بایگانی برچسب: s

انقلاب اقتصادی؟

✅ اخیرا یکی از مراجع عظام تقلید فرمودند: “ما انقلاب سیاسی در کشور داشته ایم، انقلاب فرهنگی هم تا اندازه ای شده است اما “انقلاب اقتصادی” نشده است و باید به این سمت حرکت کنیم”.
سه دهه پیش از این نیز محمدرضا حکیمی -معروف به فیلسوف عدالت- همین سخن را گفته بود: “انقلاب اسلامی ملت ما طاغوت سیاسی(فرعون) را ساقط کرد اما طاغوت اقتصادی(قارون) را نه”!
او البته همان سالها از انقلاب کناره گرفت و قائل شد: “در انقلاب، عدالت ذره ای اجرا نشد و برعکس چپاول اموال عمومی سر به فلک کشید”!(۱)
اما این مرجع بزرگ هنوز از مدافعان جدی انقلاب و نظام اسلامی است.
مرجعی بزرگ با سطح وسیع معلومات و تألیفات، دقیقا تفاوت “اصلاحات اقتصادی” با ” انقلاب اقتصادی” را می داند. اصلاحات اقتصادی -که هیچ منکری ندارد- مثل اصلاح نظام مالیاتی، سیستم بانکی، الگوی مصرف، وابستگی بودجه به نفت، مبارزه با قاچاق و…است. اما انقلاب اقتصادی -که گفته نمی شود- بسیار بنیادی تر و گسترده تر از این کارهاست. هم تراز کردنش با “انقلاب سیاسی”(فروپاشی رژیم پهلوی)، توسط این مرجع محترم خبر از مراد جدی ایشان از این واژه دارد.
حال که چنین سخنی از زبان زعمای حوزه شنیده شده است، خوب است نخبگان پی آنرا بگیرند و ابعادش را روشن کنند. بلکه آنرا در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب یک گفتمان و مطالبه عمومی کردند. انقلاب فقط با انقلاب به سوی آرمان هایش زنده می ماند نه با چهره ها و شخصیت ها!

?خوانشی حوزوی از انقلاب اقتصادی!

اول چند مثال فقهی از اصلاحات اقتصادی:
?اینکه خانه های خالی تقریبا اندازه مستاجرین است و باید برای سکونت ارزان به سمت مالیات از خانه های خالی رفت!
?از اشراف -که منابع ملی را خرج تجمل خود می کنند- باید “مالیات بر اشرافیت” گرفت!
?برای خانه دار کردن حاشیه نشین ها باید زمین داران بزرگ را ملزم به فروش مازاد از ۱۰۰۰متر کرد!
?اموال مفسدان اقتصادی را باید به نفع طبقه محروم مصادره کرد!
?و…
همه اصلاحاتی اقتصادی به نفع عامه مردم بخصوص محرومان و بر ضد سرمایه داران بوده است که برخی انجام و برخی متوقف شد. خاستگاه بسیاری از این پیشنهادها مثل خود انقلاب از حوزه و رجال روحانی مجلس و دولت صورت گرفت. گرچه برخی از آن رجال معمم ظرف سه دهه کاملا تغییر رویکرد دادند و مدافع سرمایه داری شده، خود از اشراف بالا نشین شدند!

❓سئوال اساسی اما این است: حوزه برای “انقلاب اقتصادی” جز همین کلمه و تکرارش چه می تواند بکند؟!
فقیه بزرگی مثل شهید صدر صراحتا مالکیت در اسلام را ۳قسم (نه۲قسم)کرد:
-مالکیت دولتی و حکومتی
-مالکیت عمومی مردم
-مالکیت خصوصی
و البته اثر فقهی هیچ فقیهی خالی از این سه نیست.
در مالکیت عمومی مردم ولو مایملک (برخی زمینها و مباحات عامه) در اختیار دولت اسلامی(ولیّ مشروع) است، اما دولت(حتی معصوم) مالک آن نبوده و فقط بر حسن استفاده آن نظارت و در تقسیم عوایدی اش به عموم مردم مباشرت دارد.
روشن است مایملک دولت(انفال و…) هم ملک شخصی دولتمردان(حتی امام معصوم) نیست و آنها امتیازی افزون ندارند. اما هزینه کرد آن با مایملک عمومی مردم فرق دارد. مخارج اداره دولت، مخارج دفاعی، از بین بردن فقر با مساعدت مضاعف به فقرا و… هزینه کردِ ِمایملک دولتی است. اما مایملک عمومی باید صرف عامه مردم و بهبود وضع اقتصادی آنها شود بطوری که سرانه مردم موجود کشور از آن حق دارند(۲)
نکته مهم اینجاست که: دربین این ۳مالکیت در گذر تاریخ، ملکیت دولتی(زمینهای موات، کوهها و جنگلها و…) برای دولت باقی مانده است. مالکیت خصوصی هم -بخصوص با پدیده های جدید مثل ماشین آلات و کارخانجات- روز به روز افزایش داشته است. اما ملک عمومی مردم -که عمدتا اراضی فتح شده با فتوحات اسلامی و هم برخی مباحات عامه(ماهی ها و گوهرهای دریا، برخی معادن آشکار زمین و پرندگان و…) بوده است در زمانه ما به صفر میل می کند!
اراضی فتح شده دیروز(عراق، سوریه، مصر و…)، دیگر خود کشوری مستقل شده اند و دولت-ملت های جدید اجازه دست درازی عموم مسلمین به آنها نمی دهد. بخاطر مخاطرات زیست محیطی و تهدید حیات وحش، استفاده از بسیاری از مباحات عامه برای مردم محدود و محدودتر شده است. امروز حفر یک حلقه چاه آب بدون اجازه دولتها ممکن نیست.

❓آیا تأسیس چنین ملکیتی برای عامه مردم در دوره معصوم از سوی شریعت، دارای فلسفه و مصلحتی علی‌عده بر ملکیت امام و دولت اسلامی نبوده است؟! آیا آن مصلحت امروز(در دوران غیبت) زایل شده است؟!(برخی فقهای بزرگ نه تنها آنرا زایل شده ندانسته بلکه مثل انفال را در دوره غیبت، مباح برای عموم شیعیان می شمارند!(۳)).

❓آیا در شرایط جدید برای تأمین منابع این بخش، از سوی فقهاء و قانون گذراران فکری شده است؟ در مرتبه بعد برای هزینه کردِ درست و بالسویه این منابع، برای عموم مردم(یعنی سرانه و فرد به فرد)، سازمان و نهادهایی خاص طراحی یا اقلا دولتهای مباشر گزارش تفریغ درستی از آن ارائه می کنند؟!
به نظر میرسد این راه نرفته و نقطه توقفی است که پس از سالهای اول انقلاب دیگر تعقیب نشد! چون حکومت را اسلامی و هم مردمی و ولی فقیه را جانشین معصوم دیدیم، بی نیاز از توجه به تفاوت آن دو مالکیت و ثمراتش شدیم!درحالیکه آن تأسیس در دوره خود معصوم صورت گرفته بود. لذا:
?نه از انتقال برخی منابع دولتی یا خصوصی به ملکیت عمومی در دوره غیبت و هم شرایط جدید بحث مکفی کردیم!
?نه از تأسیس منابع نوپدید برای این مالکیت(جز نوادری مثل شهید مطهری) کسی بحثی علمی-فقهی کرد!
شهید مطهری در کتاب “نظری به نظام اقتصادی اسلام” از “ملکیت عمومی ماشین(تکنولوژی)” سخن گفت! و به نوعی آنرا جای طبیعت و منابعی که دیگر ملک عموم مردم نیست قرار داد(۴).
اما آن بیان حتی به گوش کتاب خوانها هم کمتر رسید و خوانندگانش هم کمتر فهم روشنی از آن یافتند. اخلاف حوزوی ایشان نیز بحث در خور فقهی یا اقلا پیشنهاد جایگزینی نکردند(اقلا بنده سراغ ندارم).
درحالیکه ایشان، جوهره ی اصلی سرمایه داری را مالکیت خصوصی ماشین می شمارد و بدون اجتهاد روی این مسأله(و مثلا قائل به ملکیت عمومی شدنش) هر اجتهاد دیگر روی محصولات سرمایه داری و دنیای جدید مثل بانک و بیمه و… را بی ثمر و کم ثمر می شمارد(۵).

❗️یک مثال ساده:

اوایل انقلاب صنعتکاری از “حق انحصاری ابتکار و اختراع” از امام استفتاء کرد که بنا به قانون طاغوت [سرمایه دار] با انحصار آن به نفع خود، بهره برداری کلانی می نماید. آیا در قانون مقدس اسلام چنین چیزی درست و مشروع است یا نه؟
امام پاسخ فرمود: “انحصار حق، شرعی نیست و چنانچه مقرراتی از طرف دولت اسلامی باشد مراعات آن لازم است”.(۶).
این لازمه ی فقهی نظریه شهید مطهری است(۷).

❓فرض کنید صنعتکاران معمولی کشور مجاز بودند، خود قطعات ماشینهای ایران خودرو و سایپا را کپی سازی کنند و بفروشند(معنای عدم انحصار حق ابتکار و اختراع و ملکیت عمومی ماشین)، آیا دیگر این دو غول انحصاری خودرو سازی می توانستند چنین اجحافهای عجیب و غریب در حق عامه مردم کنند؟!

❓اما آیا جز این استفتاء امام، مرجع دیگری هم چنین فتوایی دارد؟! آیا ۴دهه از انقلاب همیشه مقررات دولت اسلامی به نفع آن انحصار جلو نرفته است؟!
عامه مردمی که مالک چیزی از منابع قدیم و جدید نیستند، آیا حقوقشان با شورای نظارت و رقابت و…(!) استیفاء می شود؟!
رحمت خدا بر شهید صدر که “توزیع ثروت ملی” را مقدم بر “توزیع درآمد ملی” میشمرد.

❓آیا همین مرجع بزرگ و انقلابی لوازم
فقهی انقلاب اقتصادی (به معنای “انقلاب” اقتصادی) را می پذیرد؟!
شاید سهم حوزه از انقلاب اقتصادی -اگر جدی گفته باشند- این تیپ و تراز کارها باشد نه تنزل به اجتهاد بانک و بیمه یا تنزل به فرموله کردن برخی اصلاحات اقتصادی.
___________________

پی نوشت :
۱. راه خورشیدی/مقاله انقلابی که متوقف شد از محمد اسفندیاری
۲. ر.ک:اقتصادنا شهید صدر
۳. مکاسب ج۲ شیخ انصاری ص۲۲۵
۴و۵. ر.ک:مجموعه آثار شهید مطهری ج۲۰ص۴۷۹تاص۵۰۲
۶. استفتائات امام خمینی ج۳ص۵۵۵
۷. پنج فرضیه برای اثبات این حق و رد آنرا در کتاب فقه العقود ج۲از آیت الله سید کاظم حائری ملاحظه کنید

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲۵

به برادر ارجمندم حاج آقا زائری و برخی سروران دیگر!

امور اجتماعی_سیاسی ذوالابعاد است و بسیط و یک لایه نیست. در طرد و نفی برخی لایه ها ممکن است مصرّ و قبول برخی مانعی نداشته باشد. بسیط و یک دست کردن کار معقولی به نظر نمیرسد. درباره حرم مجلل امام، زیارتنامه برای او، نحوه مواجهه سیاسیون و… لایه های مختلفی از سخن است. جناب آقای زائری قبلا هم در اینباره نوشته و این کمترین همان وقت پاسخی نگاشته، تکرار آن سخن، تکرار آن پاسخ را لازم کرد. شاید درباره لایه های دیگر این مساله که مورد توجه سروران دیگری شده، یادداشت مستقلی نوشتم. فعلا باز نشر همان پاسخ سابق به آقای زائری:

آقای زائری مهلا مهلا!

بنده هم از مجموعه ی جدید حرم امام و تجمل داخلی اش -که امام را “میراث فرهنگی” میکند- گله مند و نقادی کردم. بخاطر طرف و بهانه آن نقد(یکی از فقهاء) هم دادگاه رفتم!

اما زاویه نقد آقای زائری را هم دچار همان آسیب می بینم، که امام را میراث فرهنگی می خواهد! آنجا که از معیار قدیس در کلیسای کاتولیک می نویسد که باید چند نسل بگذرد تا کسی قدیس اعلام شود! اینجا

اینجا لینک یادداشت جدید ایشان.

از اشکالات عدیده ی این تشبیه که بگذرم این فهم آقای زائری با تولیت حرم امام مشترک است که هردو امام را میراث تاریخی می خواهند. آنچه از امام -که در معاصریت او یقه ی کژی ها و زاویه ها از انقلاب الهی اش را میگیرد و به تبع دشمن دارش می کند- در ظرف گذر تاریخ، فراموش شده و از او آنچه صلح کل است و نزدیک به یک قدیس کاتولیک است در چند نسل بعد بماند! و از آن پس صاحب قبه و بارگاه و سلامش کند!

درحالیکه معاصریت، نگاه به امام را دقیق تر و بی تحریف تر و بدون اغراق تر می کند و اگر او در این نگاه از نزدیک، چیزی از قداست و کمال یافت ارزشمند تر از فرزند زادگان معصومینی است که تاریخ و تحریف، آنها را قدیس کرده و صاحب حرم و گلدسته نموده است و الا به نقل معتبر می دانیم برخی از آنها حتی در نسبت جواد الائمه(ع) به امام رضا(ع) -العیاذبالله- خدشه و برای رفع اتهام ، حرام دیگری مرتکب و قیافه شناس آورند تا  شبهه ی ولادت آن معصوم برایشان حل شود! (الکافی ج۱ص۳۲۲ح۱۴/مکاسب شیخ انصاری بحث حرمت قیافه)

و برخی از همان نزدیک زادگان خانه ی امامت نسلهای بعد قدیس و با “السلام علیک” زیارت میشوند!

خطای دیگر این نوشته و برخی دیگر از نوشته های ایشان معیارهای دوگانه اوست!

استدلال کلامی و فقهی بکنی میگوید من با عرف و فهم مخاطب کار دارم!سراغ عرف بروی می گوید معیار شریعت و اسلام است نه هرچه عرف!

جناب عبدالعظیم حسنی نه معصوم است و نه حتی امامزاده بلافصل، فقیهی است از فقهای شیعه که “لایقاس بآل محمد أحد” برای او هم هست. اما معصوم زیارت او را ثواب زیارت کربلا خوانده و عرف هم برایش بارگاه ساخته و در هردو برایش سلام الله و السلام علیک استعمال شده است!

زکریا بن آدم اصلا سید هم نبود اما امام رضا(ع) او را عِدل قبر موسی بن جعفر(ع) در بغداد خواند که به واسطه او عذاب از اهل قم دفع میشود. پس در شرع و عرف قدیس -به تعبیر ایشان- شد و مورد زیارت و سلام و…

حالا نوبت به اولیاء که رسید آسمان تپید؟!

واقعا آقای زائری حضرت روح الله را کمتر از عبدالعظیم حسنی و زکریا بن آدم و… می داند؟!!

در آنصورت معلوم است نه آنها را شناخته و نه امام را!

خوب است دستگاه اولویت سنج خویش را هم چک کند و کمی آهسته رود. امام مستضعفان نیاز به حرم مجلل در یک بافت توریستی ندارد را ماهم باصدای بلند اعتراض کردیم. اما امام را اصلا قدیس نداند و به قضاوت نسلهای بعد بگذارد با صدای بلند می گویم: آقای زائری مهلا مهلا!

محسن قنبریان  ۹۷/۷/۲۱

مطالب مرتبط:

این کتاب را به امام جمعه شهرها هدیه دهید!

این روزها انگار دارد نقطه عطف برای نماز جمعه میشود:

برخی ائمه جمعه فاصله ها با مردم را برداشته، با تاکسی و زودتر آمده، ورودی مصلا نشسته مشکلات مردم را میشنوند. برخی هم درد مردمشان یکماه است در چادر زندگی میکنند و برخی با جوانان انقلابی، حاشیه های شهرشان در گروه جهادی بیل میزنند و…

برخی دیگر اما فاصله ها را بیشتر و هر منتقدی را دادگاهی کرده، ماشین چند صدمیلیونی سوار و با از ما بهتران مأنوسند. برخی دفتر و تشکیلاتی بزرگتر از یک مرجع تدارک دیده، آقازاده ها را تقسیم کار کرده یکی بازار یکی…!

برخی بین این دو سلوک میکنند. بخاطر افکار عمومی به تجملات تظاهر نمیکنند اما بدشان نمی آید و سرجایش اهلش هستند. برخی خود را بی تفاوت از پناهندگان به دفتر و نماز جمعه نشان نمی دهند و با تفقدی زبانی مراجعین را رد میکنند اما جلو هم نمی افتند تا مشکل آنها را حل کنند!

برخی در حد یک پست به آن نگاه میکنند که چند ساله تمدید میشود و باید از آن بالا روند نه پایین کشیده شوند پس هم مردم و هم مسئولین را باید داشتـ سیاست سیخ و کباب را بلدند و…

فکر نکنم امام جمعه ای خارج از این سه طیف باشد.یا به این نزدیکتر است یا به آن.

سالها قبل زندگینامه مرحوم عراقی -امام جمعه کنگاور- که بنام “امیرشهر” چاپ شده بود را بسیار اثر گذار دیدم. راستش به برخی امام جمعه هایی که منتقدشان شده بودم هم هدیه داده ام!

یک “تراز” است. شما میتوانید به هر سه طیف هدیه اش دهید. طیف اول خود نزدیک به مرحوم عراقی است و هدیه تکریم اوست. طیف دوم باید فاصله خود با سلف صالح را ببیند شاید خجالت بکشد. و طیف سوم اثر صداقت و یکرنگی و اخلاص را بجای تظاهر و زبان بازی و “همه داری” ببیند و رنگ خدا بگیرد.

عراقی زودتر از همه مصلی می آمد، زیارت عاشورای کامل و با اشک و آه میخواند که اثرش در وعظ او پیدا میشد. اما ضامن یهودی شهر هم میشد و حقوق اقلیت را پاس می داشت. سه وعده نماز سه جای شهر مثل یک مبلغ جوان و جهادی تا تلاش برای محرومان و مستضعفان واقعا او را ظرف چند سال امیر شهر کرد. شعارش جای ساخت مساجد اضافی یا تجملاتی، “ساخت مسجدی” بود و دهها نکته ناب و مورد نیاز حال و روز انقلابمان.

توصیه میکنم مبلغین جوان بخوانند. جوانان انقلابی آنرا تراز امام جمعه انقلاب بگیرند و از ائمه جمعه شان مطالبه اش کنند. و به دارایان این سجایا و فاقدین، هدیه اش دهند.

شاید از الگوهای دیگر هم وقتی دیگر گفتم.

زنده باد یادشان، پر رهرو باد راهشان.

محسن قنبریان  ۹۶/۱۲/۵

مطلب مرتبط:

کمک نفس معنوی

 

همیشه پای بی عدالتی در بین است!

حجاب واجب است و هم الزامی یا نه؟! شرط الزام باید “ضمن بیعت” لحاظ شود تا قانونی شود(چنانچه از برخی ادله استظهار میکنند) یا حاکم میتواند با ادله حسبه و غیر آن حتی پیاده رو را هم زنانه-مردانه کند(چنانچه از سیره امیرالمومنین نقل میشود)؟!

پاسخ فقیهانه بدین سؤال ها بماند برای مجالی فراختر که اصلا مساله ما فعلا چیز دیگری است.

ما ایرانی ها دشمن زده ایم!

ما ایرانی ها با ۴دهه توطئه و دشمنی واقعی و نه توهمی بیگانگان عملا دشمن زده شده ایم. مثلا بین همه عناصر تحلیل نقش دشمن پررنگتر است! بین همه قوانین آنچه موارد کار دشمن را میگیرد پرکاربردتر و پرمصرفتر است.

کافیست: آکادمی موسیقی گوگوش و شبکه های ماهواره ای، ساپورت پوشی را ترویج کنند. باربی ۲۰۱۲ ساپورت پوش وارد بازار شود. الشرق الاوسط از ساپورت پوشی دختران تهران به “انقلاب رنگین” تعبیر کند. فرانس ۲۴ از “حمله شلوارهای تنگ به تهران” گزارش دهد و…

زود سؤال از وزیر کشور و کارت زرد به او در مجلس کلید میخورد! دادستان به استناد موادی از قانون مجازات اسلامی(مثل ماده۶۳۸) در مقابل هنجارشکنان ادعای جرم میکند !و…

آزادی یواشکی و چهارشنبه های سفید و… در فضای مجازی راه می افتد چندسال میگذرد تا قرارداد چند میلیون دلاری گردانندگان این پیج ها با آمریکا خبری میشود و دوباره چون پای براندازی دشمن و دلارهای آمریکایی دربین است حساسیت آغاز و آن قصه تکرار میشود! و البته مثل قبل کمی بعد تبش میخوابد!

 زخم های چرکین خودمان

درتمام این دو دهه این گزارشهای رسمی هم در همان حوزه بدحجابی هست:

دولت در ۹۱ برای کاهش محدودیت های ارزی ثبت سفارش ۷۷ قلم کالا را ممنوع کرد که پوشاک هم در این فهرست است درحالیکه آمار گمرک سال۹۲ نشان می دهد این ممنوعیت درباره ساپورت اعمال نشده است!

مرکز پژوهشهای مجلس از رشد ۵۰۰درصدی قاچاق پوشاک گزارش می دهد! وبخشی از این قاچاق عجیب را “قانونی”(!)میخواند یعنی از سوی عناصر ذی نفوذ در نظام تصمیم گیری انجام میشود!

معاون وقت پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا در گفتگو با تجارت فردا درباره گزارش مرکز پژوهشها میگوید: ممکن است معاون وزیر یا مدیر کل گمرک یک استان یا شهرستان تخلف کرده باشد…!

و نمونه های نوبه نودیگر

این زخم های چرکین -که جای جولان مگس هایی مثل ایادی دشمن در آن پیج ها میشود- چون نامش را انقلاب مخملی نمیگذارند -که نمی دانم چه چیزش کم است که نامش براندازی نیست؟!- یا دشمن از آن قاچاقچیان قانونی و دربدنه نظام تقدیر نمیکند موجب حساسیت بالا و پیگیری فوری قرار نمیگیرد. نگه داشته میشود برای مناظره انتخاباتی و زدن رقیب! معمولا هم مشمول مرور زمان میشود!

فکرش را بکن یک دشمن عاقل با این ویژگی ما به مرور میتواند چه کاریکاتوری از ما بسازد؟!

با ایستادنش پشت براندازان  ما را وادار میکند چند هتاک یا کاشف حجاب بازی خورده در خیابان را بگیریم و به قانون مجازات اسلامی بسپاریم اما با مفسدان و قاچاقچیان بزرگ حجاب تسامح کنیم!

شما بگویید: دختر ساپورت پوش مقصر تر است یا قاچاقچی ساپورت در سطح معاون وزیر؟!

تکرار این مواجهه کاریکاتوری چه تصویری از اسلام و انقلاب اسلامی به جوانان خودی و غربی می دهد؟!

ازما نمیپرسند: فقط حجاب الزامی است؟! قاچاق بدحجابی هیچ حکم الزامی ندارد؟!!

بنده هیچ منکر شایع شده ای را سراغ ندارم مگر اینکه از نردبان بی عدالتی بالا رفته است. هیچ معروفی هم اقامه و برپا نشده است الا اینکه در تناسب با سایر احکام الهی بوده و از عدالت جان گرفته است: العدل حیات الاحکام.

محسن قنبریان  ۹۶/۱۱/۱۵

مطلب مرتبط: قاچاقچیان حجاب!

بهتر از سوت قطار و زنگ مدارس!

متاسفانه چندین سال است بخاطر ایست برنامه ریزان در حرکت انقلاب سوت قطار و بوق کشتی ها وناقوس کلیسا و زنگ مدارس یادبود شروع دهه فجر شده است!

انقلاب یک حرکت متکامل و روبه جلو و دارای اهداف وآرمانهای بلندی است که هنوز به آنها نرسیده ایم پس “نهضت ادامه دارد”.

قراربوده صدای مرگ بر آمریکا از ناقوس همه کلیساهای جهان شنیده شود! قرار بوده انقلاب ما زنگ خطر به همه مستکبران عالم باشد ! قرار بوده…

و ببین چقدر فاصله است بین اینها وآنچه کلیشه کرده ایم

امسال اما در آستانه دهه فجر امام جمعه ای نرده های حائل بین مردم ومسئولین را برداشت واین حرکت مردمی در نمازجمعه های دیگری هم انجام یا وعده داده شد. امام جمعه شهرکرد صندلی های جایگاه ویژه برای مسئولین در جشن دهه فجر راهم جمع کرد. نه!! انگار خبرهای خوشی در راه است.

همین اندک چقدر مردم را خوشحال کرد. اقلا از سوت قطار و زنگ مدارس برای تجلیل از انقلاب مردمی۵۷ بهتر است.

باز خدا را شکر این حرکتهای ابتدایی از سوی روحانیون -که منادیان انقلاب ۵۷ بودند- شروع شد ومردمی ترین نهاد حکومت(نماز جمعه) نقطه شروع شد.

روزی در جلسه ای نمایندگی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در استانی از مدیریت خوب رئیس شورا تمجید میکرد وشاهد چنین آورد که ایشان گفته ائمه جمعه باید در دوره امامت خود یک یادگارخوبی از خود برجای نهند.

ذهن بنده از این جمله رفت سر رسوم خوب واحیاء ارزشهای انقلاب و…که توضیحش آب پاکی روی دستم ریخت!

گفت: مثلا همانجور که صفویه چنین آثار ساختمانی زیبایی برجای گذاشته اند ….!

دیدم خانه از پای بست ویران است! من تازه ساخت مسجد روی آب در فلان جزیره توریستی را که پیگیر اصلی اش امام جمعه آنجا بود نقد کرده بودم حالا می شنیدم شورای سیاستگذاری  انگار چنین یادگارهایی میخواهد! بخاطر همین از بالا تا پایین یکی دو دهه همه افتادند در ساختمان سازی از مصلی وحوزه علمیه -بعضا لازم- تا دفاتر مفصل وچندطبقه وحتی مجتمع های تجاری و تالارهای همایش و…

یادگار خوب یک امام جمعه در شهر سنت گذاری ازدواج آسان و ارزان تلاش برای آزادی بیان ونقد خود ومسئولان و راه اندازی وسامان دهی حرکتهای خودجوش وانقلابی وکارهای جهادی برای محرومان وجلوداری برای حقوق عامه مردم وبخصوص مستضعفان و امثال اینهاست نه خطی که این دو دهه با آن دید مدیریتی تعقیب شد.

نمیدانم این حرکتهای جدید با اشاره رئیس جدید شورای سیاستگذازی بوده یا خودجوش اما هرچه باشد نیکوست.

البته صرفا نقطه شروع است وباز میگویم بهتر از سوت قطار و زنگ مدارس است وهنوز تا نماز جمعه وامام جمعه مطلوب و تراز انقلاب فاصله بسیار دارد.

هرچه بود طمع انقلابیون را از تحقق برخی آرمانهای انقلاب در نماز جمعه ها زیاد کرد:

جلیلی در اسلامشهر از استیضاح مردمی مسئولین کم کار در نماز جمعه ها گفت و ازغدی از اجرای فرمان امیرالمومنین (ع) بر شلاق زدن مسئول متخلف در نماز جمعه سخن گفت و…

جوانان انقلابی باید مراقبت نمایند این حرکات نمایشی و موقت و ایستا انجام نشود و آنرا پشیران تحولات جدید در نسبت مسئولین با مردم قرار دهند.

محسن قنبریان (دهه فجر انقلاب اسلامی-بهمن۹۶)

مطلب مرتبط:

هردم از این باغ بری میرسد!

یک تجربه(۳) : تریبون آزاد یک ستاد

 یادم نمیرود شبی که جوانی پشت تریبون آمد و ضمن انتقادات حتی تعرضی به شهدا کرد! برخی مسن ترهای عرصه دفاع مقدس نیم خیز شدند اما با مهربانی به ایشان تذکری داده شد .

فردا شب آمد متنی از رو خواند همان انتقادات را داشت اما از توهین خالی بود و از شهدا و خانواده شهدا عذر خواست از سوی برگزار کنندگان هدیه ای به او داده شد و صحنه دیدنی ای شد.

چند ماه بعد منتقد تندگویی که پشت تریبون نمی آمد و معمولا بعد از پایان تریبون شخصی می آمد و بحث میکرد سراغ همان جوان رفته بود.

آن منتقد در جواب بنده که میگفتم چرا در تریبون نمیگویی؟ میگفت : میترسم!

حالا آن جوان سوژه ای شده بود برایش .

خود چند ماه بعد گفت سراغش رفتم ببینم واقعا متعرضش نشده اند ، دیدم گفت : اصلا!

 شکی نیست آزادی یکی از آرمانهای انقلاب و انتقاد یکی از حقوق مردم است امام خمینی ” تخطئه کردن مسئولین را یک هدیه الهی ” میخواند. چرا که باعث بهبود و تعالی است.

قبول کنیم تا این آرمان هنوز فاصله داریم .

گاه برنامه های چالش با یک مسئول و پرسش آزاد باید تا شورای تأمین یک شهر برود.

از آن سو این تنگ نظری های آدم های صرفا سیاسی و اجرایی و کمتر فکری و فرهنگی موجب شده ذهنیتی برای جوانان شایع شود که حق هیچ انتقادی نیست و بگیر و ببند است.

هرچه جامعه از شهید مطهری ها و بهشتی ها خالی تر شود جمع یاران انقلاب هم از آزادی نقد و تفکر بیشتر میترسند و ترجیح میدهند برنامه های کلیشه ای و تکراری خود را ولو با همان آدمهای تکراری تکرار کنند ، نکند با انتقادی نظام تضعیف شود!

 تجربه تریبون آزاد در ایام انتخابات ۹۲ کنار ستاد جلیلی از سوی بچه های حزب اللهی تجربه زیبایی بود.

شعار آزادی این بار نه در ستاد اصلاح طلبان که در ستاد اصولگرایان فریاد میشد. بین جمعیت می گشتیم و مخالف تر را می آوردیم پشت تریبون .

آزادی ، خانه زاد انقلاب اسلامی برای ایران معاصر بوده است و سزاوارتر از همه به اعطایش خود نیروهای مذهبی و انقلابی اند.

اگر بسته و امنیتی نیاندیشند و از یک پرسش نهراسند و کتابخوانها و اهل تحقیق خود را بیفزایند آنوقت از هر برنامه تبلیغی ، برای انقلاب رساتر است.

کسانی که آن شبها شاهد آن جمعیت و آن سعه صدر بودند ،اثرش را دیدند.

منتقدی با رگ گردن باد کرده که وقتی پشت تریبون می آمد اول سلام میکرد بعد مؤدبانه و منطقی حرف میزد و منتظر جواب میشد.

باور کنیم بسیاری از داد و بیدادها و حتی توهینها را آزادی نقد ، مؤدب و منطقی میکند.

میدانم برای برخی کمی جلوتر از اسلام و انقلاب رفته باید شاهدی موجه بیاورم.

توصیه میکنم دیدار حضرت آقا با دانشجویان را در ۹۱/۵/۱۶ حتما ببینند.

چند جمله ی آن:

“من عقیده ام این است که مسئولین باید در دانشگاهها شرکت کنند . رؤسای سه قوه، مسئولین میانی، رئیس صدا وسیما، مسئولین سپاه و نیروهای مسلح  اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهای گفتنی دانشجوها را بشنوند…”

در قبال احضار برخی منتقدین مسئولین به دادگاه :

” من هم عقیده ام همین است که در قبال اظهار نظر احیانا قدری تند یک جوان دانشجو خیلی نباید حساسیت وجود داشته باشد…”

و درباره حد انتقاد:

” یکی از دوستان دانشجوی عزیز گفتند که به ما میگویند : پازل دشمن را تکمیل نکنید! – این از حرفهایی است که بنده زیاد تکرار میکنم : پازل دشمن را نباید تکمیل کرد- ایشان میگویند خب پس انتقاد چه میشود ؟ انتقاد هم نکنیم؟! من اعتقاد ندارم که نباید انتقاد کرد…اصرار دارم بر این که جریان دانشجویی و جنبش دانشجویی موضع انتقادی خودش را حتما حفظ کند به هیچ وجه توصیه ما این نیست که شما انتقاد نکنید .خب چکار کنیم که این انتقاد تکمیل کننده پازل دشمن نباشد ؟ روی این مسأله فکر کنید .نه این که بگوییم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است منافات دارد. نه؛ خب خود شما هم گفتید من انتقاد کردم ،در همه دنیا نقل هم شد اما هیچکس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات اجرایی یا تقنینی کشور دارد اقدام میکند .خب شما هم همین جور انتقاد کنید”.

وقتی شبهای تبلیغات انتخابات ۹۲ دیدم طلاب و دانشجویانی در ستاد جای رجز خوانی ورشعار یا کارهای پست تر ، تریبون آزاد گذاشته و مخالف را برخود ترجیح داده و سپس به تدارک جواب منطقی اند امیدوار شدم که مطهری و بهشتی هایی در راه است و انقلاب اسلامی جاری است…

محسن قنبریان  ۹۵/۱۲/۲۳

گزارشی کوتاه از آن شبها را در کلیپ زیر ببینید

 

یک تجربه(۲): جشنواره عدالت و دیانت

 نهادهای اجتماعی میتوانند مکمل نهادهای سیاسی(حاکمیتی) بوده در پیشرفت مادی و معنوی شهرها اثر کنند.

اما متاسفانه شأن این نهادها (حوزه علمیه، مساجد و هیأتها، تشکلهای دانشجویی، رسانه های مستقل و…)  آنگونه که باید از سوی خودشان ارج گذاشته نمی شود!

کأنه هرکس برای اصلاح و بهبود امور شهرش فقط باید کاندید شود یا منصوب در اداره و پستی شود تا احیانا کاری کند وگرنه فقط غر بزند که چرا کسی کاری نمیکند؟!

در حالیکه در جایگاه نهادهای اجتماعی و مدنی میتوان نقش آفرینی بسیار والایی در اینباره داشت.

یک تجربه در سال ۸۷

گروهی از طلاب و دانشجویان بهبهان برای تحقق عملی شعار عدالت ابتکاری بنام “جشنواره عدالت و دیانت” آفریدند.

با رفتن به همه نقاط محروم شهر و روستا قریب ۱۵۰ ساعت بازدید از نزدیک و ۳۰ ساعت کار تحلیلی انجام دادند و همه را مستند و مصور با مسئولین شهرستان در میان نهادند و از آنها مطالبه کردند.

روستاهایی که در هفته فقط دو روز آب داشتند، تانکر آبی که قدمتش از انقلاب اسلامی بیشتر بود زنگ زده و پر از فضولات پرندگان و لجن گرفته که مردم بسیاری از آن روستا را عارضه ای پوستی داده بود!

انجام نشدن طرح هادی در روستای ۳۰۰۰ نفری، آسیبهای بهداشتی حاصل از تلمبار فضولات ، مدارسی با قدمت ۵۰ سال به بالا و کمبودهای فضای آموزشی که موجب پیاده روی ۲ ساعته دانش آموزان میشد و… اینها وقتی مصور میشد بیننده (مسئول یا کارشناس) را متأثر میکرد.

جلساتی که با فرماندار وقت (آقای حسن حائری) و واحد عمران و برنامه ریزی و مسئولان مربوطه نهادند موجب شد گزارشات این تیم طلبه-دانشجو تبدیل به مصوبه و ابلاغ شود و در بودجه آن سال دیده شود.

برخی از آن محرومیتها رفع شد واز انجام وظیفه مسئولان هم تشکر شد.

گرچه حال و هوای آن سالها، عدالت خواهی بود و شعار دولت هم همین بود لذا از نشان دادن نقاط تبعیض آمیز و فقر و محرومیت استقبال میشد اما بعید است هیچ دولتی از اینگونه فعالیتهای آرام و بی تنش اما دلسوزانه استقبال نکند.

بشرط اینکه تحقیقات ،همه جانبه و دقیق و همراه با راهکار عملی باشد چیزی که در “جشنواره عدالت و دیانت” وجود داشت.

گردآوری های عینی، ۳۰ ساعت با متخصصین تحلیل و بررسی میشد تا بهترین راه حل و مقرون به صرفه ترین روش برایش پیدا شود.

گرچه نامش ” جشنواره” بود اول قرار بود جشنی هم برگزار و گزارش عملکرد به مردم داده شده سالانه تعقیب شود اما بخاطر صرفه جویی ، کلیشه ای شدن این گزارشات برای مردم و برخی عوامل دیگر جشن عمومی آن برگزار نشد.

متأسفانه حوادث تلخ سال ۸۸ و مشکلات و حواشی طولانی مترتب برآن و هم برخی علل دیگر تعقیب آن ابتکار در سال بعد توسط آن تیم را با مشکل مواجه کرد ؛ اما تجربه ای بود قابل تکرار به شرط همت ها و هم افزایی ها…

محسن قنبریان  ۹۵/۱۰/۲۸