مقاومت فئه، مقاومت همه
گزینشی خیلی فشرده از بحث مهم:
مسئولیت اجتماعی
فاطمیه اول۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
مقاومت فئه، مقاومت همه
گزینشی خیلی فشرده از بحث مهم:
مسئولیت اجتماعی
فاطمیه اول۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
از نظام امت و امامت تا امامتِ امت!
حجتالاسلام محسن قنبریان:
حضرت امام:
در دوران پهلوی میگفتند ،عالمان در سیاست دخالت نکنند.
پس از پیروزی انقلاب آمده اند میگویند کسی در سیاست دخالت نکند ، مگر مجتهدین… مردم رها کنند بروند خانه هایشان .
این یکی اگر خطرش از اولی بیشتر نباشد ، کمتر نیست ….
حجت الاسلام محسن قنبریان
مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
هیأت محبان فاطمه الزهرا(س)اهواز
(مجتهدِ نظری یا جامعِ عملی خلوص و وحدت؟!)
آیا مساله واقعی میدان ریاست جمهوری۱۴۰۳، مجتهدِ فقه نظام بودن یا نبودن است؟!
یا خلأ کسی که بتواند جامع نیروهای درون نظام در راستای جمع بین دوگانه سخت: وحدت و خلوص [۱]باشد؟! که نه دولت را سهامی و چندپاره کند و به نام وحدت، راهبری در مسیر انقلاب و آرمانهایش را گم کند و نه صرفا با خلوص گرایی توان و مقبولیت کار با بخشی از نیروهای انقلاب -به زعمش خالص تر- را داشته و به امر ملی ضربه بزند!
اینها (مجتهدِ فقه نظام / جامع ظرفیت ها و فعلیت های نظام) دو حد وسط متفاوتند و هریک به سمتی می برند.
حتی اگر “از قضا” بر یک معمم بنشینند اما “لزوما” شرط دومی، معمم بودن نیست.
می توانم درک کنم که طرح کنندگان این پیشنهاد، حتی رئیس جمهور شهید را دیده اند که جمع کننده بوده اما نسخه های دیگری هم به او در اقتصاد و… تحمیل شده است لذا در اینباره از او بیشتر را خواسته اند.
بنظر حقیر -اقلا در مقطع کنونی- دومی مساله ماست و نباید با صورت اولی صورت بندی شود!
حتی اگر منصب ریاست جمهوری -به تعبیر رهبر انقلاب- جای مطهری ها باشد، اقلا در مقطع کنونی آیین نامه شورای نگهبان نه او را، که حتی رجایی و خامنه ایِ سال۶۰ را هم طبق ضوابطش تایید صلاحیت نمی کند! فعلا -درست یا غلط- قرار است بروکراسی از خود ارتزاق کند و نصاب های اجرایی و بروکرات بودن بر مطهری بودن چربیده است.
از آنسو، مجتهدان فقه نظام -که حتی کارنامه اجرایی هم داشته باشند- فقط اگر جامع آن ظرفیت ها و فعلیت ها شوند، مفیدند نه صرفا مجتهد فقه نظام بودن!(پس از حد وسط اصلی سخن بگوییم نه عوارض دیگر)
ای بسا صاحب نظر شدن در عرصه ای از نظامات -بخصوص وقتی به کلمه اجتهاد شرعی هم تیک بخورد- راه بر نظرات دیگر که بسا در همان مسیر انقلاب و آرمان هایش، صائب تر یا کارآمدترند ببندد و مخل به جهت جامع بودن گردد!
وای اگر یافته های اجتهادی فقه نظامشان مثلا “جمهوریت” اش کمتر از استاندارد امام و قانون اساسی باشد! یا مثلا در مساله اساسی کشور -یعنی “اقتصاد”- فقه نظامش به بار ننشسته باشد!
آنوقت قاتق نان، قاتل جان میشود!
اینکه الان چند مجتهد فقه نظام داریم که در “همه مسائل اساسی کشور” مطابق با استانداردهای قانون اساسی به نظام رسیده و شخصیت اجرایی مورد تایید شورای نگهبان هم داشته باشد را بیشتر از قبیل “قصد و عدم وقوع” می بینم!
بهشتی در این مقیاس -به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی- تکرار نشده است[۲]!
نمی دانم چرا بجای خواستن رئیس جمهوری که قانون اساسی را متناظر و بدون تنازل اجرا کند دائم دنبال اختراع چرخی هستیم که در فرآیند حکمرانی از مجامع تصمیم سازی متعددی باید بگذرد و به یک فرد منحصر نیست؟!
اما آن نگرانی که برخی، جامع کامل بین وحدت و خلوص نبوده یا نیستند؛ هم دغدغه درست و بجایی است که البته حلش منحصر به مجتهد فقه نظام نیست.
جمع کننده ای مثل رئیس جمهور شهید به شرط اطلاع کامل از مکتب و رویکردهای اساسی انقلاب و قانون اساسی به اقتصاد و فرهنگ و سیاست، هم می تواند “خلوص انقلابی” را حفاظت و هم به سمت وحدت و “ملی ماندن امر ملی” راهبری کند.
بگردیم همچین کسی را بیابیم یا با تغییر رویه ها -ولو به شکل نسبی- بسازیم!
هنوز به حسب نظر سنجی ها میزان مشارکت زیر۵۰٪ است!
“امر ملی” با حماسه ملی رقم می خورد؛ “حماسه ملی” ، “رقابتِ” جمع کننده های نیروها و ظرفیت های کشور را می خواهد.
* این یادداشت له یا علیه هیچ کاندید معلوم یا احتمالی نوشته نشده است.
محسن قنبریان ۱۲خرداد۱۴۰۳
[۱] ر.ک: رهبر انقلاب اسلامی۸۹/۵/۳۱
برشی از سخنرانی حجتالاسلام محسن قنبریان در چهارمین همایش ملی جمعی از ستایشگران جوان هیأتهای کشور
حجت الاسلام و المسلمین قنبریان
قرآن به پیامبر میگوید:« به اهل کتاب بگو یکی شویم سر یک کلمه سواء، آن کلمه چیزی نیست جز اینکه شرک به خدا نورزیم و با اربابان دون الله بجنگیم.»
اهل کتاب، رسالت پیغمبر را قبول نداشتند، اسلام نداشتند، به مناسک اسلام هم عمل نمیکردند. اما پیغمبر همه را در یک جبهه قرار میدهد.
با دقت به امیرالمومنین متوجه میشویم که حضرت هم همین کار را کردند. پس از شروع جنگ حضرت با معاویه، شاهد آن هستیم که در جبهه علی(ع) همه شیعه عقیدتی نیستند، خیلی ها شیعه سیاسی هستند. در جنگ جمل به روش خلیفه دوم نماز نافله را به جماعت میخواندن.
امام خمینی هم در مبارزه با استکبار و استعمار جهانی یکی چنین جبهه ای را آماده کرده است. این عمل برای برخی شیعیان عقیدتی و مناسکی اتهام وهابیت را به همراه دارد. چون در نزد برخی ها فقط ریسه های نیمه شعبان تشیع هست.
سخنرانی «بازخوانی منشور روحانیت» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۵ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر میشود.
نکاتی از سخنان حجت الاسلام قنبریان
سخنرانی «بازخوانی منشور روحانیت» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر میشود.
نکاتی از سخنان حجت الاسلام قنبریان
(برای آنها که میخواهند مساله مشکل حل کنند؛ نه ساده انگاران!)
«یک سؤال دیگر این است که بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو.
خلوص که شما مطرح میکنید -که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دائره خارج کنیم- چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم.
در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجهی اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعهی چند هزار نفری -که کار خالص سازی خیلی آسانتر بود از یک جامعهی هفتاد میلیونی کشور ما- میخواست خالصسازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازهی مرخصی بگیرد، اجازهی مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند.
امروز هم همین جور است. اینجوری نیست که شما بیائید افراد ضعافالایمان را از دائره خارج کنید، به بهانهی اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائرهی خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعهی شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است.
از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانوادهی خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزهی نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجهی آن، خلوص روزافزون جامعهی شما خواهد شد. راه خالص کردن این است.
وحدت هم که ما گفتیم – که بعد سؤالات دیگری هم در این زمینه شده – منظور من اتحاد بر مبنای اصول است.
بنابراین وحدت با کیست؟
با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین.
آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است.
بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم».
(۸۹/۵/۳۱رهبر انقلاب اسلامی)
* برای بیشتر تعمق کردن: سخنرانی/ ولاء ها و ولایتها در قرآن
مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
جمعه،۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)