بایگانی برچسب: s

افکار عمومی!

سخنرانی اول فروردین رهبر انقلاب اسلامی جزء سخنرانی های کلیدی و مهم سالانه ایشان است. امسال یک مفهوم مردم سالار در آن پرتکرار و دارای وزن ویژه بود: افکار عمومی!

 

  • “مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح بشود”
  • “جوانهای صاحب فکر درباره مسائل مهمی که با افکار عمومی مطرح می شود، فعال می شوند و آن را به نصاب لازم می رسانند”
  • “اگر افکار عمومی استقبال نکند از یک فکر، این فکر به عمل و تحقق نمی رسد؛ صرفاً یک امواجی در فضا خواهد بود، یک چیزی انسان می گوید، بعد هم فراموش می شود؛ یا چند سطر بر روی کاغذ!”
  • “برای اینکه خواسته ها و مطالبات بزرگ تحقق پیدا بکند، باید با مردم، با صاحبان فکر با افکار عمومی مردم مطرح بشود”.
  • “مایلم افکار عمومی این مطالب را مورد توجه قرار بدهد، در افکار عمومی تصویب بشود و منتشر بشود”.
  • “باید اینها [حوادث و مشکلات و ضربات دشمن] را با مردم در میان بگذاریم، مردم باید بدانند”.

 

توجه به افکار عمومی، پیشفرض و لوازم خاص خود را می طلبد:

 

  • پیشفرض اش مفتون بودن مردم، باز کردن گره ذهنی یا رفع ابهام و درآوردن جوانان از فتنه رسانه ها نیست؛ بلکه “به نصاب رساندن اندیشه های نو با فعال شدن جوانهای صاحبان فکر است”!
  • یک مونولوگ و از سنخ اسمع افهم نیست؛ “جای تصویب مطالب مهم است”؛ پس لاجرم یک جریان یکسویه نیست؛ رد و ابرام و مباحثه در آن جدی است!
  • “جای طرح مسائل اساسی و حوادث مهم کشور است”؛ لذا گزینشی نیست که هر مساله صلاح دیده شد، از باب تبیین برای جامعه بیان شود و هرکدام به صلاح دیده نشد، سربسته بماند یا در محفل های محدود تصمیم گیری شود!
  • “بدون طرح شدن مسائل اساسی و تصویب و انتشار در افکار عمومی، ایده ها و افکار نو، امواجی در فضا و سطوری بر کاغذ می مانند”!

 

کاش درصدی از فعالیت جهاد تبیین هم برای این مفهوم مبارک و لوازم و امتدادهای آن مصرف شود.

 

محسن قنبریان

رسانه جای رسانا را در تبیین نمی‌گیرد!

(قبل از خواندن یادداشت سخنان رهبر انقلاب در ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ را بخوانید)

در فاصله دو روز دو اتفاق مهم در حسینیه امام خمینی افتاد:

  1. نمایشگاه توانمندی های صنعتی(۱۱/۸)
  2. دیدار کارآفرینان بخش خصوصی(۱۱/۱۰)

نمونه توانمندی های صنعتی وقتی می آید در حسینیه مقام اول کشور خیمه می زند، ضریب رسانه ای مضاعف می گیرد؛ لکن آیا موجب تبیین میشود؟!

پاسخ در دیدار ۱۱/۱۰ است!:

“یک ایده دانش بنیان”، تا “تولید”، تا “تجاری شدن” و “ایجاد اشتغال” و “رشد اقتصادی” کردن و تا به “توزیع و مصرف” مردم رسیدن ، یک زنجیره است.

اگر همه این زنجیره خوب متصل شود، مردم رسانای پیشرفت علمی و رشد اقتصادی می شوند.

چون: جوان مردم ایده پردازی اش کرده/ سرمایه مردم تجاری اش کرده/ جوانان مردم در خطوط تولید آن شاغل شده اند/ محصول با کیفیت و ارزان به عموم عرضه شده/ و مورد مصرف مردم و صادرات واقع شده است. اینجا خود مردم رسانای پیشرفت با علم وجدانی می شوند.

اما اگر زنجیره یاد شده بریده و ابتر شد؛ بخشهای عمده آن -به تعبیر رهبری- یک دهه تعطیل شد؛ هر چقدر رسانه سر چند جزء آن(مثلا پیشرفت علمی) مانور دهد؛ مردم با وجودی که می بینند، تبیین پیشرفت صورت نمی گیرد!

اگر در این زنجیره ظرفیت خط تولید و اشتغال، بخاطر مشکلات مجوزهای کسب و کار (که رهبری حدود ۱۰مانع موجودش را شمردند) حل نشود؛ جوان مردم ناچار به مهاجرت و -به تعبیر رهبری- موجب سرافکندگی برای ما شود؛  پیشرفت، رسانا نمی شود و رسانه نمی تواند چیزی را جبران کند!

بیفزایید: اگر کیفیت کالای تولیدی یا قیمت نهایی اش (بورسی و دلالی و…) برای مصرف کننده نامطلوب باشد؛ مردم رسانای پیشرفت نمی‌شوند و در جنگ رسانه ها جانب رسانه تبیین را نمی گیرند!

بیافزایم: حتی اگر همه مشکلات بنگاه های بخش خصوصی -که در دیدار گفته شد- حل شود و رشد اقتصادی مطلوب هم حاصل شود اما ۲۰ثانیه آخر سخنان رهبری -مثل ۱۷سال گذشته- محقق نشود؛ باز تحقق رشد اقتصادی ۸درصدی(!) الزاما حال عموم مردم را خوب نمی کند بلکه میتواند بخاطر پیشرفت نامتوازن و بی عدالتی، انباشت منابع و ثروت در دست عده ای محدود رقم بخورد و ۵ طبقه پایین جامعه هیچ احساسی از این پیشرفت و رشد اقتصادی واقعی نداشته باشند؛ بلکه حتی حامل نارضایتی و اعتراض باشند!

آن ۲۰ثانیه این بود: “تعاونی های تولید می توانند یکی از گره گشاترین کارها برای اشتغال و بخصوص برای ایجاد عدالت اقتصادی در مجموعه کشور باشند”!

یعنی همان بند ب سیاستهای اصل۴۴ که بخاطر عدم اجرا در ۱۷سال گذشته، واگذاری ها و نمای واقعی این سیاستها را معوج و کاریکاتوری کرده است!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۱/۱۱

و باز درها بر همان پاشنه‌ها می‌چرخد!

دو روز از فرمایشات مهم حضرت آقا درباره زنان و خانواده می‌گذرد و تقریباً نتیجه‌اش در رشد همگرایی جامعه حزب‌الهی تا جایی که برای بنده مشهود است، تقریباً هیچ است!

همه کسانی که از قبل موضعی دارند، جملاتی از حضرت آقا را گزینش کرده‌اند و بر درستی دیدگاه خود با تأکید بر «فصل الخطاب بودن کلام رهبری» اصرار می‌ورزند!

تقریباً گفتگویی شکل نمی‌گیرد و رفت و برگشت‌ها، بیشتر شبیه «بیانیه‌های سیاسی پی در پی» است تا «گفت و شنودی فرهنگی»!

کسی را ندیده‌ام که با فرمایشات حضرت آقا تکان قابل توجهی خورده باشد، کأنه آنچه در پوشش گفتگو انجام می‌دهیم را بیشتر ابزاری برای ابراز و تحمیل دیدگاه خود می‌دانیم، تا مجالی برای تأمل و شنیدن و آموختن!

ایده گفتمان انقلاب اسلامی در برخورد با حجاب را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد؛

    این ایده مرزهای روشنی با جریان توسعه‌خواه، مدیران التقاطی و جریان تحجر دینی دارد و در ذیل انگاره‌ پیشرفت قابل صورت‌بندی است:

بی‌تردید اهمال نسبت به بی‌حجابی، اشتباهی جبران‌ناپذیر است.

هیچ توجیهی در به تعویق انداختن توجه و حساسیت نسبت به مقوله حجاب، پذیرفتنی نیست.

باید حاکمیت در مسئله حجاب، مورد مطالبه و امر به معروف ونهی از منکر قرار گیرد.

در برخورد با پدیده بی‌حجابی، «تمرکز بر برخورد انتظامی و قضایی» ایده‌ای متحجرانه است.

مهمترین عامل رشد بی‌حجابی، تحقق پروتکلهای ایده توسعه  غربی در کشور، توسط جریان مدیران التقاطی و در میانه‌ی چُرت خرگوشی جریان متحجر است.

برخورد انتظامی و قضایی با بی‌حجابی حتما باید در جای خود مورد تأکید قرار گیرد.

امر به معروف و نهی از منکر درباره حجاب، نباید منجر به نفرت آفرینی و برچسب زنی ضد انقلابی و ضد دینی به بی‌حجابان شود.

ایده گفتمان انقلاب اسلامی درباره بی‌حجابی را می‌توان در میان این سلب و ایجابها بهتر فهم کرد:

  1. در این ایده، اینگونه نیست که بی‌حجابی را باید پذیرفت و با آن کوتاه آمد؛ هرگز!
    بلکه بدان معناست که در برخورد با بی‌حجاب، نباید نقطه برخورد را فقط نکته آشکار و هویدای آن در خیابان قرار داد.
  2. در این ایده، اینگونه نیست که بی‌حجابی اهمیت ندارد و باید مواجهه با آن را به بعد موکول کرد؛ هرگز!
    بلکه بدان معناست که ما با مجموعه‌ای از منکرها مواجه هستیم که بنا به فرمایش رهبری مسئله بی‌حجابی به صورت مستقیم در رأس آنها نیست. از امروز باید مبارزه با بی‌حجابی را با شدت و حدّت ادامه دهیم، ولی در ضمن یک منظومه و نظام امربه معروفها و نهی از منکرها که در آنها رعایت اولویتها شده باشد. بی‌حجابی، پیوست فرهنگی فرآیند توسعه مدرن است که متأسفانه آگاهی و به تبع آن، حساسیتِ جریان دینی به علت وجود سه دیگری گفتمان انقلاب اسلامی (جریان غربگرایی، مدیران التقاطی و تحجر دینی) درباره آن کم است.
  3. در این ایده، اینگونه نیست که حاکمیت، وظیفه‌ای در قبال بی‌حجاب ندارد؛ هرگز!
    بلکه بدان معناست که از حاکمیت باید مطالبه حساسیت به مقوله حجاب داشته باشیم و از او بخواهیم که از یک بام و دو هوای خواستن و نخواستن رشد فرهنگی و از جمله حجاب بیرون بیاید. باید به او بفهمانیم که مطالبه ما فقط بر روی برخورد انتظامی و قضایی با حجاب نیست، بلکه حاکمیت باید در وهله‌ی اول، همه تصمیمات غلطش را در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که بر مقوله «فرهنگ اسلامی ـ ایرانی» و از جمله «حجاب زنان» تأثیرات منفی می‌گذارد، متوقف کندو از دوگانه «سیاست‌زدگی در شعار» و «سیاست‌زدایی در عمل» دست بردارد که نتیجه آن چیزی نبوده است تاکنون جز «هویت‌زدایی انقلابی»؛ و البته به میزان شدت و جدیتش در این کار، برخورد انتظامی و قضایی را در دستور خود قرار دهد. (تقدم دولت‌سازی بر جامعه‌سازی)
  4. در این ایده، اینگونه نیست که باید امر به معروف زبانی و همگانی را از دستور کار خارج کرد؛ هرگز!
    بلکه بدان معناست که در برخورد با بی‌حجابی، خط قرمز امر به معروف و نهی از منکر عمومی این است که نباید «نفرت‌آفرینی» کند و دلها را از هم دورتر نماید؛ نباید با برچسب «ضد انقلابی» و «ضد دینی» همراه باشد؛ نباید به گسست اجتماعی بینجامد؛ نباید اولویتها نادیده انگاشته شود؛ باید از منظر برادری و رحمت باشد؛ باید دلسوزانه و متعهدانه باشد؛ باید به دور از عصبانیت و خشم باشد. باید متوجه بود که مقوله بی‌حجابی هرچه باشد، بیش از هرچیز درمانش منوط بر «هویت‌زایی انقلابی»است که هم می‌تواند حاوی عنصر جهت است و هم امکان کنش و تأثیر اجتماعی را فراهم می‌کند و هم بستری است برای رشد عقلانیت و آگاهی….

خدا را شکر که هستی!

صدا (سرود دختران بالغ)، رنگ (روسری و حجاب برخی بانوان حاضر) و مهمتر سخنان حکیمانه، همه پیام بود؛ برای دو جانبِ افراطی و تفریطی نسبت به گفتمان اصیل انقلاب اسلامی:

ضرورت شرعی خواندن حجاب، ناظر به  نواندیشانی بود که از رد الزام تا انکار اصل وجوب و حجاب عرفی رفته اند. به سیاسیونی که اهمیت حجاب را دست چندم کرده اند، هم بود.

دختر خود خواندنِ کم حجاب و رد اتهام بی دینی و ضد انقلابی، خط روشنی مقابل جریان دیگر است که بیشتر از خشونت رفتاری، دچار درشت گویی زبانی درباره اینان است. یکبار شریک مفسدان اقتصادی خطاب می کند و یکبار برانداز!

جالب اینکه فرمودی قبلا به علماء دراینباره تذکر هم داده ای!

بخصوص این جمله پدرانه بسیار دلکش بود که: “من حسرت می خورم به آنجور اشک ریختن. می گویم ای کاش من می توانستم اینجور مثل این زن جوان اشک بریزم اینرا چطور میشود متهمش کرد؟”

فن آوری اجتماعیِ تصحیح حجاب، عمده اش با تأثیر و تأثر متقابل مردم بر هم انجام می شود و اندکی از برخورد با ناهنجاری ها، گردن حکومت می افتد. این تأثیر و تأثر متقابل جز با این نگاه حاصل نمیشود. باید محجبه و متشرع در بد حجاب هم فضیلتی قائل باشد و حتی امر و نهی او بر خود را بپذیرد تا زمینه اثر گذاری بر او هم فراهم شود. بی دین و برانداز دیدن بد حجاب، قفل کردن این فن آوری اجتماعی و رفتن به سمت برخورد صرفاً خشن است! (دقت کنید)

خدارا شکر که از نسل مطهری و بهشتی تو برای ما ماندی!

محسن قنبریان

نماهنگ | اللهُ مولانا

روایت رهبر انقلاب از دلیل قدرت ملت ایران و اعتقاد به حمایت و پشتیبانی الهی

خیلی این انقلاب چیز عجیبی است، حالا حالاها دردسرها برای اربابان دنیا خواهد داشت

از این منطق جدید رفع نقص کنیم!

 رهبر انقلاب اسلامی: “ما جمع کردیم بین جمهوری و بین اسلامی؛ جمع کردیم بین حضور مردم و آراء مردم و معارف الهی؛ جمع بین این دو کارِ آسانی نیست، [ولی] ما این کار را به توفیق الهی انجام دادیم. البتّه نقصهایی داریم. من هیچ وقت ادّعا نمیکنم در این زمینه‌ها نقص نداریم؛ نه، نقصهایی داریم امّا حرف، منطق، یک منطق جدیدی است در دنیا.”(۱۱آبان۱۴۰۱)

پ.ن:

وظیفه نیروهای انقلابی در وهله اول فهم و برجسته کردن این منطق جدید و بعد تلاش برای رفع نقایص آن است.

هنوز به نظر افراد حزب اللهی زیادی این منطق جدید یعنی جمع بین معارف و ارزشهای الهی با حضور و رای مردم -که حرف نوی جمهوری اسلامی است[۱]–  خوب فهم نشده است.

لوازم این منطق جدید در همه سطوح و رویه های حکمرانی خوب پیگیری و اجرا نشده است!

قبول کنیم سطحی از مشکلات حکمرانی با مردم دقیقا از این نقایص است!

محسن قنبریان

[۱] “جمهوری اسلامی حرف نویی دارد ارزشهای الهی و مردم؛ این دوتا باید باهم توأم بشوند”.(۹۰/۱۰/۷)

رهبر انقلاب اسلامی: “ما جمع کردیم بین جمهوری و بین اسلامی؛ جمع کردیم بین حضور مردم و آراء مردم و معارف الهی؛ جمع بین این دو کارِ آسانی نیست، [ولی] ما این کار را به توفیق الهی انجام دادیم. البتّه نقصهایی داریم. من هیچ وقت ادّعا نمیکنم در این زمینه‌ها نقص نداریم؛ نه، نقصهایی داریم امّا حرف، منطق، یک منطق جدیدی است در دنیا.”(۱۱آبان۱۴۰۱)

پ.ن:

وظیفه نیروهای انقلابی در وهله اول فهم و برجسته کردن این منطق جدید و بعد تلاش برای رفع نقایص آن است.

هنوز به نظر افراد حزب اللهی زیادی این منطق جدید یعنی جمع بین معارف و ارزشهای الهی با حضور و رای مردم -که حرف نوی جمهوری اسلامی است[۱]–  خوب فهم نشده است.

لوازم این منطق جدید در همه سطوح و رویه های حکمرانی خوب پیگیری و اجرا نشده است!

قبول کنیم سطحی از مشکلات حکمرانی با مردم دقیقا از این نقایص است!

محسن قنبریان

[۱] “جمهوری اسلامی حرف نویی دارد ارزشهای الهی و مردم؛ این دوتا باید باهم توأم بشوند”.(۹۰/۱۰/۷)

آرتین یتیم نیست؛ یتیم…!

امام حسن عسکری(ع) فرمود:

«سخت تر از یتیم جدا شده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد. و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است، یتیمی است که در دامن عالمان شیعه جای دارد(یَتِیم فِی حَجرِه). آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود» (احتجاج،ج۱،ص۶۶)

آرتین یتیم نیست. یتیم، ما و دختران و پسران مان ایم که از امام خود(ع) دور و برخی فرزندانمان این روزها در مخالفت با برخی ارزشها برخاسته اند؛ در سلف مختلط دانشگاه، جشن آزادی حجاب می گیرند و…! زیر نوازش پدرانه عالم دینی هم قرار نگرفته اند. همانها که امروز آیت الله خامنه ای، “بچه های خودمان” خواند که: “به دلیل برخی هیجانها و احساسات و برخی بی دقتی ها در مسائل، وارد میدان شدند”.

ای بسا علیه همین عالم دینی شعار هم بدهند/ بنویسند؛ اما ایشان امروز درباره شان فرمود: “افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانه ها با دشمن هم صدایی می کنند، بدون دعوا کردن و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید”.

بهانه تبریک ولادت امام حسن عسکری(ع) بود؛ و الا حرف در عمل به این روایت در شرایط کنونی ما بسیار است! “کان معنا فی الرفیق الاعلی” مزد کارهای کاغذی و نمایشی و حتی گاهی فرار افزا نیست!

 

محسن قنبریان

به همه عزیزانی که ایران و انقلاب را دوست دارند/ بخصوص به آنهایی که ولایت امر در غیبت را از دینداری‌شان کنار نگذاشته‌اند:

شاید مثل بنده از دستگاه‌های امنیتی و قضایی در رعایت آرمانها و استانداردهای انقلاب اسلامی گلایه‌ها داشته باشید؛ اما در ماجراها و شرایط حساس اخیر دستور صریح رهبرانقلاب اسلامی این است که همه در کنار آنها ید واحد شویم!

یدِ واحده و وظایفش را اینگونه می‌فهمم:

  1. پشتیبانی همگانی از حافظان امنیت و قوه قضائیه برای مقابله قاطع و خردمندانه با سررشته فاجعه آفرینی‌ها و عوامل خائن همسو با دشمن.
  2. خنثی کردن توطئه دشمن برای اِعمال خشونت حداکثریِ بهانه‌ساز یا تسامح زمینه‌سازِ زنجیره آشوب از سوی نظام، با حضور باشکوه همگانی در راهپیمایی و تجمعات انقلابی مثل همیشه، برای جمع کردن اغتشاشات خیابانی.
  3. حضور متین و حداکثری دانشجویان اصیل مقابل دانشجو نمایانی که به مقدسات بی‌احترامی می‌کنند؛ با شعارها و نمادها و ابتکاراتی که آنها را منفعل یا ماخوذ به حیا کند.
  4. حضور تبلیغی فعالان انقلاب برای ید واحد کردن همه عناصر، مقابل دشمن و عناصر خائن در دانشگاه و مدرسه و محلات.
  5. جدا کردن جاهل و غافل از عوامل خائن با خنثی کردن شک و شبهه‌ها -بخصوص در ید واحد شدن ملت- توسط فعالان عرصه فکر و تبلیغ.

قبل از اینکه دیر شود، موعظه الهی را گوش کنیم: ان تقوموا لله!

محسن قنبریان/ جمعه/۶ آبان ۱۴۰۱

رهبری برای ایران!

تا همه ایران را، با وحدت ملی و انسجام درونی لحاظ نکنی، مقابله با طرح و توطئه دشمن خارجی ممکن نمیشود.

۴جمله راهبردی دیروز رهبر انقلاب در این مهم:

  1. “خیلی از این کسانی که حجاب کاملی هم ندارند جزو هواداران جدی نظام جمهوری اسلامی هستند. شما می بینید در مراسم مذهبی، در مراسم انقلابی اینها شرکت می کنند”.
  2. “#جامعه_ورزشی ما جامعه سالمی است. جامعه هنری ماهم جامعه سالمی است (موضع گیری برخی چهره های ورزشی و هنری اهمیتی ندارد) جامعه هنری و ورزشی ما با اینگونه حرکتها با این رفتارهای دشمن شاد کن آلوده نخواهد شد”
  3. قوم کُرد یکی از پیشرفته ترین اقوام ایرانی اند علاقه مند به میهنشان، علاقه مند به اسلام شان، علاقه مند به نظام اسلامی شان”
  4. “من در میان قوم بلوچ زندگی کرده ام جزو اقوام وفادارعمیق به انقلاب اسلامی و به جمهوری اسلامی اند”

حتی موضع خواهی و جبران خواهی ایشان از خواص سیاسی و مذهبی ای که در بیانیه دادن و اظهارنظر عجله کردند مودبانه و اخلاقی بود: “حالا ناشی از دلسوزی -دلشان سوخت- بدون تحقیق اطلاعیه دادند، حرف زدند…”

با این راهبرد ۴وجهی منطبق بر شرایط کنونی میشود یک ایران را مقابل “هرزه خواهی اقلی” و “تجزیه طلبی اقلیتی” آورد.

دوستداران و مریدان رهبری بیش از دیگران باید این دید نسجام بخش را پاس دارند. “دوگانه های تعاندیِ بی جا”، “برچسب زنی های نابجا یا بدموقع” نسازند. نزاع جدیدی که ذره ای شدن جبهه حق را موجب شود را همراهی نکنند.

محسن قنبریان

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

سؤال اساسی:

دهه اخیر فضای مجازی، “جهان اجتماعیِ جدیدی” ساخته یا صرفا مضامین ناپسندی را با پلتفرم های بیگانه منتشر می کند؟!

جهان اجتماعی، به نوعی “افکار عمومی مشترک” و “آستانه شوق و تحریک مشترک” است.

فیلتر فلان پلتفرم و نگهداشت ایتا و روبیکا و… الزاما مسئولین دینداری مردم(روحانیت) را مثل جهان اجتماعی پیشا مجازی، گروه مرجع نمی کند! در همین پلتفرم های داخلی هم از کانال های سرگرمی و زرد عقب می مانند!

روحانیت در فضای مجازی “غایب” نیست اما دچار “غیبت” است! “ظهور دینداری در فضای مجازی” شرط در آمدن از “این غیبت” است!

و ظهور دینداریِ مجازی چیزی بیشتر از حضورِ روحانیتِ مجازی و تولید محتوا و لشکر سایبری و فیلترینگ می خواهد؛ تصرفاتی ایمانی(نه فقط قضایی) در “تکنولوژی مجازی” و “بعثتی متناسب” با آن جهان اجتماعی -هردو باهم- می خواهد!

بسیاری از ما عادت کرده ایم مسأله ها را ساده کنیم تا حل کنیم!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۹