بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

نسبت ولایت و عدالت

کارگاه آموزشی جنبش عدالتخواهی/ بهمن۹۸

دیدن این ویدئو را به دغدغه‌مندان عدالت و دوستداران ولایت توصیه می‌کنیم


 

آزادسازی سهام عدالت

آزاد سازی سهام عدالت، به نفع طبقات محروم است؟

آیا سهام از دست آنها خارج و به جیب بورس بازان نمی رود؟

 کتاب “خصوصی سازی مردمی؛ کارایی همراه با عدالت” را مرور کنید. تجارب دنیا در واگذاری های عمومی را بررسی کرده است.

دریافت کتاب «خصوصی‌سازی مردمی؛ کارایی همراه با عدالت»

مادر عدالت‌ها

مقام معظم رهبری در نیمه شعبان فرمود: “این عدلی که انتظار هست حضرت[مهدی] بوجود بیاورند عدل در یک بخش خاص نیست عدل در همه شئون زندگی است: عدالت در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی و عدالت در معنویت و امکان رشد…” (۹۹/۱/۲۱)

وقتی دائم برای مستمندان فراخوان کمک می‌دهیم؛ همان وقت که حماسه عمومی و زیبای همدلی اتفاق می‌افتد؛ داریم خبر می‌دهیم: “عدالت در ثروت” اتفاق نیافتاده که این همه فقیرند!

حتی اگر شبانه و مخفی کمک‌ها را به آن‌ها برسانیم؛ “منزلت اجتماعی” ماست که افزون میشود. اگر کمک‌ها را به خط و رسانه‌ها را برخط و هنرمندانه، خدمت خود (فرقی نمی‌کند خود حقیقی یا حقوقی) گزارش کنیم؛ باز منزلت اجتماعی ماست که تصاعد می‌کند نه آن مسکین محتاج که چشم به راه کیسه بعدی است!

با انفاق، “معنویتی” می‌یابیم و با ذخیره‌ای که داریم، پای وعظی می‌نشینیم، زیارتی میرویم، خلوت و سحری می‌گیریم که آن محتاجِ نان برایش آسان نیست. نه خوردنِ انفاق، ثواب انفاق دارد و نه احتیاج، صبر و شکر را آسان می‌کند و نه فقر، فراغت برای عبادت می‌گذارد!

می‌بینی چه حلقه‌های متصلی است؟!

از اینروست که: “تقسیم عادلانه منابع ثروت” بین مردم (بعد عدالت در قدرت و حاکمیت عدل)، مادر عدالت‌ها و وظیفه اصلی حکومت اسلامی است. بدون آن توزیع انبان نان، “تبعیض در منزلت و معنویت و رشد” را ناخواسته خواهد داشت. البته مُسکن موقت و کف سیره امامانِ محروم از حاکمیت است.

شاید حالا سرّ انفاق پشت پرده یا نقاب زده‌ی آن معصومان را بهتر بفهمی!

مطلب مرتبط: عدالت در بیانیه گام دوم

محسن قنبریان
۹۹/۲/۴

منبع خوب مچ‌گیری

رهبر معظم انقلاب درباره مطالب کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن -که رمضان سال۵۳ ایراد کرده‌اند- فرمودند: “الان هم آنها را تأیید می کنم”. “این سخنرانی‌ها منبع خوبی برای مچ‌گیری ماست”(۸۱/۴/۴)

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/weekly/files/278/Khattehezbollah_226-pdf-file_Large.pdf

دو افسوس:

  1. آدم‌ها و گروه‌ها و نهادهای زیادی با این کتاب بین نیروهای حزب اللهی معروف و مخاطب‌دار شدند؛ اما در دوره‌ها و درس گفتارها، از این کتاب کمتر بعنوان منبعی خوب برای رویکرد انتقادی [مچ‌گیری در تعبیر ایشان] استفاده می‌شود!
    صاحب این گفتارها، الان بیش از ۳۰سال است رهبر نظام اسلامی است. از آن مطالب -که “پایه‌های فکری ایجاد یک نظام اسلامی بود”- می‌توان در نظام اسلامی موجودمان سراغ گرفت! از دلیل فاصله‌ها پرسید!
    بحثی عینی نه صرفا ذهنی و تجریدی (همانگونه که ویژگی این کتاب است) ترتیب داد.
    لکن اغلب پردازندگان به این کتاب رویکردی تبلیغی-ترویجی (آن هم معیوب) دارند! فیلسوف‌ترها، حتی عینیت کتاب و ناظر به متن اجتماع بودن را با موشکافی‌ها و شرح و توضیح غیر ضروری کلمات و اصطلاحات گرفته و مثل سایر کتاب‌های اعتقادی خشک و انتزاعی و عملا بی‌اثر و خنثی‌اش می‌کنند!
    تقریبا هیچ‌کس نشنیده حتی منبری‌های فاطمیه و محرم خود بیت رهبری و ائمه جمعه منصوب ایشان، مثل این کتاب، “عدالت و قسط را با توحید معنا کنند و نظام طبقاتی را شرک بخوانند!”
    هیچ کس نشنیده این سال‌ها، جامعه فاقد آزادی را بردگی و پذیرش عبودیت غیر خدا تعریف کنند! آزادی[بخصوص در فکر و سرنوشت] را با توحید و فقدانش را با شرک هم آغوش کنند!
    هیچ کس نشنیده نبوت و ولایت را آنقدر که کتاب ایشان به عدالت و قسط ربط داده؛ برمنابر این دهه‌ها به عدالت و قسط ربط دهند! بلکه متأسفانه مشهورترین مبلغان ولائی صراحتا دوگانه غلط عدالت-ولایت می‌سازند و عدالت‌طلبی را به ولایت‌گریزی می‌ترسانند! یا با بودن ولایت، تحقق عدالت را خود به خودی و حصولی می‌خوانند! یا در نظام ولایت، آنچه هست را عدالت یا دارای مصلحتی بالاتر از عدالت می‌شمارند! (اشعری مسلکی)
    در حالیکه ولیّ امروز جامعه و صاحب اندیشه آن کتاب نفیس خود صراحتا می‌گوید: “در مورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم! در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف می‌کنیم”!(۹۶/۱۱/۲۹)
    تازه اینها همه در همان بُعد مفهوم و رویکرد ترویج و تبلیغ این کتاب است. در رویکرد انتقادی کدام معلم و مبلغ این کتاب است که با جملات آتشین آن از نظام ج.ا.ا مچی بگیرد؟! (حتی وقتی رهبری آنرا منبعی خوب برای مچ‌گیری از خودشان خوانده باشد!)
  2. برخی مچ‌گیران صفحات مجازی -که بعضا روحانی و انقلابی و قائل به ولایت فقیه‌اند- نیز برای نشان دادن کاستی‌ها در عدالت و آزادی و… جای استفاده از این منبع خوب -که تفسیری قرآنی از آرمان‌های ملت است- به حکومت‌های طاغوت عالم و دمکراسی‌های دروغ غربی(شرک مُشاع) استناد می‌کنند!
    کار بعضی می‌کشد به اینجا که با محاسبه غلط دولت مستکبر آمریکا را برای مردمش عدالت گسترتر از ج.ا.ا بخوانند!

این هم افسوس دیگری است.

توصیه:

حدود ۲۰دوره این کتاب ارزشمند را مفصل و مختصر تدریس و ترویج کرده‌ام. بنظرم اساسا کتابی روان و خودخوان است و هیچ ابهام و ایهامی ندارد. به جوانان حزب اللهی توصیه می‌کنم این رمضان، آنرا با دقت بخوانند.

هم ببینند:

  • چگونه شعارهای اصلی نهضت۵۷ (استقلال، آزادی ، عدالت و…) با توحید تبیین می‌شود و نبود آنها شرک تلقی می‌شود!؟
  • هم سراغ آن پایه‌های توحیدی را در جامعه کنونی بگیرند و از مچ‌گیری وضع موجود با آن بیانات نترسند!

٭ جلسات و دوره‌ها و مباحثه‌ها با اساتید بنظر بنده پس از طی این دو قدم خوب و کارگشاست؛ نه قبل از آن.

محسن قنبریان
۹۹/۲/۳

روابط عمومی جای روایت آوینی!

چگونه روایت فتح، گمنامی و بی‌نشانیِ لشکر مخلص خدا را ویران نمی‌کرد اما روایت مجازی، فعالیت‌های زیادی را شوآف و در افکار عمومی “حبط” و نابود می‌کند؟!

توجه: ما ناچار به ابتکار سبک خویش‌ایم. با سبک رقیب نمی‌توان ارزش‌های اسلامی مثل اخلاص و ایثار، پرکاری با گمنامی را نمایش دهیم.

حال که به هر دلیل همدلی، مواسات و خدمات اجتمایی هم در “رزمایش” صورت‌بندی می‌شود؛ مراقب باشیم “آیشِ” آن، رنگ روایت فتح آوینی داشته باشد نه شوآف‌های چندش‌آور برخی آدم‌ها و گروه‌ها که اثر ضد تبلیغی‌اش دو چندان است.

در روایت فتح، راوی واقعا سوم شخص بود، نه از زبان سوم شخص اما واقعا، روابط عمومی آن نهاد.

آوینی عضو یکی از گردان‌ها نبود تا روایتش رقابت بین گردان‌ها در گزارش کار بیافریند. “فتح را”، “بسیجی را”، “اخلاص” را روایت می‌کرد “نه آدم‌ها” و “نه تشخّص‌های اینجائی” و “نه تعیّن‌های رقیب هم”!

اما پیج‌ها، سلفی‌ها، دوربین گروه‌ها، گوشی راننده و همراه‌ها، بعضا کسوت روابط عمومی پوشیده است. آمده رزمایش این قرارگاه را بزرگ کند نه مواسات مردمی را!

زوم کرده، ابتکار فلان امام جمعه را نمایش دهد نه در صحنه بودن روحانیت و نهاد نماز جمعه را!

لذا آدم‌ها و تشخّص‌ها، مرکز پیام می‌شوند نه کارها و اعمال صالح!

حتی ممکن است کارهای جهادی، جای ابژه، سوژه شوند! پرداخت ذهنی-مجازی‌شان، ریخت تحققشان را معلوم کند نه برعکس!

چند توصیه:

  1. رسانه‌ای‌های انقلابی، آوینی شوند و فعالیت‌های جهادی و خدماتی نیروهای مردمی را “بالسویه” گزارش کنند؛ تا هرکدام برای خود تیم رسانه‌ای و روابط عمومی نسازند.
  2. در گزارش‌ها، کار را گزارش کنند نه آدم‌ها و تشخّص‌ها و تعیّن‌ها را.
    بینندگان اولین‌بار رزمنده خط مقدم را دیدند که از دوربین می‌گریخت و از مصاحبه استنکاف می‌کرد. بعدها برخی مردم در خیابان‌ها قبل از ۲۲بهمن و انتخابات از مصاحبه استنکاف کردند(که پخشش نمی‌کنیم)! [این جابجائی هم بی ارتباط نیست!]
  3. گروه‌های مردمی، خدمت به مردم(غنی و فقیر) را وظیفه ذاتی خود بخواهند؛ نه ویترینِ وظیفه‌ای دیگر یا برای اختیاراتی افزونتر!
    مردم بخاطری که سنگینی بار انقلاب و جمهوری اسلامی را تحمل می‌کنند، لایق سپاسگزاری و خدمتند.
    اگر خدمات برای چیز دیگری نشد، بسیاری از آسیب‌ها رخت بر می‌بندد.
  4. خدمت مادی کوچک ما، خسارت روحی و آبروئی بزرگ به نیازمندان نزند. قِسمِ خویشتن‌دار و مُتعفف را سائل و دست‌دراز نکند. زیر نگاه هیئت همراه و دوربین، حیثیت و آبرویش بخاطر رفع نیازش نرود!

محسن قنبریان
۹۹/۲/۱

رزمایش همدلی را به بسته غذایی تقلیل ندهیم!

 مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی اندیشه اسلامی ذیل “مما رزقناهم یُنفقون” دو توجه شایسته دارند:

  1. “مارزقناهم” اعم از مال است. هر چه از خدا گرفته‌اند: پول، عمر، فرزند، آبرو، توان جسمی، فکر، زبان و بیان و خلاصه هر امکاناتی.
  2. انفاق هم هر خرج کردنی نیست. “آن خرج کردنی که خلأیی را پرکند، انفاق است”.

حالا توجه کنید :

غیر از مساکین و فقرا -که البته ضروری‌ترند- دو دسته دیگر محتاج مواسات‌اند اما نه از جنس انبان نان و بسته غذایی:

  1. کاسبهایی که بخاطر اجاره‌ای بودن مغازه و بعضا وامدار بودن به اقساط و از دست دادن ماه اصلی فروش، ضرر جدی کرده‌اند.
  2. مشاغلی که بکلی بیکار شده‌اند.

سخنگوی دولت گفت: ۳و نیم میلیون از مشاغل رسمی بطور مستقیم در معرض آسیب‌اند و ۴میلیون شاغل غیر رسمی در معرض توقف یا کاهش فعالیت یا کاهش دستمزد و اخراج‌اند!

وزیر کار گفت: تا حالا ۶۰۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبت نام کرده‌اند!

این دو قسم نه عمدتا شرایط شرعی فقیر محتاج نان شب را دارند و نه عرفا شأن گرفتن انبان غذا!

متقابلا موازی کاری قرارگاه‌های رزمایش مواسات و چندباره شدن کمک به برخی خانواده‌ها بخصوص در برخی شهرها که محرومیت کمتری هست، بعید نیست.

بنظر می‌رسد :

  • خرج کردن آبرو توسط معتمدین برای تخفیف یا بخشش اجاره آن کسبه یا تأمین اجاره ماه تعطیل از برخی منابع، انفاق مومنانه باشد.
  • تهیه مساعده با کارت هدیه در خور برای بیکار شدگان توسط مومنان و پرداخت از طریق اداره کار و مانند آن برای حفظ شأن نیز می‌تواند پر کردن خلأیی باشد.

یکوقت الهکم التکاثر به شمارش و گزارش بسته‌ها و مسابقه کدام مسجد بیشتر؟! نکشد و از خلأهای دیگر غافلمان کند!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۳۰

ذلک الدین القَیّم؟!

مستند به قول کارشناسان بهداشت، حکم به تعطیل حرم‌ها و نماز جمعه‌ها در بهترین ماه‌های معنوی سال شد. اما حالا متن کارشناسی دقیق همان کارشناسان، ثابت کرده: زیارتگاه‌ها فقط ۴۴صدم درصد! و نماز جمعه فقط ۲۲صدم درصد! در شیوع کرونا نقش دارد!

اولی”قول کارشناسان” بود و دومی “متن کارشناسی” دقیق علمی همان کارشناسان!

درباره روزه ماه مبارک رمضان هم از زبان برخی پزشکان و کارشناسان سخنی دهان به دهان می‌چرخد که: نوشیدن آب در کاهش احتمال ابتلاء موثر است!

مبتنی بر این قول، استفتاء شرعی صورت می‌گیرد و پاسخ می‌گیرد:” …کسانی که درصورت عدم نوشیدن آب در بازه‌های زمانی کوتاه بیم دارند و اقدام پیشگیرانه دیگری نیز نمی‌توانند اتخاذ کنند، روزه برای آنان واجب نیست”!

در این مورد هم اصلا بعید ندانید کارشناسی‌ای دقیق و علمی در خصوص مورد، ثابت کند نوشیدن مکرر آب هیچ اثر متنابع و درصد مورد توجه عقلاء بر کاهش ابتلاء ندارد!

پیش رو حج واجب را داریم؛ که به حسب روایت صحیح خود نوعی امان و ترک و تعطیلی آن موجب بی‌مهلتی است (ان تُرک لم تناظروا (الکافی ج۷ص ۵۱)). آیا حکم تعطیلی حج را به “قول کارشناسان” موکول می‌کنند؟! یا مستند به یک “کارشناسی دقیق و موجه ناظر به مورد”؟!

آری آسان می‌توان آن روایت را حمل بر شرایط عادی کرد نه جائی که اجتماع موجب شیوع بیماری واگیر است؛ اما سخن سر مستند و تکیه‌گاه حکم به تعطیل است.

فرق روزه رمضان و حج تمتع را متوجه‌اید. اولی مساله‌ای فردی و منحل به خوف خود مکلف است؛ اما دومی مساله‌ای عمومی بلکه حکومتی است. با حکم به تعطیل، امکان انجام از همه مکلفان سلب میشود.

سخن ما در اینجا، بر سر لزوم دستگاه کارشناسی‌ای مستقل از علم مدرن و مطابق با دستگاه تولیت و تولی دین -چنانچه نوادری قائل‌اند- نیست.

سخن سر این است:

آیا مواجهه با همین کارشناسی علمی و عرفی موجود باید این قدر نوسان بردار باشد؟!

در احکام شرعی یاد شده، “قول کارشناس” باید مقدمه حکم شرعی قرار گیرد یا “متن کارشناسی موجه”؟!

مثلا برای حکم به تعطیل حج امسال؛ آیا ضروری نیست دستگاه مرجعیت، تیم کارشناسی‌ای از همین متخصصین متعبد را به خصوصه مأمور کند که میزان ابتلاء در زمان و مکان و شرایط حاجیان امسال را با داده‌های علمی، پردازش و درصد سنجی کنند و بر اساس آن متن کارشناسی حکمی صورت بگیرد؟! نه صرف قول کارشناسان به حسب گمان و تخمین و پیش از تحقیق دقیق مورد(مثل آنچه درباره تعطیلی حرم‌ها و نماز جمعه‌ها شد)!

شاید این نکته را در چهار استعمال قرآن برای “دین قیّم” بتوان الهام گرفت که: قیّم بودن وصف دین حق است. و قیم آن است که سرپای خود استوار و مصالح بندگان را هم برپا می‌کند. لذا احکامش(توحید و یکتاپرستی، حرمت ۴ماه قمری برای قتال و…) هم بر “فطرت انسانی” استوار است و هم بر “اصول ثابت طبیعت”! لذا گر چه “سال” و “فصل” در شمسی، واقعی‌تر و ثابت‌تر از قمری است؛ اما “ماه” در قمری واقعی‌تر و ثابت‌تر است(چون متکی به تولد هلال تا ختم آن است و با رویت قابل کشف است)؛ از اینرو خداوند حکم شرعی ماه‌های حرام را بر چهار ماه قمری نهاده و اینکار را دین قیّم (ذلک الدین القیّم) نامیده است. (دقت کنید. ر.ک: المیزان ج۹ص۳۵٨و۳۵۹)

شاید همکاری فرهنگستان علوم پزشکی با موسسه موضوع‌شناسی فقهی و نامه‌شان به مراجع تقلید درباره روزه‌داری صنفوف مختلف مکلفان گامی ابتدائی در این راستا باشد.

نامه دکتر علیرضا مرندی به مراجع عظام تقلید درباره روزه داری در شرایط کرونایی/ توصیه به بهبود یافتگان کرونا و عموم مردم

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۶

خسارت کسبه و نهادهای مالی زیر نظر رهبری!

آقای مسیح مهاجری در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی از لزوم به صحنه آمدن قدرت‌های بزرگ مالی مثل ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس برای حل قطعی مشکلات اقشار آسیب دیده از کرونا گفته و نوشته: “اگر پول‌هائی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودی‌شان را چگونه می‌خواهند توجیه کنند[۱]؟”

آیا این نهادها شرعا و قانونا در قبال کسانی که در وضعیت کرونا و تعطیلی کسب، “فقیر شرعی” (کسی که دخلش کفاف خرج متعارفش را نمی‌کند) شده‌اند، یا “مقروض” مانده‌اند(ناتوانی در پرداخت اجاره و قسط و…)؛ وظیفه دارند یا نه؟!

چند توضیح لازم درباره این نهادها:

  1. منابع مالی‌شان طبق اصل ۴۵و۴۹ قانون اساسی؛ “ارث بدون وارث، اموال مجهول المالک و اموال عمومی‌ای که از غاصبین مسترد می‌شود”؛ تأمین شده است.
    امام خمینی در سال۶٨، ستاد اجرائی را برای مدیریت این اموال و مصرف در موارد مقرره(بنیاد مسکن، کمیته امداد، بهزیستی و… و اخیرا بنیاد برکت) قرار دادند.
  2. به لحاظ شرعی، روایات زیادی مضمون این قاعده را پشتیبانی می‌کند که: “امام و حاکم اسلامی وارث کسی است که وارثی ندارد و عهده‌دار مخارج کسی است که چاره‌ای ندارد[۲]“.
    این روایات متکثر پرداخت قرض چنین کسی را بر عهده امام نهاده است[۳].
  3. در نگاه تفصیلی‌تر، “ولاء امام و حاکم” در اینباره، پس از ولاء‌های دیگر است. توضیح اینکه در زمان‌های گذشته برای خسارات غیر عمد، اول “ضمانت عاقله” (اقوام و خویشان) بعد “ولاء عتق” (آزاد کننده برده) بعد “ولاء ضامن جریره” (کسی که با قرارداد ضامن خسارت شده) بود؛ پس از اینها ولاء امام بود که باید او خسارت را تأمین می‌کرد[۴].
    در زمانه ما می‌توان گفت اگر خسارت و قرض کاسب متضرر با “بیمه اجتماعی” یا “اعتبارات تخصیص یافته دولتی” (که از بخش دیگر انفال و اصل ۴۵است) تأمین نشد، نوبت به ولی فقیه می‌رسد که از منبع اموال یاد شده، “قرض” کسبه‌ای که توان پرداخت ندارند یا “نفقه” کسانی که چاره‌ای برایشان نمانده را تأمین کند.
  4. حتی می‌توان این فرع را طرح کردکه: اگر برای کفاف چنین اقشاری، ناچار به فروش برخی بنگاه‌های اقتصادی حاصل از این منابع شدیم چه؟ آیا فروش برخی بنگاه‌های ستاد اجرائی (از بزرگترین بنگاه‌های اقتصادی ایران پس از شرکت نفت) هم در صورت کمبود لازم است؟
    پاسخ به این پرسش، بحثی فقهی است و مجال خود را می‌خواهد؛ اما روایات مربوط به اموال بی‌وارث به “توزیع اموال بین همشهری‌های نیازمند”(در شهر میّت) تصریح دارد[۵].
    براین اساس، امام خمینی در فتاوایش، مصرف مال بی‌وارث و مجهول المالک(منبع مالی نهادهای مربوطه) را متفاوت از سایر بخش‌های انفال(منبع اصلی بودجه دولت) می‌شمارد.در آن “فقیر بودن مصرف کننده” را معتبر و بنا به احتیاط واجب “تقسیم در شهر میّت” را شرط می‌داند[۶]. درحالیکه سایر انفال(پول نفت و…) برای فقیر و غنی و برای عموم است نه فقط شهر نفتی.
    با این حساب می‌توان ادعا کرد: “دفن کردن” این اموال توسط برخی قدماء ، متناسب با عرف اقتصادی زمانه‌شان (دوره مرکانتیلیسم) بوده؛ “سرمایه‌گذاری” این اموال در این زمان نیز متناسب با عرف اقتصادی زمانه است و هیچکدام نص شرعی ندارد.
    نتیجه اینکه اگر نیاز مستحقین این اموال باقی باشد، سرمایه‌گذاری و بنگاه‌داری آن وجهی ندارد.
  5. البته اینکه مصداقا اقشار و کسبه آسیب دیده از کرونا؛ آیا با اعتبارات تخصیص یافته‌ی دولت(که از بخش عمومی انفال و قسمت دیگر اصل۴۵ است) یا برخی اقدامات بنیاد مستضعفان و بنیاد برکت، کفایت را حاصل کرده یا هنوز نیاز باقی است؟!؛ مجال بررسی دیگری می‌خواهد[۷].

آستان قدس رضوی

درباره آستان قدس از دو حیث می‌توان سخن گفت:

الف) موقوفات و سود حاصل از آنها.

ب) حق تولیت آستان.

آستان قدس در کارنامه خود خدمات عمومی زیادی دارد از جمله بازسازی برخی شهرهای جنگ زده و…

حال می‌توان نیاز عمومی کسب و کار را هم در صورت حل نشدن از منابع قبل، از این منبع در حدود شرعی و مجازش تأمین کرد.

اما آستان بنابر تصریح تولیت جدیدش، حق التولیه‌ای(تجمیع حقی که واقفین متعدد برای تولیت وقف قرار داده‌اند) دارد که حساب ماهانه آن حدود یک و نیم میلیارد می‌شود[۸]! ایشان گفته‌اند تولیت سابق استفاده شخصی نمی‌کرده است. واضح است با اختصاص یک یا چند سال آن می‌توان مخارج ایام تعطیلی برخی صنوف(مثلا دستفروشان) را تأمین کرد[۹]!

اینکه چنین مبلغ بزرگی چگونه شرعا از تصرف یک فرد(تولیت) بیرون برود؛ را در یادداشت چالش حق التولیه توضیح داده‌ام.

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۴

مطالب مرتبط:

[۱] https://www.tabnak.ir/fa/news/971863

[۲] وسائل الشیعه ج۹ص۵۲۴

[۳] الکافی ج۱ص۴۰۶

[۴] تحریر الاحکام ج۵ص۳٨/مجموعه آثار مطهری ج۲۰ص۳٨۱و۳٨۴

[۵] الفقیه ج۴ص۳۳۳/وسائل ج۲۶ص۲۴۶

[۶] ترجمه تحریر الوسیله ج۱ص۴۱۷و۴۱٨

[۷] بنیاد مستضعفان در ماجرای کرونا به۴هزار دستفروش پایتخت عیدی یک میلیون تومانی داد. اما آیا دستفروشان دیگر شهرها متضرر نیستند؟!

[۸] فرمودندحق التولیت درتولیت فقید در ۳۷سال ۵۰۰،۶۰۰میلیارد می شد!(فایل صوتی موجود است).

[۹] تولیت از خادمین متمکن خواسته از مردم دستگیری کنند!

پیوست کرونا و علوم انسانی ۳

آینده پژوهی جهان پس از کرونا

اول، متفکرین به دو قسمت تقسیم شدند: کسانی که دنیایی متفاوت پس از کرونا(پسا کرونا) قائلند و کسانی که کرونا را تا حد تغییر بنیادینی در مناسبات جهانی تلقی نکرده‌اند. رهبرمعظم انقلاب تا سخنان۱۳اسفند۹٨ جزء این طیف بودند. اما احتمال داده شد با جهانی شدن کرونا به طیف دیگر بپیوندد. لکن در سخنان نیمه شعبان ۹۹ نزدیک به همان تلقی را نشان دادند؛ آنجا که فرمودند:

“یک بُعد دیگر در این قضیه این است که البتّه امروز کرونا برای بشریّت یک مشکل بزرگ و یک ابتلای بزرگ و خطرناکی است که به آنها رو آورده، لکن این مشکل در مقایسه‌ی با بسیاری از مشکلات، مشکل– کوچکی به حساب می‌آید؛ ما مشکلات فراوانی را در دنیا و در کشور خودمان مشاهده کرده‌ایم و داشته‌ایم که از این حادثه کمتر نبود، بلکه بیشتر بود؛ از جمله، [اینکه] درست در ۳۲ سال قبل از این، در همین ایّامی‌که کرونا به منطقه‌ی ما وارد شد، هواپیماهای صدّام موادّ شیمیایی را در یک بخشهایی ریختند و هزاران نفر از مردمِ ما و مردمِ خودشان را  با گاز خردل و مانند اینها کشتند؛ این اتّفاق افتاد[…]

 در جنگهای بزرگ دنیا، در دو جنگ جهانی میلیون‌ها نفر کشته شدند؛ حالا در قضیّه‌ی کرونا گفته میشود که مثلاً تا حالا یک میلیون و خرده‌ای در سطح دنیا مبتلا شده‌اند. در جنگ اوّل و دوّم [جهانی] که با فاصله‌ی حدود بیست سال در اروپا اتّفاق افتاد، چندین میلیون [نفر] -حالا الان دقیق یادم نیست، امّا میدانم بیش از ده میلیون جمعیّت- به قتل رسیدند؛ در جنگ ویتنام که آمریکا به آنجا حمله کرد همین جور؛ و در جنگهای گوناگون دیگر. در همین اواخر به وسیله‌ی عوامل آمریکا، در حمله‌ی به عراق عدّه‌ی زیادی کشته شدند، به شهادت رسیدند؛ و امثال اینها فراوان اتّفاق افتاده . پس ما وقتی که راجع به این قضیّه فکر میکنیم از بقیّه‌ی حوادث مهمی‌که در دنیا همواره وجود داشته نبایستی غفلت بکنیم و بدانیم که همین حالا هم میلیون‌ها انسان زیر فشار ظلم و ستم دشمن و دشمنی‌های دشمنان و قدرتمندان رنج میبرند؛ مردم در یمن، مردم در فلسطین و در بسیاری از نقاط دیگر جهان زیر فشار هستند. پس مسئله‌ی کرونا ما را از توطئه‌ی دشمنها غافل نکند، از توطئه‌ی استکبار غافل نکند…”(۲۱فروردین۹۹).

در این سخنان برای مساله مورد بحث هیچ تصریحی(به هیچ جانبی) نیست لکن کوچک نمایی کرونا نسبت به حوادث دیگر جهانی(مثل جنگ‌های جهانی) واضح است. لذا اقلا نمی‌توان ایشان را تا کنون قائل به پیشرانی کرونا برای جهانی متفاوت دانست.

پ.ن:

بیان نظرات ایشان در اینباره:

به قصد تخطئه نظریه پردازان پساکرونا(نظرات طرح شده) نیست. چرا که خود رهبری تصریح دارند:”هیچ گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمی‌آید و نباید بیاید”(۹۱/۵/۱۶).

گرچه میدانیم برخی محافل چنین کرده و می‌کنند!

بلکه برای این است که سر همان عادت جاری غیرصحیح در برخی محافل حزب اللهی، برخی نویسندگان و متفکران نظر خود را برای دیده شدن، در راستای نظر ایشان معرفی نکنند! برخی قرائت‌ها از پسا کرونا طوری شاهد گیری از سخنان رهبری می‌کنند که انگار ایشان تصریح به این تغییر بنیادین پسا کرونا داشته و آنها صرفا شارحش هستند!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۴

سلسله مباحث مهدوی؛ حجت الاسلام قنبریان