بایگانی برچسب: s

روابط عمومی جای روایت آوینی!

چگونه روایت فتح، گمنامی و بی‌نشانیِ لشکر مخلص خدا را ویران نمی‌کرد اما روایت مجازی، فعالیت‌های زیادی را شوآف و در افکار عمومی “حبط” و نابود می‌کند؟!

توجه: ما ناچار به ابتکار سبک خویش‌ایم. با سبک رقیب نمی‌توان ارزش‌های اسلامی مثل اخلاص و ایثار، پرکاری با گمنامی را نمایش دهیم.

حال که به هر دلیل همدلی، مواسات و خدمات اجتمایی هم در “رزمایش” صورت‌بندی می‌شود؛ مراقب باشیم “آیشِ” آن، رنگ روایت فتح آوینی داشته باشد نه شوآف‌های چندش‌آور برخی آدم‌ها و گروه‌ها که اثر ضد تبلیغی‌اش دو چندان است.

در روایت فتح، راوی واقعا سوم شخص بود، نه از زبان سوم شخص اما واقعا، روابط عمومی آن نهاد.

آوینی عضو یکی از گردان‌ها نبود تا روایتش رقابت بین گردان‌ها در گزارش کار بیافریند. “فتح را”، “بسیجی را”، “اخلاص” را روایت می‌کرد “نه آدم‌ها” و “نه تشخّص‌های اینجائی” و “نه تعیّن‌های رقیب هم”!

اما پیج‌ها، سلفی‌ها، دوربین گروه‌ها، گوشی راننده و همراه‌ها، بعضا کسوت روابط عمومی پوشیده است. آمده رزمایش این قرارگاه را بزرگ کند نه مواسات مردمی را!

زوم کرده، ابتکار فلان امام جمعه را نمایش دهد نه در صحنه بودن روحانیت و نهاد نماز جمعه را!

لذا آدم‌ها و تشخّص‌ها، مرکز پیام می‌شوند نه کارها و اعمال صالح!

حتی ممکن است کارهای جهادی، جای ابژه، سوژه شوند! پرداخت ذهنی-مجازی‌شان، ریخت تحققشان را معلوم کند نه برعکس!

چند توصیه:

  1. رسانه‌ای‌های انقلابی، آوینی شوند و فعالیت‌های جهادی و خدماتی نیروهای مردمی را “بالسویه” گزارش کنند؛ تا هرکدام برای خود تیم رسانه‌ای و روابط عمومی نسازند.
  2. در گزارش‌ها، کار را گزارش کنند نه آدم‌ها و تشخّص‌ها و تعیّن‌ها را.
    بینندگان اولین‌بار رزمنده خط مقدم را دیدند که از دوربین می‌گریخت و از مصاحبه استنکاف می‌کرد. بعدها برخی مردم در خیابان‌ها قبل از ۲۲بهمن و انتخابات از مصاحبه استنکاف کردند(که پخشش نمی‌کنیم)! [این جابجائی هم بی ارتباط نیست!]
  3. گروه‌های مردمی، خدمت به مردم(غنی و فقیر) را وظیفه ذاتی خود بخواهند؛ نه ویترینِ وظیفه‌ای دیگر یا برای اختیاراتی افزونتر!
    مردم بخاطری که سنگینی بار انقلاب و جمهوری اسلامی را تحمل می‌کنند، لایق سپاسگزاری و خدمتند.
    اگر خدمات برای چیز دیگری نشد، بسیاری از آسیب‌ها رخت بر می‌بندد.
  4. خدمت مادی کوچک ما، خسارت روحی و آبروئی بزرگ به نیازمندان نزند. قِسمِ خویشتن‌دار و مُتعفف را سائل و دست‌دراز نکند. زیر نگاه هیئت همراه و دوربین، حیثیت و آبرویش بخاطر رفع نیازش نرود!

محسن قنبریان
۹۹/۲/۱

برای اهواز کدامیک بهتر است؟!

اول دو آمار:
۱٫ اهواز هفتمین کلانشهر اما ظاهرا دومین حاشیه نشین کشور است. ۳۵% جمعیت کل شهر حاشیه نشین اند و ۱۷منطقه محروم و حاشیه نشین دارد!
بحسب پیمایش های منتشره تا سال ۹۰ برای نمونه در مناطق آل صافی: ۸۹/۱%، در عین دو ۹۳% و در زوویه ۴۸/۶% خانوارها درآمدی کمتر از ۲۰۰هزار تومان دارند! برخی از همین مناطق ۷۶/۹% خانوارها بین ۱۰تا۱۰۰هزارتومان درماه داشته اند!!!
سرجمع ۹۳/۱% جامعه آماری این مناطق وضع بد اقتصادی و بیکاری مفرط دارند!(۱)
۲٫ به حسب یکی از پیمایش های منتشره جامعه شناسی: رتبه اقبال به دین در اهواز بین مراکز سایر استانها، ۲۳ است! یعنی دو مرکز استان (تهران و رشت) از آن پایین ترند!
برعکس میزان رشد سکولاریزم بیشتر و رتبه ۲بین مراکز استان را دارد و هم رتبه با تهران است.(۲)
البته خلوص دینی متدینانش بر هیچ کس پوشیده نیست بیشترین و بهترین شهیدان و مجاهدان در همین جاست. برخی ابتکارات فرهنگی و مذهبی اش الگوی کشوری شده و دهها مفاخره دیگر دارد.
حتی اگر به تورهای گردآوری علوم اجتماعی بدبین هم باشیم باز این آمار هشدار دهنده است. عجیب اینکه بین دو پیمایش نسبت مستقیم است ائمه مان فرموده بودند: لکاد الفقر أن یکون کفرا (فقر نزدیک است به کفر بیانجامد). ادامه خواندن برای اهواز کدامیک بهتر است؟!