بایگانی برچسب: s

حجابِ واجب، حجابِ حرام

چرا علمای معترض به بد حجابی و کشف حجاب خود در تذکر لسانی پیش قدم نمی شوند؟!

هر از چند گاهی (بخصوص فصل تابستان) درباره بی حجابی خطبه های غرا یا تذکرات جدی چند تن از ائمه جمعه مشهور را داریم؛ واقعاً هم نگرانی بی جا نیست، اما چرا مثل مرحوم آیت الله بافقی در مقابله با کشف حجاب رضا خانی در حرم حضرت معصومه، خود وارد نمی شوند؟!

آیت الله علم الهدی در جایگاه چه از مثل آیت الله بافقی کم دارد؟!! آیت الله صدیقی که از شیفتگان آن مرحوم و ناقل تشرفات شان هم هست! نهی از منکر لسانی امروز که چکمه رضا خان در جواب ندارد!

اقلا وقتی این بزرگان به حق، هر بی حجابی را دشمن نظام اسلامی نمی دانند[۱]، چرا فقط در حجابِ تریبون و بین طرفداران و تکبیرگویان نهی از بی حجابی می کنند؟!

 اگر مقصود از خطبه ها، تهییج مومنین به تذکر لسانی است با اقدام عملی حضرات، شدنی تر است.

نمی شود بعضاً ماشین دودی نشست، پس از گیت های تفتیش هم چند قدم در مردم نبود، مطلقا پیاده از خیابان و برمردم نگذشت و فقط از پشت تریبون، مومنین و پلیس را به جنگ بی حجابی فرستاد!

آیت الله خاتمی یکبار روایت جالبی خواندند[۲]: “ما جعل الله بسط اللسان و کفّ الید و لکن جعلهما یُبسطان معاً و یُکفّان معاً: خداوند زبان را گشاده و دست را بسته قرار نداده بلکه آنان را چنان آفریده که باهم باز می شوند و باهم بسته می گردند”(وسائل الشیعه ج۱۱ص۴۰۴)

وقتی دست پلیس و گشت ارشاد را باز می خواهید، زبانِ دعوت و تذکر پدرانه و عالمانه خود به دختران و زنان جامعه(نه صرفاً شرکت کنندگان در نماز جمعه) را هم باز کنید، روزی یا هفته ای نیم ساعت قسمتی از مسیر ترددتان را پیاده روی کنید و چند تذکر دهید.

مواجهه زنان و دختران را خودتان از نزدیک ببینید. باور کنید شاید زمین و آسمان متفاوت از مواجه شان با تیتر خطبه هایتان -که در فضای مجازی برای آنها می فرستند- باشد!

شاید هم زنان و دخترانی به شما بعنوان زبان حاکمیت، حرفها، درد دلها و احیانا تذکراتی داشته باشند که پس از بررسی عالمانه تان در خطبه هایتان اثر کند؛ این حرفها را محدود ناهیان منکرِ بی حجابی می شنوند، شما هم بشنوید!

خدا می داند این برای هردو طرف مفید و موثر است.

پ.ن:

دو حجاب داریم؛ یکی واجب، یکی حرام!

همه از اولی می گویند، دومی در حجاب شدن مسئولین است. خدا رحمت کند شهید بهشتی را، آنرا حرام مطلق می شمرد؛ یعنی هیچ طوری -ولو در شرایط احکام ثانوی- حلال نمی شود[۳]!

احتجاب مسئولین و مقامات از مردم، نبودن بین مردم در کف جامعه است؛ فقط نبودن در خط واحد و صف نانوایی نیست، حرف نزدن مستقیم با بی حجاب هم هست. ماندن در حجابِ تریبون و طرفدار و تکبیرگو هم احتجاب مذموم است!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۴

[۱] آیت الله خاتمی ۹۸/۳/۳۰

[۲] همان

[۳] اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا/ شهید بهشتی ص۱۳۳

خدایا مسئولین را -جای حصر- به شهادت برسان!!!

  • ۱٫ روزی بر علی(ع) گذشت که درباره یکی از بهترین منصوبانش فرمود: من تورا در امانتم شریک خود کردم و تورا محرم راز خود و نزدیکترین یار خویش نمودم. هیچ کس از خاندانم در غمخواری و یاری و امانتداری نزد من همپایه تو نبود از آن هنگام که دیدی زمان بر پسرعمویت[امام علی] سخت شده و دشمن سرسختی نشان داده… تو نیز از پسر عمویت روی گرداندی… و با خیانت کاران هم آواز گشتی… گویا جهادت برای خدا نبود… شاید هم می خواستی با این مردم در دنیایشان حیله کنی و به نیرنگ غنائمشان را تصاحب نمایی! هنگامی که فرصت خیانت بیشتر برایت فراهم شد سریع تاختی… و هرچه توانستی از اموالی که برای بیوه زنان و یتیمان نهاده بودند ربودی آن سان که گرگ تیز پا بز مجروح و از پا افتاده را می رباید!”.(نامه۴۱نهج البلاغه)
  • درباره منصوب دیگرش -که باز در بیت المال خیانت کرده و البته فردی اشرافی بود -که در بردهای گرانقیمت خود می خرامید- نوشت: “درستکاری پدرت مرا فریفت!(فإن صلاح ابیک غرنی منک) و پنداشتم که تو از روش او پیروی می کنی ولی آنگونه که به من خبر رسیده از پیروی هوای نفس دست نمی کشی… اگر آنچه از تو برایم گزارش شده درست باشد شتر خانواده ات و بند کفشت از تو بهتر است!” (نامه ۷۱)
  • درباره ابوموسی اشعری خائن (استاندار بصره) هم بعدها فرمود از اول با او مخالف بوده اما سفارش مالک اشتر را گوش کرده!(الجمل/شیخ مفید)

ادامه خواندن خدایا مسئولین را -جای حصر- به شهادت برسان!!!