۱۵/ درسهایی از نهج البلاغه

جلسه پانزدهم درسهایی از نهج البلاغه به کلام حجت الاسلام قنبریان، به شرح نامه ۵۳ نهج البلاغه پرداخته است. این جلسه مورخه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۱ برگزار شده است. صوت این جلسه منتشر می‌شود.

بحث مهم سنت های اجتماعی و سازه های فرهنگی

  • چیستی این سنت ها؛ نه تشریع نه بدعت!
  • چرایی این سنت ها؛ مگر دین ناقص است؟!
  • علت فاعلی این سنت ها: صدور هذه الامه!
  • دو بیان علمی برای توجیه و چگونگی این سازه های فرهنگی-اجتماعی
  • بدون این ابتکارات حوزه های علمیه یا به سلفی گری یا سکولاریسم گرفتار میشوند!
  • قدرت نرم حکومت برای راهبری مردم به مقاصد اخلاقی و ارزشی، همین سازه هاست
  • غایت و کارکرد این سنت ها؛ دو استاندارد مهم:
    – موجب الفت اجتماعی
    – اصلاح و صلاح مردم
  • نیاز کارشناسی و مباحثه با دانشمندان در اینباره

دریافت سخنرانی «۱۵/ درسهایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

فراز مورد بحث:

“سنت نیکویی را که بزرگان این امت به آن عمل کرده، و سبب الفت میان مردم گشته، و امور رعیت برپایه آن سامان یافته، مشکن. سنتی را پدید میاور که حتی به یکی از سنت های گذشته آسیب رساند، که پاداش نیک آن برای کسی باشد که آن سنت های نیکو را بنیان گذارده، و گناه آن برتو باشد که آنها را شکسته ای.

برای استوار ساختن آنچه امور شهرهایت را به سامان آورد، و برپا داشتنِ نظام های نیکویی که مردم پیش از تو برپا داشته بودند، با دانشمندان فراوان گفتگو کن و با فرزانگان سخن بسیار بگو”.

نکات مهم:

  1. منظور از سنت؟
    سنت از ماده “سنّ” = جاری ساختن آب بر صورت سپس: بر هر امری که سریان و جریان یابد
    در اصطلاح:
    الف) اصطلاح خاص: سنت رسول الله(ص)
    ب) اصطلاح عام: هر عادت اجتماعی خوب یا بد که ساری و جاری شود. روایت رسول الله(ص) که اجر و ورز همه عمل کنندگان را گردن سنت گذار می شمارد این معنا را مقصود دارد:
    حدیث و آیات: ۹۸۶ ـ سزاى کسى که روشى را در جامعه بنا ن…
    در این فراز معنای ب منظور است به دو قرینه:
    – عَمِلَ بها صدورُ هذه الامه: بزرگان به آن عمل کرده اند(اگر رسول الله منظور بود وجهی نداشت صدور امت و بزرگان را ذکر کند)
    – ولا تُحدثَنَّ سنه: احداث سنتی نکن! (به قرینه مقابله؛ معلوم است سنت قبلی هم کسی مثل او گذاشته)
  2. علت فاعلی و چرایی این سنت؟
    چنین سننی را به چه توجیهی می توان نهاد؟! مگر دین ناقص است؟! مگر کسی غیر از نبی(ص) حق سنت گذاری دارد؟!
    می فرماید آن سنت های صالحه را “صدور هذه الامه” یعنی بزرگان و صالحان گذاشتند.
    نه سخن از پیامبر است و نه “صدر اسلام”(صدر زمانی)؛ که نوعی سلفی گری باشد.
    این بزرگان الزاما معصوم نبوده اند به قرینه همان روایت پیامبر(ص).
    این سنن، تشریع چیز تازه ای در اسلام نیست؛ صورت فرهنگی-اجتماعی دادن و تجسم دادن یک دستور و ارزش اسلامی-انسانی است. مثلا:
    – یاری مظلوم یک ارزش است پیامبر در ۲۵سالگی عضو گروهی از جوانمردان شد که عهد بسته بودند مظلومان را یاری کنند. آن یاری مظلوم در این سازه اجتماعی بنام “حلف الفضول” بروز کرد. پیامبر(ص) بعد از نبوت هم حلف الفضول را امضاء و فرمود اگر فراخوانده شود اجابت می کند.
    – نیکوکاری همیشه خوب است، “جشن نیکوکاری” سنت اجتماعی در زمان و وضع مشخص برای نیکوکاری به بچه های کم بضاعت در تحصیل است. همین است “گلریزان” و “روز طبیعت” و..‌.
    – آیه۱۲۰ توبه مفید “اصل اغاظه” (به غیظ انداختن دشمنان) است:”…هر موطن و جایی قدم بگذارند که خشم دشمنان را موجب شود…برایشان عمل صالح نوشته می شود”. راهپیمائی های برائت از دشمنان در روز قدس و..‌. تجسم و تحقق این ارزش است.
    بیان علمی مطلب:
  3. بیان اول:
    آیت الله جوادی آملی در اصل نهم از مقدمه مفاتیح الحیات (ص۴۹تا۵۱) از دو اجتهاد مکمل هم می گوید:
    – اجتهاد اول؛ تقنینی و اصلی است. همین اجتهاد مصطلح در حوزه ها.
    – اجتهاد دوم؛ اجرائی(نه تقنینی) و تابع اجتهاد اول و موضوع پروری است.
    روایت پیامبر درباره سنت گذاری سنت حسنه را در اینجا می آورد. این سنت گذاری ها ، اجتهاد دوم است نه تشریع است و نه بدعت؛ چون مبتنی بر اجتهاد اول است.
    – سنت روز قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان از سوی امام، هفته وحدت، روز درختکاری، روز هوای پاک و… را مثالهای این اجتهاد دوم و سنت گذاری حسنه می شمارند
    – در سنت گذاری و اجتهاد دوم، پس از مشروعیت اصل آن نیاز به کار کارشناسی نخبگان و فرهیختگان و بررسی موضوع شناسانه هست.
  4. بیان دوم:
    گاهی آن سنت و عادت اجتماعی، تجسم یک ارزش اخلاقی و ارزشهای اسلامی نیست بلکه تعمیم یک حکم شرعی است. مثل آنچه در شعائر حسینی و مانند آن می بینیم. طشت گذاری، نخل گردانی، پیاده روی جاماندگان اربعین و…
    اینجا به یک مبنای مهم فقهی ربط می یابد : توقیفی بودن یا غیر توقیفی بودن شعائر . اگر مبنا توقیفی بودن شد، اضافه کردن چیزی بعنوان شعائر اشکال دارد ولی اگر غیر توقیفی شد، اضافات فرهنگی و بومی مناسب ، جایز می شود[۱].
    توجه:
    ابتکار سنت های صالحه، قدرت نرم برای راهبری مردم در مقاصد اخلاقی و ارزشی جامعه اند.
    نمیشود فقط استنباط اول را کرد و گفت این احکام اسلام است، جامعه چرا عمل نمی کنی؟!
    بدون این مهندسی اجتماعی با استنباط دوم و سنت های صالحه راه حوزه ها به دو چیز ختم میشود:
    – سلفی گری! که احکام اسلام را استنباط کنند و بگویند جامعه به ان عمل کن ولو نظم جدید زندگی آن را یاری نکند!
    – سکولار شدن! که در عرصه های اجتماعی سیاسی اقتصادی را به حریف واگذارد و فقط به احکام فرد با خدا بپردازد! که برایش جز استبراء و استنجاء نمی ماند!
    حوزه ها و اساتید با همکاری کارشناسان باید استنباط دوم و راه تحقق ارزشها و راهبری جامعه با ابتکارات مشروع را بیاموزد و بیاموزاند (تفصیل این نکات را در فایل صوتی بشنوید)
  5. علت غایی این سنت های صالحه؟
    حضرت امیر(ع) می فرماید آن سنت های صالحه باید به دو امر عمومی بیانجامد:
    – الف) موجب الفت اجتماعی شود(واجتمعت بها الالفه)
    دقت کنید! هر سنت خوب، یک “خیر خاص” دارد مثلا سنت درختکاری، افزایش جنگلها و حفظ محیط زیست دارد. حلف الفضول، جوانمردی و یاری مظلوم را در جامعه زیاد می کند.
    اما همه باید یک “خیر عام” هم داشته باشند یعنی همه یک قدر مشترک واحد داشته باشند: موجب الفت اجتماعی شوند! یک جامعه باید اول یک اجتماع پیوسته و منسجم و متحد باشد تا بقیه خیرات درش ساری شود؛ پس سنت ها و سازه های اجتماعی حتما باید موجب این الفت شود.
    این توجه وقتی مهم است که ببینیم گاه سنت و رویه ای ساری می شود که حتی اگر فی نفسه آن کار بدی نباشد لکن موجب تفرقه و درگیری اجتماعی می شود. مثلا برائت از دشمنان اهلبیت(ع) در برخی سازه های اجتماعی-فرهنگی ۹ربیع حتی اگر فی نفسه حرام نباشد ، چون موجب اختلاف مذهبی و تفرقه و درگیری می شود؛ این استاندارد فرمایش حضرت امیر را ندارد و سنت صالحه نام نمی گیرد.
    – ب) کارکرد دیگر این سازه های اجتماعی و سنت ها باید اصلاح و صلاح مردم باشد(صلحت علیها الرعیه):
    هر سنت نیکو به آحاد جامعه این خیر را می رساند. مثلا روز قدس، تبری از دشمنان اسلام را در ذهن و ضمیر مردم زنگ دار و جدی تر می کند. رسم و سنتی دیگر، صله رحم را می افزاید. روز پرستار و روز مادر و… قدرشناسی را بیشتر می کند و…
    چرا حلف الفضول را بازتولید نمی کنید؟!
    وقتی مفسدین، باهم شبکه و کلونی می شوند، نباید دوستان انقلابی در ادارات و نهادهای عنومی به نفع طبقه فرودست و بی صدا، شبکه شود؟! کار شخصی و سفارش رفاقتی و پارتی بازی نکند اما محروم و فرودستی که اسیر بروکراسی شده، بالا و پایینش می کنند را کمک کند حقش را بگیرد در اداره دیگر به عضو دیگر شبکه سفارشش را بکند!
    بعد حضرت، حذر می دهد که سنت مضرّ به آن سنت های صالحه را پی ریزی نکنی که ورز و وبال شکستن آن سنت های خوب گردنت بیافتد.
  6. جایگاه گفتگو و بحث با علما و متخصصان!
    جمله آخر این فراز سفارش به بحث با علماست.
    نکته حائز اهمیت این است که در عهدنامه، حضرت هم تاکید بر بار عام و نشستن بدون حاجب با عموم مردم دارد، هم تاکید بر مذاکره با علماء و متخصصان.
    اگر اولی نباشد، نخبه سالاری میشود و حاکم از مردم عادی دور می افتد. اگر دومی نباشد، عوام زدگی اتفاق می افتد و تصمیمات سست گرفته میشود. (دقت کنید)
    اتصال این توصیه به فقرات قبل این است که سنت ها و ساخت های اجتماعی-فرهنگی _که قدرت نرم حکومت در ساسه العباد است_ بدون مباحثه با فرهیختگان و علماء ممکن نیست.

بیان شد استنباط دوم، مشورت با کارشناسان می خواهد. لذا می فرماید اکثر مدارسه العلماء و منافثه الحکماء فی … اقامه مااستقام به الناس قبلک.

دیگر نیاز مذاکره با علماء؛ حفظ نظامات اجتماعی و سنن گذشته نیست، بلکه مسائل پیش رو برای به صلاح شهرهاست(فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادک). مثلا دوره کشاورزی ، صنعتی می شود، مباحثه با علماء و دانشمندان می خواهد که چگونه امر شهرها، به خیر و صلاح تثبیت شود؟!

[۱] برای تفصیل در اینباره یادداشت: “چالش شعائر” را اینجا بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *