرب زمانه و شرایط معاصر میتواند “نظام اقتصادی خاصی” پدید آورد. پس نظام اقتصادی از انعکاس تعالیم اقتصادی اسلام در ظرف و شرایط و مقتضیات زمانه شکل می گیرد…

۲٫ زمانه ما در خصوص اقتصاد دو ویژگی دارد:

الف)خصومتهای خارجی(جنگ اقتصادی و تحریم ها)

ب)موانع داخلی مثل ناکارآمدی و رفتارهای نامطلوب در بخشهای تولید و مصرف و هم اجزاء حاکمیتی.

البته “اقتصاد تحریم” و مفاهیمی مثل “تاب آوری اقتصادی”، “اقتصاد پایدار یا متداوم” و مانند اینها در عرف علم اقتصاد شناخته شده اند. در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در۲۰۱۳به مسأله “شکنندگی اقتصاد” پرداخته شد…

۳٫ رهبر انقلاب از سویی بالاترین مقام دینی است و “باید حافظ مکتب اسلام(اینجا مکتب اقتصادی اسلام)باشد”. و از طرف دیگر بالاترین مقام سیاسی و حاکمیتی است و “باید حافظ مملکت و انقلاب باشد” لذا هم باید اسلام شناس(فقیه) و هم زمانه شناس باشد. پس وظیفه او “به روز رسانی نسخه نظام اقتصادی اسلام در ظرف شرایط موجود است”.

از سال ۸۶ به جنگ اقتصادی دشمن توجه و از ۸۹ از لزوم یک الگوی مقاوم از اقتصاد گفتند. سه سال مطالعه (کارگروهی دانشگاهی/کارگروهی در مجمع تشخیص) سر این الگو انجام شد، ۲۱۵تحریم اقتصادی در دنیا دیده شد و…

سال ۹۱ به “یک نظریه منسجم” رسید. پایان ۹۲در ۲۴سیاست کلان ابلاغ شد(طبق اصل ۱۱۰قانون اساسی). رهبر بعنوان تنظیم کننده قوا، جلسه ای توجیهی یک هفته بعد ابلاغ با سران سه قوه گرفت اندکی بعد جلسه توجیهی با مسئولین نظام(۴۵۰نفر کشوری و لشکری) صورت داد و قوا را به سمت اجرا گسیل کرد.

متاسفانه از این نظریه منسجم ما فقط چند بنر تبلیغی و چند روز کادری بالای تلویزیون بعنوان شعار سال می دانیم!

۴٫ از باب مثال مجموع دستورات اقتصادی اسلام که در اصل عزت اقتصادی قابل تجمیع است بعلاوه شرایط مخاصمه موجود حکم به خودکفایی یا اقلا خود اتکایی در کالاهای اساسی و هم امنیت غذایی دارد. و سیاست ۶و۷نظام اقتصاد مقاومتی بدین می پردازد.

یا مثلا وقتی کشور خود را با شاخص ها می سنجیم می بینیم کشوری مسرف هستیم. و این شکنندگی اقتصادی بخصوص در شرایط سخت و تحریمها می آورد. سیاست ۸اقتصاد مقاومتی به این می پردازد.

رانتی بودن اقتصاد ما بخاطر نفتی بودن و… عامل دیگر شکنندگی بخصوص در شرایط تحریم میشود که نسخه به روز نظام اقتصادی باید برایش فکری بکند و سیاست ۱۹اقتصاد مقاومتی بدین پرداخته است…

[برای رفع ابهامها فایل صوتی این بخش را گوش کنید]

تمام شد!

۰۴/ زمان بندی ویژه!

زمان بندی ویژه!
چگونه رهبری برای محو داعش و اسرائیل یک زمانبدی دارد و به نتیجه هم میرسد اما این زمان بندی پس از۱۶ ،۱۷سال از فرمانشان برای مبارزه با مفاسد اقتصادی دیده نمی شود؟!

چکیده۴: زمان بندی ویژه!

۱٫ تا اینجا معلوم شد رهبری اهداف انقلاب رادر دوره نظام از طریق “ساختارهای قانونی موجود” پیش می برند.

۲٫ موقعیت ایشان در بخشی از نظام و ساختار موجود، “مدیریت مباشر” و یک فرمانده کل است. اما در بخشهای دیگر “ناظر”، “هماهنگ کننده” و مدیر با واسطه است. در بخش نظامی ایشان فرمانده کل و مدیر مستقیم است لذا در تهدید داعش برمرزهای ما و دعوت سوریه از ما، قرارگاه صفین تشکیل و فرماندهان را وارد و نتیجه می گیرند. یا برای تهدیدات دائمی آمریکا، فرماندهان دریایی را احضار و برای مقابله با ناوگان آمریکا یا مثلا بستن تنگه از آنها طرح عملیاتی میخواهد و تبدیل به دستور میشود.

اما در بخش اقتصادی، مدیر مستقیم دولت و مجلس است و ایشان آن نسبت که با قوای مسلح دارد را اینجا ندارد مثلا راسا نمی تواند رئیس جمهور و حتی یک وزیر را عزل کند یا مجلس را از کار بیاندازد…

۳٫ مبارزه با مفاسد اقتصادی بخاطر جنبه های سیاسی اش از اول در کمیسیونی ۱۲نفره متشکل از سه قوه رفت…

از همین جا دچار جنگ اراده ها شد گاه بخاطر اختلاف قوا بیش از یکسال این کمیسیون اصلا تشکیل نشد و گاه وضع بهتر شد…

۴٫ البته این بدان معنا نیست که کش و قوس بین سه قوه ممکن باشد به کلی مبارزه با فساد را منحل کند! نه. زمان بندی و افت و حرکت را تأثیر می نهد اما از اساس رها نمیشود. چرا که رهبری در جایی تصریح دارند که اهداف انقلاب را در سه مرحله مطالبه و پیگیری می کنند:

الف)بسیج مردم و مطالبه عمومی که در نظامهای مردم سالار نقش بی بدیل در تسریع دارد.

  • ب)مطالبه جدی خودشان از مسئولین و ساختارهای قانونی که بقول خودشان دهها برابر مطالبه علنی وتلخ تر از علنی ها انجام می شود.
  • ج)در صورت ناکارآمدی نهادی و…خودشان وارد می شوند. این در جایی است که دیگر امیدی به آن دستگاه نباشد و قانونا هم رهبری نتواند رئیس آنرا عزل یا آنرا منحل کند.

ظاهرا درمساله مبارزه با فساد اقتصادی ایشان هنوز از ساختارها و مسئولین ناامید نیست و با مطالبه خود و مردم آنرا قابل تحقق می داند…

[برای تفصیل و رفع ابهامها فایل صوتی این قسمت را گوش دهید]

ادامه دارد…

۰۳/ احکام ویژه!

احکام ویژه!
چرا اول انقلاب حکم اعدام رئیس بانک مرکزی بخاطر خیانت اقتصادی داریم اما حالا نه؟!
چرا رهبری مثل امام اموال مفسدان را به نفع فقرا مصادره نمی کند؟!

چکیده ۳: احکام ویژه:

۱٫ احکام ویژه برای افراد!

وقتی می گوییم مأمور ویژه و خلخالی نه! نه یعنی احکام ویژه و اعدام مطلقا نه!

  • اینکه در وقت جنگ اقتصادی دشمن، اخلال اقتصادی متعمدانه حکم مفسد فی الارض را دارد، الان هم خط و نشان رئیس قوه قضاییه است هم اقلا یکی از مراجع تقلید اعدام آنها را خواسته است! پس کمبود حکمی نیست تا رهبری صادر کند.
  • فرق خوش کیش(رئیس بانک مرکزی پهلوی و اول انقلاب) و خاوری(رئیس بانک ملی) در صدور حکم نیست(ولو بخاطر تنوع جرم حکم اولی سنگین تر بود)، در اجراست…
  • یعنی باز ضعف دستگاه اجراء (اعم از دولت و قضاء) است. که باید هوشیارتر، انقلابی تر و کاراتر عمل کند.
  • برای انقلابی تر و کاراتر کردن نظام اجراء در حکومت مردم سالار دینی ما سه مرحله است:

الف)مطالبه انجام وظایف قانونی از سوی مردم و رهبر.

ب)مطالبه تعویض مسئول و خواستن فرد کاراتر.

اگر مسئول انتخابی بود، مردم مخیرند: یا بار بعد بهتر را برگزینند یا در حین مسئولیت او با اعمال حق نمایندگی، با سؤال و استیضاح او را عزل کنند.

اگر مسئول انتصابی بود و تبادر عمومی ضعف کارآمدی او بود، مطالبه عزل او هرگز مطالبه ای نامشروع نیست.(شهید اول در قواعد آنرا تئوریزه کرده است)

ج)اگر خدای نکرده رهبر، فرد فاقد صلاحیتی را در منصبی گماشته، چون این نصب مخل به شرط ولایت است مردم میتوانند از طریق خبرگان اقدام کنند…

۲٫ احکام ویژه اموال!

این را دو قسم میکنم:

  • الف)جایی که فقه ما هنوز گیر دارد: مثل مناقشاتی که بر سر احکام مصادره اول انقلاب شد. و مثل نامه تند یکی از مراجع وقت به امام بر سر الزام به فروش بیش از ۱۰۰۰متر زمین به مالکان به جهت ساخت خانه برای محرومان!

نتیجه آن مناقشات این شد که از فهرست ۵۱نفری مصادره بسیاری برگشت بخورد! و خانه ها و مساجدی هم که از آن حکم ساخته شد هنوز به چشم غصب نظاره شود!

اینجا وظیفه نخبگان حوزوی است که محدودیت در مالکیت را با حفظ اصل مالکیت خصوصی، قرائتی فقهی، مقبول و مشهور کنند و الا احکام دیگر هم همان سرنوشت را می یابد.

  • ب)جایی که باز ضعف اجراست.

مثلا معوقات بانکی و موسسات مالی ورشکسته طبق قواعد فقه از باب تقاص یا ضمان اموالشان قابل ضبط است. قانونهای موجود هم آنها را در قبال خسارت مسئول می داند.

لکن می بینیم مثلا با اعتراضات خیابانی مالباختگان بجای اموال موسسات، ۱۱هزار و ۵۰۰میلیارد تومان اعتبار از بودجه ملت (هرایرانی ۱۴۳هزار ۷۵۰تومان) برداشت میشود تا بخشی از دیون داده شود!

این یعنی ضعف دستگاه اجرا که راه کاراتر شدنش عرض شد.

و الا اگر قانون نارسایی داشت و دستگاه اجرایی دستش بسته بود مثل ماجرای وقف اموال دانشگاه آزاد رهبری خود مستقیما ورود میکند. چنانچه موجب حفظ ۴۰هزار میلیارد(۴برابر پرداختی به مالباختگان و ۱۰،۱۱برابر اختلاسی که خاوری معینش بود) شدند…

[برای رفع ابهامها کلیپ صوتی این بخش را گوش دهید]

ادامه دارد…

۰۲/ مأمور ویژه!

مأمور ویژه!
چرا رهبری در امور خارجی نماینده ویژه دارد اما در مسائل داخلی بخصوص بن بستها ومفاسد اقتصادی یک “مأمور ویژه” (مثل خلخالی) برای برخورد فوری وقاطع ندارد؟!

چکیده ۲: مأمور ویژه:

  1. انقلابی گری همیشه نه یعنی برخورد فوری و قاطع یا خشن. حفظ اصالتهای انقلاب با تدبیر و تدریج هم انقلابی گری است.
  2. بین برخورد در “دوره ی نهضت” با برخورد در “دوره ی نظام” باید فرق نهاد. دوره نهضت، نظم سابق برچیده شده و نظم و نظام جدیدی شکل نگرفته اما دوره نظام، از آرمانها و با رأی مردم نظامی قانونی شکل گرفته است…
  3. خلخالی برخورد در دوره نهضت است و به محض شکل گیری نظام (نظام قضایی) برچیده میشود. فقط بازرگان و دولت موقت با آن مخالف نبود متفکران انقلاب مثل مطهری و بهشتی هم مخالف بودند. بخشی بخاطر سجیه های خاص او و برخی هم بخاطر اینکه ماموریت ویژه و اختیارات ویژه موجب اشتباهات و آسیبهایی می شد. لذا امام پس از نصب شهید بهشتی در دیوان عالی قضایی(اسفند۵۸)، و شکل گیری نظام قضایی توسط بهشتی، خلخالی را برکنار کرد…
  4. نمی شود به راه طی شده برگردیم. این یک اصل است: در دوره نظام، انقلابی گری باید از طریق نظام و نظم موجود پی گرفته شود. اگر پاره نظم های موجود نیاز به اصلاح، یا چابک سازی داشت البته باید انجام داد. لذا رهبری در همین مسائل ارز و سکه بجای مأمور ویژه ازهمین پاره سیستم مطالبه می کتد. هیأت دولت را احضار میکند، دستور تشکیل کارگروه فعال به آنها می دهد و… در مسائل خارجی هم غیر این نیست. درباره مذاکرات و برجام هم از طریق نظام و ساختارهای موجود انقلابی گری کردند. خط قرمزها را طبق قانون معلوم و از مجلس مطالبه بررسی با حوصله کردند و…
  5. به اجماع کارشناسان مبارزه با مفاسد اقتصادی بیش از خلخالی نیاز به شفافیت و بانک اطلاعات اقتصادی دارد. چیزی که برخی دولتها به سمتش رفتند اما تا آخر نرفتند. در تراکنشهای بسیار زیاد اقتصادی، بدون شفافیت کار مفسدان به راحتی گم میشود. در این وضع مأمور ویژه هم اگر باشد خطا میرود.

مطالبه شفافیت و تکمیل ساختار قانونی آن راه اساسی است….

[ابهامها را با گوش دادن به فایل صوتی از بین ببرید]

ادامه دارد…

۰۱/ پیش درآمد

پیش درآمد:
چرا پرسش از رهبری؟!

چکیده درآمد:

پرسش از کار رهبری و ورود و عدم ورود او دوگونه است:

  • برخی بعنوان مقصر از او می پرسند
  • برخی هم بعنوان اینکه به لحاظ دینی ولایت پناه گاه است یا به لحاظ حقوقی و قانون اساسی اوست که گره گشای قوای دیگر تعریف شده است.

در این مباحث در دو سطح از رهبری می پرسیم:

  • چرا چنین و چنان نمی کند؟! مثلا چرا مأمور ویژه برای پیگرد نمی فرستد؟ چرا احکام ویژه(مصادره و…)صادر نمی کند؟!و…
  • وقتی چنین و چنان نمی کند پس برای مشکلات و بن بستها و آسیبها چه می کند؟!

با ما همراه باشید…

چرا رهبری در مسائل داخلی، مثل خارجی انقلابی برخورد نمی‌کند؟!

چرا رهبری در مسائل داخلی، مثل خارجی انقلابی برخورد نمی‌کند؟!

چرا برنامه نبود اسرائیل تا کمتر از ۲۵سال دیگر جدی است اما نبود فساد و تبعیض در کشور بعد از ۱۶سال از فرمان ایشان هنوز جدی نیست؟!…
در تحلیل هفته آتی بدین خواهیم پرداخت.
نظرات و پرسشها را از امروز از طریق ادمین ارسال کنید.
@admin_ghanbarian

همچنین می‌توانید سوالات خود را برای ما بفرستید تا انتقال به ادمین را ما انجام دهیم (جهت سهولت کار)

تعریف و تهاجم بجای دفاع منطقی!

مدیر شبکه الاهواز در دفاع از جشن کذایی تالار کیانپارس در مصاحبه با سایت خبری-تحلیلی فردا جای دفاع منطقی، مقداری تعریف از آیت الله جزایری(زیدعزه) و مقداری هم تهاجم علیه آقای صدرالساداتی و آنان که اعوان و انصارش خیال میکرد، تحویل فرهیختگان داد. خدا کند تعریف‏‏‌هایش مثل تهاجماتش نباشد و الا خداوند عالمان خدوم ما را از داشتن مدافعانی که یکی شان از صد دشمن بی‌نیاز می‌کند، حفظ نماید.
در تهاجم به جناب صدرالساداتی بنده را هم جمع بسته که: “رفقایش را به شما بگویم، آقای دهقان و قنبریان همین الان هم همراهش هستند[!] این‌ها تیم هستند کار می‌کنند هدفشان هم نه اسلام است و نه انقلاب و نه مردم اصلا کاری به انقلاب ندارند. الان می‌خواهند آیت‌الله‌جزایری را بزنند[!]…این صدر‌الساداتی مأمور است یا بهش پول می‌دهند یا نمی‌دهند… اینها یک جریان هستند و یک تیم هستند و یک هدف دارند تخریب آیت‌الله‌جزایری[!] “.
اشهد بالله که بنده هنوز نه آقای صدر‌الساداتی را دیده‌ام و نه با او حرفی زده‌ام و نه ارتباطی دارم. آقای دهقان را هم الان اسمش می‌شنوم!
چون اهل اینستاگرام نیستم حتی پیچ اینان را هم تعقیب نمی‌کنم و از مطالبشان عمدتا بی‌خبرم. در مسأله جشن تالار کیانپارس هم تا قبل از این خطوط ورودی رسانه‌ای نداشتم. خبر جشن را هم در رسانه‌ای خوزستانی دیدم و البته پیچ آقای صدر‌الساداتی و هم خبر جشن در پیچ خود آیت‌الله هم به شکل عکس ارسال شده و دیده‌ام.
حقوق بگیر جایی نیستم و شهریه هم -جز از رهبر معظم- نمی‌گیرم چه رسد به موساد و mi6 یا آنجاهایی که مامورها مأمورش می‌شوند!
از اینها نازک‌تر را هم اگر کسی به جناب ایشان گفته بود فردا دادگاهی بود که بگذریم…
از قضا بنده نیز مثل ایشان -و شاید واقعی‌تر از ایشان- آیت‌الله‌جزایری را امام جمعه‌ای توانمند و سخت‌کوش و فعال می‌شناسم و به او ارادتمندم. گناهم هم یک نقد علمی بر سخنان آن عزیز بوده که بی‌جواب ماند و جوابش به جاهای دیگر حواله شد!
کاش آیت‌الله عزیز -که عکس گریه بی‌تابانه‌اش برحسین(ع) قاب ذهن من مانده نه این عکس‌ها- از کلیشه‌های متداول با فراستشان درآید و دوست و دشمن را بازشناسد. “من احبک نهاک” را دشمن و متملقین را دوست نگیرد.

مدیر محترم شبکه الاهواز جز تهاجم و اتهام به این و آن -که همه قابل پیگرد قضایی است- و چند تعریف از آیت‌الله‌جزایری -که خودمان بهترش را سراغ داریم- نتوانست از آن مراسم دفاعی کند بلکه کار را بدتر کرد!
بنده بعنوان خواننده نقدها که قانع نشدم.
“هیچ هزینه‌ای نکرده‌ایم” و “مهمان بوده‌ایم” و “چرا ساده زیستی آیت‌الله را نمی‌بینند؟” که جواب اشکال آن آقایان نیست! آنها به نامه۴۵ نهج‌البلاغه و عتاب تند حضرت امیر(ع) به عثمان‌بن‌حنیف استناد کردند. از قضا عثمان‌بن‌حنیف مثل منذر‌بن‌ابی‌جارود نیست و فرد ساده زیست و متوسطی است. در آن “مهمانی” هم دعوت یک آدم ثروتمندی بوده و از خود یا بیت‌المال هیچ هزینه‌ای نکرده، اما چنان عتاب تندی شده است. اگر مثل منذر بود که خود اشرافی بود حضرت به او، آن می‌گفت که به منذر گفت: “بند کفشت و شتر خانه‌ات از تو بهتر است!”
نکند به نظر آقای “علینژاد” نهج البلاغه‌ی خانه‌های ما هم چاپ آمدنیوز است و این فقرات در نسخه اصلی که در شبکه ایشان موجود است وجود ندارد!

“هتل نبوده و سالن غذاخوری بوده” هم که دعوای عنب و انگور است! تازه در ‌نقدها هم می‌دیدم نوشته‌اند تالار.
“افتتاحیه سالن بوده و هنوز یک دانه عروسی آنجا برگزار نشده” هم که خبط بدتری است که مرتکب می‌شوند.
اشکال کنندگان نوشته بودند این جایگاه شیشه‌ای در عکسها در عرف تالارها مخصوص رقص است!
اگر دفاع بلد بودند باید می‌فرمودند اینجور نیست مثلا این جایگاه چند منظوره است و…! نه بگویند افتتاحش بوده!
چون کار را بدتر می‌کند. چرا که از شما می‌پرسند به چه حقی چهره شاخص مذهبی استان با آن سابقه مجاهدت برای اسلام و انقلاب را برای افتتاح چنین سالنی بردید؟! در فقه نخوانده‌اید هرکاری که جایگاه عزت شخصیت‌های مذهبی را در قلوب دیگران بکاهد چه حکمی دارد؟! حتی خود آن شخصیت هم حق چنین کاری ندارد (ر.ک:ایضاح/فخرالمحققین). از آن عکس قبلی که با شیطنتی چهره آیت‌الله سر سفره‌ای اعیانی در چشم مردم تضعیف شد چرا درس نگرفتید؟! فوروارد کنندگان و پاراف‌نویسان بی‌ادب و آمدنیوز بیشتر مقصرند یا همراهانی که زمینه آن مهمانی‌ها و آن عکس‌ها را فراهم می‌کنند تا دشمن ماهی خود را بگیرد؟!

خوب است یکبار جلوی آیینه یا وجدان بایستند ببینند کیست که خوراک آمدنیوزها را فراهم می‌کند؟!
کاش آیت‌الله، آدم‌های متین‌تر و قوی‌تر و صدالبته دقیق‌تر در رعایت شئون و موازین را انتخاب کند که بحمدلله در بین شاگردان فاضلشان کم نیستند.

محسن قنبریان
۹۷/۵/۲

درباره ایده‌های جذاب‌ساز سیر مطالعاتی شهید مطهری

[با تلخیص]

ایده‌های جذاب‌سازی مطهری از بینش‌های او می‌گذرد
این مطهری را هنوز هم حوزه‌های ما دفع میکند
اگر خون او پای حرف‌هایش نبود این قسمت‌ها حتی سانسور هم می‌شد!

درباره ایده‌های طرح مطالعاتی شهید مطهری اول باید نکاتی را رک و بدون سانسور درباره ایشان و اندیشه‌هایشان بگویم چون بسیار موثر در ایده‌هاست:

  1. آثار شهید را علیرغم گوناگونی و تنوع میتوان به دو حیث کلی تقسیم کرد:
    الف) آنچه محصول مطهری باعنوان یک عالم دینی و مدرس حوزه است
    ب) آنچه محصول مطهری بعنوان یک روشنفکر و مصلح اجتماعی است.
    منظور از “عالم دینی” شناخت و معرفی تراث اسلامی از قرآن و سنت تا حکمت و کلام است.
    منظور از روشنفکر و مصلح، کسی است که درد بشر معاصر را دارد، جامعه و نیازهایش را می‌شناسد و می‌شناساند و از آنجا سراغ دین آمده نسخه درمان می‌برد.
    بین این دو عنوان و حیثیت هم تقابل و تهافت نیست و رابطه رفت و برگشت است. اولی “دانش” افزا و دومی “بینش” ساز است. بینش‌های جدید و عمیق، سؤالات و نیازهای جدید به سرای دانش اسلامی می‌برد و همچنین دانش اصیل اسلامی، بینش صائب‌تری به او می‌دهد از این حیث مطهری بخاطر دانش عمیق‌ترش از اسلام روشنفکر و دردمندی متفاوت از شریعتی است و از حیث روشنفکر و دردمندی‌اش عالمی متفاوت از هم شاگردان خود (نام نبرم بهتر است) می‌باشد!
  2. آثار قسم اول همه دانش‌های مطهری در حوزه عقاید و اخلاق است. از شرح منظومه و کتاب‌های فلسفی‌اش تا بحث‌های اعتقادی‌اش و بحث‌های اخلاقی‌اش
    [فهرست کامل همه قابل تدارک است]
    در این دانش‌ها هم اثر بینش‌های مطهری هست. شبهات جدید و مواجهه با متفکران معاصر و حک و اصلاح و نقد و ابرامها در مواجهه با اندیشه‌ها. اما اینجا ماحصلش دادن دانشی از اسلام است البته دانشی به روز و تازه.
  3. محصولات دسته دوم مطهری حاصل بینش او تحلیل او از زمانه، تاریخ، تمدن، حکومت، جنبش‌ها، سازمان‌ها، حوزه و… است.
    اینجا هم بحث‌های دانشی موج میزند اما آنچه او را متفاوت میکند تفاوت دید او(بینش) و روش طرح و حل و احیانا نسخه درمان او نسبت به سایر عالمان است.
    هم شاگردی‌های خوب و حتی انقلابی او به حافظ و ایران و مثل اینها نپرداخته‌اند. با زن و حجاب یا اقتصاد مثل او مواجه نشده‌اند که کتمان برخی حرف‌ها را حرام بداند. جسارت پرداختن به عیوب روحانیت یا آسیب تقلید(اصل اجتهاد در اسلام-ده گفتار) را به خود نداده‌اند و شاید توجیه‌گر وضع موجود بوده‌اند چنانچه هنوز هم نوعا نمیگویند!
  4. مطهری اگر در قسمت دوم بدون سانسور و با چاشنی تاریخ و بیوگرافی او و مواجهه با او درقسمت بینشی و محصولات مصلحانه‌اش گفته شود فوق العاده برای جوانان آرمان‌خواه جذاب و پرکشش و همانقدر برای بزرگترها و صاحبان کرسی‌ها و تریبون‌ها چالش برانگیز است.
    دروغ نگوییم این مطهری را هنوز هم حوزه‌های ما دفع میکند و او را بایکوت(بله بایکوت!) میکند و فراری می‌دهد. اگر خون او پای حرف‌هایش نبود این قسمت‌ها حتی سانسور هم میشد و سرنوشتی مثل یادداشت‌های اقتصادی او می‌یافت. حوزه بیشتر بعد اول و دانشی او را دوست دارد فیلسوف و متکلمی‌که مباحث را شیرین و عالی و به روز طرح میکند و پاسخگوی شبهات است.
    کجا از گیر دادن او به تحریفات و روضه‌های دروغ، از نظارت بر مرجع تقلید در تقلید، بر عیب‌های سازمان روحانیت و مشکل عوام‌زدگی، از مفت‌خوری و مشکل آقازادگی در بیوتات(رجوع کن به جلد ۴ یادداشت‌ها) و… خوشش می‌آید؟!
  5. ایده‌های جذاب‌سازی مطهری از بینش‌های او میگذرد و در فرد انقلاب میسازد و الا کماکان اقلی، تکراری و ملال آور جلوه میکند. حداکثر اساتید عقاید در هر قسمت به کتاب‌های دانشی او در حوزه عقاید حواله می‌دهند و بحث را ظریفتر و دقیق‌تر میکنند و برخی اساتید اخلاق از بحث‌های اخلاقی او بهره ببرند و در تاریخ اسلام به بحثهای او هم ارجاع شود!
    این مطهری، مطهری سانسور شده و بی خطر و کمک آموزشی است.
    اما مطهری + بینش‌ها، یقه‌گیر و چالشی و مطالبه‌گر و احیاگر و مصلح است.
    طلبه‌ای که پای آن بنشیند با خیلی از رویه‌ها و وضع‌های موجود نمی‌سازد بسیاری از تحلیل‌ها و توجیه‌ها را آبکی و ساختگی می‌بیند منتقد و نقاد میشود و…
    راستش کاستی اصلی برخی اساتید و زعماء، غور نکردن لازم در همین بعد مطهری است. لذا بوی او را نمی‌دهند فکر میکنند مطهری آدمی + فلسفه و فقه و تفسیر و… است!!!
    پس چرا بقیه‌ای که با او اینها را خواندند مطهری نشدند؟!
    متاسفانه برخی فضلاء با گذراندن دروس متداول چون خود را بی نیاز از محصولات دانشی مطهری می‌بینند، اغراء به جهل شده و خود را بی‌نیاز از همه آثار(از جمله بینشی) می‌بینند لذا مدرس یا مبلغی معمولی می‌مانند و راه آن شهید کم راهرو میشود.

(پاسخ به یک پرسش و درخواست برخی مدارس علمیه)