بایگانی برچسب: s

هیهات از مشارکت پایین!

(این یادداشت را ستادی ها نخوانند!)

انتخابات چهارم است که مشارکت زیر۵۰٪ است!

من طلبه کوچک “مکتب سیاسی انقلاب اسلامی” نمیتوانم این ضایعه را فدای نتیجه انتخاباتها کنم.

 دیگر بهانه “کرونای۱۴۰۰” هم نیست! و متاسفانه از آن هم پایین تر شد! از مجلس هم!

دیگر بهانه “رقابتی” نبودن۱۴۰۰ هم نیست؛ همه اصلاح طلبان و اعتدالی ها هم فراخوان دادند؛ اما از غیر رقابتی ها هم مشارکت کمتر شد!

انگار جامعه گفت: از قضا وقتی “جبهه انقلاب” مقابل “جبهه اصلاحات” می شوید و دعوای راست و چپ و اصولگرا-اصلاح طلب گذشته را با نام جدید بازتولید می کنید، بیشتر پس می زنم!

بله اگر دلت خنک میشود که خاتمی و سران اصلاحات هم نمایندگیِ “مردم خاموش” را نمی کنند، شیرینی پخش کن، دیگر آنها هم تحرکی نمی بخشند!

من البته هنوز رگ بازمانده از اصولگرایی ام می گوید: اصلاح طلبان اینبار نه برای روزنه و گشایش در مردم سالاری و حتی نه برای فقط ریاست جمهوری و مواجهه بهتر با ترامپ، نیامدند!

متاسفانه بسیاری از آنها هم مسأله شان “مردمسالاری” (دینی یا حتی سکولار) نیست؛ “قدرت” است!

کسانی که خود ۸سال رئیس جمهور بوده و به جامعه القاء کرده اند: قدرت در رهبری متمرکز است و رئیس جمهور کاره ای نیست[۱]؛ اینبار شاید آمده بودند بر سر فرآیند تعیین رهبر آینده اثر کنند! نشانه های ناکافی هم بیرون زد! (از پست منتسب به خاتمی [۲]تا سخن مرعشی[۳])

سالهاست راست یا دروغ القاء کرده اند: باند قالیباف-سپاه می خواهد کسی را “رهبر آینده” کند؛ این نباید محقق شود! بلکه اگر بشود چیزی که مرحوم هاشمی می گفت جای ریاست خبرگان، روی صندلی آن باشد هم موقع نیاز انجام می دهد [۴]را محقق کنند! و این جایگاهی در “قدرت” می خواهد!

خلاصه انگار مردم از اینها هم قدرت طلبی نه نجات ایران و تحولی به نفع مردم فهمیدند!

 ترساندن از “دولت سوم روحانی” توسط به اصطلاح جبهه انقلاب هم نگرفت!

 واضح است به هر دلیل تلاش های شبانه روزیِ شهید رئیسی میوه اش در سفره مردم  نمایان نشده بود تا آن ترس، بترساند!

بگذریم که چقدر تقلیل است که ترس از تکرار گذشته، محرک رأی شود؛ نه شوق انگیزیِ باور پذیرِ تصویر آینده!

حتی نظرسنجی ها و پیمایش ها هم دیگر مردم را درست منعکس نمی کنند!

این “جامعه خاموش” و “قهر کرده با صندوق” را دوباره باید از نو شناخت که می دانم دوستان ستادی سؤال بی ربط یا اقلا الان نابجایی می شمارند؛ بماند برای بعد…

محسن قنبریان / صبح بعد از انتخابات۱۴۰۳

[۱] البته انصاف را نباید از دست داد که پزشکیان شخصا از رهبری دائم دفاع و ترجیع بند هم می گفت سیاست های کلی ایشان را اجرا می کند!

[۲] https://www.instagram.com/p/C7M9p-8orR0/?igsh=MXJ3aHlsMTdsaXA5Yw==

[۳] مرعشی در تبلیغ پزشکیان: ریاست جمهوری فایده نداره، رهبری را می‌خواهیم!
سابقا هم از ائتلاف کارگزاران با احزاب دیگر برای اثرگذاری بر انتخاب رهبر آینده و مطابقت او با سیاست هایشان گفته بود!

[۴] هاشمی رفسنجانی: در لحظه حساس حتما لازم نیست رییس باش

در انتخابات پیش رو از اینها برنگردیم..

در دولت شهید رئیسی به حکمرانی مردم، و نفوذ اراده آنها در مسائل اجتماعی و اقتصادی نزدیک شدیم

چرا به انتخابات رقابتی، افتخار نکنیم!

انتخابات، یکی از مظاهر و نمادهای مردم سالاری است. هرچه مشارکت بیشتر و رقابت جدی تر باشد، بیشتر نمود مردمسالاری می دهد.

طعنه های انتخابات۱۴۰۰ مشارکت پایین و غیر رقابتی بودن بود.

مرحوم شهید رئیسی باوجودی که در آن دخالتی نداشت اما زیاد هجو شد که: رئیس جمهور یک انتخابات غیر رقابتی و مشارکت پایین است! و بدتر از این حرفها که یادتان هست!

اینبار حتی موسسه نظر سنجی استاسیس انتخابات را یک رقابت جدی آن هم سه جانبه گزارش کرده است.

رقابت بین جلیلی و قالیباف همانقدر جدی است که بین آنها با پزشکیان.

پس تا همین جا اتفاقی مبارک درون ارزشهای اسلامی و انقلابی مان افتاده است .

رئیس جمهور چهاردهم هرکه باشد متهم به انتصاب و درآمده از یک صندوق بی رقابت و بی مشارکت نیست.

اینکه انقلابی ترها هم بتوانند دو جناح از یک انتخابات باشند و نه بین بد و بدتر بلکه بین خوب و خوبتر انتخاب کنند هم اتفاق خوب دوم است و حاکی از رشد و بالندگی است.

برای انتخاب اصلح نسبی هم باید تلاش کرد تا نتیجه را هم دلخواه کرد.

این جمله رهبر انقلاب هنگام رای دادن، نادر بود و البته مطرّا:

“سالهای آینده ان‌شاءاللّه سالهای خوب و مطلوبی باشد و مردم از گزینش خودشان راضی باشند.”

 

محسن قنبریان ۸تیر۱۴۰۳

بمناسبت ۷تیر و شهادت متفکر انقلاب اسلامی شهید بهشتی

مصاحبه کوتاه حجت الاسلام و المسلمین قنبریان با روزنامه قدس درباره گوشه هایی از نظرات اقتصادی آن شهید مظلوم/ ۷تیر۱۴۰۳

شهید دکتر سید محمد بهشتی یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان و نظریه‌پردازان اقتصادی جمهوری اسلامی است که با استخراج اصول زیربنایی اقتصادی بر مبنای فقه و شریعت اسلام، در تدوین قانون اساسی نقش مهمی ایفا کرد.

این متفکر بزرگ، افزون بر علم اقتصاد جهانی بر شیوه‌های اقتصادی اسلام تسلط کامل داشت و معتقد بود نظام اقتصادی کشور باید با توجه به ۹ اصل زیربنایی و بر سه پایه دولتی، خصوصی و تعاونی اداره شود. به نظر ایشان عمده کاستی‌های نظام اقتصادی جامعه ما به دلیل روابط ناسالم اقتصادی است که عمدتاً متأثر از مواجهه با دنیای مدرن و پذیرش نظام اجتماعی آن‌هاست؛ بنابراین باید مدلی اقتصادی بر اساس آموزه‌های اسلامی طراحی شود.
به مناسبت هفتم تیر، سالروز شهادت جانگداز شهید دکتر بهشتی در زمینه آرای اقتصادی ایشان با حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قنبریان، استاد حوزه و دانشگاه به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
ادامه خواندن بمناسبت ۷تیر و شهادت متفکر انقلاب اسلامی شهید بهشتی

نشست تحلیلی ایده اجتماعی دولت چهاردهم در خبرگزاری مهر؛ ۶ تیر ۱۴۰۳

حجت الاسلام قنبریان گفت: آنچه مردم می‌خواهند بدانند نه کارنامه و نه وعده کاندیداها بلکه ایده مرکزی است و آنچه یک فرد را در قاموس ریاست جمهوری می‌برد ایده‌ای است که باید ارائه کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست تحلیلی ایده اجتماعی دولت چهاردهم با حضور حجت الاسلام محسن قنبریان پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه، حسین سرآبادانی پژوهشگر هسته عدالت اجتماعی، علیرضا خیرالله‌ی پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی، حجت الاسلام سید علی موسوی رئیس پژوهشکده باقرالعلوم و حجت الاسلام مجتبی نامخواه مدیر گروه مطالعات اجتماعی باقرالعلوم در خبرگزاری مهر برگزار شد.

فاقد ایده مرکزی در بین نامزدهای انتخابات هستیم

حجت الاسلام محسن قنبریان در این نشست با اشاره به اهمیت وجود ایده مرکزی در بین نامزدهای انتخاباتی گفت: در فضای مردم سالاری دینی ایده‌های اجتماعی با سویه‌های اقتصاد و فرهنگ جان مایه صحبت‌های یک نامزد انتخاباتی باید باشد. آنچه مردم می‌خواهند بدانند نه کارنامه و نه وعده و شعار بلکه ایده مرکزی است. آنچه که یک فرد را در قاموس ریاست جمهوری می‌برد این ایده‌ای مرکزی است که باید ارائه کند. از طرفی این ایده مبتنی بر آرمان‌ها و ناظر بر صحنه و میدان اجتماعی است و در ادامه بحث طرح برنامه‌ها نیز به میان می‌آید و از اینجا به لوازم سیاست خارجه، برنامه اقتصادی و غیره نگاه می‌شود. سوال می‌شود اگر نامزدی اینها را ندارد دقیقاً پس برای چه آمده است؟!

وی در ادامه بیان داشت: می‌توان بر اساس همین ایده مرکزی نامزدها را سنجید که آیا قدرت خلق این موضوع را دارد. اگر ایده بین حرف‌ها و وعده‌ها و شعارها گم شد چه می‌شود؟ ما در بعضی دوره‌ها فاقد ایده بودیم و احتمالاً در این دوره هم همینطور است. در برخی دوره‌های دیگر ایده بوده ولی با خوانش از دیگری‌هایی نتوانسته به اهداف خود برسد و با نظام آرمانی انقلاب اسلامی صورت بندی نشده بود.

وی با اشاره به عقب ماندگی در عدالت در عین حال که به برخی پیشرفت‌ها رسیدیم افزود: در اصول قانون اساسی سه گانه فرهنگ و سیاست و اقتصاد به چشم می‌خورد. شهید بهشتی زمانی که ایده قدرت سیاسی را مطرح کرد به سهم اقتصادی در این حوزه اشاره جدی داشت. حتی در فرهنگ که می‌توانیم به عدالت رسانه و عرصه‌های دیگر تعبیر کنیم باید صدای متوازنی تدوین شود.

قنبریان با اشاره به اهمیت تشکل‌ها در کشور و عدالت اجتماعی در کشور گفت: اگر رئیس جمهوری بخواهد کار همه جانبه قانون اساسی را انجام بدهد باید قدرت تشکل‌ها را افزایش دهد. این موضوع را می‌بینیم که به میزانی که تشکل‌ها ضعیف شوند بخش خصوصی قدرتمند می‌شود به طوری که بعداً سهمش در دستگاه حاکمیتی نیز بیشتر می‌شود. ما این موضوع را در سازمان تعاون و وزارتخانه شدن بازرگانی می‌بینیم که وزارتخانه به طایفه بهره‌مند از سطح مدیر کلی به وزارت می‌رسد و عقب ماندگی‌ها غیر قابل جبران می‌شود.

وی با بیان این نکته که به سمت فضای مطلوب رفتن قابل شاخص گذاری است تصریح کرد: یکی از کاندیدا در برنامه تبلیغاتی خود گفت بهداشت و آموزش کالا نیست، باقی حرف‌ها اما نسبتی با شعار ندارد. یا بقیه کاندیداها شعارهایی وعده حمایت کارگری می‌دهند ولی در عمل می‌بینیم که اینها در مسوولیت‌های قبلی خود این کارها را نمی‌کردند. باید این‌ها را به صورت یک ایده مرکزی جلو چشم بیاوریم و پای آن بایستیم و قدم برداریم.

جای عدالت اجتماعی در مناظرات انتخاباتی خالی بود
بیانیه تحلیلی پیرامون چارچوب اقدام‌های اجتماعی مورد انتظار از دولت چهاردهم

در این بیانیه می‌خوانیم:

  1. حفظ قدرت خرید و سفره عموم مردم
  2. احیای حقوق کارگران
  3. آموزش و پرورش دولتی و باکیفیت
  4. حل تبعیض های اساسی
  5. تضمین آزادی های اساسی و امکان مشارکت‌های مردمی
  6. توجه ویژه به استان های محروم و مرزی
سند مطالبات و توصیه‌های سیاستی جمعی از پژوهشگران و فعالات حوزه کارگری به دولت چهاردهم

در این متن می‌خوانیم:

  1. توسعه مالکیت عمومی و سهم‌بری عادلانه
  2. تشکل یابی
  3. دستمزد
  4. امنیت شغلی

بخاطر جمهوریت… ۲

چنانچه قابل پیش بینی بود تعیّن بخشی به “رأی مرددین” در روز آخر مشکل ساز می شود!

بالای ۲۰٪ مردد بطور طبیعی در طول ایام تبلیغات، “حالت انتظاری” دارند؛ “تحرک تبلیغی” مناسبی ندارند؛ پس برای هیچیک از دو نامزد مورد تردید “جهش رأی” ساخته نمی شود!

 

طبق “رویه غیر مردمسالار” گذشته منتظر می مانند تا کدامیک کنار می کشند و اجماع به کجا می کشد؟!

دعوای نظر سنجی ها و “مداخله بزرگترها” و… -که بعضاً هم اثر نمی کند- چاره [البته غیر مردم سالار] تلقی می شد!

حالا روز آخر جذب درصدی رأی مردد و تعیین کننده، تخریب و تبلیغات کاذب را مشروع می کند؛ فشار روحی-روانی ای را هم بر ستادها و رأی دهندگان وارد می کند!

 

بنده در کمپین های حمایتی نامزدها همراهی نکردم و بین ۴ کارویژه (معرفی اصلح، نظر کارشناسی درباره حرف و برنامه، کمپین هواداری و قیّم شدن) تفصیل قائل شدم. نوشتم “کمپین تبلیغاتی شدن” غیر از “معرفی اصلح” است، گاهی خروج از مبنای مردم سالاری دینی است و اثرش جنگ گلادیاتورها و به رخ هم کشیدن هاست که بعضاً به قیّم مآبی می کشد[۱]!

 

امروز قابل پیش بینی بود که دست آخر کمپین سازی از علماء و اساتید برای اثر گذاری در اجماع درون جبهه ای مصرف می شود!

و قابل پیش بینی بود با “تکافؤ لیست ها” و امضاء ها، همان اثر را هم نمی کند و مشکلی از مرددین هم حل نمی کند!

 

همانجا نوشتم از مردم سالاری دینی می گوییم اما در امتداد و لوازمش به روش های دیگر روی می آوریم و حتی گاهی به ضدش تبدیل می کنیم!

ضد مردم سالاری دینی، “قیّم مآبی” است که حالا بهتر قابل معنا شدن است؛ با توجه به لیست حامیان یا نظر بزرگترها یا… یکی از نامزدها وادار به کنار کشیدن بشود!

 

راه مردم سالار و دینی اش چه بود؟!

راهش -چنانچه اشاره شده بود- مواجهه “اخلاقی” و “مستقیم” دادن نامزدهای مورد تردید در طول ایام تبلیغات، برای رسیدن به “تشخیص فردی” در رأی دهندگان بود.

 

هم قالیباف و هم جلیلی هرکدام برای جمع رأی دهنده مردد، یک “حاشیه ابهامی” داشتند و دارند.

پاسخ های ستادی و تبلیغاتی را شنیدند اما در جمع بندی نهایی هنوز تردید برایشان باقی است.

 

میزگردها و بخصوص مناظرات، فرصتی بود که دقیقا نقاط مورد تردید درباره هر نامزد (که الان جای طرحش نیست) روشن شود؛ لکن یکباره عنوانی بنام “جبهه انقلاب” بر ۴کاندید اصولگرا نشست و بازی از اول ۴به۲ شروع شد!

 

این، مناظرات را -بعنوان عمده ترین برنامه تخاطب با رأی دهندگان-  دچار دو تنزل کرد:

۱. یکی از طرف شورای نظارت بر تبلیغات و صداوسیما که در یادداشت “تنزل از سیاست ورزی به کارشناسی[۲]” بدان پرداختم!

۲. یکی هم از طرف نامزدهای به اصطلاح جبهه انقلاب که نه در برنامه و نه کارنامه و نه…، “ناظر” و “ناقد” هم نشدند؛ بلکه جبهه شدند و همه فقط مقابل رقیب ایستادند!

 

برآیند این روش این می شود:

اولاً رأی به “اصلح” جای خود را به رأی به “جبهه” می دهد!

حالا چقدر این روش -با تمایزات جدی نامزدهای جبهه- مطابق با استانداردهای مردمسالاری دینی است بماند برای بعد!

دوماً رأی به جبهه هم معمولا تا وقتی است که نظر نهایی جبهه، نامزد مورد نظر ما باشد!

طبعاً شب آخر سر تعیین نامزد نهایی جبهه دعوا می شود که الان شاهدش هستیم!

 

مردمسالاری دینی از مسیر دیگری می گذارد:

– بر “انتخاب آگاهانه و مسئولانه آحاد” متکی است.

– معرفی اصلح در حد “شهادت بیّنه” است نه بیشتر.

– جهات ابهام در نامزد باید روشن شود؛ پاسخ ستادی یا “لاپوشانی” یا “تأویل به جبهه بردن” ، “حباب ابهام” را به آخر فرآیند منتقل می کند!

– “مردمسالاریِ متعهد”ی است لذا از نامزدها عهد می گیرد که “زاویه دار با انقلاب” به کار نگیرند و از آن پس همه نامزدها جبهه انقلاب اند با مراتب شدت و ضعف.

– از هر گونه “قیّم مآبی” حذر می کند؛ نه پدرخواندگی نه فرزند خواندگی و نه “هژمونی های جبهه ای” و…

– و…

 

از اول راه خودمان را برویم بهتر به نتیجه می رسیم! حالا در نیمه راه دیگری نظر کارگشایی ندارم!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۴/۵

[۱]  بخاطر جمهوریت…۱

[۲]  تنزل سیاست ورزی به کارشناسی!

توجه!

نظر به زیاد شدن شایعات در روزهای پایانی تبلیغات انتخابات به اطلاع مخاطبان رسانده می شود هرگونه موضع انتخاباتی حجت الاسلام و المسلمین قنبریان فقط از طریق صفحات رسمی ایشان در ایتا و بله و تلگرام و اینستاگرام بیان می شود و غیر از آن فاقد اعتبار است.

اخلاقی‌تر، اصلح است!

ماجرای  اسفندیاری_فاضلی ، تکرار ماجرای احمدی نژاد و همسر موسوی در مناظرات۸۸ نبود؟!

 

۸۸هم از بگم! بگم! و آن مچ گیری در جدال انتخاباتی کیف کردیم اما مجبور به اعتراف شدیم که اخلاقی نبود!

همان اخلاق به جایی کشاند که در ریاست جمهوری اش، رهبری فرمود: اگر برخی از ضعفهای اخلاقی و غیر اخلاقی ما نبود، ما از این هم جلوتر میرفتیم.(۹۰/۳/۸)

 

“سِیَاسَهُ اَلنَّفْسِ أَفْضَلُ سِیَاسَهٍ” صرف یک اعتبار نیست؛ حقیقتا سیاست از تربیت نفس می گذرد؛ خوبی جامعه دینی کشف و التزام به این اصل است نه جعل و اعتبار آن.

 

“تحلیل سیاسی” بر “قواعد اخلاقی” غلبه نکند که موسوی دیروز و پزشکیان امروز از قبل قصد فتنه دارند! و الا استاد اخراجی (در زمان روحانی) را مشاور خود نمی کرد و همزمان از نفی مطلق اخراج اساتید دانشگاه نمی گفت!

حمل بر صحت هم که نکنی، نباید تو آتش زنه ی فتنه شوی!

 

دیشب روشن شد ترجیح “حکمرانی خوب” بر “حاکم خوب” ، غلط مشهوری است و کماکان حکمرانی خوب از حاکم خوب می گذرد.

قال امیرالمومنین: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ:

هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید قبل از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند، با رفتار خود تربیت نماید.

اخلاق، قدرت نرم اداره است.

 

دیشب جای خالی رئیس جمهور شهید و اخلاقِ مدارا و تحملش بیشتر خالی شد!

عنصر اخلاق در تشخیص اصلح، سهم بیشتری یافت!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۳/۳۱

یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ…

بعید می دانم دیگر انتخابات به مدار خود برگردد!

آقای ظریف فقط برجام را تحریف نکرد، انتخابات را هم از مدار خود منحرف کرد!

 

اینکه در ده دقیقه صحبت چند تحریف برجام بود؟ را رسانه ها گفته و نامزدها هم حتماً پی خواهند گرفت.

اما انتخابات هم یک مداری داشت که به بحثهای بی حاصلِ برجام خوب یا بد؟ سقوط کرد!

اصلا از این پس حرف بی حرف ها همین خواهد شد!

 

۵ نامزد تا اینجا نتوانسته بودند انتخابات را در مداری مورد توقع اکثریت مردم قرار دهند و هنوز در مدار حزب اللهی ها می چرخید.

تنها نامزد اصلاح طلب از رو بیانیه می خواند و نوعا در سئوالات پاسخ دهنده زبر دستی نبود؛ البته سئوالات هم دغدغه های جدی مردم، یا نحوه طرحش جلب کننده توجه آنها نبود!

 

متاسفانه ۵نامزد نتوانسته بودند مقاومت و پیشرفت تا وعده صادق را روایت غالب و گفتمانی جذاب بر سر مسائل مردم کنند!

 

تا ظریف آمد!

شخصیت هیستریکِ برجام توانست در ده دقیقه مساله تاریخ گذشته را دوباره مساله کند!

 

انتخاباتِ قبل با نوار صوتی، خودش را و اینبار انتخابات را پای برجام سقط کرد!

 

از این پس در تبلیغات، دعوای بی حاصل یک دهه گذشته تَکرار می شود!

از تورم تا مزد کارگر، از نسل نو تا قهر کرده ها، انسجام ملی و امر عمومی، همه و همه اینبار نه به واقعیت برجام که به روایت برجام گره خواهد خورد!

 

نامسألگی برجام تمامی ندارد!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۳/۳۰